کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چالش‌های امنیتی قزاقستان

سناریوها و پیامدهای ترور رئیس‌جمهور قزاقستان

1 ارديبهشت 1401 ساعت 11:35

مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق

صرف‌ نظر از تمام سناریوهای مطرح شده در این خصوص، یک پیامد مشترک در تمام وضعیت‌ها، تبدیل شدن امنیت به یک مطالبه مهم در قزاقستان است. در این وضعیت نیز دست‌یابی به شرکای کارآمد و قدرتمند در حوزه امنیت می‌تواند یک راهبرد مهم برای دولت این کشور تلقی شود. این موضوع از یک سو با احتمال نزدیکی روسیه، چین و یا حتی کشورهایی نظیر ترکیه می تواند فرصتهای ایران را تحت تاثیر منفی قرار دهد و از سوی دیگر، می تواند فرصت‌ها و چشم‌اندازی را برای توسعه مبادلات و تعاملات امنیتی ایران با قزاقستان فراهم ‌آورد.


مطالعات شرق/

کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق

مقدمه

قزاقستان اگرچه تا پیش از این باثبات‌ترین جمهوری در آسیای مرکزی تلقی می‌شد، بعد از اعتراضات ژانویه به یکی از حساس‌ترین کشورهای منطقه بدل شده است. در نتیجه آن اعتراضات تحولات گسترده‌ای در این کشور به وجود آمد که کاهش مشروعیت دولت با مداخله خارجی، شکسته شدن تابوی نظربایف، تضعیف دستگاه امنیتی و تولید زمینه‌های تجمیع عمومی نارضایتی‌ها از جمله پیامدهای آن بود. با گذشت چند ماه از این تحولات و بازگشت ثبات نسبی به این کشور، آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین و شکل‌گیری یک اجماع غربی علیه مسکو مجددا شرایط بسیار سختی را پیش‌روی قزاقستان قرار داد. نورسلطان یکی از نزدیک‌ترین شرکای مسکو محسوب می‌شد که به عقیده غربی‌ها در ماجرای اعتراضات ژانویه به‌نوعی بدهکار مشارکت و مداخله روسیه و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی شده بود و اکنون در دوراهی بسیار دشواری در نوع موضع‌گیری نسبت به جنگ در اوکراین قرار گرفته بود. وضعیت برای قزاقستان به گونه‌ای رقم خورد که حتی موضع «بی‌طرفی» نیز «بی‌طرفانه» تلقی نمی‌شد. در بحبوحه این رویدادها اما خبری که به عنوان پازل سوم می‌توانست تکمیل‌کننده وضعیت دشوار سیاسی و امنیتی قزاقستان در داخل و خارج باشد، اعلان رسمی خنثی شدن نقشه ترورِ رئیس‌جمهور قزاقستان به دستور و با مداخله یک کشور خارجی بود. در این گزارش تلاش می‌شود ضمن بررسی ابعاد این واقعه در شرایط زمانی حاضر، سناریوها و پیامدهای احتمالی هر سناریو بررسی شود.

