آیا مرحله جدیدی در روابط چین و آسیای مرکزی آغاز شده است؟
به نظر میرسد چین طی سالهای اخیر از گزارههای پیشنهادی اولیه خود مبنی بر ظهوری کاملا مسالمتآمیز عبور کرده است. در شرایط جدید محیط پیرامونی، به ویژه در دریای چین جنوبی، تایوان، هنگکنگ و اکنون آسیای مرکزی، چین رویکرد برونگرایانهتری را از خود بروز داده است. در این چارچوب تغییر رفتار و موضعگیریهای این کشور در قبال آسیای مرکزی نیز محسوس بوده است. در حالی که در بحرانهای پیشین پکن عملاً سکوت مطلق را در قبال تحولات در پیش میگرفت و تلاش میکرد تزاحمی با منافع بازیگران دیگر در منطقه ایجاد نکند، در بحران اخیر قزاقستان با «انقلاب رنگی» خواندن این تحولات، عملاً یک موضع فعالانه را اتخاذ کرد. نخستین برونداد این رویکرد را نیز میتوان در متقاعد کردن کشورهای آسیای مرکزی برای حضور در افتتاحیه المپیک زمستانی پکن مشاهده کرد.
مطالعات شرق/
کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
روابط چین و آسیای مرکزی از سال 2001 به بعد با تبدیل پیمان شانگهای 5 به سازمان همکاری شانگهای وارد یک دوره جدید شد. این نخستین ارتقاء در روابط پکن با کشورهای همسایه بود که ماهیت اصلی آن را حلوفصل برخی اختلافات مرزی و تثبیت موقعیت مرزها در روابط دوجانبه تشکیل میداد. پس از آن بود که چین به واسطه برنامههای بلندپروازانه ظهور مسالمتآمیز خود در سطح جهانی و با برخورداری از منابع مالی گسترده، توانست همزمان با نفوذ گسترده در بازارهای جهانی به مرور به بازیگر مسلط اقتصادی در آسیای مرکزی نیز تبدیل شود. در بازهای کمتر از 10 سال چین به اصلیترین شریک اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی، در کنار روسیه، تبدیل شد. با این حال از اواسط دهه 2010 چالشهای جدیدی پیشروی چین قرار گرفت. حمله تروریستی به سفارت چین در بیشکک و نیز ایجاد یک جریان ضدچینی (سینوفوبیا) گسترده در آسیای مرکزی به واسطه طرحریزی کشورهای غربی و بعضاً مشارکت جریانهای نزدیک به روسیه، نقطه آغاز یک ابهام در چشمانداز حضور چین در آسیای مرکزی بود. پکن از طریق توسعه مشارکت راهبردی با مسکو و نیز تقویت تعاملات دوجانبه امنیتی با کشورهای آسیای مرکزی و همچنین توسعه مکانیزمهای نهادگرایانه امنیتی در قالب شانگهای برای پاسخ به این ابهام تلاشهایی را صورت داد. با این حال افشای سرکوب گسترده اویغورها در سین کیانگ و نیز برخی تحولات در منطقه مانع از کارایی کامل این استراتژی گردید. از این منظر به نظر میرسد چین در صدد طراحی یک دوره گذار دیگر در روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی، برای ارتقاء نقش منطقهای خود است. این گذار میتواند با تکمیل پازل همگرایی سیاسی بین چین و آسیای مرکزی، از نوع همگرایی و وفاداریهای پیشین به روسیه، آغاز شده و نقطه عزیمت آن همگرایی امنیتی باشد. در این گزارش با نگاه به مراسم بزرگداشت سیامین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک چین و آسیای مرکزی و همچنین حضور رهبران این جمهوریها در افتتاحیه المپیک زمستانی پکن، به بررسی ابعاد و پیامدهای این دوره گذار احتمالی میپردازیم.
پنج پیشنهاد شی جین پینگ در سیامین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک
روز 25 ژانویه مراسم بزرگداشت سیامین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک چین و آسیای مرکزی به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست روسای جمهور هر پنج جمهوری آسیای مرکزی در کنار شی جین پینگ حاضر شدند و به بیان دیدگاههای خود از روابط 30 سال گذشته و چشمانداز آتی پرداختند. شی جین پینگ در این مراسم اظهارات قابل توجهی را از نگاه چین به روابط با کشورهای آسیای مرکزی ارائه کرد. او با نگاه به چشمانداز پیشروی روابط دوجانبه، پنج پیشنهاد را مطرح کرد که شدیداً مورد استقبال کشورهای آسیای مرکزی قرار گرفت. نخست، وی بر توسعه الگوی «همسایگی خوب» بین دو طرف تأکید کرد. حمایت قاطع چین از کشورهای آسیای مرکزی در خلال بحرانهای مختلف، با اشاره مستقیم به مسائل و تحولات اخیر قزاقستان، نخستین موضع اعلامی چین در این نشست بود. دوم، رئیسجمهور چین از باز کردن دربهای بازار بزرگ چین به روی تولیدکنندگان آسیای مرکزی، به ویژه در حوزه محصولات کشاورزی خبر داد. او همچنین چشمانداز مبادلات تجاری تا سال 2030 را 70 میلیارد دلار عنوان کرد و بر توسعه مسیرهای سبز، کریدورهای ترانزیتی و خطوط انتقال انرژی به عنوان پیشزمینهای مهم برای این هدف تأکید کرد.
سومین و قابلتوجهترین بخش از پیشنهادات شی جین پینگ به تقویت «سپر دفاع از صلح» اختصاص یافت که صریحاً بر توسعه همکاریهای امنیتی و دفاعی تأکید میکرد. رئیسجمهور چین مجدداً بر سه شر از جمله تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی بهعنوان چالشهای امنیتی مشترک با آسیای مرکزی اشاره کرد. در چارچوب این پیشنهاد چین همچنین بسترهای همکاری با آسیای مرکزی در بحران افغانستان را نیز مورد تأکید قرار داد. چهارمین پیشنهاد رئیسجمهور چین توسعه مبادلات فرهنگی بود. وی برقراری 100 خواهرخواندگی بین شهرهای چین و آسیای مرکزی و ارائه 1200 بورسیه تحصیلی با اولویت مؤسسات کنفسیوسی را مورد تأکید قرار داده و تقویت مناسبات مردمی را ضروری دانست. پنجمین پیشنهاد شی جین پینگ نیز به موضوع محیط زیست اختصاص یافت که نکته قابل تأمل آن تخصیص یک بسته کمک بلاعوض 500 میلیون دلاری از سوی چین برای کشورهای آسیای مرکزی در حمایت از برنامههای معیشتی بود. در این بخش همچنین بر حمایت پکن از برگزاری 5 هزار سمینار و کارگاه آموزشی در آسیای مرکزی تأکید شد که نشان از عزم جدی چین برای توسعه و تقویت دیپلماسی عمومی در این منطقه دارد. این پیشنهادها، از سوی رهبران کشورهای منطقه مورد استقبال قرار گرفت. با این حال مشاهده بروندادهای این پیشنهادها همچنان مستلزم گذشت زمان است.
حضور معنادار رهبران آسیای مرکزی در المپیک زمستانی پکن
با فاصله کوتاهی بعد از نشست مجازی سیامین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک چین و آسیای مرکزی، رهبران هر پنج جمهوری منطقه به منظور شرکت در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی پکن عازم چین شدند. این حضور مقامات عالیرتبه کشورهای آسیای مرکزی در کنار روسیه (با حضور ولادیمیر پوتین) در حالی است که کشورهای غربی همگی حامی ابتکار آمریکا برای «تحریم دیپلماتیک» این مسابقات بودند. بر اساس پیشنهاد آمریکا، در حالی که ورزشکاران این کشورها در مسابقات مذکور شرکت خواهند کرد، مقامات رسمی کشورها همگی این مسابقات را بایکوت کردند. علت این رفتار نیز سرکوب گسترده و دستهجمعی مسلمانان اویغور توسط دولت چین عنوان شد. کشورهای غربی همچنین از بسیاری از کشورهای دیگر نیز برای پیوستن به این تحریم دیپلماتیک برای اعمال فشار به چین دعوت کردند. با این حال در چنین شرایطی حضور هر پنج رئیسجمهور آسیای مرکزی نشانگر صفبندی مشترک سیاسی این کشورها در کنار چین است. این موضوع بویژه از آن جهت بسیار حائز اهمیت است که بر اساس اعلام رسانهها، از ترکمنستان و تاجیکستان هیچ ورزشکاری در این مسابقات حاضر نشدهاند. با این وجود در یک پیام سیاسی آشکار، روسای جمهور این کشورها در پکن حضور یافتند.
در خلال این سفر نیز روسای جمهور هر پنج کشور دیدارهای جداگانهای با شی جین پینگ، رئیسجمهور چین برگزار کردند. شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان در این دیدار بر توسعه مشارکت راهبردی جامع بین دو کشور تأکید کرد. در همین چارچوب بر اساس اعلام رسمی وبسایت ریاست جمهوری ازبکستان، یک برنامه پنج ساله در زمینه همکاریهای اقتصادی، تجاری و سرمایهگذاری نیز بین روسای جمهور دو کشور به امضا رسید. در عین حال در دیدار با میرضیایف موضوعات منطقهای همچون افغانستان و ریاست دورهای ازبکستان در سازمان همکاری شانگهای نیز بررسی شد. در دیدار با امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان نیز بر اساس گزارشهای رسمی، توسعه مبادلات تجاری به ویژه در زمینه محصولات کشاورزی و نیز ایجاد زمینههای انتقال تکنولوژیهای سبز برای تولید در تاجیکستان مورد توافق طرفین قرار گرفت. امامعلی رحمان همچنین در این دیدار از شی جین پینگ برای سفر رسمی به تاجیکستان دعوت کرد که به نوشته وبسایت نهاد ریاست جمهوری تاجیکستان، از سوی رئیسجمهور چین پذیرفته شد. در دیدار قربانقلی بردیمحمداف، رئیسجمهور ترکمنستان اما در کنار توسعه مشارکت راهبردی دو کشور، به طور ویژه بر حوزه نفت و گاز تأکید شد. در این چارچوب رئیسجمهور ترکمنستان از آمادگی این کشور برای احداث چهارمین خط لوله انتقال گاز آسیای مرکزی به چین و نیز توسعه فاز دوم میدان گالکینیش اشاره کرد. در این دیدار همچنین جزئیاتی در خصوص قیمتگذاری گاز، احداث خطوط لوله و تشکیل کمیسیونهای مشترک نیز توافق شد.
با این وجود بیش از همه دیدار قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور قزاقستان با شی جین پینگ مورد توجه رسانهها قرار گرفت. این دیدار اولین تعامل مستقیم مقامات عالیرتبه دو کشور بعد از تحولات ژانویه بود. در خلال تحولات ماه ژانویه برخی گمانهزنیها از دست داشتن دستهای ضدچینی در این اعتراضات حکایت داشت. نکته قابل تأمل برای پکن حذف کریم ماسیموف از قدرت و بازداشت وی بود. ماسیموف که سالها بهعنوان رئیس کمیته امنیت قزاقستان فعالین میکرد، یکی از لابیهای قدرتمند چین در قزاقستان محسوب میشد. او به زبان چینی ماندارین مسلط بود و علاوه بر ریشههای نژادی اویغور، ارتباطات نزدیکی نیز با پکن داشت. حذف او و بسیاری از نیروهای مورد طرفدار او، به نوعی کوتاه کردن دستان پکن در ساختار سیاسی قزاقستان نیز تعبیر شد. این سفر و این دیدار میتواند به نوعی بازسازی مجدد روابط دو کشور و احتمالاً بنیانگذاری سطح جدیدی از روابط با محوریت شخص توکایف و نزدیکان او تلقی شود. گزارشهای رسمی منتشر شده از دیدار توکایف و شی جین پینگ نیز به طور عمده بر حمایتهای چین از ثبات و امنیت در قزاقستان و نیز قدردانی توکایف از حمایت قاطع پکن متمرکز بودند. توسعه همکاریها در خلال ابتکار کمربند و جاده، سیکا، سازمان همکاری شانگهای و حمایت توکایف از ابتکارهای پنجگانه شی جین پینگ در سیامین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک چین و آسیای مرکزی، از جمله محورهای دیگر این دیدار بود.
مرحله جدید روابط چین و آسیای مرکزی
تا پنج سال پیش تعاملات چین و آسیای مرکزی صرفاً اقتصادی تلقی میشد. در این چارچوب یک تقسیم کار نامحسوس بین مسکو و پکن به وجود آمده بود. تعاملات امنیتی و سیاسی منطقه عموما تحت نفوذ روسیه بود و چین بهعنوان یک پر کننده خلاء اقتصادی روسیه، عمل میکرد. کارکرد چین در ابتدا ایجاد یک سد و مانع اقتصادی برای نفوذ شرکتها و کشورهای غربی بود. با این حال این نفوذ اقتصادی در خلال برنامههایی نظیر کمربند و جاده توسعه یافت و ابعاد منطقهای و بینالمللی به خود گرفت. به مرور تمام حوزههای اقتصادی چین در منطقه که بالغ بر 100 میلیارد دلار بود، مستلزم ارائه پیوستهای امنیتی و ضمانتهای سیاسی گردیدند. ظهور امواج گسترده سینوفوبیا در کشورهای آسیای مرکزی، به ویژه قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان و نیز تحرکات ضدچینی کشورهای غربی در تحریک جمهوریهای آسیای مرکزی در کنار عوامل بنیادین ناامنی در منطقه عامل اصلی این روند بود. به نظر میرسد روسیه نیز سطح محدودی از این کنش متقابل امنیتی را نیز به رسمیت شناخته بود. در همین راستا ولادیمیر پوتین در اظهاراتی چین را محق بر نگرانی پیرامون تأمین امنیت 1.5 میلیارد شهروند خود در محیط پیرامونی (خارج از چین) دانسته بود. بروندادهای این موضوع در چارچوب فعالیت شرکتهای خصوصی امنیتی چینی و نیز فعالیت ساختارهایی نظیر مرکز مبارزه با تروریسم سازمان همکاری شانگهای در ازبکستان قابل مشاهده است.
با این حال به نظر میرسد چین طی سالهای اخیر از گزارههای پیشنهادی اولیه خود مبنی بر ظهوری کاملا مسالمتآمیز عبور کرده است. در شرایط جدید محیط پیرامونی، به ویژه در دریای چین جنوبی، تایوان، هنگکنگ و اکنون آسیای مرکزی، چین رویکرد برونگرایانهتری را از خود بروز داده است. در این چارچوب تغییر رفتار و موضعگیریهای این کشور در قبال آسیای مرکزی نیز محسوس بوده است. در حالی که در بحرانهای پیشین پکن عملاً سکوت مطلق را در قبال تحولات در پیش میگرفت و تلاش میکرد تزاحمی با منافع بازیگران دیگر در منطقه ایجاد نکند، در بحران اخیر قزاقستان با «انقلاب رنگی» خواندن این تحولات، عملاً یک موضع فعالانه را اتخاذ کرد. نخستین برونداد این رویکرد را نیز میتوان در متقاعد کردن کشورهای آسیای مرکزی برای حضور در افتتاحیه المپیک زمستانی پکن مشاهده کرد. پکن در حقیقت کشورهای منطقه را در خلال مکانیزمهای مختلفی از جمله ارائه امتیازات اقتصادی و تجاری، در یک صفبندی مشترک سیاسی در کنار خود و در مقابل کشورهای غربی قرار داد. این در حالی است که پیشتر در موضوع اویغورها، کشورهای آسیای مرکزی با هدف پیشگیری از هزینههای احتمالی، موضعی بیطرفانه همچون بحران اوکراین را اتخاذ کرده بودند. این امر به نوعی ورود دینامیسم روابط سیاسی چین و آسیای مرکزی به مرحله جدیدی است که نوعی روابط اقماری را تشکیل خواهد داد. نوع واکنش روسیه و غرب نسبت به این رویکرد در آینده میتواند چشمانداز بیشتری از چگونگی تغییر و تداوم این روند بین چین و کشورهای آسیای مرکزی، ارائه کند.
جمعبندی
رویکرد جدید چین نشانهای از کنش مضاعف این کشور در قبال آسیای مرکزی و احتمال واکنشهای بیشتر نسبت به تحولات این منطقه بود. از این منظر، در چارچوب منافع پکن، همکاری در روندهای کلان منطقهای بهعنوان یک امتیاز در آسیای مرکزی محسوب خواهد شد. همچنین پکن به طور ویژه بر صفبندیهای سیاسی مشترک نیز متمرکز خواهد شد که متضمن برخی فرصتها برای شرکا میباشد. از این منظر، تحرک و تعاملات بیشتر جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آسیای مرکزی نیز در آینده در خلال برنامههای چین و البته روسیه تعریف خواهد شد. نقش ایران به ویژه در موازنه با بازیگران نوظهور در منطقه بهویژه در کنار ترکیه، پاکستان، کره جنوبی، قطر و امارات متحده عربی برای چین حائز اهمیت است. در این چارچوب ورود تعاملات دوجانبه ایران و چین به عرصه آسیای مرکزی و تعریف منافع میانمدت و بلندمدت از طریق ارتقاء کنشگری، عاملی است که میتواند بروندادهایی در تعاملات دوجانبه و بینالمللی بین تهران و پکن نیز ارائه کند.
انتهای مطلب/
کد خبر:3004
اشتراک گذاری
مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق