از زمان تشکیل افغانستان مستقل در دوره احمد شاه درانی تاکنون دولتهای حاکم از سوی قدرتها، کمکهای مالی دریافت کردهاند. این کمکها در دورهای از سوی انگلستان و در دورهای دیگر از سوی اتحاد جماهیر شوروی بود و در حال حاضر به وسیله جامعه جهانی به وِیژه آمریکا صورت میگیرد. پس از روی کار آمدن دولت پسا طالبان، اجلاسهای متعددی برای کمک به بازسازی افغانستان برگزار شد؛ در نشستهای توکیو، برلین، لندن، رم، پاریس، شیکاگو و بروکسل در مجموع مبالغی به ارزش 134 میلیارد دلار برای کمک به افغانستان تغهد داده شد. درباره تاثیرگذاری این کمکها بر وضعیت افغانستان و مردم این کشور میتوان از بررسی هفت شاخص کمک گرفت.
مطالعات شرق/
محمد صفری*
مقدمه
افغانستان از جمله کشورهایی است که در سالهای اخیر بیشترین کمکها را در میان کشورهای واجد شرایط دریافت کمک از سوی جامعه جهانی دریافت کرده است. پس از شکست طالبان و ورود آمریکا و کشورهای عضو سازمان ناتو درسال 2001 به افغانستان، کمکهای بینالمللی برای بازسازی افغانستان روانه این کشور شد. گفته میشود که میزان کمکهای ارائه شده در افغانستان از طرح مارشال که پس از جنگ جهانی دوم توسط آمریکا در اروپا هزینه شد بیشتر بوده است. از سال 2001 تاکنون حجم کمکهای بینالمللی که در افغانستان در حوزههای مختلف هزینه شده به بیش از 130 میلیارد دلار رسیده است. پژوهش پیش رو با عنوان تاثیر کمکهای بینالمللی در توسعه اجتماعی و اقتصادی افغانستان، شاخصهای گوناگون توسعه را مورد واکاوی و بررسی قرار میدهد و این نتیجه حاصل خواهد شد که کمکهای بینالمللی در زمینه رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، کاهش تولید مواد مخدر و تامین شرایط امنیتی نتوانسته انتظارات موجود را برآورده سازد. با این وجود این کمکها در زمینه آموزش، بهداشت، توسعه انسانی نتایج مثبتی در بر داشته است.
کمکهای خارجی و میزان آن
افغانستان در ادوار مختلف نیاز به کمکهای خارجی داشته است، از زمان تشکیل افغانستان مستقل در دوره احمد شاه درانی تاکنون دولتهای حاکم از سوی قدرتها، کمکهای مالی دریافت میکردند (یوانز،107:1396-214). این کمکها در دورهای از سوی انگلستان و در دورهای دیگر از سوی اتحاد جماهیر شوروی بود و در حال حاضر به وسیله جامعه جهانی که در راس آن آمریکا قرار دارد به افغانستان سرازیر میشود. پس از روی کار آمدن دولت پسا طالبانی اجلاسهای متعددی برای کمک به بازسازی افغانستان ایجاد گشت که نخستین اجلاس برای ارائه کمکهای مالی به افغانستان در شهر توکیو در سال (2002) برگزار شد. در این نشست پرداخت کمکهای بینالمللی به ارزش 16 میلیارد دلار به تصویب رسید. نشستهای دیگر در سالهای بعد در برلین، لندن، رم، پاریس، شیکاگو و بروکسل برگزار گردید که مجموع این کمکها مبلغی به ارزش 134 میلیارد را در بر میگیرد. در همه این نشستها کشور آمریکا در زمینه کمکهای بینالمللی پیش قراول بوده است. به گزارش سیگار در سال 2018 ایالات متحده آمریکا از سال 2001 تا سال 2018 مبلغی به ارزش 119 میلیارد دلار را به تنهایی برای بازسازی افغانستان هزینه کرده است. (2018:45,sigar)
کمکهای بینالمللی و تاثیر آن بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در افغانستان
1- رشد اقتصادی: اقتصاد از پایههای بنیادی خود کفایی یک کشور و نظام به حساب میآید. از سال2001 در اقتصاد افغانستان صفحه تازهای گشوده شد و کمکهای بینالمللی به صورت بیپیشینه به این کشور سرازیر شد. به گزارش وزارت مالیه افغانستان از سال 2001 تاکنون حدود ۴ هزار و ۵۰۰ کارخانه تولیدی در کشور ایجاد و یا بازسازی شده است و در کل به ارزش ۱۰ میلیارد دلار در کشور سرمایه گذاری صورت گرفته است. همچنین وزارت مالیه در گزارش سالانه خود در سال 2019 اعلام کرد که صادرات افغانستان دو برابر شده است و از این راه سالانه یک میلیارد و دویست میلیون دلار نصیب دولت افغانستان میشود (وزارت اقتصاد،21:1398). اما دولت افغانستان در سالیهای گذشته فاقد یک استراتژی اقتصادی منسجم بوده است و هنوز صد در درصد بودجه توسعه و شصت درصد بودجه عادی دولت افغانستان وابسته به کمکهای بینالمللی است (سروی مردم افغانستان،82:1398). به استناد گزارش سازمان ملل متحد، افغانستان از لحاظ اقتصادي با چشم اندازي نامشخص روبه رو اسـت، رشد اقتصادي در پنج سال اخير به ميزاني قابل توجه كاهش يافته و ناامني، مانع سرمايه گـذاري شـده و كاهش حمايتهاي بينالمللي نیز، موجب كاهش قدرت خريد مردم گشته است (سایت بی بی سی،1397)
