در حال حاضر، یکی از چالشهای آسیای مرکزی، از جمله در قرقیزستان ظهور افراطگرایی مذهبی است. پدیده افراط گرایی مذهبی تهدیدی برای امنیت، ثبات و تمامیت ارضی این کشور محسوب میشود، از این رو بررسی آن همچنین در راستای افزایش تعداد شهروندان قرقیزی که برای حضور در درگیریهای مسلحانه به شرق میانه و نزدیک رفتهاند، اهمیت زیادی دارد
ایران شرقی/
"نظیرا قربانوا"، مدیر انستیتو تاریخ و آموزش و پرورش اجتماعی- قانونی دانشگاه دولتی آربایف قرقیزستان در پژوهشی با عنوان "فرمتهای جدید مقابله با افراط گرایی - پروژههای جوانان" در بیشکک میگوید: «در حال حاضر، یکی از چالشهای آسیای مرکزی، از جمله در قرقیزستان ظهور افراطگرایی مذهبی است. پدیده افراط گرایی مذهبی تهدیدی برای امنیت، ثبات و تمامیت ارضی این کشور محسوب میشود، از این رو بررسی آن همچنین در راستای افزایش تعداد شهروندان قرقیزی که برای حضور در درگیریهای مسلحانه به شرق میانه و نزدیک رفتهاند، اهمیت زیادی دارد».
با متن کامل این پژوهش در ادامه آشنا خواهید شد.
از نظر برخی دانشمندان، اصطلاح "افراط گرایی" در مفهوم وسیع خود به معنای تعهد به اقدامات شدید است. اگر این مفهوم را به حوزه مذهب منتقل کنیم، در اینصورت، افراط گرایی - پایبندی مذهب به دیدگاهها و اقدامات افراطی و شدید است که شامل خشونت، قساوت شدید و تجاوز میشود.
هدف افراط گرایی مذهبی، فعالیت پنهانی مذهبی، تحریک دشمنی و نفرت مذهبی به منظور تصرف قدرت (که به تغییر نظام دولتی، حاکمیت و تمامیت ارضی منجر میشود) است. بنابراین، افراط گرایی به عنوان شکل افراطی یک عمل اجتماعی مخرب، امنیت کشور و مبانی توسعه پایدار جامعه را تهدید میکند.
مسائل افراط گرایی مذهبی توسط بسیاری از دانشمندان، پژوهشگران و کارشناسان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند، اما هنوز هیچ اجماعی در مورد این پدیده وجود ندارد. مظاهر، گونهها، چشماندازهای توسعه، تفاوت در مقیاس، محتوا و انگیزههای ظهور آن بسته به عوامل تاریخی، اجتماعی-اقتصادی، سیاسی، منطقهای و غیره ویژگی خاص خود را دارند.
به گفته محققان، برای مبارزه موفق با افراط گرایی، درک مفهومی این پدیده، طراحی پایگاه متدلوژی و روشهای تحقیق و پژوهش در مورد ماهیت آن ضرورت دارد.
کشور ما از ایدههای افراطی و مظاهر آنها در امان نبوده است. در این مقاله سعی داریم علل ظهور و مظاهر افراط گرایی در قرقیزستان را بررسی کرده و همچنین به این سوالات که مسئله مورد بررسی در آینده دور و نزدیک (30-20 سال بعد) با چه چالشها و تهدیداتی در ارتباط است، پاسخ دهیم. همچنین بدنبال پاسخ به این پرسش نیز خواهیم بود که سناریوهای احتمالی توسعه چه هستند؟ و موقعیت به کدام عوامل داخلی و خارجی بستگی دارد؟
بررسی علل ظهور افراط گرایی مذهبی:
1. در میان اعضای سازمان های افراطی مذهبی، افراد بومی نیستند و همه آنها ریشه های جغرافیایی مختلف دارند.
در حال حاضر، در جمهوری قرقیزستان، دیوان عالی، 16 سازمان را ممنوعه و افراطی اعلام کرده است. همه آنها - «القاعده»، «اثبات الانصار"، "اخوان المسلمین"، "حزبالتحریرالاسلامی"، "طالبان"، "حزب اسلامی ترکستان"، "جنبش اسلامی ازبکستان"، "جیش المهدی" و غیره - دارای منشاء خارجی بوده و در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 وارد کشور ما شدهاند. همه آنها منشاء شرقی داشته و در فعالیت خود برای جذب مسلمانان و تحقق فعالیت خود پیرامون بی ثبات کردن اوضاع در کشور و منطقه ما، اسلام را تحت پوشش قرار میدهند.
2. همه افراط گرایان افراد سالم از نظر روانی هستند.
اگر چه روانشناسان غربی آنها را افرادی مبتلا به اختلالات روانی میدانند، اما موافقت با چنین دیدگاهی دشوار است، چرا که برای چنین افرادی (افراد مبتلا به اختلالات روانی) هماهنگی فعالیتهای خود و حفظ نظم و انضباط دشوار است. پیروان فروید تایید میکنند که افراط گرایان و تندروها از آسیبهای حاصله از دوران کودکی که به خودشیفتگی پاتولوژیک، پارانویا و غیره منجر شده است، رنج میبرند. دانشمندانی که در سالهای 70 به بررسی تروریستهای آلمانی و ایتالیایی در زندانها در سالهای 70 قرن بیستم میپرداختند، فرضیه وجود تمایل روانی به افراط گرایی و تروریسم را تکذیب کردند. "باکیت دوبانایف" و "تاتیانا درونزینا" در مورد افراط گرایانی که در سوریه بودهاند و اکنون در زندان به سر میبرند (29 نفر) به مطالعه و بررسی پرداختند. نتیجه یکسان است، همه آنها از نظر روانی سالماند.
3. تلاش برای یافتن علتی که فرد را برای قرار گرفتن در مسیر افراط گرایی متقاعد میکند، همانند ترسیم تصویر ذهنی از یک تروریست بر اساس تعلقات اجتماعی، قومی و جنسی وی، کاری بیهوده است.
انگیزه پولپرستانه و فقر همیشه از دلایل اصلی پیوستن افراد به سازمانهای افراطی نیست. بیشتر افراد برای پول و تعداد کمی از آنها بنا به دلایل دیگر به افراط گرایی میپردازند. این بدان دلیل است که افراط گرایی در قالب تجاوز همانند هر فعالیت انسانی اغلب یک نوع "کار پرداخت شده" است، به خصوص اگر هدف خاصی داشته باشد.
بدین ترتیب، رهبران و فعالان سازمانهای افراطی و رادیکال جزو فقرا و محرومان نیستند. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده توسط "سیجمن م."، محقق آمریکایی یک نوع تصویر اساسا اجتماعی از تروریست بروز میکند که بر طبق آن، سه چهارم تروریستها از "طبقه متوسط" و اقشار عالی جامعه هستند. اکثریت قریب به اتفاق تروریستها و یا 90٪ آنها - نمایندگان خانوادههای ثروتمند و مرفه هستند. 63٪ آنها فارغ التحصیلان کالج هستند. یعنی تروریستها - بهترین و تواناترین نمایندگان جامعه خود در زمینههای مختلف زندگی هستند. تحقیق دوبانایف و درونزینا همچنین ثابت میکند که "در میان افراد مورد مطالعه که در جنگ حضور داشتهاند، افراد بیکار وجود نداشته و آنها مشکلات مالی غیر قابل حلی (به استثنا یک مورد) نداشتهاند، هر چند اکثر آنها از وضعیت مالی خود راضی نبودند. در میان آنها بازرگانان ثروتمند هم حضور داشتند.
4. دلیل اصلی مراجعه افراد به افراط گرایی و رادیکالیسم، نارضایتی است.
هر کس با هر نژاد و اصلیت ممکن است افراط گرا باشد. «اغلب چنین جهانبینی غیر سنتی بیشتر افرادی را که به ایمان و افراد جدید مراجعه کرده و سطح تحصیلاتشان بالاتر از حد متوسط است جذب میکند».
نارضایتی از مجموعه عوامل خارجی و داخلی تشکیل میشود.
عوامل خارجی عبارتند از:
- فرآیندهای رویارویی جهانی.
- نفوذ ژئوپولیتیک از خارج (حوادث جهان عرب)؛
- توسعه وضعیت در کشورهای آسیای مرکزی؛
- علاقه سازمانهای تندرو از خارج به تکمیل پایگاه اجتماعی خود؛
- جریان رو به رشد ادبیات مذهبی از خارج؛
- فعالیت استخدامکنندگان در پوشش مبلغانی که وارد قرقیزستان شده و به فعالیت پیرامون نیکوکاری، ساخت و ساز و بازسازی ساختمانهای دینی، آموزش و پرورش و غیره میپردازند.
عامل داخلی موثر بر شکلگیری انگیزه افراطی، وضعیت بسیار شدید اجتماعی در جامعه است. بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و معنوی طولانی مدت به وضعیت شدید و سخت اجتماعی منجر میشود. یکی از عوامل اصلی موثر بر شکلگیری انگیزه افراطی، نارضایتی از وضعیت اجتماعی-اقتصادی خود است. در اینجا، نابرابری مالی (که پیش نیاز اولیه نارضایتی افراد از زندگی است) و کاهش شدید سطح زندگی یک گروه اجتماعی خاص در اولویت قرار دارد.
5. فقدان دانش کامل از اهداف و ماهیت دین و در نتیجه، دانش ناقص و جستهگریخته به افراط گرایی تجاوزکارانه منجر میشود.
اگر فقدان کامل دانش و عمل دینی منجر به یکی از اشکال افراط گرایی - خودپرستی و بیاخلاقی – شود، در اینصورت، دانش ناقص و جستهگریخته به یک نتیجه مخالف – افراطگرایی تجاوزکارانه - منجر میشود. این زمانی است که فرد به طور سطحی از دین آگاهی دارد، بر مسائل جزئی و جنبی متمرکز میشود و به ماهیت توجه کافی نمیکند. چنین فردی نظر یک فرد کاریزماتیکتر را به عنوان حقیقت مذهبی میپذیرد، متون قرآن را با استعارهها و تماثیل گره میزند و نمیتواند حقایق سخت را از فرضیات ساده جدا کند.
6. افراط گرایی از نظر روانی تداوم و توسعه رادیکالیسم است. صرف نظر از عوامل تولیدکننده، انواع مختلف افراطگرایی یک مبنای روانی مشترک دارند.
پیشنیازهای اجتماعی-فرهنگی مشارکت در فعالیتهای افراطی عبارتند از: بحران معنوی و از دست دادن دستورالعملهای واضح فرهنگی ارزشمند توسط جامعه یا گروههای اجتماعی خاص، تضادهای اجتماعی عمیق در داخل جامعه، عدم تعادل عدالت اجتماعی یا مداخله در درگیریهای اجتماعی-سیاسی یا نظامی (مستقیم یا غیر مستقیم)، ظهور خرده فرهنگ افراطی در میان گروههای به حاشیه رانده شده و بیاهمیت که مستلزم سیستم جدید ارزشهای ایدئولوژیک و طرحهای رادیکال اقدامات پیرامون غلبه بر بحران است.
7. افراطگرایی مشروط به افسانه سازی به عنوان حوزه غیر معمول فعالیت برای گروه خاصی از جوانان تحصیلکرده و ثروتمند (که به هدف و معنای زندگی دست نیافتهاند) است.
خیالپروری و قهرمانی جوانان، اهمیت خاص به زندگی و فعالیت خود، غیر معمول بودن، خود را قهرمان بیباک (که عدالت را با قدرت و گاهی اوقات فداکاریهای قابل توجه برقرار میکنند) دانستن، اغلب با خروج از واقعیت به افسانه همراه است. همه اینها مورد علاقه گروههای افراطی بوده و فرد را مجبور به اقدام بر خلاف وجدان و منطق خود میکند.
ریسک، طراحی برنامهها و تفاوتهای ظریف انجام اقدامات افراطی آنها را مشغول میکند. به عنوان نمونه، میتوان مخالفین جهانی شدن را که اکثر آنها به سادگی نمیدانند که با چه چیز در واقع به مبارزه میپردازند مثال زد. از نظر ما، این فرآیندها را میتوان با انگیزه علاقه و گیرایی افراط گرایی به عنوان حوزه جدید فعالیت توضیح داد.
8. عامل اصلی سیاسی افراط گرایی، بحران سیستم سنتی مدیریت، بحران اصلاحات سیاسی، اجتماعی- اقتصادی و تشدید مبارزه سیاسی است.
در نتیجه، اکثریت قریب به اتفاق مردم از مشارکت در انجام وظایف دولتی و مدیریت فرآیندهای عمومی دور هستند. شهروندان ایمان خود را به کارایی نهادهای دولتی و امکان مقامات برای اداره کشور (افزایش جرم و جنایت و فساد، بحران صنعت و کشاورزی، بیکاری، مسائل قومی) از دست میدهند. آنها یا به دنبال مجرمان (افرادی از دیگر نژادها، ملیتها، مذاهب و هر گروه اجتماعی دیگر) هستند و یا غرب را مقصر همه مشکلات میدانند.
9. یکی از علل افراط گرایی که به افراط گرایی شخصیت در قرقیزستان منجر میشود، سیاستزدگی زیاد دین و انتقال از اخلاق دینی به ایدئولوژی سیاسی است.
افراط گرایی مذهبی در یک درجه خاص، نفی جامعه سکولار و سایر ادیان را بیان میکند. (نمایندگان "حزب التحریر" و فعالان جریانهای جهادی-تکفیری سلفی). سلفیان بوجود آورنده بسیاری از مسائل در جامعه قرقیزستان هستند . این جریان افراطی بر خلاف قرقیزستان، در کشورهای پساشوروی آسیای مرکزی به عنوان پایه و اساس افراط گرایی و تکفیریسم ممنوع است. سلفیگری در قرقیزستان کم مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین، کارشناسان، متخصصین الهیات و علمای دینی تعاریف مختلفی برای آن دارند: سلفیگری برای کارمندان دولت - یک جنبش رادیکال است که جهادگرایی، ایدئولوژی آن محسوب میشود، برای اسلام غیر رسمی – یک نوع دعوت به سنتهای اسلامی زمان حضرت محمد و برای نمایندگان مجری قانون در کشور – یک نوع ابزار سرویسهای اطلاعاتی خارجی به منظور فرمتبندی جامعه اسلامی و ایجاد شکاف در جهان اسلام است. برخی از دانشمندان معتقدند که سلفیگری نوعی اعتراض علیه اسلام رسمی است.
خطر سلفی گری شامل این میشود که از نظر طرفدارانش، دین باید نه تنها یک امر خصوصی فرد، بلکه اساس ساختار جامعه باشد. در این راستا، به اقدامات فعال و خشونتآمیز (تحت عنوان رساندن مسلمانان "واقعی" به قدرت) دعوت کرده و ماهیت فعالیت جناح افراطی روحانیون مسلمان را تشکیل میدهند.
10. خلاء ایدئولوژیک، تحول حوزههای فلسفی و بحران معنوی- ایدئولوژیک تاثیر قابل توجهی بر سطح افراط گرایی مذهبی دارند.
پس از بحران ایدئولوژی کمونیستی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در قرقیزستان یک خلاء ایدئولوژیک که با ایدئولوژیهای مذهبی-سیاسی تکمیل میشد (علیرغم اینکه دولت سعی داشت بارها ایدئولوژی "هفت وصیت ماناس"، "قرقیزستان - خانه مشترک ما"، "کد دموکراتیک مردم قرقیزستان"، "منشور آینده "،"نظریه عشایری " و غیره را ایجاد کند) ایجاد شد. تجزیه و تحلیل فعالیت بیشتر گروههای تروریستی نشان میدهد که افراط گرایی اغلب محصول یک خلاء ایدئولوژیک است. بحران معنوی و ایدئولوژیک تقریبا همیشه به ظهور خلأ ایدئولوژیک منجر میشود که میتواند با ایدههای افراطی تکمیل شود. اگر افراط گرایان نگران پایه و اساس ایدئولوژیک فعالیت خود نباشند، در اینصورت، برای کسی که به یک سازمان افراطی وارد میشود، تقویت هویت شخصی مهم است.
واعظان افراط گرایی مذهبی در فعالیت خود به اقشار کماهمیت و به حاشیه رانده شده گرایش دارند. چرا که تحمیل هر گونه نظرات سیاسی بر آنها آسان بوده و در مقابل هر گونه نفوذ خارجی که وعده یک موقعیت اجتماعی را بدهد انعطافپذیرند. نیروهای سیاسی رادیکال افراطی و انجمنهای افراطی مذهبی فعالیت خاصی در رابطه با این گروهها انجام میدهند. آنها بسیار ساده اقدام میکنند: آنها را نیروی اجتماعی-سیاسی اعلام کرده و تغییر فوری موقعیت آنها را وعده میدهند». فرد به حاشیه رانده شده دارای سیستم ضد و نقیض ارزشها بوده و یک فرد اغفالشده محسوب میشود.
12. مردم آگاهانه و ناآگاهانه افراط گرا میشوند.
سنتز نهایی تمام علل فعالیت افراطی که به طور مستقیم منجر به افراط گرایی میشود، از طریق عوامل روانی محقق میشود. یکی از علل داخلی پایبندی به ایدئولوژیهای افراطی را میتوان خدشهدار شدن اجتماعی-روانی دانست - یعنی وجود انتظارات زیاد یک فرد از زندگی و عدم توانایی تحقق نیازهای خود. در نتیجه، او دو راه دارد. اولین راه به تلاش برای مداخله فعال در زندگی خود و در هم شکستن نظم کهن منجر میشود - موقعیت افراطی رادیکال. راه دوم - مبارزه منفعل است، یعنی عقبنشینی از جامعه، ایجاد فرقه، علاقه به آموزههای عرفانی. آنها گروهی از راندهشدگان هستند که نمیتوانند و یا امکان تحقق خود بیان خود را در جامعه موجود ندارند.
13. بحران هویت و به حاشیه رانده شدن، عوامل مؤثر گرفتار شدن در شبکه افراط گرایان هستند.
تز بالا فرد را به امتناع از هویت، کشور و ملت و سرزمینی که در آن متولد شده و پذیرش فرم تغییر داده شده همکاری فراملی با دیگر همفکران ناامید مجبور میکند. به حاشیه رانده شدن به ایجاد مخالفت و درگیری با هنجارهای معمول، سنت ها، آداب و رسوم، وضعیت سیاسی موجود و مخالفت کلی با جامعه کمک میکند. استخدامکننده کاریزماتیک معمولا در آنها حس امنیت و حفاظت را القا کرده، به طور ماهرانه یک تفسیر ایدئولوژیک از حوادث را ارائه کرده و به درک جهان و مشکلات آن از طریق یک توضیح همه جانبه کمک میکند.
سناریوهای احتمالی توسعه تهدیدهای افراط گرایی مذهبی در قرقیزستان:
سناریوهای احتمالی توسعه تهدیدهای افراط گرایی مذهبی در قرقیزستان به طور مستقیم با اسلام، نقش و جایگاه آن در جامعه در ارتباط اند و همچنین به طیف وسیعی از عوامل داخلی و خارجی بستگی دارند.
1. قرقیزستان تا چه اندازه استانداردهای بینالمللی مدافع حقوق و ازادی بشر را رعایت خواهد کرد(C.1)؛
2. موقعیت ژئوپلتیک در چارچوب جهانی که روابط سکولار-اسلامی را در قرقیزستان یا وخیم میکند یا هماهنگ میسازد چگونه است(С.2)؛
3. تعامل با دولتهای اسلامی(С.3)؛
4. فعالیت و ایدئولوژی دولت اسلامی عراق و شام (С.4) که ایجاد خلافت را اعلام کرده است؛
5. وضعیت در دره فرغانه(С.5) که به دلیل نزدیکی به افغانستان که منبع افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر است وخیمتر میشود؛
6. آوردن محتوای اطلاعات مذهبی از خارج که اسلامگرایی سیاسی مبنای آن را تشکیل میدهد(С.6)؛
7. فرایندهای همگرایانه قرقیزستان در چارچوب پروژههای بینالمللی (اتحادیه گمرکی، سازمان همکاری شانگهای، سازمان پیمان امنیت جمعی و غیره) (С.7).
علاوه بر عوامل خارجی، وضعیت کلی در کشور و عوامل ساختاری مانند: موقعیت اقتصادی(А.2)، وضعیت سیاسی(А.1)، روابط قومی، روابط اجتماعی، توانایی دولت برای استفاده از پتانسیل سیاسی، اقتصادی و انسانی(А.3 که در دست احزاب سیاسی(А.4) است، روابط متقابل قومی(А.5)؛ تحرک اجتماعی مردم (А.6)و سطح روابط دولتی-اسلامی(А7) موثر خواهند بود.
عوامل فرهنگی و انسانی به سطح فرهنگ حقوقی و مذهبی(В.1, В.2, В.3) بستگی دارد که نه تنها در دانش شهروندان از قوانین خود، بلکه در تمایل تک تک مقامات دولتی و نمایندگان انجمنهای مذهبی به پیروی از قانون، پسزمینه تاریخی گذشته ((В.7 و تصورات ایجاد شده در مورد نقش ادیان سنتی بیان میشود. این عوامل همچنین به وجود مفهوم یکپارچه تقابل دولتی با افراط گرایی مذهبی و کیفیت تصمیم گیرندگان(В.4)، ابزار اصلی فشار و ذهنیت جمعی (В.5, В.6) بستگی دارند.
عوامل موثر بر چشماندازهای توسعه اسلام در قرقیزستان
بر اساس موارد فوق و انجام تجزیه و تحلیل جامع و همهجانبه عوامل داخلی و خارجی موثر بر حوزه اسلام به این نتیجه میرسیم که وضعیت میتواند در صورت وجود شرایط، عوامل و مفروضات مختلف موثر بر حوزه اسلامی تغییر کند. در این راستا، دولت باید آنها را به حساب آورده و اقدامات خاصی مطابق با استراتژی انتخاب شده در مسیر لازم برای آن (به منظور حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصتهای مناسب و به حداقل رساندن تاثیر نقاط ضعف و تهدیدات ممکن) انجام دهد.
سناریوهای توسعه حوزه اسلام
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرصتهای داخلی و خارجی و تهدیدهای وضعیت موجود در حوزه اسلامی قرقیزستان با وجود شرایط، عوامل و مفروضات مختلف، سناریوهای مختلفی برای توسعه ممکن مینماید. میتوان سناریوهای زیر را برای توسعه عامل А.7 (سطح روابط دولتی-اسلامی) - با توجه به معیار ساختاری درونی- در آینده در نظر گرفت:
سناریوی شماره 1. "مشارکت". تنظیم مدل شراکتی موقعیتی روابط متقابل دولتی-اسلامی که اسلام از طریق آن در قرقیزستان اجتماعیگرا میشو؛، افزایش اعتبار و موقعیت اجتماعی اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان که به مرکز روحانی، ایدئولوژیک و آموزشی برای تایید مذهب حنفی تقویت شده تبدیل میشود؛ برقراری روابط شراکتی و محترمانه دولتی-اسلامی با اسلام؛ تشکیل مدرسه اسلامی داخلی و نخبگان اسلامی بسیار هوشمند.
سناریوی شماره 2. "خودکامگی". افزایش کنترل دولت بر حوزه اسلام، اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان و کمیسیون دولتی امور مذهبی قرقیزستان و کاهش کنترل آن بر حوزه اسلامی از جانب مفتیت؛ کنترل و ایجاد سیستم دولتی خاص سازمانهای اسلامی مفتیها؛ تبدیل قاضیها و امامان خطیب به کارمندان دولتی یا شهرداری و مسئولیت آنها در مقابل ساختارهای دولتی؛ رویارویی دائمی بین سازمانهای رسمی و غیر رسمی اسلامی؛ ورود نه تنها سازمانهای رادیکال و افراطی، بلکه دیگر سازمانهای اسلامی (که با سیاست دولت مخالف هستند) به سازمان مخفی زیرزمینی؛ انتقاد از اسلام رسمی تندروها و افراط گرایان.
سناریوی شماره 3. "بدبینی". تعمیق تناقضات بین دولت واداره معنوی مسلمانان قرقیزستان؛ رشد بیاعتمادی به یکدیگر؛ تقویت رویارویی ایدئولوژیک بین بخش سکولار و مذهبی جامعه؛ سقوط تصویر دولت؛ دخالت جنبشهای اسلامی مخالف در سیاست؛ گسترش ایدههای رادیکال و افراطی؛ پشتیبانی از اسلام سیاسی؛ ظهور سیستم اسلامی رادیکال اپوزسیون و مخالفت با مقامات و مفتیها؛ تقویت شعارهای اسلامی توسط نیروهای مخرب (حزب التحریر، تکفیریها، سلفیها) برای توجیه طرحهای مربوط به تضعیف پایههای دولت و سرنگونی خشونت آمیز حکومت مشروطه؛ اعتراض از جانب دیگر سازمانهای مسیحی پروتستا؛ تقویت اقدامات سرکوبگرانه و تنبیهی از جانب دولت.
سناروی شماره 1 "مشارکت"، از دیدگاه تاریخی، تمدن، مفهومی، شرایط موجود، عوامل کلیدی و مفروضات و همچنین تصمیمگیریهای صورت گرفته توسط دولت در رابطه با توسعه حوزه اسلامی، مناسبترین سناریو محسوب میشود.
در این راستا، ماتریس توسعه آن را برای آینده طراحی میکنیم. در این صورت، پتانسیل خلاق اسلام در قرقیزستان به اندازه کافی محقق خواهد شد (تا آنجا که در یک دولت سکولار مقدور است).
در اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان نظریه توسعه اسلام، کمبود نخبگان هوشمند اسلامی، فقدان تجربه شخصی فعالیت روحانیون مسلمان داخلی در دولت سکولار، نگرش محتاطانه به ارزشهای سکولار، کمبود منابع مالی و فنی و مشکلات آموزش و پرورش اسلامی وجود ندارد.
ماتریس استراتژیک: اسلام-2040 (سناریوی شماره 1 "مشارکت)
مزایا |
معایب |
|
چگونه باید از نقاط قوت برای بهرهبرداری از فرصتها استفاده نمود؟
استراتژی:
حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصتهای مناسب |
چگونه باید برای بهرهبرداری از فرصتها بر نقاط ضعف غلبه نمود؟
استراتژی:
به حداقل رساندن نقاط ضعف و حداکثر استفاده از فرصتهای مناسب |
در شرایط برقراری روابط متقابل دولتی-اسلامی |
فرصتها |
- 1- استراتژی توسعه و مدیریت منابع انسانی (ایجاد کادرهای واجد شرایط، استفاده بهینه، سیستم مدیریت)
- 2- استراتژی تقویت وضعیت مالی سازمانهای اسلامی (حداکثر استفاده از مزایای منابع مادی، فرصتهای توسعه منابع جدید برای تقویت وضعیت مالی سازمانهای اسلامی، دستیابی به تضمینهای اجتماعی برای نمایندگان روحانیون و کارکنان سازمانهای اسلامی)
- 3- استراتژی تشکیل روابط مشارکتی و اعتماد متقابل با دولت
(بهینه سازی روابط دولتی-اسلامی، حضور مشترک در بهبود چارچوب قانونی برای رسیدن به شکلگیری حقوقی موقعیت اسلام در قرقیزستان)
4. استراتژی ایجاد نظام ملی تعلیم و تربیت اسلامی بر اساس مذهب حنفی (اجرای استانداردهای آموزشی رایج در سازمانهای مذهبی اسلامی، صدور مجوز، آکردیته کردن موسسات آموزشی اسلامی) |
- 1- استراتژی به حداقل رساندن خطر مشکلات اجتماعی که اساس رشد افراط گرایی هستند (رشد اقتصاد، ایجاد شغل برای جوانان و غیره)
2- استراتژی به حداقل رساندن مشکلات داخلی به هنگام تقویت اسلام رسمی (بین جماعتهای اسلامی برای پیاده سازی، برای تحکیم فرصتها برای احیای معنوی-اخلاقی مردم)
3- استراتژی بهبود وضعیت و عملکرد موسسات مذهبی
(حل و فصل مشکلات ثبت نام، به حداقل رساندن تعداد مساجد و نمازخانههای کنترل نشده به منظور بهبود عملکرد آنها به عنوان واحدهای مهم اجتماعی جامعه)
- 4- استراتژی "اسلام باز"
(استفاده گسترده از رسانهها و دیگر ابزارهای ارتباطی برای انتشار اطلاعات قابل اعتماد و علمی در مورد اسلام، انجام کار روشنگرانه سیستماتیک، ترویج ارزشهای اسلامی)
|
نتایج |
|
- - برقراری روابط دولتی-اسلامی محترمانه
- تبدیل اسلام به عامل تحکیم جامعه، پرورش ارزشهای معنوی-اخلاقی و کمک به توسعه و ثبات اجتماعی-اقتصادی
- اجرای پروژههای اجتماعی مهم با همکاری اداره معنی مسلمانان قرقیزستان و دولت
- افزایش اعتبار و موقعیت اجتماعی اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان که یک مرکز روحانی، ایدئولوژیک و آموزشی برای تایید مذهب حنفی تقویت شده است.
- کاهش تضاد ایدئولوژیک سکولار- اسلامی. تشکیل مدرسه اسلامی داخلی و ایجاد نخبگان اسلامی بسیار هوشمند. |
- تهدید افزایش ناآرامیهای اجتماعی در زمینه اسلامگرایی رادیکال با تقابل ایدئولوژیک دولتی پی در پی با افراط گرایی و رادیکالیسم همتراز خواهد شد.
- حل و فصل مشکلات اجتماعی خطرات افراط گرایی جمعیت را کاهش داده و مردم مشغول کار ثمربخش خواهند شد.
- تقویت مواضع اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان |
|
مزایا |
معایب |
|
چگونه باید از نقاط قوت برای بهرهبرداری از فرصتها استفاده نمود؟
استراتژی:
حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصتهای مناسب |
چگونه باید برای بهرهبرداری از فرصتها بر نقاط ضعف غلبه نمود؟
استراتژی:
به حداقل رساندن نقاط ضعف و حداکثر استفاده از فرصتهای مناسب
|
تهدیدها
|
1. استراتژی ایجاد گفتگوی عمومی (کاهش اسلام هراسی و نگرش محتاطانه نسبت به ارزشهای سکولار، تشکیل هویت مدنی، آموزش ایدئولوژیک و وطن پرستانه جوانان، هماهنگسازی ارزشهای اسلامی با منافع ملی و نیازهای توسعه جامعه و دولت)
2. استراتژی تشکیل اسلام رسمی قوی در جامعه اسلامی (حداکثر استفاده از میراث معنوی، اخلاقی، فرهنگی و تاریخی بر اساس درک حنفی-ماتریدی (آموزش و عملکرد) از اسلام به منظور به حداقل رساندن خطر درگیریهای داخلی، ایجاد نخبگان اسلامی)
3.استراتژی "اسلام علیه افراط گرایی"
(حداکثر استفاده از منابع انسانی و مالی، همچنین شبکههای موسسات آموزشی اسلامی به منظور جلوگیری از سیاسی شدن اسلام و گسترش افراط گرایی و تروریسم، طراحی پلت فرم ایدئولوژیک برای مبارزه با افراط گرایی و تروریسم) |
- 1- استراتژی اصلاح نظامی مدیریتی-آموزشی جامعه اسلامی
(به حداقل رساندن تاثیر مشکلات نظام مدیریتی- آموزشی جامعه اسلامی به منظور جلوگیری از ایجاد شکاف در جامعه مسلمانان، آمادهسازی نسل جدید روحانیون)
- 2- استراتژی تقسیم مسئولیت ایجاد ثبات در جامعه بین جماعتها و جریانات
(به حداقل رساندن گسیختگی و رقابت بین جماعتها، جریانات و جنبشهای اسلامی از طریق اتحاد آنها پیرامون مسئولیت ایجاد ثبات)
- 3- استراتژی تقویت ظرفیت و موقعیت اجتماعی اداره معنوی مسلمانان قرقیزستان به عنوان موسسه مدیریت
(بهبود سیستم سازمان زیارت و خیریه، ایجاد مفتیت به عنوان مرکز معنوی، ایدئولوژیک و آموزشی برای تحکیم جامعه اسلامی) |
نتایج |
|
- _ حل و فصل مسئله کمبود کادرهای واجد شرایط اسلامی
_ افزایش سطح فعالیت مذهبی- آموزشی
_ تقویت پتانسیل خلاق اسلام
_ کمبود کادرهای هوشمند
_ آکردیته شدن دولتی مدارس اسلامی امکان دریافت دیپلم دولتی را برای فارغ التحصیلان فراهم میآورد.
|
- _ اصول اسلامی مدارا و تحمل به جامعه مسلمانان در حل و فصل مشکلات مربوط به مسائل روزمره و اجتماعی کمک میکند.
_ توافق با پوشیدن لباسهای تشریفاتی
_ افزایش سطح سواد مذهبی
|
توصیه های عملی:
- در نظر گرفتن مجموعهای از تضمینهای دولتی مالی-اجتماعی برای نمایندگان روحانیت که از طریق اقدامات پی در پی باید به بخش جدایی ناپذیر بدنه ایدئولوژیک اجتماعی تبدیل شوند و فعالیتشان باید در جهت فعالیت خلاقانه به نفع ملت باشد.
صلاح است که اسلام رسمی در قرقیزستان - حنفیه ماتریدی - ترجیحا بر پرورش معنوی- اخلاقی مردم، حوزه انسانی-اجتماعی، ترکیب آن با ارزشهای ملی، منافع و نیازهای توسعه جامعه و دولت که شعارش باید "اسلام - دین توسعه معنوی فرد و توسعه صلح آمیز جامعه" باشد تمرکز کند.
برای مقابله ایدئولوژیک با دیدگاههای رادیکال، اسلام رسمی باید به طور موکد میراث ایدئولوژیک-نظری اسلام را در راستای ایدئولوژی اعتدال، سازش، ثبات، اجماع، وفاداری به مقامات، تداوم، مشورت و جلوگیری از آسیب رساندن و غیره تعمیم دهد.
موسسات تحقیقاتی-علمی اسلامشناسی ، مراکز، متخصصین الهیات و علمای دینی باید به تفسیر فرایض اسلام که تمام تنوع ارزشهای معنوی-فرهنگی، اخلاقی-انسانی و اجتماعی را در بر میگیرد، کمک کرده و به تفسیر مدلل قرآن، احادیث، توجیه و تقویت اهداف و وظایف پرورش ایدئولوژیک-وطن پرستانه از طریق اعتبار اسلام بپردازند.
انطباق الزامات اسلام با کیفیتهای بشر و شهروند (درستکاری، کار سخت، آموزش و پرورش، تحمل و غیره) با واقعیتهای زندگی مدرن از طریق تطبیق با حوادث و حقایق اطراف ضرورت دارد.
تشویق وظایف اجتماعی مذهب، از جمله نیکوکاری، کمک مومنان به کودکان یتیم، خانواده های فقیر و غیره.
چشماندازهای توسعه اسلام به رهنمودهای ارزشمندی که اسلام و منافعش پایبند آنها خواهند بود بستگی دارد.
انتهای مطلب/.