تغییر پارادایم در پاکستان به لحاظ استراتژیک و تاکتیکی دشوار به نظر میرسد. بزرگترین مشکل برای هر فرمانده ارتش تغییر در ساختار ذهنی و عینی رویکردهای جاری است. از این رو هر چند اظهارنظر درخصوص تغییر پارادایم از ژئواستراتژیک به ژئواکونومی آسان به نظر میرسد اما مدیریت عملی این تغییر پارادایم بسیار دشوار خواهد بود. بخصوص این که مدیریت اجرایی این چرخش را دولت سیاسی باید بر عهده داشته باشد. عدم اجازه به دولت فعلی برای در دست گیری هر گونه ابتکار صلح آمیز چه در سطح راهبردی و چه در سطح تاکتیکی نشان میدهد که مقاومتهای جدی در بدنه تشکیلات امنیتی پاکستان در این خصوص وجود دارد. این امر نشان میدهد که حتی موضوعاتی ساده مانند تجارت متعارف با هند تا چه اندازه برای مجموعه تشکیلات امنیتی به سختی باورپذیر و شدنی است.
مطالعات شرق/
مصطفی زندیه*
درجریان برگزاری چهارمین کنفرانس گفتگوی منطقهای اسلامآباد که با موضوع صلح و امنیت منطقهای در روز پنجشنبه مورخ 28 اسفندماه گذشته (18 مارس 2021) در محل موسسه مطالعات استراتژیک اسلامآباد (ISSI) برگزار شد، ژنرال قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان، طی سخنرانی کم سابقه و بسیار مهمی با تاکید بر اهمیت کلیدی روابط پایدار بین هند و پاکستان برای بهرهگیری از پتانسیلهای جنوب و مرکز آسیا، گفت : «وقت آن رسیده که گذشته را دفن کنیم و روابط خود را با هند از سر گیریم.» ژنرال باجوا همچنین اضافه کرد:
«متاسفانه این پتانسیل همیشه قربانی اختلافها و مسائل بین این دو کشور هستهای همسایه بوده است.» در عین حال ژنرال باجوا ضمن تاکید بر رویکرد محوری پاکستان در خصوص مساله کشمیر، تصریح کرد: «درگیریهای کشمیر بطور قطع در نقطه کانونی این اختلاف است. باید بدانیم که بدون حل و فصل مسالمت آمیز اختلافهای کشمیر، روند آشتی در شبهقاره هرگز ممکن نخواهد شد.» ژنرال باجوا در ادامه با اشاره به نقش ایالاتمتحده در پایان دادن به اختلافهای منطقهای گفت: «ما احساس میکنیم که زمان آن رسیده که به سوی آینده حرکت کنیم… اما برای ادامه روند صلح یا گفتگویی معنادار، همسایه ما باید زمینهای مساعد، بویژه در کشمیر اشغالی، به وجود آورد.»
همچنین ژنرال باجوا در بخشی از سخنان خود چشم انداز ژئواکونومیکی پاکستان را که مبتنی بر چهار ستون اصلی است را تشریح کرد:
یک: حرکت به سمت صلح پایدار در داخل و خارج
دو: عدم مداخله از هر نوع در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقهای پاکستان
سه: تقویت تجارت و ارتباطات درون منطقهای
چهار: ایجاد توسعه پایدار و شکوفایی از طریق ایجاد مراکز سرمایه گذاری و اقتصادی در منطقه
ژنرال باجوا در بخش دیگری از اظهارات خود به محورهای زیر اشاره کرد:
- ضرورت ارائه پیشنهادهای جدید برای چگونگی مقابله بهتر با چالشهای امنیتی آینده پاکستان براساس محیط جهانی و منطقـهای
- این یک واقعیت تقریباً پذیرفته شده جهانی است که مفهوم معاصر امنیت ملی نه تنها در مورد محافظت از یک کشور در برابر تهدیدات داخلی و خارجی صادق است بلکه منوط به ایجاد محیط مساعدی است که در آن میتوان آرمانهای امنیت انسانی، پیشرفت ملی و توسعه را تحقق بخشید. به طور قطع تحقق این مهم تنها شامل عملکرد نیروهای مسلح نیست. در حال حاضر (موضوع) امنیت ملی در عصر جهانی شدن، اطلاعات و ارتباطات به یک مفهوم فراگیر تبدیل شده که در آن علاوه بر عناصر مختلف قدرت ملی، محیط جهانی و منطقهای نیز نقشی عمیق دارد. بنابراین امنیت ملی چند لایه است: لایههای بیرونی عوامل برونزا شامل محیط جهانی و منطقهای و لایههای داخلی عوامل درونزا شامل آرامش داخلی، ثبات و جهتگیری توسعه هستند. بنابراین ملتی در مسیر صلح و منطقهای هماهنگ قرار میگیرد که این پیش نیازهای اساسی دستیابی به امنیت ملی را در خود ایجاد کند. امروزه هیچ رهبر ملی نمیتواند این عوامل را نادیده گیرد.
- من همچنین قاطعانه اعتقاد دارم که هیچ کشوری در انزوا نمیتواند تلاش خود را برای تامین امنیت ادامه دهد، زیرا هر مسئله و معضل امنیتی در جهان امروز با پویایی جهانی و منطقهای ارتباط نزدیکی دارد.
- ساده لوحانه است که از راه حلهای ناموفق گذشته برای حل چالشهای امروز و فردا استفاده کنیم.
-برای جهان مهم است که بازیگرانِ پیشرو جهانی باید به جای واگرایی از طریق همگرایی به تعادل پایدار در روابط خود برسند. در چنین شرایطی، کشورهای در حال توسعه مانند پاکستان امروز با چالشهای چند بعدی روبرو هستند که نمیتوان آنها را به تنهایی کنترل کرد. کشورهای دیگر در منطقه ما نیز با وضعیت مشابهی روبرو هستند، بنابراین، همه ما برای غلبه بر این چالشها به یک رویکرد جهانی و منطقهای چند جانبه و همکاری نیاز داریم.
- شما به خوبی میدانید که آسیای جنوبی یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای داده است. با این وجود، علیرغم این پتانسیل عظیم انسانی و منابع، اختلافهای حل نشده این منطقه را به سمت باتلاق فقر و توسعه نیافتگی کشانده، ناراحت کننده است که بدانیم حتی امروز این منطقه از لحاظ تجارت، زیرساخت، همکاری در زمینه آب و انرژی در بین مناطق کم ادغام جهان قرار دارد.
- با این که یکی از فقیرترین مناطق جهان هستیم، در نهایت هزینههای زیادی را برای دفاع خود صرف میکنیم. - پاکستان یکی از معدود کشورهایی بوده که علی رغم افزایش چالشهای امنیتی در برابر وسوسه ورود به یک مسابقه تسلیحاتی مقاومت کرده است. (در چنین شرایطی) هزینههای دفاعی ما به جای افزایش، کاهش یافته است. این کار سادهای نیست، خصوصاً وقتی در منطقهای پرخصومت و بیثبات زندگی میکنید.
- بگذارید عمیقاً بگویم که ما آماده هستیم تا با حل همه مسائل شاخص خود با همسایگان خود از طریق گفتگو به شیوهای آبرومندانه و مسالمتآمیز، محیط خود را بهبود بخشیم.
- با این حال، مهم است که اعلام کنیم این انتخاب آگاهانه و مبتنی بر عقلانیت است و نه در نتیجه هرگونه فشار. این آرزوی صادقانه ما است که چهره پاکستان را به عنوان یک کشور صلح دوست و یک عضو مفید جامعه جهانی دوباره بازیابی کنیم.
- ما از گذشته یاد گرفتهایم که متحول شویم و مایل هستیم که به سمت آیندهای جدید پیش برویم، اما همه اینها منوط به (رفتار) متقابل است.
ارزیابی اظهارات ژنرال باجوا
اظهارات فرمانده ارتش پاکستان در جای خود قابل توجه و تقریباً بیسابقه ارزیابی شده است. از اظهارات یاد شده میتوان این گونه برداشت کرد:
- پاکستان به منظور انطباق با شرایط در حال تغییر جهانی و منطقهای که با آن مواجه است، باید در رویکرد و نگرشهای گذشته خود تجدیدنظر نماید. در این چارچوب اتخاذ رهیافتهای جدید و مناسب به منظور مقابله با چالشهای امنیتی آینده پاکستان ضرورت دارد.
- مولفههای متعارض درونی و بیرونی پاکستان باید برطرف شود. به عبارت دیگر چنانچه پاکستان به دنبال ثبات و توسعه پایدار در داخل و منطقه باشد، اتخاذ سیاستهای متوازن و فراگیر در عرصههای داخلی و خارجی ضرورت دارد.
- مفهوم امنیت ملی در سایه اتخاذ یک رویکرد واقع بینانه همگرایانه در سطح داخلی و خارجی قابل تحقق است.
- پاکستان، نیاز به اتخاذ یک سیاست هوشمندانه دارد در غیر این صورت نمیتواند از باتلاق سیاسی جاری خارج شود.
- تغییر در سیاستهای پاکستان منوط به تغییر در سیاستهای هند بخصوص در موضوع کشمیر میباشد. به عبارت دیگر اگر موضوع کشمیر با حمایتهای بینالمللی و منطقهای حل شود، تغییرات در محیط منطقه جنوب آسیا رقم خواهد خورد. با این که پاکستان آمادگی تغییر الگوی امنیتی خود را برای حل مشکلات پیش رو دارد اما اتخاذ تصمیم اصولی در این خصوص از سوی هند ضرورتی آشکار و اجتنابناپذیر خواهد بود. در غیر این صورت رقابتهای پرهزینه بین دو کشور، میتواند فرآیند عقب ماندگی و فقر را در منطقه جنوب آسیا تشدید کند.
موضوع تغییر پارادایم یا مفهوم امنیت ملی چقدر جدی است؟
بعد از اظهارات فرمانده ارتش با این که مدتی از پیشنهاد عمران خان در خصوص خرید پنبه و شکر از هند نگذشته بود، در اتفاقی جدید عمران خان این موضوع را رد کرد. شاهمحمود قریشی وزیر خارجه در توجیه این اقدام نخست وزیر اعلام کرد تا زمانی که هند ماده 370 قانون اساسی (اعطاء خودمختاری و قانون اساسی به منطقه جامو و کشمیر) را لغو نکند، گفتگوها با هند آغاز نخواهد شد. برخی از تحلیلگران از جمله عایشه صدیقی که از آگاهان به امور ارتش پاکستان و صاحب نگارش کتاب در این خصوص است، این تغییر موضع را نشانهای از اولین سد و مانع در برابر تغییر پارادیمی دانسته که توسط فرمانده ارتش اظهار شده بود. در واقع این تحلیلگر پاکستانی اظهارات فرمانده ارتش این کشور در خصوص ضرورت تغییر پارادایم را بدون هماهنگی با بدنه نگاه سنتی تشکیلات امنیتی پاکستان ارزیابی کرده است.
واقعیت این است که تغییر پارادایم در پاکستان هم از نظر استراتژیک و هم از نظر تاکتیکی دشوار به نظر میرسد. در این خصوص عایشه صدیقی به درستی به موضوعی کلیدی اشاره کرده که در جای خود بسیار با اهمیت ارزیابی میشود: بزرگترین مشکل برای هر فرمانده ارتش تغییر در ساختار ذهنی و عینی رویکردهای جاری است. از این رو هر چند اظهارنظر درخصوص تغییر پارادایم از ژئواستراتژیک به ژئواکونومی آسان به نظر میرسد اما مدیریت عملی این تغییر پارادایم بسیار دشوار خواهد بود. بخصوص این که مدیریت اجرایی این چرخش از ژئواستراتژیک به ژئواکونومی را دولت سیاسی میخواهد بر عهده داشته باشد که اجازه یک واردات ساده مانند پنبه و شکر از هند را ندارد!! در واقع عدم اجازه به دولت فعلی برای در دست گیری هر گونه ابتکار صلح آمیز چه در سطح راهبردی و چه در سطح تاکتیکی نشان داد که مقاومتهای جدی در بدنه تشکیلات امنیتی پاکستان در این خصوص وجود دارد. در واقع این موضوع نشان میدهد که حتی موضوعاتی ساده مانند تجارت متعارف با هند چقدر برای مجموعه تشکیلات امنیتی به سختی باورپذیر و شدنی است.
موضوعی که نواز شریف یا زرداری و حتی پرویز مشرف هم در دوره خود در پیشبرد آن با مشکل مواجه شدند. از این رو به نظر میرسد موافقان حفظ وضع موجود (یا به عبارتی مخالفان تغییر پارادایم) از پیامدهای داخلی چنین اقداماتی واهمه داشته و به همین جهت توپ را در زمین دهلی نو انداختند. ضمن اینکه به نظر میرسد تلقی آنها از پیشنهاد تغییر پارادایم این است که رقیب دیرینه یعنی هند از طریق فعالیتهای تجاری و نیز فشارهای اقتصادی به پاکستان؛ به دنبال پیروزی در برابر این کشور است. در عین حال برخی منابع نزدیک به تشکیلات امنیتی پاکستان اعلام کردهاند عدم اشاره ژنرال باجوا به ماده 370 یا قطعنامههای سازمان ملل در سخنرانی خود در 18 مارس، شاید نشان دهنده تغییرات در رویکرد ارتش پاکستان به عنوان یک نهاد بالا دستی در این کشور باشد و در حال حاضر مشکلی با وضعیت موجود ارضی ندارد، با این حال، احتمالاً تشکیلات امنیتی ارتش خیلی زود متوجه هزینه بالای معکوس کردن وضع موجود در ارتباط با مشروعیت نهادی خود شدهاند.
در مجموع از برخی تحولات و حوادث رخ داده چنین به نظر میرسد تا زمانی که عناصر افراطی بدنبال نادیده گرفتن تحولات جدید در محیط منطقهای و جهانی هستند، هر گونه پیشگویی در ارتباط با تغییر احتمالی در پارادایم یا مفاهیم امنیتی پاکستان سخت خواهد بود.
انتهای مطلب/
*تحلیلگر مسائل جنوب آسیا