کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دیدگاه اندیشکده‌ها و مراکز مطالعاتی درباره ISKP

تحلیل وضعیت داعش خراسان

18 ارديبهشت 1403 ساعت 11:07

نزدیک به یک دهه از فعالیت داعش در افغانستان می‌گذرد و در این مدت، این گروه فراز و فرودهای زیای داشته است. پس از به قدرت رسیدن طالبان در مرداد 1400، تغییر محسوسی دیگری در عملکرد داعش خراسان قابل مشاهده است؛ کاهش عملیات‌ها در افغانستان و روی آوردن به حملات فرامرزی. با توجه به ماهیت تهدیدزایی این گروه در افغانستان و منطقه، بررسی وضعیت آن همواره یکی از مهمترین موضوع‌های مراکز مطالعاتی بوده است. در این نوشتار تلاش شده است تا با استفاده از مطالب منتشر شده در اندیشکده‌ها و پایگاه‌های تحلیلی معتبر، وضعیت داعش خراسان در ابعاد مختلف بررسی شود.


  جاوید حسینی  | مطالعات شرق

آنچه در این گزارش تحلیلی میخوانید
  1. مقدمه
  2. داعش خراسان؛ تضعیف یا تقویت
  3. رابطه داعش خراسان با داعش مرکزی
  4. منابع مالی
  5. جذب نیرو
  6. راهبرد عملیاتی داعش خراسان در افغانستان
  7. حملات منطقه‌ای داعش خراسان
  8. نقش اتباع تاجیکستان در داعش خراسان
  9. تاثیر حکمرانی طالبان بر رشد حملات منطقه‌ای داعش
  10. ورود بازیگر سوم در حمایت از داعش خراسان
  11. جمع‌بندی؛ آینده داعش خراسان

 

تحلیل وضعیت داعش خراسان

 

مقدمه

 

سابقه شکل‌گیری داعش خراسان، عمدتاً به فرار چند گروه شورشی از منطقۀ قبایلی اورکزی در ایالت خیبرپختونخوا پاکستان و استقرار آنها در ولایت ننگرهار افغانستان، در اواخر سال ۲۰۱۴ برمی‌گردد. هنوز مشخص نیست که آیا این گروه‌های شورشی، توسط پاکستان به افغانستان رانده شدند یا طی یک تفاهم پنهانی به آنها اجازۀ عبور امن به افغانستان داده شد. احتمالاً طبق سنن پشتونوالی و برای جبران مهمان‌نوازی اورکزی‌ها از مجاهدین افغان در جریان جهاد ضدشوروی در دهه ۱۹۸۰، این بار به اورکزی‌ها در افغانستان پناه داده شد. در هر حال، چند ماه بعد، زمانی که رهبران شورشی رانده شده از مناطق قبایلی پاکستان با مقر داعش در سوریه ارتباط برقرار و ۸۰۰ هزار دلار کمک مالی دریافت کردند، اوضاع تغییر کرد.

در یک سال گذشته و به‌ویژه در ماه‌های اخیر که حملات داعش خراسان در سطح منطقه رشد کرده است، یکی از موضوع‌های مهمی که اندیشکده‌ها و پایگاه‌های تحلیلی غربی و منطقه‌ای به طور مکرر به آن پرداخته‌اند، داعش شاخۀ خراسان است.

در این مطالب، دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ وضعیت و سطح تهدیدزایی این گروه دیده می‌شود که بعضاً حائز اهمیت هستند. در این نوشتار تلاش شده است تا نظرات کارشناسی از اندیشکده‌ها و مراکز معتبر بین‌المللی، دربارۀ وضعیت کنونی داعش خراسان گردآوری و به صورت یک تحلیل واحد ارائه شود.
 

داعش خراسان؛ تضعیف یا تقویت؟

 

تقریباً اغلب اندیشکده‌ها، مراکز مطالعاتی، سازمان‌های بین‌المللی و کارشناسان تروریسم معتقدند که از زمان به قدرت رسیدن طالبان، داعش خراسان به لحاظ عملیاتی در افغانستان تضعیف شده است.

یکی از ملاک‌های مهم این ارزیابی، تعداد حملات داعش در افغانستان است که کاهش چشمگیری داشته است. معتقدان به این دیدگاه بر این باورند که عملیات‌های ضد داعشِ حکومت طالبان توانسته است این گروه را تا حد زیادی مهار کند. در عین حال، برخی مراکز و کارشناسان با اذعان به کاهش تعداد حملات، بر این باورند که شاید این کاهش حملات، تعمدی بوده و برای تغییر الگوی حملات باشد[1] یا این استدلال را مطرح می‌کنند که داعش خراسان بر راهبرد حملات خبرساز (داخلی و خارجی) متمرکز شده و این امر نشان دهندۀ توانایی‌های عملیاتی بالای این گروه از جمله شناسایی، هماهنگی، ارتباطات، برنامه‌ریزی و اجراست.

[2] نظرات مراکز مطالعاتی و کارشناسان دربارۀ وضعیت داعش خراسان را این گونه می‌توان جمع‌بندی کرد که عملیات‌های حکومت طالبان سبب تضعیف داعش خراسان در افغانستان شده اما با تغییرات راهبردی که این گروه در فعالیت‌های خود اعمال کرده، توانسته است علاوه بر حفظ بقای خود، فعالیتش را به گونه‌ای مخرّب در سطح منطقه گسترش دهد.


رابطه داعش خراسان با داعش مرکزی


یکی از پرسش‌های مطرح دربارۀ داعش خراسان رابطۀ این گروه با داعش مرکزی است. هر چند برخی روایت‌ها بر ساختگی بودن داعش خراسان و عدم تعلق این گروه به داعش مرکزی اشاره دارد اما با توجه به شواهد مختلف، می‌توان گفت که داعش موجود در افغانستان شاخه‌ای از داعش مرکزی است و به دلیل نقش آن در زنده نگه داشتن نام داعش، در حال حاضر ارزشمندترین شاخۀ داعش قلمداد می‌شود.

اسناد و مدارک متعددی وجود دارد که داعش مرکزی، ولایت خراسان را تاسیس کرد و به رسمیت شناخت. در بسیاری از پیام‌های صوتی و تصویری داعش هم به فعالیت‌های آن اشاره شده است. در تشریح رابطۀ این شاخه از داعش با داعش مرکزی، باید به ساختار داعش مرکزی توجه کرد.

در ساختار داعش مرکزی، نهادی وجود دارد به نام «ادارۀ کل ولایات» که در سوریه مستقر است. «اداره کل ولایات»، یک نهاد اجرایی داعش مرکزی است که نه تنها به عنوان یک پل بین رهبران داعش مرکزی و ولایات عمل می‌کند، بلکه مسئولیت مدیریت مسائل سطح بالا از جمله اجرای عملیات‌های تروریستی را بر عهده دارد.

در ذیل این اداره، 9 دفتر (مکتب) برای مدیریت ولایت‌ها قرار دارد که مسئولیت حوزۀ افغانستان، پاکستان، ایران، هند و سایر نقاط آسیای جنوبی با «مکتب الصدّیق» است.[3] «مکتب الصدّیق» به صورت شورایی اداره می‌شود و وظایف آن هماهنگی بین مرکز و حوزه‌های تحت نفوذ، تعیین والی و تامین مالی گروه است. طی چند سال گذشته، گزارش‌های متعددی دربارۀ تصمیم‌های مکتب‌الصدیق برای حوزۀ افغانستان، از جمله تعیین والی برای این منطقه، مشاهده شده است. همچنین، نقش مکتب الصدّیق در امور مالی داعش خراسان هم تعیین کننده است که در بخش بعد به آن اشاره خواهد شد.


منابع مالی


نقش داعش مرکزی در تامین مالی داعش خراسان قابل توجه است. پیش از به قدرت رسیدن طالبان، داعش خراسان، در افغانستان دارای جغرافیا بود و سهمی از مخارج آن از داخل افغانستان تامین می‌شد. اما بعد از سلطۀ طالبان که داعش خراسان، جغرافیای پر درآمد شرق افغانستان را از دست داد و در حالت «منجمد» به سر می‌بُرد، طبیعی است که قادر به تامین مخارج از داخل نبوده و نیست.

در اینجا لازم است به نقش حمایت خارجی از جمله حمایت داعش مرکزی، از داعش خراسان، توجه کرد. ساختار مالی جدید داعش مرکزی یک مدل «تأمین مالی ترکیبی منطقه‌ای» است که در آن هر ولایت بخشی از بودجه به دست آمده را برای داعش مرکزی ارسال می‌کند و ولایت‌های پر درآمد به ولایت‌های دیگر نیز کمک می‌کنند. طبق گزارش سازمان ملل و ایالات متحده، «مکتب الکرّار» (دفتر داعش برای آفریقای شرقی و مرکزی) به داعش خراسان مبالغی داده است.[4] فرد مسئول تامین مالی داعش خراسان در مکتب الکرّار، «بلال السودانی» از مقام‌های ارشد داعش آفریقا بود که طی یک حمله کشته شد.[5]

لازم به ذکر است که داعش خراسان راه‌های دیگری نیز برای تامین مالی دارد که از آن جمله کمک‌های ارائه شده از سوی علمای همسو با داعش و سازمان‌های غیردولتی اسلام‌گرا در آسیای مرکزی و عربستان است.[6] ترکیه نیز به‌تازگی یکی از قطب‌های مالی و لجستیکی داعش خراسان شده است.

با توجه به افزایش تعداد پناهجویان افغانستانی که طی سه سال اخیر وارد ترکیه شده‌اند، داعش خراسان دریافته است که استفاده از ترکیه به عنوان یک قطب مالی و ترانزیتی، ساده‌تر است. با توجه به این که طالبان نظارت جدّی بر جریان‌های مالی داعش خراسان دارد، لذا داعش خراسان راه جدیدی برای دور زدن این محدودیت‌ها پیدا کرده‌ است. بدین صورت که از سلول‌های مخفی در ترکیه و مناطق هم‌مرز با سوریه برای انتقال پول از طریق حواله اقدام می‌کند.[7]


جذب نیرو


دربارۀ تعداد داعش خراسان، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. طبق برآورد تیم رصد شورای امنیت سازمان ملل، تعداد اعضای داعش خراسان همراه خانواده‌هایشان، بین 4000 تا 6000 نفر است که البته این آمار بر اساس یک تحقیق میدانی نیست بلکه بر اساس داده‌های کشورهای عضو سازمان ملل است.

مقام‌های روسیه، اعداد مختلفی در این زمینه ارائه می‌کنند و به وجود 6000  تا 10000 جنگجو اشاره دارند. سیگار یا ادارۀ بازرسی ویژه‌ آمریکا برای بازسازی افغانستان، تعداد جنگجویان داعش خراسان را بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر برآورد کرده است. حکومت طالبان این اعداد و ارقام را مبالغه‌آمیز دانسته و تعداد جنگجویان داعش را کمتر از 100 نفر می‌داند. به نظر می‌رسد که راستی‌آزمایی این اظهار نظرها دربارۀ تعداد اعضای داعش خراسان غیر ممکن است. اگر چه می‌توان برخی نظرها مانند نظر روس‌ها یا نظر طالبان را در جهت بزرگ‌نمایی و یا حقیر جلوه دادن تلقی کرد و نپذیرفت. 

با توجه به مهار نسبی داعش خراسان از سوی حکومت طالبان که منجر به کاهش نیروی این گروه در افغانستان شد و از سوی دیگر، با عنایت به هدف‌گذاری داعش مرکزی و شاخۀ خراسان، برای حضور و فعالیت در افغانستان، می‌توان گفت که این گروه به شدت نیازمند عضوگیری است. چالشی که در سال 2024 فراروی داعش خراسان قرار دارد، ادامۀ روند موجود و عدم موفقیت این گروه در سربازگیری است که ممکن است منجر به تضعیف ساختار آن در ولایات شده و توانایی آن را برای انجام حملات کاهش دهد.

در چنین حالتی ممکن است، داعش خراسان دچار رخوت شده و حتی وفادارترین اعضای خود را از دست بدهد.[8]  برای اجتناب از چنین حالتی، داعش سخت در تلاش برای سربازگیری است و در رویکردی جدید، این گروه تلاش می‌کند تا از بین جامعۀ سلفی، پیاده نظام طالبان و دانشجویان دانشگاه‌ها (دانشکدۀ شریعت) عضوگیری کند.[9] با وجود این تلاش داعش، باید توجه داشت که فضای امنیتی شدید افغانستان و همچنین رویکرد ایدئولوژیک سخت‌گیرانۀ داعش، عضوگیری را برای این گروه، سخت کرده است.[10] 


راهبرد عملیاتی داعش خراسان در افغانستان


در سال اول حاکمیت طالبان بر افغانستان، داعش خراسان به طور میانگین در هر ماه 23 حمله انجام می‌داد اما متعاقب مسلط شدن طالبان بر اوضاع و در پیش گرفتن سیاست مشت آهنین در مقابل داعش، در دومین سال حکومت طالبان، حملات داعش با کاهش مواجه شد و به 4 حمله در ماه تقلیل یافت.

داعش خراسان با درک این وضعیت، به تغییر راهبرد عملیاتی دست زد و بدین طریق توانست بقای خود را حفظ کند. راهبرد داعش طبق تحلیل موسسۀ خدمات سلطنتی بریتانیا[11] در قالب زیر خلاصه می‌شود.

داعش خراسان در ایران

این تغییر راهبرد داعش خراسان، هر چند نتایج تاکتیکی به همراه داشت اما نتوانست در روند عضوگیری موفقیتی عاید این گروه کند و تعداد نفرات را افزایش دهد.

به نظر می‌رسد، در درون داعش بین کسانی که خواهان حفظ راهبرد تصرف سرزمینی هستند و کسانی که خواهان استفاده از تاکتیک‌های چریکی هستند، نوعی اختلاف آرا به وجود آمده است. به گفتۀ منابع داعشی، راهبرد روی آوردن به جنگ چریکی به جای تصرف سرزمینی، سبب نارضایتی بسیاری از رهبران رده پایین داعش خراسان شده است.[12]

یکی از تغییرات قابل توجه در حملات داعش در داخل افغانستان، تغییر جغرافیای حملات است. قبل و بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، عملیات‌های داعش خراسان عمدتاً در مقرهای سنتی آن در ننگرهار و همچنین در داخل و اطراف کابل انجام می‌شد اما پس از شروع عملیات‌های ضد داعش حکومت طالبان، جغرافیای حملات داعش عمدتا به ولایت‌های شمالی افغانستان یعنی قندوز، بلخ، تخار و بدخشان و همچنین ایالت خیبرپختونخوا پاکستان معطوف شد.

[13] گسترش حوزۀ عملیاتی داعش خراسان به ولایات شمالی افغانستان تحول مهم و قابل توجهی است. داعش خراسان با انتقال مرکز ثقل خود به سمت شمال و حضور زیرزمینی (مخفیانه) در ولایات شمالی افغانستان، تلاش دارد با استفاده از تنش‌های قومی بین طالبان عمدتاً پشتون و مردم محلی تاجیک‌تبار و ازبک‌تبار، شانس خود را برای عضوگیری و احیای حملات خود در شمال افزایش دهد.[14]

 

 حملات داعش خراسان

در یک تحلیل دیگر، حملات داعش خراسان را در افغانستان، به لحاظ اهداف عملیاتی، می‌توان به پنج دسته تقسیم کرد؛ جنگ اقتصادی، هدف قرار دادن اتباع و مراکز خارجی، ترور رهبران طالبان، جنگ چریکی و جنگ فرقه‌ای.[15] داعش از طریق این عملیات‌ها علاوه بر تلاش برای ضربه‌زدن به حکومت طالبان، درصدد بوده است تا خود را در صدر اخبار رسانه‌ها قرار داده و همچنین طالبان را در تامین امنیت افغانستان ناتوان نشان دهد. 
 

حملات منطقه‌ای داعش خراسان


طبق یک اصل کلی، یکی از شاخص‌های موفقیت سازمان‌های افراط‌گرا و تکفیری انجام عملیات‌های خارجی فراتر از میدان‌های نبرد محلی این گروه‌هاست. با توجه به حملات مکرر داعش خراسان در ایران، پاکستان (ایالت خیبرپختونخوا)، ترکیه و روسیه، به نظر می‌رسد این گروه همین راهبرد را در پیش گرفته است. این فرضیه را با قدرت می‌توان مطرح کرد که داعش خراسان از قدرت تطابق راهبردی برخوردار است و در حال افزایش و تعمیق نفوذ خود در منطقه است تا نشان دهد که به یک سازمان منطقه‌ای تبدیل شده است. به عبارتی دیگر، داعش خراسان یک گروه انعطاف‌پذیر است که نه تنها می‌تواند خود را با دینامیک‌های در حال تغییر وفق دهد و بقای خود را در شرایط سخت و دشوار حفظ کند، بلکه قادر است یک چالش را به فرصت تبدیل کند.

در زمینۀ عملیات‌های خارجی داعش خراسان در سطح منطقه، می‌توان دو نوع عملیات را نام برد:
 

نخست، عملیات‌های «اعزامی» فرامرزی هستند که در آن داعش خراسان، نیروهای خود را برای انجام حملات، به کشورهای همسایه اعزام می‌کند. بدون تردید، نیازهای ساختاری، پشتیبانی و شبکه‌های انسانی در خارج از مقرهای داعش، برای این گونه حملات لازم است که احتمالاً داعش خراسان با همکاری داعش مرکزی آن را فراهم می‌کند.

 دوم، عملیات‌های خارجی که خود به دو دسته «هماهنگ شده» و «الهام گرفته» تقسیم می‌شوند. در عملیات‌های خارجی هماهنگ شده، یک یا چند حامی خارجی گروه، دستورالعمل‌ها و بودجه‌ای را از داعش دریافت می‌کنند. اما در عملیات‌های خارجیِ الهامی، یک یا چند حامی داعش، حملاتی را با نام این گروه انجام می‌دهند، بدون این که ارتباط محسوسی با اعضای رسمی داعش داشته باشند.

عملیات‌های یک سال اخیر داعش خراسان در پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان و ایران در دسته عملیات‌های اعزامی فرامرزی قرار می‌گیرند.[16]

نکته دیگری که باید در زمینۀ حملات خارجی داعش خراسان مد نظر قرار داد، این است که هر چند حملات این شاخه را باید در محدوده و توان عملیاتی این گروه بررسی کرد اما نباید آن را کاملاً مستقل از داعش مرکزی دانست. در این زمینه، یکی از مراکز مطالعاتی بر این باور است که تمام حملات خارجی شاخه‌های مختلف داعش در «ادارۀ کل ولایات» داعش مستقر در سوریه، طراحی می‌شود و این نهاد نقش مهمی در احیای توانایی‌های عملیاتی خارجی دارد.[17]

 
نقش اتباع تاجیکستان در داعش خراسان


یکی از مهم‌ترین جنبه‌های شبکه‌های عملیاتی خارجی داعش خراسان، حضور اتباع آسیای مرکزی به ویژه تاجیک‌ها در بسیاری از برنامه‌های عملیاتی، مالی و استخدامی این گروه است.[18] از دلایل این پدیده، از هم پاشیده شدن داعش شامات و تبدیل شدن دوبارۀ آن به یک جریان چریکی است. دلیل دیگر این پدیده، قدرت گرفتن داعش خراسان در مجاورت منطقه آسیای مرکزی و همچنین تبلیغات همه جانبۀ این گروه برای جذب نیروهای افراطی آسیای مرکزی است. علاوه بر این، داعش خراسان تنها سازمان تکفیری است که به طور مکرر از مفهوم «ماوراء‌النهر» حمایت کرده و بدین ترتیب، به درخواست جهادیون برای مبارزۀ فوری با دولت‌های آسیای مرکزی پاسخ مثبت داده است.[19] 

به عبارت دیگر، داعش خراسان جذابیت خود را در بین شبکه‌های تاجیک افزایش داده است. حضور اتباع تاجیکستان در حملات داعش خراسان علیه اهدافی در ایران، نشان دهندۀ آن است که جنگ داعش خراسان مستقیماً متوجه نماد رهبری شیعه در دنیا شده و به شعارهای این گروه نزد حامیان آن اعتبار ایدئولوژیک داده است. این اقدام می‌تواند به طور بالقوه روند جذب طرفداران ایدئولوژی‌های ضدشیعی را در داعش خراسان تقویت کند.[20]
 

تاثیر حکمرانی طالبان بر رشد حملات منطقه‌ای داعش


یکی از موضوع‌هایی که مراکز و کارشناسان بین‌المللی کمتر به تحلیل آن پرداخته‌‌اند، رابطۀ میانِ به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان و افزایش حملات خارج از افغانستان توسط داعش خراسان است. مخالفان طالبان، مروج این دیدگاه هستند که رشد اخیر حملات خارجی داعش خراسان در منطقه، نتیجۀ روی کار آمدن حکومت طالبان در افغانستان است و برخی هم از همکاری هدفمند و برنامه‌ریزی شدۀ طالبان با داعش خراسان سخن می‌گویند که احتمالاً نشئت گرفته از عملیات‌روانی رایج در فضای مجازی برای ترسیم چهرۀ منفی از حکومت طالبان است.

در جمع نظرات مراکز و کارشناسانی که به بررسی این موضوع پرداخته‌اند، یک دیدگاه این است که عملیات‌های ضد تروریستی طالبان علیه داعش خراسان، صرفاً محدود به نیازهای امنیتی فوری و نزدیک افغانستان بوده و شامل مصون سازی سایر کشورها نمی‌شده است.

[21] با توجه به این که داعش خراسان متشکل از جنگجویان داخلی و خارجی است و با عنایت به این که طالبان بیشتر از جانب جنگجویان محلی داعش خراسان تهدید می‌شود (به دلیل این که این جنگجویان داخلی داعش برای به چالش کشیدن قدرت و مشروعیت حکومت طالبان کاراتر هستند)، لذا حکومت طالبان تمرکز خود را بر حذف جنگجویان داخلی داعش خراسان متمرکز کرده است.[22] با توجه به شواهد موجود، می‌توان از این دیدگاه این گونه برداشت کرد که این تمرکز و فشار حکومت طالبان بر جنگجویان داخلی داعش، سبب شده است که جنگجویان خارجی با استفاده از دسترسی جغرافیایی گروه، در خدمت روایت خلافت جهانی داعش قرار گیرند و دست به عملیات در کشورهای منطقه بزنند.

البته در واقعیت چنین به نظر نمی‌رسد و تعداد قابل توجهی از رهبران خارجی داعش خراسان در یک سال گذشته در عملیات‌های حکومت طالبان کشته شدند و جنگ تبلیغاتی وسیع رسانه المرصاد نزدیک به حکومت طالبان علیه جنگجویان تاجیکستانی داعش، روایت فوق را رد می‌کند.

دیدگاه دیگری که جای تامل دارد این است که پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، ایدۀ جهاد علیه طالبان، جذابیت چندانی بین حامیان سنتی داعش خراسان در کشورهای خلیج (فارس) نداشت و داعش خراسان تلاش کرد تا یک دلیل قانع‌کنندۀ دیگر بیاید.

[23] در خوشبینانه‌ترین حالت باید گفت که این حامیان سنتی داعش، به لحاظ عقیدتی با این گروه قرابت دارند. در این حالت، ایران شیعی می‌تواند سوژۀ جذاب و قابل توجیهی برای این حامیان داعش باشد. حالت بدبینانه این است که این حامیان داعش را وسیع‌تر ببینیم و برای برخی از بازیگران دولتی در این بین، نقشی قائل شویم. حملات داعش به ایران و روسیه، از این منظر نیز قابل بررسی است.

دیدگاه سوم «مهاجرت جغرافیایی» بر اساس الگوی داعش مرکزی است. طبق این دیدگاه، داعش برای نجات جنگجویان خود از معرکه، دست به یک حرکت تاکتیکی زد و بخشی از نیروهای خود را از افغانستان خارج کرد. درست همان تاکتیکی که داعش مرکزی پس از شکست در عراق و سوریه در پیش گرفت. طبق یک فایل صوتی منتشر شده منسوب به رهبر داعش خراسان، وی به نیروهای خود توصیه کرده است که در حال حاضر از افغانستان خارج شوند.

انتقال اعضای داعش خراسان به پاکستان احتمالاً بخشی از راهبرد وسیع‌تر این گروه بود تا بتواند بخش اعظمی از ساختار خود را حفظ کند.[24] این نیروهای منتقل شده به خارج اکنون می‌توانند در خدمت اهداف کلان داعش خراسان، داعش مرکزی و بازیگران ثالث به کار گرفته شوند و در حملات خارجی منتسب به داعش خراسان نقش ایفا کنند. گفته می‌شود نیروهای داعش خراسان، این فرصت را داشته‌اند که در قالب پناهنده به کشورهای مختلف، به‌ویژه ایران و ترکیه سفر کنند.

 

ورود بازیگر سوم در حمایت از داعش خراسان


در جریان نبرد فعلی بین حکومت طالبان و داعش خراسان، ممکن است شاهد ورود یک بازیگر منطقه‌ای باشیم که بخواهد افغانستان را به یک بستر ژئوپلیتیک برای نیروهای نیابتی بدل کند و این نبرد تا جایی ادامه پیدا کند که داعش خراسان بتواند حکومت طالبان را به چالش کشیده و آن را تضعیف کند.[25] در این راستا، بهترین شانس داعش خراسان برای معکوس کردن روند منفی موجود در افغانستان، این است که برخی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تصمیم بگیرند به دلایل خاص خود، به حمایت از داعش خراسان بر ضد طالبان بپردازند.[26] هر چند برخی منابع معتقدند که پاکستان برای فشار بر حکومت طالبان، درصدد تقویت و پشتیبانی از داعش خراسان است اما هنوز برای این امر دلایل و شواهد میدانی کافی وجود ندارد.


جمع‌بندی؛ آینده داعش خراسان


مراکز مطالعاتی بین‌المللی و کارشناسان غیر ایرانی، به ندرت به موضوع آیندۀ داعش خراسان پرداخته‌اند. با این وجود، دو دیدگاه کلی دربارۀ دورنما و آیندۀ وضعیت داعش خراسان مطرح شده است.

نظریۀ نخست این است که داعش خراسان، با جدیت برای بقای خود تلاش می‌کند. بر این اساس، با توجه به تاب‌آوری داعش خراسان که از داعش مرکزی به ارث برده است، این گروه حفظ ساختار مرکزی خود را با استفاده از نیروهای به شدت با انگیزه و آماده در اولویت قرار خواهد داد. حتی اگر این کار به قیمت قربانی کردن نیروهای عملیاتی این گروه تمام شود. حفظ و تقویت این ساختار مرکزی، بزرگترین تهدید برای دشمنان داعش است و اگر داعش بتواند از حملات طالبان جان سالم به در ببرد، این بار در قامت سازمانی قوی‌تر و خطرناک‌تر از گذشته ظاهر خواهد شد.[27] طبق برخی تحلیل‌ها، داعش مرکزی درصدد است تا مرکزیت این گروه را از سوریه به افغانستان منتقل کند که این تحلیل با دیدگاه اول هم‌راستا است.

نظریه دوم این است که داعش خراسان برای بقا و عرض اندام داعش مرکزی قربانی می‌شود. در شرایطی که داعش مرکزی در عراق و سوریه به شدت ضربه خورده و در تازه‌ترین اقدام‌ها، شبکه‌های مالی این گروه در ترکیه هم منهدم شده است، تنها گزینۀ موجود برای این گروه، تلاش برای یک آغاز دوباره و طوفانی است. این گروه که فاقد منابع مالی و انسانی کافی برای عملیات‌های بزرگ و کنترل سرزمینی است، حالا تمرکز خود را معطوف به طرحی کرده که قرار است بزرگترین عملیات ترور داعش تاکنون باشد.

برای اجرای موفقیت‌آمیز این طرح، داعش حاضر است بخش قابل توجهی از ذخایر مالی و نیروهای خود را مصرف و قربانی کند برای این که خود را دوباره به رخ حلقه‌های جهادی و افراد و گروه‌هایی که به طور بالقوه علاقه‌مند به تأمین مالی این سازمان هستند، بکشد. بر این اساس، هدف اصلی عملیات‌های اخیر داعش خراسان در منطقه، انجام اقدام‌های تلافی‌جویانه و انتقامی در قبال کشورهای روسیه و ایران نیست، بلکه هدف آن است که نام داعشِ مادر، بار دیگر بر سر زبان‌ها بیفند و این سازمان نشان دهد که هنوز قدرت کافی دارد تا در هر جایی از دنیا دست به عملیات بزند. بر همین اساس، داعش در این منطقه صدها نفر از اعضای متعهد و هستۀ مرکزی داعش خراسان را وارد عرصه خواهد کرد. در چنین شرایطی ممکن است داعش خراسان به یک گروه تضعیف شده با توانایی پایین تبدیل شود.[28]

 

[1]  موسسه سیاست‌های خاور نزدیک واشنگتن

[2]  تیم مونیتورینگ شورای امنیت سازمان ملل

[3]  مرکز مبارزه با تروریسم وست پوینت

[4]  همان.

[5]  پایگاه تحلیلی شورای امور یهودیان و اسرائیل مستقر در استرالی

[6]  پایگاه تحلیلی India Narrative

[7]  مرکز استیمسون

[8]  پایگاه تحلیلی India Narrative

[9]  گزارش آژانس پناهندگی اتحادیه اروپا

[10]  مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن

[11]  موسسه خدمات سلطنتی بریتانیا

[12]  پایگاه تحلیلی India Narrative

[13]  مرکز مبارزه با تروریسم وست پوینت

[14]  موسسه خدمات سلطنتی بریتانیا

[15]  مرکز وست پوینت

[16]  مرکز بین‌المللی مبارزه با تروریسم هلند

[17] مرکز مبارزه با تروریسم وست پوینت

[18]  موسسه سیاست‌های خاور نزدیک واشنگتن

[19]  اندیشکده هادسون

[20]  آژانس پناهندگی اتحادیه اروپا

[21]  موسسه سیاست‌های خاور نزدیک واشنگتن

[22]  پایگاه تحلیلی Homeland Security

[23]  مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن

[24]  همان.

[25]  پایگاه تحلیلی India Narrativ

[26]  مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن

[27]  همان.

[28]  پایگاه تحلیلی Insider


کد مطلب: 3729

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3729/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir