نگاههای متقابل فرانسه و آسیای مرکزی برای توسعه روابط
فرانسه به وضوح نشان داده که در تلاش است تا به یک بازیگر ذینفوذ و تأثیرگذار در آسیای مرکزی تبدیل شود. کشورهای آسیای مرکزی نیز با توجه به نقش ارتقاء یافته فرانسه در اتحادیه اروپا پس از خروج انگلستان، بازخوردهای مثبتی به این رویکرد نشان دادهاند. با این حال به نظر میرسد محرکه اصلی فرانسه در این رویکرد به طور عمده متأثر از روسیه، تحولات افغانستان و تمرکز بر حوزههای اقتصادی نظیر ترانزیت و انرژی باشد.
مطالعات شرق/
کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
در طول سه دهه اخیر در مقایسه با اتحادیه اروپا، آلمان و بریتانیا، فرانسه کمتر برای تعامل با کشورهای آسیای مرکزی تمایل نشان داده است. این کشور همچنین برخلاف تحولات قفقاز و حضور در ساختارهایی همچون گروه مینسک برای حلوفصل مناقشات منطقهای، در آسیای مرکزی چه در چارچوب سازمان امنیت و همکاری اروپا و چه در قالب سازمانهای دیگر تاکنون کمتر مشارکت داشته است. در میان موضعگیریها و تحرکات عملیاتی در تحولات حساس منطقه نیز کمتر شاهد اثرگذاری از سوی فرانسه بودهایم. این کشور همچنین به جز قزاقستان، جزو 10 شریک اصلی تجاری هیچ یک از دیگر کشورهای آسیای مرکزی نبوده است. تمام این شرایط موجب میشود تا سفر چهار مقام عالیرتبه آسیای مرکزی از جمله سه رئیسجمهور (امامعلی رحمان، شوکت میرضیایف و قاسم ژومارت توکایف) و یک رئیس پارلمان (قربانقلی بردیمحمداف) به این کشور در بازهای کوتاه مورد توجه قرار بگیرد. در این گزارش تلاش میشود تا ضمن بررسی این تعاملات متراکم، نوع نگاه فرانسه به آسیای مرکزی و بالعکس در چارچوب تعاملات دوجانبه مورد بررسی قرار گیرد.
تعاملات متراکم فرانسه با کشورهای آسیای مرکزی
امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان اولین مقام عالیرتبه آسیای مرکزی بود که اواخر سال 2021 به فرانسه سفر کرد. در آن سفر مسائل مربوط به افغانستان مورد مذاکره طرفین قرار گرفت و چند سند نیز بین دو کشور به امضا رسید. این سفر در حالی انجام شد که سفر پیشین رحمان به پاریس سال 2019 و قبل از آن سال 2002 انجام گرفته بود. در عین حال اوایل ماه دسامبر نیز سراجالدین مهرالدین، وزیر خارجه تاجیکستان عازم پاریس شده و با همتای فرانسوی خود مذاکره و گفتوگو کرد. مساله افغانستان و پیگیری محورهای مذاکره شده در تماس تلفنی روسای جمهور دو کشور، اصلیترین محورهای گفتوگوی سراجالدین مهرالدین و کاترین کلونا همتای فرانسویاش بود.
شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان نیز در تاریخ 22 نوامبر و در یک سفر از قبل برنامهریزی شده عازم فرانسه شد. در جریان سفر میرضیایف به پاریس یک نمایشگاه تاریخی باشکوه از جاده ابریشم نیز در موزه لور برگزار شد که به شدت مورد توجه رسانههای ازبکستان و البته فرانسه قرار گرفت. در بیانیه منتشر شده توسط نهاد ریاست جمهوری ازبکستان در پایان این سفر، تأکید شد که حوزههای اقتصادی و تجاری اصلیترین محورهای مذاکرات طرفین بوده است. در عین حال میرضیایف دیداری نیز با مسئولان شرکت معروف «اورانو» داشت که بزرگترین شرکت فرانسوی فعال در حوزه انرژی هستهای است. البته در جزئیات دیدارها هیچ اشارهای به مذاکره برای ساخت نیروگاه و یا مشارکت این شرکت فرانسوی در پروسه ساخت اولین زیرساخت هستهای ازبکستان منتشر نشد. طرفین همچنین در خصوص توسعه موافقتنامه تجارت ترجیحی بین ازبکستان و اروپا و افزایش دایره کالاهای تحت پوشش آن گفتوگو کردند. بر اساس گزارشهای رسمی، مجموع اسناد امضا شده بین دو کشور در این سفر بالغ بر 6 میلیارد دلار بوده است. با این حال به جزئیات این اسناد و قراردادها اشارهای نشده است. در کنار تمام مسائل اقتصادی، یکی از مهمترین محورهای این مذاکرات ترانزیت بود که با بسته شدن مسیر روسیه چالش جدیدی را برای کشورهای آسیای مرکزی و اروپا به وجود آورده است.
قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور قزاقستان دیگر مقام عالی رتبه آسیای مرکزی بود که یک هفته بعد از میرضیایف در تاریخ 29 نوامبر و بلافاصله پس از سفر به مسکو عازم پاریس شد. در این سفر او با ماکرون دیدار کرد و مذاکراتی نیز در زمینه تعاملات دوجانبه انجام گرفت. توکایف این سفر را فرصتی برای توسعه مشارکت راهبردی دو کشور خواند و ماکرون نیز در مقابل حمایت خود را از اصلاحات آغاز شده در قزاقستان ابراز داشت. مکرون همچنین قزاقستان را شریک راهبردی فرانسه خواند و از افتتاح مدارس جدید فرانسوی در قزاقستان تا سال 2024 خبر داد. توکایف در این سفر همچنین یک دیدار با نمایندگان بزرگترین شرکتهای فرانسوی برگزار کرد. او با اشاره به شرایط سخت ژئوپلیتیکی به وجود آمده در منطقه تصریح کرد که «دوران سخت بهترین زمان برای ساخت پلها و توسعه مشارکتها است». او همچنین از شرکتهای فرانسوی درخواست کرد تا در کنار سرمایهگذاری، دانش فنی و تکنولوژیهای مدرن خود را نیز به قزاقستان بیاورند. تداوم سرمایهگذاری توتال انرژی با حجم سرمایهگذاری 12 میلیارد دلار در قزاقستان و مذاکره با شرکتهای فعال در حوزه هستهای در فرانسه از جمله موضوع های مهم دیدارهای تجاری توکایف در این سفر بود.
قربانقلی بردیمحمداف، رئیسجمهور سابق و رئیس مجلس خلق مصلحتی ترکمنستان دیگر مقام عالیرتبه آسیای مرکزی است که 9 دسامبر به فرانسه سفر کرد. در این سفر، بردیمحمداف با رئیس گروه دوستی پارلمانی آسیای مرکزی و فرانسه دیدار کرد. در این دیدارها همچنین بر ضرورت توسعه مناسبات در حوزههای سیاسی و اقتصادی تأکید شد و از رئیس سنای فرانسه برای سفر رسمی به ترکمنستان دعوت شد.
نگاه فرانسه به آسیای مرکزی
این تعاملات متراکم در کمتر از یک سال نشان میدهد نگاههای متقابلی از هر دو سو به طرف مقابل شکل گرفته است. به نظر میرسد محرکه اصلی رفتارهای فرانسه، عامل «روسیه» و به طور ویژه جنگ اوکراین باشد. از نگاه فرانسه جایگاه روسیه در حال افول بوده و این امر ضمن ایجاد فرصتهای جدید در حوزه ژئوپلیتیک آسیای مرکزی، میتواند زمینهساز برخی تعاملاتِ جدید بین مسکو و پاریس شود. یکی از مقامهای دیپلماتیک فرانسه بدون ذکر نام در مصاحبهای با فرانس24 گفت که هدف سفر روسای جمهور آسیای مرکزی به فرانسه «تحکیم روابط در شرایط دشوار پیشرو» است. او همچنین تأکید کرده است که فرانسه موقعیت این کشورها بین چین و روسیه را درک کرده و در صدد «باز کردن افقهای جدید در روابط» است. این افقهای جدید را میتوان در توافقهای اخیر مقامهای این کشورها و پاریس و رفتارشناسی خاص فرانسه نسبت به آسیای مرکزی مشاهده کرد.
متخصصانِ سیاسی، اندیشکدهها و رسانههای فرانسوی نیز نگاههای مشابهی را در طول ماههای اخیر در خصوص آسیای مرکزی به اشتراک گذاشتهاند. ماری دومولن، تحلیلگر فرانسوی شورای اروپا بروز خشونتهای اخیر در روابط قرقیزستان و تاجیکستان و نیز جنگ اوکراین را پیامدی از تضعیف نقش و جایگاه روسیه در این مناطق میبیند. میشائیل لویستون، دیگر متخصص اوراسیای فرانسوی تحلیل میکند که نقش سازمان پیمان امنیت دستهجمعی به حداقل میزان ممکن کاهش یافته و با اشاره به موضع ارمنستان در مقابل آذربایجان، مجدداً تضعیف نقش روسیه را نتیجهگیری میکند. رادیو فرانسه نیز در یک گزارش مبسوط به زبان فرانسوی با بررسی موضع کشورهای آسیای مرکزی پس از جنگ اوکراین، مینویسد که دو نکته مهم از سوی مسکو دست کم گرفته شده است: نخست آن که کشورهای آسیای مرکزی ضعف مفرط ارتش روسیه را در جنگ اوکراین مشاهده کرده و از این پس کمتر از مسکو هراس دارند؛ و دوم، در افکار عمومی و تودههای این کشورها نوعی نفرت عمومی از مسکو با توجه به تجربیات شبهاستعماری تقویت شده است. در این گزارش همچنین تأکید شده که قرقیزستان و تاجیکستان فاقد هرگونه مزیت برای تغییر رویکردها هستند، اما در سه جمهوری دیگر فرصتهایی وجود دارد. روزنامه لوموند فرانسه همچنین پس از سفر میرضیایف به پاریس، این سفر را اقدامی از سوی فرانسه برای نزدیکی بیشتر ازبکستان به غرب و کاهش روابط با روسیه عنوان کرد. این دیدار همچنین اقدامی از سوی پاریس برای منزوی کردن مسکو در نظر گرفته شده است.
با این حال نمیتوان ابعاد عملگرایانه و منافع اقتصادی را نیز از سوی فرانسه نادیده گرفت. فرانسه در سال 2008 یک سند مشارکت راهبردی با قزاقستان امضا کرده و به نظر میرسد مبنای اصلی مشارکت خود در آسیای مرکزی را در تعامل با این کشور قرار داده است. همچنین دو سوم اورانیوم فرانسه توسط کشورهای آسیای مرکزی و به طور عمده قزاقستان تامین میشود و نقش نفت نیز در تجارت دوجانبه دو کشور در سال گذشته بالغ بر 1.8 میلیارد دلار بوده است. از این رو حوزه نفت و انرژی بخش مهمی از تعاملات دوجانبه بین فرانسه و آسیای مرکزی محسوب میشود. شرکتهای فرانسوی همچنین نگاه ویژهای به بازار بزرگ انرژی هستهای در آسیای مرکزی دارند که در رقابت با روس اتم، اقدامهایی را نیز پیش از این آغاز کردهاند. در همین حال فرانسه به خوبی از وضعیت ترانزیت در تجارت چند صد میلیارد دلاری چین و اروپا که اکنون با بنبست در استفاده از مسیر روسیه مواجه شده، آگاه است. فرانسه به وضوح در این دیدارها بر حلوفصل مساله ترانزیت از طریق احیاء یک کریدور از مسیر قفقاز جنوبی، دریای خزر و آسیای مرکزی تأکید کرده است. درحقیقت فرانسه به شدت تمایل به جایگزینی نقش روسیه با قزاقستان در مسیر تجارت چین و اروپا دارد.
با این حال در حوزه سیاسی و امنیتی نیز فرانسه نگاه ویژهای به آسیای مرکزی دارد. میشائیل لویستون، پژوهشگر مرکز مطالعات روابط بینالملل فرانسه در یک گزارش راهبردی مینویسد که قزاقستان از نزدیکترین شرکای روسیه در اوراسیا است که در تمام سازمانهای روسی عضو است. این شرایط امکان نقشآفرینی قزاقستان بین اروپا و روسیه به عنوان یک کانال ارتباطی را میدهد. او همچنین تأکید میکند که پیش از این آستانه این نقش را در تنشهای شدید روسیه و ترکیه در سال 2016 بر عهده گرفته بود. فرانسه باتوجه به وابستگی کمتر به گاز روسیه در مقایسه با آلمان و داشتن نگاه مثبتتر در مقایسه با انگلستان به کرملین، نگاه ویژهای برای مدیریت بحران اوکراین به نمایندگی از اروپا دارد. فرانسه همچنین از زمان برگزیت نگاههای متمرکزتری را برای رهبری در اتحادیه اروپا داشته است. در عین حال موضوع افغانستان نیز برای فرانسه حائز اهمیت است و این کشور نیز همچون آمریکا، برای جمعآوری اطلاعات به آسیای مرکزی چشم دوخته است. لویستون همچنین در مصاحبهای دیگر تصریح میکند که ازبکستان به دلیل نفوذی که در افغانستان دارد یک شریک بسیار مهم برای فرانسه محسوب میشود. تبادل اطلاعات با این کشور در خصوص افغانستان یکی از اهداف عمده فرانسه در این زمینه عنوان شده است. پیش از این فرانسه مشارکت نزدیکی را با تاجیکستان برای حمایت از نیروهای احمد مسعود آغاز کرده بود. نکته دیگری که در حوزه سیاسی قابل ذکر است، نقش ترکیه میباشد. روابط فرانسه و ترکیه در دوره ریاست جمهوری ماکرون و اردوغان بسیار پرتنش بوده است. این موضوع سبب شده تا به نظر برسد که پاریس علاقه وافری به افزایش حضور و نفوذ ترکیه در آسیای مرکزی و بویژه تسلط این کشور بر کریدورهای ترانزیت و انرژی در جنوب اوراسیا نداشته باشد.
در نهایت باید به این نکته نیز اشاره داشت که فرانسه برای تحقق اهداف خود و توسعه راهبرد ترسیم شده، به طور محسوسی در موضوعهای سیاسی مربوط به حقوق بشر، دموکراسی و آزادی رسانهها عقبنشینی کرده و انتظار میرود به زودی با انتقادهای زیادی از سوی فعالان غربگرای منطقه مواجه شود. سفر توکایف به فرانسه درست مدت کوتاهی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری با کسب 83 درصد آراء صورت گرفت. انتخاباتی که بر اساس گزارش سازمان امنیت و همکاری اروپا فاقد شاخصهای رقابتی بود. سفر میرضیایف نیز مدت کوتاهی پس از انتشار گزارش نهادهای اروپایی از اعتراضهای جمهوری خودمختار قرهقالپاقستان صورت گرفت که شدیداً از دولت ازبکستان به دلیل استفاده از تجهیزات ارتش و سرکوب مخالفان و معترضان انتقاد شده بود. تعاملات گرم و نزدیک با دولت امامعلی رحمان نیز در حالی بعد از 17 سال آغاز شده که دولت این کشور به بالاترین سطح اقتدارگرایی و سرکوب مخالفین رسیده است. حتی لابیهای خانواده آقاخان در فرانسه با توجه به سرکوبهای بدخشان نیز نتوانسته بر موضع پاریس اثرگذار باشد. تعاملات مذکور به خوبی نشان میدهد که این روابط عملگرایانه بوده و فرانسه تمایلی برای اثرپذیری از گزارشهای مربوطه در حوزه دموکراسی ندارد.
نگاه آسیای مرکزی به فرانسه
آسیای مرکزی از زمان آغاز جنگ اوکراین تمرکز و اراده سیاسی بیشتری برای توسعه سیاست خارجی چندوجهی داشته است. این موضوع سبب شده تا در حوزههای غیرحساس و با گذار تدریجی به حوزههای راهبردی، تعاملات با بازیگران مختلف و کمتر متخاصم با روسیه توسعه یابد. در این چارچوب به نظر میرسد باتوجه به حساسیتهای روسیه نسبت به انگلستان و نیز باتوجه به نقش کمرنگ و تضعیف شده آلمان در اروپا، در شرایطی که لندن دیگر نقشی در اتحادیه اروپا ندارد، این کشورها، فرانسه را بازیگر اصلی و پیش برنده در اتحادیه اروپا میدانند. در چنین شرایطی تحکیم و توسعه روابط با این کشور به معنای تحقق توازن در سیاست خارجی آنها محسوب میشود. در عین حال نگاه آسیای مرکزی به فرانسه به طور ویژه بر حوزه اقتصادی متمرکز است. کشورهای آسیای مرکزی خواستار جذب سرمایهگذاری و بویژه انتقال تکنولوژی و دانش فنی از فرانسه برای توسعه اقتصادی خود هستند.
در این چارچوب نیز در دیدارهای اخیر به طور محسوس بر حوزه اقتصادی و مبادلات تجاری بین طرفین تأکید شده است. فرانسه یکی از پنج سرمایهگذار بزرگ در قزاقستان محسوب میشود. این کشور همچنین سومین شریک تجاری اروپایی قزاقستان است. از طرف دیگر، قزاقستان اصلیترین شریک تجاری فرانسه در آسیای مرکزی است، چرا که حدود 90 درصد از تجارت فرانسه با آسیای مرکزی به تنهایی به این کشور اختصاص دارد. در سال 2021 تجارت دو کشور بالغ بر 3 میلیارد دلار بوده است که رشد حدوداً 7 درصدی را تجربه کرده است. نفت خام 1.7 میلیارد دلار از این تجارت را تشکیل میدهد که نشانگر اهمیت فاکتور انرژی در روابط دوجانبه است. در همین حال روابط تجاری با ازبکستان نیز در حال گسترش بوده است. تجارت ازبکستان و فرانسه در 9 ماه نخست سال 2022 از مرز 230 میلیون دلار گذشت که یک رکورد تاریخی محسوب میشود. در این آمارها صادرات ازبکستان به فرانسه رشد 7 برابری داشته که نشان دهنده اهمیت توافقنامه تجارت ترجیحی بین اروپا و ازبکستان است. در ازبکستان همچنین در 1260 مدرسه و 11 دانشگاه، زبان فرانسوی تدریس میشود که این زبان را به یکی از محبوبترین زبانها در میان ازبکها تبدیل کرده است.
حوزه دیگری که هم ماهیت اقتصادی و هم سیاسی-امنیتی دارد، انرژی هستهای است. هم ازبکستان و هم قزاقستان هر دو عزم جدی برای راهاندازی اولین نیروگاه هستهای خود دارند. ازبکستان به یک توافق اولیه با شرکت روس اتم دست یافته، اما به نظر میرسد به دلیل تحریمهای روسیه و همچنین تمایل برای برخورداری از تکنولوژیهای اروپایی، نگاه ویژهای نیز به فرانسه دارد. دیدار میرضیایف با مدیران شرکت اورانو در جریان سفر اخیر وی به پاریس نشان از جدی بودن این تعاملات دارد. در خصوص قزاقستان اما این موضوع جدیتر است. شرکتهای فرانسوی یکی از رقبای جدی روس اتم و همچنین شرکتهای کرهای و آمریکایی هستند که تاکنون پیشنهاد فنی و مالی خود را برای راهاندازی اولین نیروگاه هستهای در قزاقستان ارائه کردهاند. به نظر میرسد این همکاری با توجه به تامین بخش مهمی از اورانیوم فرانسه توسط قزاقستان، از ضریب موفقیت بیشتری برخوردار باشد.
فرجام
فرانسه به وضوح نشان داده که در تلاش است تا به یک بازیگر ذینفوذ و تأثیرگذار در آسیای مرکزی تبدیل شود. کشورهای آسیای مرکزی نیز با توجه به نقش ارتقاء یافته فرانسه در اتحادیه اروپا پس از خروج انگلستان، بازخوردهای مثبتی به این رویکرد نشان دادهاند. با این حال به نظر میرسد محرکه اصلی فرانسه در این رویکرد به طور عمده متأثر از روسیه، تحولات افغانستان و تمرکز بر حوزههای اقتصادی نظیر ترانزیت و انرژی باشد. این به آن معناست که در صورت فروکش کردن بحران در اوکراین و یا افزایش تنشها بین اروپا و روسیه، این نقشآفرینی ممکن است دچار خدشه شود. همچنین رویکرد فرانسه در حوزه ترانزیت و انرژی به عنوان حوزههای راهبردی و زیرساختی تاکنون به میزان کافی جدی نبوده و ممکن است به حوزه عملیاتی توسعه نیابد. در چنین شرایطی نمیتوان نقش پایداری را برای فرانسه در آسیای مرکزی در نظر گرفت. با این حال افغانستان تنها حوزه جذاب برای فرانسه و آسیای مرکزی است که به نظر نمیرسد پرهزینه بوده و یا در کوتاه و میانمدت تحول جدی در آن روی دهد. افغانستان از این حیث میتواند عامل پایداری روابط ارتقاء یافته فرانسه و آسیای مرکزی در سالهای پیشرو باشد.
انتهای مطلب/
کد خبر:3331
اشتراک گذاری
مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق