کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مناقشات مرزی قرقیزستان و تاجیکستان

چشم‌انداز چالش‌های سیاسی در تاجیکستان و قرقیزستان پس از مناقشات مرزی

25 مهر 1401 ساعت 0:04

مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق

سطح تنش‌های سیاسی در داخل دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان و نیز در عرصه‌های بین‌المللی به خوبی نشان می‌دهد که مناقشات اخیر «حل‌و‌فصل» نشده‌اند و تنها موقتاً «کنترل» شده‌اند. مسکوت گذاردن این مناقشات به معنای احتمال وقوع مجدد آن است.


مطالعات شرق/
 
کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق
 
مقدمه
مناقشات مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان از روز 14 سپتامبر آغاز شد و پس از چند روز درگیری خونین با بر جای گذاشتن بیش از 100 کشته و صدها زخمی و خسارت‌های گسترده به زیرساخت‌های روستاهای مرزی، درنهایت پایان یافت و دوباره فروکش کرد. پس از توافق آتش‌بس و مذاکرات در سطوح مختلف، درنهایت روسای کمیته دولتی امنیت ملی دو کشور، شامگاه 19 سپتامبر در گذرگاه مرزی گلستان و طی یک دیدار مشترک با حضور سایر مقام‌های مرتبط، پروتکلی را در زمینه صلح به امضا رساندند که طبق آن دو کشور موظف شدند تأسیسات و تجهیزات نظامی خود را به محل دائمی خود بازگردانند و امنیت ساکنان محلی نیز تأمین شود. در چارچوب این نشست برای آزادی اسرای دو طرف نیز توافق شد و مباحثی نیز در خصوص تداوم آتش‌بس و برقراری ثبات در مناطق درگیری بین طرفین صورت گرفت. همچنین به نظر می‌رسد در چارچوب توافق‌های دوجانبه قرار است 8 مرکز ایست و بازرسی از نقاط مرزی دو طرف نیز برداشته شود. علی‌رغم سکوت منابع تاجیک، منابع قرقیز به‌طور رسمی در این زمینه مطالبی را منتشر کرده‌اند. بااین‌حال این پایان ماجرا نبوده و نیست. سرریز سیاسی این مناقشات در فضای داخلی دو کشور و نیز در چارچوب سیاست خارجی و کنش‌های دیپلماتیک آن‌ها بروندادهای بیشتری را بر جای گذارده است. همچنین عدم حل‌وفصل اساسی این مناقشات و صرفاً اتکاء به راهکارهای کوتاه‌مدت برای توقف درگیری‌ها، نظیر پروتکل امضا شده، صرفاً به انباشت بسترهای مناقشه با تلفات بیشترِ طرفین، منجر می‌شود. ادعاهای طرفین مبنی بر عدم رعایت بندهای پروتکل از سوی طرف مقابل، نشانه‌ای بارز از این امر است. این موضوع می‌تواند پیامدهای مهمی را بر ثبات در منطقه و نیز در روابط میان دو کشور بر جای بگذارد. در این گزارش تلاش می‌شود تا ضمن تشریح فضای سیاسی پس از این مناقشات در دو کشور، چشم‌انداز سرریز سیاسی این مناقشات در سایر تعاملات و بویژه در بازتولید این مناقشه و درگیری‌های مجدد مورد بررسی قرار بگیرد.

چالش‌های سیاسی در قرقیزستان
مدتی پس از فروکش کردن درگیری‌های مرزی سؤال‌های زیادی در قرقیزستان پیرامون ماهیت درگیری‌ها به وجود آمد. بخشی از این فضای عدم قطعیت به وجود آمده نیز بستر مناسبی را برای تسویه‌ حساب‌های سیاسی ایجاد کرد. مهم‌ترین و پرحاشیه‌ترین بستر برای این تنش‌های سیاسی در "جورگوکو کنش" (پارلمان) بود. نمایندگان در پارلمان سؤال‌هایی جدی درباره چگونگی آغاز شدن درگیری‌ها از دولت مطرح کردند. میرلان سامیکوژو، یکی از نمایندگان با نگاهی ملی‌گرایانه و افراطی، دولت را به سهل‌انگاری متهم نمود که به دلیل آن تلفات طرف قرقیزستانی افزایش یافت. این نماینده همچنین در خصوص سرنوشت مبالغ هنگفتی که پارلمان برای تقویت توان دفاعی در سال گذشته تخصیص داده بود سؤال‌هایی پرسید و نیز به توافق‌ها و اقدام‌هایی اشاره کرد که در سال گذشته برای پیشگیری از درگیری‌ها در باتکن مصوب شده بود. بر اساس این مباحث، دولت به اجرا نکردن تعهدها و عدم به‌کارگیری درست منابع برای دفاع از مناطق مرزی، متهم شد.
اما در ادامه، مباحث بسیار جنجالی‌تری مطرح شد. آداخان مادوماروف، رهبر حزب بوتون قرقیزستان که از جمله مخالفان دولت نیز محسوب می‌شود، کمچی‌بیک تاشیف، رئیس کمیته دولتی امنیت ملی را به وارد کردن سلاح به پارلمان متهم کرد و خواستار بررسی آن توسط هیئت رئیسه شد. او در این زمینه تصریح کرد: «نه‌تنها در کشور، بلکه حتی در "جورگوکو کنش" هم وضعیت طبیعی نیست. رئیس سرویس مخفی با دو جعبه مسلسل به پارلمان آمد». البته کمیته دولتی امنیت ملی با انتشار یک بیانیه رسمی این اظهارنظرها را تکذیب کرد. بر اساس برخی منابع تاشیف در پاسخ به انتقادهای نمایندگان گفته بود «اگر این‌قدر نگران هستید، بیایید به ما بپیوندید و با ما تیراندازی کنید». این موضوع باعث شد تا جو سیاسی پارلمان نیز متشنج شود. در همین حال برخی جریان‌های سیاسی نظیر «جنبش متحد دموکراتیک» نیز با ارسال درخواستی به سادیر جباروف، خواستار برکناری و حتی محاکمه کمچی‌بیک تاشیف شدند. این جنبش تصمیم‌های تاشیف را در امضای پروتکل با تاجیکستان مورد انتقاد قرار داده و اقدام‌های رئیس کمیته دولتی امنیت ملی را بیش از آن که متمرکز بر دفاع از شهروندان باشد، پوپولیستی خواندند.
بااین‌حال موضوع پروتکل صلح امضا شده با تاجیکستان نیز شدیداً مورد انتقاد قرار گرفته است. یکی از نمایندگان با انتقاد شدید از مذاکرات دولت با طرف تاجیکی، پروتکل‌های امضا شده را عاملی برای درگیری بیشتر عنوان کرد. سلطانبای آیژگیتوف در این زمینه تصریح کرد که این پروتکل‌ها با فشار طرف تاجیکی امضا شده و تجاوز به سرزمین قرقیزستان در آن در نظر گرفته نشده است. او همچنین پیشنهاد کرد تا این پروتکل‌ها لغو شده و در یک کمیسیون مشترک توافقنامه عادلانه‌تری ارائه شود. در منطقه آق‌سای که گذرگاهی از قلمرو قرقیزستان بین واروخ و ولایت سغد از قلمرو تاجیکستان است نیز انتقادها به واسطه این موضوع افزایش یافته‌ است. حدود 200 خانه به‌طور کامل در این منطقه نابود شده‌اند و مردم محلی از برداشته شدن پست‌های مرزی نگران‌اند. در منابع قرقیز همچنین به خروج تجهیزات سنگینی از واروخ اشاره شده که مشخص نیست چگونه با عبور از قلمرو قرقیزستان وارد این منطقه شده‌ بودند. همین امر ساکنان محلی را با هراس ناشی از بروز مجدد درگیری‌ها مواجه کرده است.
به نظر می‌رسد این انتقادها سادیر جباروف و دولت وی را در شرایط سختی قرار می‌دهد. در ادامه این روندها در مدتی کوتاه پس از نشست پرحاشیه "جورگوکو کنش"، رئیس‌جمهور قرقیزستان تغییرات گسترده‌ای را در دولت اعلام کرد که البته شامل هیچ‌کدام از ساختارهای نظامی، دفاعی و امنیتی نمی‌شد. او با انتشار حکمی وزرای آموزش و پرورش، فرهنگ، اطلاعات، ورزش، حمل‌ونقل و ارتباطات و انرژی را برکنار کرده و افراد جدیدی را برای تصدی این سمت‌ها به پارلمان معرفی کرد. به نظر می‌رسد این موضوع به نحوی از تنش‌های سیاسی مذکور بکاهد. در همین حال سادیر جباروف همچنین از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای بیان برخی مواضع قرقیزستان در قبال مناقشات اخیر استفاده کرد. او اقدام‌های نیروهای نظامی تاجیکستان را تجاوز خواند و طرف تاجیکی را به داشتن «ادعای ارضی» متهم کرد. جباروف همچنین در سخنرانی خود تأکید کرد که قرقیزستان آماده میانجی‌گری سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل، سازمان امنیت و همکاری اروپا و همچنین سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی است تا این اختلاف‌ها از طریق مذاکره حل‌و‌فصل شوند. در فضای دیپلماتیک نیز قرقیزستان در مذاکرات مختلف، یک کمپین سیاسی علیه تاجیکستان ایجاد کرده است.

فضای سیاسی تاجیکستان پس از مناقشات
در تاجیکستان نخستین انتقادها و تنش‌های سیاسی به واسطه عملکرد بسیار ضعیف دولت در زمینه اطلاع‌رسانی و نیز تعامل با مردم و رسانه‌ها آغاز شد. در قرقیزستان در طول این مناقشات شاهد سطح قابل توجهی از تحرک دولتی بودیم. وزارت امور خارجه این کشور در کنار سایر نهادها از جمله کمیته دولتی امنیت ملی، رویه بسیار سریع و به روزی را در زمینه اطلاع‌رسانی در پیش گرفت. دولت همچنین در غیاب رئیس‌جمهور و با وجود تعطیلات آخر هفته، نشست اضطراری ترتیب داد و روند مدیریت بحران را به خوبی در دست گرفت. همچنین به محض آغاز درگیری‌ها دولت قرقیزستان بیش از 150 هزار نفر از روستاییان ساکن مناطق مرزی را منتقل کرد و در محل دیگری همراه با حمایت‌ در تامین زیرساخت‌ها اسکان داد. پس از امضای موافقت‌نامه صلح نیز فرایند بازسازی تخریب‌ها و جبران خسارت‌ها را به سرعت آغاز کرد. تنها در یک مورد در آق‌سای و مناطق پیرامونی، دولت فرایند ساخت 400 خانه تخریب شده را آغاز کرد. ابراز همدردی مقام‌ها با مردم نیز نقش مؤثری در تصویرسازی دولت داشت. اما در طرف دیگر در تاجیکستان دولت عملکرد بسیار ضعیفی در این زمینه از خود نشان داد. تقریباً تا میانه درگیری‌ها هیچ خبری از نهادهای دیپلماتیک و سیاسی نبود، روند اطلاع‌رسانی بسیار کُند و محدود انجام شد و خدمات‌رسانی به مردم در مناطق درگیری نیز به‌طور محدود انجام گرفت. موضع‌گیری چهره‌های مطرح سیاسی از جمله خانواده رئیس‌جمهور، وزیر دفاع، نخست‌وزیر و سایر مقام‌ها نیز بویژه در روزهای نخست آغاز درگیری‌ها بسیار ضعیف بود و تقریباً موضعی مشاهده نشد. در زمینه بازسازی خانه‌های تخریب شده نیز عملکرد دولت بسیار ضعیف بوده و بسیاری از روستاییان با مشکلات عدیده‌ای در آستانه فصل زمستان مواجه‌اند. دولت در خصوص رسیدگی به این مناطق بیشتر بر روی کمک‌های داخلی و خارجی متمرکز شده است. این موضوع در مقایسه با عملکرد دولت قرقیزستان باعث مطرح شدن انتقادهایی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی گردید.
درعین‌حال در میان رسانه‌های منطقه و برخی رسانه‌های متعلق به اپوزیسیون سناریوی آغاز درگیری‌ها توسط تاجیکستان برای جبران ضعف‌های داخلی مطرح شده است. "بکیت‌بیک جمعه‌گولوف"، رئیس موسسه صلح و توسعه آسیای مرکزی در مصاحبه‌ای تأکید کرده که دولت تاجیکستان در فرایند انتقال قدرت با مشکلات عدیده‌ای مواجه است. در بدخشان اگرچه سرکوب نظامی روی داد، اما فضای این ولایت همچنان ملتهب است. نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و سیاسی نیز گسترش یافته و بویژه نزاع‌های داخلی برای کسب قدرت پس از وی نیز ادامه دارد. بر این اساس یک راهکار مناسب برای دولت امامعلی رحمان بسیج کردن توده‌های مردم و افکار عمومی حول واروخ و در واقع یک دشمن بیرونی در یک مناقشه نظامی است. این موضوع می‌تواند مشروعیت و مقبولیت دولت را افزایش دهد. در عمل نیز شاهد آن بودیم که علاوه بر چهره‌ها و جریان‌های سیاسی داخلی، حتی برخی نیروهای اپوزیسیون نیز مواضع زیادی علیه قرقیزستان اتخاذ کرده و به‌نحوی موضع دولت امامعلی رحمان در داخل را تقویت کردند. البته نگاه‌های دیگری نیز وجود دارند که این مناقشه را نتیجه‌ای از تلاش‌های سیمومن یتیم‌اف برای تداوم حضور در قدرت خوانده‌اند. چرا که معتقدند دولت به‌طور کلی با وجود تهدیدهای جدی از جانب افغانستان نمی‌تواند علاقه‌ای برای هر سطح از بی‌ثباتی در شمال داشته باشد.
درعین‌حال در سطح دیپلماتیک به مانند قرقیزستان و البته در سطحی بسیار ضعیف‌تر، تاجیکستان نیز لفاظی‌های سیاسی را برای متجاوز جلوه دادن قرقیزستان آغاز کرده است. نمایان‌ترین برونداد آن در سازمان ملل بود. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سراج‌الدین مهرالدین، وزیر امور خارجه تاجیکستان به نمایندگی از دولت این کشور سخنرانی کرد و بخشی از صحبت‌های خود را به مناقشات مرزی تخصیص داد. او اظهارات رئیس‌جمهور قرقیزستان را غیرواقعی عنوان کرد و قرقیزستان را متهم نمود که تجهیزات نظامی سنگین خود را در نزدیکی مناطق مرزی مخفی کرده است. او همچنین در بخشی دیگر از سخنانش قرقیزستان را به غصب غیرقانونی 2110 کیلومتر مربع از اراضی قلمرو تاجیکستان از دهه 1950 متهم کرد. این موضوع به منطقه حائل بین واروخ و قلمرو تاجیکستان مرتبط است که اکنون بخشی از سرزمین قرقیزستان است. جباروف و مقامهای قرقیزستان این اظهارات مهرالدین را نوعی «ادعای ارضی» دانستند.

چشم‌انداز پیش‌رو
سطح تنش‌های سیاسی در داخل دو کشور و نیز در عرصه‌های بین‌المللی به خوبی نشان می‌دهد که مناقشات اخیر «حل‌و‌فصل» نشده‌اند و تنها موقتاً «کنترل» شده‌اند. مسکوت گذاردن این مناقشات به معنای احتمال وقوع مجدد آن است. بختیار ارگاشیف، مدیر مرکز تحقیقاتی «معنا» در تاشکند در قبال درگیری‌های روی داده میان دو همسایه ازبکستان تأکید می‌کند که «هیچ‌کدام از دو کشور اراده سیاسی لازم برای حل‌وفصل اختلاف‌ها را ندارند». او همچنین علت تداوم این درگیری‌ها را نیز همین موضوع، یعنی عدم آمادگی طرفین برای مصالحه می‌خواند. ارگاشیف همچنین روسیه و چین را مخالف قاطع این درگیری‌ها می‌داند و تأکید می‌کند که بیش از همه غرب و ایالات متحده ممکن است از تداوم این بی‌ثباتی‌ها سود ببرند. بااین‌حال او همچنان برخی ادعاهای مطرح شده را در قالب تئوری توطئه - راهبردی از سوی دولت‌ها زمانی که نمی‌توانند مشکلی را حل کنند-  می‌خواند.
در خلال این فرایند لفاظی‌های زیادی برای متجاوز خواندن طرف مقابل جهت پوشش ضعف‌های دو دولت جریان یافته است. مقام‌های دو کشور و همچنین رسانه‌ها بعضاً از واژه «دشمن» برای طرف مقابل استفاده کرده و به این واسطه احساسات عمومی را تهییج کرده‌اند. در سطوح دیپلماتیک نیز تلاش‌های مضاعفی برای به دست آوردن اجماع علیه طرف مقابل صورت گرفته که تقریباً هیچ‌کدام از آن‌ها تاکنون موفقیت ملموسی نداشته است. این اقدام‌ها و لفاظی‌های سیاسی با هدف‌گیری طرف مقابل، در میان هر دو طرف احساس «عدم پیروزی» را به وجود آورده است. در واقعیت نیز همین امر به وقوع پیوست و درواقع این مناقشات هیچ پیروزی نداشت، چرا که هیچ سرزمینی جابجا نشد، اهداف ژئوپلیتیکی محقق نگردید، سطح درگیری‌ها تقریباً مشابه بود و عملاً هیچ غافلگیری خاصی را در درگیری‌ها شاهد نبودیم. درعین‌حال باید توجه داشت که از سوی هیچ یک از طرفین نیز هیچ «هدفی» برای نبرد و مناقشه نظامی تعریف نشده بود که بتوان تحقق آن را به‌عنوان عاملی برای شناخت «پیروز میدان» در نظر گرفت. بااین‌حال موضوع مهمی که در شرف روی دادن است، تغییر نگاه افکار عمومی از «عدم پیروزی» به «شکست» است. واقعیت آن است که افکار عمومی هر دو طرف به سمت احساس شکست از طرف مقابل حرکت کرده‌اند و این یک انبار باروت برای آغاز هر درگیری برنامه‌ریزی شده‌ای است. عدم پایبندی طرفین به پروتکل صلح امضا شده نیز می‌تواند به همین دلیل باشد. هر دو طرف نیازمند یک «پیروزی» هستند و این مؤلفه بسیار خطرناکی برای بی‌ثباتی منطقه است. تحقق این پیروزی می‌تواند به یک درگیری سلسله‌وار مشابه مناقشه قره‌باغ تبدیل شود و عدم تحقق آن نیز تداوم مناقشات با احساس شکست را در پی دارد و این در واقع یک «بن‌بست امنیتی» برای منطقه محسوب می‌شود.
موضوع مهم دیگری که در سطح ساختارهای داخلی حائز اهمیت است و می‌تواند این مناقشات را بازتولید کند، وضعیت کمیته‌های دولتی امنیت ملی به‌عنوان عالی‌ترین ساختار امنیتی در دو کشور است. در قرقیزستان انتقادهای شدیدی نسبت به عملکرد تاشیف مطرح شده و موقعیت این کمیته را تضعیف کرده است. در تاجیکستان اما دقیقاً بالعکس، در وضعیتی که جایگاه یتیم‌اف در کمیته دولتی امنیت ملی ظاهراً تضعیف شده و او به ندرت در انظار عمومی ظاهر می‌شد، این مناقشات مرزی به مثابه یک موهبت سیاسی ظاهر شده و دوباره او را در جایگاه ریاست این کمیته نشان می‌دهد. این موضوع انگیزه‌هایی را به هر دو طرف جهت تداوم درگیری‌ها و دست‌یابی به یک «پیروزی»، به‌عنوان برگ برنده برای بقا در قدرت، می‌دهد.  
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3263

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3263/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir