دورنمای تعاملات عربستان سعودی و آسیای مرکزی؛ پیامدها بر منافع جمهوری اسلامی ایران
تجربه تحرکات ارتقاء یافته عربستان سعودی در تاجیکستان بعد از سال 2016 بهخوبی اثبات کرد که این کشور از قابلیت موازنه در قبال ایران در آسیای مرکزی برخوردار است. از این منظر این توسعه نفوذ و بازیگری به صورت سلبی و حتی ایجابی میتواند در زمینه محدودسازی حوزه نفوذ و افزایش هزینه تعاملات ایران با آسیای مرکزی صورت پذیرد. این موضوع بویژه در حوزه امنیتی میتواند پیامدهای پرهزینهای داشته باشد.
مطالعات شرق/
کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
آسیای مرکزی همزمان با افول نفوذ روسیه بعد از دهه 1990 یک دوره گذار را آغاز کرده است. مهمترین مشخصه این دوره، نفوذِ بازیگرانِ نوظهور در این منطقه است. این فرایند از سال 2014 و شدت گرفتن تنشهای روسیه و غرب که انزوای نسبی مسکو و کاهش توانمندیهای اقتصادی کرملین را در حوزه خارج نزدیک موجب شد، تشدید شده است. به نظر میرسد جنگ اخیر بین روسیه و اوکراین نیز نقطه اوج این فرایند باشد. بااینحال جمهوریهای آسیای مرکزی بهخوبی از شرایط ظهور هژمونیهای دیگر در این منطقه آگاه بوده و یک نگاه چندجانبهگرا و مبتنی بر منطقهگرایی فعال را در این چارچوب در پیش گرفتهاند. از طرف دیگر اهمیت ژئوپلیتیک این منطقه به طور موازی با این رویکرد منجر به جلب توجه بسیاری از بازیگران جدید به این منطقه شده است. عربستان سعودی به نظر میرسد یکی از این کشورها است که نخستین فاز از بازیگری در این منطقه را آغاز کرده است. در حالی که تا پیش از این حتی تأسیس سفارت و توسعه تعاملات حداقلی نیز به کندی در روابط عربستان و آسیای مرکزی صورت میگرفت، اکنون وجهههایی از مشارکت راهبردی بین دو طرف قابل مشاهده است که نشانگر یک تحول جدی در دینامیسم روابط دوجانبه است. در این چارچوب با توجه به تحرکات اخیر در این گزارش تلاش میشود تا دورنمای این تعاملات در کنار محرکهها و اهداف آن مورد بررسی قرار گرفته و بروندادهای آن بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
تعاملات اخیر عربستان سعودی و آسیای مرکزی
به نظر میرسد در طول سه ماه اخیر سطح تعاملات عربستان سعودی و آسیای مرکزی متأثر از فاکتورهای مختلف به طور محسوسی افزایش یافته است. فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان یکی از مقامهای عالیرتبه سعودی است که در طول ماههای اخیر از آسیای مرکزی بازدید کرده است. فرحان 19 دسامبر در یک سفر دو روزه وارد عشقآباد شد و علاوه بر رشید مرداف، وزیر خارجه، با سردار بردیمحمداف، رئیسجمهور ترکمنستان نیز دیدار و گفتوگو کرد. رئیسجمهور ترکمنستان در این دیدار ضمن اشاره به اینکه اولین سفر خارجی وی پس از پیروزی در انتخابات به عربستان سعودی بوده است، اظهار داشت ترکمنستان علاقهمند به توسعه روابط بلندمدت بین ریاض و عشقآباد است. وزیر خارجه سعودی نیز این سفر را نقطه آغازی برای بررسیهای بیشتر و ترسیم افقهای روشنتر در روابط آینده عنوان کرد. وزیر خارجه عربستان همچنین پس از دیدار با مرداف و توافق در خصوص برگزاری کمیسیون مشترک دو کشور در ریاض در سال 2023، در موسسه روابط بینالملل عشقآباد نیز سخنرانی کرد. بن فرحان تحولات اخیر و تنشها سیاسی در منطقه و جهان را عاملی تأثیرگذار در روابط بین کشورها عنوان کرد و اظهار داشت که با وجود این تنشها، ترکمنستان و عربستان روابط مستحکمی داشتهاند. در چارچوب این سفر همچنین ساختمان جدید سفارتخانه عربستان سعودی در عشقآباد نیز به طور رسمی با حضور وزرای خارجه دو کشور افتتاح شد. سفر فیصل بن فرحان به عشقآباد در حالی صورت گرفت که دو ماه قبل نیز او در یک سفر رسمی یک روزه وارد تاجیکستان شده بود. در بازدید ماه اکتبر وزیر خارجه سعودی از تاجیکستان توافقهای سیاسی و اقتصادی در راستای توسعه مناسبات در برخی حوزهها انجام گرفته بود.