ترور نافرجام توکایف
خبر ترور نافرجام قاسم ژومارت توکایف، رئیس‌جمهور قزاقستان روز 3 آوریل به طور رسمی توسط کمیته دولتی امنیت ملی قزاقستان منتشر شد. در متن خبر تصریح شده بود که این عملیات حدود یک هفته قبل، روز 25 مارس اجرا شده است. در متن خبر تصریح شده بود که فرد مجری عملیات، عامل یک کشور و دستگاه اطلاعاتی خارجی بوده و تاکید شده وی در اعترافات خود نیز به این موضوع اقرار کرده است. هدف این فرد نیز نه‌تنها ترور رئیس‌جمهور، بلکه ترور شمار دیگری از مقامات عالی‌رتبه دولتی و نیز کارکنان سازمان‌های امنیتی و انتظامی اعلام شد. در ویدئوی منتشر شده از سوی وب‌سایت کمیته دولتی امنیت ملی قزاقستان یک اسلحه تک تیرانداز خارجی (بدون مشخص شدن نوع این اسلحه) به همراه صدا خفه کن، مواد مخدر (بدون اشاره به نوع آن) و نیز میزان قابل توجهی وجه نقد (اسکناس‌های 100 دلاری) نیز که از این فرد کشف و ضبط شده نمایش داده شد.  
نکته بسیار قابل تامل دیگری که در متن خبر رسمی منتشر شده از سوی کمیته دولتی امنیت ملی قزاقستان وجود داشت و توانست به نوعی هویت این فرد را برملا سازد، اقدامات ضدروسی او بود. بنا بر گزارش منتشر شده، این فرد همچنین وظیفه ترویج تبلیغات ضدروسی و ایجاد دیدگاه‌های روس‌هراسانه در جمهوری قزاقستان را بر عهده داشته است. این اظهار نظر رسمی موجب شد تا رسانه‌های قزاقستان این اظهارات را به سمت ایان آتیگایف، یکی از خبرنگاران و کارشناسان حقوقی ساکن پایتخت سوق دهند. پایگاه خبری «اوردا» جزئیاتی از سوابق آتیگایف را منتشر کرده است. به نوشته این رسانه، وی ساکن منطقه کاراگاندا بوده و در سال 2006 به آستانه مهاجرت کرده است. مجله «کورسیو» اولین رسانه‌ای است که آتیگایف با آن کار کرده است. او در سال 2009 در وزارت انرژی و منابع معدنی مشغول به کار شد. در سال 2013 ایان آتیگایف ظاهرا به روزنامه «ایزوستیا-قزاقستان» منتقل می‌شود و فعالیت‌های ژورنالیستی خود را در این رسانه ادامه می‌دهد. همچنین در وب‌سایت کانون وکلای قزاقستان نام آتیگایف به عنوان یک وکیل و حقوقدان نیز ذکر شده است. او همچنین فردی است که در بحبوحه آغاز جنگ در اوکراین تلاش‌های زیادی را برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای نیروهای اوکراین در قزاقستان ترتیب می‌داد. اشاره به اقدامات روس‌هراسانه وی از سوی کمیته دولتی امنیت ملی احتمالا با توجه به این اقدامات وی مطرح شده است.

سناریوها و پیامدها
تاکنون اطلاعات زیادی در خصوص برنامه ترور منتشر نشده است. بسیاری از مقامات رسمی و به ویژه امنیتی نسبت به این خبر مهم واکنشی نشان نداده‌اند و رسانه‌ها نیز عموما به بازنشر همین داده‌های منتشر شده اقدام کرده‌اند. با این حال در شرایط عدم وجود شفافیت و فقدان داده‌های کافی گمانه‌زنی‌ها و سناریوها بیش از سایر موضوعات جلب توجه می‌کند. مهم‌ترین گمانه‌زنی‌ها و سناریوهای موجود پیرامون این واقعه را می‌توان به شرح ذیل بر اساس وجود واقعی یک برنامه‌ ترور و خنثی‌سازی آن و یا عدم وجود آن دسته‌بندی نمود. بر اساس هر سناریو نیز وضعیت‌های مختلفی را می‌توان در نظر گرفت.

سناریوی اول: عدم وجود برنامه ترور
یکی از سناریوهایی که پیش از در نظر گرفتن تمام داده‌های مذکور مورد توجه قرار می‌گیرد، صرف استفاده سیاسی و تبلیغاتی از اعلان این خبر رسمی است. در این چارچوب فرض بر آن است که اساسا برنامه‌ای برای ترور و به ویژه ترور رئیس‌جمهور وجود نداشته است. فرد دستگیر شده می‌تواند یک رابط و حتی نیروی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی خارجی بوده که فعالیت‌های غیرتروریستی را پیگیری می‌کرده است. دستگیری وی و اعلان رسمی خبر برنامه او برای اجرای عملیات ترور از سوی کمیته دولتی امنیت ملی در این چارچوب می‌توانسته با اهداف مختلفی مطرح شده باشد. هدف نخست به شرایط دشوار و پرتنش سیاست خارجی قزاقستان مرتبط است. در بازه‌ای که این کشور با فشار سنگینی از سوی کشورهای غربی و نیز روسیه در خصوص جنگ اوکراین مواجه است، دستگیری یک عامل اطلاعاتی خارجی احتمالا وابسته یا مرتبط با برخی از کشورها (در این مورد احتمالا کشورهای غربی) موضوعی است که با رسانه‌ای شدن و گفتمان‌سازی عمومی می‌تواند شرایط آن کشور را برای اعمال فشار به قزاقستان دشوار کند. این موضوع می‌تواند به طور موقت و تا زمان مشخص شدن اصل موضوع در پیگیری‌های رسمی (احتمالا درخواست توضیح رسمی از دولت حامی فرد دستگیر شده و قرار دادن آن در موضع ضعف) فاکتور زمان را برای مواضع قزاقستان در جنگ اوکراین به کار بیندازد. قزاقستان در این سناریو امیدوار خواهد بود تا در این بازه وضعیت اوکراین به یک ثبات نسبی رسیده و فشارها بعد از آن کاهش یابد.
وضعیت دیگری که در این سناریو قابل ذکر است، احتمال مشارکت و مداخله روسیه در اجرای این عملیات است. در این سناریو انجام این اقدام با هدایت‌گری روسیه می‌تواند یک سیگنال مهم و جدی به طرف‌های غربی بوده باشد. این اقدام نیز احتمالا واکنشی به اخراج دیپلمات‌های روسیه از کشورهای اروپایی بوده است. به این ترتیب روسیه ضمن هشدار به کشورهای غربی در خصوص اخراج دیپلمات‌ها، احتمال دستگیری و اخراج نیروهای اطلاعاتی و امنیتی آن کشورها را نه‌تنها در روسیه، بلکه در دیگر جمهوری‌های شوروی سابق نیز ارائه کرده است. در عین حال با رسانه‌ای شدن این موضوع سطح هشدار بالاتر رفته است. در عین حال روسیه به واسطه این اقدام تلاشی را برای سرکوبِ لیدرهای روس‌هراسی در جمهوری‌های مستعد شوروی سابق آغاز کرده که می‌تواند به نوعی یک هشدار به دیگر اکتیویست‌ها و فعالانِ غرب‌گرای ضدروس به ویژه در موضوع جنگ اوکراین محسوب شود.
وضعیت سوم در این سناریو به شرایط عمومی کمیته دولتی امنیت ملی و البته ساختار سیاسی دولت در قزاقستان باز می‌گردد. در پی ناآرامی‌های ماه ژانویه شاخص‌های مشروعیت کارکردی دولت نیز دچار خدشه شده است. بسیاری از مقامات دولتی و رسانه‌ها، ضعفِ دولت در مدیریت جریانِ تروریست‌ها و اوباش را عامل ناآرامی‌ها و خسارات وارده عنوان کرده‌اند. در عین حال اظهارنظرهای زیادی نیز مبنی بر خیانت‌های داخلی منتشر شده است. انتشار چنین خبری می‌تواند به معنای اشراف امنیتی دولت و نیز نوعی وجهه‌سازی برای تثبیت و تقویت جایگاه قاسم ژومارت توکایف تلقی شود. از سوی دیگر در این مدت تغییرات گسترده‌ای در کمیته دولتی امنیت ملی آغاز شده و این تغییرات همچنان ادامه دارد. ضعفِ در دستگاه امنیتی و نیز احتمال واکنش نیروهای وفادار به ماسیموف عاملی است که می‌تواند منجر به تضعیف کمیته امنیت و نیز بروز رخدادهای ضدامنیتی شود. طراحی و اجرای چنین برنامه‌ای می‌تواند در جهت تثبیت اقتدار کمیته امنیت و نیز نوعی هشدار به برخی عوامل و نیروهای وفادار و نزدیک به دستگاه‌های امنیتی خارجی و یا حلقه‌های نزدیک به کریم ماسیموف در نظر گرفته شود.

سناریوی دوم: وجود برنامه واقعی ترور
این سناریو بر وجود برنامه واقعی برای ترور استوار است. بر این اساس یک برنامه ولو غیرمنسجم و بدون زمان مشخص برای اجرای یک عملیات ترور در قزاقستان توسط فرد مورد نظر وجود داشته است. کشف و ضبط یک اسلحه جنگی تک تیرانداز مجهز به صدا خفه‌کن که تصویر آن در وب‌سایت کمیته دولتی امنیت ملی منتشر شد، اصلی‌ترین مدرک برای اثبات این سناریو تلقی می‌شود. اما بسته به نقش‌آفرینی مستقیم و یا غیرمستقیم بازیگران خارجی و به ویژه دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی، می‌توان وضعیت‌های مختلفی را برای این سناریو در نظر گرفت. در وضعیت نخست فقدانِ مشارکت و مداخله جدی دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی و پایبندی آن‌ها به پروتکل‌های امنیتی حتی در تقابل‌ها را می‌توان در نظر گرفت. در این چارچوب فرد مذکور در نتیجه انگیزه‌های شخصی، وضعیت روانی (به ویژه ناشی از مصرف مواد مخدر صنعتی؛ با وجود کشف مواد مخدر از منزل وی) و یا در نتیجه رویکردهای رادیکالیزه شده اجتماعی و سیاسی در نتیجه سرکوب‌های گسترده پس از حوادث ژانویه، برای ترور رئیس‌جمهور و یا هر چهره دیگر دولتی برنامه‌ریزی کرده است. در این چارچوب نقش دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی خارجی را در ارتباط با این فرد نمی‌توان به صورت مستقیم به حمایت و راهبری برنامه ترور مرتبط دانست و انتشار چنین رویه‌ای از داده‌ها می‌تواند در راستای تحقق بخشی از اهداف داخلی سناریوی نخست تلقی شود.
دومین وضعیت نیز به سازماندهی برنامه ترور در نتیجه تقابل جریان‌های سیاسی، منافع الیگارشیک و یا اختلاف‌های داخلی در کمیته امنیت مرتبط است. در این چارچوب انگیزه اصلی سازماندهی ترور در وهله نخست به تقابل‌های سیاسی داخلی باز می‌گردد. به هر ترتیب در نتیجه تحولات ماه‌های اخیر اختلاف‌نظرهای سیاسی گسترده‌ای در این کشور به وقوع پیوسته و برخی جریان‌ها را برای حل این اختلافات به سمت حذف فیزیکی هدایت کرده است. دومین احتمال به منافع طبقات الیگارشیک باز می‌گردد. جریانی که اخیرا با مصادره اموال و دارایی‌های برخی حلقه‌های الیگارشیکِ نزدیک به نورسلطان نظربایف و خانواده او در قزاقستان آغاز شده، منافع بسیاری از الیگارش‌ها را به خطر انداخته است. در این چارچوب، حفظ درآمدها و دارایی‌های چند میلیارد دلاری می‌تواند در سایه ویژگی مافیایی برخی از این الیگارش‌ها، انگیزه مهمی برای طراحی یک عملیات ترور تلقی شود. با این حال در این وضعیت طراحی برنامه ترور رئیس‌جمهور دور از ذهن در نظر گرفته می‌شود. سومین احتمال در این وضعیت نیز به اختلافات داخلی در بدنه کمیته امنیت مرتبط است. در این 3 ماه شمار زیادی از نیروهای عالی‌رتبه کمیته امنیت دستگیر و زندانی شده‌اند، برخی به طور مشکوکی به قتل رسیده و یا فوت کرده‌اند و حتی در مواردی نیز خودکشی مشاهده شده است. طبیعتا این وضعیت می‌تواند برخی از گزینه‌های دیگر در بدنه کمیته امنیت را نیز شامل شود و واکنش به چنین وضعیتی یک انگیزه مهم برای طراحی و سازماندهی یک برنامه ترور تلقی می‌شود. این برنامه با هدف اولیه حذف فیزیکی برخی گزینه‌ها و یا با هدف ایجابیِ ایجادِ انگیزه‌های امنیتیِ قوی‌تر از پاکسازی کمیته امنیت سازماندهی شده است.
سومین و آخرین وضعیت با فرضِ صحتِ تمام ادعاهای مطرح شده از سوی کمیته امنیت قزاقستان استوار است. بدین ترتیب یک برنامه ترور وجود داشته، بخشی از هدف آن رئیس‌جمهور بوده و در راستای سفارش‌های دستگاه امنیتی و اطلاعاتی خارجی طراحی شده است. رسانه‌های روسیه در این چارچوب دستگاه اطلاعات خارجی بریتانیا (MI6) را عامل اجرای این برنامه ترور معرفی کردند. هدف بریتانیا از این اقدام نیز بی‌ثبات‌سازی قزاقستان و درگیر کردن روسیه در یک جبهه راهبردی دیگر تلقی می‌شود. روس‌ها همچنین مدعی‌اند ناآرامی‌های ماه ژانویه در قزاقستان به طور مستقیم توسط انگلستان طراحی و سازماندهی شده و شکست آن دستگاه امنیتی بریتانیا را به اجرای پلن B یا همان ترور رئیس‌جمهور سوق داده است. ترکیب این موضوع با وضعیت قبل، یعنی اجرای عملیاتِ دستگاه اطلاعاتی خارجی با مشارکت نیروهای ناراضی در بدنه کمیته امنیت نیز محتمل است. در چنین وضعیتی در صورت ترور توکایف، شکل‌گیری یک جدال گسترده بر سر قدرت و احتمال تسری آن تا بی‌ثباتی‌های گسترده داخلی و حتی رهنمون ساختن بخش‌هایی از قزاقستان به جنگ داخلی (با مداخله تروریست‌ها) بسیار محتمل در نظر گرفته می‌شود. در همین حال یک گروه هکری به نام «دستان باز» که از سوی رسانه‌های غربی وابسته به ایران در نظر گرفته می‌شود، ادعاهایی در خصوص مشارکت و مداخله رژیم صهیونیستی در این عملیات منتشر کرده است. در ویدئوی منتشر شده از سوی این گروه موساد به طور مستقیم در تجارتِ پرسود لیتیوم و نیز تسلیحات و ایجاد پایگاه‌های جاسوسی در قزاقستان درگیر بوده و در اجرای برنامه ترور رئیس‌جمهور قزاقستان نیز نقش داشته است. اگرچه اسنادی برای این ادعا در مستند مذکور ارائه نشده، اما اقدام نیابتی موساد در کنار دستگاه امنیتی بریتانیا را می‌توان در این زمینه محتمل در نظر گرفت.

جمع‌بندی: پیامدهای احتمالی
صحتِ هر کدام از وضعیت‌های فوق‌الذکر طبیعتا پیامدهای منحصر به فردی را در بر خواهد داشت. عمل روسیه می‌تواند اقدام مقابله به مثل از سوی طرف‌های غربی را در بر داشته باشد و یا اقدامِ ایذایی دولت قزاقستان برای کاهش فشارها ممکن است با ارائه برخی امتیازات در آینده مواجه شود. همچنین در صورت صحت سناریوی دوم می‌توان تیرگی در روابط قزاقستان با غرب و یا تشدید فضای امنیتی داخلی این کشور را انتظار داشت. با این حال صرف‌ نظر از تمام این سناریوها، یک پیامد مشترک در تمام وضعیت‌ها، تبدیل شدن امنیت به یک مطالبه مهم در قزاقستان است. در این وضعیت نیز دست‌یابی به شرکای کارآمد و قدرتمند در حوزه امنیت می‌تواند یک راهبرد مهم برای دولت این کشور تلقی شود. این موضوع از یک سو با احتمال نزدیکی روسیه، چین و یا حتی کشورهایی نظیر ترکیه می تواند فرصتهای ایران را تحت تاثیر منفی قرار دهد  و از سوی دیگر، می تواند فرصت‌ها و چشم‌اندازی را برای توسعه مبادلات و تعاملات امنیتی ایران با قزاقستان فراهم ‌آورد. این موضوع به ویژه با برخی اقدامات غیرسازنده دستگاه امنیتی قزاقستان در خصوص افشای برخی اطلاعات ضدایرانی در نوامبر گذشته، می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3059

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3059/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir