کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بررسی پیمان امنیتی سه جانب AUKUS

چالش امنیتی پاکستان در استراتژی ایندو-پاسفیک

24 مهر 1401 ساعت 11:28

منطقه «ایندو-پاسفیک» تا یک دهه پیش مفهومی جغرافیایی برآمده از تلفیق اقیانوس هند و اقیانوس آرام داشت، اما در سال2007 نخست وزیر ژاپن «شینزو آبه» به آن بُعد ژئوپلیتیک داد و طرح گفتگو و همکاری چهار دموکراسی منطقه ایندو-پاسفیک یعنی " ژاپن، استرالیا، هند و ایالات متحده آمریکا" را مطرح کرد. با این حال ایالات متحده مدت‌ها است که ایندو-پاسیفیک را برای امنیت و منافع ملی خود حیاتی تشخیص داده، چرا که در این منطقه با سه دشمن یا رقیب همیشگی یعنی روسیه، چین و کره شمالی رو به رو می‌باشد.
پاکستان در منطقه تحت پوشش استراتژی ایندو-پاسفیک قرار دارد و با توجه به مشارکت استراتژیک خود با چین، نه می‌تواند از تحولات آن غافل بماند و نه می‌تواند از آن بی‌تاثیر باشد.


مطالعات شرق/

مریم وریج کاظمی*

منطقه «ایندو-پاسفیک» تا یک دهه پیش مفهومی جغرافیایی برآمده از تلفیق اقیانوس هند و اقیانوس آرام داشت، اما در سال2007 نخست وزیر ژاپن «شینزو آبه» به آن بُعد ژئوپلیتیک داد و طرح گفتگو و همکاری چهار دموکراسی منطقه ایندو-پاسفیک یعنی " ژاپن، استرالیا، هند و ایالات متحده آمریکا" را مطرح کرد. با این حال ایالات متحده مدت‌ها است که ایندو-پاسیفیک را برای امنیت و منافع ملی خود حیاتی تشخیص داده، چرا که در این منطقه با سه دشمن یا رقیب همیشگی یعنی روسیه، چین و کره شمالی روبه رو می‌باشد.

در این راستا، «جو بایدن» در اولین سخنرانی خود در مقام رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا متعهد شد که چین را مهار کند؛ بدین ترتیب پیمان امنیتی سه جانبه (AUKUS) بین استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده در 15 سپتامبر 2021 برای منطقه ایندو-پاسفیک اعلام شد. بر اساس این پیمان، ایالات متحده و بریتانیا به استرالیا برای دستیابی به زیردریایی‌های هسته‌ای کمک خواهند کرد. البته پیامدهای این پیمان که از نظر گسترش تسلیحات هسته‌ای کاملاً نادیده گرفته شده، این است که کشورهای مورد نظر روی حضور نظامی در منطقه ایندو-پاسفیک تنها با هدف ارعاب یا درگیر کردن چین در یک جنگ تمام عیار حساب می‌کند.

به هر حال اصطلاح ایندو-پاسیفیک یک تحول مفهومی را در مباحث استراتژیک ایالات متحده آمریکا برای مهار و محاصره چین از طریق مقابله با آن در منطقه نفوذ خود، نشان می‌دهد. در این راستا اولویت، مقابله با طرح کمربند و جاده چین است؛ چرا که از نظر ایالات متحده، چین در تلاش برای رهبری جهان با رویکرد وابستگی متقابل اقتصادی است. ایالات متحده و متحدان آن نسبت به نفوذ اقتصادی قابل توجه چین در سراسر جهان که آزادی عمل آنها را در بسیاری از نقاط جهان به چالش کشیده، نگران هستند. از این رو استراتژی ایندو-پاسفیک ایالات متحده علاوه بر طرح‌های توسعه‌طلبانه چین در منطقه به برنامه‌هایی برای تقویت همکاری در حوزه دریایی، برای مقابله با پکن نیز اشاره دارد. البته هدف ایالات متحده در منطقه ایندو-پاسفیک فقط رقابت با چین نیست، بلکه شکل دادن به محیط استراتژیکی است که در آن فعالیت می‌کند، از طریق ایجاد تعادل نفوذ.

بدین ترتیب به نظر می‌رسد منطقه ایندو-پاسفیک با بازگشت رقابت قدرت‌های بزرگ یعنی ایالات متحده و چین به عنوان صحنه کلیدی درگیری و بحران، ظاهر شده است که پیامدهای آن بر امنیت پاکستان تأثیر می‌گذارد و با تشدید این رقابت‌ها در قالب پیمان‌ها و توافق‌نامه‌های امنیتی نظیر (Quad)، (I2U2)، (AUKUS)، پاکستان خود را در راس یک معضل استراتژیک می‌بیند. چنین رقابتی در منطقه ایندو-پاسفیک می‌تواند پیامدهای استراتژیک و اقتصادی گسترده‌ای برای پاکستان به همراه داشته باشد، چرا که اگر ایالات متحده به طور مستقیم قادر به مهار چین نباشد، مطمئناً هند را به عنوان هژمون منطقه‌ای "که غرق در رادیکالیسم هندوتوا است و می‌تواند برای اقلیت‌های داخل کشور و همچنین صلح و ثبات منطقه‌ای مضر باشد" تقویت خواهد کرد.

با توجه به اینکه استراتژی دولت بایدن در خصوص ایندو-پاسفیک بر دو برنامه کلی یعنی تاکید بیشتر بر همکاری با متحدان و شرکای منطقه‌ای، و برنامه‌هایی اقتصادی که بر رویکردهای جدید تجارت که مطابق با استانداردهای ارتقای کار و محیط‌زیست است، تمرکز دارد؛ هند به طور مداوم از تعامل عمیق‌تر با ایالات متحده در منطقه استقبال خواهد کرد، چرا که این استراتژی با اولویت‌های استراتژیک هند مطابقت دارد. این استراتژی، بر پایه پیشرفت هند و رهبری منطقه‌ای آن در نظر گرفته شده است که پاکستان را با چالش امنیتی رو به رو می‌سازد.

لازم به ذکر است، وضعیت کنونی روابط ایالات متحده و پاکستان دارای ابهام‌های فراوانی است که برای پیشبرد منافع ایالات متحده نتیجه معکوس در پی خواهد داشت. با این حال، همکاری امنیتی-دفاعی دریایی بین ایالات متحده و هند در چارچوب استراتژی ایندو-پاسفیک، توانایی‌های نسبی نیروی دریایی هند را تقویت می‌کند، اما توازن قوا را که بر رفتار استراتژیک اسلام‌آباد تأثیر می‌گذارد، تضعیف می‌نماید. بدین ترتیب پاکستان ممکن است از سوی یک هند نظامی‌تر که بارها پاکستان را به دلیل دخالت ادعایی در تروریسم فرامرزی تهدید نظامی کرده، احساس خطر کند.

پاکستان در منطقه تحت پوشش استراتژی ایندو-پاسفیک قرار دارد و با توجه به مشارکت استراتژیک خود با چین، نه می‌تواند از تحولات آن غافل بماند و نه می‌تواند از آن بی‌تاثیر باشد. این در حالی است که پاکستان استراتژی تعادل داخلی و خارجی را دنبال می‌کند، بدین شکل که در داخل، بر نوسازی نیروی دریایی، خرید تسلیحات پیشرفته، و توسعه استراتژی‌های مرتبط با امنیت دریایی تمرکز دارد و در خارج به دنبال همکاری امنیتی عمیق‌تر با روسیه و چین مانند برگزاری رزمایش‌های دریایی مشترک در اقیانوس هند، امضای همکاری‌های نظامی و مشارکت‌های استراتژیک برای حفظ توازن قوا است.

برای مقابله با هند، پاکستان نیاز دارد که نیروی دریایی خود را با دستیابی به تجهیزات پیشرفته از پکن و افزایش توانایی‌های خود از طریق رزمایش‌ها بهبود بخشد. بی‌تردید پاکستانِ از نظر اقتصادی ضعیف، نمی‌تواند به دنبال تدارکات سنگین باشد تا نیروی دریایی خود را هم تراز با هند قرار دهد، ضمن اینکه نمی‌تواند در سکوت بنشیند و تنها نظارگر باشد، از این رو گزینه‌های احتمالی پاکستان، وابستگی بیشتر به چین و تقویت همکاری با روسیه در زمینه دفاعی- نظامی است.

اگر توانمندی‌های نیروی دریایی هند بیشتر شود، پاکستان را موظف می‌کند تا در توانمندی‌های دریایی و دفاع هوایی سرمایه گذاری بیشتری کند. این وضعیت مستلزم استقرار دائمی تجهیزات دریایی و هوایی در این منطقه توسط پاکستان است که هند را به افزایش تعداد زیردریایی‌های هسته‌ای خود تحریک خواهد کرد. این وضعیت دوباره برای پاکستان نگران‌کننده خواهد بود زیرا توانایی به دست آمده توسط نیروی دریایی هند می‌تواند در زمان مورد نظر علیه پاکستان اعمال شود. از این رو، اگر نیروی دریایی هند برنامه بلندپروازانه‌ای را آغاز کند، مطمئناً وضعیت نگران کننده‌ای برای پاکستان به وجود خواهد آمد و توسعه سریع نیروی دریایی این کشور در اولویت قرار خواهد گرفت. در این راستا بندر گوادر که به دلیل مشرف بودن به ورودی و خروجی خلیج عمان همچنین به عنوان بندر کلیدی در کریدور اقتصادی چین- پاکستان در نظر گرفته می‌شود، نقش مهمی در دفاع دریایی این کشور ایفا می‌کند و اهرمی را برای نیروی دریایی پاکستان در امتداد سواحل غربی فراهم می‌سازد.

هند که تحت ساختار کلی استراتژی ایندو-پاسفیک، نقشی پیشرو در اقیانوس هند دارد ارزش و اهمیت بندر گوادر را به خوبی درک کرده است و به همین دلیل استراتژی‌ را برای ممانعت از توسعه آن دنبال می‌کند. هند به طور مکرر موضع خود را در مورد دامن زدن به شورش و بحران در بلوچستان که اساساً علاوه بر دلایل مختلف با هدف تضعیف کریدور اقتصادی چین-پاکستان است، ابراز داشته است. به هر حال هر گونه هدف قرار دادن پکن از طریق ابزارهای نظامی یا اقتصادی می‌تواند به اقتصاد پاکستان نیز آسیب برساند.
بدین ترتیب تقویت نقش هند در استراتژی ایندو-پاسفیک، پاکستان را نگران می‌کند و عملاً چاره‌ای جز تحکیم بیشتر مشارکت استراتژیک با چین و تقویت دیپلماسی نظامی و همکاری نظامی با آن باقی نمی‌گذارد. از سوی دیگر، چین باید از نظر اقتصادی مراقب پاکستان باشد، زیرا یکی از شرکای مهم استراتژیک آن در منطقه ایندو-پاسفیک یعنی سریلانکا، از نظر اقتصادی سقوط کرده و چین نمی‌تواند صحنه‌های مشابه را در پاکستان ببیند؛ از این رو گزینه‌ها نه تنها برای پاکستان بلکه برای چین نیز محدود است.

با توجه به اینکه منطقه ایندو-پاسفیک صحنه نفوذ استراتژیک ایالات متحده آمریکا و چین است، سناریوی ژئوپلیتیک جنوب شرق آسیا احتمالاً به طور قابل توجهی تغییر خواهد کرد. کشورهای بزرگ در این منطقه از جمله چین، روسیه، هند و پاکستان در حال تنوع بخشیدن و تنظیم مجدد روابط خود هستند. در این سناریو، پاکستان و هند احتمالاً به دنبال منافع استراتژیک خود خواهند رفت که آنها را در جهت مخالف یکدیگر قرار خواهد داد.
 
جمع‌بندی
به نظر می‌رسد با عملیاتی شدن بسیاری از پیمان‌های منطقه‌ای در ایندو-پاسفیک از سوی ایالات متحده و متحدان آن که شامل کشورهای ژاپن، هند، کره جنوبی، اندونزی، سنگاپور، مالزی، فیلیپین، ویتنام، نیوزلند، استرالیا و برونئی می‌شود، وضعیت برای پاکستان در ابعاد امنیتی بحرانی خواهد شد. چرا که جاه طلبی هند برای رسیدن به جایگاه قدرت برتر در صحنه منطقه‌ای و جهانی با دنباله‌روی از سیاست‌های ایالات متحده در این منطقه، ضمن ترغیب این کشور به بکارگیری تمام توان برای کنار گذاشتن رقبای منطقه‌ای خود بخصوص چین و روسیه، پاکستان را هم تحت فشار فزاینده‌ای به جرم مشارکت استراتژیک آن با چین و روسیه قرار خواهد داد. در این راستا پتانسیل‌های اقتصادی که باید صرف عملیاتی کردن برنامه‌های عمرانی و زیرساختی در پاکستان شود به برنامه مدرن‌سازی نظامی- دفاعی این کشور اختصاص می‌یابد و هزینه‌های مضاعفی را بر پاکستان تحمیل خواهد کرد. این وضعیت چشم‌انداز روابط پاکستان و هند را تا حد زیادی مبهم باقی خواهد گذاشت و تحت تاثیر نمایش قدرت دفاعی و یا راه اندازی مانورهای نظامی با متحدان قرار خواهد گرفت. بنابراین می‌توان انتظار داشت که توسعه استراتژی ایندو-پاسفیک ایالات متحده آمریکا با توجه به اختلاف‌های ایدئولوژیکی و ارضی در جنوب آسیا به گسترش شکاف‌های سیاسی- امنیتی بین پاکستان و هند، منجر شود.
انتهای مطلب/

*پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک


کد مطلب: 3238

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3238/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir