کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آلمان در آسیای مرکزی به دنبال چیست؟

تحلیلی بر نتایج سفر صدراعظم آلمان به آسیای مرکزی

15 مهر 1403 ساعت 11:46

سفر شولتز به آسیای مرکزی نشان‌دهندۀ تقویت استراتژیک سیاست خارجی آلمان با تمرکز بر همکاری‌های اقتصادی، انتقال انرژی و راه‌حل‌های عملی برای مشکلات مهاجرت است. آلمان ضمن تعامل با قزاقستان و ازبکستان به دنبال گسترش نفوذ خود، تأمین منافع اقتصادی و تقویت ثبات در این منطقه است.


مطالعات شرق/

«الدانیز حسین‌اف»؛ کارشناس قزاق مسائل آسیای مرکزی و محقق مرکز مطالعات اوراسیا در دانشگاه ابن خلدون استانبول
 
پیش از هر چیز باید گفت که آلمان بازیگر جدیدی در آسیای مرکزی نیست، اما با وجود این، هنوز چندان روشن نیست که این کشور و کشورهای آسیای مرکزی در چارچوب برگزاری اجلاس‌هایی در قالب «آسیای مرکزی + آلمان» به چه چیزی می‌خواهند دست پیدا کنند.
«اولاف شولتز» صدراعظم آلمان در پایان سخنرانی خود در دومین اجلاس سران «5+1» آلمان و آسیای مرکزی پرسش‌هایی را از این دست مطرح کرد: برای روابط ما چه پتانسیل جدیدی سراغ دارید؟ در چه زمینه‌هایی باید همکاری‌های‌مان را عمیق‌تر کنیم؟ آلمان کجا می‌تواند نقش فعال‌تری داشته باشد؟
 اما سخنرانی شولتز در قیاس با صحبت‌های رهبران کشورهای آسیای مرکزی متفاوت‌تر بود. حرف‌های صدراعظم آلمان ماهیت کلی‌تری داشتند و بر ارتباط‌های تاریخی، ارزش‌های مشترک و دعوت به گفت‌وگو متمرکز بودند. همچنین لحن سخنان وی بیشتر خصوصی و دیپلماتیک به نظر می‌رسید که به‌نحوی قدرشناسی‌اش را می‌رساند.
در مقایسه با وی، سخنرانی «سردار بردی‌محمداف» رئیس‌جمهور ترکمنستان ساختارمندتر، مشخص‌تر و حاوی پیشنهادها و تمرکز بر زمینه‌های اولویت‌دار بود. به عبارت دیگر، شیوه و سبک بیان بردی‌محمداف رسمی بود و بر اهداف استراتژیک و زمینه‌های مشخص ‌همکاری‌ها تأکید داشت.
می‌توان گفت سفر دوره‌ای شولتز به آسیای مرکزی که بازدید از ازبکستان و قزاقستان را در بر می‌گرفت، قصد آلمان نسبت به گسترش حضور اقتصادی در منطقه و هم‌زمان کمک به حل و فصل مسائل داخلی مانند انتقال انرژی و مهاجرت را برجسته می‌کرد. در این مطلب سعی می‌شود پیامدهای این سفر و تأثیر بالقوۀ حضور آلمان بر چشم‌انداز اقتصادی آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گیرد.
 
همکاری‌های اقتصادی و نوآوری تکنولوژیک
صدراعظم آلمان در جریان سفر خود به قزاقستان با «قاسم‌ژومارت توکایف» رئیس‌جمهور این کشور مذاکرات مفصلی انجام داد. توکایف، آلمان را به عنوان یکی از پیشگامان جهانی در عرصۀ اقتصاد و نوآوری تکنولوژیک ستود و بر علاقۀ شدید کشورش نسبت به استفاده از تجربیات آلمان به‌منظور ارتقای پتانسیل صنعتی قزاقستان تأکید کرد. وی به اهدافی مانند تشویق «بومی‌سازی تولید محصولات با ارزش‌افزودۀ بالا» اشاره کرد که به نحوی نشان‌دهندۀ انتقال از وضعیت وابستگی به صادرات مواد خام به وضعیت ایجاد پایگاه صنعتی متنوع‌ و پیچیده‌تر است.
عرصه‌هایی که برای همکاری‌های بالقوه بین قزاقستان و آلمان مشخص شدند، امور مالی، کشاورزی، لجستیک، ترانزیت و فناوری اطلاعات هستند که برای تنوع بخشیدن به اقتصاد قزاقستان از اهمیت کلیدی برخوردارند.
مهارت‌های فناوری و تجربیات آلمان در این زمینه‌ها می‌تواند باعث تحریک پیشرفت‌های قابل‌توجهی در قزاقستان شود. برای آلمان، این مشارکت می‌تواند فرصت‌هایی را جهت سرمایه‌گذاری روی بازارهای نوظهور منطقه باز ‌کند که با استراتژی گسترده‌تر «برلین» برای حفظ منافع اقتصادی هم‌زمان با کمک به توسعۀ پایدار نیز سازگار است.
علاوه بر آن، طرف‌ها همواره در تلاشند تا در همکاری‌های خود یک رویکرد چندجانبه را اعمال کنند. این بدان معنی است که شروع هر پروژه‌ای تحقق برنامه‌های (پروژه‌های) آموزشی را نیز به همراه دارد. به عنوان مثال آلمان با همکاری یک شرکت سوئدی می‌خواهد تولید هیدروژن سبز را در استان «مانگیستائو» قزاقستان راه‌اندازی کند. برای این کار ایجاد دانشگاه مشترک مهندسی پایدار در قزاقستان در نظر گرفته شده است تا در آن کارمندان بالقوه آموزش ببینند. همچنین طرف‌ها در حال بررسی مشارکت یک شرکت آلمانی در زمینۀ استخراج لیتیوم در استان «قزاقستان شرقی» بوده و برای این منظور نیز ایجاد یک مرکز آموزشی مشترک پیش‌بینی شده است.
 
ابتکارها در زمینۀ انرژی سبز و سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های تجدید‌پذیر
توسعۀ برنامه‌های انرژی سبز در آسیای مرکزی یکی از عناصر کلیدی در گفت‌وگوهای صدراعظم آلمان در منطقه بود. توکایف به‌طور خاص به اقدام سه‌جانبۀ آذربایجان، قزاقستان و ازبکستان برای ایجاد نیروگاه‌های خورشیدی و بادی با هدف صادرات برق به اتحادیۀ اروپا اشاره کرد. وی ضمن تأکید بر تعهد منطقه نسبت به انرژی‌های تجدیدپذیر و نقش بالقوۀ آن در امنیت انرژی اروپا، از شرکای آلمانی دعوت کرد تا در این «پروژۀ استراتژیک» حضور پیدا کنند.
مشارکت آلمان در این پروژه، متناسب با اهداف جاه‌طلبانۀ آن در زمینۀ اقلیمی و گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر است. آلمان با سرمایه‌گذاری در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر آسیای مرکزی می‌تواند به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای جهانی و همچنین به تأمین منابع انرژی جایگزین کمک کند. سرمایه‌گذاری و انتقال فناوری‌های آلمان می‌تواند به تسریع توسعۀ زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر و همچنین رشد اقتصادی و پایداری محیط‌‌‌زیست کشورهای آسیای مرکزی کمک کند.
 
توافق‌های مهاجرتی و پویایی بازار کار
در ازبکستان، «شوکت میرضیایف» رئیس‌جمهور این کشور و صدراعظم آلمان در مورد مهاجرت و نیاز به نیروی کار به توافق رسیدند. بسیاری از رسانه‌ها اطلاعاتی منتشر کردند که گویا ازبکستان در ازای توافق در مورد مهاجران کاری خود، موضوع انتقال آن عده از شهروندان افغانستانی را که در آلمان مرتکب جنایات جدی شده‌اند، به کشورشان متقبل شده است. هنوز روشن نیست که در واقع این توافق نهایی شده است یا خیر، زیرا ازبکستان و آلمان بیش از یک سال است که در این زمینه مذاکرات انجام می‌دهند و در حال حاضر نیز انعقاد سند مربوطه توسط منابع رسمی دو کشور نه تأیید شده است و نه تکذیب. ضمنا مذاکرات مشابهی بین قرقیزستان و آلمان نیز در حال انجام است.
برای ازبکستان، چنین سندی در راستای حمایت از تلاش‌های میرضیایف برای سازماندهی مجدد بازار کار و انتقال اقتصاد به فاز تولید کالاهای نهایی خواهد بود. ازبکستان ضمن صادرات نیروی کار متخصص، هم‌زمان به بهبود پتانسیل نیروی کار خود نیز دست خواهد یافت و روابط اقتصادی خود با آلمان را نیز تقویت خواهد کرد. این توافق همچنین ازبکستان را به عنوان یک عامل بین‌المللیِ مسئول و آماده برای همکاری‌ها در مورد مسائل پیچیده معرفی خواهد کرد.
 
منافع استراتژیک و نفوذ منطقه‌ای
افزایش مشارکت آلمان در آسیای مرکزی به معنای حرکت استراتژیک برای گسترش نفوذ در منطقه‌ای است که به‌طور سنتی تحت نفوذ روسیه و چین قرار دارد. آلمان ضمن مشارکت اقتصادی و سرمایه‌گذاری در بخش‌های حیاتی در آسیای مرکزی، خود را به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در شکل‌دهی به آیندۀ این منطقه معرفی می‌کند.
تمرکز بر پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر در راستای اهداف گسترده‌تر اتحادیۀ اروپا برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی و کاهش وابستگی به گاز روسیه است، موضوعی که در متن شدت گرفتن تنش‌های اخیر ژئوپلیتیکی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار شده است. پتانسیل عظیم آسیای مرکزی در زمینۀ انرژی خورشیدی و بادی، برای اروپا فرصت‌هایی را برای دستیابی به منابع انرژی جایگزین فراهم می‌کند.
علاوه بر آن، مشارکت آلمان در زمینه‌های فناوری و اقتصادی برای کشورهای آسیای مرکزی نقش جایگزینی در برابر سایر سرمایه‌گذاری‌ها خواهد داشت. رویکرد آلمان که بر انتقال فناوری‌ها و توسعۀ پایدار تأکید دارد، ممکن است برای کشورهایی که به دنبال مشارکت متوازن هستند، جذاب‌تر باشد.
 
چالش‌ها و ملاحظات
با وجود چشم‌اندازهای امیدوارکننده، تعمیق روابط آلمان با آسیای مرکزی بدون چالش هم نخواهد بود. وضعیت پیچیدۀ سیاسی، استانداردهای متفاوت حکمرانی و بی‌ثباتی بالقوه در آسیای مرکزی بدون تردید خطرهایی را برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت ایجاد می‌کند. این در حالی است که برای مشارکت پایدار  اروپایی‌ها و از جمله آلمان موضوع تضمین شفافیت، مبارزه با فساد مالی و رعایت حقوق بشر ضروری دانسته می‌شود.
تعامل با ازبکستان و قزاقستان مستلزم در نظر گرفتن سیاست‌های داخلی و جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای آنهاست. البته هر دو کشور در حال اجرای اصلاحات هستند. بنابراین آلمان باید بین تحقق ارزش‌های دموکراسی و حقوق بشری خود و احترام به حق حاکمیت و واقعیت‌های سیاسی شرکای خویش تعادل برقرار کند.
 
پیامدهای داخلی برای آلمان
در سطح داخلی، این توافق‌های بین‌المللی که حاکی از حرکت در راستای مسائل مهم است، منافعی برای دولت شولتز دارد. ترسیم راه‌حل‌های مشکلات مهاجرت با روحیات جامعۀ آلمان سازگار است و همچنین پاسخی به چالش‌هایی است که توسط مخالفان سیاسی شولتز مطرح می‌شوند. استخدام کارگران متخصص ازبکستانی نیز به رفع مشکل کمبود نیروی کار کمک و از رشد اقتصادی آلمان حمایت خواهد کرد.
با این حال بحث مدیریت مهاجرت همچنان مسئلۀ حساسی خواهد بود. در نهایت، اثربخشی این توافق‌ها در مدیریت جریان‌های مهاجرت و تأثیر آن روی افکار عمومی، بر سیاست داخلی آلمان تأثیر خواهد گذاشت و شفافیت و ارتباطات با جامعه (افکار عمومی) برای درک و حمایت از این ابتکارهای بین‌المللی حیاتی خواهد بود.
 
نتیجهگیری
سفر شولتز به آسیای مرکزی نشان‌دهندۀ تقویت استراتژیک سیاست خارجی آلمان با تمرکز بر همکاری‌های اقتصادی، انتقال انرژی و راه‌حل‌های عملی برای مشکلات مهاجرت است. آلمان ضمن تعامل با قزاقستان و ازبکستان به دنبال گسترش نفوذ خود، تأمین منافع اقتصادی و تقویت ثبات در این منطقه است.
مشارکت بالقوه در پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر در آسیای مرکزی مزایای متقابلی را برای دو طرف به‌همراه خواهد داشت و با اهداف توسعۀ پایدار جهانی و نیازهای امنیت انرژی نیز همسو است. با این حال، آلمان ملزم به رفتار کج‌دار و مریز در متن پیکربندی پیچیدۀ ژئوپلیتیکی منطقه و ایجاد تعادل بین منافع استراتژیک خود با ملاحظات اخلاقی و هنجارهای بین‌المللی است.
در نهایت، از طریق ارزیابی مداوم وضعیت مشارکت، پایبندی به ارزش‌ها و واکنش‌های سریع نسبت به تغییر و تحولات منطقه‌ای می‌توان موفقیت و پایداری حضور آلمان را در آسیای مرکزی ارزیابی کرد. نتایج این تعاملات نه‌تنها سیاست خارجی آلمان را در آسیای مرکزی تا حدود زیادی شکل خواهد داد، بلکه بر پویایی بیشتر هم‌گرایی آسیای مرکزی با جامعۀ جهانی نیز تأثیر خواهد گذاشت.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3828

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3828/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir