چشم اندازهای تازه تروریسم در مرزهای جنوبی آسیای مرکزی
وضعیت سیاست داخلی و خارجی در جمهوریهای آسیای مرکزی شک و تردید نسبت به صحت دیدگاه سیاستمداران و کارشناسان در مورد عدم ضرورت صحبت در مورد افراط گرایی اسلامی در آسیای مرکزی را برمیانگیزد. بسیاری از شبه نظامیان، از جمله شبهنظامیان قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پس از تشدید فعالیت نیروهای هوا-فضای روسیه در سوریه، قصد بازگشت داشته و یا از طریق ترکیه به کشورهای خود بازمیگردند که هرگز از سازماندهی بی ثباتی کامل در این منطقه امتناع نمیورزند.
ایران شرقی/
بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان جمهوریهای آسیای مرکزی بر این باورند که اوضاع سیاسی داخلی در جمهوری اسلامی افغانستان تاثیری بر وضعیت سیاسی آسیای مرکزی نداشته و گفت و گوها در مورد تهدیدهای افراط گرایی و گسترش اسلام رادیکال در آسیای مرکزی اغراق آمیز است. این در حالیست که در مرزهای جنوبی جمهوریهای ازبکستان، تاجکستان و ترکمنستان بیش از 15 هزار شبهنظامی داعش مستقرند. تنها در مرز ولایت قندوز 4 هزار شبه نظامی که 95٪ آنها ازبکهای جنبش اسلامی ازبکستان و نمایندگان قفقاز و کشورهای عربی هستند، مستقراند. علاوه بر این، دیگر گروهکهای تروریستی هم در مناطق مرزی فعالیت دارند.
تامین بودجه و سلاح داعش
در حال حاضر، تروریستها تسخیرات خود را به یک سرزمین خاص وابسته نکرده و در آرزوی ایجاد دولت اسلامی هستند. دسترسی تروریستها به منابع مالی که از دیگر سرزمینهای تحت کنترلشان در عراق و سوریه، از جانب حامیان مالی خارجی (از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس) و همچنین در نتیجه فعالیتهای غیرقانونی در خاک افغانستان بدست آمدهاند، به تقویت جنبش داعش در افغانستان کمک میکند. علاوه بر این، داعش امکانات مالی زیادی را به دست اورده است. آنها به میلیونها دلار در نتیجه تصرف بانکها دست یافتهاند که جذب داوطلبان از سراسر جهان را برایشان آسانتر کرده است. تمام این عوامل این شک را برمیانگیزند که پنتاگون مسیر کلی دولت اسلامی را کنترل میکرده است.
این نوع فعالیتها، بدون شک ضمن تحریک اسلامهراسی در غرب، برای اسلام و مسلمانان بد تمام شده و رسانههای جهانی این فریب اطلاعاتی را پخش خواهند کرد. آنها موفق شدند با کمک منابع مالی و همچنین به لطف تصویر داعش، تک تک تشکیلات طالبان را به سوی خود جلب کنند. جنبش اسلامی ازبکستان در حال حاضر به داعش سوگند یاد کرده و با آن ترکیب شده است. یک توافقنامه هم در موردالحاق دیگر گروهکهای تروریستی به این جنبش وجود دارد.
در حال حاضر، نگرانی، بیشتر در مورد رویدادهای شمال افغانستان که در آن علاوه بر طالبان و سلولهای داعش، سازمان جدید مذهبی افراطی "لشکر خراسان" ظهور پیدا کرده است، وجود دارد. از قرائن چنین برمیآید که این سازمان جایگاه جنبش اسلامی ازبکستان را گرفته است. فعلا اطلاعات کمی در مورد "لشکر خراسان" وجود دارد. پایه و اساس آن را بومیان جمهوریهای آسیای مرکزی و نه افغان ها تشکیل میدهند. همچنین اطلاعاتی در مورد اینکه هدف این سازمان ایجاد خلافت در آسیای مرکزی است، اما با داعش در ارتباط نیست وجود دارد.
وضعیت فعلی در آسیای مرکزی و شرق میانه با تولد و توسعه جنبش داعش، من را به یاد سال 1939، زمانی که "طاعون" سیاه در سراسر اروپا گسترش یافت و بسیاری از مردم چیز بدی در آن نمیدیدند، میاندازد.
حتی در حال حاضر، برخی از سیاستمداران به احیای نازیسم و جنبش افراطی-مذهبی داعش در کشور خود توجه نکرده و سعی دارند با نمایندگان این سازمانها مغازله کنند. از سال 2001، آمریکا به طور منظم نیروها و سلاحهای خود را به افغانستان ارسال میکند، با این حال، در کشور هنوز هم هرج و مرج حکمفرماست. آنها از طریق سازمان دولتی تجاری آمریکایی Federal Business Opportunities مقدار بسیار عظیمی از سلاحها و مهمات را به "میانهروهای القاعده"، داعشیها و طالبان ارائه میکرده و میکنند. آمریکا و متحدانش، از جمله ترکیه و عربستان سعودی، به ارائه سلاحهای سبک تولید شده در اروپای شرقی، بالکان و چین امید داشتند. نیروهای دفاعی اسرائیل هم القاعده را به سلاح و مهمات مجهز کرده و به این شبهنظامیان پشتیبانی لجستیکی ارائه میکردند.
تصمیم واشنگتن برای ارائه سلاحهای تولید شده در ایالات متحده به شبهنظامیان، مستلزم تلاش برای استتار دخالتش در این تحویلات بود. کمکهای نظامی آمریکا به شبه نظامیان از طریق کانالهای غیر رسمی صورت میگیرد. جنگهای بینالمللی در عراق و سوریه نشان میدهند که ایالات متحده به ظهور دولت اسلامی در عرصههای سیاسی، نظامی و بینالمللی یک جهش تازه داده است. در حال حاضر، منطقه وسیع این کشورهای عربی تحت کنترل داعش قرار دارد. دونالد ترامپ، رئيسجمهور جدید ایالات متحده ضمن متهم کردن نهاد ریاستجمهوری اوباما به ایجاد داعش، در این مورد صحبت کرده است.
شبهنظامیان گروهک سنی رادیکال داعش در طی پنج سال سرزمینهای وسیعی که از مرزهای چین به شرق تا اسپانیا در غرب و از مرزهای شمالی قزاقستان به شمال تا مناطق استوایی آفریقا در جنوب امتداد یافتهاند را تحت کنترل خود درآوردهاند. این نتیجه را میتوان براساس نقشهای که جهادگران در اینترنت منتشر کردهاند گرفت. خاورمیانه، آفریقای شمالی، هند، افغانستان، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی، اسپانیا، قفقاز و کشورهای مدیترانهای مناطقی هستند که شبهنظامیان قصد حکمرانی در آنها را دارند. با توجه به اطلاعات موجود، وضعیت در افغانستان میتواند کاملا براساس سناریوی "تصرف واقعی مناطق شمالی افغانستان توسط برخی گروههای شبهنظامیان" توسعه یابد. بنابراین، ارتش و پلیس افغانستان اغلب عملیاتهای بزرگی انجام میدهند و به همین دلیل، شرایط برای راندن شبهنظامیان به کشورهای همسایه ایجاد میشود.
فرضیه ایجاد ناامنی در کشورهای آسیای مرکزی
تک تک کشورها ضمن پیش بینی نتیجه این رویدادها، سعی دارند با رهبر داعش در مورد عدم گسترش این جنبش در قلمروشان مذاکره کنند. در همین حال، رهبر جمهوری ترکمنستان هم با شبهنظامیان داعش در مورد بیطرفی به توافق رسیده است. با این حال، قبلا یکی از فرماندهان زمینی سابق افغانستان خاطرنشان کرده است که ترکمنستان سلاح طالبان را تامین میکند.
در بهار سال 2015، برخی از منابع ادعا کردند که در مناطق مرزی فاریاب و بادغیس (در مرز افغانستان و ترکمنستان) حدود 450 شبهنظامی طالبان متمرکز شده اند. آنها به ترکمنستان نیاز دارند، چرا که این کشور ضعیفترین کشور آسیای مرکزی از لحاظ دفاعی بوده، ارتش بسیار ضعیفی داشته و جمعیت کمی دارد.
در ازبکستان، در زمان اسلام کریموف، گفته شد که هسته اصلی اسلامگرایان در واقع به طور کامل نابود شده و شبهنظامیان باقی مانده یا به سازمانهای مخفی زیر زمینی رفتهاند و یا کشور را ترک کردهاند. در مصاحبه با مهاجران کاری که وارد روسیه شدهاند معلوم شد که استخدامکنندگان داعش به طور آشکارا افراد جدید را در ازبکستان استخدام میکنند و افرادی که از ورود به صفوف آنها امتناع میورزند را تهدید میکنند. بنابراین آنها چارهای جز ترک وطن به منظور عدم رفتن به صفوف داعش ندارند.
در تاجیکستان هم سالانه دهها پرونده جنایی به جرم افراط گرایی ایجاد میشود. زندانها پر از رادیکالهای جدیداند. در سال 2016، در جمهوری از 36 حمله تروریستی جلوگیری شد و 50 نفر که این حملات را در شهر دوشنبه و سایر شهرستانها برنامهریزی کرده بودند دستگیر شدند. در این جمهوری 15 سازمان، از جمله "اخوان المسلمین"، "جنبش اسلامی ازبکستان،" جنبش "طالبان"، "حزب اسلامی ترکستان"، "لشکر طیبه"، "جماعت تبلیغ"، "دولت اسلامی"، "جبههالنصره " و غیره جزو سازمان های افراطی رادیکال هستند. دولت آنها را ممنوع میکند، اما آنها طرفدارانی دارند که معتقداند این احزاب و سازمانها برای حق مبارزه میکنند.
متاسفانه، در قزاقستان گسترش فعالیت داعش هر سال بیشتر و بیشتر میشود. این نگرانی وجود دارد که دولت اسلامی مصمم به توسعه فعالیت خود، به ویژه در شمال کشور است. با این حال، رهبران قزاقستان و کارشناسان بر این باورند که این یک تهدید کوچک است که توسط برخی سازمانهای امنیتی به شدت بزرگ جلوه داده میشود. آنها فکر نمیکنند که جامعه قزاقستان ممکن است در معرض تبلیغات دولت اسلامی قرار گیرد. آنها میخواهند سرویسهای امنیتی علیه تروریستهای واقعی بجنگند.
علیرغم اقدامات سازمانهای امنیتی و همچنین تامین امنیت اطلاعاتی در اینترنت، سایتهای اینترنتی با محتوای رادیکال و دعوت به جهاد به طور روزانه ایجاد شده و به طور فعال فعالیت تبلیغاتی را مخصوصا در میان جوانان انجام میدهند. افراط گرایان ضمن بازی با احساسات مذهبی مومنان و قرار دادن کلیپهایی در اینترنت با دعوت به ایجاد "نظام جهانی، عادل و اسلامی"، به سرعت اعتماد مردم (اغلب مردم بیسواد مذهبی) را بدست میآورند.
این ایدئولوژی زیبا و خوشمنظره، جوانان سرکش قزاقستان را جذب میکند. احساس بیعدالتی، جوانان را به سمت کسانی میکشاند که قادرند در ازای خدمت وفادار به خلافت به آنها کمک کنند. اعضای گروهک "دولت اسلامی" به طور فعال قزاقها را به صفوف خود میکشانند. این سازمان با دیگر گروهکهای رادیکال بسیار سازمان یافته متفاوت است. بنا به آمار رسمی شورای امنیت قزاقستان، تنها ظرف شش ماه گذشته تعداد قزاقهایی که وارد جهاد شدهاند به حدود 400 نفر رسیده است.
قرقیزستان با افغانستان هم مرز نیست، اما در معرض توجه دقیق اسلام گرایان افراطی قرار دارد. در این کشور که در آن 2700 مسجد وجود دارد؛ امامان آن در امارات متحده عربی، عربستان سعودی، ترکیه و قطر آموزشهای دینی را گذراندهاند؛ شبکههای اجتماعی آن به طور فعال به استخدام نیرو در صفوف داعش میپردازند و دعوت به این جنبش به طور آزادانه صورت میگیرد، نمایندگان گروههای مختلف مذهبی، رادیکالها و افراط گرایان خود را مانند "ماهی در آب" (راحت) احساس میکنند. با این حال، رهبری این کشور و اداره معنوی مسلمانان با اغماض نسبت به تمام این سازمانهایی که در دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی ممنوع شدهاند برخورد میکنند.
نمیتوان سینکیانگ – منطقه خودمختار اویغوری چین – را به خاطر نیاورد. اویغورهای چینی به سلاح مخفی شورشیان و شبه نظامیان سوری داعش تبدیل شدهاند. آنها هزاران نفر بوده، پس از یک سفر طولانی و خطرناک از طریق افغانستان، جمهوریهای آسیای مرکزی و ترکیه وارد سوریه شده، در روستاهای کوهستانی رها شده توسط علویها مستقر شده و مواضع مهم استراتژیک را در استان ادلب کنترل میکنند.
یک سال پیش، تعداد شبهنظامیان اویغوری که وارد حزب اسلامی ترکستان (این حزب، متحد "جبهه النصره" است) شدند تنها چند صد نفر بود. پس از تصرف ادلب توسط شبه نظامیان اسلامی، جریان اویغورها افزایش یافت و در حال حاضر جامعه آنها در میان شبهنظامیان خارجی، به بزرگترین جامعه (از 4 تا 5 هزار نفر) تبدیل شده است.
بسیاری از شبه نظامیان، از جمله شبهنظامیان قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پس از تشدید فعالیت نیروهای هوا-فضای روسیه در سوریه، قصد بازگشت داشته و یا از طریق ترکیه به کشورهای خود بازمیگردند. شبهنظامیان تشکیل شده از بومیان کشورهای آسیای مرکزی هرگز از سازماندهی بی ثباتی کامل در این منطقه امتناع نمیورزند.
نتیجهگیری...
وضعیت سیاست داخلی و خارجی در جمهوریهای آسیای مرکزی شک و تردید به جدی بودن دیدگاه سیاستمداران و کارشناسان در مورد عدم ضرورت صحبت در مورد افراط گرایی اسلامی در آسیای مرکزی را برمیانگیزد. آنها به این واقعیت استناد میکنند که حتی در آمریکا هم در این مورد صحبت نمیشود و مقامات آمریکایی به هنگام صحبت در مورد افراط گرایی اسلامی تنها 6 کشور با جمعیت عمدتا مسلمان - سودان، سوریه، ایران، لیبی، سومالی و یمن – را نام میبرند که کشورهای آسیای مرکزی جزو آنها نیستند.
این موضوع سیاستمداران و کارشناسان را بسیار گمراه میکند. در حال حاضر، سازمانهای تروریستی به طور روزافزون توجه خود را به آسیای مرکزی معطوف نموده و ترفندهای جدیدی را برای جذب شهروندان به کار میبرند. اهداف دنبال شده توسط سازمان تروریستی داعش هیچ ارتباطی با مذهب و روحانیت ندارد. این یک مکانیسم بزرگ است که برای تصرف قدرت، انجام ترور و ایجاد هرج و مرج در کشورهای متمدن و نشان دادن خشونت و ظلم و ستم به عنوان یک روش برای ارعاب و انقیاد سرزمینهای فتح شده ایجاد شده است. بنابراین ما باید با تمام نیرو به طور مشترک با این تهدید - "طاعون سیاه" – مقابله کنیم.
انتهای مطلب/.