در حال حاضر، برای شرکت روسی «اینتر رائو» که دارای ۷۵ در صد سهام نیروگاه سنگتوده -۱ در تاجیکستان میباشد، صادرات انرژی به صورت انتزاعی به کشورهای جنوب آسیا اهمیت استراتژیک ندارد لذا اظهارات وزیر آب و انرژی افغانستان در مورد قصد طرف روسی برای شرکت در انتقال برق آسیای مرکزی به افغانستان و پاکستان از طریق پروژه کاسا-۱۰۰۰ بسیار عجیب به نظر میرسد.
ایران شرقی/
«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشتی اختصاصی به بررسی صحت ادعاهای مطرح شده در خصوص قصد مسکو برای سرمایهگذاری در پروژههای برقی منطقه پرداخت.
در جریان نمایشگاه بین المللی اسکپو-۲۰۱۷ در شهر آستانه قزاقستان «علی احمد عثمانی» وزیر آب و انرژی افغانستان گفت که ما درخواستی را از طرف روسی در خصوص قصد مسکو برای شرکت در توسعه پروژه کاسا-۱۰۰۰ که برای صادرات برق از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی پیش بینی شده، دریافت کردهایم. وی افزود: روسیه قصد دارد در روند صادرات برق به آسیای جنوبی شرکت کند، زیرا این کشور در قلمرو تاجیکستان نیروگاه «سنگتوده-۱» را در اختیار دارد.
این اظهارات در آستانه ملاقات روسای نهادهای انرژی ۵ کشور آسیای مرکزی صورت گرفت. در جریان این دیدار مسئله از سرگیری فعالیت سیستم واحد انرژی منطقه که از دوران شوروی سابق فعالیت میکرد، مورد بررسی قرار گرفت البته بنابر عدم نتیجه بخش بودن گفتگوهای مربوط به میزان تعرفه انرژی تاکنون این سند به امضا نهایی کشورهای ذینفع نرسیده است. با این حال، از سرگیری فعالیت «حلقه انرژی» (سیستم واحد انرژی آسیای مرکزی) نباید به زمان طولانی و منابع مالی زیادی نیاز داشته باشد چرا که تمام زیرساختهای این سیستم موجود و تنها به میزان اندکی نوسازی نیاز دارند.
ماهیت این «حلقه انرژی» این است که تاجیکستان و قرقیزستان در فصل زمستان آب دو رودخانه بزرگت منطقه، «آمو» و سیردیا»، را در مخازن نیروگاههای خود (نیروگاه نارکت تاجیکستان و نیروگاه تاقتاغول قرقیزستان) به این خاطر که در فصل تابستان به کشورهای پایان دست ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان برای آبیاری عرضه کنند، جمع آوری میکردند. یعنی اگرچه در فصل زمستان تقاضا به برق افزایش مییافت، اما تولید آن بالعکس به نفع بخش کشاورزی کشورهای پایان دست کاهش داده میشد. به همین صورت، تاشکند، آستانه و عشق آباد کمبود برق در دو کشور بالادستی را با انتقال انرژی از نیروگاههای حرارتی خود به این کشورها جبران میکردند.
اما در اوایل سالهای ۲۰۰۰ میلادی سیستم واحد انرژی با مرکزیت تاشکند فعالیت خود را متوقف کرد. از این به بعد همه ۵ کشور آسیای مرکزی مشکلات انرژی خود را دیگر به طور مستقل باید حل و فصل میکردند. ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان از آنجا که از ذخایر نفت و گاز برخوردار بودند به انرژی حرارتی تکیه کردند و قرقیزستان و تاجیکستان به نیروگاههای برق آبی خود بیشتر از گذشته وابسته شدند. اما اگر استفاده از نفت و گاز در ایستگاههای حرارتی هیچ ضررتی به منافع قرقیزستان و تاجیکستان نداشت، تنظیم جریان رودخانههای فرامرزی با هدف تولید انرژی به منافع کشورهای پایان دست تاثیر میرساند.
در همین حال، تاشکند و آستانه و به میزان کمتر عشقآباد از تغییر جریان آب از نظر احیا اراضی و همچنین نقطه نظر امنیت فناوری نگران هستند. نیروگاه نارک در تاجیکستان و تاقتاغول در قرقیزستان نیازهای این کشورها به انرژی را پوشش نمیدهد، لذا هم دوشنبه و هم بیشکک طی یک مدت طولانی است که در تلاش بمنظور اجرایی دو پروژه جدید و بزرگ از جمله نیروگاه راغون در تاجیکستان و نیروگاههای قامبارآتا در قرقیستان میباشند. هر ۲ این پروژهها با طرف روسی مرتبط بود.
پروژه فنی نیروگاه راغون برای اولین بار در سال ۱۹۷۴، در دوران شوروی سابق تصویب شد. اما بعد از فروپاشی، مراسم ساخت و ساز این نیروگاه به حالت تعلیق درآمد. در سال ۲۰۰۴ میلادی دولت تاجیکستان و شرکت «روسال» روسیه در خصوص تکمیل احداث این نیروگاه توافقنامهای را به امضا رساندند، اما به دلیل عدم اتفاق نظر در مورد برخی از شرطهای طرف روسی دوشنبه این توافقنامه را فسخ کرد. شرکت روسی «روسال» علاقمند به دریافت سهام در کارخانه آلیومینیوم تاجیک (تالکو)، گسترش تولیدات آلیومینیوم و در نتیجه پوشش هزینههای احداث نیروگاه و دریافت سود از سهام آن در آینده بود که تاجیکستان با این موارد مخالفت کرد. همچنین برخی دیگر تناقضات به وجود آمد، مناقشات تاجیکستان و ازبکستان که به شدت با احداث این نیروگاه مخالفت میکرد تشدید یافت و در نتیجه این پروژه با یک حالت رکود رو به رو شد.
در سالهای آینده هم که ظرفیت نیروگاههای «سنگتوده-۱» و «سنگتوده -۲» که توسط روسیه و جمهوری اسلامی ایران در قلمرو این کشور احداث شدند به طور کامل مسئله کمبود انرژی در این کشور را رفع نکرد. این بطور خلاصه کلیتی از آنچه در خصوص منابع تامین کننده پروژه کاسا هزار بود که خدمت عرض شد.
اما، در حال حاضر، برای شرکت روسی «اینتر رائو» که دارای ۷۵ در صد سهام نیروگاه سنگتوده -۱ در تاجیکستان میباشد، صادرات انرژی به صورت انتزاعی به کشورهای جنوب آسیا اهمیت استراتژیک ندارد لذا اظهارات وزیر آب و انرژی افغانستان در مورد قصد طرف روسی برای شرکت در انتقال برق آسیای مرکزی به افغانستان و پاکستان از طریق پروژه کاسا-۱۰۰۰ بسیار عجیب به نظر میرسد.
«ولادیمیر پوتین» در سال ۲۰۱۱ میلادی گفته بود که «اینتر رائو» آماده سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در پروژه کاسا-۱۰۰۰ است، اگر شرکت روسی را به عنوان اپراتور این پروژه انتخاب کنند، روسیه نیز حاضر است در این طرح مشارکت کند. اما کسی شرکت روسی را به عنوان اپراتور دعوت نکرد.
احتمالا در آن زمان، کرملین به طور جدی به فکر وارد شدن به سیستم انرژی آسیای مرکزی و دستیابی به بازارهای انرژی آسیا جنوبی بود اما امروز وضعیت تغییر کرده و تا سال ۲۰۱۹ بحث ایجاد سیستم عمومی بازار انرژی اتحاد اقتصادی اورآسیا برنامه ریزی شده است و مسکو، نیازی به حضور در این پروژه ندارد.
در همین حال، مشارکت قرقیزستان با سرنوشت نامعلوم کاسا-۱۰۰۰ در حال حاضر به طور مستقیم با هدف از سر گیری فعالیت سیستم واحد انرژی اتحاد اقتصادی اورآسیا در تضاد است. تاجیکستان هم علیرغم اینکه عضو اتحاد اقتصادی اورآسیا نیست بنابر نظر کارشناسان حضور دوشنبه در سیستم واحد انرژی آسیای مرکزی به نسبت همکاری با هند و پاکستان موثرتر خواهد بود.
تاجیکستان و سیاست جایگزینی روسیه
با قطع روابط با «روسال»، تاجیکستان از سال ۲۰۰۷ میلادی به طور فعال در جستجوی سرمایه گذاران بود و در تابستان سال گذشته دولت این کشور با شرکت ایتالیایی «سالینی ایمپرکیلو» توافقنامهای را در زمینه تکمیل کارهای ساخت و ساز نیروگاه برق آبی راغون به امضا رساند. حجم عمومی مبلغ این پروژه ۳. ۹ میلیارد دلار اعلام شد.
تنها برای احداث سد این نیروگاه قرار است، ۱. ۹۵ میلیادر دلار هزینه شود. در اواخیر سال ۲۰۱۶ میلادی جریان آب در رودخانه «وخش» تغیر داده شد. اخیرا متخصصان این شرکت ایتالیایی احداث بخش پایینی سد را به اتمام رساندند. این باعث شد که مقامات تاجیک با انتشار بیانهای اعلام کنند که تا آخر سال ۲۰۱۸ میلادی همزمان سه چرخه این نیروگاه راه اندازی میشوند.
این در حالی است که هیچ واکنش رسمی از جانب تاشکند تا هنوز صورت نگرفته است رهبری جدید ازبکستان هنوز در یک حالت خودتاییدگری قرار گرفته و تقویت همکاریهای منطقهای یکی از اولویتهای وی است. به نظر میرسد که تاشکند در حال حاضر در تلاش است از هر نوع درگیری و نزاع سیاسی-اقتصادی با تاجیکستان خودداری کند.
در عین حال، در مورد واکنش منفی تاشکند و زمان آن فعلا نمیتوان اظهار نظری کرد اما آنچه که مسلم است، این خواهد بود که چنین اتفاقی به طور حتمی رخ خواهد داد. در این مورد، عدم حضور تاجیکستان در برقراری سیستم واحد انرژی منطقهای و تکیه بر صادرات برق خود به کشورهای آسیای جنوبی چالشهای جدیای را بخصوص با در نظر گرفتن این مهم که مرکز کنترل سیستم واحد انرژی به مانند قبل تاشکند خواهد بود، برای تاجیکستان میتواند داشته باشد.
وضعیت انرژی قرقیزی باز هم از این هم دشوارتر است. از سال ۲۰۱۴ میلادی این کشور به وارد کننده خالص برق تبدیل یافته و در نتیجه بیشکک امکان صادرات انرژی را به هیچ یک کشوری ندارد زیرا خود این کشور برای سومین سال پیاپی است که با مسئله کمبود برق دست به گریبان است.
علاوه بر این واردات در این کشور از حساب تخصیصی وامها صورت میگیرند و تعرفه انرژی وارداتی به حجم ۳-۵ برابر بالاتر از تعرفههای متوسط انرژی داخل قرقیزستان میباشد. حجم واردات انرژی (بیشتر از قزاقستان) در حال افزایش است. همچنین، بنابر پیشبینی متخصصان، خط روند تولید در سالهای آینده کاهش خواهد یافت زیرا تجهیزات نیروگاهای فعال در این کشور کهنه شدهاند.
در پروژه کاسا-۱۰۰۰ به نیروگاه قامبارآتا قرقیزستان و راغون تاجیسکتان همچون پل انرژی نگاه میکنند. اما قرقیزستان توافق خود در خصوص احداث این نیروگاه را با مسکو لغو کرد. شرکتهای انرژی روسیه حتی قصد بازگشت به قرقیزستان را هم ندارند.
در همین حال، مشکل آب و انرژی در آسیای مرکزی یک مسئله فراملی و بین کشوری دارد و هر یک سرمایه گذار خارجی که بدون در نظر گرفتن منافع همه کشورهای منطقه وارد این موضوع میشود به طور عینی به رشد درگیری و تضادها کمک و علاوه بر این منافع شخصی خود را نیز در خطر قرار میدهند. به عبارت دیگر هر سرمایه گذار احتمالی به نیروگاههای در بالا ذکر شده در یک حالت درگیری با کشورهای پایان دست رودخانههای آمو و سیردیا از جمله ازبکستان، قزاقستان، ترکمسنتان که مخالف احداث آنها میباشند، قرار میگیرد.
پروژه کاسا -۱۰۰۰ حتی با در نظر گرفتن یک شرایط واقعی در عمل و اجرا، با مشکلاتی از قبیل مسائل امنیتی پاکستان و افغانستان بعنوام مسیرهای انتقال انرژی مواجه است. البته که در این میان و با فرض رفع این مشکل، مسئله دیگیری میان کشورهای صادرکننده برق از جمله مهمترین مشکلات خواهد بود. بگونهای که طرف تاجیکی به برق قرقیزستان اجازه عبور از طریق قلمرو خود نخواهد داد. وجود مشکلات مرزی میان دو کشور مسائل بین قومی سنتی یکی دیگر از مشکلاتی است که جلو این فعالیت موفق پروژه کاسا -۱۰۰۰ خواهد ایستاد.
در مجموع این پروژه باعث درگیری دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان خواهد شد. در مسیر جنوبی امکانات صادرات برق قرقیزستان همیشه با استان سغد تاجیکستان محدود میشوند. استان سغد تاجیکستان منطقهای است که همه ساله با مشکل کمبود برق مواجه است. این استان به طور مداوم از طریق خطوط انتقال برق نیروگاههای رودخانه وخش در جنوب تاجیکستان تامین میشود. کمبود انرژی در تاجیکستان تنها در فصل زمستان است اما ظرفیت و سطح پرداخت داخلی این کشور بسیار ناچیز است.
بیشکک هم در این موضوع بطور کورکارنه از دستورالعملهای آمریکا پیروی میکند – در بخش شمالی پروژه که به طور واقعی برخی بخشهای آن مورد احداث قرار گرفته است. تعدادی از خطوط انتقال برق و پستها برقی از جمله به سمت آلماتی در آستانه ساخت میباشند.
در صورت احداث واقعی این بخشها تاجیکستان برای قرقیزستان به رقیبی در بازار انرژی قزاقستان و حتی روسیه میتواند تبدیل شود. در همین حال، قرقیزستان تلاش خواهد کرد با راههای مختلف صادرات انرژی تاجیک به شمال را مسدود نماید که این مهم نیز در نوبه خود باعث سر زدن و درگیری میان دوشنبه و بیشکک خواهد شد. در هر صورت، تاشکند یک بازیگر کلیدی سیستم واحد انرژی منطقهای خواهد بود. تبدیل ازبکستان به مرکز انرژی منطقه به طور طبیعی صورت میگیرد و تاشکند تنها از موضعیت ژئوپولیتیک به مسائل انتقال انرژی خواهد نگریست و از همین منظر، تصادفی نیست که توافقات اخیر تاشکند و عشق آباد دسترسی ازبکستان به بندرهای خزر و استخراج نفت و همچننین ترانزیت برق ترکمنی به قزاقستان و قرقیزستان از طریق قلمرو ازبکستان را فراهم میکنند.
و در نهایت اینکه، برای شرکتهای روسی این بازار در حال حاضر آن قدر اهمیت زیادی ندارد. البته منافع محلی مرتبط با احداث نیروگاههای کوچک و میانه، نیروگاههای حرارتی (در قزاقستان و ازبکستان) در اینده نیروگاههای هستهای وجود دارند. همچنین با توجه به اینکه شرکت پاکستان و افغانستان در پروژه کاسا-۱۰۰۰ مشکل زا میباشد علاقهمندی شرکتهای بزرگ روسی در این میان بسیار بعید است.
انتهای مطلب/.