به لحاظ جامعهشناختي، تحليل دلايل و عوامل ناامنيها در افغانستان از دو جنبه قابل طرح و بررسي است. يکي از جنبه جنگ براي برهم زدن امنيت، ثبات اجتماعي، ايجاد آشوب و هرج و مرج است. در جنبه دوم، براي رسيدن به آرمان و ايدئولوژي مورد نظر، ناامنيها در يک جامعه رخ ميدهد.
گروه داعش جزو آن دسته از گروههايی است که نه به دنبال آرمان خود در افغانستان، بلکه به دنبال گسترش دامنه ناامنيها، ايجاد هرج و مرج و ايجاد وحشت در بين مردم اين کشور میباشد.
ایران شرقی/
به دنبال حمله تروريستي سهشنبه شب (10 مرداد 1396) در بزرگترین مسجد شیعیان (مسجد جواديه) در محله «بکرآباد» شهر هرات، بيش از 40 نفر کشته و 70 نفر زخمي شدند. این انفجار هنگام نماز مغرب و عشا زمانی که حدود 300 نمازگزار در مسجد حضور داشتند به وقوع پیوست. گفته ميشود يک عامل انتحاری که در صف اول نماز قرار داشت خود را منفجر کرده و سپس عامل دوم از صفوف انتهايی اقدام به تيراندازی به سوی نمازگزاران کرده است. اين پنجمين حادثه تروريستي در مساجد شيعيان طی يکسال اخير است که با سکوت مسئولان شهر هرات مواجه شده است.
مسئولیت این حمله و حملات گذشته به مساجد شیعیان را در شهر هرات گروه تروریستی داعش برعهده گرفته است.
اشرف غنی رئيسجمهور افغانستان در واکنش به حادثه تروريستی در هرات، این حمله را محکوم کرد. ساير سران سياسی و شخصيتهاي جهادي مانند دكتر عبدالله، حامد كرزی، محمد محقق، عطا محمد نور و محمداسماعیلخان، ضمن محکوم کردن این حادثه و تأکيد بر حل اختلافات داخلی، به نوعي از حاميان گروههاي تروريستی در افغانستان اعلام برائت کردند.
1. گسترش حملات ضد شیعی در افغانستان
همزمان با گسترش دامنه ناامني در مناطق شمالي افغانستان به ويژه پس از گسترش حضور داعش، شيعيان اين کشور آماج حملات تکفيريهاي داعش واقع ميشوند. به نظر ميرسد حملات سازماندهي شده به مساجد شيعيان در هرات و كابل براي دفعات متعدد، نشان از تلاش دستهای پنهان برای ايجاد اختلاف بين شيعه و اهل سنت در افغانستان دارد و به همين جهت دکتر عبدالله رئيس اجراييه دولت افغانستان تأکيد ميکند، تروريستها براي ايجاد درگيری مذهبي در افغانستان تلاش ميکنند و با کشتن مردم مسلمان از هر دو مذهب شيعه و سني، سعي در ايجاد اختلاف بين مسلمانان دارند.
به همين خاطر حمله به مساجد و ساير مراکز ديني در دستور کار داعش و حاميان آنان قرار دارد. در ماه رمضان نيز به مسجد صاحبالزمان(عج) در ولایت هرات و مسجد الزهرا در غرب كابل حمله شد. اكنون اين پرسش اساسي وجود دارد که چرا حملات داعش علیه شيعيان متمرکز شده است و چه عواملي زمينهساز حملات تروريستي در افغانستان است.
واقعيت اين است كه حضور داعش در افغانستان در بيش از دو سال گذشته، روند ناامنی در افغانستان را وارد مرحله جديدی کرده و نگرانیها از توسعه نفوذ و افزايش حملات این گروه تكفيري در افغانستان را به شدت افزایش داده است. پايگاه اصلي داعش كه در شرق افغانستان به ویژه ولایت ننگرهار متمركز بود، اكنون به شمال و غرب اين كشور انتقال داده شده و حاميان داعش در تلاشند تا دامنه حملات داعش را به مناطق شمالي و غربي نظير بادغيس، غور، هرات و حتي کابل توسعه دهند.
گروه تكفيری داعش در صدد آن است تا با افزایش ناامنی در مناطق مختلف افغانستان، به نوعی موقعیت خود را در مقابل طالبان در این کشور تثبیت کند و حتي بدنه ناراضی طالبان را به سمت خود جلب كرده و زمينه را براي اهداف بعدي خود در منطقه، عليه كشورهاي آسياي مركزي و ايران فراهم كند و به همين جهت نيز به نوعي قدرتنمايي در برابر طالبان نيازمند است. در واقع تقابل با گروه طالبان بخش مهمی از اهداف داعش در افغانستان تلقي ميشود.
در هر حال حمله تروریستی داعش به شیعيان نمازگزار در مسجد جوادیه هرات نشاندهنده آن است که داعش بخشی از اهداف خود در افغانستان را به گسترش کشتار هدفمند شیعیان اختصاص داده است، چرا که در عراق و پاكستان نيز چنين وضعيتی ديده ميشود و به همين جهت ضرورت دارد تا به معنا و مفهوم حملات ضدشيعي در هرات اشاره دقيقتري كرد.
2. نگاهي جامعه شناسانه به دلايل ناامنيها
به لحاظ جامعهشناختي، تحليل دلايل و عوامل ناامنيها در افغانستان از دو جنبه قابل طرح و بررسي است. يکي از جنبه جنگ براي برهم زدن امنيت، ثبات اجتماعي، ايجاد آشوب و هرج و مرج است. جنبه دوم براي رسيدن به آرمان و ايدئولوژي مورد نظر ناامنيها در يک جامعه رخ ميدهد.
بدون شک حملات طالبان را در افغانستان ميتوان تا حدودي از جنبه دوم جنگ مورد بررسي قرار داد، هر چند که گاهاً طالبان را ابزار پاکستان عنوان ميکنند، اما در هر حال بايد اين نکته اساسي را در نظر داشت که طالبان بخش از بدنه اجتماعي و سياسي افغانستان محسوب ميشود و اساساً دليل تعارض طالبان با دولت افغانستان و نيروهاي خارجي، رسيدن به آرمان و ايدئولوژي خود يعني تشکيل «امارت اسلامي» است.
اما گروه داعش که با بيانيهاي، مسئوليت حمله انتحاري به مسجد جواديه شهر هرات را به عهده گرفت، جزو آن دسته از گروههايی است که نه به دنبال آرمان خود در افغانستان، بلکه به دنبال گسترش دامنه ناامنيها، ايجاد هرج و مرج و ايجاد وحشت در بين مردم اين کشور بوده و اساساً برآمده از متن جامعه افغانستان نيست که گفته شود به دليل تضاد در منافع با حاکميت، سعي به براندازي و حکومت کردن است.
هر چند هدف غایی داعشیها تشکیل خلافت اسلامی اعلام شده است، اما باید یادمان باشد که داعش بیش از آن که از بطن جامعه عراق یا سوریه برآمده باشد، محصول سیاستهای ضد اسلامی نظام سلطه و متحدان غربی، عبري_ عربیاش (عربستان سعودی و امارات واردن و قطر) می باشد.
در واقع داعش به عنوان یک پدیده تروریستی و تکفیری زاییده طراحی از بیرون است و به همین جهت نیز داعش در موصل و بخشهایی از سوریه عقب رانده شد و نشانههای شکست حامیان و طراحان داعش مشهود است و با توجه به آشكار شدن نشانههاي شكست داعش در عراق و سوريه، طراحان و حاميان آن سعي دارند تا با انتقال داعش به افغانستان، به نوعي شكستهاي خود را جبران كرده و عليه ايران و روسيه سياستهاي ناامنسازي خود را در منطقه بكار گيرند. همچنين بايد افزود كه ايدئولوژی خلافت اسلامي که توسط داعش اعلام ميشود یک ايدئولوژی عاریتی است و اساسا سران داعش، جبهه النصره و غیره به اسلام واقعی معتقد نبوده و تئوری تکفیر نیز برای ایجاد جنگ مذهبی است که خواسته و هدف حامیان داعش بویژه آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودي است.
با توجه به اين مطلب بايد گفت که ناامنيها و حملات تروريستي که توسط داعش در افغانستان صورت ميگيرد، محصول تضادها در داخل جامعه افغانستان نيست، بلکه نوعي تضاد ساختگي از سوي حاميان و طراحان بينالمللي داعش در منطقه است.
به عبارت ديگر اگر طالبان را بخشي از بدنه اجتماعي جامعه افغانستان به حساب آوریم، ناامنيهاي ايجاد شده از سوي آنان، به نوعي به دليل تضاد با دولت وحدت ملي افغانستان، تا حدودي واقعي و غيرقابل اجتناب خواهد بود، چرا که بخش بزرگي از جامعه طالبان از بدنه پشتونها است و به همين جهت بايد تلاش کرد تا راهي براي ايجاد روند مذاکره و روش مسالمتآميز براي حل و فصل اختلافات پيدا کرد.
چون طالبان از بطن جامعه افغانستان برخاسته است، به همین جهت بعد از 17 سال جنگ با نیروهای نظامی خارجی نه تنها تضعیف نشده، بلکه حملاتشان با شدت بیشتری تداوم داشته و موفق به تصرف مناطق زیادی در سراسر افغانستان شده اند و به همین خاطر محتمل است که طالبان برای سالهای آینده نیز حضور و بروز داشته و بدون شک جنگ در افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید با طالبان و به هر نحو ممکن به صلح دست یافت. با توجه با این مطلب است که حامد کرزی، اشرف غنی یا هر رییس جمهور بعدی مجبور است با طالبان مذاکره کند.
اما داعش و حاميان آن نه تنها گروهي نيستند که از دل جامعه افغانستان برآمده باشند، بلکه اساساً از دل سياستهاي آمريکا و متحدان منطقهاي شكل گرفته و سعي در ايجاد رعب و وحشت و ناامني در افغانستان دارند و به همين جهت تضادها و ناامنيهاي توليد شده از سوي داعش واقعي نيست. واقعي به اين معني که ماهيت داعش در افغانستان زير سؤال است و به همين جهت اين احتمال هميشه وجود دارد که اگر داعش نيز همانند طالبان هدفش جنگ براي تغيير وضع موجود باشد، در آن صورت اين نتيجه قابل فهم است که در واقع داعش خود بخشي از بدنه طالبان ناراضي و جذب شده است که اهداف و آرمان خود را بر ايجاد امارت اسلامي همانند طالبان گذاشته است. اما واقعيت اين است که داعش که اکنون در افغانستان فعال شده و حملات تروريستي در شهرهايي امن نظير کابل و هرات انجام ميدهد، هدفي جز تداوم ناامنيها و گسترش آن به مناطق پيراموني ندارد.
بنابراين در معنايابي حملات تروريستي عليه شيعيان افغانستان، بر اين نکته بايد تأکيد کرد که طالبان براي رسيدن به آرمان خود، به نوعي همزيستي با شيعيان نيازمند است و به همين جهت شيعيان مورد حملات طالبان قرار نميگيرند، اما از زماني که داعش در اين کشور فعال شده، شيعيان بخشي از اهداف داعشيان بوده و به گفته دکتر عبدالله به دنبال ايجاد جنگ مذهبي و تفرقه در کشور هستند.
بنابراين در خصوص حاميان داعش بايد عنوان کرد که سرويسهاي اطلاعاتي به نوعي در حمايت از داعش در منطقه نقش دارند و از داعش به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف خود بهرهبرداري ميكنند. بعنوان مثال آمريكا با حمايت از داعش به نوعي به دنبال توجيه حضور خود در افغانستان به بهانه مبارزه با تروريسم (داعش) در افغانستان است و روسيه نيز براي منافع ملي خود و به اسم مهار داعش، سعي خواهد كرد، ضمن بزرگنمايي داعش از طالبان در برابر داعش حمايت به عمل آورد.
پاكستان، عربستان و هند نيز هر يك به نحوی از حضور داعش در افغانستان استفاده ابزاري خواهند كرد. هند نیز براي تلافي جنگ نيابتي پاكستان از داعش استفاده خواهد كرد، پاكستان براي متهم نشدن به حمايت از طالبان، سعي خواهد كرد تا بخشي از طالبان به اسم داعش و با لباس سياه در افغانستان فعال شوند. عربستان نيز همانند آمريكا براي جبران شكستهايش در شامات، از داعش حمايت جدي خواهد كرد و به همين خاطر عربستان دفاتر فرهنگي خود را براي ارتباطگيري با مراكز ديني و مساجد اهل سنت در هرات ايجاد كرده و در صدد توسعه مدارس مذهبي در اين شهر ميباشد.
بايد عنوان كرد كه نقش آمريكا و متحدان منطقهاي آن يعني پاكستان و عربستان، نه تنها در گسترش نفوذ داعش برجسته بوده، بلكه حملات داعش به مساجد شيعيان نيز عمدتا براي ايجاد جنگ مذهبي بين شيعه و سني صورت ميگيرد.
سخن پاياني
یکی از برنامههای داعش برای پیشبرد اهداف خود در منطقه و تعمیق خشونتها در افغانستان و پاکستان، تشدید اختلاف و برخورد بین شیعه و سنی است. در چنین شرایطی است که هشدار رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان درباره تلاش تروریستها برای راه اندازی جنگ مذهبی در این کشور، حاکی از نگرانیهای گسترده در خصوص برنامه خطرناک این گروه تروریستی برای ایحاد بحرانی جدید در این کشور است که میتواند به شدت بر همزیستی مسالمت آمیز طولانی مدت پیروان مذاهب گوناگون در افغانستان تاثیر منفی بگذارد.
اكنون در كنار طالبان، گروه تروريستي داعش هم به یکی از بر هم زنندگان امنيت در افغانستان تبدیل شده است و سياستهاي پر اشتباه آمریکا و غرب نشان ميدهد كه بيش از آنكه مهار تروریسم و افراط گرایی مدنظر آمريكا باشد، توسعه ناامني و مديريت آن در دستور كار غربيها است و به نظر نمی رسد، آمریکا و ناتو در اجرای وعده خود برای برقراری امنیت و مقابله با تروریسم در افغانستان صادق باشند و دولت وحدت ملي شايسته است، برای جلوگیری از تحقق اهداف شوم داعش و حاميان آن برای ایجاد جنگ مذهبی در افغانستان، سیاستی موثر اتخاذ کند که از بروز بحرانی جدید در منطقه اجتناب شود.
انتهای مطلب/.