2- نرخ بیکاری: افغانستان از جمله کشورهایی است که با نرخ بیکاری بالایی دست و پنجه نرم میکند. عدم رشد اقتصادی مطلوب و قابل قبول و نبود استراتژی اقتصادی منسجم از سوی دولت باعث شده است تا بیکاری به یک معضل بزرگ تبدیل شود و بسیاری از جوانان کشور برای پیدا کردن کار به کشورهای همسایه مهاجرت کنند. گزارش سازمان بینالمللی کار که وضعیت نرخ بیکاری را در سالهای مختلف نشان میدهد مشخص میکند که، نرخ بیکاری در کشور افغانستان از سال 2010 تا سال 2018 روند ثابتی داشته به طوری که در سال 2010 نرخ بیکاری 7.82 درصد بوده است و در سال 2017 به 8.80 درصد رسیده است (بانـك جهـاني و وزارت اقتصاد، 2017 :20 تا 24)
3- تواید مواد مخدر: بیشتر جمعیت افغانستان در روستاها زندگی میکنند و شغل آنها دامداری و کشاورزی است. میزان فقر در میان مردم روستایی افغانستان چندین برابر بیشتر نسبت به مردم شهری است و به همین دلیل برخی از مردم روستاها به خصوص در نواحی جنوبی افغانستان به کشت تریاک میپردازند. پنجاه درصد تولید تریاک در دو ولایت هلمند و قندهار بدست میآید. شایان ذکر است که دو ولایت مذکور در شمار فقیرترین ولایات افغانستان قرار دارند (سروی مردم افغانستان،81:1398). درگزارشی که دولت افغانستان و دفتر جرایم و مواد مخدر در سال2017 ارائه دادهاند نشان میدهد که تولید مواد مخدر در افغانستان نسبت به سالهای قبل هشتادو هفت درصد افزایش یافته است (undoc,2017:43)
4- شرایط امنیتی: موضوع امنیت برای مردم افغانستان به یک رویا بدل گشته است. بسیاری از مردم افغانستان بر این باور بودند که تشکیل دولت جدید پس از سال 2001 وحمایت جامعه جهانی از این دولت و همچنین حضور نیروهای ناتو در کنار نیروهای افغانستانی، باعث میشود تا امنیت در بخشهای زیادی از کشور حاکم شود. اما چالش امنیت نه تنها از این جامعه رخت بر نبسته است بلکه در حال حاضر به عنوان مهمترین چالش در فرا روی دولت دانسته میشود. نمایندگی سازمان ملل در افغانستان اعلام داشت که از سال 1380 تا 1396 نزدیک به 97 هزار غیر نظامی در افغانستان کشته و زخمی شدهاند (یوناما،17:1396). البته سازمان ملل اعلام داشته است که آمار موجود، آمار دقیقی نیست و ممکن است آمار کشته و زخمی شدگان بیشتر از این تعداد باشد. نکته قابل توجه این است که بیش از نیمی از کمکهای بینالمللی در افغانستان در بخش تامین امنیت هزینه شده است.
5- آموزش: در دوره زمامداری طالبان نظام آموزشی در افغانستان در بدترین شرایط ممکن در دهههای اخیر به سر میبرد. جدا از اینکه دختران حق تحصیل نداشتند، تدریس برخی از دروس علمی که از نظر طالبان ریشه غربی داشت ممنوع بود (مژده،112:1382). با سقوط رژیم طالبان، نظام آموزشی در افغانستان به مدد کمکهای خارجی رشد مناسبی داشته است. وزارت معارف افغانستان در گزارشی که در سال 1396منتشر ساخت، اعلام کرد تا سال 2001 در افغانستان فقط 2 هزار و 400 مدرسه وجود داشت، ولی در دو دهه اخیر و بعد از سقوط طالبان تاکنون حدود 14 هزار مدرسه ساخته شده است (وزارت آموزش و پرورش،1396). این رشد برای کشوری که درگیر جنگ و ناامنی و مشکلات اقتصادی و فرهنگی فراوانی بوده، بسیار قابل توجه است. همچنین در گزارش سالانه وزارت معارف که در سال 1398 منتشر گردید، مشخص شد که افغانستان حدود نُه ميليون دانش آموز، بيش از 203 هزار معلم و نزديك بـه 16500 مدرسـة دولتي دارد كه بيش از 38 درصد دانش آموزان و 31 درصد معلمان، زنان هستند (وزارت معارف،1398). در بخش تحصیلات دانشگاهی وزارت تحصیلات عالیه اعلام کرده است که در حال حاضر 36 دانشگاه دولتی در سرتاسر کشور وجود دارد و 135موسسه آموزش عالی غیر دولتی نیز فعال هستند (وزارت تحصیلات عالی،1395). این در حالی است که در دوره طالبان 22 دانشگاه دولتی وجود داشت که دختران در آن حق تحصیل نداشتند و هیچ موسسه خصوصی آموزش عالی وجود نداشت.
6- بهداشت: دسترسی آسان به امکانات بهداشتی از جمله شاخصهای توسعه اجتماعی در قرن 21 شناخته میشود. افغانستان در دوره طالبان به دلیل مشکلات دسترسی به خدمات بهداشتی اساسی، میزان مرگ و میر نوزادان با 25 درصد به بالاترین میزان در جهان رسیده و از هر 4 کودک یک نفر قبل از 5 سالگی فوت میکرد (بی بی سی،2010). اما پس از ورود نیروهای بینالمللی، در بخش بهداشت و سلامت فردی توسعه مناسبی را تجربه کرده است. به گزارش بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار)، امروزه شصت و هفت درصد مردم به خدمات بهداشتي دسترسي دارند درحالي كـه ايـن عـدد در سـال 1380 حدود 9 درصد بوده است (sigar,2018:86). در زمینه افزایش مراکز درمانی و همچنین دسترسی به آب آشامیدنی سالم نیز پس از سال 2001 پیشرفتهای مطلوبی شکل گرفته است.
7- توسعه انسانی: توسعه انسانی از جمله مولفههای مهم توسعه است که در سالهای اخیر به وسیله برنامه توسعه سازمان ملل متحد برای همه کشورها ارائه شده است. در توسعه انسانی سه عامل (امید به زندگی، پیشرفت آموزشی، درآمد سرانه افراد) مهم است و این سه عامل معیار سنجش توسعه انسانی در کشورهای مختلف از سوی سازمان ملل است (آمارتیاسن،1382). در جامعه افغانستان توسعه انسانی بعد از سقوط طالبان وضعیت نوسانی داشته است به طوری که از سال 2000 تا 2012 میلادی افغانستان بیشترین میزان توسعه انسانی را در میان کشورهای جنوب آسیا به خود اختصاص داده است اما در سالهای اخیر آهنگ رشد توسعه انسانی کند بوده است (سایت طلوع نیوز1392). افغانستان در سال 2018 با کسب نمره 496/0 در رتبه 170 از میان 189 کشور قرار گرفته است (undp,2018). با مقایسه گزارشهای برنامه توسعه سازمان ملل متحد روشن میشود، امید به زندگی در سالهای اخیر رشد آرام اما خوش بینانه داشته به صورتی که در اوایل سال 2000 میلادی امید به زندگی در افغانستان 56 سال بوده است اما در آخرین گزارش ارائه شده امید به زندگی 62 سال قلمداد شده است (سایت بی بی سی). همچنین در بخش آموزش همان طور که بیان شد، پیشرفت خوبی صورت گرفته است اما به علت ناامنی، فقر و فرهنگ سنتی بسیاری از دختران افغانستان از تحصیل و کسب آموزش محروم میشوند. در بخش درآمد سرانه افراد، طبق گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، درآمد سرانه مردم افغانستان در سال 2018 برای هر فرد 561 دلار در نظر گرفته شده است (undp,2018) که علت پایین بودن این درآمد با وجود کمکهای بینالمللی، ساختار فسادزا، اقتصاد سنتی بر پایه کشاورزی و در نهایت جنگ و ناامنی عنوان شده است.
نتیجهگیری
پس از سال 2001 تاکنون بیش از 130 میلیارد دلار در بخشهای مختلف برای بازسازی افغانستان از سوی جامعه جهانی هزینه شده که آمریکا به تنهایی 119 میلیارد دلار در افغانستان هزینه کرده است، اما ساختار فسادزا، ناامنی، نبود زیرساختهای مناسب و ارائه کمکها توسط موسسههای غیر دولتی، باعث شده است تا کمکهای بینالمللی نتواند تاثیر مثبتی بر تامین امنیت، کاهش نرخ بیکاری، رشد اقتصادی و کاهش تولید مواد مخدر داشته باشد. البته شایان ذکر است کمکهای جامعه جهانی در زمینه آموزش، بهداشت و توسعه انسانی توانسته نتایج مطلوبی داشته باشد هر چند نتایج بدست آمده دور از انتظارات اولیه بوده است.
انتهای مطلب/
*دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی