جنگ و صلح افغانستان دارای سه لایه داخلی، منطقهای و بینالمللی میباشد. خروج آمریکا و ناتو از افغانستان، اهمیت افغانستان را از سطح بینالمللی عملا کاهش خواهد داد، بدین ترتیب مسائل افغانستان پس از آن برای رسانههای خارجی سوژه مهم نخواهد بود و افغانستان مانند سابق برای جامعه جهانی اولویت نخواهد داشت.
با این وضعیت، عملا لایه منطقهای درباره افغانستان برجسته و قدرتمند خواهد شد. آمریکا هم زمان با تصمیم خروج خود از افغانستان، به نحوی مسئله افغانستان را تسلیم بازیگران منطقهای کرد. تأکید آمریکا بر کنفرانس استانبول نیز ناشی از همین رویکرد بود. شاید برخی تحلیلگران بر این نظر باشند که بایدن نسبت به ترامپ اهل چند جانبه گرایی است و نخواسته که مسئله افغانستان را یک جانبه ختم کند؛ ولی به نظر میرسد بحث واگذاری و خروج آبرومندانه آمریکا بیشتر مطرح است.
به هر صورت، با خروج آمریکا و ناتو، پاکستان به عنوان یکی از بنیانگذاران و حامیان اصلی طالبان، در گروه کشورهای منطقه، به شکلی قدرتمند و به عنوان بازیگر اصلی ظاهر خواهد شد.
مطالعات شرق/
عبدالرحیم کامل*
مقدمه
پاکستان از آن جهت که یکی از بنیانگذاران اصلی گروه طالبان بوده است، به عنوان حامی اصلی گروه طالبان، شناخته میشود. از این رو، نسبت به تمام کشورهای منطقه، شناخت و رابطه دولت پاکستان با طالبان نزدیکتر و مؤثرتر است. به همین جهت است که پاکستان در سمت و سو دادن پروسه صلح افغانستان و یا حتی افزایش خشونتها در افغانستان، نسبت به باقی کشورهای منطقه نقش برجستهتری دارد.
بنا بر برخی شواهد، پاکستان، آمریکا و انگلیس در ایجاد گروه طالبان در دهه هفتاد خورشیدی، نقش مشترک داشته و در سالهای حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان نیز دولت پاکستان از همکاران استراتژیک آنان بوده است. سؤال اصلی فعلا این است که نقش و رویکرد پاکستان در خصوص پروسه صلح افغانستان پس از خروج آمریکا چیست؟ در این نوشته همین موضوع را بررسی میکنیم.
خروج آمریکا و زمینه بازی مؤثر برای پاکستان
جنگ و صلح افغانستان دارای سه لایه داخلی، منطقهای و بینالمللی میباشد. خروج آمریکا و ناتو از افغانستان، اهمیت افغانستان را از سطح بینالمللی عملا کاهش خواهد داد. در صورتی که ناتو و آمریکا در افغانستان حضور نداشته باشند، مسائل افغانستان نیز دیگر برای رسانههای خارجی چندان سوژه اولیه نخواهد بود و افغانستان مانند گذشته برای جامعه جهانی مهم نخواهد ماند.
با این وضعیت، عملا لایه منطقهای راجع به افغانستان بیشتر برجسته و قدرتمند خواهد شد. به هر دلیل، آمریکا هم زمان با تصمیم خروج خود از افغانستان، به یک نحوی مسئله افغانستان را تسلیم بازیگران منطقهای کرد. تأکید آمریکا بر کنفرانس استانبول نیز ناشی از همین رویکرد بود. شاید برخی تحلیلگران بر این نظر باشند که بایدن نسبت به ترامپ اهل چند جانبه گرایی است و نخواسته که مسئله افغانستان را یک جانبه ختم کند؛ ولی به نظر نگارنده بیشتر بحث واگذاری و خروج آبرومندانه آمریکا مطرح است.
به هر صورت، با خروج آمریکا و ناتو، پاکستان به عنوان یکی از بنیانگذاران و حامیان اصلی طالبان، در گروه کشورهای منطقه، به شکلی قدرتمند و به عنوان بازیگر اصلی ظاهر خواهد شد. دولت افغانستان، کشورهای منطقه و طالبان نیز متوجه این موضوع هستند. اگر پس از خروج آمریکا و عقب نشینی از این بخش از بازیهای منطقه، بریتانیا علاقمند به دوام بازی در افغانستان و منطقه باشد، این دولت نیز بر نقش برجسته پاکستان بیشتر تمرکز خواهد کرد کما اینکه اخیرا، رئیس ارتش پاکستان و رئیس رئیس ستاد نیروهای مسلح بریتانیا هم زمان و در یک جلسه خصوصی با اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان دیدار کردند.
رویکرد پاکستان به افغانستان پسا آمریکا
دولت پاکستان در خصوص پروسه صلح افغانستان استراتژی پیچیدهای دارد. پاکستان حامی صد در صد طالبان است ولی علاقمند صددرصد به بازگشت امارت اسلامی نیز نیست. این امر برگشت به وضعیت پیچیده سیاسی و اجتماعی در افغانستان و پاکستان مخصوصا در سرزمینهای دو طرف خط دیورند دارد.
استراتژیستهای پاکستان متوجه هستند که اگر پس از خروج و شکست آمریکا در افغانستان، طالبان تمام افغانستان را تصرف کند، آن گاه طالبان مهار نشدنی خواهد شد. طالبان به عنوان گروههای مسلح و افراطی پشتون، در آن فرض، به صورت کامل از پاکستان تبعیت نخواهد کرد و با رشد ایدههای پشتون گرایی مخصوصا در "جنبش تحفظ پشتونها" در آن طرف خط دیورند مسئله پشتونستان و منازعه خط دیورند دوباره زنده خواهد شد. از طرف دیگر در صورت شکست طالبان و قدرت یابی دولت افغانستان و جبهه شمال افغانستان، دوباره همین مسئله منازعه خط دیورند و انتقام گیری از مداخلات و بحران آفرینی پاکستان در افغانستان مطرح خواهد شد. با این تفاوت که گروه طالبان با رویکرد اسلامی حامی پاکستان در برابر هند است برعکس دولت افغانستان و جبهه شمال از لحاظ سیاسی طرفدار دولت هند میباشد. روسیه نیز در عین حالی که وضعیت خاص خود را دارد، در نهایت نسبت به جنگ و صلح افغانستان با دیدگاه پاکستان نزدیکی دارد.
به همین جهت است که دولت پاکستان همگام با روسیه و آمریکا در کنفرانس تروئیکای گسترش یافته در مسکو بیانیه داد که از برگشت و احیای مجدد امارت اسلامی در افغانستان حمایت نمیکند.
با این رهیافت، پاکستان در صدد این است که با مشارکت طالبان و دولت افغانستان و رهبران سیاسی افغانستان، یک بالانس سیاسی در دولت آینده افغانستان ایجاد شود. به همین سبب است که پاکستان در صدد مشارکت سیاسی طالبان و دولت افغانستان و رهبران سیاسی و اقوام در ساختار یک دولت انتقالی جدید در افغانستان است تا از این طریق حضور طالبان و باقی اقوام و جناحهای سیاسی در دولت انتقالی و نظام بعدی افغانستان نصف به نصف باشد تا کاملا همدیگر را در قبال سیاستهای منطقهای مخصوصا پاکستان، کنترل کنند و یک نوع توازن در سیاست خارجی افغانستان فراهم شود.
فعال شدن دیپلماسی افغانستان و پاکستان
پس از تصمیم آمریکا و ناتو برای خروج از افغانستان، اشرف غنی به دولت پاکستان هشدار داد که نسبت به استراتژی سیاسی خود در قبال افغانستان تجدید نظر کند. در آخرین مرحله، اشرف غنی در مقالهای که از وی در چهاردهم اردیبهشت در مجله معروف فارن افرز (Foreign Affairs) به چاپ رسید به پاکستان پیام واضح داد که اکنون وقت آن رسیده است که پاکستان تصمیم نهایی خود را در قبال افغانستان بگیرد و نقش شایسته خود را ایفا کند. اشرف غنی تصریح کرد:" برای اسلامآباد هنوز هم زیاد دیر نشده است تا به عنوان یک شریک در یک پروسه منظم صلح ظاهر گردد."
دقیقا پس از همین موضع گیریهای صریح و دیپلماسیهای دولت افغانستان بود که سرانجام ژنرال قمر جاوید باجوا، رئیس ستاد ارتش پاکستان در کابل با اشرف غنی دیدار و پشت درهای بسته گفتگو کرد.
اگر دولتهای افغانستان و پاکستان در محور یک همکاری مشترک به توافق برسند، به نظر میآید که ایده پاکستان برای ایجاد یک دولت مشارکتی میان طالبان و دولت افغانستان زمینه تحقق پیدا خواهد کرد. این ایده پاکستان از آن جا ناشی میشود که فروپاشی دولت افغانستان و بروز تروریست مهار نشدنی در افغانستان، پیامد ناگوار اقتصادی و سیاسی برای پاکستان نیز دارد. از دیگر جانب از میان کشورهای همسایه افغانستان، پاکستان تنها کشوری است که اکثریت مردم افغانستان از آن نفرت پیدا کرده است. این در حالی است که در عصر کنونی، دولتها کوشش میکنند از طریق ابزارهای نرم در میان تودههای مردم در کشورهای همسایه نفوذ و محوبیت مؤثر پیدا کنند. از دیگر جانب هنگامی که ناتو و آمریکا از افغانستان خارج شوند، پاکستان دیگر آن امتیازهای گذشته را به مقیاس سابق به دست نخواهد آورد.
جمعبندی
پس از تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان، زمینه برای بازیگران منطقهای در افغانستان قدرتمندتر از گذشته فراهم شده است.
واقعیت هم این است که امنیت و اقتصاد حالت منطقهای دارند و کشورها در تلاش هستند که تأمین امنیت و رونق اقتصادی خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی و در قالب یک حوزه منطقهای تقویت کنند. بنابراین برای کشورهای همسایه افغانستان یک فرصت مناسب فراهم شده است تا در جنگ و صلح افغانستان همکاری مشترک و مؤثر را در دست بگیرند.
در این میان، پاکستان به دلایلی که یادآوری شد، نقش مستقیم و مؤثر را در جنگ و صلح افغانستان دارد. هر چند که پاکستان در این اواخر وارد بازی اصلی در پروسه صلح افغانستان شده است و ایده دولت مشارکتی طالبان و دولت افغانستان را پیگیری میکند با این همه، نگرانی که وجود دارد این است که تصمیمهای کلان سیاسی در پاکستان تنها در دست دولتمردان پاکستان نیست و دستگاه اطلاعاتی پاکستان هر وقت که بخواهد میتواند میز بازی را به هم بریزد.
انتهای مطلب/
*نویسنده افغانستانی