با وجود آن که هدف اصلی نشست سمرقند بررسی اوضاع افغانستان، طرح مطالبات و ارائه راهکارها برای حل بحران و معضلات افغانستان بود اما نمیتوان از اثرگذاری و کارکرد مثبت آن برای حکومت طالبان چشمپوشی کرد. به صورت مشخص نشست سمرقند چند کارکرد مثبت برای حکومت طالبان داشت. نخستین کارکرد این نشست برای طالبان پذیرفتن حکومت فعلی افغانستان به عنوان کارگزار اصلی در افغانستان است. با توجه به این که مخاطب کشورها در افغانستان، طالبان است، این را میرساند که کشورهای منطقه پذیرفتهاند که حکومت طالبان به عنوان دولت در افغانستان قابل شناسایی است. دلیلی که به اثبات این ادعا کمک میکند، دعوت از سرپرست وزارت خارجه حکومت طالبان در نشست سمرقند به عنوان میهمان و سخنران به عنوان نماینده حکومت افغانستان است. چنین رفتاری، انرژی و اعتماد به نفس به حکومت طالبان میدهد چرا که تصور میکند بدیلی برای آن وجود ندارد.
مطالعات شرق/
میراحمد مشعل*
در روزهای ۲۴ و ۲۵ فروردین سال جاری نشستی میان وزرای خارجه و نمایندگان ارشد شش کشور همسایه افغانستان در شهر سمرقند ازبکستان برگزار شد. این چهارمین نشست از سلسله نشستهای کشورهای همسایه افغانستان به علاوه روسیه بود که در سطح وزرای خارجه برگزار میشود. نخستین نشست در سپتامبر ۲۰۲۱ در پاکستان، دومین نشست در نوامبر همان سال در ایران و سومین نشست در ماه مارچ ۲۰۲۲ در چین برگزار شد. همچنین مقرر شد که نشست بعدی در عشقآباد پایتخت کشور ترکمنستان در سال ۲۰۲۴ یا زودتر از آن برگزار شود. به صورت کلی در خصوص این نشست میتوان دو نگاه تحلیلی ارائه کرد. در نگاه نخست میتوان از این منظر نگریست که در این نشست چه مطالبات و نگرانیهایی از سوی همسایگان افغانستان مطرح شد و دومین منظر، این که تاثیر این نشست برای افغانستان و بخصوص برای حکومت طالبان چگونه ارزیابی میشود. قبل از پرداختن به دو موضوع مزبور بایسته است که ابتدا درنگی بر رویکرد و اهداف نشست صورت گیرد.
رویکرد و اهداف
با این که پس از به قدرت رسیدن طالبان هر کدام از همسایههای افغانستان به صورت یکجانبه رویکرد تعامل مثبت را با حکومت طالبان پیش گرفتند اما به منظور قرار دادن حکومت طالبان در مسیر درست، لزوم اتخاذ یک رویکرد چندجانبه جمعی و یکسان، بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشد. به همین دلیل برگزاری این نوع نشست بین کشورهای همسایه افغانستان به علاوه روسیه پایهگذاری شد. در واقع شرایط حساس کنونی افغانستان که قدرتهای غربی این کشور را پس از پایان یافتن اشغال آمریکا به حال خود رها کرده و یا سیاستهای غرضآلود را در قبال این کشور در پیش گرفتند، ایجاب میکرد که همسایههای افغانستان ابتکار عمل را در دست گرفته تا از طریق رویکردی واحد و مشترک نخست نظارتی جمعی بر اوضاع جاری در افغانستان داشته باشند و دوم برای حل مشکلات موجود در این کشور، یک الگو و مدل جامع مشترک منطقهای ارائه کنند و سوم اینکه مشخص کنند تحت کدام شرایط و پیششرطها حکومت افغانستان میتواند به عنوان عضوی رسمی به آغوش منطقه و جهان بازگردد.
مطالبات
مطالبات مطرح شده در نشست سمرقند را به دو بخش میتوان تقسیم کرد. بخشی از آن مستقیماً به حکومت طالبان باز میگردد و مخاطب بخش دوم، کشورهای جهان و سازمان ملل هستند. آنچه از طالبان خواسته شد درخواستی است که پیوسته صورت میگیرد و این بار نیز به شکل متفقالقول در نشست سمرقند از سوی تمام طرفهای شرکتکننده مطرح شد؛ ایجاد یک سیستم حکومتداری قانونمند و فراگیر با مشارکت عملی همه اقوام. هر کدام از شرکتکنندهها به گونه برجسته این موضوع را مطرح کردند و شاهکلید حل بحران افغانستان و عامل اصلی شناسایی رسمی حکومت افغانستان را به آن گره زدند. در کنار این، آنچه از طالبان مجدانه خواسته شد، لغو اقدامهای سختگیرانه علیه تحصیل و اشتغال زنان بود که هر کدام از سخنرانان از زاویهای به آن پرداختند. در کنار این موارد تأمین حقوق اقلیتهای قومی، احترام به حقوق اساسی بشر، فراهم ساختن حقوق و زمینههای برابر برای همه مردم افغانستان برای مشارکت در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله مطالبات کشورهای همسایه از حکومت طالبان بود.
احتمالا پاسخ طالبان این است که موضوعهای مزبور از جمله مسائل داخلی افغانستان است و کسی حق مداخله ندارد اما از این جهت که فاکتور مهم و عامل بنیادی و اصلی استقرار صلح و ثبات و توسعه افغانستان که هدف اساسی نشست سمرقند بود در گرو تأمین همه موارد مذکور است، همسایههای افغانستان ذیحق هستند که در خصوص این موارد به حکومت افغانستان توصیههایی داشته باشند. چنانچه در سخنرانی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان «نصیحتی دلسوزانه برای کمک به حکمرانی خوب» یاد شد. بخش دیگر درخواستهایی که از طرف اشتراککنندگان نشست سمرقند ارائه شد، تقاضاهایی بود که از جامعه جهانی صورت گرفت. از جمله ضرورت حفظ گفتگو و ارتباط جامعه بینالمللی با افغانستان برای جلوگیری از انزوای این کشور، درخواست افزایش کمکهای بشردوستانه اضطراری به مردم افغانستان، اجتناب از سیاسی کردن کمکهای بشردوستانه و درخواست از کشورهایی که عمدتاً مسئول مشکلات کنونی در افغانستان هستند برای تعهد به بازیابی اقتصادی و توسعه آتی افغانستان.
نگرانیها
طبیعاً نگرانی مشترک منطقه از افغانستان، مسئله تروریسم است. چنانچه در بخشی از بیانیه پایانی نشست آمده است «همه طرفها اذعان دارند که وضعیت امنیتی مرتبط با تروریسم در افغانستان هنوز وخیم بوده و خاطر نشان میکنند که سازمانهای تروریستی در افغانستان از جمله دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، تحریک طالبان پاکستان، ارتش آزادی بخش بلوچستان، جندالله، جیش العدل، جماعت انصارالله، جنبش اسلامی ازبکستان و دیگر سازمان تروریستی که به حضور خود در افغانستان ادامه میدهند، تهدیدهای جدی برای امنیت منطقهای و جهانی هستند و همه کشورها توافق دارند که همکاری امنیتی ضد تروریسم بین کشورهای همسایه افغانستان تقویت شود و جبهه متحد علیه تروریسم ایجاد شود.»
نکته مهمی که در این بند از بیانیه قابل تأمل است، تأکید به حضور و شاید فعال نشان دادن گروههای تروریستی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان است. با اینکه هیچ صراحتی در خصوص فعالیت گروههای تروریستی ارائه نشده اما این گونه برداشت میشود که تصور کشورهای منطقه این است که حکومت طالبان چنین اجازهای به آنها داده تا در افغانستان مراکز امن داشته باشند. آنچه که چنین برداشتی را تقویت میکند، توافق بر اقدامهای مشترک علیه عوامل تروریستی میان کشورهای همسایه افغانستان است که در صورت نیاز روی دست گرفته خواهد شد. این نگرانی در حالی مطرح میشود که حکومت طالبان همواره تأکید کرده که به هیچ گروهی اجازه نمیدهد از خاک افغانستان علیه کشوری بهخصوص همسایهها استفاده شود. با این حال این ابهام که چرا حکومت طالبان علیه آن گروهها (به جز داعش) اقدام نمیکند، برطرف نشده و طالبان برای راستیآزمایی موضع خود اقدامی نمیکند تا نگرانیهای منطقه برطرف شود. در کنار تروریسم، کشت موادمخدر دومین نگرانی است که امنیت منطقه را با خطر مواجه کرده است و در نشست سمرقند از طالبان درخواست شد تا به طور جدی علیه آن مبارزه کند. با این که هیچ اشارهای به اقدامهای طالبان علیه موادمخدر از جمله صدور فرمان ممنوعیت کشت آن نشد اما تأکید به حمایت از توسعه برنامههای کشت جایگزین صورت گرفت.
اثرگذاری و کارکرد مثبت برای حکومت طالبان
با وجود آن که هدف اصلی نشست سمرقند بررسی اوضاع افغانستان، طرح مطالبات و ارائه راهکارها برای حل بحران و معضلات افغانستان بود اما نمیتوان از اثرگذاری و کارکرد مثبت آن برای حکومت طالبان چشمپوشی کرد. به صورت مشخص نشست سمرقند چند کارکرد مثبت برای حکومت طالبان داشت. نخست پذیرفتن طالبان به عنوان کارگزار اصلی دولت در افغانستان. با توجه به این که مخاطب کشورها در افغانستان، طالبان است، این را میرساند که کشورهای منطقه پذیرفتهاند که حکومت طالبان به عنوان دولت در افغانستان قابل شناسایی است. دلیلی که به اثبات این ادعا کمک میکند، دعوت از سرپرست وزارت خارجه حکومت طالبان در نشست سمرقند به عنوان میهمان و سخنران به عنوان نماینده حکومت افغانستان است. چنین رفتاری، انرژی و اعتماد به نفس به حکومت طالبان میدهد چرا که تصور میکند بدیلی برای آن وجود ندارد.
کارکرد دوم، تقویت پایههای حکومت طالبان است. با مرور بیانیه پایانی نشست سمرقند درمییابیم که نگرانی تمام شرکت کنندگان، ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی افغانستان است. وقتی اعضای نشست بر ضرورت حفظ گفتگو و ارتباط جامعه بینالملل با افغانستان تاکید کرده و خواستار اقدام بیشتر به منظور بهبود شرایط معیشت مردم میشوند یا بر مشارکت مثبت مجامع منطقهای تأکید صورت گرفته و یا اینکه تأکید میشود که به کابل در جهت احیای اقتصاد ملی کمکهای همه جانبه انجام شود و کشورها از سیاسی کردن کمکها بر حذر داشته میشوند و از همه مهمتر بر اهمیت اساسی پروژههای مهم بینالمللی انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، زیرساخت و دیگر پروژههای اجرا شده توسط کشورهای همسایه برای توسعه اقتصادی-اجتماعی افغانستان و ادغام فعال این کشور در اقتصاد جهانی تأکید صورت میگیرد، همه و همه به نفع طالبان تمام میشود و موجبات استحکام حکومت طالبان خواهد شد.
کارکرد مثبت دیگر و یا به عبارت واضحتر دستاورد نشست سمرقند برای حکومت طالبان تبدیل شدن آن به ابزاری مفید برای دستگاه دیپلماسی طالبان بود. فراهم شدن زمینه سخنرانی و بیان دستاوردها برای سرپرست وزارت خارجه طالبان در حضور نمایندگان چندین کشور و مطبوعات جهانی فرصت بزرگی بود که طالبان توانستند از آن بهره ببرند. گذشته از آن حضور مقام ارشد وزارت خارجه حکومت طالبان در نشستی چندجانبه زمینه را برای دیدارهای مستقیم با همتایان خود فراهم کرد. در واقع سرپرست وزارت خارجه حکومت طالبان به سادگی قادر شد با چندین وزیر و نماینده ارشد دیپلماتیک در سطح کشورهای منطقه دیدار و تبادل نظر داشته باشد.
آخرین موردی که میتوان از آن به عنوان کارکرد مثبت نشست سمرقند برای حکومت طالبان ذکر کرد، هموار ساختن مسیر حرکت حکومت طالبان به طرف شناسایی رسمی است. هر چند به صورت صریح وزیر خارجه روسیه تشکیل حکومت فراگیر و مراعات موازین حقوق بشری را پیش شرط اصلی شناسایی رسمی حکومت طالبان عنوان کرد اما به صورت کلی از فحوای مواضع کشورهای منطقه برمیآید که چارهای جز پذیرش حکومت طالبان به عنوان کارگزار دولت در افغانستان وجود ندارد و باید با آن کنار آمد. با این حال سرعت و زمان پذیرش شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط منطقه و جهان در اختیار خود طالبان است که با تشکیل حکومت فراگیر و تن دادن به برخی تعدیلها انجام خواهد شد.
نتیجه
نشست سمرقند چهار نتیجه عمده داشت:
نخست این که اتخاذ رویکرد واحد منطقهای در خصوص قضیه افغانستان گامی بسیار بزرگ در راستای حل بحران تقریباً نیم قرنی افغانستان است که فقدان وجود آن در گذشته به شدت احساس میشد.
دوم، اتخاذ ابتکار عمل در سطح منطقهای فرصت را از قدرتهای بیگانه بحرانپرور بخصوص آمریکا سلب میکند.
سوم نشست سمرقند نشان داد که کشورهای منطقه مجدانه در پی ترسیم یک الگوی قدرتمند مشترک منطقهای برای تعامل با افغانستان هستند.
چهارم، مواضع مشترک و رویکردی واحد در سطح منطقهای میتواند اهرم فشار قدرتمندی علیه حکومت طالبان بهوجود آورد و آن را به تمکین در مقابل مطالبات جمعی وا دارد.
کلام آخر اینکه وضعیت و تعامل مثبت جمعی و همسویی بزرگ کنونی در سطح منطقه برای افغانستان فرصتی تاریخی کلانی مهیا کرده که باید بیشترین بهره را از آن برد. از این رو میباید حکومت طالبان در راستای تأمین مطالباتی که هم خواسته داخلی است و هم انتظار همسایگان، اقدامهای لازم را روی دست گیرد و افغانستان را به محیطی سالم و امن برای ساکنان آن و مکانی برای تعامل و همکاری کشورهای منطقه تبدیل کند.
انتهای مطلب/