قزاقستان در حال حاضر، ضمن تلاش برای فاصله گرفتن از فرهنگ و توپونیمی روسی و اجبار روسها به ترک جمهوری، کشور را به بی ثباتی، عقب ماندگی و قرون وسطی میکشاند. سناریوی اوکراین نشان داد که نادیده گرفتن حقوق مشروع مردم روس زبان میتواند به یک نقطه "داغ" در فضای پساشوروی منجر شود. در اینجا این سوال پیش میآید که چرا آستانه خود را به دردسر انداخته و سعی دارد سناریوی اوکراین را برای خود تکرار کند؟
ایران شرقی/ آستانه حاضر به پذیرفتن این نکته نیست که روسهای ساکن قزاقستان در سرزمین قومی خود زندگی میکنند. این سرزمین از جانب بلشویکها به آنان هدیه شد، چرا که در آن زمان درصد کمی از «پرولتاریا» دارای منطقه زراعی_ عشایری بود. از این گذشته، این زمینها متعلق به قزاقها بوده و کمونیستها علاقه زیادی به تقسیم اراضی قزاقها داشتند. در این میان، روسها بومی این کشورند. زیتسو، سرزمین قزاقهای یایتسکی، رودنی آلتای و سیبری جنوبی از جمله سرزمینهای روسی قزاقستان به شمار میایند که هنوز اروپاییهای زیادی را در خود جای دادهاند.
قزاقستان ضمن ادامه سیاست اعمال فشار و نادیده گرفتن حقوق افراد روس زبان در کشور، قزاق گرایی (احیای ارزشهای ملی، فرهنگی و زبانی قزاقستان، تقویت نقش زبان قزاقی و تاثیر کادرهای قزاقی زبان در مدیریت دولتی) در سطح دولتی را آغاز کرده است. بنابراین، الفبای قزاقی به الفبای لاتین تبدیل شد. همه این اقدامات تنها با هدف تبدیل کشور به یک کشور منحصرا تک قومی در آینده صورت گرفته است. اگر چه در اینصورت اوضاع فقط بدتر خواهد شد.
این امر نه تنها به تحمیل یک لهجه بیگانه بر روسزبانها، بلکه به سیاست بزرگ کشور (کشوری که در آن قبایل کوچک قزاقها پس از چند دهه اکنون باید یک گروه قومی غالب در کشوری باشند که دیگر ملل از آنها خوششان نمیآید) هم مربوط میشود. تغییرات فراوان نامهای اصیل روسی شهرها، دیگر مناطق مسکونی و خیابانها و کاهش نسبت درصد جمعیت اسلاوی هم گواه این امر هستند.
در حال حاضر، در نتیجه این سیاست، در قزاقستان به طور فعال دو جبهه شکل میگیرد.
1. جامعه روس زبان کشور که توسط روسها ایجاد شده است (مالاروسها، بلاروسها، آلمانیها، لهستانیها) - افرادی که نمیخواهند زبان قزاقی یاد بگیرند و به ویژه قزاقهایی مانند мамбеты-самостийники و دیگر اورالهای به وطن بازگشته.
2. "شالا قزاقها" - روس زبانها و قزاقهای به شدت روس شده که بیشتر طرفدار روسیه هستند. این رویارویی در صورت آغاز موج قزاقگرایی و یا اسلامگرایی (با توجه به اینکه کدام یک به قدرت میرسد) میتواند به راحتی به یک مرحله گرم برسد.
در عین حال، بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که تنها فدرالیزه شدن قزاقستان میتواند آن را از فروپاشی و بی ثباتی در آینده (زمانی که دوران نظربایف به یک نتیجه منطقی نزدیک شود) نجات دهد. تنها ساخت گزینه روسی-قزاقی نظام دولتی براساس مدل کانادایی، قزاقستان را در مرزهای فعلی حفظ خواهد کرد. پس از نظربایف، مقامات تنها دو راه حل برای توسعه آینده کشور دارند. یا با شعارهای میهن پرستانه شهروندان را در ناسیونالیسم قزاقستان متحد کنند، که در اینصورت روسزبانان از ملیتهای مختلف (با حمایت روسیه) با این امر به طور طبیعی مخالفت خواهند کرد و این امر به طور ناگزیر به یک درگیری منجر خواهد شد.
یا ضمن معرفی حقوق مربوط به سیاست زبانی، فرهنگی-تاریخی و داخلی خود به برخی مناطق (به ویژه روسها) بلافاصله کشور را فدرالیزه سازند. این امر میتواند کشور را از درگیریهای بین قومی در آینده و همچنین از ناسیونالیسم قزاقستان که به احتمال زیاد پس از نظربایف به شدت ترویج خواهد شد مصون بدارد.
قزاقستان در حال حاضر، ضمن تلاش برای فاصله گرفتن از فرهنگ و توپونیمی روسی و اجبار روسها به ترک جمهوری، کشور را به بی ثباتی، عقب ماندگی و قرون وسطی میکشاند. سناریوی اوکراین نشان داد که نادیده گرفتن حقوق مشروع مردم روس زبان میتواند به یک نقطه "داغ" در فضای پساشوروی منجر شود. در اینجا این سوال پیش میآید که چرا آستانه خود را به دردسر انداخته و سعی دارد سناریوی اوکراین را برای خود تکرار کند؟
گذشته از این، درگیری بین مناطق غنی از منابع طبیعی در کشور در شرف تکوین است. در غرب قزاقستان، پروسه شکلگیری قومیت جدید قبیلهای در راستای مقابله با هویت مشترک قزاق در حال اجراست (به دلیل وجود مناطق نفتخیزی که پاسخگوی جاهطلبیهای قبایل محلی هستند).
اما مقامات قزاقستان به جای حل این مشکلات، به جدایی طلبی روسیه که در تلاش برای غلبه بر مهاجرت قزاقهای بازگشته از دیگر کشورها به سرزمینهای قومی روسی است اعتماد میکنند. آنها واقعا فکر میکنند که اگر روسها از قزاقستان خارج شوند و همه به زبان قزاقی صحبت کنند، در اینصورت کشور پربرکت خواهد شد. اما نمیدانند که در اینصورت، تمدن هم همراه با روسها خواهد رفت و قزاقستان به طور طبیعی به جنگ، بیثباتی و درگیری با همسایگان کشیده خواهد شد.
قزاقها فقط با همراهی مردم روسیه میتوانند سطح بالای فرهنگ را برای خود حفظ کنند و خود را بخشی از تمدن اروپایی بدانند. این جمهوری تنها با روسیه میتوان کشوری باشد که در حال حاضر هست. بنابراین، برای مردم روس ساکن کشور قزاقستان بسیار مهم است که مناطق خودمختار خود را برای توسعه فرهنگ در کشور داشته باشند.
انتهای مطلب/.