فرمت مسکو یک مکانیسم سیاسی منطقهای است که برای تاثیر گذاری بر نحوۀ شکلگیری آیندۀ سیاسی افغانستان، همکاری و تلاش میکند. با این نگاه، دو نکته را راجع به کارکرد و ارادۀ فرمت مسکو باید در نظر گرفت. نخست اینکه، منافع ملی هریک از اعضای فرمت مسکو بر منافع دیگران و از جمله افغانستان اولویت دارد. دوم اینکه، تحولات بینالملل و رقابتهای کلان در سطح منطقه و جهان بر رویکرد و اولویتهای فرمت مسکو در قبال افغانستان تأثیر دارد.
احتمالاً با در نظرگرفتن همین دو نکته است که مطالبات و لحن بیانیههای پایانی نشستهای فرمت مسکو، متفاوت به نظر میرسد. از این رو، تأکیدها و ادبیات بیانیۀ پایانی ششمین نشست فرمت مسکو در برخی موارد قابل تأمل است.
مطالعات شرق/
عبدالرحیم کامل*
درآمد
ششمین نشست «فرمت مسکو» دربارۀ افغانستان روز جمعه، ۱۳ میزان/ مهر، در شهر مسکو، پایتخت روسیه، برگزار شد. در این نشست سرگئی لاوروف، وزیر خارجۀ روسیه، ضمیر کابلوف، نمایندۀ ویژۀ روسیه برای افغانستان، حسن کاظمی قمی، نمایندۀ ویژۀ ایران برای افغانستان، یوشیائو یونگ، نمایندۀ ویژۀ چین برای افغانستان، احمد نسیم ورایچ، رییس ادارۀ غرب آسیا و افغانستان وزارت خارجۀ پاکستان، جیتندر پال سینگ، رییس ادارۀ پاکستان، افغانستان و ایران وزارت خارجۀ هند، عصمتالله ایرگاشف، نمایندۀ ویژۀ ازبکستان در امور افغانستان، شرف رحیمی، رییس ادارۀ تحقیقات استراتژیک وزارت خارجۀ تاجیکستان و آوازبیک عبدالرزاقاف، نمایندۀ ویژۀ قیرقیزستان و امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجۀ طالبان حضور داشتند. این نشست با سخنرانی سرگئی لاوروف، وزیر خارجۀ روسیه آغاز شد و پس از آن پشت درهای بسته ادامه یافت.
این نشست یک سال بعد از پنجمین نشست فرمت مسکو برگزار شد. بدون تردید بازۀ زمانی یکسال، برای انجام برخی تعهدهای نشست فرمت مسکو، فرصت نسبتا مناسبی به نظر میرسد. از سوی دیگر، در مدت یک سال گذشته در سطح منطقه و بینالملل تحولات محسوسی پدید آمده است. با این رویکرد، ضرورت دارد که برگزاری ششمین نشست فرمت مسکو از برخی زوایا، مورد بررسی قرار گیرد.
دعوت رسمی از نمایندۀ حکومت طالبان
کشورهای منطقه و فرامنطقه، حکومت طالبان را به عنوان تنها قدرت حاکم و مستقر در افغانستان میدانند و همگی تلاش دارند به نحوی با این حکومت مستقر، روابط دفاکتو برقرار کنند. از این رو، حضور نمایندۀ حکومت طالبان در نشستهای منطقهای و بینالمللی امری غیر معمول به نظر نمیرسد. در پنجمین نشست فرمت مسکو که مهرماه سال گذشته در شهر قازان روسیه برگزار شد نیز مولوی امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجۀ حکومت طالبان، بهعنوان مهمان حضور داشت. با وجود این، حضور وی در ششمین نشست فرمت مسکو، در مقایسه با گذشته دارای تفاوت بود. در این نشست فرمت مسکو، از مولوی امیرخان متقی وزیر خارجۀ حکومت طالبان، به عنوان مهمان ویژه دعوت شده بود.
مهمان ویژه در نشستهای رسمی بین کشورها، از لحاظ سطح دیپلماتیک و تشریفات سیاسی، جایگاه قابل توجه و معناداری دارد. با توجه به اصول و قواعد دیپلماسی، دعوت از وزیر خارجۀ حکومت طالبان به عنوان مهمان ویژه، دلالت بر نگاه ویژۀ کشورهای عضو فرمت مسکو به حکومت طالبان دارد.
به نظر میرسد که جایگاه و مواجهۀ متقابل کشورهای غربی و حکومت طالبان در ماههای اخیر، بر نوع نگاه کشورهای منطقه به حکومت طالبان بیتأثیر نبوده است و دعوت از وزیر خارجۀ حکومت طالبان به عنوان مهمان ویژه در نشست فرمت مسکو، از همین امر نشأت میگیرد.
سطح روابط ششمین فرمت مسکو با حکومت طالبان
با خروج آمریکا و ناتو از افغانستان و استقرار حکومت مجدد طالبان، فرضیۀ محتمل آن بود که سطح روابط رسمی بین حکومت طالبان و کشورهای عضو فرمت مسکو با سرعت لازم ارتقا و توسعه پیدا کند. بهرغم این انتظار، سطح روابط دیپلماتیک بین حکومت طالبان و کشورهای منطقه در همان حالت روابط دفاکتو باقی مانده است. با آنکه از پنجمین نشست فرمت مسکو یک سال میگذرد، در روابط رسمی و دیپلماتیک کشورهای عضو فرمت مسکو و حکومت طالبان تغییر قابل توجهی به وجود نیامده است. به صورت خاص هیچ کشوری از اعضای فرمت مسکو، برای شناسایی رسمی حکومت طالبان، آمادگی لازم را نشان نداده است. از سوی دیگر، حکومت طالبان نیز در راستای مقدمهسازی و ایجاد الزامهای شناسایی رسمی خود توسط دیگر کشورها، گام مؤثری برنداشته است.
در این بین، نکتۀ قابل توجه، سطح روابط بین حکومت طالبان و کشور پاکستان است. با آنکه از سال 1401 به بعد، نوسانهای قابل توجهی در سطح روابط حکومت طالبان و پاکستان به وجود آمد ولی این وضعیت منجر به تنش دیپلماتیک بین کابل و اسلام آباد نشد.
بر اساس شواهد، از تابستان سال جاری تاکنون، روابط دیپلماتیک بین حکومت طالبان و دولت پاکستان وارد مرحلۀ تنش سیاسی شده است. حکومت طالبان در عین حال که در مواجهه با دولت پاکستان پیوسته شیوۀ مدارا را در پیش گرفته بود، اخیراً تلویحاً و حتی گاهی با صراحت، دولت پاکستان را به میزبانی از گروه داعش خراسان برای ضربه زدن به حکومت طالبان، متهم میکند. متقابلاً دولت پاکستان نیز با صراحت بیشتر، حکومت طالبان را به میزبانی از گروه طالبان پاکستان(TTP) متهم میکند. بدون تردید، تنش جدی دولت پاکستان با حکومت طالبان اگر مدیریت نشود، بر سازوکارها و اهداف فرمت مسکو در مورد سرنوشت آیندۀ افغانستان، بیتأثیر نخواهد بود.
گذشته از تنش سیاسی بین حکومت طالبان و دولت پاکستان، به نظر میرسد که باقی اعضای فرمت مسکو در تلاش برای حفظ روابط دفاکتو و تعامل عملی با حکومت طالبان هستند.
چگونگی پاسخگویی حکومت طالبان به مطالبات فرمت مسکو
رفتارشناسی حکومت طالبان نشان میدهد که کابل برای پاسخگویی به مطالبات فرمت مسکو تاکنون آمادگی لازم را از خود نشان نداده است. بر اساس ارزیابیها، حکومت طالبان در راستای مطالبات پنجمین نشست فرمت مسکو از کابل، هیچ گام مؤثری برنداشته است.
شرکتکنندگان در پنجمین نشست فرمت مسکو در پایان این نشست خواستار تشکیل حکومت فراگیر و رعایت عادلانۀ حقوق اقوام و مذاهب از سوی حکومت طالبان شده بودند. در اعلامیۀ پایانی پنجمین نشست فرمت مسکو این گونه تصریح شده بود: «با تأسف خاطر نشان میشود که هیچ پیشرفتی در راستای تشکیل یک دولت واقعاً فراگیر در افغانستان صورت نگرفته است که منعکسکنندۀ منافع همۀ گروههای قومی- سیاسی در این کشور باشد.»
اعضای این نشست از طالبان خواسته بودند که برای تکمیل روند صلح و ایجاد یک دولت متوازن، فراگیر و پاسخگو، گفتگوی عملی و نتیجهمحور را با نمایندگان گروههای قومی و سیاسی آغاز کند.
اکنون که یک سال از طرح این مطالبات در پنجمین نشست مسکو میگذرد، هیچ تغییری در رویکرد سیاسی طالبان نسبت به تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان و رعایت حقوق اقوام و مذاهب این کشور مشاهده نمیشود.
مطالبات کشورهای منطقه در ششمین نشست فرمت مسکو
فرمت مسکو یک مکانیسم سیاسی منطقهای است که برای تاثیر گذاری بر نحوۀ شکلگیری آیندۀ سیاسی افغانستان، همکاری و تلاش میکند. با این نگاه، دو نکته را راجع به کارکرد و ارادۀ فرمت مسکو باید در نظر گرفت. نخست اینکه، منافع ملی هریک از اعضای فرمت مسکو بر منافع دیگران و از جمله افغانستان اولویت دارد. دوم اینکه، تحولات بینالملل و رقابتهای کلان در سطح منطقه و جهان بر رویکرد و اولویتهای فرمت مسکو در قبال افغانستان تأثیر دارد.
احتمالاً با در نظرگرفتن همین دو نکته است که مطالبات و لحن بیانیههای پایانی نشستهای فرمت مسکو، متفاوت به نظر میرسد. از این رو، تأکیدها و ادبیات بیانیۀ پایانی ششمین نشست فرمت مسکو در برخی موارد قابل تأمل است.
در اعلامیۀ پایانی نشست فرمت مسکو، همزمان با اینکه بر ادغام طالبان در روندهای منطقهای، تداوم تعامل با این گروه، ارسال کمکهای بشردوستانه به افغانستان و همکاری با طالبان در پروژههای اقتصادی و تجاری تأکید شده است، از حضور گروههای تروریستی در افغانستان نیز ابراز نگرانی شده است.
آنچه که لحن و بیان ششمین نشست فرمت مسکو را با گذشته متمایز میکند این است که در این دور از نشست، به صورت واضح از حضور گروههای تروریستی در خاک افغانستان انتقاد شده و وجود این گروهها، با ابعاد دهشت افکنی و تجزیه طلبی، بهعنوان یک خطر بالقوه برای نظم و ثبات کشورهای منطقه مطرح شده است. در این اعلامیه آمده است که حضور گروههای تروریستی و جدایی طلب در افغانستان، همچنان تهدیدی جدی برای امنیت جهان و منطقه است.
در این اعلامیه از حکومت طالبان خواسته شده است که اقدامهای «قابل مشاهده» و «قابل راستیآزمایی» را در راستای مبارزه با تروریسم انجام دهد. اعضای این نشست، همچنین از حکومت طالبان خواستهاند که در انهدام و از بین بردن گروههای تروریستی در افغانستان «بالسویه» و«بدون تبعیض» عمل و از استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای همسایه، جلوگیری کند. به نظر میرسد که کشورهای منطقه، مبارزۀ حکومت طالبان را با گروه داعش، صادقانه میپندارند ولی در نوع برخورد حکومت طالبان با دیگر گروههای افراطی و جدایی طلب منطقه در خاک افغانستان، شک و تردید جدی دارند.
با وجود این، سرپرست وزارت خارجۀ حکومت طالبان در سخنرانی خود در نشست فرمت مسکو، حضور تروریستها در افغانستان و استفاده از خاک این کشور علیه کشورهای همسایه را رد کرد. امیرخان متقی، اعلام کرد که دادههای استخباراتی آنان نشان میدهد که داعش در بیرون از مرزهای افغانستان مراکز آموزشی ایجاد کرده و عاملان حملات سه سال اخیر تحت نام داعش در افغانستان نیز شهروندان خارجی بودهاند. مقامهای حکومت طالبان در برخی گفتگوهای رسمی خود، مستقیماً دولت پاکستان را به میزبانی، آموزش و تجهیز گروه داعش خراسان، با هدف ضربه زدن به حکومت طالبان متهم میکنند.
نکتۀ معناداری که در اعلامیۀ پایانی این نشست فرمت مسکو مطرح شد، احتمال استقرار زیرساختهای نظامی کشورهای سوم در افغانستان است. شرکتکنندگان در این نشست این امر را «غیرقابل قبول» خواندهاند و گفتهاند که این امر به نفع صلح و ثبات منطقه نیست. با آنکه در بیانیۀ پایانی این نشست از نوع این تأسیسات نظامی و کشور یا کشورهای عامل، به طور واضح سخنی به میان نیامده است ولی در نشست اصلی و پشت درهای بسته، حتما به طور واضح در این مورد سخن گفته شده است.
اعضای نشست فرمت مسکو همچنین از آمریکا و کشورهای غربی خواستهاند که مسئولیت بحران کنونی در افغانستان را به عهده گیرند و مسئولیتهای خود را در راستای بهبود اقتصاد و آیندۀ این کشور انجام بدهند.
نقش و میزان تاثیر فرمت مسکو دربارۀ افغانستان
بدون توجه به کارکرد فرمت مسکو، اگر شکلگیری و هدف این ساختار منطقهای را معناشناسی کنیم، نقش و تاثیر نشست فرمت مسکو همچنان قابل تأمل و دارای پتانسیلهایی است. از دیر باز تحولات افغانستان از شکل مسئلۀ داخلی افغانستان فراتر رفته و بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی وارد این بازی شدهاند. در این میان نحوۀ حضور غرب در افغانستان و شکل خروج آن از این کشور و مواجهۀ فعلی غرب با تحولات افغانستان، محیط بینالملل را نسبت به قضایای افغانستان کاملا دو قطبی کرده است. بدون شک اکنون افغانستان در برابر دو الگوی متفاوت؛ نظم منطقهای و نظم غربی، قرار گرفته است. چگونگی بازیگری طالبان و ورود و یا ادغام افغانستان تحت حاکمیت طالبان به هریک از این دو الگو، قطعاً بر تحولات کلان منطقه، دارای تأثیرات متعدد امنیتی و اقتصادی است.
با این نگاه، فرمت مسکو در شرایط موجود، ماهیت، نقش و کارکرد کنترل کننده و حتی بازدارنده را دارد. با این برداشت، پیشبینی میشود که حتی بدون پاسخگویی روشن حکومت طالبان به مطالبات فرمت مسکو، این ساختار منطقهای با ارادۀ محکمتر از گذشته دوام خواهد یافت.
سخن پایانی
افغانستان به تنهایی برای دو قطب رقیب - منطقه و غرب- دارای اهمیت نیست. اهمیت افغانستان با توجه به نقش آن در بازیهای ژئوپلیتیک، قابل درک و محسوس است. با این نگاه، سرنوشت آیندۀ افغانستان از دل تحولات و بازیهای کلان منطقه و غرب بیرون میآید و در این بستر شکل میگیرد. اکنون که بار دیگر مانند دورۀ جنگ سرد، رقابتهای شرق و غرب هر روز شدیدتر میشود، بایسته آن است که حکومت طالبان منتظر اوج گرفتن بازی میان رقبای بزرگ منطقه و غرب نماند. منافع ملی افغانستان ایجاب میکند که حکومت طالبان با طرح یک استراتژی روشن، به سوی نظم منطقهای حرکت کرده و از پتانسیلهای موجود منطقه برای استحکام نظم موجود در افغانستان استفاده کند.
درسهای آموزنده از دو دهه تحولات افغانستان نیز نشان میدهد که بافت و ماهیت اجتماعی و فرهنگی افغانستان نیز آمادۀ پذیرش الگوی نظم غربی نیست و سازگار با این الگو هم به نظر نمیرسد.
انتهای مطلب/
*کارشناس مسائل افغانستان