پس از به قدرت رسیدن طالبان و تشکیل حکومت، ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان طی حکمی کشت مواد مخدر را محکوم کرد. بسیاری از ناظران درباره سیاست مبارزه با کشت خشخاش از سوی طالبان شک و تردید داشتند و علت آن را وضعیت اقتصادی افغانستان و وابستگی اقتصاد این کشور به مواد مخدر میدانستند. اما بر اساس گزارشهای جدید منتشر شده از جمله گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر و جرمِ سازمان ملل متحد، سطح زیر کشت مواد مخدر در این کشور کاهش شدیدی یافته است. با وجود این به نظر میرسد که طالبان راه درازی را تا محو کامل کشت و قاچاق مواد مخدر پیش رو داشته باشند. علاوه بر آن، آن چه که تاکنون بدان پرداخته نشده است، پیامدها و مخاطرات ناشی از کاهش و یا محو کشت مواد مخدر در این کشور است. این یادداشت به برخی از ابعاد این موضوع میپردازد.
مطالعات شرق/
آرین پورقدیری*
پس از به قدرت رسیدن طالبان و تشکیل حکومت، ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان طی حکمی کشت مواد مخدر را محکوم کرد. بسیاری از ناظران درباره سیاست مبارزه با کشت خشخاش از سوی طالبان شک و تردید داشتند و علت آن را وضعیت اقتصادی افغانستان و وابستگی اقتصاد این کشور به مواد مخدر میدانستند. اما بر اساس گزارشهای جدید منتشر شده از جمله گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر و جرمِ سازمان ملل متحد، سطح زیر کشت مواد مخدر در این کشور کاهش شدیدی یافته است. با وجود این به نظر میرسد که طالبان راه درازی را تا محو کامل کشت و قاچاق مواد مخدر پیش رو داشته باشند. علاوه بر آن، آن چه که تاکنون بدان پرداخته نشده است، پیامدها و مخاطرات ناشی از کاهش و یا محو کشت مواد مخدر در این کشور است. این یادداشت به برخی از ابعاد این موضوع میپردازد.
طالبان و کشت خشخاش پیش از سال 2021
طالبان در سالهای 1994-1995 یعنی پیش از اینکه برای اولین بار قدرت را در افغانستان به دست بگیرند کشت خشخاش را در ولایتهای تحت امر خود ممنوع کردند. همین امر بسیاری از ناظران بینالمللی از جمله سازمان ملل و آمریکا را قانع کرد که این گروه در صورت به دست گرفتن قدرت جلوی تولید مواد مخدر و قاچاق آن را خواهند گرفت اما با به قدرت رسیدن آنها این سیاست دگرگون شد. در فرمان جدیدی که این گروه صادر کرد کشت خشخاش و تولید تریاک آزاد، منتهی مشمول 10 درصد زکات شد. این مالیات در سالهای بعد به 20 درصد افزایش یافت. عایدات حاصل از این منبع درآمد بسیار زیاد بود و مستقیما وارد جیب طالبان میشد. در سال 1997، عبدالرشید، رئیس نیروی مبارزه با مواد مخدر طالبان در قندهار در باب آزادی کشت خشخاش در افغانستان چنین گفت: «ما به مردم اجازه کشت خشخاش را دادیم. ما نمیتوانیم مردم را به کشت گندم سوق دهیم، زیرا اگر مردم را مجبور به توقف کشت خشخاش کنیم، قیام علیه طالبان صورت میگیرد. بنابراین ما تریاک میکاریم و گندم خود را از پاکستان میگیریم.»
در اواخر سال 1999 طالبان کشت خشخاش را بار دیگر ممنوع اعلام کرد به این ترتیب کشت این گیاه از حدود 82،172 هکتار در سال 2000 به کمتر از 8000 هکتار در سال 2001 کاهش یافت. با حمله آمریکا به افغانستان و سقوط نظام حکومتی طالبان، طالبان به عنوان مهمترین دشمن دولت و متحد آن یعنی آمریکا، برای تامین هزینههای خود به تجارت تریاک و مواد مخدر روی آورد.
طالبان و کشت خشخاش پس از 2021
در آوریل 2022 ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، دستور به ممنوعیت کشت خشخاش داد. متن فرمان چنین بود: «به تمام هموطنان خبر داده میشود که از تاریخ صدور این فرمان کشت کوکنار (خشخاش) در تمام کشور به گونه مطلق منع است و هیچ کسی پس از این نمیتواند برای کشت این بوته تلاش کند. اگر خدای نخواسته کسی تخلف کرد، کشت او از بین برده میشود و با متخلفین از روی شریعت اسلامی برخورد صورت میگیرد. همچنان در سراسر کشور استعمال و انتقال، خرید و فروش، تجارت، واردات و صادرات و کارخانههای تولید هرگونه مواد نشئهآور به گونه جدی ممنوع است. تعمیل این فرمان لازمی است. اگر هر کسی تخلف کند از سوی ادارات عدلی و قضایی تعقیب و مجازات میشود».
