ایران و آسیای مرکزی ظرفیتهای بالقوۀ زیادی برای بهبود جریان گردشگری دارند. با این حال بنا به دلایل مختلف این صنعت بین دو طرف تاکنون توسعۀ محسوسی نیافته است. در این چارچوب جمهوری اسلامی ایران میبایست به دنبال راههای گستردهتر کردن فعالیتهای گردشگری با کشورهای آسیای مرکزی چه از دید جذب توریست و چه از منظر فرستادن گردشگر باشد تا بتواند از مواهب گوناگون در این حوزه بهرهمند شود.
مطالعات شرق/
علی صانعی؛ پژوهشگر حوزۀ فرهنگی ایران و آسیای مرکزی
مقدمه
امروزه صنعت توریسم و گردشگری به یکی از مهمترین فعالیتهای کشورها تبدیل شده است که میتوان آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد. بهطور مثال از دیدگاه اقتصادی باعث رونق مشاغل و کسبوکارها و ورود سرمایه شده است، از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی باعث تعامل، پیوند و نزدیک شدن فرهنگها میشود و از دیدگاه سیاسی، عامل برقراری روابط خوب میان کشورهاست. حوزۀ کشورهای آسیای مرکزی به دلیل اشتراکهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی از دیرباز مورد توجه ایران بوده و از حیث گردشگری حائز اهمیت بسیاری است. با این حال جریان گردشگری آنطور که منطبق بر این ظرفیتها باشد تاکنون شکل نگرفته است. از این منظر در این گزارش نقش صنعت گردشگری بر تقویت روابط ایران و آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گرفته است.
وضعیت کنونی جریان گردشگری بین ایران و آسیای مرکزی
هر دو منطقۀ ایران و آسیای مرکزی دارای ظرفیتها و پتانسیلهای گوناگون گردشگری در زمینههای تاریخی، تفریحی، فرهنگی، طبیعی، پزشکی و... هستند و برای بهرهمندی بیشتر از مواهب صنعت گردشگری به دنبال توسعۀ زیرساختهای خود و تبلیغات برای جذب گردشگران بیشتر هستند. اما تمرکز هرکدام از این کشورها برای جذب گردشگران متفاوت است. بهطور مثال قرقیزستان و قزاقستان بیشتر روی جذب گردشگر در حوزۀ اکوتوریسم یا طبیعتگردی تمرکز کردهاند و در ازبکستان و تاجیکستان، حوزۀ گردشگری تاریخی و فرهنگی مورد توجه است. اما به نظر میرسد که گردشگران ایرانی هنوز با ظرفیتهای گردشگری در حوزۀ کشورهای آسیای مرکزی آشنا نیستند و از جاذبهها و امکانات گردشگری این کشورها بیخبر هستند و به همین دلیل برای سفرهایی با اهداف گردشگری، جذب حوزهها و کشورهای بعضاً متخاصم و یا دارای تضاد منافع ملی با ایران میشوند. نکتۀ مهم دیگر این است که آیا حوزۀ گردشگری و صنعت توریسم در توسعۀ روابط میان ایران و کشورهای منطقۀ آسیای مرکزی تأثیر خواهد گذاشت یا خیر؟
بیشتر گردشگران خارجی کشورهای آسیای مرکزی از مبدأ روسیه به این کشورها میآیند؛ آن هم به دلیل نزدیک و ارزان بودن و همچنین رواج زبان روسی در این مناطق. گردشگری درون منطقۀ آسیای مرکزی نیز بخش دیگر پتانسیل بازار گردشگری این کشورهاست. این وضعیت بیشتر به علت وابستگی متقابل این کشورها به دلیل سیاستهای دورۀ شوروی بوده و البته مواردی همچون دیدار اقوام، تجارت و مواردی از این دست را نیز شامل میشود. البته کشورهای آسیای مرکزی سخت به دنبال گسترش بازار گردشگران خود بهویژه از کشورهای غربی و انگلیسی زبان هستند. در ایران نیز بیشتر گردشگران از مبدأ کشورهای عربی نظیر عراق و همچنین سایر کشورهای همسایه مانند افغانستان، پاکستان و آذربایجان وارد کشور میشوند که گردشگری زیارتی و تجارت منطقهای از اصلیترین دلایل ورود گردشگران به ایران هستند.
در میان کشورهای آسیای مرکزی قزاقستان با بیشترین بازدیدکننده، حدود 8.6 میلیون نفر گردشگر دارد. پس از قزاقستان، ازبکستان با حدود ۶.۶ میلیون نفر، قرقیزستان با حدود 3.2 میلیون و تاجیکستان با حدود 1.4 میلیون نفر گردشگر قرار دارند. ترکمنستان با حدود ۲۰ هزار نفر، کمترین آمار گردشگران در کل آسیای مرکزی را به خود اختصاص داده است. جایگاه گردشگران ایرانی نیز در کشورهای آسیای مرکزی متفاوت است بهطور مثال ایرانیها رتبۀ نخست بازدیدکنندگان خارجی از ترکمنستان را دارا هستند ولی دربارۀ ازبکستان رتبۀ بیستم را به خود اختصاص دادهاند. از سوی دیگر، در میان کشورهای آسیای مرکزی، ترکمنستان بالاترین میزان گردشگران را روانۀ ایران کرده که بیشتر به دلیل تجارتهای مرزی و دیدار اقوام بوده است و پس از آن تاجیکستان قرار دارد و دیگر کشورهای آسیای مرکزی آمار چندان قابلتوجهی از نظر آمار گردشگران ورودی به ایران ندارند. در این میان، اهالی منطقۀ آسیای مرکزی آگاهی چندانی نیز از تواناییها و جاذبههای گردشگری و امکانات ایران در حوزۀ گردشگری ندارند و متأسفانه تصور ذهنی بیشتر آنان از ایران، دیدگاهی است که در تولیدات رسانههای غربی ریشه دارد که عمدتاً دشمن ایران هستند و ایران را بهعنوان کشوری درگیر بحران و عقبافتاده نشان میدهند.
ایران به تمامی کشورهای آسیای مرکزی پرواز مستقیم دارد. در حال حاضر، از تهران به بیشکک و بالعکس هفتهای یک بار، از تهران به آلماتی و بالعکس هفتهای یک بار، از تهران به عشقآباد و بالعکس هفتهای یک بار، از تهران به تاشکند و بالعکس هفتهای دو بار، از تهران به دوشنبه و بالعکس هفتهای دو بار، از مشهد به دوشنبه و بالعکس هفتهای یک بار و از گرگان به آکتائو (قزاقستان) هفتهای یک پرواز مستقیم دایر است. اما به نظر میسد با توجه به حسن سابقه، همکاریهای نزدیک، داشتن پیوندهای عمیق و سایر مسائل، این تعداد پروازها کافی نیست و نیازمند بازبینی در شمار پروازها و افزایش آنها به مقصد کشورهای حوزۀ آسیای مرکزی هستیم.
ظرفیتهای گردشگری موجود
زمینههای فراوانی برای همکاری بیشتر در حوزۀ گردشگری میان ایران و آسیای مرکزی وجود دارد که میتوان به حوزههای گوناگون آن اشاره کرد. در ایران، گردشگری زیارتی بر اماکن مقدس مثل حرم مطهر و مقدس حضرت رضا (علیه اسلام) در مشهد، و حرمهای امام زادگان عظیم القدر در قم و شیراز و در رده بعدی زیارتگاه علما و صوفیان بزرگ مانند بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، شیخ احمد جامی و ... متمرکز است . همچنین وجود خانۀ مبارک حضرت امام علی ابن موسی الرضا(ع) و دیگر مکانهای تاریخی و مذهبی مانند مزار کسایی مروزی، مزار خواجه یوسف همدانی و ... در شهر مرو، آرامگاه بزرگان و عالمان دین مانند چهار بکر و چهار پیر در بخارا و نیز آرامگاه شاه زنده از نوادگان امام علی (ع) و امامزاده ابراهیم (ع) در شهر سمرقند از جمله این ظرفیتها در آسیای مرکزی است.
گردشگری تاریخی فرهنگی نیز میتواند بر بناهای تاریخی و میراث فرهنگی در شهرهای اصفهان، شیراز، یزد، کاشان و همچنین بناهای تاریخی در سمرقند، خوارزم، تاشکند، مرو، بخارا، خجند و... با هدف نزدیکتر ساختن شناخت متقابل دو حوزۀ ایران و آسیای مرکزی که از یک فرهنگ و تمدن ریشه دارند، متمرکز شود. همچنین حوزۀ گردشگری سلامت با توجه به امکانات، تواناییها و رشد خیرهکنندۀ ایران در دانش پزشکی و همچنین سابقۀ درخشان ایران در میزبانی و درمان بیماران و سلامتجویان از کشورهای همسایه، مخصوصا کشورهای عربی و همچنین کارنامۀ موفقی که کشورمان در این حوزه دارد، میتواند بستر مناسبی برای درمان بیماران از مبدأ کشورهای آسیای مرکزی باشد. البته طبیعتاً استفادۀ کامل از این ظرفیت نیازمند توجه ویژه و آمادهسازی زیرساختها است. در نهایت گردشگری صنعتی-تجاری است که در این زمینه هدف مورد نظر، بیشتر تاجران و بازرگانان، صنعتگران، صاحبان کسبوکار و فعالان حوزۀ اقتصاد هستند. هدف این نوع از گردشگری کسب دانش و اطلاعات نسبت به تواناییها و فرصتهای اقتصادی ایران در حوزههای تجاری و صنعتی و به طور متقابل شناخت فرصتها در آسیای مرکزی است. این حوزه در صورت فعال شدن، میتواند مزیتهای زیادی در زمینۀ تقویت تعاملات تجاری داشته باشد. مطالب گفته شده تنها گوشهای از ظرفیتهای مورد غفلت در حوزۀ صنعت توریسم میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی است که بالفعل کردن این ظرفیتها نیازمند همکاریهای بیشتر میان دولت و مجموعههای خصوصی ایران و این کشورهاست.
ارزیابی وضعیت کنونی و ملاحظات
بهطورکلی با توجه به پیوستهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی، نزدیکی جغرافیایی، فرصتهای همکاری، جاذبههای مشترک هر دو حوزه و روابط گسترده و تاریخی میان ایران و آسیای مرکزی، میتوان گفت که روابط گردشگری میان این دو منطقه متناسب با این ظرفیتها نبوده و نیاز جدی به بررسی، اصلاح و تقویت روابط و فعالیتهای حوزۀ توریسم وجود دارد. در این چارچوب جمهوری اسلامی ایران میبایست به دنبال راههای گستردهتر کردن فعالیتهای گردشگری با کشورهای آسیای مرکزی چه از دید جذب توریست و چه از منظر فرستادن گردشگر باشد تا بتواند از مواهب گوناگون در این حوزه بهرهمند شود. حضور گردشگران آسیای مرکزی در ایران باعث ورود و گردش سرمایۀ بیشتر در ایران، آشنایی بیشتر مردم ایران با اهالی آسیای مرکزی، برقراری تعاملات فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی و شناخت بیشتر مردم آسیای مرکزی نسبت به کشورمان و تواناییهای ایران در زمینههای گوناگون میشود. حضور گردشگران ایرانی در آسیای مرکزی نیز چنین پیامدهایی را در پی دارد، علاوه بر آن باعث آشنایی ایرانیان با تواناییهای آسیای مرکزی و همچنین میراث ایرانی که در این منطقه وجود دارد، خواهد شد. همچنین باید کوشش و زمینهسازی شود تا تلاش غرب برای ترسیم چهرۀ مخدوش از ایران و معرفی آن بهعنوان یک کشور عقبافتاده، ضعیف، ناامن و دارای سرکوب دینی خنثی شود و همچنین تبلیغات فراوان دشمنان ایران که بهخصوص از سوی جریانهای افراطی مذهبی برای دامن زدن به اختلافهای دینی مورد استفاده قرار میگیرد، پاسخ داده شود تا هم تصویر ایران در اذهان عمومی مردم آسیای مرکزی اصلاح شود و هم میزان تردد و حضور گردشگران در ایران افزایش یابد.
البته در این میان برخی ملاحظات نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد. مسئلۀ اول، وجود حساسیتهای دولتی در آسیای مرکزی نسبت به شکلگیری گردشگری مذهبی میان ایران و آسیای مرکزی بهواسطۀ وجود اکثریت اهل سنت در آن منطقه است. موضوع دیگر حضور روز افزون گردشگران از مبدأ رژیم صهیونیستی در این منطقه مخصوصا شهر بخارا بهواسطۀ تاریخ دیرینۀ حضور یهودیان در این شهر است که ملاحظاتی را برای ما به همراه دارد. مسئلۀ دیگر افزایش رفت و آمد به ترکیه و گرایش به آن کشور است که هم باعث از دست رفتن فرصتهای همکاری و کسب درآمد برای ایران خواهد شد و هم باعث نفوذ بیشتر ترکیه و تحت تأثیر قرار گرفتن اذهان عمومی مردم منطقه و رشد اندیشههای خطرناک پانترکیسم در آسیای مرکزی خواهد شد.
جمعبندی و پیشنهادها
ایران و آسیای مرکزی ظرفیتهای بالقوۀ زیادی برای بهبود جریان گردشگری دارند. با این حال بنا به دلایل مختلف این صنعت بین دو طرف تاکنون توسعۀ محسوسی نیافته است. در این چارچوب با هدف تقویت تعاملها میتوان پیشنهادهایی را ارائه کرد که عبارتاند از: عقد قرارداد خواهرخواندگی میان شهرهای گردشگری ایران و آسیای مرکزی و راهکارهای عملیاتی شدن خواهرخواندگیهای موجود جهت افزایش شناخت متقابل، ارائۀ یارانههای دولتی برای کمتر شدن هزینههای سفر به این منطقه (برای مثال پرداخت یارانه به شرکتهای هواپیمایی که باعث کاهش نرخ بلیت پرواز شود)؛ تسهیل صدور روادید میان این کشورها و در صورت امکان حذف روادید مشترک میان ایران و کشورهای حوزۀ آسیای مرکزی، برقراری ارتباطهای تخصصی در حوزۀ گردشگری از طریق رویدادهای تخصصی نظیر نمایشگاههای گردشگری در حاشیۀ کمیسیونهای مشترک و در نهایت تربیت نیروهای گردشگری متخصص حوزۀ آسیای مرکزی.
انتهای مطلب/