نشست بزرگ علمای افغانستان، با حضور نزدیک به پنج هزار تن از علما و پس از سه روز برگزاری با قطعنامه یازده مادهای در روز یازدهم تیر ماه برگزار شد. در عرف سیاسی افغانستان، این گونه مجالس بزرگ و پر هزینه، معمولا برای بحث و بررسی و نتیجهگیری درباره مسائل بزرگ و پیچیدهای برگزار میشود که دولت افغانستان نمیخواهد به تنهایی مسئولیت این مسائل بزرگ را به دوش گیرد.
با وجود این که برخی موضوعات مهم سیاسی در قطعنامه نشست علما ذکر شده است، اما در خصوص مسائل حکومتداری هیچ گونه بحث و پیشنهادی مطرح نشده است. مسائلی نیز که در قطعنامه مطرح شده است، قید «اعلام حمایت» از رویکرد و یا عملکرد امارت اسلامی را دارد و به این مفهوم است که علما، پیشنهاد یا رویکرد ابتکاری در خصوص سیاست داخلی و خارجی ارائه ندادهاند. به همین دلیل نشست علما در افکار عمومی به مثابه یک مانور و همایش سیاسی انعکاس پیدا کرده است.
مطالعات شرق/
عبدالرحیم کامل*
مقدمه
جلسه بزرگ علمای افغانستان، پس از سه روز برگزاری با یک قطعنامه یازده مادهای در روز یازدهم تیر ماه به پایان رسید. در این گردهمایی بزرگ، 4595 عالم دینی و تعدادی از بزرگان اجتماعی از سراسر افغانستان شرکت کرده بودند. دانشگاه کابل، نهادهای دولتی و اجتماعی، فروشگاهها و تمام مراکز خدماتی که در مسیر محل برگزاری این نشست بزرگ قرار داشتند، عملا تعطیل بودند.
انتقال بیش از چهار هزار شرکت کننده از تمام مناطق افغانستان و هزینه جاری این گونه مجالس بزرگ در افغانستان، معمولا هزینه هنگفتی را بر بیتالمال تحمیل میکند. به همین سبب در عرف سیاسی افغانستان، این گونه مجالس بزرگ و پر هزینه، معمولا برای بحث و بررسی و نتیجهگیری درباره مسائلی بزرگ و پیچیده برگزار میشود که دولت افغانستان نمیخواهد به تنهایی تمام مسئولیت آن را به دوش بگیرد و یا این که برای کسب مشروعیت و توجیه حقوقی آن، میخواهد گرفتن آن تصمیمها از طریق نمایندگان مردم، طی مراحل کند.
حکومت طالبان در افتتاحیه برگزاری این جرگه اعلام داشت که امارت اسلامی به حمایت و مشورت علمای دینی نیازمند است و تصمیمهای این جرگه را اجرا میکند. دولت و مقامات طالبان آن گونه که دیده شد، این جرگه بزرگ علمای افغانستان را در حد لازم استقبال و تکریم کردند. حضور تمام سران دولت و مخصوصا حضور ملا هبت الله آخوندزاده رهبر طالبان در این مجلس بزرگ، نشان دهنده احترام و تکریم از علما و این نشست بزرگ بود.
این نوشته تلاش دارد که انتظارات مردم افغانستان را از این نشست بزرگ و نیز برآیند بحث و بررسیهای فشرده این نشست را در سه روز متوالی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
انتظارات مردم و نخبگان افغانستان از نشست علما
با آن که نزدیک به یک سال از حاکمیت طالبان بر سراسر جغرافیای افغانستان میگذرد، با این وجود حکومت طالبان از مشکلاتی رنج میبرد که اگر به زودی حل نشود پیامدهای سنگینی را بر مردم افغانستان تحمیل میکند.
مسدود ماندن مدارس دخترانه و محرومیت آموزش دختران بالاتر از کلاس ششم، یکی از مواردی است که تمام مردم افغانستان از آن رنج میبرند و دولت طالبان تاکنون برای آن پاسخ لازم را نداده است.
حکومت طالبان برای چگونگی ایجاد دولت فراگیر، مشارکت و حضور زنان، مشارکت سیاسی مردم و فعالیت احزاب سیاسی، انتخابات، آموزش زنان، پالیسی سیاست خارجی، فعالیت رسانهها و جامعه مدنی، تأمین حقوق اساسی اقوام و مذاهب مختلف، تدوین قانون اساسی، مسئله مشروعیت سیاسی دولت و شناسایی حکومت، هیچ راهکار و مکانیسم مشخصی را در این مدت طرح و یا تصویب نکرده است.
انتظار مردم و نخبگان افغانستان آن بود که طالبان برای برون رفت از مشکلات موجود، بتواند مکانیسم و راهکارهای فنی و اصولی را از مجرای این نشست بزرگ دینی و ملی بگذراند تا زمینههای لازم را برای حل مسائل بنیادی افغانستان، از جمله مکانیسمهای حقوقیِ موردِ انتظارِ نهادهایِ بینالمللی را برای به رسمیت شناختن دولت افغانستان، فراهم کند.
حاصل بحث و بررسی سه روزه چهار هزار و پانصد و نود و پنج تن از علمای دینی افغانستان یک قطعنامه یازده مادهای بود که مفاد این قطعنامه تاریخی به عنوان نخستین گردهمایی بزرگ علمای افغانستان در حاکمیت مجدد امارت اسلامی، در تاریخ سیاسی افغانستان مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. این یادداشت تأثیر عملی این نشست و قطعنامه آن را بر وضعیت پیچیده افغانستان، در دو بخش داخلی و خارجی پردازش میکند.
مفاد قطعنامه نشست علما راجع به مسائل داخلی افغانستان
نخستین مسئله مهمی که در صدر این قطعنامه آمده است اعلام بیعت مجدد شرکت کنندگان این جلسه با حکومت طالبان و شخص هبتالله آخوندزاده است. در ماده اول این قطعنامه، امارت اسلامی یک موهبت الهی برای مردم افغانستان دانسته شده و دفاع از آن به عنوان وجیبه/ فریضه دینی تمام مردم افغانستان مطرح شده است. در ماده دوم، علمای شرکت کننده تصریح کردهاند:"ما یکبار دیگر بیعت خویش را با زعیم امارت اسلامی امیرالمؤمنین شیخ الحدیث هبتالله آخوندزاده تجدید و از وی قاطعانه حمایت میکنیم." برخی از تحلیلگران و نخبگان افغانستان، مفهوم "تجدید بیعت" علما را در این مجلس بزرگ به معنای عدم استقلال رأی آنان و وابستگی پیشاپیش آنان با گروه طالبان تلقی کردهاند.
در ادامه تجدید بیعت و حمایت از امارت اسلامی، مهمترین مسئله مهمی که در قطعنامه نشست علمای افغانستان مطرح شده است، حکم بر باغی و مفسد فیالارض بودن مخالفان مسلح امارت اسلامی است. همچنین در این قطعنامه هر نوع مخالفت با نظام امارت اسلامی که در تضاد با شریعت اسلامی باشد در حکم فساد دانسته شده است. قابل ذکر است که جزای مفسد فیالارض در شریعت اسلامی قتل است و شخص مفسد فیالارض مهدورم الدم میباشد. مولوی مجیب الرحمن انصاری که این قطعنامه را خواند، در سخنرانی خود در این مجلس نیز حکم داد "هرکس که در برابر نظام امارت اسلامی سربلند کند، سر او باید قطع شود." در شبکههای اجتماعی افغانستان، بازتاب این جهتگیری علما، به مثابه تندروی و استبداد دینی حاکمیت طالبان تلقی شده است. گلبدین حکمتیار چهره سیاسی و مذهبی مطرح افغانستان در واکنش به این جهت گیری علما در افتتاح نشست علمای افغانستان، در نماز جمعه کابل گفت که براساس آموزههای اسلامی مردم حق انتقاد حتی بر شخص امیرالمؤمنین را دارند.
مسئله مهمی دیگری که علمای افغانستان در قطعنامه به آن تصریح کردهاند، حمایت از حکم طالبان مبنی بر حرام بودن هرنوع استفاده از کشت و محصول تریاک در افغانستان است.
شواهد نشان میدهد که امارت اسلامی افغانستان در محدود ساختن کشت و استفاده مواد مخدر نسبت به حکومت جمهوریت موفقیت بیشتری داشته است.
در این قطعنامه به صورت کلی به دولت طالبان توصیه شده است که در خصوص آموزش، اقتصاد، صنعت و بهداشت در افغانستان تلاش لازم را داشته باشد. اما در قطعنامه علمای افغانستان به مسئله آموزش دختران و بازگشایی مدارس دخترانه در مقطع بالاتر از کلاس ششم، حتی یک اشاره هم نشده است. این در حالی است که برخی رهبران طالبان قبلا گفته بودند که مسئله بازگشایی مدارس دخترانه در جلسه علمای افغانستان بررسی و حل میشود. عدم التفات نشست علمای افغانستان نسبت به آموزش دختران و بازگشایی مدارس دخترانه، به صورت عموم باعث سرخوردگی مردم افغانستان و نهادهای حامی آموزش دختران در افغانستان شده است.
مفاد قطعنامه نشست علما در خصوص روابط خارجی افغانستان
در قطعنامه نشست علمای افغانستان راجع به مسائل خارجی دولت افغانستان رویکردهای جامعتر و جدیتر اتخاذ شده است. در ماده سوم این قطعنامه از کشورهای منطقه و جهان و همچنین سازمان ملل متحد خواسته شده است که نظام مشروع امارت اسلامی را باید به رسمیت بشناسند، تحریمها را بردارند و سرمایههای ضبط شده افغانستان را آزاد کنند.
در ماده پنجم این قطعنامه، علمای افغانستان از سیاست خارجی بی طرفانه دولت امارت اسلامی حمایت کردهاند و تأکید شده است که دولت افغانستان در امور هیچ کشوری مداخله نمیکند و از خاک افغانستان نیز علیه منافع آنان استفاده نمیشود. علمای افغانستان از کشورهای منطقه و جهان خواستهاند در اقدامی متقابل، آنها نیز در امور داخلی افغانستان دخالت نکنند و به مخالفان دولت امارت اسلامی پناه ندهند. قابل ذکر است که ملا هبتالله آخونده زاده رهبر طالبان در این همایش با قاطعیت تصریح کرد که دولت افغانستان یک دولت مستقل است و فرمایشات "کفار" حتی اگر منجر به حمله اتمی بر افغانستان شود را نمیپذیرد. وی افزوده که جهاد آنان با کفار به خاطر قدرت و جغرافیا نه، بلکه به خاطر عقیده بوده است و این رویکرد تا ابد ادامه خواهد داشت.
در ماده ششم این قطعنامه، از گروه داعش به عنوان گروه باطل و خوارج یاد شده و هر نوع همکاری و رابطه با داعش شرعا ناجایز دانسته شده است. این موضع گیری علمای افغانستان راجع به فعالیت داعش در افغانستان، یک حرکت ضروری بود و امید است که در امر مبارزه با داعش در افغانستان تأثیر عملی داشته باشد.
نشست علما و عدم التفات به مسایل دولتداری
با وجود این که برخی موضوعهای مهم سیاسی در قطعنامه نشست علما ذکر شده است، اما در خصوص مسائل حکومتداری هیچ گونه بحث و پیشنهادی مطرح نشده است. مسائلی نیز که در قطعنامه مطرح شده است، قید «اعلام حمایت» از رویکرد و یا عملکرد امارت اسلامی دارد و به این مفهوم است که علما پیشنهاد یا رویکرد ابتکاری در خصوص سیاست داخلی و خارجی ارائه ندادهاند. به همین دلیل است که نشست علما در افکار عمومی به مثابه یک مانور و همایش سیاسی انعکاس پیدا کرده است.
چنانچه که انتظار میرفت، در جلسه علمای افغانستان در خصوص مسائل و چالشهای اساسی فرا روی حکومت طالبان مانند آشتی یا گفتگو با مخالفان سیاسی طالبان، آموزش دختران، بحران اقتصادی، طولانی شدن زمان دولت سرپرست، چگونگی تشکیل دولت فراگیر، مشارکت سیاسی و حقوق زنان بحثی صورت نگرفت.
به نظر میرسد که عدم التفات این نشست به چالشهای دولتداری امارت اسلامی، ممکن است برخاسته از سه وضعیت باشد.
نخست این که، ممکن است سخنرانی انقلابی ملا هبتالله رهبر طالبان بر افکار و روحیه شرکت کنندگان تأثیر گذاشته باشد و آنان در راستای محتوای سخنرانی رهبر طالبان، به جای پرداختن به حکومتداری در افغانستان، حالت حماسی در پیش گرفته باشند. شایسته این بود که علما حداقل به لحاظ نظری ابتکار عمل را به دست میگرفتند و در خصوص مقتضیات و ضرورتهای دولتداری در وضعیت فعلی افغانستان ابراز نظر میکردند.
قابل ذکر است که در سخنرانی طولانی رهبر طالبان نیز هیچ اشاره مشخصی به دولتداری و چالشهای که ذکر شد، صورت نگرفت.
دوم این که، ممکن است علمای شرکت کننده، درک واضح از چالشها و پیچیدگیهای دولتداری معاصر نداشته باشند وگرنه انتظار بر این بود که علما در این جلسه بزرگ و مهم، به امارت اسلامی در خصوص مشکلات موجود کشور، مشورت داده و راه حل ارائه کنند. باید یادآوری کرد که از چهرههای مطرح علمی و عالمان مطرح استاد حوزه و دانشگاه افغانستان در این جلسه دعوت نشده بود و علمای حاضر در این جلسه بیشتر علمای سنتی بودند که از قبل حامی گروه طالبان بودند. در فرمان دولت طالبان نیز آمده بود که علمای شرکت کننده در این جلسه بزرگ باید از میان علمایی انتخاب شوند که یا در جهاد بیست ساله (منظور جنگ در مقابل حکومت سابق و حامیان غربی آن است) سهم داشتهاند یا حامی آنان بودهاند.
از واکنش جوانان و نخبگان علمی افغانستان در شبکههای اجتماعی این گونه برداشت میشود که عدمالتفات علمای شرکت کننده به مسائل مهم اگر به دلیل عدم درک درست و علمی آنان از مسائل کشور بوده باشد، بر جایگاه علما آسیب جدی وارد شده است.
سوم این که، احتمال دارد آنچه در شرایط کنونی برای مردم افغانستان، کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی به عنوان یک دغدغه و نگرانی مطرح است اصلا برای طالبان و علمای همسو با طالبان یک دغدغه نباشد. این نگرانیهای عمومی را در سطح کلان میتوان به "شکست و بنبست دولتداری"، "فقر و بیکاری"، "انسداد آموزش علوم روز و رشد افراطگرایی" طبقه بندی کرد.
به هر دلیل در نشست بزرگ علمای افغانستان و همچنین در سخنرانیهای رهبران گروه طالبان در این نشست، این سه نگرانی عمده مورد بحث قرار نگرفت. آنچه که همه به آن پرداختند روایتهای فاتحانه، هیجان پیروزی، روایت بغی و حکم قتل مخالفان دولت امارت اسلامی بود.
طالبان اکنون تبدیل به یک دولت شده است و مسئولیتهای قانونی جدیدی برعهده این گروه قرار گرفته است که بیشتر با مکانیسمهای حقوقی، دیپلماسی، گفتگو و طرحهای راهبردی باید برای آنها راه حل جستجو کرد.
گروه طالبان اگر پس از جهاد نظامی به جهاد سازندگی روی آورد و از تجربه توسعه ملی کشورهای همسایه از جمله ایران الگو بگیرد، بقای آن بیشتر تضمین خواهد شد.
جمعبندی
جلسه بزرگ علمای افغانستان از لحاظ موضعگیری سیاسی در خصوص سیاست داخلی و خارجی قابل توجه بود ولی در خصوص انتظارات مردم افغانستان مبنی بر ارائه راه حل در مسایل حکومتداری عملکرد چشمگیری نداشت.
با توجه به برگزاری این جلسه بزرگ و هزینههای مالی آن، ممکن است لویه جرگه برگزار نشود و از این رو مسائل ملی و چالشهای دولتداری طالبان دیگر مجال و فرصت بحث در سطح ملی را پیدا نکند.
انتهای مطلب/