روند سریع توسعه روابط ازبکستان و ترکیه بعد از 2017 نیاز به یک نقشه راه و چشمانداز روشن برای توسعه مناسبات داشت. مشارکت جامع راهبردی ازبکستان در حقیقت نقشه راهی برای اجرایی شدن توافقات و تفاهمات حاصل شده است. در چارچوب چنین اسنادی جهتهای راهبردی توسعه مناسبات، بازههای زمانی، الزامات توسعهای و بسترها و ساختارهای هماهنگی و همگرایی پیشبینی میشود. در عین حال پیشبرنده این مشارکتها نه «تعهدات متقابل» بلکه ماهیت توسعهای مناسبات خواهد بود. به بیان دیگر ویژگی مهم مشارکتهای جامع راهبردی خاصیت «خود پیش برندگی» و نیز «هزینههای پایین تعهد» است.
مطالعات شرق/
* کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
در آستانه برگزاری مذاکرات میان روسیه و اوکراین به میزبانی ترکیه، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در یک سفر دو روزه عازم تاشکند شد. این دومین سفر اردوغان به ازبکستان پس از ریاست جمهوری میرضیایف و آغاز دور جدید روابط دو کشور است. پیش از این در دوره اسلام کریماف روابط ترکیه و ازبکستان دوران سردی را گذرانده بود. ترکیه میزبان شماری از نیروهای اپوزسیون ازبکستان در دهه 1990 بود و در مقابل کریماف نیز مدارس و نیروهای جریان وابسته به گولن را (زمانی که روابط بسیار نزدیکی با دولت ترکیه داشتند) از ازبکستان اخراج کرد. پس از آن نیز حضور ترکیه در صفبندی مشترک با کشورهای غربی پس از حوادث اندیجان سردی بیسابقهای را در روابط تاشکند و آنکارا اعمال کرد. با این حال بعد از به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف، روابط ازبکستان با ترکیه یک جهش بیسابقه را تجربه کرد. دیدارهای متعددی میان سران و مقامات دو کشور برگزار شد و سطح مبادلات تجاری و اقتصادی میان دو کشور نیز به سطح قابل توجهی ارتقاء یافت. در نهایت نیز ازبکستان پس از سالها به ترتیبات «ترکی» وارد شد و به طور رسمی به عضویت سازمان کشورهای ترکزبان درآمد. در سفر اخیر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به ازبکستان سند مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور به امضا رسید. در این گزارش ضمن بررسی روند روابط ترکیه و ازبکستان، به چشمانداز این مشارکت جامع راهبردی میپردازیم.
برگزاری دومین سفر رسمی اردوغان به ازبکستان
سفر رسمی رئیسجمهور ترکیه به ازبکستان در حالی صورت گرفت که این کشور میزبان هیئتهایی از روسیه و اوکراین برای برگزاری مذاکرات صلح بود. از این منظر سفر اردوغان با یک هیئت عالیرتبه از وزرا به ازبکستان در بحبوحه چنین مذاکرات مهم و پرمناقشهای را میتوان بهنوعی در چارچوب اهمیت راهبردی ازبکستان در سیاست خارجی این کشور تلقی کرد. این سفر به دعوت رسمی شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان انجام گرفته و طبیعتاً برنامهریزیهای مربوط به آن از هفتهها و ماههای قبل انجام گرفته بود. در جریان این سفر یک هیئت رسمی شامل 9 وزیر از کابینه از جمله وزرای امور خارجه، دفاع، فرهنگ و گردشگری، دادگستری، علوم و صنعت، کار و امنیت اجتماعی، گمرک و تجارت، اقتصاد و نیز برخی مقامات دیگر نظیر رئیس دستگاه اطلاعاتی (هاکان فیدان)، معاون نخستوزیر و سخنگوی رئیسجمهور اردوغان را همراهی میکردند. حضور این هیئت بزرگ و عالیرتبه به همراه رئیسجمهور برای یک سفر رسمی دوجانبه نشانه دیگری از اهمیت آن است.
در چارچوب این سفر بازدیدهای مختلفی از تاشکند و خیوه توسط رئیسجمهور ترکیه و ازبکستان انجام گرفت. اظهارنظرهای هویتی، تاریخی و همکاریجویانهای نیز در حوزههای مختلف تعاملات دو کشور در رسانهها و وبسایتهای رسمی دو کشور مطرح شد که در نوع خود قابل تأمل بود. وزرا و مقامات نهادهای مرتبط نیز به طور مجزا دیدارها و تعاملات متناظری را در طول این سفر دو روزه ترتیب دادند. در چارچوب سفر رئیسجمهور ترکیه همچنین نیروگاه حرارتی معاصر در استان تاشکند نیز افتتاح شد. این نیروگاه با ظرفیت 240 مگاوات در ناحیه کبرا قرار دارد که با بودجهای بالغ بر 150 میلیون دلار ساخته شده است. در همین حال توافق دیگری برای ساخت نیروگاه مشابه در ناحیه خواست در استان سیردریا بین دو کشور به امضا رسید. ظرفیت اسمی این نیروگاه 220 مگاوات است. این دو پروژه نیروگاهی تنها بخشی از مشارکت ترکیه در حوزه انرژی ازبکستان طی سالهای اخیر محسوب میشود.
در کنار این تعاملات، نکته قابل توجهی که در رسانهها نیز به طور ویژه به آن پرداخته شد، توسعه همکاریهای دفاعی و نظامی میان دو کشور است. خلوصی آکار و بهادر قرباناف، وزرای دفاع ترکیه و ازبکستان در خلال این سفر رسمی یک توافقنامه در زمینه همکاریهای نظامی به امضا رساندند. به گفته مقامات رسمی دو کشور این توافقنامه به طور ویژه در زمینه توسعه صنایع نظامی دو کشور متمرکز شده است. با این حال متن این توافقنامه تاکنون منتشر نشده و حوزههای کلیدی و سطح تعامل در این حوزه کماکان مشخص نیست. در کنار دیدارهای روسای جمهور و وزرای دفاع، اسناد و تفاهمنامههای دیگری نیز در حوزههای مختلف بین دو کشور به امضا رسید. از جمله مهمترین اسناد امضا شده در این سفر میتوان به مواردی همچون قرارداد در تسهیل امور تجاری، پروتکل در مورد تبادل اطلاعات در مورد جابجایی کالاها و وسایل حملونقلی از طریق مرزهای دولتی، یادداشت تفاهم همکاری در زمینه کار و اشتغال، یادداشت تفاهم همکاری در زمینه پزشکی قانونی، یادداشت تفاهم همکاری در زمینه ساختمانی، برنامه اقدامات برای سالهای 2022 و 2023 میلادی بین وزارتخانههای بهداشت، قرارداد همکاری بین خبرگزاری ملی ازبکستان و خبرگزاری «آناتولی» ترکیه اشاره کرد.
حسن ختام دیدارهای مقامات دو کشور نیز امضای سند مشارکت جامع راهبردی بین دو طرف است. به نظر میرسد متن پیشنویس این سند راهبردی پیشتر در چارچوب کمیسیونهای مشترک بین دولتی تنظیم شده و نسخه نهایی آن در این دیدار به امضای روسای جمهور رسید. «مشارکت جامع راهبردی» سطحی بالاتر از «مشارکت راهبردی» است که حوزههایی وسیعتر از آن را در بر میگیرد. به گفته شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان این سند «نقشه راه اجرای توافقات حاصل شده بین دو کشور خواهد بود».
جهش در روابط ترکیه و ازبکستان بعد از 2017
روابط ترکیه و ازبکستان در دوره ریاست جمهوری اسلام کریماف اگرچه با گرمی و سفرهای متقابل شروع شد، اما از سال 1999 به بعد به سردی بیسابقهای گرایش داشت. با این حال به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف از سال 2017 همزمان با ارتقای روابط با کشورهای دیگر، روابط با ترکیه را نیز ارتقاء داد. در این دوره آنکارا نیز توجه ویژهای را بر توسعه روابط با تاشکند متمرکز کرد. در طول سه سال گذشته روسای جمهور ترکیه و ازبکستان 7 بار با یکدیگر دیدار کردهاند. در طول این دیدارها و توافقات پیشین تاکنون 123 موافقتنامه بین دو کشور به امضا رسیده است. ساختارهای جدیدی هم بین دو کشور با هدف توسعه مناسبات شکل گرفته که از جمله آنها میتوان به شورای عالی مشارکت راهبردی، گروه برنامهریزی راهبردی مشترک، گروههای همکاری پارلمانی و ... اشاره کرد. امضای سند مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور نیز یکی از نتایج این فعالیتها است.
در دوره ریاست جمهوری کریماف نیز ترکیه تعاملات اقتصادی نسبتاً خوبی با ازبکستان داشت. با این حال اقتصاد ازبکستان در آن دوره محدودیتهای زیادی داشت و امکان توسعه بیشتر این مناسبات وجود نداشت. با این حال پس از سال 2017 مبادلات اقتصادی و تجاری ترکیه با ازبکستان با سرعت قابل ملاحظهای رشد کرد و اکنون ترکیه پس از روسیه، چین و قزاقستان چهارمین شریک تجاری اصلی ازبکستان محسوب میشود. بر اساس اعلان مراکز رسمی دولتی، مبادلات تجاری دو کشور در سال 2021 به رکورد 3.3 میلیارد دلار رسید که رشد 1.5 میلیارد دلاری را نسبت به سال 2020 تجربه کرده است. این مهمترین جهش در مبادلات تجاری ترکیه و ازبکستان پس از رکود ناشی از پاندمی کرونا محسوب میشود. دو کشور همچنین چشمانداز رشد مبادلات تجاری را برای رسیدن به مبلغ 5 میلیارد دلار ترسیم کردهاند که با توجه به جهش یک سال اخیر واقعگرایانه به نظر میرسد. در همین چارچوب شوکت میرضیایف در اظهاراتی پیرامون روابط اقتصادی تاشکند و آنکارا اظهار داشت که مبادلات تجاری دو کشور در سالهای اخیر 2.5 برابر، تعداد شرکتهای مشترک 5 برابر و سرمایهگذاریهای ترکیه در ازبکستان 70 برابر رشد کرده است.
در کنار این تعاملات اقتصادی در حوزههای مختلف اعم از تجارت و سرمایهگذاری، ترکیه همچنین در تعاملات با ازبکستان نگاه ویژهای به حوزه ژئواکونومی با تحقق «کریدور میانی» مبذول داشته است. به نوشته علیشیر قادراف، رئیس موسسه مطالعات استراتژیک و منطقهای ذیل نهاد ریاست جمهوری ازبکستان، این کریدور به عنوان یک مسیر ارتباطی بین چین و اروپا در نظر گرفته شده که از مسیر کشورهای قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، با عبور از دریای خزر و کشورهای آذربایجان و گرجستان به ترکیه و اروپا میرسد. به نوشته قادراف این کریدور قابلیت ترانزیت سالانه 600 میلیارد دلاری چین و اروپا را دارد. این مسیر با هدف دور زدن مسیر شمالی از روسیه که پرهزینه و دورتر است و نیز چشمپوشی از مسیر ایران طراحی شده است.
در همین حال در حوزه فرهنگی نیز ترکیه تلاشهای زیادی را برای نزدیکی به ازبکستان صورت داده است. در سال 2020 با نفوذ ترکیه، شهر خیوه در جنوب ازبکستان به عنوان پایتخت فرهنگی جهان ترک انتخاب شد. در سفر اخیر اردوغان به ازبکستان نیز از این شهر بازدید شد. این رویکرد ترکیه با هدف چشمپوشی از مراکز بزرگ تاریخی، فرهنگی و هنری پارسی در ازبکستان در شهرهایی همچون سمرقند و بخارا، و احیاء و تقویت هویت ترکی ازبکستان انجام گرفته است. بین دو کشور همچنین پروژههای سینمایی، فرهنگی و تاریخی نیز تعریف شده است. سریال «مندیرمن جلالالدین» یکی از گزینههایی است که با هدف حل و فصل بخشی از اختلافنظرهای تاریخی بین ازبکها و ترکها در دست ساخت است. این سریال پیرامون زندگی جلالالدین خوارزمشاه، آخرین پادشاه سلسله خوارزمشاهیان با مشارکت وزارت فرهنگ و ورزش ازبکستان توسط «مهمت بوزداغ» ساخته شده است. در این سریالها ترکیه تلاش زیادی برای برسازی هویت «ترکی» از پادشاهیهای ترکان پس از سقوط سامانی در آسیای مرکزی دارد. البته این رویکرد با واکنشهای هویتی در آسیای مرکزی مواجه شده است. اخیراً یکی از سریالها پیرامون دوره سلجوقیان با واکنشهای زیادی از جمله در صفحه روزنامه آتاوطن ترکمنستان مواجه شده بود.
نگاههای متقابل و چشمانداز پیشرو
روند سریع توسعه روابط ازبکستان و ترکیه بعد از 2017 نیاز به یک نقشه راه و چشمانداز روشن برای توسعه مناسبات داشت. همانطور که رئیسجمهور ازبکستان صریحاً اشاره داشت، مشارکت جامع راهبردی ازبکستان در حقیقت نقشه راهی برای اجرایی شدن توافقات و تفاهمات حاصل شده است. در چارچوب چنین اسنادی جهتهای راهبردی توسعه مناسبات، بازههای زمانی، الزامات توسعهای و بسترها و ساختارهای هماهنگی و همگرایی پیشبینی میشود. در عین حال پیشبرنده این مشارکتها نه «تعهدات متقابل» بلکه ماهیت توسعهای مناسبات خواهد بود. به بیان دیگر ویژگی مهم مشارکتهای جامع راهبردی خاصیت «خود پیش برندگی» و نیز «هزینههای پایین تعهد» است. این رویکرد چارچوبی است که تحلیلگران و مفسران حوزه روابط بینالملل در خصوص مشارکت راهبردی مطرح کردهاند. با این حال آیا نگاه ترکیه و ازبکستان نیز صرفاً متکی به همین تعریف تئوریک است؟
در خصوص نگاه ترکیه نسبت به آسیای مرکزی گزارههای بلندپروازانه و بعضا جاهطلبانهای مطرح میشود. به طور کلی ترکیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در چارچوب نگاههای اوراسیاگرایانه خود در صدد شکلدهی به یک «جهانِ ترکی» است که نقطه آغاز آن روابط با جمهوری آذربایجان بود. این جهان ترکی بر پایه اشتراکات زبانی، فرهنگی و حتی تاریخی شکل میگیرد و برونداد آن در ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه محقق میشود. در این چارچوب نگاه ترکیه میتواند تسلط بر بخشی از ژئوپلیتیک راهبردی هارتلند در آسیای مرکزی و قفقاز باشد. بدین منظور در صدد توسعه مشارکت خود با کشورهای ترکزبان در این مناطق است و چشمانداز میانمدت این مشارکت را نیز در حوزه زیرساختهای راهبردی نظیر ترانزیت، انرژی، منابع استراتژیک و در دست گرفتن نبض جریانهای تجارت و سرمایهگذاری سازماندهی کرده است. در عین حال ترکیه نفوذ روسیه و حتی چین یا آمریکا در این مناطق را مانعی برای پیشبرد اهداف خود در این مناطق میبیند و به طور ویژه بر هم زدن نظمِ روسی و موازنههای روسمحور در کنار اضافه شدن مولفههای ترکی را عاملی کلیدی برای تحقق این اهداف میبیند. از این منظر است که مداخلات ضدروسی ترکیه نهتنها در سوریه و لیبی به عنوان مناطق پیرامونی، بلکه در آذربایجان، قرقیزستان، ترکمنستان و اوکراین نیز قابل مشاهده است. در آسیای مرکزی نیز تلاشهای ابتدایی ترکیه از طریق تقویت نیروی دریایی و قوای نظامی ترکمنستان در خزر و نیز مجهز کردن قرقیزستان به سلاحهای نامتقارنی همچون پهپاد در مقابل تاجیکستان پیگیری میشود.
طبیعتاً نگاه ازبکستان کاملاً متمایز از چنین رویکردی است. در ازبکستان اگرچه به واسطه نفوذ امپراتوری عثمانی ریشههای پانترکیستی در بازه بعد از جنگ جهانی اول شکل گرفته، اما هیچگاه مجال ظهور به عنوان یک جریان فرهنگی را نداشته است. نگاههای قیامهای باسماچیان و جریانهای مشابه نیز بیش از آن که ترکگرایانه و مبتنی بر هویت ترکی باشد، بر اساس منافع محلی و انگارههای دینی و حتی عملگرایانه شکل گرفته است. در عین حال ذکر این نکته نیز قابل تأمل است که ملیگرایی در ازبکستان نه برپایه «ترکگرایی» بلکه بر پایه «ازبکگرایی» شکل گرفته است. در حقیقت هویتِ ازبکی برای دولت و مردم ازبکستان یک هویتِ مستقل از «ترکی» - که الصاق به انگارههای ارائه شده از سوی دولت و روشنفکران ترکیه است - در نظر گرفته میشود. از طرف دیگر اما نگاه ازبکستان در خصوص موازنه تاحدودی با دیدگاه ترکیه اشتراک دارد. تاشکند در دکترین جدید توسعهای خود یک سیاست خارجی همهجانبهگرا را معرفی کرده که اساس آن «موازنه» است و در چارچوب آن شدیدا نیازمند توسعه تحرکات و بازیگری با قدرتهای منطقهای و میانی همچون ترکیه و کاهش وابستگی به روسیه است. اما باید در نظر داشت که در وهله نخست این موازنه کاملاً عملگرایانه است و مادامی که منافع ازبکستان ایجاب کند رویکرد موازنهای «نامتقارن» پیش میرود. اظهارات کلی مقامات ازبکستان در اولویتبخشی به حوزه اوراسیا برای توسعه تعاملات خود نشانهای از این رویکرد است که یک برونداد آن با انتخاب «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» به عنوان اولویت اصلی عضویت در نهادهای بینالمللی تجاری مشاهده شد. ویژگی دوم اما بر خاصیت «محدودیت» توسعه مناسبات استوار است. از منظر آنکارا توسعه تعاملات و مناسبات با کشورهای ترکزبان «نامحدود» و در «بالاترین سطح» تلقی میشود، اما نگاه عملگرایانه ازبکستان این تعاملات را کاملاً «محدود» و «زمانمند» میپندارد. لذا، این جهش در مناسبات دوجانبه اگر در بازهای کوتاه اتفاق افتاد، به معنای آن نیست که در ادامه و تا سطحی نامشخص نیز ادامه خواهد یافت. امضای سند مشارکت جامع راهبردی به عنوان یک نقشه راه و عدم شکلگیری یک «اتحاد راهبردی» نیز به نظر میرسد عاملی برای به رسمیت شناختن این محدودیت و پیشبینیپذیری روند رشد مناسبات بوده است.
انتهای مطلب/