این فرمان در سال 2022 نتوانست در کاهش میزان کشت خشخاش در افغانستان کارساز باشد چرا که کشت انجام شده بود و زندگی بخشی از مردم این کشور تا حد زیادی به کشت خشخاش گره خورده است. در کشوری که دست به گریبان خشکسالی و بحران اقتصادی است طبیعی است که نمیتوان چنین تصمیمهایی را به یکباره اتخاذ کرد و به مورد اجرا گذاشت.
اما قانون ممنوعیت کشت خشخاش با پیگیری مقامهای طالبان در سال 2023 به صورت جدی مورد پیگیری قرار گرفته است. تحت تاثیر این سیاست، میزان کشت خشخاش کاهش چشمگیری یافته است. عکسهای ماهوارهای نشان میدهد که کشت خشخاش در سال جاری میلادی ۸۰ درصد کاهش یافته است. برای مثال در ولایت هلمند که یکی از مهمترین مراکز کشت خشخاش در افغانستان است زمینهای زیر کشت خشخاش از 120000 هکتار در سال گذشته به کمتر از 1000 هکتار در سال جاری کاهش یافته است. همچنین در ننگرهار میزان زمینهای زیر کشت از 7 هزار هکتار در سال 2022 به تنها 865 هکتار در سال 2023 رسیده است.
پیامدهای جانبی مبارزه با کشت خشخاش در افغانستان
بنا به گزارش صلیب سرخ جهانی 28 میلیون نفر در افغانستان، 65 درصد کل جمعیت نیاز به کمکهای بشر دوستانه دارند. در چنین بحران اقتصادی عمیقی، مبارزه با کشت خشخاش و تجارت مواد افیونی که یکی از ستونهای اقتصاد افغانستان بخصوص در مناطق فقیر روستائی است باعث شوک اقتصادی و فشار مضاعف بر آن دسته از افراد میشود که دستی در این تجارت دارند.
بر اساس آخرین آمار که مربوط به سال ۲۰۲۱ است میزان بیکاری در افغانستان ۱۳،۲۸ درصد تخمین زده شده است. امروز در افغانستان تنها حدود 100,000 تا 150,000 نفر از نیروهای امنیتی دولت پیشین بیکار هستند. از آنجا که طبق گزارش SIGAR در سال 2017، کشت خشخاش منجر به ایجاد 590,000 شغل تمام وقت در افغانستان شده است، ممنوعیت کشت این گیاه باعث رشد چشمگیر آمار و ارقام مربوط به بیکاری و قطع درآمد عده زیادی میشود. البته طالبان تلاش میکند تا کشت این گیاه را با گندم جایگزین کند اما گندم یک محصول ارزان و جایگزین ضعیفی برای تریاک است و کشت آن باعث تامین نیازهای مادی کشاورزان نمیشود. میوهها و سایر محصولات درختی هم گرچه جایگزین مناسبی برای خشخاش در دراز مدت خواهند بود، اما نیازمند زمان و سرمایهگذاری قابل توجهی هستند.
قطع منبع درآمد بخش بزرگی از جمعیت باعث تعمیق شکاف بین دولت و جامعه میشود و از آنجا که دولت طالبان به واسطه بحران مالی ناشی از تحریمهای بینالمللی، توقف کمکهای خارجی و همچنین کمبود نیروهای متخصص توان مدیریت و حل این معضل را ندارد، ممکن است این شکاف سرانجام باعث بیثباتیهای سیاسی و شکلگیری هستههای مقاومت شود. همچنین ممکن است اقبال جامعه به سوی گروههای معارض حکومت افزایش یابد.
از دیگر عوارض احتمالی مبارزه طالبان با کشت خشخاش، نارضایتی احتمالی برخی فرماندهان لایه میانی طالبان است. همان طور که پیش از این هم ذکر آن رفت طالبان در سالهای 1996 تا 2001 پیوسته در دورههائی که با بحران اقتصادی روبرو میشد از کشت خشخاش به عنوان منبعی برای درآمد استفاده میکرد. مبارزه جدی با کشت خشخاش و تجارت تریاک و هروئین دولت طالبان را که اینک به دلیل تحریمهای اقتصادی بینالمللی در شرایط بحرانی قرار دارد از درآمد سرشار این تجارت محروم میکند و این مساله میتواند موجب نارضایتی نیروهای رده پائین و میانی طالبان شود که بدون شک بحران اقتصادی بر میزان عواید و درآمد آنها تاثیر منفی گذاشته است. برای ادامه حیات به عنوان یک رژیم، طالبان باید اطمینان حاصل کند که فرماندهان کلیدی و سربازان درجهدوم آنها به اندازهای درآمد دارند که برای فرار و شورش وسوسه نشوند.
روی آوری نیروهای بیکار شده جامعه و همچنین عناصر ناراضی طالبان به گروههای تروریستی فعال، بخصوص داعش از دیگر عواقب احتمالی مبارزه با کشت خشخاش در افغانستان است. داعش که از زمان سقوط دولت پیشین افغانستان در تلاش است تا سطح نفوذ و تعداد نیروهای خود را افزایش دهد. بیکار شدن تعداد زیادی از روستائیان که درآمد آنان با کشت و تجارت خشخاش گره خورده است و نارضایتی بخشی از بدنه گروه طالبان، ممکن است فرصت مناسبی را در اختیار داعش قرار دهد تا به جذب آنان بپردازد.
یکی دیگر از نتایج ممنوعیت کشت خشخاش در افغانستان افزایش میزان مهاجرتهای داخلی و خارجی است. ممنوع شدن کشت خشخاش و عدم تمایل کشاورزان به کشت جایگزین لاجرم خانوادههای زیادی را از تنها منبع درآمد محروم و آنها را در جستجوی راهی برای امرار معاش راهی شهرها میکند. افزایش جمعیت شهری، بدون فرصتهای جدید شغلی برای مهاجران و همچنین بدون زیرساختهای لازم خدماتی و رفاهی برای آنها امکان بروز ناهنجاریهای اجتماعی و جرم را افزایش میدهد.
افغانستان یکی از کشورهائی است که دارای بیشترین میزان مهاجرت خارجی است. کمیساری عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد میگوید که ۹.۲ میلیون تن از اتباع افغانستان بهصورت اجباری در سراسر جهان آواره شدهاند که مقصد 2.2 میلیون نفر آنها ایران و پاکستان بوده است. اجرای سیاست مبارزه با کشت خشخاش و به تبع آن بیکاری قشر عظیمی از جامعه میتواند آمار مهاجرت از این کشور بخصوص به کشورهای همسایه را افزایش داده و موجب بروز مشکلات اجتماعی برای کشورهای میزبان شود.
از جمله ناهنجاریهای اجتماعی که افغانستان با آن دست به گریبان است اعتیاد است. آمار اعتیاد در افغانستان بسیار بالا است و بنا به گفته ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان «چهار میلیون نفر از جمعیت 37 میلیونی افغانستان از اعتیاد به مواد مخدر رنج میبردند». عمده مواد مخدر مصرفی در این کشور تریاک و هروئین است که این دو از مشتقات خشخاش هستند. ممنوعیت کشت خشخاش و تجارت تریاک و هروئین باعث افزایش تولید و مصرف مواد مخدر صنعتی در این کشور میشود که البته این مساله علاوه بر ایجاد مشکلات اجتماعی مختلف برای خود افغانستان برای کشورهای همسایه هم بسیار خطرناک است چرا که افزایش تولید مواد مخدر صنعتی در افغانستان منجر به افزایش قاچاق این مواد به کشورهای اطراف هم میشود.
جمعبندی
با توجه به این که حکومت طالبان به دنبال شناسائی بینالمللی است، مبارزه با کشت خشخاش را با جدیت دنبال میکند اما از آنجا که افغانستان درگیر بحران اقتصادی و فقر است این سیاست میتواند عواقب وخیمی را برای جامعه افغانستان، دولت طالبان و همسایگان این کشور به دنبال داشته باشد. بیکار شدن خیل عظیمی از کشاورزان میتواند جامعه را روز به روز از حکومت بیگانهتر کند و بر عمق نارضایتی اجتماعی بیفزاید. از طرف دیگر محروم شدن طالبان از عواید ناشی از کشت خشخاش باعث افزایش فقر در میان جنگجویان و اعضای خود این گروه شده و میزان وفاداری آنها را کاهش میدهد. فقر سراسری در افغانستان احتمال اقبال به سوی گروههای تروریستی فعال در افغانستان علیالخصوص داعش، افزایش مهاجرتهای خارجی و داخلی و جایگزینی مواد مخدر صنعتی با تریاک و هروئین را افزایش میدهد که هر سه مورد ذکر شده نه تنها برای حکومت طالبان بلکه برای کلیه همسایههای این کشور دغدغه خواهد بود. بنابراین با توجه به همه تبعاتی که مبارزه با کشت خشخاش به همراه دارد این طور به نظر میرسد که ممنوعیت کشت خشخاش مانند سالهای 1996-2001 دستخوش تغییر خواهد شد و حکومت طالبان احتمالا این قانون را تا زمان جلب اعتماد و شناسائی بینالمللی و کاهش فشارهای اقتصادی جهانی دنبال کرده و پس از آن ممکن است مجبور به نادیده گرفتن آن شود. به دلایل فوق نیاز است تا علاوه بر حکومت طالبان، کشورهای منطقه و جامعه جهانی برای پیشگیری از پیامدهای محتمل ذکر شده تدابیری را اتخاذ کنند.
انتهای مطلب/
*دانشجوی دوره دکتری رشته جامعهشناسی سیاسی