کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مشارکت راهبردی ازبکستان و پاکستان

اتصال آسیای مرکزی و جنوبی در چارچوب مشارکت راهبردی ازبکستان و پاکستان

7 فروردين 1401 ساعت 13:10

مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق

سفر شوکت میرضیایف به اسلام‌آباد و اعلام ارتقاء روابط دوجانبه به سطح مشارکت راهبردی نقطه آغازی است که سیاست خارجی ازبکستان در قبال افغانستان و آسیای جنوبی را وارد مرحله جدیدی می‌کند.


مطالعات شرق/
 
کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعاتی شرق
 
مقدمه
ازبکستان در چارچوب سیاست خارجی جدید خود خروج از بن‌بست ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی را فعالانه در دستور کار قرار داده است. این فرایند به واسطه مشارکت مؤثر در مدیریت بحران در افغانستان و به واسطه همکاری نزدیک با آمریکا، روسیه، چین و نیز بازیگران منطقه‌ای از جمله پاکستان، هند و ایران پیش رفته است. در این مسیر موانع و مشکلات و درعین‌حال فرصت‌های قابل‌تأملی وجود دارد که در این گزارش به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت. سفر شوکت میرضیایف به اسلام‌آباد و اعلام ارتقاء روابط دوجانبه به سطح مشارکت راهبردی نقطه آغازی است که سیاست خارجی ازبکستان در قبال افغانستان و آسیای جنوبی را وارد مرحله جدیدی می‌کند. 

تعمیق تعاملات تاشکند و اسلامآباد در چارچوب مشارکت راهبردی
شوکت میرضیایف، رئیس‌جمهور ازبکستان هفته گذشته در صدر یک هیئت عالی‌رتبه عازم اسلام‌آباد، پایتخت ازبکستان شد. در ابتدای سفر او در پایگاه هوایی نورخان مورد استقبال عمرانخان، نخست‌وزیر پاکستان قرار گرفت. عمران خان در بخشی از مراسم استقبال از میرضیایف اظهار داشت «ازبکستان نزدیک به 500 سال روابط نزدیک با آسیای جنوبی داشته، اما در 200 سال اخیر این روابط آسیب دیده است». او در مراسم استقبال همچنین ادامه می‌دهد: «ما تصمیم به اصلاح روابط با تأکید بر حوزه تجاری و در نظر گرفتن پیوندهای فرهنگی گرفتیم». در این مراسم همچنین کتابی از سوی شوکت میرضیایف به عمران خان هدیه شد که در آن 3 هزار واژه مشترک بین زبان ازبکی و زبان اردو گرد هم آمده بود. در پاسخ نیز نخست‌وزیر پاکستان تصریح کرد که این کشور قصد دارد که علاوه بر تجارت، حوزه تعاملات فرهنگی را تقویت کند. او در این زمینه گفت که پاکستان در نظر دارد فیلمی در خصوص ظهیرالدین بابر، یکی از امپراتورهای مغول بسازد. ظهیرالدین بابر بنیان‌گذار امپراتوری گورکانی هنددر قرون 15 و 16 است که از نوادگان امیر تیمور محسوب می‌شد. ریشه ازبکی او باعث شده تا به‌عنوان زمینه‌ای از روابط ازبک‌ها و جنوب آسیا مورد توجه قرار بگیرد. در مقابل میرضیایف نیز اظهار داشت زبان اردو در ازبکستان در حال تقویت است و کرسی‌های تاریخ و فرهنگ پاکستان‌ در این سال‌ها در ازبکستان دایر شده است. او همچنین با اشاره به تقویت گردشگری مذهبی بین ازبکستان و پاکستان تصریح کرد که دفاتر نمایندگی‌های وزارتخانه‌های گردشگری در دو کشور تأسیس شده است. 
در این سفر شوکت میرضیایف با عارف علوی، رئیس‌جمهور پاکستان نیز دیدار و گفت‌و‌گو کرد. در این دیدار ابعاد مختلف تعاملات دوجانبه مورد بحث و بررسی طرفین قرار گرفت. در چارچوب این سفر همچنین سند مشارکت راهبردی به‌عنوان یک ارتقاء در مناسبات دو کشور به امضای رهبران دولت‌ها رسید. اگرچه متن کامل این سند همچنان منتشر نشده است، اما به نظر می‌رسد نقشه راه توسعه مناسبات استراتژیک بین دو کشور طی یک دهه آینده در این سند مورد اشاره قرار گرفته باشد. پیش از این موضوع ها و محورهای مشارکت راهبردی مورد بحث و بررسی وزرای امور خارجه دو کشور نیز قرار گرفته بود. در این سفر همچنین حدود 10 سند دیگر در حوزه‌های مختلف از جمله تجارت ترجیحی، موافقت‌نامه در حوزه حفاظت از محیط زیست، گردشگری زیارتی، اتصال ریلی و ... به امضا رسید. درعین‌حال دو سند تفاهم‌نامه همکاری نیز بین شهرهای تاشکند و اسلام‌آباد، و نیز دو منطقه سرخندریا و خیبر پختونخوا (از استان‌های شمال غربی پاکستان) به امضا رسید. در چارچوب این سفر همچنین یک دیدار بین میرضیایف و شبکه تجار و سرمایه‌گذاران ازبکستانی و تجار پاکستانی در قالب مجمع تجاری برگزار شد. در این نشست میرضیایف به رشد 5 برابری مبادلات تجاری بین ازبکستان و پاکستان طی سال‌های اخیر، و رشد 70 درصدی از ابتدای سال جاری اشاره کرد. در چارچوب این نشست نیز مجموعه‌ای از اسناد و قراردادهای سرمایه‌گذاری و تجارت به ارزش حدوداً 800 میلیون دلار در حوزه‌های نساجی، دارویی، ساختمانی، صنایع شیمیایی و بانکی و مالی به امضا رسید. 
این سفر شوکت میرضیایف به اسلام‌آباد در حالی انجام گرفت که در فاصله کوتاهی پس از برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ازبکستان در تهران، سردار عمررزاق‌اف، وزیر سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی ازبکستان نیز مستقیما عازم اسلام آباد می‌شود. در پاکستان او با مقامات دولتی از جمله عمران‌ خان، نخست‌وزیر این کشور دیدار می‌کند. در این دیدار نیز بسترهای توسعه همکاری‌های اقتصادی و تجاری مورد بحث و بررسی قرار گرفت. پنج روز پیش از آن نیز یک هیئت پاکستانی به رهبری محمد صالح احمد فاروقی، دبیر فدرال تجارت پاکستان به ازبکستان سفر کرده بود. 

اهداف و محورهای تعاملات
آزاد شدن دارایی‌های افغانستان اولین و مهم‌ترین محوری بود که سران پاکستان و ازبکستان به آن اشاره کردند. در بدو ورود میرضیایف به پاکستان و در مراسم استقبال مهم‌ترین موضوعی که از سوی عمران‌ خان مورد اشاره قرار گرفت بحث آزادسازی پول‌های بلوکه شده افغانستان در غرب بود. عمران‌ خان در این زمینه اظهار داشت «ما تصمیم گرفته‌ایم و تمام تلاش خود را می‌کنیم تا بودجه‌های افغانستان که مسدود شده است را آزاد کنیم. ما در این زمینه لابی خواهیم کرد». تأکید صریح این موضوع از سوی نخست‌وزیر پاکستان نشان‌دهنده سطح اهمیت آن در تعاملات دوجانبه دو کشور است. درعین‌حال ازبکستان نیز به نظر می‌رسد موافق با این روند است. پیش از این نیز مقامات مختلف ازبکستان، از جمله عصمت‌الله ایرگاشوف در نشست رایزنینمایندگان ویژه اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی در امور افغانستان صریحاً از آمریکا درخواست کرده بود تا دارایی‌های بلوکه شده افغانستان را آزاد کند.
به نظر می‌رسد پاکستان به طور ویژه بر روی لابی حلقه‌های الیگارشیک جهانی نزدیک به دولت ازبکستان به ویژه در روسیه حساب می‌کند. علیشیر عثمانوف، از چهره‌های نزدیک به میرضیایف از حلقه‌های اصلی اطرافیان ولادیمیر پوتین محسوب می‌شود. دولت ازبکستان همچنین با برخی چهره‌های مطرح دیگر نظیر لو لوایف، رهبر کنگره یهودیان بخارایی جهان نیز ارتباطات نزدیکی دارد. لوایف علاوه بر آن که ارتباط نزدیکی با کرملین دارد، در ایالات متحده آمریکا و البته رژیم صهیونیستی نیز دارای نفوذ قابل توجهی است. در کنار این موضوع، پاکستان به خوبی به جریانِ الیگارشیک موجود در کل منطقه آسیای مرکزی و شبکه‌ای که این چهره‌ها در ارتباطات جهانی دارند، واقف است. به نظر می‌رسد دولت پاکستان در کوتاه‌مدت سعی در فعال کردن این قدرت لابی بین‌المللی با محوریت افغانستان را دارد و در بلندمدت، فعال کردن چنین گزینه‌ای در تعامل با دولت ازبکستان. البته باید اشاره داشت که قزاقستان گزینه بسیار مهم‌تر و فعال‌تری برای اجرای چنین فرایندی از لابی در روسیه و آمریکا است با این حال به دو دلیل ازبکستان را به‌عنوان گزینه همکاری خود انتخاب کرده است. نخست، دیدگاه‌های تقریبا نزدیک به هم در موضوع افغانستان و به ویژه نسبت به طالبان؛ دوم، بی‌میلی قزاقستان برای ورود جدی به مناسبات افغانستان و درگیری این کشور در اعتراضات ماه ژانویه.
موضوع و محور دیگری که به نظر می‌رسد باز هم مرتبط با افغانستان در مذاکرات بین دو کشور مطرح شده است، موضوع به رسمیت شناخته شدن دولت افغانستان (دولت طالبان) می‌باشد. عمران خان در مذاکرات با میرضیایف در چند مرحله بر ضرورت شناسایی بین‌المللی دولت افغانستان و نیز تثبیت وضعیت در افغانستان اظهار نظرهایی ارائه کرد. او در این زمینه تصریح کرد که «ما (پاکستان و ازبکستان) تصمیم گرفته‌ایم که این کمپین را با یکدیگر انجام دهیم». میرضیایف نیز در پاسخ ضمن موافقت با این مواضع تأکید کرد که در موضوعاتی نظیر دارایی‌های مسدود شده افغانستان، ازبکستان نیز رویکرد مشابهی دارد و تأکید کرد که در این راستا از پذیرش پاکستان به‌عنوان عضو غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت می‌کند. با این حال در صورت چگونگی راه‌اندازی کمپینِ شناسایی بین‌المللی دولت افغانستان اظهار نظری نکرد. پیش از این دولت ازبکستان حتی در دوره‌ای که دولت اشرف غنی در افغانستان فعال بود، با استقبال رسمی از هیئت‌های طالبان ارتباطات نزدیکی را با این گروه برقرار کرده بود. پس از قدرت گرفتن طالبان نیز ازبکستان جزو اولین کشورهایی بود که مرزهای خود را با افغانستان باز و اولین محموله‌های تجاری را به این کشور ارسال کرد. 
سومین و مهم‌ترین موضوع مرتبط با افغانستان به اتصال ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و جنوبی مرتبط است. این محور تقریبا در تمام دیدارهای 3 سال اخیر مقامات عالی‌رتبه ازبکستان و پاکستان طرح شده است. در این نشست نیز یکی از مهم‌ترین محورهای طرح شده بین دو کشور، تکمیل و توسعه کریدور ترانس افغان بود. عمران خان اتصال این کریدور ترانزیتی را در چارچوب منافع مردم جنگ‌زده افغانستان عنوان کرد و میرضیایف نیز تصریح کرد که در خلال این پروژه ازبکستان حاضر است نقش پل در ارتباط آسیای مرکزی و جنوبی را ایفا کند. میرضیایف همچنین بر ضرورت تسریع در فرایندهای مربوط به کریدور ریلی ترانس‌افغان نیز تأکید کرد. این کریدور از ترمذ در ازبکستان آغاز می‌شود و به مزار شریف در افغانستان می‌رسد. سپس با عبور از کابل و جلال‌آباد به پیشاور در پاکستان متصل می‌شود. هدف نهایی نیز اتصال به بنادر جنوبی پاکستان از جمله بنادر کراچی و گوادر از طریق شبکه ریلی ملی پاکستان است. با این حال دو چالش عمده همچنان پیش‌روی این پروژه وجود دارد. نخست، تأمینامنیت و ثبات در افغانستان؛ و دوم، تأمین مالی و فاینانس اجرای این پروژه. گفتنی است پیش از این با تشکیل یک کنسرسیوم،توافق هایی برای تأمین مالی این پروژه از طریق مشارکت بانک‌های بین‌المللی حاصل شده بود. با این حال تشدید بحران امنیتی در افغانستان و عدم شناسایی بین‌المللی طالبان به‌عنواندولت افغانستان، مانع از تحقق این سرمایه‌گذاری‌ها شده است. درعین‌حال گفتنی است دولت ازبکستان اتصال ریلی مزار شریف به هرات و سپس امتداد این مسیر تا خواف در ایران را نیز به‌عنوان بخشی از کریدور ترانس افغان می‌شناسد. با این حال به نظر می رسد در کنار برخی عوامل خارجی، فقدان اراده سیاسیکافی در این زمینه در ایران هم، مانع از پیشرفت این پروژه شده است ، پروژه ای که به مراتب ارزان‌تر از مسیر پاکستان است. 
در نهایت به نظر می‌رسد نگاهِ کلی ازبکستان به همکاری با پاکستان، پیرامون چند هدف اصلی و عمده شکل می‌گیرد:
نخست، پیش‌بردن کار اتصال ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و جنوبی که در زمره راهبردهای میان‌مدت و بلندمدت ایالات متحده آمریکا است. 
دوم، تلاش برای احیاء یک نقش منطقه‌ای و بین‌المللی به واسطه مشارکت در فرایند مدیریت بحران در افغانستان.
سوم، تلاش برای احیاء افغانستان به‌عنوان یک بازار بزرگ حدوداً40 میلیون نفری در مرزهای جنوبی خود. 
و چهارم، خروج از بن‌بست ژئواکونومیک در آسیای مرکزی از طریق اتصال به افغانستان و پاکستان و در نهایت آب‌های اقیانوس هند در قالب کریدورهای امن. 
ازبکستان به خوبی می‌داند بهترین ضمانت امنیتی برای عبور بارهای ترانزیتی از مسیر افغانستان به واسطه پاکستان محقق خواهد شد.

چشمانداز آتی
در روابط بسیاری از کشورها با پاکستان، همواره هند فاکتوری تعیین‌کننده بوده است. این موضوع در قبال ازبکستان ابعاد کیفی‌تری می‌یابد. هند حتی از دوره ریاست جمهوری اسلام کریم‌اف نیز از جمله شرکای اصلی ازبکستان محسوب می‌شد. هند همچنین اصلی‌ترین شریک تجاری ازبکستان در آسیای جنوبی محسوب می‌شود. این کشور طی سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری قابل توجهی در حوزه بازار 1.5 میلیارد دلاری دارو و تجهیزات پزشکی ازبکستان داشته است. درعین‌حال باید اشاره داشت نوع و سطح بازیگری هند در آسیای مرکزی نیز متفاوت از پاکستان می‌باشد. این کشور در نگاهی جاه‌طلبانه چارچوب 1+5 را با کشورهای آسیای مرکزی پیش برده و حتی تجربه تأسیسپایگاه نظامی در منطقه را نیز در کارنامه دارد. همچنین برخلاف پاکستان، در حوزه دیپلماسی عمومی، هند بسیار فعال‌تر عمل کرده و توانسته به واسطه ابزارهایی همچون سینما نفوذ قابل توجهی را در ازبکستان به دست آورد. در سفر سال 2018 سوشما سواراج، وزیر امور خارجه هند به ازبکستان مواجهه او با یک زن ازبک که بخشی از موسیقی یک فیلم معروف هندی را در مقابل او اجرا نمود، وی را شوکه کرد. بعدتر سخنگوی وزارت امور خارجه هند با انتشار ویدئوی این برخورد در پستی اینستاگرامی تصریح کرد «بالیوود مرزی نمی‌شناسد! حتی در ازبکستان که راج کاپور و نرگس نام‌های معروفی است». در حال حاضر نیز به نظر می‌رسد هند فعالانه این مسیر را دنبال می‌کند. 
این موضوع همان فرایندی است که می‌تواند بر روابط ازبکستان و پاکستان نیز تأثیر بگذارد. پایگاه معروف Uzanalytics اخیراً (3 مارس 2022) در میزگردی یک گزارش تحت عنوان «ازبکستان و هند: همکاری متقابلاً سودمند و مشکلات موجود» منتشر کرده است. در این گزارش کارشناسان و تحلیل‌گران ازبکستان از جمله فرهاد طالب‌اف و فرهاد میرزابایف جمعا 44 بار به نام «پاکستان» اشاره می‌کنند. رقابت ژئوپلیتیکی هند و پاکستان و احتمال کشیده شدن ازبکستان به این عرصه مهم‌ترین نگرانی کارشناسان ازبک در این زمینه است. درعین‌حال در مهم‌ترین موضوع ها و محورهای مد نظر در روابط ازبکستان و پاکستان، هند آلترناتیوهایی جدی را معرفی کرده است. در کریدور ترانس افغان، هند، فعالانه خواستار فعال کردن مسیر ترمذ- مزار شریف- هرات- خواف- چابهار و توسعه نقش‌آفرینی ازبکستان در کریدور بین‌المللی شمال- جنوب است. 
دومین فاکتور تاثیرگذار در این زمینه ممکن است رقابت‌های روسیه و چین باشد. در حالی که چین یک رقیب جدی و مخالف نفوذ هند در آسیای مرکزی محسوب می‌شود، روسیه تعاملاتی را در نقطه مقابل این روند در پیش گرفته است. عضویت هند و پاکستان در شانگهای که نمودی از این رقابت نیز محسوب می‌شود یکی از عرصه‌هایی است که می‌تواند بر مناسبات خارجی ازبکستان با آسیای جنوبی نیز تاثیرگذار باشد. این موضوع می‌تواند به نوعی نقش چین را به‌عنوان کاتالیزور توسعه تعاملات ازبکستان و پاکستان تقویت کرده و درعین‌حال تعاملات با هند را نیز محدود سازد. در همین حال جنگ روسیه و اوکراین و افزایش تصاعدی تنش‌ها بین روسیه و آمریکا نیز می‌تواند عملکرد دولت ازبکستان را نیز با حساسیت‌هایی بیشتر و دشواری‌های مضاعفی مواجه کند. با این حال به طور کلی به نظر می‌رسد دولت ازبکستان به دلیل ملاحظات اجتناب‌ناپذیرِ افغانستان ناگزیر از توسعه تعاملات با پاکستان است. درعین‌حال تحقق استراتژی اتصال آسیای مرکزی و جنوبی که ازبکستان و آسیای مرکزی را از یک بن بست ژئوپلیتیکی خارج می‌کند صرفا به واسطه همکاری با پاکستان امکان‌پذیر است. درعین‌حال همکاری بلندمدت با هند نیز به طور جدی در دستور کار مقامات ازبکستان می‌باشد. 
 
جمعبندی
ازبکستان و پاکستان به طور صریح و قاطع مدل مشارکت راهبردی را برای توسعه مناسبات خود معرفی کرده‌اند. مشارکت راهبردی یک مدل جدید از تعاملات میان کشورها است که فراتر از ائتلاف‌های کوتاه‌مدت و مقطعی بوده و از این حیث به جهت ویژگی‌های راهبردی از مزیت پایداری برخوردار است. با این حال این مدل سطح تعهدات متقابل پایین‌تری در مقایسه با اتحادهای راهبردی داشته و عموما حوزه‌های کارکرد آن محدود است و همه جانبه نیست. لذا، به نظر می‌رسد ازبکستان و پاکستان در میان مدت یک فرایند مشارکت راهبردی بدون تعهدات متقابل را در چارچوب یک فرایند همگرایانه در افغانستان آغاز کرده اند که هدف نهایی آن تثبیت وضعیت افغانستان با محوریت طالبان است. در صورت موفقیت این راهبرد میان‌مدت، در بلندمدت اتصال ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آسیای مرکزی و جنوبی یک نتیجه و در واقع، فاز دومِ این مشارکتِ راهبردی و ارتقا آن به «مشارکت راهبردی فراگیر» و یا «مشارکت راهبردی ویژه» خواهد بود.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3035

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3035/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir