با توجه به روند فعلی، روسیه در نظر دارد از طریق تثبیت بازار انرژی آسیای مرکزی و روند افزایشی آن، جهت صادرات انرژی خود از اروپا را به طور دائمی به بازارهای پایدارتر در چین، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی منتقل کند. این رویکرد میتواند حجم فشارهای اروپا برای توقف واردات گاز از روسیه را به طور محسوسی کاهش داده و بالعکس، فشار روانی بیشتری را مبنی بر آن که روسیه دیگر به اروپا گاز صادر نخواهد کرد، بر این کشورها وارد آورد. تغییر در ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی و بهویژه در حوزۀ گاز، منافع تهران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. تمایل ایران در دولت سیزدهم نیز به مشارکت در روندهای استراتژیک و بهویژه زیرساختی و ژئواکونومیک آسیای مرکزی بوده است.
مطالعات شرق/
امید رحیمی؛ پژوهشگر مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
تغییر در ژئوپلیتیک انرژی و بهویژه در حوزۀ گاز یکی از مهمترین پیامدهای پس از جنگ اوکراین در اوراسیا محسوب میشود. اروپا با تحریم روسیه خرید گاز از این کشور را متوقف کرد تا مسکو علاوه بر کاهش درآمدهای صادراتی، با مشکلات ناشی از کاهش تولید و عدم استخراج، مواجه شود. اروپا که از یک بحران انرژی بیسابقه رنج میبرد، همچنین تلاشهای زیادی برای جایگزینی گاز روسیه کرد. در طرف مقابل، مسکو راهبرد جایگزینسازی بازارهای انرژی اروپایی را به طور جدی در دستور کار قرار داد. آسیای مرکزی یکی از نقاطی است که راهبردهای روسیه و اروپا با یکدیگر تلاقی کرده است. از یک سو کشورهای اروپایی با جدیت بیشتری طرحهای انتقال گاز از آسیای مرکزی به قفقاز جنوبی را پیگیری میکردند و از طرف دیگر مسکو با علم به چشمانداز تولید و مصرف انرژی در کشورهای این منطقه، همچون ازبکستان و قزاقستان، راهبرد جدید گازی را برای آسیای مرکزی تعریف کرد. تلاقی این دو راهبرد در منطقه، پیامدهای جدیدی را در بخش انرژی آسیای مرکزی به وجود آورده است که میتواند به دلیل ابعاد گستردهتر در زمینۀ تولید برق، بر ژئوپلیتیک انرژی در آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار باشد.
اتحادیۀ گازی روسیه و آسیای مرکزی
یکی از مهمترین راهبردهای اعلانی از سوی روسیه در قبال آسیای مرکزی شکلدهی به اتحادیۀ گازی در آسیای مرکزی بوده است. ایدهای که به طور رسمی از سوی مسکو ارائه شد و با واکنش بسیار محافظهکارانۀ کشورهای آسیای مرکزی متأثر از تحولات سیاسی پس از جنگ اوکراین، خیلی زود ماهیت غیررسمی گرفت که این ماهیت از سوی روسیه نیز پذیرفته شد. با این حال ابعاد عملگرایانۀ این ایده به حدی اثرگذار بود که با هر نامی این پروژه قابلیت توسعه داشت و با سرعت زیادی مراحل پیشرفت را فراتر از مذاکرات سیاسی طی کرد. این اتحادیه تقریباً از سال 2023 به طور رسمی آغاز شد و شاهد توسعۀ ابعاد آن در سال جدید خواهیم بود.
در چارچوب توافقها و مذاکرات سیاسی روسیه با کشورهای منطقه، صادرات گاز به آسیای مرکزی با محوریت ازبکستان و نقش قزاقستان در انتقال آغاز شد. در واقع از اکتبر 2023 واردات گاز ازبکستان از روسیه به طور رسمی آغاز شد. حجم اولیه و در نظر گرفته شده برای جبران کمبود گاز این کشور در فصل زمستان 2.8 میلیارد مترمکعب عنوان شد. زیرا زمستان سال گذشته با توجه به وجود سرمای شدید، قطع گاز در مناطق مختلف ازبکستان و بهویژه شهر تاشکند مشکلات زیادی را به وجود آورد. در فصل تابستان نیز در ازبکستان شاهد کمبود گاز و ضعف در عملکرد نیروگاههای حرارتی و قطع برق در برخی مناطق بودیم. دولت ازبکستان استراتژی ذخیرهسازی گاز در فصول مختلف برای استفاده در پیک مصرف را نیز در دستور کار قرار داده است، اما این طرح میتواند بر صادرات این کشور به چین و قرقیزستان نیز تأثیرگذار باشد و از این حیث واردات گاز از روسیه گزینۀ مناسبتری محسوب میشود. شایان ذکر است که ازبکستان تعهدی مبنی بر صادرات سالیانه تا 10 میلیارد مترمکعب گاز به چین دارد که تقریباً معادل 20 درصد از کل تولید گاز این کشور است.
با توجه به روند فزایندۀ مصرف گاز در ازبکستان با توسعۀ صنایع و بهویژه نیروگاههای حرارتی، مشکلات در زمینۀ کمبود گاز در این کشور در حال گسترش است. جالب توجه آن که در برخی برآوردها ذکر شده که ازبکستان در نهایت تا سال 2026 دیگر صادرکنندۀ گاز نخواهد بود و به یک کشور واردکننده تبدیل میشود. با توجه به آمارهای صادرات گاز این کشور به چین که در سال 2023 حدوداً 10 میلیارد مترمکعب بود، میتوان اینطور نتیجه گرفت که در عمل، روسیه در بازار صادرات گاز به چین، جایگزین ازبکستان خواهد شد. در همین راستا برخی منابع روس ادعا کردهاند که این حجم صادرات تا سال 2026 میتواند به 11 میلیارد مترمکعب برسد و گامهای عملی برای توسعۀ زیرساختهای مرتبط با آن نیز آغاز شده است. متعاقب این وضعیت روسیه و قزاقستان نیز در ژوئن 2023 یک قرارداد ترانزیت گاز به امضا رساندند. در چارچوب توافقهای جدید نیز طرفین در خصوص انتقال روزانۀ 32 میلیون مترمکعب گاز توافقهای جدیدی را امضا کردند. در این چارچوب قزاقستان نیز در طرحهای خود نوسازی خطوط لولۀ انتقال گاز و تجهیزات مرتبط با آن را در دستور کار قرار داده است. قرقیزستان و تاجیکستان نیز در چارچوب این طرح به عنوان صرفاً مصرفکنندگان انرژی، امنیت انرژی خود را تضمین خواهند کرد. کاهش صادرات گاز و حتی توقف آن از ازبکستان به قرقیزستان یکی از تهدیدهایی است که از سال گذشته مقامهای بیشکک با آن مواجه بودهاند.
چشمانداز پیشرو
با توجه به روند فعلی، روسیه در نظر دارد از طریق تثبیت بازار انرژی آسیای مرکزی و روند افزایشی آن، جهت صادرات انرژی خود از اروپا را به طور دائمی به بازارهای پایدارتر در چین، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی منتقل کند. این رویکرد میتواند حجم فشارهای اروپا برای توقف واردات گاز از روسیه را به طور محسوسی کاهش داده و بالعکس، فشار روانی بیشتری را مبنی بر آن که روسیه دیگر به اروپا گاز صادر نخواهد کرد، بر این کشورها وارد آورد. این موضوع همچنین میتواند با توجه به وابستگی برخی کشورهای اروپایی به واردات اورانیوم از روسیه و موجهای تورمی ناشی از قطع صادرات گاز به اروپا زمینههای تغییر رفتارهای سیاسی را بهویژه در کشورهای آسیبپذیر اروپایی فراهم آورد. در این چارچوب به نظر میرسد روسیه در وهلۀ نخست تمرکز ویژهای برای به دست آوردن بازار آسیای مرکزی و چین، و سپس نگاه راهبردی به بازارهای آسیای جنوبی داشته باشد. ابراز تمایل این کشور برای مشارکت در تاپی پس از خروج آمریکا از افغانستان نیز متأثر از همین رویکرد است.
در این چارچوب شاهد سفر منطقهای رئیس گازپروم به کشورهای آسیای مرکزی و مذاکره در خصوص برنامۀ 15 سالۀ همکاری در حوزۀ گاز بودهایم. "الکسی میلر"، رئیس گازپروم در خصوص این سفر اظهار داشته است که قراردادهای جدید برای انتقال گاز در سال 2024 با کشورهای ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان نهایی خواهند شد. در این میان ازبکستان که مشکلات بیشتری در مقایسه با قزاقستان دارد، اعلام کرده که حاضر است در طول سالهای آتی تا 500 میلیون دلار در این طرحها سرمایهگذاری کند. بدین ترتیب به نظر میرسد بهمرور، چند تحول کلیدی در عرصۀ ژئوپلیتیک انرژی منطقه، به وقوع میپیوندد. نخست، کمبود انرژی دو کشور قزاقستان و ازبکستان در فصل زمستان برطرف شده و محدودیتهای صادرات انرژی آنها به کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان نیز برطرف خواهد شد. دوم، نقش و اثرگذاری ترکمنستان در بازار گاز آسیای مرکزی محدودتر خواهد شد و این مانع از وابستگی کشورهای منطقه به ترکمنستان میشود. سوم، صادرات گاز کشورهای منطقه به چین در قالب نوعی طرح سوآپ با روسیه حفظ خواهد شد، بدین ترتیب که کشورهای آسیای مرکزی ضمن صادرات گاز خود به چین، از روسیه گاز وارد میکنند.
تطبیق و انعطاف قیمت گاز در این میان چالش مهمی است که به نظر میرسد در چارچوب اتحاد گازی قابل مذاکره بوده و توافق بر سر آن ممکن است. بر اساس گزارشهای منتشر شده در منابع روس، قیمت گاز صادراتی به ازبکستان در سال 2023 حدود 16 سنت به ازای هر مترمکعب بوده که قیمت پایینتری نسبت به گاز صادراتی ازبکستان به چین و یا ترکیه است و از این حیث به نظر میرسد جذابیت زیادی برای ازبکستان داشته باشد. قیمتهای اعلام شده برای صادرات گاز به ترکیه بین 26 تا 27 سنت و برای چین بین 27 تا 28 سنت اعلام شده است. این کاهش حدوداً 40 درصدی در قیمت ارائه شده به ازبکستان میتواند محرک مناسبی برای توسعۀ همکاریها باشد.
این فاکتور بیش از هر چیز بر رفتار ترکمنستان در قبال اتحادیۀ گازی تأثیرگذار خواهد بود. رفتارهای واگرایانۀ این کشور در حوزۀ انرژی و ترانزیت و قیمت بالاتر پیشنهادی باعث شده تا ترکمنستان بازارهای مورد نظر برای توسعۀ ظرفیت صادرات گاز خود را از دست بدهد. در چنین شرایطی این وضعیت میتواند محرکهای برای دو سناریو از سوی ترکمنستان باشد. نخست، تمرکز ویژه بر طرحهای آلترناتیو نظیر تاپی و یا خط لولۀ ترانس خزر که نیازمند سرمایهگذاری بوده و در کوتاهمدت و حتی میانمدت چشماندازی برای تحقق آنها نیست. و دوم، اضافه شدن ترکمنستان به اتحادیۀ گازی در رویکردی عملگرایانه با هدف بهرهمندی از مزیتهای این بازار مشترک در آسیای مرکزی و نیز در قبال چین. گذر زمان و چارچوب مذاکرات سیاسی مسکو- عشقآباد در کنار محرکههای عملگرایانۀ غرب برای احداث ترانسخزر نظیر تأمین مالی، عواملی است که بر تحقق هرکدام از سناریوهای فوقالذکر تأثیرگذار خواهد بود.
ملاحظات و منافع جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران در مجاورت آسیای مرکزی قرار دارد و تجربۀ تعاملات گازی با این منطقه در قالب واردات گاز از ترکمنستان و سوآپ گاز به آذربایجان و ترکیه را داشته است. از این حیث تغییر در ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی و بهویژه در حوزۀ گاز، منافع تهران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. تمایل ایران در دولت سیزدهم نیز به مشارکت در روندهای استراتژیک و بهویژه زیرساختی و ژئواکونومیک آسیای مرکزی بوده است. در حالی که ترانزیت یکی از مزیتهای نسبی ایران بوده، در حوزۀ انرژی نیز رویکردهای مثبتی را شاهد بودهایم. در این چارچوب شاهد دیدار وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران و وزیر انرژی ازبکستان نیز بودهایم. آسیای مرکزی یکی از حوزههایی است که در حوزۀ انرژی با تمرکز بر کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان مورد توجه ایران قرار دارد. در حالی که تا کنون در قبال ازبکستان و تاجیکستان تمرکز ایران بر حوزۀ برق بوده است، اما در حوزۀ گاز و نفت نیز ملاحظات زیادی وجود دارد.
در چارچوب ژئوپلیتیک جدید انرژی به نظر میرسد برخی فرصتها برای تهران نیز وجود داشته باشد. انتقال گاز بین روسیه و آسیای مرکزی از طریق شبکۀ خط لولۀ آسیای مرکزی انجام میشود که به طول 4500 کیلومتر با ظرفیت 120 میلیارد مترمکعب در منطقه گسترده شده است. این شبکه در دو نقطه در غرب و شرق به مرزهای جنوبی ترکمنستان میرسد و طبیعتاً این امر در صورت موافقت ترکمنستان میتواند فرصتهایی را برای سوآپ گاز بین روسیه و ایران فراهم آورد. چنین شرایطی در توافق سهجانبۀ ایران، روسیه و ترکمنستان میتواند با ضریب اطمینان بیشتری مشکل کاهش فشار و کمبود گاز شمال شرق ایران را در فصل زمستان حل کند. در صورت اضافه شدن ترکمنستان و ارتقاء نقش این کشور، ایران حتی قابلیت سوآپ گاز با کشورهای جنوب آسیا همچون پاکستان را نیز خواهد داشت. این امر مستلزم تکمیل خط لولۀ صلح است که اخیراً در مذاکرات بین ایران و پاکستان مجدداً مطرح شده است. در عین حال در چارچوب ژئوپلیتیک جدید انرژی منطقه، تاپی میتواند متضمن برخی فرصتها برای ایران بوده و با حاکمیت نگاه روسی به جای رویکرد آمریکایی برخی منافع و ملاحظات ایران نیز در نظر گرفته شود. این امر میتواند در میانمدت به عنوان یک اهرم به تعدیل تدریجی رفتارهای طالبان نیز منجر شود. و در نهایت، صرف نظر از این ایدههای استراتژیک، در کوتاهمدت چنین روندهایی میتواند تأثیر بسزایی بر رفتارهای ترکمنستان در حوزۀ انرژی داشته باشد. توسعۀ سوآپ گاز از مسیر ایران برای بازارهای عراق، آذربایجان و ترکیه بهویژه در فصل زمستان به عنوان یک آلترناتیو ترکمنستان قابل تصور است که متضمن فرصتهایی برای تهران خواهد بود.
انتهای مطلب/