آوردههای «فتحالله گولن» در آسیای مرکزی؛ از تهدید نظام تا همسوئی با منافع کلان
در حال حاضر، بیاعتمادی دولتهای منطقه نسبت به گروهها و شخصیتهای اسلامی و بومی که با جریان گولن در ارتباطند تشدید شده است و بنابر نبود الگویی مناسب و قابل ارائه در جایگزینی این جریان، زمینه برای عمل جریانهای افراطی مذهبی در آسیای مرکزی فراهم گردیده است.
ایران شرقی/ جوامع آسیای مرکزی از دوره بعد از استقلال با 2 جریان کلان درالگوهای اسلامی (عملگرایانه و نه تئوریکمدارانه) مواجه بودهاند. دیدگاه اول که متعلق به جریان گولن است، تعریفی از دین ارائه میدهد که مشابه رویکرد سکولارها به دین بوده یعنی مذهب را مقولهای فردی درنظر میگیرد نه عمومی. لذا با اسلامگرایی سیاسی مخالفت و بنابراین با رویکرد ایران و عربستان نیز مخالف است. دیدگاه دوم، اسلام با رویکرد اخوانی با فعالیت شاخه سلفی-تکفیریسم است که دین را مقولهای سیاسی و از طریق آن خواهان رسیدن به نظام خلافتی و سرکوب دولتهای اقتدارگرای در منطقه میباشد. رویکردی که بدون تردید در مقایسه با اسلام گولنیسم در شرایط فعلی، انتخاب راحت تری را درمیان بد و بدتر پیش روی ما باقی میگذارد. این در حالیست که مابقی الگوهای مطرح نیز صرفا در حوزه تئوری و نظر بوده و اقدامی علمیاتی در جهت ارائه آن انجام نداده و یا اصلا ظرفیتی برای پذیرش آن از سوی جامعه با اکثریت حنفی مذهب آسیای مرکزی وجود نداشته است که نمونه انقلاب اسلامی جزئی از مهمترین آن محسوب میگردد. در این نوشتار سعی خواهیم داشت از منظرمنافع کلان جمهوری اسلامی که دارای قرابت جغرافیایی و فرهنگی با منطقه مورد تحقیق است، با اشاره به نواقصی که الگوی مورد اشاعه فتح الله گولن در منطقه داشته است، به آوردههای این جریان نیز اشاراتی ذکر گردد و تاکید شود که در صورت حذف آن در برهه حساس زمان کنونی، آلترناتیو قدرتمند و خطرناک فعلی یعنی همان جریان سلفیت تکفیریسم بنابر نبود الگوی سوم، ظهور و خطراتی عمیقتر از وضعیت حاضر را متوجه منافع ج.ا.ایران خواهد کرد. مفاهیم آموزشی گولن
پس از فروپاشی شوروی، فتح الله گولن شاگردان و هوادارن خود را تشویق کرد تا دامنه فعالیت خود را به مرزهای آسیای مرکزی نیز گسترش دهند. وی در این مسیر، حمایت تجار و بازرگانان متمول ترک را نیز به همراه داشت که در طول دهه 80 اعلام کرده بودند حاضر به کمک به گولن در صورت تصمیم به اشاعه الگوی مورد نظر آنان به کشورهای اسلامی هستند.
برای آشنایی بیشتر، اصول کلی که گولن در مدارس آسیای مرکزی بدنبال ترویج آنان برآمد به اختصار بیان میگردد.
1-گولن مخالف هرگونه رویکرد انقلابی است و فرایند اصلاح اجتماعی را بر هر راهکار دیگر ترجیح میدهد و معتقد است که تنها راه حفظ دین همین است و بس. به عبارتی، در فضای کنونی که حیات دین به شدت در معرض خطر است، تن دادن به مناقشات کلامی و الهیاتی هیچ سودی در پی ندارد. شاید از این رو بتوان با کلیت چرایی مخالفت جریان گلن با انقلاب اسلامی ایران نیز پی برد.
2- گولن تعریفی که از دین ارائه میدهد، کاملا مشابه رویکرد سکولارها به دین میباشد. یعنی دین را مقولهای فردی در نظر میگیرد نه امری عمومی. لذا با اسلام گرایی سیاسی و حزب سیاسی شدن دین مخالفت میکند.
3- در نگاه گولن، خدمت کردن به جامعه که شخص در آن زندگی میکند مهمترین راه جلب رضایت خداوند و دستیابی به بهشت است به همین دلیل عرصه اقتصاد از جمله عرصههایی است که گولن و طرفدارانش در آن فعال بوده و کمتر به حوزه سیاست ورود پیدا میکنند.
4- دولت در تعریف گولن، دولت سکولار است؛ یعنی دولتی که نسبت به همه باورها و فلسفهها بی طرف باشد. وی با روی کار آمدن دولتهای ایدئولوژیک مخالف است؛ خواه دولتی دینی باشد با هدف ترویج اندیشههای دینی، خواه دولتی لائیک که مانع ترویج اندیشههای مذهبی باشد.
5-در نگاه آموزههای گولن، کشورداری بیشتر مقولهای عرفی است تا دینی و جامعه بایستی براساس عقل مدیریت شود. به بیان دیگر گولن معتقد است دین و شریعت برای حوزه سیاسی برنامه نداشته و آنرا به عرف واگذار کردهاند و لذا ذاتا با دولتهایی که بر اساس اندیشههای دینی همچون ولایت فقیه پایه گذاری شده، مخالف است.
6-بهترین شکل حکومت از منظر هواداران گولن، شکل دموکراتیک (پایبندی به مبانی لیبرالیسم) است. در این دیدگاه، وی مخالف با اعمال خشونت برای رسیدن به قدرت میباشد و لذا گولن منتقد جدی حاکمیتهایی میگردد که از طریق انقلاب (نظیر ایران) و یا سایر اشکال خشونت در راس هرم قدرت سیاسی قرار گرفتهاند.
7-به اعتقاد گولن، اسلام میتواند بعد معنوی تمدن را پوشش هد و بعد مادی تمدن را نیز میتوان از غرب اقتباس کرد. در نظر وی، بهترین الگو برای جهان اسلام، الگوی ترکیه عثمانی است. یعنی الگویی که متشکل از دو عنصر اسلام و ترکیه است. در حقیقت، اسلام در نگاه گولن، برداشتها و استنباطهای وی از دین اسلام است که بهترین نمونه آنرا میتوان در دوره عثمانی مشاهده کرد.
8-گولن با جریانهای سلفی، میانه خوبی ندارد و از سلفیت صرفا «اجتهاد» آن را میپسندد. او بر خلاف اکثر جریانات سلفی، اجتهاد را برای تقید بیشتر بر نصوص دینی مدنظر قرار نمیدهد، بلکه آن را برای سازگارسازی بیشتر اسلام و جهان مدرن به کار میبرد.
9- اسلام فتحالله گولن، اسلامی لیبرال است که برداشتهای متفاوتی از آیات قرآن دارد. به اعتقاد گولن، خواندن ریاضیات، فیزیک و شیمی همانند عبادت «الله» است. گولن با شعار تحمل مذهبی، تاکنون با رهبران کاتولیکها، پروتستانها و یهودیان جهان دیدار کرده است تا خود را به عنوان یک رهبر اسلامی میانهرو به جهانیان معرفی کند. گولن معتقد است سکولاریسم تا جایی که به آزادی عقیده و مذهب احترام میگذارد، با اسلام سازگار است. ابهامات و خطرات گولن
در حالی بنابر اظهارات برخی علمای دینی، بایستی نسبت به خدماتی که جریان گولن در نگاهداشت برخی آموزههای اسلامی (هرچند با رویکردهای سیاسی و پشت پردههای بعضا امنیتی)؛ قدردان بود و بخشی از اسلام حداقلی امروز را مدیون خدمات این جریان برشمرد، که در موازات این خدمت، ارائه فرهنگ و برداشت ترکی که شیوه متفاوتی از روح اسلام را در پارهای آموزهها به مخاطب خود القا میکند، جای ابهام بسیاری را بوجود میآورد.
رویکرد فتح الله گولن در ارائه آموزههای کلان اسلامی بگونهای است که درون خود لائیکها و اسلامگرایان مخالفانی دارد. بسیاری از سکولارهای جامعه ترکیه و همچنین ارتش معتقدند گولن الگویی از اسلام سیاسی است که میتواند حکومت لائیک ترکیه را سرنگون سازد؛ ولی به علت فراهم نبودن عوامل و شرایط لازم برای طرح شفاف اهدافش در پوششهای مختلف و با الفاظی مانند «اسلام اجتماعی» و گسترش «نسل طلایی» اهداف اصلی خود را پنهان میکند. آنها برای اثبات ادعای خود به سخنان گولن درباره نفوذ پیروانش به درون سیستم دولتی اشاره میکنند و میگویند که گولن با مقدس معرفی کردن موضوع آموزش، توانسته است طرفدارانش را به درجه علمی برساند. با توجه به مهارت علمی طرفداران و پیروان گولن و اینکه هزاران نفر در مدرسه و دانشگاههای وابسته به این جنبش درس میخوانند، با وارد شدن تدریجی این افراد به جامعه و نظام سیاسی، انقلاب گولن محقق خواهد شد.
این وضعیت کاملا در خصوص کشورهای آسیای مرکزی نیز اکنون صدق میکند.
همچنین منتقدان این جنبش اما ادعا میکنند که هدف آن دستیابی به قدرت به منظور ترویج گرایشهای محافظهکارانه از اسلام در مسائلی همچون ازدواج و استفاده از مشروبات الکلی در سراسر جهان است و اینکه این جنبش قصد دارد هرگونه مخالفت علیه خود را سرکوب کند. در همین حال، برخی افراد گولن را از هم پیمانهای خدمات جاسوسی آمریکا میدانند و بنا به نوشته «عثمان نوری» کارمند سابق سازمان اطلاعات ترکیه، گولن در مکاتب «جماعت کارکنان خدمات مرکزی اطلاعاتی آمریکا» به عنوان آموزگار زبان انگلیسی با گذرنامه دیپلماتیکی فعالیت میکند. در همین حال و طبق گزارش افسر سابق خدمات اطلاعاتی ترکیه در ازبکستان و قرقیزستان، جاسوسهای خدمات اطلاعاتی آمریکا به عنوان آموزگار مدارس گولن فعالیت میکنند و بنابر گزارشهایی، در سایر کشورهای آسیای مرکزی نیز چنین مسائلی پیرامون مدرسان مدارس گولن مشاهده میشود.
از سال گذشته نیز تاجیکستان و ترکمنستان پایان فعالیت رسمی مدارس و موسسات مربوط به گولن را اعلام کردند و ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان نیز ضمن محدودیت فعالیت گولنیستها، از امکان توسعه فعالیت آنان، به میزان قابل توجهی ممانعت بعمل میآورد. در حال حاضر نیز، ترکیه که روابط قابل اعتنایی با کشورهای آسیای مرکزی داشته، پس از کودتای نافرجام، درخواستهایی برای ممانعت از این جریان نیم بند دراین کشورها مطرح که با سطح از بی تفاوتی و استقبال نسبی آنان نیز مواجه شده است. الگوی جایگزین گولن
اگر فرضیه همراهی و خروج احتمالی برخی افراطگرایان از دل مدارس و آموزشهای جریان گولن را که تاکنون موردی قطعی و مشخص نداشته است، به کناری قرار دهیم، خطراتی که از سوی این تفکر آینده منطقه مورد مطالعه را بطور قطعی و قابل استناد تهدید خواهد کرد، همانا اشاعه فرهنگی همسو با رویکرد کلان اسلام غربی (خنثی) خواهد بود. در این شکل، اسلام نه رویکردی ستیزه جویانه در برابر ظلم موجود خواهد داشت و نه اهتمامی برای اشاعه فرهنگ اصیل اسلامی خواهد کرد.
این خطر در حالیست که در سالهای اخیر، اتفاقی به مراتب مهمتر، اوضاع و احوال کلان جوامع آسیای مرکزی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در حال حاضر، بیاعتمادی دولتهای منطقه نسبت به گروهها و شخصیتهای اسلامی و بومی که با جریان گولن در ارتباط بوده تشدید شده است و بنابر نبود الگویی مناسب و قابل ارائه در جایگزینی این جریان، زمینه برای عمل جریانهای افراطی مذهبی در آسیای مرکزی فراهم گردیده است. البته فعال شدگی جریانات افراطی در این برهه زمانی در کلیت ماجرا مربوط به نبود الگوهای دیگر محتوایی از اسلام نیست اما در بخشی میتوان اینگونه اذعان داشت که سرکوب اسلام خواهان میانه رو و تحدید حرکتی جریانات معتدل تری همچون رویکرد گولنیسم، فضا را برای دیده شدن و جذب اندیشه های افراطی مهیا میکند.
فرجام:
جریان اسلام آموزی گولن در آسیای مرکزی، علیرغم بسیاری شائبهها از سوی مردم و هواداران اسلام خواهی در دهههای گذشته با استقبالی به میزان متوسط مواجه شد. حمایت از گولن در این کشورها به آن خاطر است که در حقیقت در شرایط سخت کشورهای منطقه به دلیل وجود مدارس ترکی سطح آموزش به صورت نسبتا مطلوب حفظ گردید. همچنین این نکته قابل ذکر است که از مدارس گولن در این کشورها، افرادی با تفکرات سلفی بیرون نیامدند زیرا این مدارس بر اساس برنامههای آموزشی نظامهای سکولار این کشورها فعالیت میکنند. البته این شرایط (محتوای آموزشی اسلامی بر پایه سکولاریسم) خود دارای ابهاماتی از نقش آفرینی قطعی غرب داشته و دارد. اما در نگاه کلان نگر، نسبت به نبود آن و یا امکان ظهور جریانات تندرو سلفی، وضعیت به مراتب بهتری در راستای منافع کلان جمهوری اسلامی ایران که دارای قرابتهای جغرافیایی و فرهنگی با این منطقه است، خواهد داشت. فرض این مقاله، ضرورت توجه به رویکردهای کلانی همچون آموزههای اسلامی گولنیستی به رغم شائبههای جدی در اهداف، در مقایسه با رویکرد اسلام تندرو سلفی است که این روزها بنابر تحدید الگوی اسلام میانه رو و سکولاریستی گولن، فضایی مناسب برای تبلیغ و جذب هواداران پرشمار را فراهم میبیند. وضعیتی که تا پی بردن حکام به ضررهای میدان دهی به آنان، سیاست و امنیت کشورمان را از مرزهای شمالی با تهدیداتی به مراتب شدیدتر از خطر گولنیسم مواجه خواهد ساخت.