کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بررسی طرح ایجاد کمربند امنیتی افغانستان

دورنمای ابتکار تاجیکستان برای شکل‌دهی به کمربند امنیتی افغانستان

11 مرداد 1403 ساعت 12:50

مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق

طرح این کمربند امنیتی به صورت جدی در دورۀ افغانستان جدید با حاکمیت طالبان، زمانی انجام گرفت که مسئلۀ افراط‌گرایان و تروریست‌ها در منطقه به‌عنوان یک تهدید بالقوه در نظر گرفته می‌شد، اما اکنون با ظهور داعش خراسان و عملیات متعدد آن در کشورهای مختلف (ایران، پاکستان، روسیه، ترکیه، اروپا و حتی آمریکا) به نظر می‌رسد، به یک تهدید بالفعل تبدیل شده است. لذا، این احتمال وجود دارد که در بازۀ کنونی، از آن استقبال بیشتری شود.


مطالعات شرق/

کارگروه آسیای مرکزی مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق

مقدمه
افغانستان یکی از مسائل امنیتی کلیدی در سازمان همکاری شانگهای محسوب می‌شود. عضویت دائم ایران، هند، پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان و حضور ترکمنستان به‌عنوان مشارکت‌کنندۀ مهمان در این سازمان که همگی همسایگان افغانستان هستند در کنار روسیه و چین مزیت‌های مهمی به این سازمان برای کنش‌گری جمعی در قبال افغانستان، ارائه کرده است. همین مزیت، باعث شده تا ابتکارهای مختلفی برای عملکرد در چارچوب آن مطرح شود. یکی از این ابتکارها شکل‌دهی به یک کمربند امنیتی در افغانستان است که توسط تاجیکستان مطرح شده است و دورنمای آن در این گزارش مورد بررسی قرار می‌گیرد.

سیر تکامل تاریخی
ایدۀ کمربند امنیتی در افغانستان موضوع جدیدی در ادبیات امنیتی دولت تاجیکستان نسبت به افغانستان نیست. پیش از این، اولین بار در سال 1998 پس از امضای سازشنامۀ صلح و به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، امامعلی رحمان ایدۀ کمربند امنیتی را در سازمان ملل متحد مطرح کرده بود. با این حال با حملۀ نظامی آمریکا به افغانستان این ایده، به فراموشی سپرده شد. البته نشانه‌هایی وجود دارد که از سال 2019 و حتی زمانی که آمریکا و ناتو کماکان در افغانستان حضور داشتند، تاجیکستان اهدافی مرتبط با این ایده را دنبال می‌کرد. عبدالغنی محمدعظیم‌اف، کارشناس سیاسی و امنیتی تاجیک در سال 2019 ابعادی از این ایده را مطرح کرد. به گفتۀ وی با اضافه شدن هند و پاکستان به سازمان همکاری شانگهای و عضویت احتمالی ایران (در آن زمان ایران هنوز به عضویت دائم شانگهای در نیامده بود) زیرساخت‌های لازم برای شکل‌دهی به این کمربند به وجود آمده است. او همچنین تصریح می‌کند که روسیه به‌عنوان متحد استراتژیک تاجیکستان نیز با میزبانی مذاکرات بین‌الافغانی همراه تلویحی این ابتکار است. محمدعظیم‌اف همین‌طور با اشاره به بهبود تاریخی روابط تاجیکستان و ازبکستان ایجاد یک مشارکت استراتژیک بین دو کشور را دارای قابلیت تأثیرگذاری بر نیروهای ازبک و تاجیک در شمال افغانستان (شامل نیروهای وابسته به عطامحمد نور و ژنرال دوستم) می‌داند که می‌توانند به‌عنوان یک نیروی مؤثر برای ایجاد منطقۀ حائل در حاشیۀ رود آمو عمل کنند. در نهایت این کارشناس تاجیک تأکید می‌کند که برنامۀ صلح ناتو نیز می‌بایست به سمت تقویت مرزهای تاجیکستان و افغانستان هدایت شود.
در سال 2022 و در چارچوب نشست سران کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی نیز امامعلی رحمان به طور رسمی در دورۀ طالبان-2 ، این ایده را مطرح کرد. رحمان در آن زمان ادعا کرده بود در نزدیکی مرزهای جنوبی آسیای مرکزی بیش از 40 کمپ برای آموزش شبه‌نظامیان وجود دارد که بیش از 6 هزار نیروی شبه‌نظامی را در خود جای داده‌اند. این ایده در آن زمان بلافاصله با حمایت ولادیمیر پوتین و الکساندر لوکاشنکو، رؤسای جمهور روسیه و بلاروس مواجه شد. کمی بعدتر نیز سخنگوی وزارت امور خارجۀ روسیه به طور رسمی از اقدام‌های مسکو برای حمایت از این طرح در قالب مکانیزم‌هایی همچون برگزاری رزمایش مشترک و ارائۀ کمک‌های نظامی و فنی برای تقویت مرزهای کوهستانی تاجیکستان خبر داد.
بعد از آن، در سال 2023 در نشست وزرای امور خارجۀ کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای نیز این ایده توسط سراج‌الدین مهرالدین، وزیر خارجۀ تاجیکستان، مجدداً مطرح شد. در آگوست 2023 در نشست وزرای خارجۀ همسایگان افغانستان در تونسیِ چین نیز مجدداً این ابتکار مورد تأکید مقام‌های تاجیکستان قرار گرفت. در نهایت دولت تاجیکستان در نشست اخیر سازمان همکاری شانگهای مجدداً ایدۀ شکل‌گیری یک کمربند امنیتی در مناطق مرزی افغانستان و آسیای مرکزی را مورد تأکید قرار داد و بنا بر اظهارات هماهنگ‌کنندۀ ملی این کشور، این ایده با حمایت کشورهای عضو، همراه شده است. در بیانیۀ پایانی که به تصویب شورای سران کشورهای عضو این سازمان رسید نیز به ابتکار تاجیکستان برای این کمربند امنیتی اشاره شد.

مزیت‌ها و معایب ابتکار کمربند امنیتی
امید حاکم‌اف، کارشناس مسائل سیاسی و امنیتی منطقه در یک طبقه‌بندی تحلیلی در سال 2022 پس از اظهار رسمی این ابتکار توسط امامعلی رحمان، پنج مزیت کلیدی ابتکار کمربند امنیتی در افغانستان را به این شکل مطرح کرد: نخست، پیشگیری از تسری ناامنی و افراط‌گرایی به آسیای مرکزی به‌ویژه در پرتو همکاری‌های امنیتی کشورهای مختلف که به‌خصوص در چارچوب فیلتر کردن پناهجویان می‌تواند انجام بگیرد. دوم، همکاری سرویس‌های مرزبانی کشورهای همسایۀ افغانستان می‌تواند نوعی بازدارندگی در مقابل گروه‌های افراط‌گرا و تروریستی ایجاد کند که نه‌تنها تضمین امنیت این کشورها، بلکه تضمین امنیت سایر اعضای شانگهای خواهد بود. سوم، این ایده متضمن شکل‌‌گیری یک کریدور اقتصادی امن برای تبادلات تجاری است که از سال 2003 با محوریت چین مطرح شده است و در صورت شکل‌گیری چنین کمربندی، به نظر می‌رسد چین آمادۀ شکل‌دهی به یک کریدور اقتصادی در امتداد مرزها باشد؛ چهارم، همکاری کشورهای مختلف در چارچوب این کمربند امنیتی به مقابله با قاچاق مواد مخدر و نیز مواد شیمیایی برای تولید مواد مخدر صنعتی منجر می‌شود. به‌عنوان یک نمونه، سهم 90 درصدی افغانستان در هروئین جهان می‌تواند تأثیر بسیار مهمی در این زمینه داشته باشد. و پنجم، ایدۀ کمربند امنیتی با توجه به تهدیدهای ناشی از قدرت‌یابی طالبان می‌تواند انگیزه‌های همکاری بین کشورهای همسایۀ افغانستان از جمله اعضای سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی را بیشتر نماید. نکتۀ مهم در این زمینه آن است که با غیبت هر یک از کشورها، این طرح امکان اجرا پیدا نمی کند و اجرای این طرح، مستلزم حضور تمامی کشورها است.
به طور کلی این ابتکار چهار مزیت کلی خواهد داشت که عبارت‌اند از: ارتقاء امنیت (با پیشگیری از توسعۀ تروریسم و فعالیت‌های غیرقانونی از افغانستان به کشورهای همسایه)، تقویت ثبات (با ایجاد یک منطقۀ حائل)، تقویت همکاری منطقه‌ای (همکاری بخش اجتناب‌ناپذیر مقابله با تهدیدها در این ابتکار است) و مقابله با افراط‌گرایی (با هدف مقابله با تهدید افراط‌گرایی در مبدأ). با وجود این مزیت‌ها برخی معایب و ایرادهای جدی نیز نسبت به این طرح مطرح می‌شود. نخست، اجرای طرح کمربند امنیتی مستلزم حضور نیروهای نظامی و امنیتی خارجی در قلمرو حاکمیت‌های مختلف است و این موضوع در شرایط کنونی منطقه، نگرانی‌های زیادی را به وجود آورده است. دومین چالش موضوع هزینه‌های مادی و غیرمادی این پروژه است. شکل‌دهی به یک منطقۀ حائل چند هزار کیلومتری مستلزم هزینه‌های سنگین از سوی تمام کشورها و تخصیص قابل توجه توان نظامی است. سوم، این ابتکار در صورت تحقق، یک میدان جدید برای شکل‌گیری تنش‌های ژئوپلیتیکی بین منافع قدرت‌های بزرگ ایجاد خواهد کرد. طبیعتاً تعارض منافع موجود در آن می‌تواند این تنش‌ها را تشدید کند. و در نهایت این منطقۀ حائل امنیتی وضعیت انسانی در افغانستان را تهدید کرده و می‌تواند شرایط را از آنچه امروز در افغانستان هست، دشوارتر کند.

اهداف و محرکه‌های غیررسمی
اگرچه اهداف رسمی و کلان ایدۀ شکل‌گیری کمربند امنیتی در چارچوب‌های مختلف مطرح شده است، اما کماکان برخی اهداف وجود دارند که در وراء این موارد کلان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. مهم‌ترین این موارد به شرح ذیل هستند:

  1. 1. یکی از مهم‌ترین اهداف غیررسمی برای شکل‌دهی به کمربند امنیتی، کنترل موج پناهجویان در منطقه است. علی‌رغم گذشت بیش از 2 سال از زمان به قدرت رسیدن طالبان، امواج مهاجرت کماکان با قوت در جریان بوده و این موضوع چالش‌های زیادی را به‌ویژه برای همسایگان افغانستان به وجود آورده است؛
    2. یکی از تهدیدهای جدی موجود در میان جریان مهاجران، نفوذ نیروهای شبه‌نظامی وابسته به گروه‌های تروریستی در میان پناهجویان و اجرای عملیات تروریستی است. سابقۀ حضور برخی نیروهای تروریستی داعش خراسان در افغانستان و سپس انتقال آنها به محل اجرای عملیات، این موضوع را به وجود آورده است. شکل‌دهی به این کمربند امنیتی ابزارهایی را برای فیلتر کردن پناهجویان در مبدأ فراهم می‌آورد؛
    3. شکل‌دهی به کمربند امنیتی در افغانستان یک راهکار غیرمستقیم برای به تعویق انداختن شناسایی رسمی طالبان است، چراکه این ابتکار برای طالبان چالش‌آفرین است، فضا را امنیتی نگه می‌دارد و بخشی از مسئولیت ناامنی در افغانستان و محیط پیرامونی را کماکان به طالبان نسبت می‌دهد. لذا، این موضوع می‌تواند مانع شناسایی طالبان و اهرمی برای مشروط کردن آن باشد؛
    4. تاجیکستان علی‌رغم طرح طولانی‌مدت این ابتکار و عدم دریافت نتایج عملیاتی مرتبط با آن، کماکان بر روی این ایده تأکید می‌کند. در شرایط کنونی این بحثِ گفتمانی از سوی تاجیکستان برای این است که افغانستان را بستر اصلی رشد و پرورش تروریسم جلوه دهد و مانع از شکل‌گیری نگاه‌های منفی نسبت به تاجیکستان شود. واقعیت آن است که شبکۀ جذب گروه‌های تروریستی در آسیای مرکزی توسعه یافته و صرفا با کمربند امنیتی نمی‌توان این ارتباط را منقطع کرد. به‌ویژه برای تاجیکستان که به نظر می‌رسد این شبکۀ جذب گسترده‌تر است و علاوه بر جذب، قابلیت‌های بیشتری در آموزش و عملیات نیز یافته است و این موضوع نگرانی‌های جدی را در کشورهای همسایه به وجود آورده است؛
    5. بخشی از نگاه دولت تاجیکستان برای طرح این موضوع می‌تواند به دریافت کمک‌های بیشتر در چارچوب طرح تقویت مرزهای این کشور با افغانستان باشد. ایده‌ای که پیش‌تر در قالب یک طرح در سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی مطرح شده بود. این در حالی است که اکنون آمریکا یکی از مهم‌ترین اعطاکنندگان کمک‌های نظامی و فنی برای تقویت این مرزها است و طرح آن در شانگهای و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی می‌تواند نوعی رقابت برای ارائۀ کمک‌های نظامی به تاجیکستان به وجود بیاورد.
    6. پیش‌نیاز کلیدی شکل‌گیری کمربند امنیتی، شکل‌گیری کانال‌های تبادل اطلاعات بین کشورهای همسایه است و به نظر می‌رسد تاجیکستان به دلیل ارتباط با حلقه‌های امنیتی بازمانده از دولت اشرف غنی، در حال حاضر مزیت‌ نسبی قابل توجهی در این زمینه دارد. این پیشنهاد از این منظر می‌تواند یک نگاه برای جذب منابع از سوی کشورهای دیگر در ازای ارائۀ اطلاعات و ارتقاء جایگاه سیاسی-امنیتی این کشور باشد. همچنین ایفای نقش آلترناتیو و واسطه برای کشورهایی همچون ایالات متحدۀ آمریکا نیز در این میان قابل بحث است.
چگونگی اجرا
علی‌رغم تأکید بیش از دو دهه‌ای تاجیکستان برای شکل‌دهی به یک کمربند امنیتی، کماکان این ابتکار یک ایدۀ انتزاعی محسوب می‌شود. دولت تاجیکستان تاکنون به صورت عملیاتی چگونگی تحقق آن را طرح نکرده است. در عین حال باید توجه داشت که مدل کلی برای اجرا در تمام قلمرو افغانستان آرمان‌گرایانه و غیرواقعی است، اما مدل اجرایی برای مرزهای شمالی می‌تواند امکان‌پذیر باشد و احتمالاً رویکرد عمل‌گرایانۀ کشورهای آسیای مرکزی و روسیه متناظر با همین بخش خواهد بود. به طور کلی سه مدل اجرا می‌توان برای شکل‌گیری کمربند امنیتی پیرامون افغانستان متصور بود:
نخست، ایجاد یک منطقۀ خلاء از طریق مکانیزم‌های نظامی و دفاعی؛ این منطقۀ خلأ طبیعتاً می‌بایست پشت ارتفاعات مرزی شکل بگیرد. شکل‌گیری این منطقه، در شرایط عدم حضور آمریکا و با حضور نیروهای بین‌المللی از کشورهای عضو شانگهای یا پیمان امنیت دسته‌جمعی در شمال افغانستان امکان‌پذیر است. این مدل در صورت اجرای مستقل، طبیعتاً با واکنش و مخالفت طالبان همراه خواهد شد و مدل تعاملی با طالبان کماکان با ابهام‌های زیادی مواجه است. بعید به نظر می‌رسد طالبان در چنین طرحی اجازۀ مداخله خارجی داده و یا به طور کامل تن به اجرای چنین طرحی بدهد.
دوم، این کمربند امنیتی می‌تواند نه در قالب عملیاتی بلکه صرفا در قالب نظارت و جمع‌آوری اطلاعات در سطح گسترده و با تکنولوژی‌های جدید نظیر هوش مصنوعی، اجرایی شود. در این مدل یگان قدرتمند پهپادی، نیروی اطلاعاتی و انسانی میدانی و نیز امکانات تصویربرداری ماهواره‌ای نیاز است، به نحوی که جمع‌آوری داده‌ها با جزئیات زیاد به صورت شبانه‌روزی و در یک پلتفرم مشترک انجام گرفته و مدلسازی توسط هوش مصنوعی برای ارزیابی ریسک تهدیدها و هر نوع تحرک مشکوک به دست آید. اجرای این مدل مستلزم مشارکت مؤثر چین و یا آمریکا است و بسیار پرهزینه خواهد بود.
مدل سوم می‌تواند مبتنی بر شکل‌دهی به یک بی‌ثباتی کنترل شده باشد. به نحوی که نیروهای مخالف طالبان وظیفه شکل‌دهی به این کمربند امنیتی را در بخش‌هایی از شمال ایفا کنند. این نیروها می‌توانند با محوریت مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود و یا حتی تحریک گرو‌ه‌های افراط‌گرای مخالف طالبان در داخل افغانستان شکل ‌بگیرند. با این حال رویکرد محافظه‌کارانۀ کشورهای آسیای مرکزی و به‌ویژه چین در تعامل با طالبان احتمال موافقت با چنین مدلی را کاهش می‌دهد. با وجود این، آمریکا احتمالاً از چنین طرحی حمایت کند، چراکه کارکردهای دوگانه‌ای خواهد داشت.  

دورنمای ابتکار کمربند امنیتی
طرح این موضوع به صورت جدی در دورۀ افغانستان جدید با حاکمیت طالبان، زمانی انجام گرفت که مسئلۀ افراط‌گرایان و تروریست‌ها در منطقه به‌عنوان یک تهدید بالقوه در نظر گرفته می‌شد، اما اکنون با ظهور داعش خراسان و عملیات متعدد آن در کشورهای مختلف (ایران، پاکستان، روسیه، ترکیه، اروپا و حتی آمریکا) به نظر می‌رسد، به یک تهدید بالفعل تبدیل شده است. لذا، این احتمال وجود دارد که در بازۀ کنونی، از آن استقبال بیشتری شود. برخی کارشناسان روس برای شبیه‌سازی این تهدید بالفعل به تجربیات سال 1999 اشاره کرده‌اند. زمانی که نیروهای وابسته به جنبش اسلامی ازبکستان با عبور از قلمرو تاجیکستان، به قرقیزستان رسیدند که در نهایت با کمک روسیه با این نیروها مقابله شد. با وجود این، باید توجه داشت که تفاسیر و برداشت‌های کشورهای مختلف نسبت به آن بسیار متفاوت است و در عین حال تعارض منافع زیادی نیز در آن وجود دارد. نگاه روسیه آن است که آمریکا عامدانه و هدفمند در حال انتقال تهدید تروریسم به شمال افغانستان با هدف تسری به آسیای مرکزی است و از این حیث می‌تواند یک موضوع جدی باشد که مورد حمایت قرار بگیرد. لذا، روسیه با تفسیر متفاوت از تاجیکستان در سطحی محدود در راستای شکل‌دهی به بخش‌هایی از این ابتکار مشارکت خواهد کرد. در همین حال به نظر می‌رسد چین رویکرد منفعلانۀ خود را در حوزۀ امنیتی، به‌ویژه در موضوع‌هایی که منجر به تحریک طالبان می‌شود ادامه دهد. ایالات متحدۀ آمریکا هم ، بازیگریِ چندگانه‌ای در این میان خواهد داشت. شکل‌دهی به چنین کمربندی می‌تواند متضمن شکل‌گیری بی‌ثباتی و یا ایجاد مشروعیت برای استقرار نظامی در محیط پیرامونی افغانستان باشد و از این حیث ممکن است آمریکا زمینه‌ساز تحقق و یا تسریع این ابتکار باشد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3782

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3782/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir