زمینههای جدید روابط آمریکا و آسیای مرکزی؛ محرکهها و پیامدها
نگاه استراتژیک آمریکا به آسیای مرکزی بهعنوان یکی از عرصههای جدید سیاست خارجی بوضوح تقویت شده است. با این حال مشخص نیست این راهبرد با حضور مستقیم خود آمریکاییها اجرایی میشود یا بر اساس راهبرد «موازنه دور از ساحل» و از طریق شرکای نیابتی.
مطالعات شرق/
کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
تنها یک ماه پس از سفر ماه مارس آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به آسیای مرکزی برای برگزاری پلتفرم 1+5، دیگر مقامهای عالیرتبه آمریکایی نیز با انجام سفرهای تکمیلی تعاملات جدیدی را با این کشورها رقم زدند. در حالی که سفر بلینکن به قزاقستان و ازبکستان انجام گرفت، در طول یک ماه گذشته، تعاملات مقامهای آمریکایی با محوریت دونالد لو، دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور آسیای مرکزی و جنوبی به طور عمده بر تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان متمرکز بوده است. راهبرد غیراعلانی آمریکا در چارچوب سفر بلینکن به منطقه ایجاد فاصله و تعمیق شکافها بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی بود که در چارچوبهای مختلفی دنبال میشود. نکته جالب توجه دیگر آن که سفر اخیر مقامهای آمریکایی درست در بازه پیش از برگزاری اجلاس مشترک چین و آسیای مرکزی در آستانه در تاریخ 18 می، انجام میشود. رویدادی که باز هم برای آمریکا به دلیل نقش نوظهور چین در عرصه بینالمللی نگرانکننده است. نوع مذاکرات مقامهای آمریکایی در حوزههای مربوط به تحریمها و همچنین مسائل نظامی-دفاعی نشانگر ظهور برخی عرصههای جدید و یا تقویت برخی حوزههای پیشین در روابط دوجانبه آمریکا و آسیای مرکزی است. موضعی که دونالد لو در یک مصاحبه رسمی به صراحت با عبارت "تقویت نگاه آمریکا به آسیای مرکزی" به آن اشاره کرد. در این گزارش تلاش میشود تا مهمترین محرکهها و پیامدهای این روابط جدید ارزیابی و تحلیل شود.
تعاملات جدید
در فاصله ماه مارس تا اواخر آوریل و پس از برگزاری اولین سفر رسمی وزیر خارجه جدید آمریکا در دولت بایدن به آسیای مرکزی، چندین مقام عالیرتبه دیگر از دولت آمریکا از این منطقه بازدید کردند. دونالد لو، دستیار وزیر خارجه آمریکا در آسیای مرکزی و جنوبی مهمترین مقام رسمی دولت آمریکا است که روزهای 22 تا 27 آوریل به آسیای مرکزی سفر کرد. در این سفر نمایندگانی از پنتاگون، شورای امنیت ملی و آژانس توسعه بینالمللی آمریکا نیز در کنار لو حضور داشتند. در بیشکک او با وزیر امور خارجه و رئیسجمهور قرقیزستان در خصوص مسائل سیاسی و امنیتی از جمله توسعه روابط دوجانبه، اقتصاد سبز و پلتفرم 1+5 گفتوگو کرد. لو در دیدار با جباروف بازگرداندن 59 شهروند این کشور از سوریه را تبریک گفت و دو کشور را دارای «مشکلات مشترک» توصیف کرد. همچون سنت پیشین مقامهای آمریکایی، لو دیدارهایی را با جامعه تجاری و فعالان بازرگانی و همچنین نمایندگان جامعه مدنی نیز برگزار کرد. تاجیکستان دومین مقصد سفر منطقهای دونالد لو بود که با دیدارهای مشابه و دستور کاری شبیه به مذاکرات در بیشکک ادامه یافت. سفر وی به دوشنبه درست همزمان با برگزاری کمیسیون همکاریهای نظامی-اقتصادی سازمان پیمان امنیت دستهجمعی در این شهر انجام گرفت.
در همین حال الیزابت روزنبرگ، دستیار وزیر خزانهداری در امور تأمین مالی تروریسم و جرائم مالی، دیگر مقام رسمی آمریکایی است که در این بازه به آسیای مرکزی سفر کرده است. سفر خانم روزنبرگ به دو کشور قزاقستان و قرقیزستان برنامهریزی شده است که شامل دیدارها و تعاملات گوناگونی است. این دیدارها با حضور نمایندگان وزارت بازرگانی و نیز برخی مقامها از کشورهای اروپایی در خصوص تحریمهای اعمال شده علیه روسیه برگزار میشود. با این حال سخنگوی وزارت امور خارجه قزاقستان تصریح کرده است که این دیدارها هیچ چیز بدی ندارد و نشانه خوبی از روابط دو کشور است. صمدیاروف تائید کرده که این دیدارها در خصوص تحریمها انجام میشود، اما اضافه کرده که هدف کارشناسان آمریکایی آن است که شرکتهای قزاقستانی هدف تحریمها قرار نگیرند.
اواسط ماه آوریل همچنین " دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحات، راستیآزمایی و پایبندی به توافقها"، در تماس تلفنی با وفا خواجهاف معاون وزیر خارجه ترکمنستان، چارچوبهای همکاری دوجانبه با این جمهوری را بررسی کرد. موضوعهای امنیتی و همکاری در چارچوب اجرای اسناد امضا شده بینالمللی و دوجانبه از جمله محورهای این گفتوگو بود. این دستیار وزیر خارجه آمریکا پیشتر نیز با برخی مقامهای کشورهای آسیای مرکزی دیدار و گفتوگو کرده بود. عذرا ضیاء، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور امنیت مدنی، دموکراسی و حقوق بشر نیز اخیراً از آسیای مرکزی بازدید کرده بود.
محرکهها و پیامدهای احتمالی
آمریکا بوضوح سطح جدیدی از ابتکارهای عملگرایانه خود را برای آسیای مرکزی آغاز کرده است. در طول یک سال گذشته حجم مبادلات تجاری آسیای مرکزی و روسیه به طور محسوسی افزایش یافته است. آمارهای سال 2022 نشانگر رشد چشمگیر در این زمینه است. درعینحال صادرات اتحادیه اروپا و بریتانیا به سه مقصد بیشکک، ایروان و آستانه که هر سه از شرکای تجاری مهم مسکو محسوب میشوند از 15 تا 90 درصد رشد داشته است. بخشی از این موضوع به ترند ساختاری تجارت روسیه به سمت کشورهای شوروی سابق بعد از تحریمها بر میگردد. بخش دیگر این روند به فرایند صادرات مجدد (re-export) مرتبط است. بسیاری از نیازهای روسیه در طول یک سال گذشته از اتحادیه اروپا از طریق شرکتهای واسط در آسیای مرکزی انجام شده است. درآمدهای ناشی از این تجارت، کشورهای آسیای مرکزی را به واسطه مهمی برای تأمین نیازهای روسیه تبدیل کرده است. این شرکتها همچنین زمینه صادرات برخی محصولات ساخت روسیه به اروپا را از طریق سندسازی و تغییر برند نیز فراهم آورده اند. طبیعتاً در چنین شرایطی برای تنگتر کردن حلقه تحریمها، آمریکا فشار مضاعفی را به کشورهای آسیای مرکزی برای تقویت نظام تحریمها وارد میآورد.
این اقدام در دو رویکرد سلبی و ایجابی انجام میگیرد. در رویکرد سلبی آمریکا با ارائه بستههای تشویقی و تنبیهی در صدد افزایش هزینههای تعاملات تجاری کشورهای آسیای مرکزی و روسیه خواهد بود تا این کشورها را بیشتر به سمت چندجانبهگرایی هدایت کند. اما در وجه ایجابی، احتمالاً شاهد افزایش پیمانهای مالی و تجاری دوجانبه بین آمریکا و کشورهای آسیای مرکزی خواهیم بود. در این رویکرد، آمریکا تمرکز اصلی خود را بر شناسایی حوزههای کلیدی در زمینه دور زدن تحریمهای روسیه متمرکز خواهد کرد که از طریق جمعآوری دادهها و زیرساختهای اطلاعاتی محقق میشود. اعمال فشار به کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اسناد تجاری و مالی بینالمللی، یکی از راهکارهای این امر محسوب میشود.
در همین حال بخش مهمی از تحرکات آمریکا در آسیای مرکزی به افغانستان مرتبط است. واقعیت آن است که ثبات در افغانستانی که دیگر آمریکا در آن حضور ندارد، آن هم بدون اینکه هزینه سنگینی را به روسیه، چین و ایران تحمیل کند، عملاً یک شکست برای واشنگتن محسوب میشود. تاجیکستان در طول شش ماه گذشته انعطاف قابل توجهی را در قبال تحولات افغانستان از خود نشان داده است. این کشور پس از کاهش حمایتهای خود از نیروهای جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود، تعاملات خود را با طالبان گسترش داده که نقطه اوج آن را در بازدید هیئت رسمی طالبان از خاروغ شاهد بودیم. موضعی که حداقل برای آمریکا مطلوب نبوده است. از طرف دیگر برخی چالشهای منطقه نظیر احداث کانال قوشتپه و مسائل دیگر نیز به طور ویژهای مدیریت شده و این امر گرایش استراتژیک روسیه به سمت آسیای جنوبی را افزایش داده است. مسکو صریحاً از تقویت نگاه خود به این منطقه در غیاب آمریکا سخن گفته و چین نیز برنامههای ویژهای برای استخراج نفت و برخی رویکردهای استراتژیک دیگر در افغانستان طراحی کرده است. گرفتن این فرصتها از چین و روسیه و افزایش هزینههای تعامل با آسیای جنوبی یکی از اهداف استراتژیک آمریکا محسوب میشود که در آسیای مرکزی قابل پیگیری است. ترکیب سفرای جدید این کشور در منطقه نیز به نحوی میتواند نشانهای از این موضوع باشد. انتصاب چهرهای همچون "لزلی ویگوری" در بیشکک بهعنوان سفیر که سوابق و تجربیات زیادی در حوزه مواد مخدر دارد، نشانهای از این امر است. با وجود این همچنان محوریت این رویکرد استراتژیک آمریکا در حوزه عملیاتی مشخص نیست. این امر میتواند با تمرکز بر بخشهایی از آسیای مرکزی انجام پذیرد که در مجاورت با افغانستان به یک خلاء ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. همچنین این طرح میتواند با تمرکز بر افغانستان و با نگاه به مرزهای جنوبی آسیای مرکزی انجام پذیرد.
