حکم رهبر طالبان مبنی بر ممنوعیت کشت و استفاده از مواد مخدر در افغانستان از سه قرائت قابل بررسی است؛ «قرائت دینی» بر اساس این اصل تکیه دارد که در نگاه فقهای اهل سنت، استفاده از هرگونه مواد مخدر در حکم مسکرات بوده و حرام میباشد. «قرائت سیاسی» به این اصل اشاره دارد که طالبان برای جلب توجه جامعه جهانی به خصوص کشورهای منطقه مانند روسیه و جمهوری اسلامی ایران، این رویکرد را در پیش گرفته است و در «قرائت اقتصادی» افزایش چند برابری قیمت مواد مخدر در بازار سیاه در شرایطی که قیمت تریاک رکورد تاریخی خود را شکسته است، میتواند در کوتاه مدت بازار افغانستان را به حرکت درآورده و میزان نقدینگی ارزهای خارجی را افزایش دهد.
مطالعات شرق/
عبدالرحیم کامل*
رویکرد
نگاه بسیط به پدیده مواد مخدر در افغانستان، نتیجه گمراه کننده دارد. شکست پالیسیهای مبارزه با موادمخدر در حکومت گذشته افغانستان، نیز به همین رویکرد مرتبط است.
پدیده مواد مخدر در افغانستان دو بعد داخلی و بیرونی دارد. در بعد بیرونی، افزایش تولید مواد مخدر در افغانستان، به کاهش تولید این مواد در کشورهای جنوب آسیا و افزایش تقاضای آن در کشورهای منطقه و بازار جهانی ارتباط دارد. علاوه بر آن، همسایگی افغانستان و ایران و پاکستان نیز در ایجاد این بحران بیتأثیر نیست. افزایش و تمرکز کشت و تولید این مواد در مناطق مرزی ایران و پاکستان، با سیاستهای کلان امنیتی و سیاسی ممکن است مرتبط باشد.
برای کشورهایی که از لحاظ سیاسی با جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند، افزایش قاچاق مواد مخدر به ایران و افزایش معتادین در آن کشور، به مثابه یک نوع چالش امنیتی برای ایران به حساب میآید.
همچنین، مرغوبیت خاک کشاورزی مناطق جنوبی و شرقی افغانستان برای کشت گیاه خشخاش و سپس انتقال و تبدیل آن به انواع فراوردههای مواد مخدر در مناطق مرزی و خودمختار پاکستان، ارتباط مستقیم با افزایش کشت تریاک در افغانستان دارد.
در بعد داخلی، محدود کردن بحران کشت و قاچاق تریاک تنها به خواست کشاورزان افغانستان یک نوع انحراف و گریز از مسئله اصلی است. واقعیت این است که موضوع کشت و قاچاق تریاک فراتر از حوزه کشاورزان است. مسئله کشت و قاچاق تریاک ارتباط مستقیم با بازار مافیایی و سیاسی دارد و کشاورزان افغانستان به عنوان کارگران ساده، تنها در چرخه تولید آن سهم دارند و فقط قیمت مواد خام و اولیه آن را دریافت میکنند. سود هنگفت تریاک در مرحله فرآوری و تبدیل شدن تریاک به فرآوردههای مختلف آن، مستقیما توسط تاجران اصلی در بازار جهانی به قیمت دلار مبادله میشود.
در طول جنگهای داخلی افغانستان فرماندهان محلی، گروههای مسلح و جناحهای مختلف سیاسی از جمله گروه طالبان، در ترانزیت و بازار بینالمللی تریاک مشارکت و سهم مستقیم داشتند. با آن که هیچ گاه آمار واقعی از بازار مافیای و مواد مخدر به دست نمیآید ولی گمانه زنیها این است که جایگاه مواد مخدر پس از نفت و فروش اسلحه قرار دارد.
با این رویکرد، ایجاد هر نوع پالیسی و اجرای موفق آن در مبارزه با مواد مخدر در افغانستان و منطقه، نیازمند این است که کشت و بازار تریاک تنها به منافع کشاورزان افغانستان محدود نشوند و به این موضوع با نگاه کلان سیاسی، مافیایی و اقتصادی در سطح منطقه و جهان نگریسته شود.
رابطه طالبان و مواد مخدر
پس از آن که کشت مواد مخدر به دلیل اعمال سیاستهای سختگیرانه در تایلند، ویتنام و میانمار محدود شد، کشت تریاک در افغانستان افزایش یافت. از لحاظ زمانی، افزایش کشت تریاک در افغانستان با فروپاشی جمهوریت داوود خان و آغاز نظام کمونیستی و جنگهای داخلی مجاهدین در افغانستان، مقاربت زمانی دارد.
در کنار کمکهای خارجی، قاچاق مواد مخدر و معادن افغانستان در بازار سیاه، سالیان دراز به عنوان منابع مهم تامین مالی گروههای نظامی مخالف دولت در افغانستان عمل کردهاند.
طالبان از زمان شکلگیری تا یک سال آخر حکومت خود در دهه هفتاد، از کشت مواد مخدر در افغانستان مالیات میگرفت و در مناطق تحت کنترل، مواد مخدر به صورت آزاد کشت و معامله میشد. طالبان در سالهای آخر حکومت خود در دور اول حاکمیت، کشت تریاک را ممنوع اعلام کرد که بر میزان تولید و ترانزیت مواد مخدر تأثیر گذاشت ولی به طور مطلق از کشت آن جلوگیری نشد.
اکنون پس از دو دهه دوباره رهبر طالبان، کشت و استفاده از گیاه خشخاش را در افغانستان مطلقا ممنوع اعلام کرده است.
در مورد مبنای این حکم رهبر طالبان، گمانهزنیهای مختلفی از جانب تحلیلگران صورت گرفته است. دلیل این گمانهزنیها این است که، مبنای این حکم رهبر طالبان، ارتباط مستقیم با چگونگی اجرای این حکم و سرانجام موفقیت آن دارد.
قرائتهای مختلف از حکم طالبان بر ممنوعیت مواد مخدر
چنانچه گفته شد، تحلیلگران از مبنای حکم رهبر طالبان مبنی بر کشت و استفاده مواد مخدر در افغانستان قرائتهای مختلفی را ارائه کردهاند. این قرائتها را در سه محور بررسی میکنیم.
1- قرائت دینی
براساس این قرائت، رهبر طالبان در ممنوعیت کشت و استفاده مواد مخدر، بدون رویکرد سیاسی، تنها نگاه دینی داشته است و طالبان نیز تطبیق احکام اسلامی را از جمله اهداف استقرار دولت امارت اسلامی در افغانستان بیان میکند.
از لحاظ دینی، هر نوع استفاده از مواد مخدر و مسکرات در اسلام جواز ندارد. در نگاه فقهای شیعی راجع به حرمت تریاک دو رویکرد وجود دارند. برخی از علما حرمت را ذاتا بر خود تریاک در نظر گرفتهاند و برخی دیگر بر تبعات منفی استفاده از تریاک تمرکز کردهاند. بدیهی است که رهبر طالبان بر اساس مکتب فقهی اهل سنت به حرمت تریاک حکم داده است. در نگاه فقهای اهل سنت، استفاده از هرگونه مواد نشئه آور، مخدر در حکم مسکرات است و حرام میباشد. مطابق علم و ادبیات روایی مکتب فقهی اهل سنت، کلمه "خمر" که در حدیث شریف به حرمت آن حکم شده است، معنای عام دارد که شامل مواد مخدر نیز میشود.
با این نگاه، "شراب" فقط مصداق رایج خمر است نه تمام مصداق آن. آنان در یک تقسیم بندی، مسکرات را شامل مایعات - نوشیدنی، جامد – خوردنی و بوئیدنی میدانند. با این نگاه مواد مخدر را زیر مجموعه مسکرات میآورند و حکم بر حرمت آن میکنند. مستمسک روایی این مبنای فقهی حدیث منسوب به پیامبر اسلام (ص) ذکر شده است با این مفهوم:" هر مسکری خمر و هر خمری حرام است." ابن تیمیه و حافظ ابن حجر و دیگران با همین برداشت کلی و اطلاق کلمه خمر، حرمت تمام مواد مخدر مانند حشیش، تریاک و بنگ را از این حدیث برداشت کردهاند. در نگاه فقهی آنان، تولید مواد مخدر به هدف فروش در قیاس تولید انگور به هدف تولید خمر است و حرام میباشد؛ زیرا رضایت بر گناه دیگران و اعانت بر معصیت از آن افاده میشوند و لذا از باب سد ذرایع بر معصیت، فروش و مبادله مواد مخدر حرام است.
ممنوعیت مواد مخدر با این نگاه دینی و فقهی هر چند که خیلی قدرتمند به نظر میرسد ولی در افغانستان چندان مؤثر به نظر نمیآید. دلیل آن این است که مدت بیش از چهل سال است که کشت تریاک در مناطق جنوبی و شرقی عموما مذهبی افغانستان رواج دارد و دست کم در این مدت سه نسل در کشت تریاک به نحوی ارتباط داشتهاند. این به این معنا است که از لحاظ عرفی، اخلاق عمومی و سنت اجتماعی مناطق پشتون نشین، کشت تریاک قباحت خود را از دست داده و در عوض ضرورت آن اثبات شده است.
نگاههای مذهبی در افغانستان خالص نیست و با فرهنگ و سنت اجتماعی به نحوی در آمیخته است. مخالفت دولت با عرف و سنت اجتماعی و قبایلی برای بقای دولتهای افغانستان خطرناک است. طالبان این را درک میکند.
2- قرائت سیاسی
مطابق این قرائت، برداشت تحلیلگران این است که دولت طالبان برای فرار از انزوای سیاسی این تصمیم بزرگ را گرفته است. مدت تقریبا هشت ماه از دولت طالبان میگذرد که علیرغم کنترل کامل تمام افغانستان و شکست کامل دولت پیشین، بازهم هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته است.
برداشت این است که طالبان برای جلب توجه جامعه جهانی به خصوص کشورهای منطقه مانند روسیه و جمهوری اسلامی ایران، این تصمیم جدی را گرفته است.
این نگاه، هر چند که مطابق با مقتضیات واقعی و نیاز فعلی دولت طالبان است ولی بیش از آن که با پالیسی طالبان مطابقت داشته باشد، برخاسته از رابطه ذهنی تحلیلگران و فضای بازی میان دولت افغانستان و جهان است. دلیل آن این است که اگر طالبان واقعا بخواهد با کارت دیپلماسی بازی کند تا از انزوای سیاسی خارج شود، هم زمان نباید بازی مغایر با ذهنیت پذیرفته شده جامعه جهانی و مردم جهان را انجام دهد. اگر چنین باشد، مفهوم آن این است که طالبان در میدان دیپلماسی بسیار ساده انگارانه مشق سیاست میکند که از یک جانب برخلاف خواست مردم دنیا، دختران را از نعمت آموزش محروم میکند و از دیگر جانب برای تمکین از قوانین بینالمللی، کشت مواد مخدر را مطلق ممنوع اعلام میکنند.
3- قرائت اقتصادی
چنانچه گفته شد، در مدت بیست سال گذشته مناطق تحت کنترل طالبان در کشت و مبادله موادمخدر مبادرت داشتند و طالبان از آن سود هنگفت میبرد. با همین نگاه، احتمال دیگری که بر حکم ممنوعیت مطلق کشت مواد مخدر از جانب طالبان میرود، منافع اقتصادی است.
بازار مالی و پولی افغانستان اکنون وضعیت مناسبی ندارد. میزان نقدینگی دلار در بازار افغانستان به شدت کاهش یافته است و باعث افت ارزش ارز داخلی افغانستان در برابر دلار شده است. از جانب دیگر میزان گردش نقدینگی پول افغانی نیز با کمبود رو برو است و طالبان توان نشر اسکناس جدید را ندارند.
ممکن است که طالبان بنابر یک تاکتیک اقتصادی، با تبلیغات وسیع ممنوعیت مطلق کشت و استفاده از مواد مخدر را در افغانستان اعلام کرده باشد. حتی اگر بپذیریم که این نگاه و قرائت از حکم طالبان درست و مطابق با واقع نباشد، باز هم تأثیری بر نتیجه ندارد. زیرا نتیجه هر دو، باعث افزایش چند برابری قیمت مواد مخدر و تریاک در بازار سیاه میگردد و اکنون هم قیمت تریاک رکورد تاریخی خود را شکسته است. در کوتاه مدت، بازار افغانستان به حرکت در خواهد آمد و میزان نقدینگی مخصوصا ارزهای خارجی در افغانستان افزایش خواهد یافت. این نگاه وقتی برجسته میگردد که در مبادله جهانی، قاچاق انبوه محصولات و فرآوردهای مواد مخدر و تقاضای آن را در ردیفهای پس از نفت و فروش اسلحه بپنداریم و نیز یکی از انبارهای مهم مواد مخدر منطقه را در برخی مناطق مرزی افغانستان فرض کنیم.
راهکار واقعی مبارزه با مواد مخدر
رهبر طالبان با هر نیتی که بر ممنوعیت کشت مواد مخدر در افغانستان حکم داده باشد، تا مکانیسم اجرای آن دقیق سنجیده نشود، چندان تأثیری بر کاهش حجم تولیدات و فرآوردههای مواد مخدر در افغانستان ندارد.
راهکار واقعی برای تطبیق حکم رهبر طالبان برای ممنوعیت مطلق کشت مواد مخدر آن است که در نخست، خود طالبان از درآمد مواد مخدر ذی نفع نباشد. در صورتی که فرماندهان محلی طالبان همچنان وابسته و علاقمند به محصولات و درآمد مواد مخدر باشند، روستاهای دور دست همچنان ارغوانی خواهد ماند.
در مرحله دوم، طالبان باید بتواند حمایت و همکاری واقعی جامعه جهانی را بر توسعه کشت جایگزین خشخاش در افغانستان جلب کند و این کمکها براساس یک برنامه منظم ملی در افغانستان تطبیق شود و گرنه کشاورزان و روستانشینان همچنان زمینهای خود را زیر کشت گیاه خشخاش خواهند برد.
در پیام رهبر طالبان مکانیسم مشخصی برای قطع رابطه دلالان اصلی مواد مخدر در افغانستان با محصولات تریاک و نیز استراتژی ملی برای کشت جاگزین تریاک در سطح ملی در افغانستان ذکر نشده است.
جمعبندی
به طور کلی حکم رهبر طالبان بر ممنوعیت کشت مواد مخدر در افغانستان، یک کار نیک و مورد حمایت خانوادههای آسیب دیده و کشورهای منطقه است. این دومین بار است که طالبان عزم خود را به عنوان یک دولت بر ممنوعیت مواد مخدر اعلام میکند.
همان اندازه که مواد مخدر و جریان بازار سیاه و قاچاق یک امر پیچیده است مبارزه با مواد مخدر نیز به همان اندازه پیچیده است. شاید به همین دلیل باشد که حتی دولت جمهوری اسلامی ایران با تمام توان امنیتی خود، تاکنون قادر به کنترل کامل جریان قاچاق مواد مخدر در مرزهای خود نشده است.
راهکار واقعی برای تطبیق حکم رهبر طالبان بر ممنوعیت مواد مخدر، ایجاد منافع مالی بدیل برای کشاورزان و تاجران بومی مواد مخدر و ذی نفعان نظامی محصولات تریاک در افغانستان است.
انتهای مطلب/
*کارشناس افغانستانی