راه آهن خواف – هرات طرحی قدیمی است که زمان ارائه آن به دوران جمهوری داوود خان در دهه ۱۳۵۰ میرسد. به علت بروز جنگها در افغانستان اجرایی شدن این طرح چند دهه به تعویق افتاد.
پروژه راه آهن خواف – هرات میتواند منجر به تحول عمیقی در زمینه تجارت دوجانبه ایران و افغانستان شود. فعال شدن این مسیر ریلی هر چند در وهله اول گامی کوچک میان دو کشور همسایه در راستای افزایش مبادلات تجاری قلمداد میشود اما میتواند روزنهای باشد برای اتصال منطقهای و بینامنطقهای که با توجه به ضرورتهای آینده قطعاً مورد توجه کشورهای ذینفع بخصوص کشورهای آسیای مرکزی و چین قرار خواهد گرفت.
مطالعات شرق/
میراحمد مشعل*
مقدمه
امروزه کمتر کشوری در جهان وجود دارد که از سیستم پر مزیت خطوط آهن برای حمل و نقل استفاده نکند. فراتر از این، شبکههای ریلی منطقهای و فرامنطقهای، اکثر مناطق جهان را به هم متصل کرده و همچنان رو به گسترش است. در واقع میتوان ادعا کرد که دنیای امروز، دنیای تجارت و ترانزیت بوده و توسعه اقتصادی و متأثر از آن توسعه در سایر ابعاد زندگی بشری محصول رشد و گسترش مبادلات تجارتی است. علیرغم اینکه امروزه سیستمهای حمل و نقل دریایی و هوایی از توسعه چشمگیری برخوردار هستند و بخش اعظم مسافرین را سیستمهای حمل و نقل هوایی انتقال میدهند و همچنین بیشترین حجم انتقال کالاها از طریق شبکههای حمل و نقل دریایی انجام میشود، اما در کنار این دو سیستم، کشورها سرمایهگذاریهای عظیمی در زمینه توسعه و گسترش سیستم حمل و نقل زمینی میکنند که پرکاربردترین آن خطوط آهن است. با این حال افغانستان شاید تنها کشوری باشد که فاقد سیستم شبکههای ریلی و خطوط آهن داخلی و بینالمللی است. البته در حال حاضر این کشور فاقد شبکه خطوط آهن داخلی است اما چند سالی میشود که از طریق خطوط آهن با سه همسایه خود یعنی ازبکستان، ترکمنستان و اخیراً با ایران وصل شده است. در میان این سه خط آهن، خط آهن خواف – هرات که افغانستان را به ایران وصل کرده و به تازگی میان دو کشور فعال شده است از اهمیت و برجستگی خاصی برخوردار است. از این رو در این مقاله ضمن معرفی کوتاه آن، ابعاد اهمیت آن در سه بخش داخلی، دوجانبه و منطقهای مورد بررسی قرار میگیرد.
مشخصات و ابعاد راه آهن خواف – هرات
راه آهن خواف – هرات طرحی قدیمی است که زمان ارائه آن به دوران جمهوری محمد داوود خان در دهه ۱۳۵۰ میرسد. به علت بروز جنگها در افغانستان اجرایی شدن این طرح به مدت چند دهه به تعویق افتاد اما خوشبختانه کار احداث آن در سال ۱۳۸۶ در ایران و ۱۳۹۱ در افغانستان شروع شد. از طریق این طرح که مجموعاً ۲۲۵ کیلومتر طول دارد، شهر خواف در ایران به شهر هرات در افغانستان وصل میشود. این خط آهن مدرنترین و طولانیترین خط آهن موجود در افغانستان است. بر اساس اطلاعات موجود، از امکانات و تسهیلات این خط آهن میتوان به وجود یک ایستگاه دو طبقه با زیربنای هزار و ششصد متر مربع در روزنک و یک ایستگاه مسافربری با امکانات و سرویسدهی استاندارد به مسافران در انتهای قطعه سوم اشاره کرد. همچنین در مرز شمتیغ نیز ساختمان بزرگی ساخته شده که تمام امور مربوط به گذرنامه، گمرک و مرزبانی میتواند در آن انجام شود. برای بخش مسافری باید هماهنگیهایی بین دو کشور ایران و افغانستان در بخش فروش بلیت و جابهجایی مسافر انجام شود. گفتنی است که حجم جابجایی اولیه این خط آهن، شش میلیون تن بار و یک میلیون نفر مسافر در سال پیشبینی شده است.