همزمان با آمریکا، روسیه نیز تعاملات خود را با کشورهای آسیای مرکزی بویژه در حوزههای استراتژیک تقویت کرده تا از یکسو فضا را برای حضور رقبایی همچون آمریکا، ترکیه و چین در این حوزهها محدود کند و از طرف دیگر، امکان پیوستن این کشورها به جبهه متحدِ ضدروسی را تضعیف کند. روسیه و قرقیزستان اخیراً به توافق مهمی برای شکلدهی به سیستم یکپارچه دفاع هوایی دست یافتهاند. توافقی مشابه که سال قبل با تاجیکستان نیز به امضا رسیده و اجرایی شده بود. درعینحال روابط کشورهایی همچون قرقیزستان با آمریکا، با لغو قرارداد همکاری دوجانبه (مصوب 1993) و عدم پاسخ دولت قرقیزستان به پیشنهاد آمریکا برای امضای قرارداد جدید، و همچنین در سایه تنشهایی پیرامون رادیو آزادی تیره شده که برای واشنگتن یک وضعیت نامطلوب محسوب میشود. چنین وضعیتی که تقویت تعاملات این کشورها با روسیه و افزایش تنشها با آمریکا را موجب شده است نیز محرکه مهمی برای این رفتارهای ایالات متحده محسوب میشود.
در خلال این تعاملات که بعضاً نیز با حضور نمایندهای از پنتاگون انجام گرفته، حوزه نظامی هم یکی از اولویتهای آمریکا بوده است. یکی از موضوعهایی که در طول دوره جنگ اوکراین بوضوح قابل مشاهده است، توان روسیه برای تأمین تجهیزات نظامی و تسلیحات در جنگ است. در حالی که ناتو با حمایت دهها کشور حجم قابل توجهی از تسلیحات را به ارزشی بیش از بودجه نظامی روسیه، برای نیروهای نظامی اوکراین ارسال کردهاند، نیروهای روسی برای حفظ برتری تسلیحاتی خود به لحاظ کمی و کیفی به استفاده از ذخایر استراتژیک خود و افزایش ظرفیت تولید روی آوردهاند. این امر بوضوح میتواند ظرفیتهای صادراتی و کمکهای خارجی روسیه به کشورهای آسیای مرکزی را محدود کند. کما اینکه در طول یک سال اخیر شاهد انتشار برخی اخبار مبنی بر ارسال تسلیحات روسی از این کشورها به جبهه نبرد در اوکراین بودیم. اظهارات دونالد لو در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز بوضوح نشان میدهد واشنگتن نگاهی فرصتطلبانه به این موضوع دارد. " لو" به صراحت اشاره میکند که توان روسیه در این زمینه کاهش یافته و بویژه کشورهای همسایه افغانستان نگرانی شدیدی در این زمینه دارند و در پاسخ به این نگرانی، آمریکا مذاکراتی را با آنها آغاز کرده است. دونالد لو همچنین تصریح میکند که علاوه بر آمریکا، کره جنوبی و ژاپن نیز بهعنوان متحدین آمریکا گزینههای صادرات تسلیحات به این کشورها هستند.
جمعبندی
نگاه استراتژیک آمریکا به آسیای مرکزی بهعنوان یکی از عرصههای جدید سیاست خارجی بوضوح تقویت شده است. با این حال مشخص نیست این راهبرد با حضور مستقیم خود آمریکاییها اجرایی میشود یا بر اساس راهبرد «موازنه دور از ساحل» و از طریق شرکای نیابتی.
بحران اوکراین و ماهیت تعیینکننده آن در نظم بینالمللی به اندازهای برای آمریکا مهم است که خود را مستقیما در بخشهایی از این نبرد غیرمستقیم درگیر کند. با این وجود، عدم تخصیص منابع کافی و فقدان شرکای قابل اعتماد در داخل و خارج از این کشورها (در مقایسه با اوکراین، بلاروس، کشورهای حوزه بالتیک و حتی قفقاز جنوبی) تحقق اهداف این راهبرد را تاکنون به تعویق انداخته است. با این حال هر لحظه امکان تغییر زمین بازی توسط آمریکا وجود دارد. موضوعی که میتواند نگرانی روسیه و سایر همسایگان این منطقه را در پی داشته باشد.
انتهای مطلب/
کد خبر:3464
اشتراک گذاری
مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق