رقبای جهانی و منطقهای آمریکا همواره مدعی ارتباط آمریکا با داعش و فراتر از آن یعنی نقش موثر آمریکا در شکلگیری داعش بودهاند؛ یکی از مستندات چنین ادعایی علیه آمریکا، محتوای ایمیل افشا شده هیلاری کلینتون در اعتراف به ایجاد داعش در سوریه توسط آمریکا بوده است (سندی که به نوبه خود اهمیت زیادی دارد.) روسها طی سالهای گذشته همواره مدعی انواع کمکهای آمریکا به داعش خراسان از جمله کمک به جابجائی و استقرار نیروهای این گروه در مناطق مختلف افغانستان شدهاند. در این مطلب به برخی شواهد و استدلالها اشاره میشود که میتواند به نفع نظریه ارتباط آمریکا با داعش خراسان رأی میدهد.
مطالعات شرق/
سیدقاسم ذاکری*
مقدمه
رقبای جهانی و منطقهای آمریکا همواره مدعی ارتباط آمریکا با داعش و فراتر از آن یعنی نقش موثر آمریکا در شکلگیری داعش بودهاند؛ یکی از مستندات چنین ادعایی علیه آمریکا، محتوای ایمیل افشا شده هیلاری کلینتون در اعتراف به ایجاد داعش در سوریه توسط آمریکا بوده است (سندی که به نوبه خود اهمیت زیادی دارد.) روسها طی سالهای گذشته همواره مدعی انواع کمکهای آمریکا به داعش خراسان از جمله کمک به جابجائی و استقرار نیروهای این گروه در مناطق مختلف افغانستان شدهاند. در این مطلب به برخی شواهد و استدلالها اشاره میشود که میتواند به نفع نظریه ارتباط آمریکا با داعش خراسان رأی میدهد.
تولد داعش خراسان از رَحِمِ «تحریک طالبان پاکستان»
داعش خراسان در سال 2015 از رَحمِ «تحریک طالبان پاکستان» متولد شد. «تحریک طالبان پاکستان» در سال 2003 به عنوان نتیجه و ثمره تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان و همچنین در نتیجه واکنش پشتونهای ساکن در مناطق قبائلی و ایالت خیبر پختونخوا به همکاری حکومت پاکستان با آمریکا در جنگ افغانستان به وجود آمد. برخی صاحب نظران منطقه معتقد هستند آمریکا مخالف گفتگوهای «تحریک طالبان پاکستان» با حکومت اسلامآباد در سال 2014 بود و قتل حکیمالله محسود سرکرده «تحریک طالبان پاکستان» توسط پهپادهای آمریکائی در همان سال، دقیقا در راستای به شکست کشانیدن توافقهای یاد شده انجام پذیرفت.
«تحریک طالبان پاکستان» در سالهای اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو، برای آمریکا و دستگاههای امنیتی هند و افغانستان ارزش امنیتی بالائی پیدا کرده بود. از آنجا که دولتمردان آمریکا، همواره پاکستان را مقصر شکست ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان دانستهاند، لذا از نظر آمریکا، «تحریک طالبان پاکستان» میتوانست ابزار مناسبی برای اعمال فشار علیه حکومت مرکزی پاکستان به شمار آید. علاوه بر آن آمریکا بر این تصور بود که برای ردیابی و شکار اعضای القاعده و طالبان افغانستان نیازمند رصد و مراقبت از «تحریک طالبان پاکستان» است. دستگاههای امنیتی هند و افغانستان (در سالهای اشغال افغانستان) نیز همواره استفادههای زیادی از «تحریک طالبان پاکستان» برای اعمال فشار علیه پاکستان کردهاند.
داعش خراسان و آمریکا
بر مبنای مفروضات پیش گفته، برخی تحلیلگران در منطقه معتقد هستند پس از مشارکت فعالانه «تحریک طالبان پاکستان» در جهاد علیه اشغالگری آمریکا در افغانستان، آمریکا تصمیم گرفت با ایجاد داعش خراسان، اهداف مد نظر خود را در محیط افپاک دنبال کند. شایان ذکر است طبق برخی اسناد و شواهد، عناصر «تحریک طالبان پاکستان» از جمله مجریان اصلی عملیاتهای انتحاری و نظامی دشوار و پر خسارت در افغانستان در سالهای اشغال این کشور بودهاند. (نظیر حمله به مرکز سازمان سیا در خوست)
به احتمال زیاد تضعیف هم زمان طالبان افغانستان و «تحریک طالبان پاکستان» میتواند از جمله اهداف اولیه و مقدماتی آمریکا در راهاندازی داعش خراسان باشد چنانکه طالبان افغانستان در سالهای حکومت اشرف غنی بارها اعلام کرد در خطوط مقدم جنگ این جنبش با داعش (در شمال و شرق افغانستان)، جنگندههای آمریکائی اقدام به بمباران مواضع طالبان کردهاند!
هر چند طالبان در دوره حکومت اشرف غنی در سرکوب داعش مخصوصا در نواحی مشرقی افغانستان موفق بود ولی طی سالهای مزبور مدعی بود عمده تلفات آن در جنگ با داعش ناشی از حملات هوائی آمریکا به مواضع طالبان بوده است! جنبش طالبان در زمان حکومت اشرف غنی مدعی شد بالگردهای ارتش افغانستان در شرایطی اقدام به کمک به عناصر داعش و خانواده آنان در شمال افغانستان و خارج کردن آنان از معرکه جنگ کردهاند که افراد داعش به محاصره درآمده بودند.
طالبان همچنین در همان سالها مدعی پشتیبانی هوائی آمریکا از داعش در نبرد این گروه با طالبان در ولایت کنر شده بود. طالبان همان وقت مدعی شد کماندوهای ناشناس با بالگرد اقدام به حمله به زندانیان داعشی در زندانهای طالبان در ولایت بادغیس کرده و 42 داعشی غیرافغانستانی را که غالبا از اتباع کشورهای آسیای مرکزی بودند را از زندان آزاد کرده و با خود بردهاند!
ادعاهای طالبان در سال 1398 هیچ بازتابی در رسانههای افغانستان و کشورهای همسایه افغانستان نداشت چون در آن زمان بسیاری به ادعاهای طالبان با دیده شک و تردید نگریسته و البته اغلب همسایگان افغانستان به تبلیغات و القائات آمریکائی بیشتر از ادعاهای طالبان اهمیت میدادند.
اقدام آمریکا در پرتاب مادر بمبها در ولایت ننگرهار (آوریل 2017) عملا ربط چندانی با داعش نداشت زیرا بمب یاد شده پس از هشدارهای قبلی آمریکا به اهالی محل، بر روی یک معدن تالک رها شد که از مدتها پیش متروک مانده بود. اتفاقا درست یک روز پس از پرتاب بمب یاد شده، رادیو داعش در ننگرهار که از مدتی پیش قطع شده بود دوباره پخش برنامههای خود را از سر گرفت.
در دوره حکومت اشرف غنی جدای از طالبان، برخی مقامهای محلی در حوزه مشرقی درباره تماسهای آمریکا با داعش صحبت کرده بودند؛ در این رابطه ظاهر قدیر نماینده ننگرهار در مجلس ملی افغانستان، اندکی پیش از پرتاب مادر بمبها در ننگرهار گفته بود که به تازگی یک محموله اسلحه در ننگرهار به داعش تحویل داده شده است همین طور چندین بالگرد ناشناس نیز در منطقه بهسود ننگرهار بیش از 500 داعشی مسلح را جابجا کردهاند! در اواخر سال 2017 محمد عاصم (والی پروان) در مصاحبه با تلویزیون کابل مدعی شد که ارتش افغانستان قصد داشته تا علیه داعش در ولایت پروان دست به عملیات زده و عتیق الله فرمانده داعش را دستگیر کند اما نیروهای خارجی مداخله کرده و گفتهاند نباید به این فرمانده داعشی آسیب برسد!
به گفته محمد عاصم، نیروهای خارجی مستقر در افغانستان به ارتش ملی افغانستان تاکید کرده بودند در صورت دستگیری عتیق الله، لازم است نامبرده به نیروهای خارجی مستقر در افغانستان تحویل داده شود. در همین رابطه روزنامه افغانستانی «ویسا» همان وقت مدعی شد این انگلیسیها بودهاند که درخواست کرده بودند در صورت دستگیری عتیق الله آسیبی به وی نرسد و او بلافاصله تحویل نیروهای بریتانیائی مستقر در افغانستان شود.
از آنجا که در دوره حکومت اشرف غنی برخی مسئولین حکومتی همچنین فرماندهان و رهبران وابسته به نظام جمهوریت در مناطق مختلف افغانستان اقدام به برقراری تماسهائی با برخی عناصر داعش خراسان (جهت استفاده از داعش برای انجام برخی تصفیه حسابهای شخصی و گروهی) کرده بودند لذا با نظرداشت اشراف کامل آمریکا بر دستگاه امنیت بلکه نظام سیاسی افغانستان، بعید نیست چنین ارتباطهایی ناشی از اطلاع عناصر حکومتی اشرف غنی از اهداف پشت پرده راهاندازی داعش خراسان بوده باشد. سوابق سرکرده فعلی داعش خراسان (ثناء الله غفاری) و برخی دیگر از عناصر این گروهک که قبلا در ارتش و پلیس افغانستان در دوره جمهوریت خدمت کردهاند، شاید بتواند موید نوعی تماس عناصر امنیتی نظام جمهوریت با داعش خراسان (البته با اطلاع آمریکا) باشد هر چند هنوز نمیتوان پیرامون این ادعا سندی ارائه کرد.
ترغیب جنگجویان طالب، برای پیوستن به نیروهای داعش، میتواند از جمله اهداف آمریکا از خروج و عقبنشینی از افغانستان باشد چنانکه از زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، بر خلاف عناصر طالبان افغانستان و القاعده که بارها هدف حملات پهپادی آمریکائی و اقدامات ایذائی پاکستان قرار گرفتهاند، تاکنون هیچ عضو داعش خراسان از طرف آمریکا یا پاکستان هدف گرفته نشده است! مسئولان امنیتی پاکستانی بارها ادعا کردهاند که دستگاه امنیتی هند اقدام به آموزش نظامی عناصر داعش در کشمیر کرده است!
میتوان حدس زد در صورت درستی چنین ادعائی هرگونه تماس دستگاه امنیت هند با داعش خراسان در هماهنگی با سازمانهای نظامی و امنیتی آمریکائی انجام گرفته باشد. در پرتو تشدید تنش در روابط میان حکومت پاکستان با حاکمیت طالبان در افغانستان طی یکسال گذشته، بعید نیست داعش خراسان تبدیل به ابزار همکاریهای مشترک آمریکا و پاکستان علیه حکومت طالبان در افغانستان شده باشد. اگر حکومت پاکستان در صدد بهرهبرداری از داعش برای تحت فشار قرار دادن هر دو تشکل طالبان افغانستان و «تحریک طالبان پاکستان» باشد، میتوان تصور کرد که داعش تبدیل به بهترین ابزار در اختیار آمریکا برای انتقام گرفتن هم زمان از پاکستان، حکومت طالبان و سایر اهداف مد نظر آمریکا در حوزه آفپاک شده است. داعش همچنین ابزار مناسبی است برای اعمال فشار آمریکا و بریتانیا - عند اللزوم - علیه دیگر همسایگان افغانستان از جمله ایران، هند، روسیه و چین.
انتهای مطلب/
*کارشناس روابط بینالملل