خالد الفالح، وزیر سرمایهگذاری عربستان سعودی نیز در ماه دسامبر، سفری رسمی به آسیای مرکزی داشت. تاجیکستان اولین مقصد وی بود. الفالح در دیدار با امامعلی رحمان در خصوص برگزاری کمیسیون مشترک دو کشور و سرمایهگذاریهای عربستان در تاجیکستان گفتوگو کرد. توسعه فعالیت مرکز رشد سعودی نیز از جمله محورهای این دیدار بود. در خلال این سفر، مجمع مشترک سرمایهگذاری عربستان و تاجیکستان نیز برگزار شد. توافقهای قابل ملاحظهای در این نشست صورت گرفت. الفالح پس از تاجیکستان عازم ازبکستان شد و با مقامهای این کشور نیز دیدار و گفتوگو کرد. در نشست مشترک وزیر سرمایهگذاری سعودی و نخستوزیر ازبکستان توافقهایی در خصوص سرمایهگذاری مشترک به ارزش جمعاً 6.4 میلیارد دلار در حوزههای مختلف اعم از نفت، گاز، انرژیهای نو، صنعت و کشاورزی به امضای طرفین رسید. در این دیدار تأکید شد که شرکتهای سرمایهگذاری عربستان در ازبکستان 5 برابر شده و مجموع پروژههای مشترک دو کشور ارزشی بالغ بر 17 میلیارد دلار خواهند داشت که رقمی بسیار قابل توجه در آسیای مرکزی محسوب میشود. پیش از این نیز شرکت اکوا پاور متعلق به صندوق ملی سرمایهگذاری عربستان سعودی توانسته بود در یک قرارداد 2.4 میلیارد دلاری با شرکت ملی برق ازبکستان پروژه ساخت بزرگترین نیروگاه بادی در آسیای مرکزی را در جمهوری خودمختار قرهقالپاقستان به دست آورد.
سعود المجیب، دادستان کل عربستان سعودی نیز دیگر مقام عالیرتبه این کشور است که در طول دو ماه اخیر به آسیای مرکزی سفر کرده است. او در بازدید از شهر دوشنبه با یوسف رحمان، دادستان کل تاجیکستان دیدار کرد. همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و تأمین مالی آن، امضای توافقنامه مشترک مبارزه با مواد مخدر، مقابله با پولشویی و همکاری در حوزههای قضایی از جمله محورهای این دیدار بود. پیش از این در ماه نوامبر نیز اولین دور از رایزنیهای سیاسی مشترک بین عربستان سعودی و قرقیزستان در شهر ریاض برگزار شده بود. معاون وزیر امور خارجه قرقیزستان به منظور شرکت در این نشست در رأس یک هیئت سیاسی و دیپلماتیک عازم عربستان سعودی شده بود. یکی از محورهای طرح شده در این نشست آمادهسازی شرایط برای سفر سادیر جباروف، رئیسجمهور قرقیزستان به عربستان بود.
دورنمای روابط
تا اواخر دهه 2010 عربستان سعودی همچنان سفارتخانه خود را در برخی کشورهای آسیای مرکزی افتتاح نکرده بود و سطح روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی در پایینترین حد ممکن بود. بااینحال از سال 2010 به بعد یک روند فزاینده را در مناسبات دوجانبه شاهد بودهایم که بعد از سال 2015 تحت تأثیر عوامل مختلف تقویت شده است. به نظر میرسد از این سال به بعد عربستان سعودی یک روند توسعه سیاست خارجی را در چارچوب ارتقاء نقش منطقهای و بینالمللی خود، در پیش گرفت که آسیای مرکزی نیز یکی از مناطق دارای اولویت به عنوان بخشی از جهان اسلام بود. طبیعتاً در آن زمان روابط خاص ایران و تاجیکستان نیز محرکهای برای این موضوع در نظر گرفته میشد. در همین حال باید توجه داشت که در همین دهه نگاه کشورهای آسیای مرکزی نیز به مرور نسبت به ریاض تغییر کرد. در فرایند تصویرسازی بینالمللی که عربستان از سال 2015 و پس از به قدرت رسیدن بن سلمان در پیش گرفت و همزمان با پیچیدگی مضاعفِ مدلهای جذب، ترویج و اجرای تروریسم در سوریه، عراق و افغانستان، نوع نگاه سنتی کشورهای آسیای مرکزی نسبت به عربستان سعودی و ارتباط آن با سلفیه و وهابیت نیز به تدریج تغییر کرد. با این وجود تا سال 2020 همچنان مناسبات در سطوح معمول و خارج از چارچوبهای جدی مشارکت پیش میرفت.
اما در طول سه سال اخیر به نظر میرسد ماهیت، عمق و جهتگیری این مناسبات تغییر کرده است. عربستان سعودی عمق بیشتری به حوزههای نفوذ خود در آسیای مرکزی داده است. سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهای راهبردی و حضور مؤثر در پروژههای بزرگ منطقهای باوجود مشکلات مالی ناشی از جنگ یمن و کاهش قیمت جهانی نفت، بخشی از این برنامه بوده است. سطح روابط سیاسی نیز در چارچوب برگزاری رویدادهای مشترک، بازدیدهای سیاسی توسط مقامهای عالیرتبه، انتصاب دیپلماتهای با تجربه و چهرههای مطرح به عنوان سفیر، ارتقاء نوع نگاه به آسیای مرکزی به عنوان یکی از حوزه اولویتدار در سیاست خارجی و آغاز گفتوگوهای امنیتی نیز نشانه دیگر این ارتقاء سطح روابط بوده است. در طرف مقابل کشورهای آسیای مرکزی نیز که در سیاست خارجی جدید خود، استقلال نسبی از روسیه، عدم توسعه نامتوازن روابط با چین و حفظ فاصله از غرب بهدلیل ریسک بیثباتی را در دستور کار خود قرار داده بودند، از چنین روابطی استقبال کردند. این کشورها همچنین توسعه مناسبات با مثلث ایران، ترکیه و عربستان را ضامنی برای حفظ توازن و چندجانبهگرایی در سیاست خارجی خود در قبال خاورمیانه میدیدند. این سه کشور سرمایه، تکنولوژی و ارتباطات، و دسترسی ژئوپلیتیک را به این کشورها ارائه میکنند که تجمیع آنها یک پلتفرم ایدهآل برای آسیای مرکزی محسوب میشود.
در کنار این موضوع باید به طور ویژه به چارچوبهای کلان سیاست خارجی عربستان سعودی نیز توجه داشت. فرایند افول هژمونی آمریکا از زمان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به وضوح نمایان شده است. جنگ اوکراین و چالشهای جدی روسیه و چین برای آمریکا نیز ابعاد جدیتری از این وضعیت را آشکار کرده است. آمریکا نیز به طور غیررسمی حوزه اولویت سیاست خارجی خود را به حوزه آسیا-پاسیفیک منتقل کرده و به نظر میرسد رویکرد «موازنه دور از ساحل (Off-shore balancing)» در جنوب غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک شده است. چنین وضعیتی عربستان سعودی را که در منطقه خاورمیانه با وجود حمایتهای مستقیم آمریکا با شکست مطلق در سوریه، شکست نسبی در جنگ یمن و چالشهای جدی در روابط با ترکیه مواجه بوده، در شرایط بسیار سختی قرار میدهد. این موضوع ریاض را به سمت موازنه راهبردی در سیاست خارجی از طریق نزدیک شدن به روسیه و چین سوق داده است.
در چنین شرایطی عربستان سعودی که احتمالاً شکلگیری نظم چندقطبی در ساختار نظام بینالمللی جدید را به وضوح میبیند، خواستار پیشگیری از وضعیت وابستگی مطلقِ پیشین به هژمونی آمریکا با هزینههای سنگین آن خواهد بود. این موضوع نفوذ در آسیای مرکزی را به عنوان حوزه راهبردی منافع روسیه و چین ایجاب میکند. از این رو ریاض احتمالاً در طول سالهای آینده عمق بیشتری به مناسبات خود با آسیای مرکزی خواهد داد. جالب توجه آن که درست پس از سفر شی جین پینگ به منطقه و توافقهای حاصل شده بین چین و عربستان، ولید بن عبدالرحمن الرشیدان، سفیر سعودی در دوشنبه نیز با سفیر چین در تاجیکستان دیدار و گفتوگو کرد. این دیدار متأثر از نگاه خاورمیانهای چین بوده و میتواند یک پالس برای توسعه عرصههای تعامل دو کشور در نظر گرفته شود. البته شایان ذکر است که امارات متحده عربی و قطر نیز به عنوان سایر متحدین آمریکا چنین وضعیتی را تجربه کرده و رویکردهای مشابهی را در پیش گرفتهاند. عربستان سعودی همچنین نیمنگاهی را به رقابت با این بازیگران و بویژه امارات که عمیقترین لایههای نفوذ را در آسیای مرکزی شکل داده است، دارد.
جمعبندی: بروندادها بر منافع جمهوری اسلامی ایران
تجربه تحرکات ارتقاء یافته عربستان سعودی در تاجیکستان بعد از سال 2016 بهخوبی اثبات کرد که این کشور از قابلیت موازنه در قبال ایران در آسیای مرکزی برخوردار است. از این منظر این توسعه نفوذ و بازیگری به صورت سلبی و حتی ایجابی میتواند در زمینه محدودسازی حوزه نفوذ و افزایش هزینه تعاملات ایران با آسیای مرکزی صورت پذیرد. این موضوع بویژه در حوزه امنیتی میتواند پیامدهای پرهزینهای داشته باشد. از این منظر چه در چارچوب همگرایی با روسیه و چین و حتی در قالب به دست آوردن اهرمهای موازنهای در برابر این دو بازیگر، حضور عربستان سعودی در آسیای مرکزی به معنای محدودسازی بازیگری راهبردی ایران خواهد بود. بدیهی است که این کشور در زمینه تقویت مزیتهای راهبردی ایران بویژه در حوزه امنیت و ژئوپلیتیک عمل نخواهد کرد و حضور این کشور در جمع بازیگران تأثیرگذار در آسیای مرکزی در نهایت به تقویت بلوک غربی و تقویت راهبرد دور زدن ایران و روسیه منجر خواهد شد.
در عین حال فرضیههای رقیب بر این گزاره استوار است که عربستان سعودی، امارات متحده عربی و حتی قطر در آسیای مرکزی رویکردهای عملگرایانهای را در پیش گرفته اند و با وجود حساسیتهای دولتهای منطقه در قبال تسری بحران و رقابتهای خاورمیانهای به این منطقه، عملا این حوزه عرصهای برای تقابل جدی عربستان و ایران نخواهد بود. بااینحال بعد از تجربه تاجیکستان در سالهای 2016 تا 2018، برخی تحرکات اخیر سعودی نشانههایی از محوریت ایران در این تعاملات را بروز داده است. موسسه مطالعات ایرانشناسی «رصانه» که به عنوان یک اتاق فکر عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و نگاه بسیار نزدیکی به حاکمیت سعودی دارد، فعالیتهای متمرکزی را در قبال آسیای مرکزی در پیش گرفته است. این مرکز توانسته در طول یک سال اخیر دو تفاهمنامه همکاری با مراکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در تاجیکستان و ازبکستان به امضا برساند. این موضوع در حالی است که اساسا این مرکز ایرانشناسی وابسته به مراکز سیاسی و امنیتی سعودی در حوزه اوراسیا تمرکز تعریفشدهای ندارد. این موضوع بهخوبی اهمیت پیوندهای تمدنی، تاریخی و فرهنگی ایران و آسیای مرکزی و نیز تعاملات سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی بین دو طرف را برای مراکز سیاستگذاری عربستان سعودی به اثبات میرساند.
انتهای مطلب/
کد خبر:3379
اشتراک گذاری
مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق