کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آمریکا و پاکستان در زمین افغانستان

تقابل پاکستان و آمریکا پس از اعلام استراتژی جدید برای افغانستان

8 شهريور 1396 ساعت 15:42

مولف : عباس فیاض

در نخستین روزها پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا در افغانستان، رویکرد تقابلی شدید پاکستان با آمریکا مشاهده می‌شود اما به نظر نمی‌رسد که اسلام آباد از واشنگتن قطع امید کرده باشد و این کشور در صدد وقت‌کشی، تداوم بازی سیاسی و لابی‌گری با قدرت‌های منطقه با این هدف است که بدون پاکستان، آمریکا قادر به حل مشکل افغانستان نیست.


ایران شرقی/
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، ضمن سخنرانی در یک پایگاه نظامی، به انتظارهای چند ماهه تحلیلگران و سیاستمداران منطقه پایان داد و استراتژی آمریکا در قبال افغانستان را اعلام کرد.
رئیس جمهور آمریکا با تاکید بر عدم خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، این امر را ناشی از قدرت گرفتن گروه‌های شبه‌نظامی عنوان کرد و افزود؛ بیرون رفتن آمریکا از افغانستان خلایی را ایجاد می‌کند که به تعبیر او – تروریست‌ها- آن را پر خواهند کرد.

نکات قابل اعتنا در اظهارات ترامپ را می‌توان اینگونه بر شمرد:
- عدم اعلام جزئیات حضور نیروها و این که در زمان لازم تصمیم گرفته و اعلام می‌شود.

- تاکید بر نامحدود نبودن تعهد آمریکا به افغانستان و این که دولت افغانستان باید سهم و مسئولیت خود را ادا کند.

- متهم کردن پاکستان به پناه دادن به نیروهای طالبان و این که آمریکا در این مورد ساکت نخواهد نشست.

- تاکید بر نابودی داعش و القاعده در افغانستان و جلوگیری از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در کابل.

- اشاره به این امر که شاید پس از تلاش‌های موثر نظامی، در افغانستان نظام سیاسی روی کار بیاید که عناصری از طالبان در آن سهم داشته باشند.

- تاکید بر لزوم گسترش نقش هند در افغانستان و حتی فراتر از آن در جنوب آسیا و اقیانوس آرام

پس از اعلام این راهبرد، تحلیلگران و فعالان سیاسی و دولت‌ها و گروه‌های مرتبط، از زوایای گوناگونی به این امر پرداختند. ما در این نوشتار به تقابل پاکستان و آمریکا که متعاقب اعلام استراتژی جدید به وجود آمده خواهیم پرداخت.

یک روز بعد از سخنرانی  ترامپ، رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در سخنانی صریح تر، نسبت به پاکستان موضع‌گیری کرد و گفت : «اگر پاکستان به حمایت از تروریست‌ها ادامه دهد امکان دارد دیگر نتوانیم این کشور را به عنوان متحد غیر ناتوی خود بپذیریم.»

وی با تأیید سخنان ترامپ درباره اینکه پاکستان پناهگاه ترورریسم است افزود: «اگر این کشور همچنان تروریست‌ها را مخفی کند نمی‌تواند، متحد آمریکا باقی بماند.» تیلرسون اظهار داشت: «پاکستان نه تنها برای تروریست‌ها مخفی‌گاه فراهم می‌کند؛ بلکه حامی آنها برای حمله به مواضع آمریکا در افغانستان می‌باشد.»
وی افزود:«آمریکا همیشه روابط خوب با پاکستان داشته اما در چند سال اخیر فضای بی‌اعتمادی بر روابط دو کشور سایه افکنده است.»
تیلرسون تأکید کرد:«روابط آمریکا با پاکستان در گرو مبارزه با تروریسم است و اسلام ‌آباد باید در این زمینه تصمیم‌گیری کند.»
تیلرسون در سخنانی که می‌تواند، نوعی تهدید به حمله تلقی شود گفت:«آمریکا حق دارد هر جا که تروریست‌ها باشند، وارد عمل شود و به کسانی که تروریست‌ها را پناه می‌دهند، هشدار داده شده که از اقدامات ضد تروریستی واشنگتن در امان نخواهند بود.»

پاکستانی‌ها نیز چه در فضای رسانه‌ای و چه در میان سیاستمداران بیکار ننشسته و به پاسخگویی به آمریکایی‌ها مشغولند. این پاسخ‌ها عمدتا با تکذیب هر گونه همکاری با طالبان و تاکید بر این امر که پاکستان مبارزات صادقانه داشته و نیروهای زیادی را در این راه از دست داده، همراه بوده است.
همچنین طرف‌های پاکستانی بر بی‌نتیجه بودن این استراتژی در حل مشکل امنیتی افغانستان، تاکید کرده و افزایش نیروها را راه حل مناسبی برای باز کردن گره امنیتی در افغانستان نمی‌دانند.
سناتور رضا ربانی رئیس مجلس سنای پاکستان گفت: پاکستان شباهت زیادی به ویتنام دارد و اگر ترامپ می‌خواهد که پاکستان گورستان سربازان آمریکایی شود از این موضوع استقبال می‌کنیم.
وی البته بعداً به این نکته تاکید کرد که این سخنان ، نظر شخصی بوده و از جایگاه حقوقی وی بیان نشده است.
وزیر امور خارجه پاکستان هم گفت: نیازی به کمک مالی آمریکا نداریم و با تکیه بر توان خود با تروریست‌ها جنگیده‌ایم.
قمر جاوید باجواه فرمانده ارتش پاکستان هم در این زمینه گفت: نیازی به کمک آمریکا نداریم فقط می‌خواهیم واشنگتن به تلاش و نقش اسلام‌آباد برای مبارزه با تروریسم اعتراف کند.
کمیته امنیت ملی پاکستان هم در جلسه‌ای با حضور عالی‌ترین مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی این کشور، اظهارات اخیر ضد پاکستانی ترامپ را بی‌اساس دانست و تاکید کرد با مقصر دانستن پاکستان، گره‌هایی که آمریکا در افغانستان ایجاد کرده، باز نخواهد شد.
در بیانیه این کمیته آمده است که آمریکا به قربانیانی که پاکستان در راه مبارزه با تروریسم تقدیم کرده احترام بگذارد و بداند که پاکستان بیش از 120 میلیارد دلار در مسیر مبارزه با تروریسم متحمل خسارت‌های مالی شده است. در این بیانیه برای دادن پاسخی به تهدید قطع کمک‌ها و نیز رد طلبکاری آمریکا به خاطر کمک‌های گذشته به پاکستان تأکید شده است که آمریکا باید بداند مبالغ پرداخت شده به اسلام‌آباد کمک بلاعوض نبود بلکه تنها بخشی از هزینه‌هایی است که بخاطر استفاده از امکانات زمینی و کریدورهای هوایی پاکستان از سال 2001 (از زمان حمله آمریکا به افغانستان)تاکنون، باید به پاکستان می‌پرداخت و بنابراین کمک مالی محسوب نمی‌شود.

مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی پاکستان در بیانیه کمیته امنیتی، آمریکا را مسئول حضور گروه‌های تروریستی در خاک افغانستان دانسته و تاکید کردند: پاکستان بطور خاص، از آمریکا می‌خواهد اقدامات فوری و موثر برای از بین بردن پناهگاه های امن تروریست‌ها از جمله تروریست هایی که مسئول ناامنی و ترور در پاکستان هستند، انجام دهد. آنهاتاکید کردند که پاکستان خواستار صلح و ثبات افغانستان است زیرا منافع ملی خود را در صلح و آرامش افغانستان می‌داند.این کمیته همچنین بر اراده قاطع پاکستان برای دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود تاکید کرد.

به عنوان یک نمونه از فضای رسانه ای پاکستان به گفتگوی سلیم صافی کارشناس مسائل افغانستان و مجری برنامه سیاسی جرگه در شبکه جیو اشاره می‌کنیم . وی در زمینه استراتژی تازه آمریکا گفت: واشنگتن به دنبال کنار گذاشتن اسلام‌آباد یا قطع همکاری با این کشور نیست بلکه هدف ترامپ و سیاستمداران آمریکایی فشار آوردن برای همکاری بهتر است. سلیم صافی با اشاره به کشته شدن ملا اختر منصور رهبر طالبان در بلوچستان تحت کنترل پاکستان و اعترافات ژنرال مشرف به بازی دوگانه اسلام‌آباد با واشنگتن گفت: آمریکایی‌ها نمی‌توانند تحت هیچ شرایطی به پاکستان اعتماد کنند و عملیات ارتش در وزیرستان شمالی و بازدید از مناطق جنگی توسط مقامات آمریکایی مشکلی را حل نمی‌کند.

مشاهد می شود که به بخشی از نکاتی که قبلا گفته شده و یا به شدت آشکار بوده اعتراف می شود تا ضمن نمایش صداقت، بر این نکته تاکید شود که بدون پاکستان کار در افغانستان به سامان نمی‌رسد.

سلیم صافی افزوده است که تجربه دوره اوباما و بوش کافی است که آمریکا اشتباهات گذشته را تکرار نکند و اینکه ترامپ تعداد دقیق نیروهای آمریکایی که قرار است به افغانستان اعزام شوند را اعلام نمی‌کند به همین دلیل است. آمریکا نمی‌خواهد سربازان خود را به کشتن دهد و در تلاش است برای ادامه کار در افغانستان با دولت کابل، پاکستان و هند کنار بیاید اما در این زمینه هم سردرگم است. آمریکایی‌ها سعی دارند هند را وادار کنند که نیرو به افغانستان اعزام کند اما هندی‌ها چندان تمایلی به این کار ندارند و فقط می‌خواهند به اندازه تهدید پاکستان در این زمینه با واشنگتن همکاری کنند.
سلیم صافی تأکید کرد: کنار نیامدن آمریکا با پاکستان جنگ در افغانستان را تشدید می‌کند و اگر واشنگتن این امکان را برای دهلی‌نو فراهم کند که از طریق افغانستان علیه پاکستان وارد عمل شود اوضاع بحرانی شده و ارتش از تمام توان خود برای ضربه زدن به آمریکا استفاده خواهد کرد.
صافی سیاست آمریکا برای پاکستان را حاصل لابی هند در ایالات متحده می‌داند و می‌گوید این سیاست‌ها زمانی تدوین شد که رهبران سیاسی و نظامی پاکستان درگیر بحران داخلی بودند و نتوانستند با آمریکایی‌ها لابی کنند این در حالی است که هند در این موقعیت توانست لابی خود را در واشنگتن محکم کند.

پس از مشاهده این چند نمونه از موضع گیری‌های دو طرف، سئوال اساسی اینجاست که سرانجام این تقابل چه خواهد شد و دو طرف چه ابزارهایی برای فشار آوردن به طرف مقابل دارند.

1- نخستین مطلبی که در این زمینه می‌توان گفت این است که نه آمریکا و نه پاکستان هنوز صد در صد از یکدیگر ناامید نشده‌اند. آمریکایی ها امیدوارند که فشارها و تهدیدهایشان که تازه در آغاز آن قرار دارند، بتواند پاکستان را به همکاری با آمریکا برای حل بحران افغانستان و رها کردن حمایت از طالبان وادار کند. ظاهرا آمریکایی‌ها هنوز شیرینی تمکین پاکستان را متعاقب هشداری که ریچارد آرمیتاژ معاون وقت وزارت خارجه آمریکا، بعد از حوادث یازده سپتامبر به پاکستان داد به یاد دارند، آرمیتاژ، پاکستان را تهدید کرده بود که اگر با آمریکا در مبارزه با طالبان و القاعده همکاری نکند، آمریکا این کشور را به عصر حجر بر خواهد گرداند. اما اکنون شرایط با روزهای پس از یازده سپتامبر متفاوت است ولذا نه شدت تهدید آمریکا در آن حد است و نه پاکستان در چنان شرایطی است که به آسانی از خواسته آمریکا تمکین کند.