اهمیت داخلی برای افغانستان
قبل از این که به اهمیت دوجانبه راه آهن خواف - هرات پرداخته شود، مناسب است تا نگاهی صورت گیرد به اهمیت داخلی و این که فعال شدن این خط آهن چه مزایایی برای افغانستان دارد. از آنجا که افغانستان یک کشور مصرفی بوده و نیازمندی شدید به کالاهای خارجی دارد، فعال شدن این مسیر میتواند دسترسی این کشور را به کالاها و تولیدات دیگر کشورها به ویژه ایران چند برابر بیشتر سازد. همچنین استفاده از خطوط آهن برای انتقال کالاها که با هزینه ارزانتری انجام میشود، به کاهش قیمتهای کالاهای صادراتی ایران به افغانستان منجر شده و با نرخ نازلتری در اختیار مردم افغانستان قرار میگیرد. مزیت دیگر باز شدن این خط، این است که ترافیک سنگینی که در مسیر جادهای و بندر (خشک) دوغاورن- اسلامقلعه ناشی از تردد کامیونها با بار سنگین وجود دارد، به طور قابل ملاحظهای کاهش خواهد یافت. امتیاز دیگر آن برای مسافران افغانستانی است. درحال حاضر تردد مسافران از مرز جادهای دوغارون – اسلامقلعه انجام میشود که با اجرایی شدن طرح انتقال مسافران از طریق راه آهن، در کنار کاهش ترافیک و تردد از مسیر موجود، مسافرین آسودهتر، در زمانی کوتاهتر و با هزینه کمتری میان دو کشور تردد خواهند کرد. این مزیت از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است زیرا سالانه هزاران مسافر میان دو کشور تردد دارند. در نگاهی راهبردیتر مزیت بسیار کلان خط آهن خواف- هرات در این است که شهر هرات که قبلاً دروازه هند خوانده میشد با داشتن این خط آهن به دروازه هند - آسیای مرکزی ارتقا خواهد یافت و با موقعیت جغرافیایی جدید به یک هاب/ مرکزیت سه جهتی ایران- آسیای مرکزی - آسیای جنوبی تبدیل میشود.
اهمیت دوجانبه
اهمیت راهبردی دوجانبه خط آهن خواف – هرات برای هر دو کشور افغانستان و ایران در محورهای ذیل قابل ذکر است. جدا از این که اتصال ایران از طریق خط آهن به افغانستان گامی سترگ در متنوعسازی اتصال این کشور با یکی دیگر از همسایهها تلقی میشود، مشخصاً برای ایران زمینه تحقق هدف بلندمدت افزایش صادرات به افغانستان را فراهم میکند. هر چند که میزان صادرات ایران به افغانستان درحال حاضر در مقایسه با سایر همسایههای افغانستان در وضعیت خوبی قرار دارد، اما صرفاً اتکا به تجارت از مسیرهای جادهای در آینده نمیتواند پاسخگوی سرعت افزایش صادرات آن کشور به افغانستان باشد. بخصوص اینکه افغانستان در حال حاضر از طریق خطوط ریلی با دو همسایه شمالی خود - ازبکستان و ترکمنستان - وصل شده است. از این رو افزایش ظرفیتهای آینده وارداتی افغانستان تقاضا میکند ایران با افغانستان از طریق خطوط ریلی نیز وصل باشد. اهمیت دیگری که این خط آهن بهصورت راهبردیتر، البته نه در حال حاضر، بلکه در چشمانداز آینده برای ایران دارد، اتصال این کشور از طریق افغانستان به آسیای مرکزی و چین است. هر چند که هنوز افغانستان فاقد سیستم شبکه ریلی است و مسیر نهایی فعلی راه آهن مورد بحث، شهر هرات است، اما این خط آهن ظرفیت وصل کردن ایران به کشورهای آسیای مرکزی و چین را دارد که در بخش بعدی با تفصیل بیشتر به آن پرداخته خواهد شد.
گذشته از اهمیتی که خط آهن خواف - هرات برای ایران دارد، ساخت این خط آهن برای افغانستان بهمراتب باارزشتر ارزیابی میشود. نخستین مزیت این خط آهن برای افغانستان وصل شدن افغانستان به شبکه سراسری راه آهن ایران است. از طریق این خط آهن، افغانستان به شبکه خط آهن مشهد – زاهدان – چابهار وصل میشود. در سوی دیگر از طریق این خط آهن افغانستان به راحتی به بنادر دریایی ایران در دریای خزر متصل میشود. در مقیاس کلانتر افغانستان در مسیر بسیار کوتاه از طریق شبکه راه آهن ایران به شبکه راه آهن ترکیه و از طریق آن به شبکه راه آهن قارهای اروپا پیوند میخورد. در واقع تصور اینکه راه آهن خواف- هرات تا چه میزان میتواند افغانستان را به شبکههای خطوط آهن در آسیای جنوب غربی و اروپا وصل کند حیرتانگیز است. اهمیت بیشتر این مزیت زمانی بیشتر برجسته میشود که آن را با راه لاجورد مقایسه کنیم. افغانستان در گذشته برای اتصال به اروپا طرح راه لاجورد را (مسیری که افغانستان را از طریق ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه به اروپا وصل میکند) بسیار مورد توجه قرار داد و برای عملی شدن آن تلاش فراوان کرد.
هر چند مسیر لاجورد نیز مزایای خاص خود را دارد اما در مقایسه با آن، مسیر ایرانی که افغانستان را با طی کردن فاصله بسیار کوتاه آن هم از طریق یک شبکه یکپارچه خطوط آهن به اروپا میرساند، از تمام جهات بهمراتب دارای برتری است. اهمیت و مزیت دیگر خط آهن خواف – هرات برای افغانستان این است که این خط آهن دسترسی کمهزینه با سرعت بالا و انتقال حجم زیاد کالا از بنادر دریایی و زمینی ایران را به افغانستان میسر میکند. افغانستان همواره از فقدان دسترسی به بنادر دریایی در رنج بوده است. خط آهن خواف - هرات در کنار اینکه بنادر دریایی و زمینی ایران را در دسترس افغانستان قرار میدهد، گذشته از آن خود این دسترسی که از طریق خط آهن صورت میگیرد اهمیت آن را مضاعف میسازد زیرا خطوط آهن در مقایسه با خطوط جادهای دارای مزیتها، سهولتها و امکانات زیادی است که افغانستان میتواند مستقیماً از آنها برای حمل نقل برخوردار شود.
در نگاه دیگر، درست است که افغانستان از طریق پاکستان به بنادر دریایی دسترسی دارد اما این دسترسی در حال حاضر از طریق مسیرهای جادهای فراهم است در حالی که خط آهن خواف- هرات این دسترسی را بهوسیله خط آهن برقرار میسازد که چنانچه بیان شد، مزیتی مضاعف حساب میشود. موضوع با اهمیت دیگر که خط آهن خواف – هرات برای افغانستان به ارمغان میآورد، استفاده چند منظوره افغانستان از این خط آهن است. به صورت خلاصه میتوان گفت که افغانستان میتواند سه استفاده همزمان از این خط آهن انجام دهد. اول، بهرهگیری از این خط آهن برای دسترسی ارزانتر و زودتر به تولیدات ایرانی، دوم بهرهگیری از این خط آهن برای دسترسی به بنادر ایرانی در خلیج فارس و دریای خرز و سوم اتصال از طریق این خط آهن به ترکیه و اروپا.
در کنار مزیتهای اقتصادی خط آهن خواف – هرات، فعال شدن این خط آهن بازخورد مثبت سیاسی نیز برای هر دو کشور بههمراه دارد. هرچند این خط آهن در زمان حکومت گذشته افغانستان افتتاح شد که در آن زمان مقامها و کارشناسان اقتصادی و سیاسی مزایای اقتصادی و سیاسی این خط آهن را برای هر دو کشور پرشمار خوانده بودند اما فعال شدن دوباره این خط آهن در شرایط کنونی که طالبان زمام امور افغانستان را به دست دارند، دارای اهمیت بسیار زیادی است. میتوان گفت که پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان، ترمیم و فعال شدن این خط آهن که در نتیجه تحولات، بخشهایی از آن آسیب دیده بود، حاکی از علاقه فراوان مقامهای طالبان برای داشتن روابط خوب با ایران است. این در حالی است که برخی از توطئهگران در کمین نشسته و در پی تخریب روابط خوب افغانستان با ایران بوده و چنان فضاسازی میکنند که گویا امارت اسلامی با جمهوری اسلامی ایران دچار تنش و تخاصم خواهد شد. جدا از این بازخورد مثبت که علایق مثبت دو طرف را نشان میدهد، از آنجا که گسترش روابط اقتصادی میان کشورها به گرم شدن بیشتر روابط سیاسی کمک میکند، این خط آهن نویدبخش و الهامآور روابط گرم و مستحکم میان دو کشور در آینده است.
اهمیت منطقهای
اهمیت منطقهای خط آهن خواف – هرات این است که این خط آهن دو کلان منطقه شرق و غرب آسیا را به هم وصل میکند. جدا از این که هر کدام از کشورهای آسیای مرکزی بخصوص تاجیکستان و ازبکستان میتوانند با گذر از افغانستان از طریق این خط آهن به ایران وصل شده و از مزایای موقعیت جغرافیایی ایران برای اتصال به آسیای جنوب غربی و خلیج فارس استفاده کنند، این خط آهن میتواند سرآغاز و نقطه شروع کریدورهای منطقهای مانند خط آهن ایران- افغانستان – تاجیکستان، کریدور خط آهن پنج ملت، کریدور چین- ازبکستان- افغانستان ایران و یک ضلع مهم طرح «کمربند - راه» باشد.
خط آهن ایران- افغانستان – تاجیکستان: طرح خط آهن ایران- افغانستان - تاجیکستان که در سال ۱۳۹۱ برای ساخت آن میان سران سه کشور توافق شده و در سال ۱۳۹۸ موافقتنامه آن به امضاء مقامهای مسئول هر سه کشور رسید، اولین و فوریترین طرحی است که صرفاً انتظار اجرایی شدن را میکشد که با فعال شدن خط آهن خواف – هرات دیگر جای تعلل برای اجرای آن باقی نمیماند. این طرح که میتواند تاجیکستان را از طریق افغانستان به ایران وصل کند، برای سه کشور همزبان یک اولویت فوری محسوب شده و مشوقی برای طرح کلانتر دیگر موسوم به کریدور پنج ملت میشود. کریدور پنج ملت که به علاوه سه کشور مزبور کشورهای چین و قرقیزستان را نیز شامل میشود، طرح کلانی است که شرق آسیا را به غرب آسیا متصل میکند. در صورت احداث این خط ترانزیتی، کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و چین از طریق یک شبکه خط آهن به هم وصل میشوند.
کشورهای طول این مسیر علاوه بر دسترسی ریلی به دیگر كشورها، از منافع ترانزیت كالا نیز بهرهمند میشوند. همچنین راهاندازی خط آهن خواف – هرات میتواند انگیزهای برای اتصال به خط آهن چین- ازبکستان – افغانستان باشد که در حال حاضر فعال است. عملی شدن این طرح شاید از همه آسانتر و کمهزینهتر باشد زیرا کافی است که دو شهر هرات و مزار شریف از طریق خط آهن به هم متصل شوند. با ساخت این قطعه از خط آهن، بهراحتی چین در شرق و ایران در غرب به یکدیگر متصل میشوند. مورد مهم دیگری که فعال شدن خط آهن خواف – هرات بر آن تأثیر کلان دارد، تکمیل یک بخش پازل طرح بزرگ کمربند - راه کشور چین است. این طرح بزرگ جهانی که میلیاردها دلار سرمایهگذاری، ضامن اجرایی شدن آن است، قرار است کشور چین را به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان به سایر بخشهای جهان وصل کند. هر چند چین در گذشته افغانستان را به دلایل سیاسی و امنیتی تقریباً از این طرح کنار گذاشته و در حاشیه قرار داده بود، اما خط آهن خواف – هرات میتواند انگیزه و تمایل چین را برای قرار دادن این مسیر به عنوان یک مسیر اصلی تقویت کند کما این که پروژه کریدور پنج ملت نیز به عنوان یک بازوی آن مطرح است. در ابعاد دیگر، میتوان راه آهن خواف – هرات را وسیلهای برای اتصال قاره آسیا به اروپا از طریق ضلع جنوبی دریای خرز دانست. این موضوع که یکی از اهداف کلان چین در طرح کمربند - راه نیز هست، توسط راه آهن خواف – هرات میتواند به راحتی جامه عمل بپوشد. در حال حاضر که شبکه فعال و بزرگ راه آهن ایران و آن طرفتر، شبکه راه آهن ترکیه و در بخش شرقی شبکه راه آهن آسیای مرکزی موجود است تنها کار کوچک اتصال هرات به مزار شریف در داخل افغانستان است که با تکمیل این قطعه، پازل چند هزار کیلومتری، بههم وصل میشود.
جمعبندی
در بررسیهایی که در این نوشتار انجام شد میتوان به چند نتیجه مثبت از وجود راه آهن خواف – هرات دست یافت. نتیجه اول این است که چنانچه توضیح داده شد این راه آهن انقلابی در زمینه تجارت دوجانبه میان دو کشور ایران و افغانستان ایجاد میکند. دیگر این که این راه آهن وقفهای را که پس از تغییر نظام در زمینه اجرایی شدن طرحهای اتصال منطقهای بهوجود آورده بود از میان برده و کشورهای منطقه را برای از سرگیری پروژههای زیربنایی تشویق میکند. همچنین فعال شدن راه آهن خواف – هرات هر چند در وهله اول گامی کوچک میان دو کشور همسایه در راستای افزایش مبادلات تجاری قلمداد میشود اما چنانچه در این مقاله توضیح داده شد، میتواند روزنهای باشد برای اتصال منطقهای و بینامنطقهای که با توجه به ضرورتهای آینده قطعاً مورد توجه کشورهای ذی نفع بخصوص کشورهای آسیای مرکزی و چین قرار خواهد گرفت. علاوه بر موارد مزبور که بیشتر جنبه اقتصادی دارد، این پروژه و پروژههای متعاقب آن، گرمی روابط سیاسی را در پی دارد که به تقویت روابط سیاسی و اجتماعی میان کشورهای منطقه خواهد انجامید.
انتهای مطلب/
*کارشناس ارشد روابط بینالملل