چنانچه با رویکردی نتیجه گرایانه به داشتههای همکاریهای ایران و تاجیکستان طی دو دهه گذشته نگاهی افکنیم، شرایط فعلی، وضعیتی تاسف بار را نشان میدهد. ایران که طی سالهای گذشته در بازی جلب نظر و همکاری تاجیکستان، گزینهها و فرصتهای خود در آسیای مرکزی را با اولیت افزایش سطح روابط، با اولویت بیشتر، در سبد سیاست دوشنبه گذاشت، اکنون نه تنها حمایت و همراهی این کشور را بهمراه ندارد، بلکه تیرگی روابط پردامنهای نیز با ازبکستان را نصیب خود کرده است.
ایران شرقی/ فراز و نشیب در روابط 2 کشور در سطح بینالملل، رویدادی منطقی و با قابلیت پیشبینی نسبی محسوب میگردد و روش فهم رفتاری دولتهای دارای روابط نیز در این چارچوب، چه در عرصه تئوری و چه در عرصه عملیاتی، چارچوب مند و قانون پذیر است. منتها همواره استثنائاتی نیز در این میان وجود داشته و دارد که شرایط فعلی همکاری میان تهران-دوشنبه را در این قالب میتوان تحلیل کرد. فرودی که اکنون در سطح همکاری و ارتباط ایران و تاجیکستان به مدیریت دولت دوشنبه در حال انجام است، به لحاظ عرفی، خارج از منطق حاکم بر روابط بینالملل بوده و بایستی پاسخی متناسب و در شأن نیز داشته باشد. این رفتار دوشنبه در حالیست که ایران طی دو دهه اخیر برنامه منسجمی با تنها کشور غیر ترک زبان منطقه یعنی تاجیکستان داشته و بیش از هر کشور، بر روی روابط با دوشنبه سرمایه گذاری کرده است.
اما در عین حال، چنانچه با رویکردی نتیجه گرایانه به داشتههای این همکاری طی دو دهه گذشته نگاهی افکنیم، شرایط فعلی، وضعیتی تاسف بار را نشان میدهد. ایران که طی سالهای گذشته در بازی جلب نظر و همکاری تاجیکستان، گزینهها و فرصتهای خود در آسیای مرکزی را با اولیت افزایش سطح روابط، با اولویت بیشتر، در سبد سیاست دوشنبه گذاشت، اکنون نه تنها حمایت و همراهی این کشور را بهمراه ندارد، بلکه تیرگی روابط پردامنهای نیز با ازبکستان را نصیب خود کرده است. تاشکند که طی یکدهه گذشته، تخاصماتی را با تاجیکستان داشته است، تهران را همواره در پشت دوشنبه یافت و هر روز بر فاصله خود با سیاستهای منطقهای ایران افزود. اما اکنون که امیدواریهایی هرچند ضعیف از ازبکستان پس از کریم اف حتی در میان تاجیکان نیز پیدا شده است، جمهوری اسلامی ایران نیز بایستی با تغییر برخی مواضع، ضمن مقابله گری دیپلماسی مابانه با رفتار دولت تاجیکستان، بار دیگر به بهبود روابط با ازبکستان بعنوان کشور دارای نقشی محوری در این منطقه استراتژیک اقدام کند و دست از حمایتهایی که در گذشته از مواضع دوشنبه در موارد اختلافی با تاشکند داشت، بردارد.
موارد اختلافی تاجیکستان-ازبکستان
از حدود 25 سال پیش یعنی همزمان با اعلام استقلال کشورهای پساشوروی، همواره اخباری مربوط به اختلافات میان دو کشور ازبکستان و تاجیکستان موضوع ثابت اخبار منطقه بوده است. اما مهمترین این موارد کدام است؟
-موضعگیری ازبکستان در قبال ساخت نیروگاه راغون تاجیکستان
از حدود یک دهه قبل و پس از جدی تر شدن تلاش کشورهای بالادستی آب در خصوص احداث نیروگاه راغون در تاجیکستان و قمبرآته در قرقیزستان، ازبکستان از راههای متفاوت تلاش میکند تا بر سر راه ساخت نیروگاههای مذکور مانع تراشی کند و برای پیشبرد سیاست خود نیز، بهانههای مختلفی مثل تهدیدات زیست محیطی و یا قرارگرفتن این نیروگاه بر روی گسل زلزله و تهدید جان مردمان این منطقه را مطرح کرده است. همچنین مقامهای ازبکستان ادعا میکنند که تاجیکستان با احداث این نیروگاهها آب منطقه را به انحصار خود درمیآورد.
در سالهای اوج این تنش که اسلام کریماف، تاجیکستان را تهدید به جنگ کرد، مقامات تصمیم گیر جمهوری اسلامی ایران، با حمایتی تمام قد در سال 1390، ضمن اعزام تیپی نظامی برای حضور در مراسم بیستمین سالگرد استقلال تاجیکستان که در منطقه اقدامی بی نظیر محسوب میشد، بصورت نمادین نیروگاه راغون را راه اندازی و به تاجیکستان قول دادند علیرغم محدودیتها و برخی تهدیدات، این پروژه عظیم منطقهای را به اتمام خواهند رساند.
در آن مقطع، تاجیکستان تنها کشور منطقه آسیای مرکزی بود که با ایران روابط نظامی برقرار کرده بود. این نوع همکاری بر تبادل دائمی هیاتها و رایزنی در خصوص مشکلات امنیتی مبتنی بود و تنها کاردار نظامی ایران در منطقه در دوشنبه قرار داشت. البته علیرغمی که طرفین همواره تاکید داشتند که همکاریهای نظامی آنها هیچ کشور ثالثی را تهدید نمیکند منتها، تاشکند از این نوع روابط، بسیار خشمگین بود. البته مواردی که ازبکستان همواره موردتاکید داشت، نه موضوعات چرایی همکاری نظامی و نزدیک ایران و تاجیکستان، بلکه؛ انتقاد از تهران در کمک به ساخت نیروگاه راغون بود که هر روز بر دوری دو کشور از یکدیگر دامن میزد.
به گفته برخی کارشناسان، به گفته برخی کارشناسان ایران در آن مقطع، حتی مایل بود، پایگاهی نظامی درتاجیکستان ایجاد کند تا درحد قابل توجهی ازتاثیرعملیات نیروهای بینالمللی در افغانستان بکاهد. این فرضیه حتی تا جایی پیشرفت داشت که تهران حتی وامهایی برای رفع نیازهای ارتش تاجیکستان و خرید تجهیزات نظامی و ارتباطی دراختیار دوشنبه قرار داد و آمادگی کمک و ارائه خدمات پزشکی به نظامیان و اعزام مشاوران نظامی به منظور آموزش سربازان این کشور با هزینه خود را هم دارد. ایرانیها همچنین آمادگی خود را برای بازسازی فرودگاه نظامی عینی در نزدیکی دوشنبه اعلام کردند.
همه این موارد در نهایت باعث شده بود، روابط ایران با تنها کشور غیر ترک زبان منطقه یعنی تاجیکستان، در سایه احساس ناامنی و دوری دیگر کشورهای منطقه آسیای مرکزی کاهش یافته و دستگاه دیپلماسی نیز برنامهای برای برون رفت از این مشکل نداشت.
خدمات تاجیکستان به ایران
در ازای همراهی و کمک تهران به دوشنبه، طرف تاجیکی نیز در طول سالهای گذشته برخی تعهداتی در قبال ایران نیز در دستور کار داشت
- طرح خط لوله انتقال آب از دریاچه سریز تاجیکستان به ایران
این طرح که از سال ها پیش مطرح بوده برای اولین بار در سال 2007 میلادی در سفر رییس جمهوری وقت ایران به تاجیکستان در ملاقات با همتای تاجیکش مطرح و اولین سند در آن زمان به امضا رسید. آن زمان از جزئیات این همکاری خبری منتشر نشد تا اینکه، اولین جزئیات این طرح اواخر ماه می سال 2012 در جلسه دهم کمیسیون دولتی اقتصاد و تجارت تاجیکستان و ایران آشکار شد و سند انتقال آب دریاچه سریز تاجیکستان به خراسان ایران عملا به جریان افتاد. آن زمان ایران پیشنهاد کرد که درقبال انتقال آب این دریاچه به تاجیکستان نفت ؛ گاز و یا پول پرداخت کند و برهمین اساس ایران متعهد شد یک لوله آب در مسیر 600 کیلومتری از بدخشان تاجیکستان تا خراسان ایران نصب نماید. براساس آن قرارداد بایستی تا شروع سال 2013 روزانه یک میلیارد متر مکعب آب آشامیدنی به ایران منتقل می شد که این امر تاهنوز محقق نشده است.
-از جمله دیگر جاذبههای دیگر تاجیکستان بر ایران منهای تعلقات گسترده فرهنگی و تمدنی مشترک، میادین غنی اورانیوم تاجیکستان بود که براساس آمار مختلف، بین 14 تا 40 درصد ذخایر اورانیوم جهان را تشکیل میدهند. در آن مقطع که موضوع کمبود اورانیوم جهت توسعه موضوع استفاده از انرژی هستهای از اولویتهای سیاست خارجی ایران بود، همکاری با تاجیکستان در این زمنیه میتوانست، تاحدودی مشکلات موجود را مرتفع نماید.
- تاجیکستان در طول سالهای گذشته، برخلاف سایر کشورهای آسیای مرکزی که موضع خود را در مورد برنامه هستهای بهطور علنی اعلام نکردهاند، موضع خود را بهطور علنی در زمان سفر سال 2012 امامعلی رحمان به تهران اعلام و تاکید کرد که دوشنبه به عنوان متحد راهبردی تهران از برنامه هستهای صلح آمیز آن در تمامی مراحل حمایت میکند. این موضوع شاید یکی از مهمترین دلایل نزدیکی میان 2 کشور در برخی سالها تلقی میشد.
فاصله گیری تاجیکستان از ایران در سایه سکوت تهران
از سال 2014، رفته رفته روابط تهران-دوشنبه وارد فاز تازهای شد بطوریکه مسئله ضدیت با ایران و ایرانی، بر فضای سیاسی و حتی اجتماعی کشور تاجیکستان سایه انداخت. بسیاری از صاحب نظران در نگاه کلان، نفوذ نرم جریان موسوم به سلفیت را در تحلیلی تئوری محور به فرضیه گرفتند. گروهی دیگر نیز، بی برنامگی ایران در منطقه آسیای مرکزی را دلیلی بر این رفتار دوشنبه اعلام کردند و برخی هم، بر تاثیرات لابی سعودی-غربی در موضوع ایران هراسی اشاره میکنند. از جمله اقدامات تنش آفرین تاجیکستان در طی 2 سال گذشته عبارت است از
-تعطیلی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان که به عنوان تنها حزب اسلامی فعال در منطقه آسیای مرکزی که خدمات بسیاری در بازیابی صلح تاجیکان داشت.
-اتهام زنی به مقامات ایرانی در حمایت از موضوع افزایش تروریسم در تاجیکستان
-ایجاد محدودیت در فعالیت و نقش آفرینی مسلمانان و انجام اقدامات ضد دینی
-تعطیلی مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران همچون نمایندگی کمیته امداد امام خمینی (ره)
-احضار سفیر جمهوری اسلامی ایران به بهانه حمایت از تروریسم
-اتهام زنی به ایران در موضوع کمک به مخالفان مسلح و اپوزیسیون
-تلاش برای تعطیلی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
-لغو اعطای تسهیلات فرودگاهی به مسافران ایرانی
-نزدیکی به عربستان و امضا قرارداد امنیتی با ریاض
مجموع این رفتارها که تاحدود بسیاری، عملی یکجانبه از سوی مقامات تاجیک مینماید، اکنون موجب شده است ایران که علاوه بر اینکه بسیاری از ظرفیتهای توسعهای با سایر کشورهای این منطقه را نیز از دست داده، متحد همزبان و نزدیک خود را هم در آغوش رقیب سنتی منطقه یعنی عربستان ببیند. البته در این میان، ضعف برنامهای جمهوری اسلامی ایران نیز کاملا مشهود است.
حقیقت این است که طی یکدهۀ اخیر هر چند با اتخاذ رویکرد «نگاه به شرق» بهعنوان محور سیاست خارجی ایران در دولت نهم و دهم انتظار میرفت که توجه به منطقه آسیای مرکزی نیز افزایش یافته و پیوندها میان ایران و این منطقه تحکیم و تثبیت شود، اما آنچه در عمل رخ داد، عکس این روند بود و منطقه آسیای مرکزی هیچگاه از وزن و اهمیت لازم در سیاست خارجی ایران برخودار نشد. در مورد آسیای مرکزی و بهطورکلی حوزه همسایگان شمالی نیز به سبب برقراری رابطهای ویژه میان ایران و روسیه، میتوان گفت که اولویتهای ایران با در نظر گرفتن ملاحظات روسیه تدوین میشود.
البته وضع تحریمها علیه ایران از سوی غرب، فضای مانور و عمل ایران را در منطقه آسیای مرکزی نیز محدود ساخته بود اما در فضای فعلی هم که در تئوری و کلام این محدودیتها تاحدودی مرتفع شده است، بازهم شاهد تغییری در روند نگاه به این منطقه نیستیم.
بهر ترتیب بعنوان گامهای اول برای اصلاح شرایط موجود، شاید تغییرات هرچند سطحی در نوع سیاست خارجی ازبکستان پس از اسلام کریم اف، فرصت مناسبی باشد تا ایران ضمن دست برداشتن از حمایت دوشنبه در موارد اختلاف انگیز این کشور با کشورهای همسایه همچون مسئله نیروگاه راغون، به حل و فصل منطقی و با برنامه سایر مشکلات موجود با تاشکند پرداخته و بتواند این کشور را که در حوزه سیاسی و اقتصادی مهمترین کشور آسیای مرکزی محسوب میگردد را به همکاری با ایران جلب نماید.