2- پاکستان اکنون روابط بسیار گسترده تر از گذشته با چین و روسیه دارد. سرمایه گذاری گسترده چین در پاکستان از یک سو و نزدیک شدن مواضع منطقه‌ای پاکستان و روسیه از سوی دیگر گزینه های بدیل را برای پاکستان فراهم می‌کند و مانعی است در جهت هرگونه تهدید امنیتی برای پاکستان. همین امر به پاکستان این توان را می‌دهد که در مقابل فشارهای آمریکا طاقت بیاورد. علاوه بر این اصولا پاکستان نهایت سعی خود را در مدیریت این موضوع  به شکلی خواهد کرد که حتی المقدور روابطش با آمریکا به شرایط بحرانی نرسد، در این زمینه ممکن است شاهد کوتاه آمدن پاکستان از برخی مواضع غیر استراتژیک باشیم و یا اینکه بخشی از طالبان (دقت کنید فقط بخشی و نه تمامیت آنها) به وجه المصالحه تبدیل شوند.

3- سخت‌ترین تهدید برای پاکستان، نه حمله نظامی است که اساسا به جز در موارد محدود و در نقاطی خاص مانند مناطق قبایلی زمینه اجرایی ندارد و نه قطع کمک‌های مالی است و نه تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی. آنچه در اظهارات ترامپ قوی‌ترین جنبه تهدید برای پاکستان تلقی می شود همکاری گسترده آمریکا با هند و سپردن کنترل امنیتی منطقه جنوب آسیا به هند است. این نکته قطعا آزار دهنده ترین بخش تصمیم اخیر آمریکا برای پاکستان است.

4- پاکستانی‌ها قطعا به دنبال بالا گرفتن بحران نیستند و قصد دارند تا جایی که ممکن است، روابط با آمریکا را حفظ کرده و از تقابل جدی و همه جانبه با آمریکا پرهیز کنند چرا که این تجربه را دارند که در مقاطع فشار آمریکا، اگر قدری صبور باشند، می‌توانند با لابی‌گری‌های خود و اجرای سیاست‌های منطقه‌ای ، از درون بحران عبور کنند اما اگر این بار آمریکا فشارها را افزایش دهد و به دنبال عملی کردن تهدیدهای خود باشد دست پاکستان هم برای مقابله چندان خالی نیست.

پاکستان می تواند در صورت عدم نتیجه‌گیری از سیاست یکی به نعل و یکی به میخ که در طول سال‌های گذشته جواب داده است، گزینه‌های مختلفی را برای فشار به آمریکا در نظر بگیرد.

اولین گزینه تشدید جنگ در افغانستان است. همه می‌دانند که پاکستان و خصوصا سرویس اطلاعاتی ارتش این کشور توان افزایش شدت بحران را در افغانستان دارد. در آن شرایط تلفات نظامیان افغان و مردم غیر نظامی و احیانا نیروهای خارجی از جمله آمریکایی‌ها بالا خواهد رفت و فشار افکار عمومی بر دولتمردان افغان و بر آمریکایی‌ها افزایش خواهد یافت.

گزینه دیگر نزدیک‌تر شدن به چین، جمهوری اسلامی و روسیه است. پاکستان می‌تواند با بردن همکاری‌هایش با چین به سمت گسترش همکاری‌های نظامی، زمینه‌سازی برای حضور نظامی چین و روسیه در آبهای گرم دریای عمان و اقیانوس هند و نیز بهره‌برداری از روابط بسیار گسترده با عرب‌ها، اقداماتی در جهت کنترل آمریکا انجام دهد.
پاکستان همچنین می تواند هر روند صلحی را در افغانستان با خلل مواجه کند و از این طریق قدرت تاثیر گذاری خود را نشان دهد.
در اقدامی جدی‌تر پاکستان می‌تواند برای استفاده آمریکا از خاک و فضای پاکستان محدودیت قائل شود. امری که در سال‌های گذشته بعد از حمله آمریکا به یک پاسگاه مرزی پاکستان، یک بار تجربه شد و آمریکا بعد از یک دوره فشار تسلیم خواست پاکستان شد.

برای زمینه‌سازی این کار انگیزه‌های ضد آمریکایی نیروهای مذهبی و انجام تظاهرات گسترده خیابانی توسط آنها که به نوعی برای بالا بردن هزینه توافق بعدی آمریکا با پاکستان انجام می‌شود، همیشه قابل بهره برداری است. امری که هم اکنون شاهد آغاز شدنش هستیم.

5- به طور کلی این که دو طرف بحران یعنی آمریکا و پاکستان قادرند برای یکدیگر مشکلات جدی ایجاد کنند، روشن است. اما اگر فرض آمریکا براین است که با ایجاد مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای پاکستان این کشور برگ افغانستان را در بازی منطقه ای خود بر زمین خواهد گذاشت؛ باید گفت که چنین چیزی بسیار نامحتمل است چرا که اگر پاکستان این برگ را به آمریکا واگذارد، در حقیقت خود را در برابر آمریکا و هند خلع سلاح کرده و ابزار فشار خود را برای تحقق اهداف منطقه‌ای‌اش از دست داده است. پاکستان هم اگر گمان می‌کند با ادامه این رفتار در افغانستان راه به جایی می برد حتما در اشتباه است و یقینا نیروهای موجود در افغانستان این اجازه را به پاکستان نخواهد داد.

6- نکته تاسف بار موضوع این است که اقدامات هر یک از طرفین در واقع نقش چندانی در بهبود اوضاع افغانستان ندارد و بلکه بیشتر در زمینه تخریب بخشی از توان حریف قابل ارزیابی است. یعنی دو طرف بجای اینکه در یک چالش به دنبال کسب موفقیت در سیاست‌های خود باشند فقط قصد و توان تخریب بخشی از ظرفیت‌های طرف مقابل را دارند که آن هم در حدی نیست که حریف را از میدان به در کند.

7- در وضع کنونی انتخاب گزینه‌هایی که آمریکا پیش روی پاکستان می‌گذارد؛ از دید مسئولان پاکستانی بخصوص ارکان اصلی قدرت؛ انتخاب بین بد و بدتر نیست بلکه هر دو جنبه‌اش برای این کشور به حد کافی آزار دهنده است. فشارهای آمریکا و گسترش نفوذ هند با حمایت آمریکا در منطقه اوضاع را برای پاکستان رو به دشواری فزاینده‌ای می‌برد اما تسلیم شدن پاکستان تمام آرزوهای استراتژیک آن کشور را به باد خواهد داد و پاکستان تنها در شرایطی می‌تواند کاملا تسلیم شود که در مورد همه خواسته‌های منطقه‌ای خود بازنگری کرده و باز تعریفی به سمت تقلیل خواسته‌ها و کوتاه آمدن از اهداف خود، داشته باشد که این امر حداقل در کوتاه مدت بعید به نظر می‌رسد. پس برای ممانعت از رسیدن به یک انتخاب از بین دو گزینه که هر دو به قدر کافی بد هستند، پاکستان قطعا سعی خواهد کرد که به این بحران دامن نزند بلکه سعی خود را معطوف وقت کشی، ادامه بازی‌های سیاسی، لابی‌گری با قدرت‌های منطقه‌ای و ایجاد این باور در مسئولان آمریکایی خواهد کرد که بدون پاکستان قادر به حل مشکل افغانستان نخواهند بود.

8- در سوی دیگر آمریکا نیز باید به نحوی با پاکستان رفتار کند که بتواند از حداقل همکاری آن کشور برای دسترسی به افغانستان برخوردار باشد چرا که حداقل در شرایط کنونی جایگزینی برای پاکستان وجود ندارد. اشاره به این نکته در سخنان ترامپ که شاید یک نظام سیاسی در کابل بر سر کار بیاید که بخشی از طالبان در آن حضور یابند نشانه‌ای است از اینکه آمریکا به دنبال نابودی همه داشته‌های پاکستان نیست و می‌خواهد با این حرف پاکستانی‌ها را به آینده امیدوار نگه دارد. بنابراین شاید بتوان گفت که آمریکا اگر حقیقتا به دنبال حل معضل امنیتی افغانستان باشد، رفتاری که منجر به خراب‌تر شدن اوضاع افغانستان و منطقه بشود نخواهد کرد مگر آن که بر این باور باشیم که همه اینها فقط یک بازی است و آمریکا برای گسترش نفوذ خود و تداوم حضور نظامی در منطقه و نه برای حل بحران افغانستان به دنبال زایش بحرانی جدید است که قرار است قربانی این بار آن، شریک دیرینه‌اش پاکستان باشد.
انتهای مطلب/.
نویسنده : عباس فیاض کارشناس موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان


کد مطلب: 821

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/821/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir