بریلویها و مساله تحریک لبیک در انتخابات2023 پاکستان
یکی از مهمترین فرقههای اهل سنت در جنوب آسیا فرقه «بریلوی» است که آمیزه تسنن و تصوف است. بریلویها حدودا 50 درصد از مسلمانان پاکستان را تشکیل میدهند و از نظر جغرافیایی در پنجاب و سند مسلط هستند.
در گذشته بریلویها قادر به رقابت در میدان نبرد سیاسی نبودند و عمدتاً بازیگران حاشیهای در سیاست پاکستان محسوب میشدند. در دهه 1990، ظهور طالبان و امارت اسلامی در افغانستان متاثر از مکتب «دیوبندی»، چالشی بزرگ برای بریلویها ایجاد کرد و رشد دیوبندیها را در پی داشت و پس از آن قانون شریعت «نواز شریف»، تنشهایی را در بین این فرقه ایجاد کرد.
در دهه اول قرن 21 زنجیرهای از رویدادها باعث شد بریلویها شدیدترین عکسالعمل مذهبی را از خود نشان دهند. بریلویها ثابت کردهاند که میتوانند همان «قدرت خیابانی» فرقههای رقیب خود را در اختیار داشته باشند و دولت را به زانو درآورند، به مرور بخشی از جامعه بریلوی افراطی شد و با ادغام نیروی سیاسی جدید به نام تحریک لبیک یا رسول الله و شاخه سیاسی تحریک لبیک، به یک بازیگر جدید قدرتمند در پاکستان تبدیل شدهاند.
مطالعات شرق/
مریم وریج کاظمی*
یکی از مهمترین فرقههای اهل سنت در جنوب آسیا فرقه «بریلوی» است که نام آن از محل زادگاه خود در هند گرفته شده است. بنیانگذار مکتب بریلوی «احمد رضاخان» بود که پیروان او در خط مقدم مبارزات مسلم لیگ در دهه 1930 برای ایجاد یک دولت جداگانه مسلمان تلاش کردند که در سال 1947 به اوج خود رسید. مکتب بریلوی آمیزه تسنن و تصوف بوده که وجه اخیر در آن نمایانتر است. هم اینک بریلویها حدودا 50 درصد از مسلمانان پاکستان را تشکیل میدهند و از نظر جغرافیایی در ایالتهای پنجاب و سند مسلط هستند. اساس سیاست بریلویها بر دو اصل زیارتگاهها، پیرها و علما، سیاستمداران استوار است.
در گذشته بریلویها قادر به رقابت در میدان نبرد سیاسی نبودند و عمدتاً بازیگران حاشیهای در سیاست پاکستان محسوب میشدند به طوری که در دهه 1980 حزب سیاسی بریلوی یعنی «جمعیت علمای پاکستان» (JUP) به حاشیه رفت که علت آن جناح بندیهای درون حزبی و همچنین ظهور جنبش «مهاجر قومی» (MQM) بود. در دهه 1990، ظهور طالبان و امارت اسلامی در افغانستان متاثر از مکتب «دیوبندی»، چالشی بزرگ برای بریلویها ایجاد کرد که نتیجه آن دخالت گروههای دیوبندی و «اهل حدیث» در جهاد کشمیر بود
.
با پایان یافتن دهه 1990، قانون شریعت «نواز شریف»، نخست وزیر وقت، در بین بریلویها تنشهایی را به وجود آورد. بریلویها مواضع تندی علیه سعودیها اتخاذ کردند و در همان زمان یک جنبش به نام «المی تنظیم اهل سنت» (Almi Tanzeem Ahle Sunnat) توسط «پیر افضل» برای مبارزه با افزایش نفوذ عربستان سعودی در پاکستان ایجاد شدکه بعداً این جنبش حامی اصلی «تحریک لبیک پاکستان» (TLP)شاخه سیاسی بریلویها گردید.
با آنکه در دهه اول قرن 21 بریلویها فعالیت سیاسی خاصی را پیگیری نمیکردند اما زنجیرهای از رویدادها باعث شد که از نظر تاریخی شدیدترین عکسالعمل مذهبی را از خود نشان دهند، از جمله اتهام ارتکاب کفر به پیامبر اسلام توسط یک زن مسیحی به نام «آسیه بی بی» که منجر به موضعگیری «سلمان تاثیر»، فرماندار پنجاب نسبت به قانون توهین به مقدسات شد که در نهایت منجر به ترور «سلمان تاثیر» به دست محافظ خود «ممتاز قادری» شد که وی پیرو بریلویها بود. این ترور نشان داد که گروه رادیکال بریلوی موج جدیدی از افراطگرایی را در پاکستان به راه انداخته و با هدفمند کردن قتل رهبران برجسته سیاسی- نظامی برای نفوذ در کشور با سایر فرقههای مسلمان سنی رقابت میکند.
آنچه که مشخص است به دلیل بزرگی جمعیت بریلویها که تقریباً 50 درصد از مسلمانان پاکستان را تشکیل میدهند، جریان اصلی رادیکالیزاسیون بریلویها میتواند به درگیری و خشونتهای بیشتر بین گروههای سنی مانند دیوبندیها یا سلفیها در پاکستان منجر شود. از سوی دیگر اگر بریلویها مسئول کمتر از 1 درصد از حملات تروریستی در پاکستان باشند، اما این گروه توانسته از طریق بسیج جریان اصلی احساسات ضد اقلیت و طرفدار قانون توهین به مقدسات، به روند خشونتها در پاکستان کمک کند.
بریلویها ثابت کردهاند که میتوانند همان «قدرت خیابانی» فرقههای رقیب خود را در اختیار داشته باشند و دولت را به زانو درآورند، این امر نشان دهنده آن است که به مرور بخشی از جامعه بریلوی افراطی شدند و با ادغام نیروی سیاسی جدید به نام تحریک لبیک یا رسول الله و شاخه سیاسی تحریک لبیک (TLP)، به یک بازیگر جدید قدرتمند در پاکستان تبدیل شدهاند.
تحریک لبیک خود را مدافع حرمت حضرت محمد (ص) میخواند و برای کسانی که به قداست و خاتمیت پیامبر (ص) اعتقاد ندارند، مجازات سختی میطلبد. تحریک لبیک سایر گروههای اسلامگرا را مسلمان نمیدانند و بعضا از زبان رهبران آنها جملات توهینآمیزی بر ضد سایر گروههای مسلمان از جمله شیعیان جاری میشود. تحریک لبیک یک ساختار ترکیبی دارد و از اعتراضها برای شکل دادن به دستور کار سیاسی بهره میبرد، ضمن اینکه از ساختارهای سیاسی برای مطالبه متوقف شدن سیاستهایی استفاده میکند که برای منافع مذهبی او مضر است. بدین ترتیب ظهور تحریک لبیک محصول جانبی تحولات مذهبی- سیاسی پس از 11 سپتامبر در پاکستان و تغییر الگوهای حمایت دولت از گروههای مذهبی است.
قدرت رو به رشد تحریک لبیک در خیابان با موفقیتهای آنها در انتخابات عمومی 2018 تقویت شد، جایی که این گروه به عنوان چهارمین حزب بزرگ سیاسی در پاکستان ظاهر گردید. در حالی که این حزب نتوانست هیچ کرسی در پارلمان به دست آورد، اما آرای کافی را در کراچی به دست آورد تا دو تن از اعضای خود را به مجلس ایالتی سند بفرستد. در کرسیهای شدیداً رقابتی در پنجاب، این گروه موفق شد شانس حزب مسلم لیگ پاکستان(PML-N ) را برای کسب کرسیهای بیشتر در مجلس ملی کاهش دهد. تحلیلها نشان میدهد که تحریک لبیک در شکست دادن حزب شریف در حداقل 13 کرسی مجلس ملی نقش داشته است. بدین ترتیب روحانیون بریلوی مرتبط با تحریک لبیک به عنوان بزرگترین حزب مذهبی- سیاسی تاثیرگذار معرفی شدند.
مورد دیگر حضور قدرتمند تحریک لبیک در صحنه سیاسی پاکستان مربوط به نوامبر 2020 میباشد که «خادم حسین رضوی»، رهبر تحریک لبیک تلاش کرد طرفداران خود را به سمت اسلام آباد هدایت کند. این بار دستور کار این بود که دولت «عمران خان» را مجبور به قطع روابط دیپلماتیک با فرانسه پس از انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز حضرت محمد (ص) کند که در این مورد دولت عقب نشینی کرد و به مذاکره با تحریک لبیک و امضای توافق تن داد.
در آوریل 2021، تحریک لبیک تحت رهبری جدید یعنی«سعد رضوی»، دور دیگری از اعتراضها ضد فرانسه را برنامهریزی کرد و مدعی شد که دولت «عمران خان» به وعده خود مبنی بر اخراج سفیر فرانسه عمل نکرده است. به عنوان یک اقدام پیشگیرانه، دولت خان، سعد رضوی را دستگیر کرد، به این امید که این دستگیری توانایی گروه را برای سازماندهی اعتراضات کاهش دهد. به هر حال، سعد رضوی اکنون به یکی از شرکای کلیدی در صحنه سیاسی کشور تبدیل شده است که نه تنها توسط حامیان او، بلکه توسط رهبران سایر احزاب سیاسی، از جمله حزب مردم پاکستان (PPP) نیز مورد حمایت قرار گرفته است.
آنچه که مشخص است، نفوذ فزاینده ایدئولوژی رادیکال بریلوی تحت عنوان تحریک لبیک میتواند چالشهای بلندمدتی را برای نیروهای مسلح پاکستان ایجاد کند که منجر به شکاف ایدئولوژیک بین کادر پایینتر، محافظه کارتر و یا فرماندهان ارشد با گرایش ایدئولوژیکی متفاوت شود. چنین نتیجهای اگر چه بسیار بعید است، اما میتواند عواقب گستردهای داشته باشد. آنچه که مشخص است تحریک لبیک توانست اسلام سیاسی بریلوی را احیا کند، نسل جدیدی از پاکستانیها را رادیکال نماید و احزاب جریان اصلی را وادار کند که شعارهای جناح راست را برای پیروزی انتخاب نمایند و در نهایت ظهور تحریک لبیک این مسئله را برجسته میکند که نقش دین در شکل دادن به امور دولت و تأثیرگذاری بر جامعه رشد کرده است.
اگر چه تحریک لبیک از قدرت خیابانی خود برای فشار بر دولتهای مختلف استفاده کرده است، اما بعید به نظر میرسد که این گروه در انتخابات 2023 تعداد زیادی کرسی برای مجلس ملی پاکستان به دست آورد، با این حال، قطعاً نقش یک تقویت کننده را در کرسیهای پر مناقشه در سراسر پنجاب بازی خواهد کرد. این نقش مخرب ممکن است احزاب سیاسی جریان اصلی، به ویژه «مسلم لیگ» و« تحریک انصاف» را مجبور کند که در سال 2023 یک اتحاد انتخاباتی با تحریک لبیک شکل دهند. چنین اتحادی به طور قابل توجهی قدرت سیاسی و اهرم تحریک لبیک را در تشکیل دولت بعدی در پاکستان افزایش میدهد. بدین ترتیب نفوذ فزاینده تحریک لبیک در سراسر پاکستان، بویژه در مرکز پنجاب، چالش بزرگی برای دموکراسی پاکستان است این در حالی است که تاکنون، رهبران غیرنظامی و نظامی کشور برای ایجاد یک استراتژی منسجم برای مقابله با تحریک لبیک و ایدئولوژی آن تلاش کردهاند. با نزدیک شدن به انتخابات عمومی سال 2023، تهدید ناشی از این گروه همچنان افزایش مییابد و چالشهایی را برای سیاست داخلی و خارجی پاکستان ایجاد میکند.
جمعبندی
در طی چند سال اخیر افراطیون بریلوی توانستند در قالب تحریک لبیک مجموعه وسیعتری از استراتژیهای خشونتآمیز خود را علیه رقبای سیاسی- مذهبی سازماندهی و مدیریت نمایند که این امر اختلاف طولانی و مستمر حول مسئله امنیت ملی- منطقهای را در میان نخبگان سیاسی- مذهبی- نظامی به وجود آورد. بدین ترتیب نقش رهبران فرقه بریلوی در پشت اعتراضها علیه جریانهای دموکراتیک پاکستان و یا به چالش کشیدن قدرت گروههای مذهبی رقیب حائز اهمیت است، و البته در انتخابات دورههای مختلف در پاکستان سونامی بحران سیاسی ایجاد کرده است. از این رو در انتخابات 2023 با در نظر گرفتن مشکلات بزرگ اقتصادی و سیاسی در این کشور، افراطیون بریلوی عضو تحریک لبیک کسب افزایش نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی از طریق بهره گیری از بحرانهای اجتماعی - قومی را در اولویت سیاستهای تبلیغاتی خود قرار میدهند. این در حالی است که بریلویهای افراطی میتوانند در ایجاد بحرانها دخیل باشند و همین مسئله در ابعاد محلی- ملی ابزاری در جهت رویارویی با مقامات دولتی مخالف با خط مشی بریلویها در نظر گرفته میشود که شهروندان عادی را به خشونت در روزهای انتخابات و پس از آن دعوت میکند.
انتهای مطلب/