کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

پارادیپلماسی در روابط ایران - افغانستان

نقش «پارادیپلماسی» در تعمیق هم‌گرایی ایران و افغانستان

7 آبان 1403 ساعت 8:29

نقش پارا دیپلماسی بین ایران و افغانستان بسیار تعیین کننده در ارتباط 2 کشور است. هر 2 کشور می‌توانند با توانمندسازی بازیگران پارادیپلماتیک، منافع ملی خود را تامین کنند. پارادیپلماسی همیشه یک عامل مهم برای آینده‌ای به هم پیوسته‌تر و تعامل‌گراتر برای هر دو ملت بوده است.


مطالعات شرق/

مریم خالقی‌نژاد*

مقدمه
تلاش غرب برای ایجاد تفرقه بین ملت‌های ایران و افغانستان در زمینه‌های مختلف تاریخی، مستند شده است. قدرت‌های غربی در طول تاریخ، استراتژی‌هایی را با هدف بی‌ثبات کردن منطقه برای منافع ژئوپلیتیکی خود دنبال کرده‌اند. این امر اغلب به تنش بین جمعیت این دو کشور همسایه منجر شده است. یکی از نمونه‌های مهم چنین تلاش‌هایی به دوران جنگ سرد، زمانی که ایالات متحده و متحدانش به دنبال مقابله با نفوذ شوروی در منطقه بودند، بازمی‌گردد. همچنین رقابت استراتژیک بین امپراتوری بریتانیا و روسیه تزاری در طول قرن نوزدهم می‌تواند به عنوان نمونۀ دیگری از این تلاش‌ها ذکر شود.

هر دو قدرت مذکور به عنوان بخشی از جاه‌طلبی‌های امپراتوری خود به دنبال اعمال نفوذ و کنترل بر کشورهای منطقه، از جمله ایران و افغانستان بودند. این رقابت به مداخلات، دستکاری‌ها و درگیری‌های نیابتی انجامید که تنش‌ها و شکاف‌های موجود در میان مردم محلی را تشدید کرد. این امر اغلب شامل حمایت از برخی جناح‌ها و گروه‌های سیاسی در افغانستان و ایران بود که با منافع غرب همسو می‌شدند و در نتیجه، اختلاف‌های موجود بین مردم این کشورها را تشدید می‌کرد. علاوه بر این پس از جنگ سرد، منافع اقتصادی و منابع نیز در تداوم شکاف بین ایران و افغانستان نقش داشته است. به مرور زمان و با فراهم شدن مقدمات ورود و دخالت کشورها به منطقه، به‌خصوص افغانستان، مداخلات و سیاست‌های قدرت‌های غربی به تنش بین ایران و افغانستان کمک کرده است. به عنوان مثال، تهاجم ایالات متحده به افغانستان در سال 2001 و حضور نظامی مستمر آن در منطقه، پیامدهایی برای کشورهای همسایه مانند ایران داشته است.

به طور مشابه، تلاش‌ها برای مهار نفوذ ایران در منطقه، اغلب شامل حمایت از بازیگرانی بوده است که روابط بین ایران و افغانستان را بیشتر بی‌ثبات می‌کنند. در مجموع، اقدام‌های تاریخی و معاصر قدرت‌های غربی در منطقه، برای تامین منافع ژئوپلیتیکی خود، نقش بسزایی در ایجاد و تداوم شکاف بین مردم ایران و افغانستان داشته است. شناسایی عوامل پیچیدۀ تاریخی و ژئوپلیتیکی در هنگام ارزیابی تلاش‌های غرب برای ایجاد تفرقه بین مردم ایران و افغانستان بسیار مهم است. تکیه بر اطلاعات نادرست و روایات تحریف شده می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند و مانع تلاش‌ها برای ارتقای درک متقابل و همکاری بین این کشورهای همسایه شود. عیان است که در یکی دو سال اخیر، غرب در تلاش برای ایجاد تنفر از ایران در افغانستان و هراس از افغانستان در ایران است. علی‌رغم تلاش­ برخی کشورهای بیگانه آنچه مهم است این است که هر دو کشور بر این امر آگاه هستند که تاریخ و تمدن ایران و افغانستان از هم جداشدنی نیستند و تلاش­‌های خارجی نتوانسته و نمی‌­تواند مانع ارتباطات ملت‌ها و کاهش اشتراک‌های فرهنگی و تمدنی شود. به همین جهت تاکید داریم که با استفاده از این اشتراکات و ظرفیت­‌های پارادیپلماسی میان دو ملت می‌توان دریچۀ جدیدی از روابط را تعریف کرده و به مقابله با این امر پرداخت.

معنا و کارکرد «پارادیپلماسی/دیپلماسی موازی»
با عطف به اینکه امروزه مناسب است دولت‌­ها در پیشبرد و تعمیق سیاست خارجی خود از روش‌­های نوین دیپلماسی جهت تقویت روابط استفاده ­کنند، لازم است که دولت‌های ایران و افغانستان نیز از روش‌­های جدید دیپلماسی از جمله دیپلماسی عمومی و به‌ویژه «پارادیپلماسی» برای تعمیق روابط و خنثی‌سازی تلاش غرب بهره گیرند. «پارادیپلماسی» یا فعالیت‌های دیپلماتیک نهادهای زیرملی و محلی مانند استان‌ها یا واحدهای فرهنگی و اقتصادی غیردولتی و...، نقش مهمی در تقویت روابط بین کشورها ایفا می‌کند.
پارادیپلماسی به فعالیت­‌هایی اطلاق می‌­شود که توسط نهادهای فروملی و فراملی مانند، نهادها و سازمان‌های مدنی، موسسات خصوصی، استان­‌ها یا شهرها انجام می­‌شود تا مستقل از دولت مرکزی خود در راستای منافع ملی در روابط بین‌المللی و دیپلماسی شرکت کنند. این نهادها اهداف خود را در مسیر منافع ملی و بین‌المللی دنبال می‌­کنند و با همتایان خود و دولت­‌های خارجی و سازمان­‌های بین‌المللی ارتباط برقرار می­‌کنند و در مجامع و رویدادهای جهانی شرکت می­‌کنند.

ظهور پارادیپلماسی را می‌­توان به روندهای جهانی شدن و تمرکززدایی در بازیگران در حوزۀ سیاست و سیاست خارجی نسبت داد که به کنشگران غیردولتی و خُرد قدرت داده است تا به موضوع‌هایی بپردازند که مستقیماً بر سرزمین­‌ها و جمعیت آنها تأثیر می­‌گذارد. از طریق پارادیپلماسی، نهادهای داخلی می‌­توانند منافع خود را ارتقا دهند، سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کنند، تبادل فرهنگی را تقویت کنند و به چالش­‌های ملی و فراملی مانند تغییرات آب و هوا، مهاجرت و تهدیدات امنیتی رسیدگی کنند.

به طور کلی، پارادیپلماسی نشان‌دهندۀ تغییر به سمت یک چشم‌انداز دیپلماتیک پیچیده‌تر و چندلایه است، جایی که بازیگران داخلی نقش مهمی را در امور جهانی ایفا می‌کنند و بُعد جدیدی به دیپلماسی سنتی افزوده می‌شود و تنوع بازیگران، علایق و دیدگاه‌هایی را که به شکل‌دهی روابط بین‌المللی کمک می‌کنند، برجسته می‌کند تا دولت­‌ها از این ظرفیت استفاده کرده و با کمک کنشگران غیردولتی برخی موانع را در مسیر تحقق اهداف ملی و بین‌المللی کاهش دهند و سرانجام بر قدرت ملی کشور خود بیفزایند. 
 
ظرفیت‌های پارادیپلماسی ایران- افغانستان
در مورد ایران و افغانستان، پارادیپلماسی می‌­تواند به عنوان مجرایی برای تقویت مبادلات فرهنگی، ارتقای همکاری‌های اقتصادی و درک متقابل عمل کند. پارادیپلماسی با اجازه دادن به مناطق داخلی و کنشگران داخلی این کشورها برای مشارکت مستقیم در گفتگو و همکاری، می‌تواند مکمل تلاش‌ دولت‌های ملی در ایجاد پل‌ها و تعمیق روابط بین ایران و افغانستان باشد.

ایران و افغانستان میراث فرهنگی غنی مشترکی دارند که می‌تواند از طریق پارادیپلماسی غنی‌تر شود. هر دو ملت دارای تاریخ طولانی از سنت‌های هنری، ادبیات، موسیقی و آداب و رسومی هستند که ریشه‌های فرهنگی مشترک آنها را منعکس می‌کند. پارادیپلماسی با تشویق مبادلات فرهنگی بین کنشگران پارادیپلماتیک کشورهای ایران و افغانستان می‌تواند به نمایش و حفظ این اشتراک‌ها کمک کند و حس وحدت و سربلندی را در میان مردم دو کشور تقویت کند. علاوه بر این، پارادیپلماسی می‌تواند بستری برای تبادلات مردمی، دیپلماسی فرهنگی و ابتکارهای مردمی باشد که قادر است به تلاش‌های صلح‌سازی و کاهش تنش و مناقشه بین ایران و افغانستان کمک کند. با تعامل با نهادهای داخلی، هر دو کشور می‌توانند از تنوع و خلاقیت مناطق خود برای یافتن راه‌حل‌های نوآورانه برای چالش‌های مشترک بهره ببرند و برای مقابله با تلاش بیگانگان در جهت تفرقه‌افکنی بین دو ملت و دو کشور اقدام کنند. در محور فرهنگی، ایران و افغانستان می‌توانند با ترویج برنامه‌های تبادل فرهنگی مانند نمایشگاه‌های هنری، جشنواره‌های موسیقی و همکاری‌های دانشگاهی، ظرفیت‌های پارادیپلماتیک خود را افزایش دهند. با نمایش میراث فرهنگی یکدیگر و تقویت درک متقابل، هر دو کشور می‌­توانند پیوندهای خود را تقویت کرده و با احیای اشتراک‌ها روابط مستحکم‌­تری را بین ملت­‌ها ایجاد کنند.

از نظر اقتصادی نیز ایران و افغانستان شباهت‌های قابل توجهی دارند که می‌توان از طریق پارادیپلماسی از آنها استفاده کرد. هر دو کشور در بخش‌هایی مانند کشاورزی، انرژی و توسعه زیرساخت‌ها، دارای پتانسیل‌های بکر هستند. با تسهیل همکاری‌های اقتصادی و توافق‌های تجاری در سطح زیرملی، پارادیپلماسی می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای رشد و توسعه در مناطق سراسر ایران و افغانستان ایجاد کند و در نهایت به نفع مردم و تقویت روابط کلی هر دو کشور و ملت باشد. برای مثال، استان‌ها یا مناطق مرزی در هر دو کشور می‌توانند در پروژه‌های زیرساختی فرامرزی، موافقت‌نامه‌های تجاری یا مبادلات فرهنگی که پتانسیل تقویت روابط بین دو کشور را دارند، همکاری کنند. این ابتکارها می‌تواند به تقویت درک متقابل، ایجاد اعتماد و ارتقای توسعه اقتصادی در هر دو کشور کمک کند. هر دو کشور با استفاده از قدرت‌ها و منابع اقتصادی خود می‌توانند از توسعه اقتصادی یکدیگر حمایت کرده و رشد پایداری را در بخش‌های کلیدی مانند کشاورزی، انرژی و زیرساخت‌ها ایجاد کنند. در کل در جهت تقویت روابط میان دو ملت و کشور ایران و افغانستان هر دو کشور دارای ظرفیت­‌های پارادیپلماتیک مناسبی هستند.

پارادیپلماسی با اجازه دادن به مناطق داخل ایران و افغانستان برای مشارکت در ابتکارهای دیپلماتیک، کانال‌های ارتباطی و همکاری جدیدی را می‌گشاید که می‌تواند مکمل تلاش‌های دولت‌های ملی باشد. این امر می‌تواند به ویژه در مورد ایران و افغانستان مفید باشد، جایی که پویایی‌های منطقه‌ای و منافع محلی ممکن است با منافع در سطح ملی متفاوت باشد. در مجموع، پارادیپلماسی این پتانسیل را دارد که از طریق تقویت همکاری، تفاهم و تامین منافع متقابل در سطح منطقه، ابزاری قدرتمند در تقویت روابط ایران و افغانستان باشد. هر دو کشور می‌توانند از طریق ابتکارهایی که همکاری و گفت‌وگو بین استان‌ها، سازمان‌های مردم نهاد یا سایر کنشگران پارادیپلماتیک را ارتقا می‌دهد، روابط قوی‌تری ایجاد کنند و در جهت اهداف مشترک به نفع مردم خود و افزایش قدرت ملی خویش تلاش کنند.

توصیه‌های سیاستگذاری
با توجه به آنچه در رابطه با ماهیت، ابعاد و نتایج پارادیپلماسی بیان شد، برخی از توصیه‌های مهم مبتنی بر پارادیپلماسی وجود دارند که سیاستگذاران دو کشور می‌توانند در راهبردها و تصمیمات کلان به آن توجه جدی داشته باشند:
1- ایجاد مشارکت‌­های اقتصادی:
- تشويق نهادهاي خصوصی در ايران و افغانستان به مشاركت در همكاري­‌هاي تجاري و سرمايه‌گذاري براي تقويت رشد اقتصادي. این امر می‌­تواند شامل ایجاد سرمایه‌گذاری­‌های مشترک، تسهیل تجارت مرزی و توسعه و ارتقای مناطق اقتصادی باشد.
2- تقویت روابط فرهنگی و آموزشی:
- تشویق مبادلات بین استان‌ها/دولت‌ها (بخصوص استان­‌های مرزی) در هر دو کشور برای ارتقای درک فرهنگی و ارتقای ارتباطات مردم با مردم. این امر می‌تواند شامل سازماندهی رویدادهای فرهنگی، تبادل دانشجو و همکاری بین دانشگاه­‌ها و مؤسسات تحقیقاتی باشد.
3- تقویت همکاری­‌های امنیتی:
- تسهیل هماهنگی بین نیروهای امنیتی منطقه‌ای و مقام‌های محلی برای رسیدگی به چالش‌های امنیتی مشترک، مانند تلاش‌های ضد تروریسم، امنیت مرزی و اشتراک اطلاعات.
4- بهبود توسعه زیرساخت­‌ها:
- همکاری در پروژه‌های زیربنایی در مناطق مرزی به منظور بهبود ارتباطات و تسهیل تجارت و جابجایی کالا و مردم. این می‌تواند شامل ساخت یا بهبود جاده‌ها، پل‌ها و تأسیسات گذرگاه‌های مرزی از طریق مراکز خصوصی باشد.
5-  حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار:
- ترویج ابتکارهای مشترک برای رسیدگی به چالش‌­های زیست محیطی، مانند کمبود آب، جنگل‌زدایی و تغییرات آب و هوایی. این می­‌تواند شامل به اشتراک‌گذاری بهترین شیوه‌­ها، انجام تحقیقات مشترک و اجرای پروژه­‌های توسعۀ پایدار از طریق کنشگران غیردولتی نیز باشد.
6- تسهیل همکاری­‌های فرامرزی:
- تشویق به ایجاد مشارکت‌­های فرامرزی بین استان­‌ها/ شهرها/ موسسات و... برای رسیدگی به مسائل مشترک و ارتقای یکپارچگی منطقه‌­ای. این فعالیت می‌­تواند شامل ایجاد کمیته­‌های مشترک، اشتراک منابع و هماهنگی سیاست­‌ها باشد.

راهکارها و برنامه‌های اجرایی
در راستای پیشبرد و تحقق سیاست‌های پیشنهادی مذکور، برنامه‌های اجرایی ذیل، مهم به نظر می‌رسند:
1-  ایجاد یک بستر مشترک برای گفتگو:
ایجاد یک «انجمن» برای نهادهای فروملی و فراملی از ایران و افغانستان برای بحث در مورد موضوع‌های مورد علاقه و شناسایی زمینه­‌های همکاری.
2- ارائۀ حمایت مالی و فنی:
ارائۀ کمک­‌های مالی و فنی و ارائۀ تسهیلات برای حمایت از ابتکارها و پروژه­‌های پارادیپلماتیک که هم‌گرایی بین دو کشور را ترویج می­‌کند.
3- ارتقای آگاهی عمومی:
راه‌اندازی پویش‌های آگاهی‌بخشی برای آگاه کردن مردم دو کشور بویژه ساکنین مناطق مرزی در مورد مزایای پارادیپلماسی و تأثیر بالقوۀ آن بر زندگی روزمره.
4- ایجاد مشارکت با سازمان­‌های بین‌المللی:
همکاری با سازمان‌های بین‌المللی، مانند سازمان ملل متحد و نهادهای منطقه‌ای، به منظور استفاده از تخصص و منابع آنها در ارتقای ابتکارهای پارادیپلماتیک.
5- نظارت و ارزیابی:
- ایجاد سازوکارهایی برای نظارت بر پیشرفت تلاش‌­های پارادیپلماتیک و ارزیابی اثربخشی آنها در تعمیق هم‌گرایی ایران و افغانستان.
به نظر می­‌رسد با اجرای این راهکارها و پیشنهادها، «پارادیپلماسی» می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در افزایش هم‌گرایی ایران و افغانستان در سطح ملی، تقویت روابط نزدیک‌تر و ایجاد منطقه‌ای یکپارچه‌تر و شکوفاتر داشته باشد.

نتیجه‌گیری
حاصل آنچه در بالا آمده است این است که «پارادیپلماسی» نقش تعیین کننده­‌ای در تقویت هم‌گرایی بین ایران و افغانستان خواهد داشت. این شکل از دیپلماسی که شامل نهادهای فروملی درگیر در روابط بین‌الملل می‌شود، به هر دو کشور اجازه می­‌دهد تا روابط قوی‌تری را در سطح منطقه تقویت کنند. استان­‌ها و مناطق داخل ایران و افغانستان از طریق پارادیپلماسی می­‌توانند با دور زدن مجاری سنتی دیپلماتیک و تسهیل همکاری در سطوح مختلف با یکدیگر روابط مستقیم برقرار کنند.

علاوه بر این، هم افزایی ایجاد شده توسط پارادیپلماسی، ایران و افغانستان را قادر خواهد ساخت تا به چالش­‌ها و فرصت­‌های مشترک به طور موثرتری رسیدگی کنند. با توانمندسازی بازیگران پارادیپلماتیک برای مشارکت در ابتکارات فرامرزی، هر دو کشور می‌­توانند از نقاط قوت و دارایی‌­های مربوطه خود برای منافع متقابل استفاده کنند. این امر منجر به افزایش همکاری‌های اقتصادی، تبادلات فرهنگی و حتی تلاش‌های مشترک برای رسیدگی به نگرانی‌های امنیتی و در نهایت تعمیق همگرایی بین دو ملت می‌­شود.

کلام آخر آنکه نمی‌­توان نقش پارادیپلماسی را در روابط ایران و افغانستان دست کم گرفت. در حالی که هر دو کشور به حرکت در پویایی‌های پیچیدۀ ژئوپلیتیکی و چالش‌های منطقه‌ای ادامه می‌دهند، توانایی نهادهای زیرملی برای مشارکت در دیپلماسی، راه منحصر به فردی برای همکاری و تعمیق این همکاری ارائه می‌دهد. با حرکت رو به جلو، واضح است که پارادیپلماسی یک مولفۀ کلیدی در تقویت هم‌گرایی ایران و افغانستان باقی خواهد ماند و راه را برای آینده­ای به هم پیوسته‌­تر و تعامل‌گراتر برای هر دو ملت هموار می­‌کند.
انتهای مطلب/

*دکتری علوم سیاسی و پژوهشگر حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی
 


کد مطلب: 3842

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3842/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir