ابعاد هیدروپلیتیکی کانال قوش تپه؛ بزرگترین کانال آبی در افغانستان
کانال قوش تپه میتواند روابط کشورهای پیرامون را تحت تأثیر قرار داده و پیچیدگی مسائل هیدروپلیتیکی به شدت وخیم آسیای مرکزی و حوضه آبریز دریای آرال را تشدید کند. برخی از پژوهشگران مدعی هستند که پتانسیل ایجاد درگیری و مناقشه بر سر منابع آب در هیچ جایی از دنیا، به اندازه حوضه آبریز دریاچه آرال نیست.
مطالعات شرق/
سیدهزهرا قریشی*
مقدمه
کانال قوش تپه، بزرگترین کانال آبرسانی افغانستان، قرار است بر روی سرشاخه رودخانه فرامرزی آمودریا در حوضه آبریز آرال ساخته شود. امکانسنجی و طراحی کانال قوش تپه در سال ۱۳۹۷ توسط شرکت AECOM آمریکا و با حمایت مالیِ 6/3 میلیون دلاریِ USAID انجام شده است. هزینه تکمیل و ساخت این کانال 15 میلیون دلار برآورد شده است.
کانال قوش تپه دارای طول 285 کیلومتر، عرض 100 متر و عمق 5/8 متر بوده و ارتفاع آب در کانال 5/6 متر است. این کانال قرار است طی سه فاز و تا سال 2028 تکمیل شود و آب آن از بخشهای خلم، نهرشاهی و دولتآباد استان بلخ عبور کرده و به بخشهای آقچه، مردیان و خواجه دوکوه استان جوزجان رسیده و از آنجا به بخش اندخوی استان فاریاب سرازیر شود. در مسیر این کانال بزرگ، چندین سد انحراف آب و سیستمهای آبیاری در نظر گرفته شده است.
ظرفیت کانال قوش تپه 650 مترمکعب بر ثانیه عنوان شده است (توان انتقال 20 میلیارد متر مکعب آب در سال را دارد).
با تکمیل کانال قوش تپه 600 هزار هکتار زمین دیمی به زمین کشت آبی تبدیل میشود و کشت و تولید گسترده محصولاتی نظیر پنبه، انگور، خربزه، سویا، بادام و پسته مد نظر است. علاوه بر آن، دولت افغانستان پیشبینی کرده است که با بهرهبرداری از این کانال به خودکفایی در کشاورزی برسد. افغانستان ادعا کرده است، با تکمیل این پروژه حدود 200 هزار نفر نیروی انسانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کار خواهند شد.
ابعاد بینالمللی پروژه قوش تپه
کانال قوش تپه در مقیاس بینالمللی میتواند روابط کشورها را تحت تأثیر قرار دهد و میتواند پیچیدگی مسائل هیدروپلیتیکی به شدت وخیم آسیای مرکزی و حوضه آبریز دریای آرال را تشدید کند. برخی از پژوهشگران مدعی هستند که پتانسیل ایجاد درگیری و مناقشه بر سر منابع آب در هیچ جایی از دنیا، به اندازه حوضه آبریز دریاچه آرال نیست.
دو کشور پایین دست در حوضه آبریز فرامرزی حوضه آبریز آرال به شدت وابسته به این منابع آبی مشترک هستند. لذا انتقال آب آمودریا در بالادست توسط افغانستان در کنار کنترل آب این رودخانه توسط سد بزرگ راغون در تاجیکستان و کنترل آب سیر دریا در بالادست توسط سد بزرگ قنبراته توسط قرقیزستان، به شدت کشورهای پاییندست حوضه آبریز آرال نظیر ازبکستان و ترکمنستان را متضرر خواهد کرد. این درحالی است که وضعیت تسهیم آب آمودریا و سهم افغانستان از بهرهبرداری و استفاده از این کانال مشخص نیست.
قابل ذکر است که کشورهای آسیای مرکزی در سال 1992 سندی به نام موافقتنامه آلماتی امضاء کردند که تا حدودی به تنظیم مصرف آب در منطقه کمک میکند. اگرچه افغانستان، آن توافقنامه را امضاء نکرده است، اما رهبران این کشور معتقد هستند که افغانستان نیز حق دارد از رودخانه آمودریا برای نیازهای خود استفاده کند. البته قابل ذکر است که طبق موافقتنامه آلماتی پیشبینی شده بود که افغانستان 1/2 میلیارد متر مکعب از آب آمودریا استفاده کند که این رقم بسیار کمتر از 20 میلیارد متر مکعب توان انتقال آب کانال قوش تپه است.
نگرانیهای ازبکستان از پروژه قوش تپه
ازبکستان یکی از کشورهای پاییندست در حوضۀ آمودریا است که مصرف آب بیشتری از منابع آب سطحی حوضه دریاچه آرال دارد. دلیل این موضوع توسعه سطح زیرکشت در این کشور است. در ازبکستان حدود 65/4 میلیون هکتار اراضی کشاورزی وجود دارد که قابلیت توسعه بیشتر را نیز دارد. حوضه آمودریا حدود 81 درصد از سطح کشور ازبکستان را در برگرفته است.
ازبکستان، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پنبه جهان، با منابع طبیعی غنی، وارث تمدنهای اسلامی ماوراءالنهر و پرجمعیتترین کشور آسیای مرکزی است. کشاورزی در کشور ازبکستان یکی از بخشهای مهم اقتصادی در این کشور است که جمعیت زیادی را مشغول به کار کرده است. زمینهای کشاورزی در ازبکستان در قرن گذشته افزایش چشمگیری داشته به طوری که بیش از 3 برابر شده است.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی افزایش سطح زیرکشت با هدف تولید پنبه در دستور کار این کشور قرار گرفت که یکی از دلایل این تغییرات سطح کشت، تعیین اهداف کشاورزی برای این کشور در آن زمان بود. در حوضه آبریز فرامرزی آمودریا کشور ازبکستان دارای بیشترین زمین تحت آبیاری است. این کشور یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پنبه در جهان محسوب میشود.
علاوه بر این ازبکستان و سایر کشورهای کرانهای این رودخانه، برنامههایی را برای افزایش سطح زیر کشت خود، در دست اقدام دارند. لازم به ذکر است که وابستگی ازبکستان برای تأمین نیازهای آبی خود حدود 77 درصد به حوضههای فرامرزی است. این درحالی است که آب مصرفی این کشور حدود 33 میلیارد متر مکعب در سال است. این وابستگی بالا به آبهای فرامرزی در کشور ازبکستان چالشهایی را ایجاد کرده است. مجموع موارد اقتصادی، سیاسی و کشاورزی سبب شده که احداث کانال قوش تپه نگرانیهای جدی سیاسی و امنیتی برای دولت ازبکستان ایجاد کند.
در پی اعتراضهای ازبکستان، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت کنونی افغانستان، اعلام کرد «یک قطره آب را از کشورهای دیگر نمیگیریم و نیاز نداریم و نمیخواهیم که بگیریم. پس هیچ کشوری (در آسیای مرکزی) نگرانی نداشته باشد. با کشور ازبکستان نیز روابط بسیار دوستانه و خوبی داریم و باور ما این است که آنها طرفدار آبادی و استقلال افغانستان هستند و در این راستا با ما همکاری میکنند».
قابل ذکر است که افغانستان نیازمند برق ازبکستان است و از سالها قبل به این سو برق مورد نیاز در شمال و پایتخت این کشور از ازبکستان تأمین میشود. این در حالی است که با تشدید ساخت کانال قوش تپه، ازبکستان، که مزارع پنبه خود را از رودخانه آمودریا آبیاری میکند، در دیماه سال گذشته، به بهانۀ تعمیر و نگهداری شبکه انتقال، میزان برق ورودی به افغانستان را کاهش داد و سپس در ماه ژانویه به دلیل کمبودهای ناشی از زمستان به طور کامل آن را قطع کرد. پیرو این اقدام، در ماه فوریه، در افغانستان مجسمه شاعر برجسته ازبکی قرن پانزدهم، علیشیر نوایی، که بنیانگذار ادبیات ازبکی محسوب میشود، در شهر شمالی مزار شریف تخریب شد. اخرور بورخانوف، سخنگوی وزارت خارجه در تاشکند، در توییتی نوشت که دولت ازبکستان از نمایندگان طالبان تضمینهایی دریافت کرده است که «عمل خرابکاری به هیچ وجه منعکس کننده سیاست دولت نیست» و این بنای تاریخی مرمت خواهد شد.
به نظر میرسد که تکمیل پروژه کانال قوش تپه، احتمالا روابط میان افغانستان و ازبکستان را دچار تنش کند. برخی از تحلیلگران مسائل بینالملل در ازبکستان معتقد هستند کانال قوش تپه «مشکل امنیت ملی درجه یک ازبکستان» است. طبق بیانیه صادر شده از سوی وزارت خارجه ازبکستان این کشور توجه ویژهای به همکاری در حوزه آب و انرژی با افغانستان دارد. بدیهی است که ازبکستان فعلاً میخواهد از ایجاد تنش در روابط خود با طالبان اجتناب کند. در این راستا، در خرداد ماه 1402، وزیر منابع آب ازبکستان اعلام کرد که تاشکند قصد دارد به طالبان در ساخت کانال قوش تپه کمک کند.
نگرانی ترکمنستان از قوش تپه
ترکمنستان یکی دیگر از کشورهای کرانهای حوضۀ آبریز آمودریا است که دارای آب و هوای صحرایی است. کشور ترکمنستان از بیابانها و فلاتهای پست تشکیل شده است و مهمترین بیابان آسیای مرکزی یعنی بیابان قره قوم که حدود 90 درصد خاک ترکمنستان را در بر میگیرد در این کشور قرار دارد. وجود آب و هوای بیابانی و گرم و همچنین صحرای قره قوم باعث شده که پتانسیل این کشور در تولید آبهای سطحی به شدت پایین باشد طوری که اکثر نیازهای این کشور از طریق رودهای فرامرزی ورودی به این کشور تأمین میشود. ترکمنستان سهمی در تولید آب برای رودخانه آمودریا ندارد اما یکی از بزرگترین مصرف کنندگان منابع آبی این حوضه است و مهمترین رود تأمین کننده آب برای ترکمنستان، رودخانه آمودریا است. یکی از ضربالمثلهای این کشور در خصوص آب که نشاندهنده اهمیت آب برای این کشور است، آن است که: «یک قطره آب شبیه به یک قطره طلا است».
ترکمنستان به عنوان کشوری که اکثریت قریب به اتفاق منابع آبی خود را از آمودریا میگیرد، نمیتواند نسبت به کانال قوش تپه که میتواند 25 درصد از جریان آب رودخانه آمودریا را به سمت افغانستان منحرف کند، خنثی باشد.
گزارشهای منتشر شده از سوی دولت ترکمنستان در سال جاری نشان میدهد که کانال قره قوم، منبع اصلی آب ترکمنستان، با کمبود قابل توجه آب مواجه است. اگر چه مقامهای ترکمنستان، برخلاف مقامهای ازبکستان، تاکنون اظهار نظری در خصوص چالشهای قوش تپه برای این کشور نداشتهاند، اما برخی از کارشناسان معتقد هستند اگر کانال قوش تپه برای ازبکستان یک مشکل اساسی است، برای ترکمنستان این کانال یک فاجعه است.
کانال قوش تپه و مهندسی اجتماعی در شمال افغانستان
یکی از اهداف پنهان توسعه کانال قوش تپه، مهندسی اجتماعی و جابجایی قومیتی در افغانستان عنوان شده است. در این راستا، عدهای از ساکنان شهرستان قوش تپه مدعی شدند که امارت اسلامی آنها را مجبور به کوچ اجباری کرده است. در این خصوص اما معاون سخنگوی طالبان در توییتی این ادعا را رد کرده و اظهار داشت شایعات در خصوص کوچ اجباری مردم جوزجان حقیقت ندارد.
در همین حال خبرهایی از موافقت دولت پاکستان با طالبان افغانستان مبنی بر انتقال تعدادی از نیروهای گروه طالبان پاکستان یا تحریک طالبان پاکستان (TTP) به درون مناطق داخلی افغانستان منتشر شده که نشان میدهد بخشی از این گروه پشتونتبار به استانهای شمالی با اکثریت تاجیک و ازبک منتقل خواهند شد. همچنین خبرهایی از احتمال تحویل برخی از اراضی آبی به این مهاجرین در این ولایتها که قرار است با کمک کانال قوش تپه به زیر کشت بروند میرسد که رصد اتفاقها در خصوص این کانال و توسعههای مربوط به آن را پراهمیت میکند. احتمالاً یکی از دلایل انتقال برخی از اعضای (TTP) به شمال افغانستان تلاش طالبان افغانستان برای دستکاری جمعیتی و ایجاد موازنه قدرت با گروههای مخالف طالبان در این استانها که اغلب غیر پشتون هستند، بوده است.
قابل تأکید است که ساخت کانال قوش تپه بدون اهداف سیاسی پیگیری نمیشود. توسعه زمینهای زراعی در شمال افغانستان میتواند، زمینهای کشاورزی جدیدی را ایجاد کند که قبایل پشتونِ متحدِ طالبان، بتوانند در آن ناحیه مستقر شوند و به تحکیم کنترل دولت پشتون حاکم در افغانستان کمک کنند.
جمعبندی
بدون شک، احداث کانال انحراف آب قوش تپه، مستقیما ابعاد امنیت آب، امنیت غذا، و امنیت انرژی در منطقه آسیای مرکزی را تهدید میکند و میتواند سبب مشکلات و چالشهای جدی برای کشورهای آسیای مرکزی از جمله کشورهای پایین دست حوضه آبریز آرال شود. کانال قوش تپه، محرکِ تشدید مسائل حوضه آبریز پرتنشترین دریای آرال خواهد بود. برای نمونه، از پیچیدگی ابعاد هیدروپلیتیکی این کانال میتوان به کاهش شدید آب برای ازبکستان و ترکمنستان اشاره کرد.
متعاقب این اقدامها باید انتظار داشت که دو کشور ازبکستان و ترکمنستان سیاست جدیدی را درباره افغانستان و بویژه در قبال حکومت نوپای طالبان اتخاذ کنند. کشورهای آسیای مرکزی و بویژه ازبکستان تلاش کردهاند تا در راستای راهبردهای کلان خود سطح قابل توجهی از تعامل را با حکومت طالبان در پیش گیرند. احداث کانال قوش تپه میتواند به عنوان یک متغیر مؤثر، بر این تعامل اثرگذار باشد. انتظار میرود که با افتتاح فاز اول کانال قوش تپه در آینده نزدیک و متعاقب آن تکمیل فازهای دو و 3، بتدریج روابط افغانستان با همسایگان شمالی متحول و متشنج گردد. شاید بر همین اساس، حکومت طالبان تلاش دارد تا در این سوی مرز، تغییرات ساختاری در بافت جمعیتی ایجاد کند تا بر نواحی مرزی تسلط لازم را داشته باشد.