بررسی اهمیت و جایگاه راهبردی بندر چابهار برای افغانستان
افغانستان به دلیل انحصار در خشکی و از سویی چالش با همسایه شرقی خود، نگاهی راهبردی و دراز مدت به چابهار و کریدور متصل به آن دارد. کابل امیدوار است تا علاوه بر مرفوع ساختن نیاز خود، با اتصال به چابهار، بخشی از یک کریدور بینالمللی بین جنوب آسیا و آسیای مرکزی گردد و این کریدور شرایط منطقه را از واگرایی به سوی همگرایی سوق دهد، هر چند تا اجرایی شدن کامل بندر چابهار فاصله وجود دارد و از سویی برخی بازیگران منطقه و فرامنطقه ممکن است نقش غیرسازنده در مسیر این پروژه ایفا کنند.
ایران شرقی/
عدم دسترسی مستقیم افغانستان به آبهای آزاد، همواره یکی از موانع جدی توسعه این کشور قلمداد شده است و دسترسی به آبهای آزاد برای این کشور تنها از مسیر دو همسایه شرقی و غربی یعنی پاکستان و جمهوری اسلامی ایران میسر است. بندر کراچی پاکستان، تاکنون تنها مسیر دسترسی افغانستان به آبهای آزاد محسوب میگردید اما به گفته مقامات افغانستان، نقض مکرر معاهدات امضا شده بین دو کشور از سوی پاکستان مانعی برای استفاده بهینه از بندر کراچی و توسعه روابط اقتصادی و تجاری کابل - اسلامآباد بوده است.
دولت افغانستان برای خروج از این انحصار، در جستجوی راههای بدیل بوده است. بندر عباس از دیگر بنادر موجود در منطقه برای ترانزیت کالا به افغانستان و از افغانستان به مقاصد دیگر است اما با مطرح شدن چابهار و امتیازات چشمگیر آن، روزنه امید جدیدی به روی افغانستان گشوده شد. مشارکت و سرمایهگذاری هند در این بندر، جذابیت آن را برای دولت افغانستان افزون کرد. پس از امضای معاهده سه جانبه ایران - افغانستان - هند در زمینه بندر چابهار، اولین بخش از اسکله این بندر با حضور رئیس جمهوری اسلامی ایران و مقامات 17 کشور افتتاح گردید. همچنین سه محموله از هند به مقصد این بندر و افغانستان، ارسال گردید و طی مراسم خاصی وارد افغانستان شد.
به منظور بررسی بیشتر بندر چابهار و طرحهای توسعهای مطرح شده از سوی سه کشور یاد شده، «موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان» گفتوگویی را با «هارون نجمپور» معاون سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در تهران انجام داد. متن این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: اولین بخش از اسکله شهید بهشتی بندر چابهار، با حضور رییس جمهوری و همچنین مقامات و سفرای کشورهای مختلف افتتاح شد. آغاز استفاده از بندر چابهار پس از سالها انتظار، از چه اهمیتی برخوردار است؟ چابهار از چه جایگاهی در ژئوپلیتیک منطقه برخوردار است؟ نجمپور: در یک جمله بسیار کوتاه، بندر چابهار برای افغانستان یک بندر راهبردی است و اهمیت بالای اقتصادی، ترانزیتی و تجارتی دارد. ما به بندر چابهار به عنوان یک کریدور اتصال منطقهای مینگریم که نه تنها افغانستان را به آبهای آزاد وصل میکند، بلکه آسیای مرکزی را نیز از طریق افغانستان به آبهای آزاد و هند وصل مینماید. از سوی دیگر، هند نیز از طریق بندر چابهار و افغانستان، به آسیای مرکزی وصل میشود. جمعیت و بازاری که در این منطقه وجود دارد، میتواند زمینهساز جابجایی صدها هزار تن کالا و میلیاردها دلار مبادلات تجارتی شود و در نهایت به همکاریها و حتی همگرایی منطقهای بیانجامد. از دید ما، بندر چابهار و موقعیت ژئوپلیتیک آن برای صلح و امنیت منطقهای، بینهایت مؤثر خواهد بود. پیامی که بندر چابهار در مورد افغانستان به کشورهای منطقه میدهد، این است که افغانستان به هیچ وجه در خشکی محصور نمیماند و موقعیتهای دیگری را برای خود خواهد یافت. بر این اساس، بهتر است که کشورهای منطقه در عرصه حملونقل و ترانزیت، زمینه همکاری را فراهم کرده و سهولتهای لازم را ایجاد کنند و این به نفع همگان خواهد بود.
آنچه مهم است، ما نه تنها به چابهار به عنوان یک راه ارتباطی بسیار مهم مینگریم، بلکه به راههای دیگر هم توجه داریم. ما در شمال روی کردیدور پنججانبه «راه لاجورد» کار میکنیم که قرارداد آن در حاشیه نشست «ریکا» در ترکمنستان امضا شد. از سوی دیگر، اتصال ترکمنستان به تاجیکستان برای ما اهمیت ترانزیتی و حمل و نقل دارد. بحث اتصال چین از طریق افغانستان به ایران هم در سطح سهجانبه (ایران، افغانستان و چین) و پنججانبه (ایران، افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و چین) مطرح است. ما در جستجوی راههای دیگر ترانزیت و حمل و نقل هستیم و در این راه موفق هم بودهایم. ما توانستهایم همکاری دوستان منطقهای و بینالمللی را پیرامون پروژههای بزرگی که در منطقه بوده و از اهمیت راهبردی برای افغانستان برخوردار است، با خود داشته باشیم. چابهار میتواند نقش عمدهای را بین این پروژههای مختلف ایفا کند و به افغانستان و آسیایمرکزی وصل شود.
سوال: بر این اساس، رابطه بین افغانستان و چابهار یا جمهوری اسلامی ایران، یک رابطه و تعامل دو طرفه است؛ یعنی هر دو طرف از این رابطه نفع میبرند؟ نجمپور: دقیقا همینطور است. بحث استفاده از چابهار به سالها قبل برمیگردد. در سال 1390 بود که یادداشت تفاهمی بین منطقه آزاد چابهار و نهادهای ذیربط افغانستان امضا شد و سرمایهگذاریهای افغانستان در این منطقه آغاز گردید. هماکنون تاجران افغانستان در بندر چابهار حضور دارند و میلیونها دلار سرمایهگذاری کردهاند. اما استارت اجرایی این پروژه در زمان دولت وحدت ملی رقم خورد؛ موافقتنامه سهجانبه با هند امضا شد و بعد از آن، بر اساس موافقتنامه دهلیز حمل و نقل و ترانزیت چابهار، ماه قبل اولین نقلوانتقالات از مبدأ هند به مقصد بندر چابهار و افغانستان صورت گرفت و نشان داد که بندر چابهار در حال آماده شدن است. باید گفت که ظرفیتسازی در بندر چابهار به شدت در جریان است و مشکلات در حال رفع شدن است، البته مشکلات زیادی هم وجود دارد، اما مهم این است که ما عملا در مرحله استفاده از چابهار قرار گرفتهایم.
سوال: آیا دولت افغانستان و بخش خصوصی این کشور در توسعه چابهار تعهداتی دارند؟ اگر بله، چه میزان از تعهدات عملی شده است؟ نجمپور: بر اساس تفاهمنامههای دو و سهجانبهای که وجود دارد، قرار است زمین در اختیار سرمایهگذاران افغانستانی گذاشته شود، تأسیسات مختلف و کارخانهها ساخته شود، نقل و انتقالات سریعتر صورت گیرد و حتی پروازهای مستقیم از افغانستان به چابهار برقرار گردد. در کنار این، بندر چابهار به ایجاد بانکها و سهولتهای مورد نیاز یک منطقه آزاد تجارتی، ضرورت دارد. در مورد تعهدات افغانستان در بندر چابهار نیز باید گفت که شرکتهای خصوصی افغانستانی عملا در چابهار سرمایهگذاری کرده و حضور دارند. قرار است در آینده نزدیک، بخش خصوصی افغانستان با حمایت دولت، میلیونها دلار دیگر در بندر چابهار سرمایهگذاری کند. گفتوگوهایی با طرف ایرانی در مورد سرمایهگذاری بزرگ بخش خصوصی افغانستان در این زمینه در جریان است تا افغانستان در آمادهسازی زیربنایی منطقه نقش داشته باشد.
سوال: تا چه اندازه روند آمادهسازی بندر چابهار در یک مسیر مناسب قرار دارد؟ همانطور که میدانید تحریمهای بینالمللی بر ایران در پرونده هستهای، روند بهرهبرداری از بندر چابهار را هم به تعویق انداخت و آمریکا همچنان به دنبال اعمال تحریمهای یکجانبه بر ایران است. گزارشهایی وجود دارد که شرکتهای هندی، با توجه به بیاعتمادیها و تحریمهایی که همچنان به خصوص در بخش بانکی با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، نتوانستهاند به تعهدات خود در قبال آمادهسازی بندر چابهار عمل کنند؟ موضع دولت افغانستان در این زمینه چیست؟ نجمپور: متأسفانه تحولات سیاسی تأثیرات خود را بر مسائل اقتصادی دارد و همانطور تحریمها تأثیرگذار خواهد بود. فضایی ایجاد شده که شرکتهای بزرگ را کمی محتاط ساخته است. ما توقع داریم سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد و سهولتها افزایش یابد. از طرف دیگر، مشکلات کوچکی که در چابهار دامنگیر تاجران و سرمایهگذاران افغانستان است، باید رفع شود و منطقه آزاد به مفهوم واقعی کلمه، یک منطقه آزاد باشد. بر این اساس، نیاز است کار بیشتری صورت گیرد و ظرفیتهای بندر چابهار به استانداردهای بینالمللی بنادر برسد تا بتواند نیازمندیهای اقتصادی، تجارتی و حمل و نقل منطقه را پاسخگو باشد. بله! هنوز هم مشکلاتی وجود دارد و نیاز به کار بیشتر است.
سوال: دولت افغانستان تا چه حد میتواند در رفع این مشکلات، کمککننده و تسهیل کننده باشد. آیا افغانستان میتواند زمینه تعامل را در بحث همکاریهای منطقهای در زمینه چابهار ایجاد کند؟ نجمپور: ما همیشه از کشورهای دوست افغانستان خواستهایم که ما را در هیچ گونه رقابت و منازعه خود با کشورهای سوم، دخیل نسازند و نباید کاری صورت گیرد که افغانستان از لحاظ اقتصادی و تجارتی آسیبپذیر شود. دولت افغانستان بخش خصوصی را تشویق کرده که در چابهار سرمایهگذاری کنند، فرصتهای موجود را معرفی کرده و کار جریان دارد. مثلاً یک کارخانه ساخت روغن به ارزش بالایی توسط یکی از تاجران افغانستان در بندر چابهار تأسیس شده و عملا آغاز به کار کرده است. این نقش دولت افغانستان در حمایت و تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در چابهار بوده است.
سوال: متأسفانه بار دیگر بحث تحریمهای یکجانبه و اختلاف تعهدات بینالمللی آمریکا علیه ایران شدت گرفته، ما در گذشته یک دوره آسیبهای این تحریمها را در روابط میان دو کشور به خصوص در بخش اقتصادی دیدهایم، آیا این تحریمها و سیاستها، میتواند آسیبی بر روابط دوجانبه اقتصادی و همچنین همکاریهای اقتصادی منطقهای حول محور افغانستان و ایران به خصوص پیرامون بندر چابهار وارد کند؟ نجمپور: سیاست دولت افغانستان در روابط دوجانبه، در راستای توسعه و گسترش همکاریهای اقتصادی و تجارتی ـ حمل و نقل بوده و تحریمها اثرگذار نبودند. ما این موضوع را به دوستان بینالمللی خود هم گفتهایم. بر این اساس، با تمام ظرفیتی که در طول 15 سال گذشته وجود داشته، روابط اقتصادی و تجاری افغانستان و ایران رو به گسترش بوده است. حتی در بدترین شرایط که تحریمهای بانکی آمریکا و غرب بر ایران بوده، یک بانک ایرانی در افغانستان فعال بوده و تا حد امکان، نقل و انتقالات صورت میگرفته است. تلاش دولت افغانستان این بوده که این تحریمها تأثیرگذار نباشد، ولی متأسفانه تأثیرگذار خواهد بود، اما مشکلی از جانب افغانستان وجود ندارد. البته اگر تحریمها در سطح بینالمللی تأثیر بگذارد و کشورهای دیگر را محتاط بسازد، تأثیراتی به همراه خواهد داشت، ولی امیدوار هستیم اثرات آن کم و ضعیف باشد.
سوال: آیا دولت افغانستان با توجه به رابطهای که با آمریکا دارد، میتواند مانع تاثیر تحریمها بر چابهار شود؟ نجمپور: دوستان بینالمللی افغانستان هیچگاه در روابط ما و ایران مداخله نکردهاند و ما نیز چنین اجازهای را به کسی نداده و نمیدهیم. همانطور که گفتم، روابط اقتصادی دو کشور به خصوص در بخش حمل و نقل و ترانزیت رو به گسترش است. ما از این روند راضی بوده و مصمم هستیم در آینده بدون درنظرداشت هیچ مسألهای، این رابطه را گسترش دهیم.
سوال: به بحث چابهار و تعهداتی که باید عملی شود، برگردیم. با توجه به انتقالاتی که ماه گذشته از مبدأ هند به مقصد بندر چابهار صورت گرفت، پس از این روند نقل و انتقلات از بندر چابهار با چه سرعتی انجام خواهد شد؟ آیا این روند عملا آغاز شده و همه روزه ادامه مییابد؟ نجمپور: انتقال محموله گندم از هند به بندر چابهار، یک حرکت آزمایشی بود و هنوز نهایی نیست. آنچه مهم است، اینکه روند انتقالات از هند آغاز شده و امیدوار هستیم در آینده نزدیک نقل و انتقلات بزرگی که فعلا از بندرعباس صورت میگیرد، با ایجاد زیرساختهای بزرگی که یک بندر بزرگ تجارتی ضرورت دارد، بتواند از طریق بندر چابهار صورت گیرد.
سوال: چه زمانی یک روند قابل اطمینان در بندر چابهار آغاز خواهد شد؟ آیا بحث کریدور هوایی میان افغانستان و هند، بحث روابط دریایی از طریق چابهار را تضعیف خواهد کرد؟ نجمپور: میدانید که بندر چابهار یک بندر تازه تأسیس است و مشکلات کوچکی وجود دارد که باید رفع شود. در مورد کریدور هوایی بین افغانستان و هند نیز باید گفت که انتقالات بین دو کشور در آینده نزدیک چنان زیاد خواهد بود که مسیر هوایی به هیچوجه پاسخگو نیست. از سوی دیگر، شما میدانید که ارزانترین مسیر حمل و نقل در سطح جهان، حمل و نقل دریایی است و زمانی که مسیر چابهار به صورت کامل راهاندازی شود، تمام تاجران در سطح بینالمللی از این مسیر استفاده خواهند کرد.
سوال: هند به عنوان مهمترین سرمایهگذار در بندر چابهار، چه میزان تعهد دارد و این تعهدات در چه سطحی عملی شده است؟ نجمپور: بهتر است این سوال را از دیپلماتهای هندی بپرسید، زیرا آنها اطلاعات دقیقتری دارند. تا جایی که ما میدانیم، هندیها برای کار روی بندر چابهار، تفاهم دوجانبه نیز با ایران دارند. هند در حال سرمایهگذاری در بندر چابهار است و بر اساس آنچه ما از زبان برخی دیپلماتهای هندی و رسانهها شنیدهایم، قرار بوده این کشور در مرحله اول بیش از 200 میلیون دلار در این بندر سرمایهگذاری کند.
سوال: نقش ژئواکونومی چابهار در همکاریهای اقتصادی و ترانزیتی بین افغانستان، ایران و هند تا چه اندازه موثر است؟ مهمترین اهداف سیاسی و اقتصادی هند از سرمایهگذاری در چابهار چیست؟ نجمپور: پیشتر اشاره کردم، بندر چابهار میتواند یک کریدور منطقهای باشد؛ بندری که منطقه را به هم وصل کند. هند نیاز دارد به آسیای مرکزی دسترسی داشته باشد و ارزانترین و کوتاهترین راه در این زمینه، بدون شک که چابهار و مسیر افغانستان خواهد بود؛ به ویژه با در نظرداشت مشکلاتی که هند با پاکستان دارد و نمیتواند اموال خود را از طریق این کشور انتقال دهد. از سوی دیگر، آسیای مرکزی هم نیاز دارد به بازارهای هند دست یابد. مسأله دیگر اینکه این کریدور یا دهلیز حمل و نقل، بیش از پیش نقش ژئواکونومی و جغرافیای سیاسی اقتصادی ایران را در منطقه برجسته کرده و سود بزرگی را نصیب این کشور خواهد نمود. وقتی نقلوانتقالات چندین کشور از یک مسیر انجام شود، بدون شک که بهره اقتصادی آن سرشار خواهد بود؛ به ویژه در شرایطی که ایران با مشکلات اقتصادی مواجه است، هنوز هم تحریمها باقی بوده و به صورت درست برداشته نشده است. در چنین شرایطی، از دید ما بندر چابهار که یک پروژه بزرگ منطقهای است، میتواند به همکاریها و حتی در سطح بالاتر، به همگرایی منطقهای کمک کند، باعث رشد و توسعه اقتصادی در منطقه شود و در نهایت امنیت را به وجود آورد. بدون شک بندر چابهار زمینه هزاران شغل را برای اقشار مختلف کارگر به وجود خواهد آورد؛ از اینرو یک نقش بسیار اساسی و کلیدی خواهد داشت. زمانی که سه کشور افغانستان، ایران و هند با تمام قدرت و توان تعهدات خود در بندر چابهار را پیگیری کنند و به آخرین مراحل اجرایی برسانند، بدون شک کشورهای دیگری هم به آن خواهند پیوست.
سوال: آیا همان گونه که گوادر در پاکستان برای چین اهمیت راهبردی است، چابهار این نقش را برای هند بازی میکند؟ نجمپور: بدون شک بندر چابهار و دید هند به منطقه، افغانستان، ایران و آسیای مرکزی، یک دید راهبردی است و این بندر نیز نقشی راهبردی دارد. بندر چابهار میتواند پای صادرات و واردات هند را به ایران، افغانستان و آسیای مرکزی و بالاتر از آن حتی بخشهایی از روسیه باز کند. شما متوجه هستید که اینجا بحث کریدور شمال به جنوب نیز مطرح است و بندر چابهار میتواند بخشی از این کریدور باشد. در این زمینه، سندی در نشست قبلی سران کشورهای عضو سازمان بریکس هم امضا شد. امید است که روند آمادگی بندر چابهار سریعتر انجام شود و این پروژه، یک پروژه بسیار بزرگ راهبردی است.
سوال: همانطور که میدانید روند تحولات منطقهای به صورت بسیار پر شتاب پیش میرود و مسیرهای جایگزین ایجاد خواهد شد، تا چه اندازه هند میتواند منتظر آماده شدن بند چابهار بماند؟ آیا این امکان وجود دارد که هند بخواهد از این تفاهمنامه خارج شود؟ نجمپور: من گفتم که بندر چابهار یک موقعیت راهبردی و یک منطقه مهم است، اما یگانه گزینه برای هیچ کشوری نیست. به این دلیل که هیچ تاجر، سرمایهگذار و کشوری، خود را به یک راه محدود نمیکند و بر این اساس، چابهار به کار بیشتر نیاز دارد تا زیرساختهای آن بیش از پیش فعال شود. تقاضای ما از دولت جمهوری اسلامی ایران این است، همانطور که در این چند سال کار زیادی انجام دادهاند، کارهای بیشتری در آینده صورت بگیرد و عملا واردات و صادرات و نقل و انتقالات از طریق بندر چابهار شروع گردد. در عین حال، باید مشکلات کوچک و دست و پا گیری که وجود دارد و میتواند بر مسائل بزرگ تأثیر بگذارد، حل گردد.
سوال: با این وجود، نقش رقابت قدرتهای منطقهای بر رشد چابهار چگونه است؟ این رقابت چه پیامدهای مثبت و منفی بر روی بندر چابهار خواهد داشت؟ نجمپور: امیدوار هستیم رقابتها به صورت مثبت باعث شود که چابهار سریعتر و خوبتر فعال شود و هرچه زودتر تأثیرات مثبت آن را بر زندگی تک تک مردم منطقه ببینیم. دوستان منطقهای و همسایگان ما بدانند که تجارت منطقهای به شدت در حال گسترش است و راههای دیگری میتواند کمککننده باشد. باید گفت که نیازمندیها و ظرفیتهای منطقه برای تجارت و ترانزیت، بیش از این است که به یکی دو راه متکی ماند. همانطور که یک زمان پاکستان شریک اول اقتصادی و یگانه راه ترانزیت و حمل و نقل ما بود، امروز جمهوری اسلامی ایران شریک اول اقتصادی ما است و بخش بزرگی از صادرات و واردات ما از طریق ایران صورت میگیرد که با راهاندازی بندر چابهار، بدون شک این حجم بیش از پیش افزایش خواهد یافت. با توجه به این تغییر قابل توجه، ما در صدد پیدا کردن راههایی به طرف شمال هم هستیم و کریدورهای مختلفی را زیر نظر داریم که عملا کار روی آن جریان دارد. سیاست خارجی ما در دو سه سال اخیر بر آسیای مرکزی تمرکز داشته و رفت و آمد مقامها به خصوص رییس جمهوری افغانستان به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان زیاد بوده است. بر این اساس، راههای مختلف حمل و نقل و ترانزیت با همسایگان شمالی افغانستان جستجو گردیده و برخی قراردادها نیز امضا شده است. همه اینها از دید ما باعث گسترش همکاریهای منطقهای و یک نیاز جدی است. البته باید خاطرنشان کرد که استفاده از یک راه به معنی ترک راه دیگر نخواهد بود، بلکه استفاده از مسیرهای مختلف، ویژگیها و مزیتهای مختلفی دارد و تاجر و سرمایهگذار هم بیشتر همین مزیتها را مد نظر میگیرد که کدام مسیر، کوتاهترین، ارزانترین و در عین حال دارای بیشترین سهولت است. مناطق اطراف بندر چابهار، یک پتانسیل بزرگ اقتصادی هستند و باید از آن استفاده شود؛ افغانستان یک کشور 30 میلیونی است و 30 میلیون مصرفکننده دارد، این در حالی است که تولیدات داخلی هنوز در کشور ما فراگیر نشده است؛ در آسیای مرکزی هم یک بازار 50 الی 60 میلیون نفری وجود دارد؛ بخشی از پاکستان نیز میتواند در این زمینه دخیل باشد و بخش بزرگی از خود ایران هم دخیل است؛ بر این اساس باز هم تأکید میکنم که ما به این پروژه به عنوان یک پروژه بزرگ منطقهای نگاه میکنیم. آرزوی ما این است که این بندر هرچه سریعتر بتواند آخرین مراحل آمادگی خود را طی کند و باعث رونق تجارت و ترانزیت در منطقه گردد.
سوال: به نظر شما آیا امکان شکلگیری رقابتهای منفی در حول محور چابهار وجود دارد؟ از جمله کشورهایی که به شدت به دنبال بحث همکاریهای اقتصادی منطقهای است، چین است. این کشور احیای راه ابرایشم را از طریق طرح یک کمربند ـ یک جاده روی دست دارد و از طرف دیگر همپیمان راهبردی پاکستان به حساب میرود. فکر میکنید رقابت قدرتهای اقتصادی منطقهای برای رونق مسیرهای تجارت و ترانزیت مورد علاقه آنها در چه سطحی وجود دارد؟ نجمپور: چین یک متحد، همکار و کمککننده خوبی برای افغانستان بوده است. من در سالهای 2009 و 2010 در چین دیپلمات بودم. در آن زمان، در اعلامیهای که در پایان سفر رئیس جمهوری افغانستان به پکن صادر شد، افغانستان دومین جایگاه را در سیاست منطقهای چین داشت. چین کشوری است که به ما کمکهای اقتصادی کرده، در حالی که این کشور به هیچ کشوری کمک اقتصادی نمیکند، چون خودش در داخل با مشکل مواجه است. من فکر نکنم که چین به دنبال رقابت منفی در منطقه باشد. پیشتر هم گفتم که نقل و انتقالات منطقهای در حال گسترش است و طرح یک کمربند ـ یک جاده چین هم به نوعی میتواند به ایران و کریدور چابهار وصل شود. از سوی دیگر، اگر ما راه آهن چابهار ـ زرنج ـ هرات را داشته باشیم و آن را به شمال افغانستان وصل کنیم، در حقیقت به چین کمک کردهایم تا هرچه سریعتر از طریق راه ابریشم به خلیج فارس و آبهای آزاد دسترسی پیدا کند. بر این اساس، از دید ما رقابت منفی وجود ندارد و نباید هم وجود داشته باشد.
سوال: بنابراین به نظر شما افغانستان میتواند حلقه وصل کریدورهای مختلف باشد؟ نجمپور: راههای مختلفی در افغانستان در دست اجرا است؛ قرار است در آینده نزدیک ساخت و ساز حدود 3600 کیلومتر راه آهن آغاز میشود که با ساخت آن، افغانستان هم از طریق خواف ـ هرات و هم از طریق مسیر دلارام ـ زرنج ـ چابهار به ایران وصل خواهد شد. با توسعه این راه آهن، افغانستان به نقطه وصل منطقهای تبدیل خواهد شد و میتواند پل ارتباط بین آسیای مرکزی، غرب آسیا و جنوب آسیا از یکسو، و ایران و چین از سوی دیگر باشد. همانطور که میدانید، ما سال گذشته از طریق راه آهن و از مسیر کشورهای آسیای مرکزی به چین وصل شدیم و اولین قطار به صورت مستقیم از چین به افغانستان آمد. بر این اساس، افغانستان پل ارتباطی و مرکز همکاریهای منطقهای است. تلاش ما در ده سال گذشته همیشه این بوده که مرکز همکاریها باشیم، نه محل تصفیه حسابهای سیاسی، که متأسفانه تا یک اندازهای هم بوده است.
وقتی منافع اقتصادی کشورها در منطقه دخیل میشود، خود این کشورها در صدد تأمین امنیت منطقه و افغانستان برخواهند آمد و برای تأمین امنیت کمک خواهند کرد. تلاش افغانستان در سالهای آخر این بوده که نقطه وصل باشد و منافع کشورهای مختلف را گره بزند. ما امروز تلاش داریم ترکمنستان را از طریق راه آهن به تاجیکستان وصل کنیم؛ ما هم چنین انرژی را از آسیای مرکزی به پاکستان و هند میبریم و کارهای اجرایی پروژههای تاپی و کاسا یک هزار شروع شده است. درست است که چین در پاکستان و بندر گوادر سرمایهگذاری کرده، اما چین نیاز به بازار ایران دارد و میتواند از طریق افغانستان به ایران وصل شود، پس ما میتوانیم چین را به ایران و یا ایران را به چین وصل کنیم؛ دو کشوری که شدیدا به یکدیگر نیاز دارند و فکر میکنم تعاملات اقتصادیشان به بیش از 30 میلیارد دلار در سال میرسد.
سوال: دولت افغانستان همواره از رویکرد و عملکرد پاکستان ابراز نارضایتی کرده است. با توجه به پروژههای منطقهای مانند تاپی و کاسا 1000، تا چه اندازه به تغییر در رویکرد خوشبین هستید؟ آیا پروژههای مختلف منطقهای میتواند سبب تغییر رفتار پاکستان گردد؟ نجمپور: اگر تغییری در رفتار پاکستان به میان نیامده، حداقل شاهد تغییر به ضرر پاکستان بودهایم. شما میبینید که پاکستان جایگاه اول اقتصادی در روابط با افغانستان را از دست داد؛ در حالی که این کشور دارای مشکلات جدی اقتصادی است و بخش وسیعی از مردم پاکستان زیر خط فقر زندگی میکنند. وقتی یک کشور راههای عمده حمل و نقل و ترانزیت یک کشور است، و این موقعیت را از دست میدهد، به چه معنا است؟ به این معنا است که «باید تغییر کنی»!. امروز منطقه و جریانها در حال تغییراند و جریان پر شتاب نقل و انتقالات ادامه دارد؛ در چنین شرایطی، اگر شما تغییر نکنید، کشورها منتظر نمیمانند و منطقه و جهان تغییر میکند، بر این اساس، بدون شک هیچ کشوری منتظر پاکستان نخواهد ماند. این به نفع پاکستان است که سیاست خود را با در نظر داشت واقعیتهای منطقهای، نیازمندیهای مردم منطقه و به خصوص نیاز به صلح و امنیت تنظیم کند و به کاروان توسعه و پیشرفت منطقهای بپیوندد؛ در غیر آن، کشورهای منطقه راه خود را طی خواهند کرد و این به ضرر پاکستان تمام خواهد شد. پاکستان اکنون در منزویترین حالت در طول تاریخ این کشور قرار دارد؛ جهان علیه او موضعگیری کرده و یک صدا میگوید که «پاکستان باید سیاست خود را در منطقه تغییر دهد؛ دست از حمایت تروریسم بردارد و سهولتهای اقتصادی را ایجاد کند».
سوال: اما این کشور همچنان میتواند یک چالش در برابر همکاریهای منطقهای باشد؟ نجمپور: به ضرر خودش خواهد بود.
سوال: ممکن است روند همکاریهای منطقهای را کند بسازد؟ نجمپور: ما امیدوار هستیم که پاکستان سیاستهای خود را تغییر دهد؛ همکار منطقهای باشد و در عین حال، سود خود را از پروژههای اقتصادی منطقهای بردارد.
سوال: راه آهن خواف ـ هرات که از نزدیک به یک دهه گذشته تاکنون پیگیری میشود، اکنون در مراحل پایانی کار خود قرار دارد. این راه آهن از چه اهمیتی بین دو کشور و همچنین گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهای برخوردار است؟ نجمپور: بدون شک راه آهن خواف ـ هرات اهمیت بسیار زیادی دارد و میتواند باعث افزایش نقلوانتقالات، تبادلات اقتصادی و ترانزیتی در منطقه گردد. تلاشها برای تکمیل این راه آهن خوب بوده است، حتی قرار بود چند ماه قبل و در 13 خرداد 1396، آغاز به کار کند و اولین قطار از ایران به افغانستان برود، که فکر میکنم آخرین مراحل ریلگذاری قطعه سومی که باید از جانب جمهوری اسلامی ایران در شهرستان غوریان استان هرات تکمیل شود، باقی مانده است. قرار است در این منطقه یک پایانه ساخته شود و عملا نقل و انتقالات شروع گردد. تا جایی که ما اطلاعات داریم و تفاهمی که در سفر چند ماه پیش رئیس عمومی راه آهن افغانستان به تهران صورت گرفت، این راه آهن میبایست تا حالا آغاز به کار میکرد، امیدواری ما این است که این پروژه هرچه سریعتر نهایی شود. مراحل مقدماتی کارهای بخش قطعه چهارم این خط آهن که مربوط افغانستان میشود نیز در دست اجرا است و بودجهاش از محل کمکهای بینالمللی به افغانستان، تأمین شده است. آنچه مهم است، این است که تکمیل این پروژه بسیار طول کشیده و باید نهایی میشد؛ دولت افغانستان به تعهدات خود در قبال ایجاد سهولتها برای کارگران و پیمانکارانی که روی این پروژه کار میکنند، عمل کرده و بدون شک با بهرهبرداری از این راه آهن، فصل جدیدی در روابط اقتصادی ایران و افغانستان ایجاد خواهد شد. راه آهن پس از مسیر دریایی، دومین مسیر حمل و نقل ارزان در دنیا است و افتتاح راه آهن خواف ـ هرات، باعث افزایش نقل و انتقال و جابجایی کالا و پایین آمدن قیمتها خواهد شد.
سوال: با تکمیل مرحله سوم راه آهن خواف ـ هرات، این مسیر میتواند آغاز به کار کند؟ آیا نیازی به تکمیل صد درصدی مرحله چهارم وجود ندارد؟ نجمپور: بله، دید دولت افغانستان همین است، بر اساس صحبتها و تفاهمی که صورت گرفته، زمانی که مرحله سوم آماده میشود و حداقل یک پایانه موقتی فعال میگردد، عملا نقل و انتقالات ریلی میتواند بین ایران و افغانستان آغاز شود. اینکه قطعه چهارم چه زمانی ساخته میشود و بعد از آن، این خط آهن چگونه توسعه خواهد یافت، پروژههایی است که میتواند جدا از سه فاز نخست باشد، بر این اساس، با تکمیل قطعه سوم، عملا کار نقل و انتقالات بین افغانستان و ایران و تا فاصله 120 کیلومتری داخل افغانستان آغاز خواهد شد.
سوال: کار مرحله سوم چه زمانی پایان خواهد یافت؟ نجمپور: آخرین تفاهم رییس اداره راه آهن افغانستان با مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای بهرهبرداری از سه قطعه راه آهن خواف ـ هرات، 13 خرداد بود، یعنی ما عملا چند ماه عقب هستیم. آخرین تعهد دوستان ایرانی ریلگذاری و ساخت یک پایانه بارگیری و نقل و انتقال در شهرستان غوریان استان هرات است که باید احداث شود و کار به شدت جریان دارد.
سوال: احداث راه آهن افغانستان و ترکمنستان در بندر آقینه و تلاش برای اتصال ترکمنستان و تاجیکستان از این طریق، راه آهن چین - افغانستان و ...، تلاش افغانستان بر این است که نقطه وصل کشورهای منطقه به یکدیگر باشد. درباره اتصال این پروژهها به راه آهن خواف ـ هرات بگویید؟ نجمپور: بر اساس برنامه توسعه چند ساله راه آهن افغانستان، راه آهن خواف ـ هرات میتواند به کریدورهای ترکمنستان ـ تاجیکستان و چین وصل شود و از طرف دیگر، از طریق هرات به زرنج و چابهار وصل گردد. ظرفیت چنین اتصالی در داخل افغانستان و جود دارد. به عنوان مثال، اگر ما بر اساس صحبتهای مقدماتی که صورت گرفته، بتوانیم در آینده کریدور واخان ـ چین را بسازیم، بدون شک چین از این طریق میتواند به ایران وصل شود و برعکس آن. خط آهن خواف ـ هرات میتواند به همه کریدورهای پیرامونی افغانستان وصل شود و این مسأله در برنامه عملیاتی دولت افغانستان در نظر گرفته شده است.
کوتاهترین راه رسیدن ایران به چین، به خصوص غرب این کشور ـ که دروازه توسعه اقتصادی چین به طرف غرب آسیا نام گرفته ـ افغانستان و راههای حمل و نقل و ترانزیتیاش است؛ چه راه آهن باشد و چه جاده! وقتی یک راه کوتاهتر باشد، هزینهها نیز کمتر خواهد بود. این مسیر در کنار راههای مختلف دیگر، یک راه جدید و راهبردی نیز به حساب میرود و بدون شک منافع سرشار اقتصادی را برای ایران، چین و افغانستان و همچنین منطقه به دنبال خواهد داشت.
خط آهن خواف ـ هرات حتی میتواند به بخشهایی از روسیه وصل شود و یک تحول اقتصادی را در منطقه به بار آورد.
سوال: دولت افغانستان همزمان چندین پروژه بزرگ اقتصادی منطقهای در محور خود را به پیش میبرد، آیا کابل ظرفیت آن را دارد که این پروژهها را به صورت همزمان به پیش ببرد و به نتیجه برساند؟ نجمپور: در این پروژههای بزرگ، کشورها و سازمانهای بزرگ بینالمللی مثل بانک توسعه آسیا، بانک جهانی و خود کشورهای دخیل، نقش کلیدی دارند و بدون شک، سرمایهگذاریهای بزرگ را انجام خواهند داد که به تنهایی در توان ما نیست. البته هیچ کشوری هم به تنهایی نمیتواند بر روی پروژههای بزرگ اقتصادی چندین میلیارد دلاری در منطقه سرمایهگذاری کند. در هر پروژهای که شما ببینید، حامیان دولت افغانستان حضور دارند و زمانی که این پروژهها باعث تقویت همکاریهای منطقهای و توسعه تجارت بین کشورها شود، همه کشورهای ذیدخل، سازمانهای بینالمللی و بانکهای معتبر جهانی آماده هستند کمک کنند.
تلاش میکنیم مسایل را یکجا و در مسیر درست آن مدیریت کنیم. اقتصاد و امنیت برای ما اهمیت زیادی دارد. تلاش نهایی دولت افغانستان این است تا فرصتها را به گونهای فراهم کند که کشورهای دخیل در پروژههای منطقهای، خودشان امنیت را در منطقه تأمین کنند. از سوی دیگر، کشورهای دخیل در پروژههای منطقهای میتوانند زمینهساز تغییر سیاستهای امنیتی ـ سیاسی برخی از کشورها به سیاستهای اقتصادی ـ سیاسی گردند.
سوال: دیدگاه منطقه در زمینه اخلال در پیشرفت پروژههای بزرگ منطقهای یاد شده چیست؟ نجمپور: در مسائل بزرگ اقتصاد منطقهای، اجماع منطقهای و حتی جهانی وجود دارد و اگر کشوری بخواهد سنگاندازی و مخالفت کند، به ضرر خودش است. ما امیدوار هستیم کشورهای منطقه با درک این حساسیت، این فرصت را به دیگران ندهند و زمینهساز تسریع در سرمایهگذاریها شوند، تا با ایجاد کار و اشتغال و رونق اقتصادی و تجاری در منطقه، به سوی امنیت گام برداریم. این در حالی است که بخش بزرگی از مشکلات منطقه، ناشی از فقر است؛ اکثر کسانی که در جنگ طالبان و یا داعش ساختگی میجنگند، ایدئولوژیک نیستند، بلکه نیازهای اقتصادی آنها را وادار به جنگ کرده است. در چنین شرایطی، اگر ما زمینههای اشتغال را ایجاد کنیم، بدون شک دیگر کسی سراغ جنگ و ویرانی در افغانستان و منطقه نخواهد رفت.
سوال: بخش دیگری از حلقههای ارتباطی منطقه، پس از مسیرهای دریایی و راه آهن، مسیر جاده است. در این مسیر، ایران بخش اساسی کریدور شمال ـ جنوب به حساب میرود و این کریدور، بیانگر موقعیت راهبردی، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران در منطقه و جهان است. این کریدور ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه را از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیج فارس و جنوب آسیا برقرار میسازد. چنین موقعیتی از چه اهمیت متقابلی میتواند برای افغانستان و ایران برخوردار باشد؟ افغانستان تا چه اندازه میتواند به تکمیل تمام حلقههای این کریدور کمک کند؟ نجمپور: ایران همکار بسیار خوب، مسیر عمده حمل و نقل و ترانزیت و شریک اول اقتصادی ما است. بدون شک هر تحول مثبت در ایران، تأثیر مثبتی بر افغانستان دارد و هر راه حمل و نقل و ترانزیتی که در محور ایران ایجاد شود، افغانستان میتواند یک نقطه وصل و یکی از حلقههای زنجیر آن باشد. این منطقه و مسیرهای مختلف آن همانند دانههای یک زنجیراند و شما نمیتوانید بدون درنظرداشت اتصال تمام این دانهها، در منطقه کار کنید، به تعبیر دیگر، اگر یک حلقه زنجیر جدا شود، کل زنجیر از هم جدا میگردد. بر این اساس، کریدور شمال ـ جنوب بدون شک شاخههایی خواهد داشت که یکی از این شاخهها میتواند افغانستان باشد؛ به خصوص از طریق بندرعباس و چابهار و همچنین راه آهن خواف ـ هرات. بدون شک پروژههای بزرگی که در محور ایران وجود دارند، تأثیر مثبتی بر وضعیت افغانستان خواهند داشت و ما امیدوار هستیم در این پروژهها نقش داشته باشیم.
ما سه پایانه تجاری با جمهوری اسلامی ایران داریم که همه فعال هستند. شما میدانید که به کمک جمهوری اسلامی ایران مسیر حمل و نقل و ترانزیت از طریق جاده، از مرز ایران تا شهر هرات و حتی بالاتر از آن ساخته شده است. از سوی دیگر، از پایانه شیخ ابونصر فراهی تا شهر فراه جاده ساخته شده و در پایانه میلک در مرز زرنج با ایران، یک پل ارتباطی بین دو کشور ساخته شده که قرار است پل دوم هم ساخته شود. بنابراین، عملا جاده وجود دارد؛ هزاران کامیون در رفت و آمدند و سالانه نقل و انتقال صدها هزار تن مواد صورت میگیرد. باید گفت که قرار است به زودی شاهراههای حلقهای افغانستان از غرب تا جنوب، مرکز، شرق و شمال کشور نهایی شود و سیستم جادهای حمل و نقل و ترانزیت افغانستان تکمیل گردد.
سوال: ایران چه استفادههایی میتواند از مسیر جادهای افغانستان داشته باشد؟ نجمپور: صادرات ایران به افغانستان بسیار زیاد بوده و این خود یک ظرفیت بزرگ است. سالانه حدود 150 هزار کامیون بین ایران و افغانستان در رفت و آمدند و آمارهای رسمی در حدود 2.5 تا 3 میلیارد دلار تجارت میان دو کشور را نشان می دهد؛ اما اطلاعات میرساند که حجم واقعی صادرات ایران به افغانستان بیش از این است و بخشی از تبادلات تجاری از طریق بازارچههای غیرقانونی صورت میگیرد. از سوی دیگر، این ظرفیت عملا وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران کالاهای تجاری و صادراتی خود را از طریق افغانستان به آسیای مرکزی صادر کند.
انتهای مطلب/