گلگیت - بلتستان منطقهای با اکثریت شیعه، بخشی از جامو و کشمیر تحت کنترل پاکستان است. تمام اقوام و گروههای مذهبی ساکن این منطقه تا قبل از دهه 1970 در صلح و هماهنگی جمعی زندگی میکردند اما پس از دهه 1970 افزایش خشونت فرقهای به نگرانی اصلی در این منطقه تبدیل شد که علل اصلی آن را میتوان در بازگشایی بزرگراه قره قروم، سیاست ژنرال ضیاء الحق مبتنی بر تسری احکام اهل سنت به شیعیان، تلاش جهت تغییر بافت مذهبی منطقه با انتقال اهل سنت از دیگر مناطق به گلگیت بلتستان، تشکیل گروههای ضد شیعی با حمایت ضمنی ارکان قدرت، دخالت دولتهای خارجی نظیر سعودی در حمایت از فرقهگرایی ضد شیعی و سرانجام تاثیرات جهاد افغانستان در دهه 1980، جستجو کرد. ضمن این که به دلیل نبود مؤسسات آموزشی دولتی، این منطقه شاهد افزایش مدارس مذهبی بوده است که برخی از آنها نفرت فرقهای و افراطگرایی را تبلیغ میکنند. مجموع این موضوعات تاثیر زیادی بر ترویج خشونت فرقهای در منطقه گلگیت - بلتستان داشته است.
مطالعات شرق/
مریم وریج کاظمی*
منطقه گلگیت - بلتستان منطقهای با اکثریت شیعه، بخشی از جامو و کشمیر تحت کنترل پاکستان است. برخلاف ایالتهای دیگر پاکستان، منطقه گلگیت - بلتستان هیچ نمایندگی سیاسی در پارلمان یا کابینه فدرال ندارد. در واقع، دادگاه عالی پاکستان در سال 1994 اعلام کرد که این مناطق بخشی از ایالت جامو و کشمیر است اما بخشی از کشمیر آزاد محسوب نمیشود. تا اینکه در 1 نوامبر 2020، به عنوان روز استقلال در گلگیت - بلتستان نامگذاری شد و عمران خان اعلام کرد که دولت او میخواهد به این منطقه وضعیت ایالت موقت دهد.
گلگیت - بلتستان یک منطقه چند زبانه با تنوع اجتماعی- فرهنگی و قومی است، به طوری که در این منطقه چهار گروه مذهبی شیعه (41%)، سُنی (30%)، نوربخشیه (6%) و اسماعیلیه (24%) ساکن هستند که پراکندگی جغرافیایی آنها به این شکل است که در جنوب یعنی ناحیه دیامر دارای جمعیت کاملاً سنی، ناحیه ناگر در شمال و بلتستان در شرق عمدتاً شیعه هستند (با اقلیت کوچکی از نوربخشیها) و اسکاردو جمعیتی عمدتاً شیعه دارد. همچنین نواحی شمالی هونزا و قسمت غربی غذر اسماعیلیان ساکن هستند.
تمام اقوام و گروههای مذهبی قبل از دهه 1970 در صلح و هماهنگی جمعی زندگی میکردند و پس از دهه 1970 افزایش ناگهانی خشونت فرقهای به نگرانی اصلی تبدیل شد که علل اصلی آن را میتوان در بازگشایی بزرگراه قره قروم (بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان)، سیاست ژنرال محمد ضیاء الحق مبتنی بر تسری احکام اهل سنت به شیعیان و حتی تلاش در جهت تغییر بافت مذهبی منطقه با انتقال اهل سنت از دیگر مناطق به گلگیت بلتستان و تشکیل گروههای ضد شیعی با حمایت ضمنی ارکان قدرت و همچنین دخالت دولتهای خارجی نظیر سعودی در حمایت از فرقهگرایی ضد شیعی و از سوی دیگر هویت یابی شیعیان در پی پیروزی انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر این گونه رفتارها و سرانجام تاثیرات جهاد افغانستان در دهه 1980، جستجو کرد. ضمن این که به دلیل شرایط بد اقتصادی و نبود مؤسسات آموزشی دولتی، این منطقه شاهد افزایش مدارس مذهبی بوده، که برخی از آنها نفرت فرقهای و افراطگرایی را تبلیغ میکنند، که مجموع این موضوعات تاثیر زیادی بر ترویج خشونت فرقهای در منطقه گلگیت - بلتستان دارد.
از مهمترین عواملی که به ارتقای سطح فرقهگرایی کمک فراوانی کرد، گسترش سریع مدارس مذهبی (اهل سنت) در دوره ژنرال ضیاء الحق بود. مدارسی که توسط احزاب سیاسی- مذهبی حمایت و اغلب توسط کمکهای برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس تأمین مالی میشوند. ژنرال ضیاء الحق از اسلام سُنی حمایت میکرد چون میتوانست با توسل به آن حکومت نظامی خود را مشروعیت بخشد. جنجالیترین برنامه اسلامیسازی ژنرال ضیاء الحق، وضع عشر و زکات (نوعی مالیات اسلامی) بود که دولت مقرر کرد به طور خودکار از حسابهای بانکی مردم جمعآوری شود. لازم به ذکر است وضع حقوقی شیعه و سُنی مانند بسیاری دیگر از حوزههای حقوقی، در تصریحات خود در مورد زکات کاملاً با هم تفاوت دارند. از این رو تصمیم دولت برای تحمیل احکام عشر و زکات بر اساس دستورات مکتب حنفی، خشم شدیدی در میان شیعیان ایجاد کرد و ثابت نمود که محرک قدرتمندی برای بسیج سیاسی آنها در پاکستان است.
بدین ترتیب اجرای فقه حنفی نقطه آغاز مقاومت شیعیان در پاکستان شد. شیعیان پاکستان خواستار معافیت از مالیات به دلایل مذهبی شدند و به شدت در برابر تلاشهای ژنرال ضیاء الحق مقاومت کردند و در سال 1980 تظاهرات بزرگی صورت گرفت که منجر به معافیت آنان شد، اما این امر بذر احساسات ضد شیعه را در پاکستان کاشت. حتی در سال1999، زمانی که کتاب درسی منحصراً مبتنی بر اعتقادات و اعمال اهل سنت بود جامعه شیعه کمپینی برای تغییر در برنامههای درسی به ویژه در کتابهای علوم دینی برپا کردند که در نهایت دولت کتابهای درسی بحث برانگیز اسلامیت و اردو را از برنامه درسی خارج کرد. لازم به ذکر است در زمان رژیم ذوالفقار علی بوتو در اواسط دهه 1970 بود که اولین درگیری فرقهای گزارش شده در گلگیت - بلتستان رخ داد که به طور متناوب در ایام محرم هر سال درگیریها شدت مییافت، به خصوص درگیری پس از 1988 مشخصا در مورد اختلاف بر سر رؤیت ماه شوال خشنتر، غیرقابل پیشبینیتر و شدیدتر شد.
موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی این منطقه نیز عاملی برای رشد و توسعه تنشهای قومی در نظر گرفته میشود، چرا که بدون استفاده از فضای جغرافیایی گلگیت - بلتستان، اجرای پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان تقریبا غیرممکن بود. در این راستا «ایزهر هونزی»، در مقاله خود با عنوان «دینامیک درگیری در گلگیت-بلتستان» معتقد است «در حالی که بزرگراه قره قروم، که بخشی از کریدور اقتصادی محسوب میشود، منطقه گلگیت - بلتستان را از انزوا رها کرد و فرصتهای اقتصادی را به وجود آورد، اما آسیبپذیری را در برابر تهدیدات جدید افزایش داد که پیامد آن در استفاده غیرقانونی از سلاح، مواد مخدر و تغییرات قابل ملاحظه جمعیتی دیده میشود».
منطقه گلگیت - بلتستان به دلیل مهاجرت داخلی پاکستان با یک تغییر جمعیتی جدی مواجه است. گزارشها حاکی از آن است که نسبت جمعیت در مدت اجرای پروژه کریدور اقتصادی از 4/1 (غیر بومی به محلی) به 4/3 (غیر بومی به محلی) تغییر یافته است. این تغییرات در بافت اجتماعی و جمعیتی، صلح و نظم را در منطقه گلگیت - بلتستان به هم میریزد، چرا که با ورود مردم از سایر ایالتهای پاکستان مانند پنجاب به گلگیت -بلتستان برای تصدی مشاغل عمومی و اداری، این تصور در بین مردم محلی ایجاد شده که در منطقه خود به اقلیت تبدیل شدهاند. بدین ترتیب نارضایتیها و تنشها میان ساکنین بومی و جامعه مهاجرین باعث ترویج فعالیتهای تروریستی همراه با تشدید درگیریهای فرقهای شده است و به مرور ستیزه جویان عمدتاً تحریک طالبان پاکستان، با همکاری جنبش اسلامی ترکستان شرقی و شبه نظامیان اویغور با دست آویز قراردادن مبارزه با کافران، شروع به استقرار در این منطقه کردهاند و در حال گسترش نفوذ خود هستند. از جمله اقدامات این گروههای افراطی در دو حادثه جداگانه در سال 2012، اعدام 47 مسلمان شیعه در حاشیه بزرگراه قره قروم بود.
ضمن اینکه نقش هیدروپلیتیک در تشدید خشونتهای منطقه گلگیت - بلتستان بسیار حائز اهمیت است. گلگیت - بلتستان که بخشی از منطقه کشمیر است به دلیل عبور رود بزرگ سند و انشعابات مرتبط با آن، برای اقتصاد پاکستان از جایگاه استراتژیک برخوردار است. از این رو هر گونه تحرکات فرقهای و یا تمایلات پیوستن به خاک هند و حتی استقلال خواهی در گلگیت - بلتستان موجب تزلزل ساختارهای حاکمیتی پاکستان خواهد شد که از سویی به نفع منافع ملی هند هم خواهد بود. لازم به ذکر است هند و پاکستان به دلیل اقتصاد روستایی وابسته به بخش کشاورزی به منابع آبی رشته کوههای هیمالیا نیازمند هستند، بدین ترتیب مسائل هیدروپلیتیکی منطقه جامو و کشمیر سهم بسزایی در کاهش و افزایش ظرفیتهای تولیدی و اقتصادی هند و پاکستان دارد و هرگونه اختلال در سیستم آب رسانی به طور مستقیم منجر به فروپاشی اقتصادی کشورهای هند و پاکستان میشود که از نتایج آن انقباض ژئوپلیتیکی و تداوم مناقشات افراطگرایی و عملیات خشونتآمیز تروریستی است.
به نظر میرسد همراه با توسعه و رشد اقتصادی در منطقه گلگیت – بلتستان (به عنوان یکی از انبارهای پشتیبانی اقتصاد پاکستان)، نفوذ و حضور مداخلهگران منطقهای و فرامنطقهای همراه با رقابتهای ژئوپلیتیکی شدت یابد، به خصوص هند به عنوان رقیب دیرینه و سرسخت پاکستان، علاقمند به تحمیل هزینههای سنگین از جمله تضعیف همبستگی بین گروههای مختلف قومی- مذهبی برای تحکیم موقعیت مرزی- حاکمیتی خود است. هر چقدر گسست اجتماعی و سیاسی در میان گروههای قومی- مذهبی عمق پیدا کند بیشک فعالیتهای گروههای افراطی شدت مییابد که میتواند ضعف اقتصادی و ناکارآمدی داخلی را در پی داشته باشد و چنین وضعیتی تمایلات برای استقلال خواهی و تجزیه طلبی را افزایش میدهد. لازم به ذکر است اگر چه بسیاری از گروههای افراطی و خشونت طلب مذهبی در این منطقه از آرمانهای پاکستان تبعیت میکنند اما در برهههایی در راستای اهداف هند عمل کردهاند. از سوی دیگر نزدیکی چین و پاکستان به دلیل موقعیت مرزی- استراتژیکی و گسترش مناسبات اقتصادی- تجاری نوعی تهدید بالقوه در سطح منطقهای و حتی جهانی برای هند محسوب میشود این در حالی است که چین و هند دو رقیب بزرگ منطقهای به شمار میآیند که رقابت و دشمنی بین آنها در سیاست کشورهای منطقه تاثیرگذار است. از این رو، کاهش و یا افزایش خشونتهای برنامهریزی شده فرقهای در منطقه گلگیت - بلتستان نه تنها به اصلاحات اساسی دولت پاکستان در این منطقه بلکه تا حد زیادی به سیاستهای دو کشور چین و هند نیز بستگی خواهد داشت.
در صورتی که اقدامات بنیادی در منطقه گلگیت - بلتستان برای کاهش تبعیضات قومی- مذهبی همچنین محدود کردن تبلیغات ضد شیعی علمای تندروی سنی انجام نگیرد، نیروهای واگرای ایدئولوژیک و مرکز گریز بخصوص نیروی جوان به چرخه معیوب تشکیلات فرقهای برای احقاق حق میپیوندند که نتیجهای جز تلفات انسانی و خسارات مالی در پی نخواهد داشت. ضمن اینکه تشکیلات فرقهای که زیر مجموعه مدارس دینی قرار میگیرند، دائما سعی در بازتولید خشونت دارند چرا که در این مدارس، معمولا تفسیرهای افراطی خود از اسلام را به عنوان نسخه مخصوص به خود از اسلام، تدریس و تبلیغ میکنند.
جمعبندی
منطقه گلگیت - بلتستان مانند تمام ایالتهای پاکستان که از فرقهگرایی رنج میبرد تحت تاثیر حفرههای امنیتی شکل گرفته، وضعیت نامتعادلی را تجربه میکند که به طور مستقیم باعث گسترش خشونتهای فرقهای و فعالیتهای تروریستی میشود. از این رو کنترل و نظارت بر حضور و نفوذ نیرویهای مداخلهگر خارجی، توسعه اقتصادی-تجاری بر مبنای مشارکت متوازن گروههای مختلف قومی- مذهبی، تمرکز بر قرابتهای دینی و فرهنگی با ایجاد موسسات و پایگاههای مطالعاتی، عدم استفاده از کارت فرقهگرایی در جهت تامین بخشی از سیاستهای خارجی و حتی ملی، میتواند برای رسیدن به صلح و ثبات نسبی در مناطق درگیر خشونتهای فرقهای در پاکستان از جمله منطقه گلگیت - بلتستان تا حد قابل ملاحظهای کارآیی داشته باشد که البته نیاز به زمان و هزینه مضاعف خواهد داشت.
انتهای مطلب/
*تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک