پس از جلسه مجلس علیای پارلمان ازبکستان در تاریخ 8 سپتامبر سال جاری، که در آن «نعمتالله یولداشف»، رئیس مجلس سنای کشور پیشنهاد داد برای دوره قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ماه دسامبر سال 2016، وظایف ریاست جمهوری به «شوکت میرضیایف»، نخست وزیر داده شود، مشخص شد که نخبگان ازبکستان عملا در مورد نامزدی جانشین «اسلام کریماف» به توافق رسیدهاند. بنابراین، میرضیایف همان فردی خواهد بود که جهتگیریهای سیاست خارجی ازبکستان را برای چند سال آینده تعیین خواهد کرد.
ایران شرقی/ نخست وزیر میرضیایف - عضو گروه سه زمامدار بوجود آمده پس از مرگ اولین رئیس جمهور کشور (که عنایتاف، رئیس سرویس امنیتی و عظیماف، وزیر دارایی هم عضو آن هستند) است. در این گروه، سه زمامدار که به طور کامل سه حوزه اصلی امنیت، اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی را کنترل میکنند، هنوز هم ممکن است در دو ماه باقی مانده قبل از انتخابات درگیریهای مربوط به این مسئله که چه کسی به کاخ ریاستجمهوری در تاشکند وارد میشود، را بوجود آورد. اما به طور کلی، احتمال این برخوردها بسیار کم است، بنابراین، شوکت میرضیایف همان فردی خواهد بود که تعیین جهتگیریهای سیاست خارجی ازبکستان را برای چند سال آینده در پیش دارد.
در ضمن، اگر حتی صاحب کاخ ریاست جمهوری در تاشکند فرد دیگری باشد، این مسئله تاثیر جدی بر سیاست خارجی کشور ندارد. زیرا سیاست خارجی تابع مقتضیاتی است که وضعیت موجود داخل ازبکستان و امتداد مرزهای آن تحمیل میکند.
برای توسعه پایدار و افزایش اعتبار کشور که نخبگان جمهوری پس از آن قادرند با موفقیت کسب درآمد کنند (یعنی از اهمیت منطقهای کشور (از نظر مالی) درآمد دریافت کنند) حل و فصل مسائل زیر در میان مدت برای تاشکند ضروری است:
- دسترسی به فنآوریهای جدید صنعتی و منابع مالی؛
- تضعیف فشارهای جمعیتی و اجتماعی در کشور از طریق دسترسی به بازارهای کار جدید برای شهروندان خود؛
- تحکیم موقعیت پیشرو در میان دیگر کشورهای پساشوروی آسیای مرکزی؛
- خنثی کردن تهدیدهای ناشی از رادیکالهای اسلامی؛
- جلوگیری از عضویت در بلوکها و انجمنهای همگرا که حتی از اعمال جزئی ترین محدودیتها برای استقلال کشور صرف نظر نمیکنند.
این مسائل تصویر تاکتیکی سیاست خارجی تاشکند را هم در رابطه با سه قدرت برتر - چین، روسیه و ایالات متحده - و هم در رابطه با دیگر کشورهای فعال در فضای پساشوروی –ترکیه، ایران، کره جنوبی و البته اتحادیه اروپا- تعیین خواهند کرد. تاشکند و «سه قدرت برتر»
اساس سیاست استراتژیک تاشکند در رابطه با سه قدرت برتر - چین، روسیه و آمریکا - چندشاخهای بودن آن با گرایش محسوس به سمت پکن است.
جمهوری خلق چین شریک استراتژیک ازبکستان است. تاشکند آینده اقتصادی خود را با پروژه «فضای اقتصادی جدید جاده ابریشم» چین مرتبط میداند. این نقطه نظر در رهبری کشور غالب بوده و در زمان رئیسجمهور جدید هم در مورد آن تجدید نظر نخواهد شد. در عین حال، نخبگان ازبکستان بر این باورند که در رویکردهای پکن نسبت به مسائل آسیای مرکزی، یک نقص جدی وجود دارد –چین هنوز هم به هر ترتیبی از به عهده گرفتن وظایف سیاسی اضافی و تضمین امنیت منطقهای جلوگیری میکند.
این ویژگی سیاست خارجی چین، تاشکند را مجبور میکند که با احتیاط با آمریکا گفت و گو کند. با توجه به اینکه واشنگتن تحقق نظریه جدید «سیاست آمریکا در آسیای مرکزی» (که در آن ازبکستان نقطه اصلی به کار بردن تلاشهای دیپلماسی آمریکا نام دارد) را تصویب کرده است، شانس فعالتر شدن این موضع در آینده بیشتر از زمان حاضر بوده و روابط پیرامون مسائل اقتصاد، مبارزه با تروریسم و همکاری فنی و بشردوستانه بادوامتر است. لازم به ذکر است که پکن مخالف این مسئله نیست.
نیاز شدید ازبکستان به تکنولوژیهای جدید و منابع مالی، ضرورت «لیبرالیزه شدن» نرم در سیاست و روابط اجتماعی را به رهبری کشور تحمیل کرده و یک محرک برای فعالتر کردن روابط با واشنگتن است. رهبران جدید در تاشکند به طور کامل آماده دموکراتیزه شدن و توجه بیشتر به مسئله حقوق بشری هستند.
اما روابط ازبکستان با روسیه یک موضوع جداگانه است. روابط خویشاوندی میرضیایف - خواهرزادهاش چند سال پیش با «بابور عثماناف»، برادرزاده و جانشین پیشنهادی علیشیر عثمان، میلیاردر روسی ازبکیالاصل ازدواج کرد – برای یک سری کارشناسان و رسانههای گروهی بهانهای برای صحبت در مورد «جهتگیری طرفدار روسیه» رئیسجمهور فعلی بود. روسیه به سرعت موقعیت شریک اقتصادی برای ازبکستان، بازار کار برای شهروندان کشور و همچنین ضامن ثبات در منطقه را از دست میدهد.
در نتیجه، در میان مدت، روابط بین دو کشور به تدریج کاهش خواهد یافت. بعلاوه، نمیتوان روی این حساب کرد که رهبری جدید ازبکستان با حضور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و یا الحاق به سازمان پیمان امنیت جمعی موافقت کند. تاشکند و دیگر کشورهای فعال در آسیای مرکزی
در سیاست خارجی ازبکستان اهمیت ترکیه و کره جنوبی افزایش مییابد. از یک طرف این کشورها بازارهای جدید کار برای شهروندان ازبکستان هستند.
جریان قابل توجه مهاجران کاری به سمت ترکیه به طور مداوم در حال افزایش است. براساس اطلاعات مختلف، در حال حاضر، در این کشور حدود 50 هزار بومی ازبکستان کار میکنند و این تعداد به خاطر سیاست مقامات ترکیه برای بومیان کشورهای پساشوروی "جهان ترک" همچنان در حال افزایش است.
اخیرا کره جنوبی (که در آن ازبکها در موسسات صنعتی کار میکنند و در ماه 1.5 تا 2 هزار دلار درآمد دارند) از محبوبیت خاصی در میان ازبکها برخوردار است. "الوغبیک نظراف"، رئیس آژانس مسائل مهاجرت کاری خارجی ازبکستان در مصاحبه با خبرنگار کانال تلویزیونی "تاشکند" اعلام کرد که در کره جنوبی رسما 16.5 هزار ازبک کار میکنند. در مارس سال جاری نمایندگان دو کشور یادداشت تفاهمی در مورد تعامل پیرامون افزایش امکانات برای کار شهروندان ازبکستان در کره جنوبی امضا کردند.
از طرف دیگر، تاشکند امید دارد که این دو کشور در آینده به منبع تکنولوژیهای جدید و سرمایهگذاریهای مالی برای صنعت و اقتصاد ازبکستان تبدیل شوند.
لازم به ذکر است که تاشکند همواره نسبت به توسعه حضور ایران در منطقه بسیار محتاطانه برخورد میکرد. دلیل اصلی عدم اعتماد وی نیز این بود که حضور ایران انگیزهای برای احیای ناسیونالیسم تاجیکستان (که افزایش روحیات جداییطلبانه را در بخار و سمرقند به دنبال دارد) است. علاوه بر این، نخبگان سیاسی ازبکستان به نیات تهران در تقویت مواضع جوامع اسلامی مخالف حکومتهای شوروی در کشور اعتمادی نداشتند.
در اوایل سالهای 2000 اسلام کریماف پس از ارزیابی «نتایج میاندورهای» فعالیت ایران در منطقه، موضع خود را تغییر داد و علاقه خود را به توسعه همکاری با تهران ابراز کرد. در عرض مدتی کوتاه، تفاهمنامههایی در مورد توسعه روابط در حوزه کشاورزی، حمل و نقل، استخراج و پردازش نفت و گاز، ساخت و ساز، داروسازی و امور بانکی به امضا رسید.
تاشکند حامی تقویت موقعیت ایران در سازمان همکاری شانگهای و حضور فعال تهران در پروژههای منطقهای و فرامنطقهای است. مشکل این است که در حال حاضر تاشکند و تهران هنوز موفق نشدهاند در مورد یک «دستور کار» مشترک که پایهای برای توسعه همکاری است به توافق برسند.
به طور خلاصه، ما می توانیم با اطمینان بگویم که جهتگیریهای اصلی سیاست خارجی تاشکند در زمان رئیسجمهور جدید به شرح زیر خواهد بود:
- تقویت همکاری استراتژیک با چین و مشارکت فعال تر ازبکستان در سازمان همکاری شانگهای؛
- حفظ موقعیت رهبر منطقهای؛
- گسترش روابط با غرب برای دسترسی به منابع مالی و فن آوریهای جدید؛
- توسعه همکاری متقابل با ترکیه و کره جنوبی.
نخبگان ازبکستان در روابط با ایران به توسعه همکاری دو جانبه و اجرای پروژههای مشترک اقتصادی توجه دارند. این روابط به فعالیت دیپلماتها در تاشکند و تهران بستگی دارد. علاوه بر این، ایران باید این آمادگی را داشته باشد که ازبکستان ضمن توسعه روابط با جمهوری اسلامی از گفت و گو با کشورهایی مانند آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا (که روابط دوستانهای با ایران ندارند) امتناع نمیورزد. و این قاعدهای برای سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی است.