تحلیلی بر نقش قدرتهای بزرگ در ناآرامیهای قرقیزستان
مطالعات راهبردی شرق/
امید رحیمی*
مقدمه
با اعلام نتایج نهایی انتخابات پارلمانی در قرقیزستان، ناآرامیها و اعتراضها نیز آغاز شد. بیثباتیها در مدتی کوتاه به شورش و آشوبهای گسترده در پایتخت این کشور تبدیل و همزمان با آن مطالبات معترضین نیز جهش قابل توجهی یافت. درحالیکه در ابتدای امر، احزاب اپوزسیون غربگرا و نیز حزب سوسیال دموکرات با مطالبه جدی در لغو نتایج نهایی انتخابات پارلمانی و تکرار روند انتخابات در میدان آلا-تو حاضر بودند، درنهایت این «سادیر جباروف» و هوادارانش بودند که توانستند نبض اعتراضها را در دست بگیرند. ظهور مطالبه استعفای رئیسجمهور و تشکیل دولت موقت پس از لغو نتایج انتخابات نیز اولین بار از سوی طرفداران جباروف در میدان آلا-تو مطرح شد. همزمان با این تحولات، بازیگران منطقهای و قدرتهای بزرگی که در قرقیزستان از نفوذ قابل توجهی برخوردار بودند، درصدد رصد دقیق تحولات و بعضاً مداخله در آنها و نیز مدیریت بحران بودند. اگرچه بستر اصلی اعتراضات طبیعتاً مسائل داخلی و کاتالیزور آن چالشهای ساختاری در قرقیزستان همچون شکاف میان شمال و جنوب بوده است ولیکن نمیتوان از نقش تأسیسی و تکوینی این بازیگران خارجی نیز غفلت نمود. علیرغم آنکه در بازه حاضر بهسختی میتوان رد پا و یا سرنخی از مشارکت این بازیگران در تحولات قرقیزستان یافت، نشانههای روشنی از بازیگری آنها در شکلگیری بحران، هدایت آن بهسوی اهداف از پیش تعیین شده و حتی بازی با گزینههای مختلف وجود دارد. در این گزارش نگاهی گذرا به سطح و نوع نقشآفرینی روسیه، آمریکا و چین در تحولات قرقیزستان خواهیم داشت.
فدراسیون روسیه: از انفعال به کنشگری
مسکو یکی از بازیگرانی بود که از نخستین ساعات بروز اعتراضات رصد دقیق و کنشگری خود را آغاز کرد. روسیه اولین کشوری بود که نتایج انتخابات پارلمانی را تائید کرد. پس از آغاز اعتراضها نیز بارها اعلام کرد که از نزدیک تحرکات و تحولات بیشکک را رصد میکند. بعدتر نیز طی چندین بیانیه سفارت روسیه در قرقیزستان و نیز وزارت امور خارجه این کشور اظهار نگرانی خود از تحولات پیش آمده را ابراز کرد و خواستار بازگشت ثبات و آرامش به این کشور شد. در روزهای نخست آغاز اعتراضات اخبار زیادی نیز در رسانهها از ارتباط روزانه سورانبای جینبیکاف با کرملین منتشر میشد که البته در روزهای نخست از سوی نهاد ریاستجمهوری تکذیب شد. در تلویزیون روسیه نیز از آغاز ناآرامیها در کنار مسائل قرهباغ، موضوع قرقیزستان یکی از محورهای جدیای بود که مورد توجه قرار میگرفت. شبکههای دولتی روسیه نظیر شبکه یک تلویزیون این کشور، ناآرامیهای قرقیزستان را تحریک غرب برای تحت تأثیر قرار دادن متحدین روسیه در سازمان پیمان امنیت دستهجمعی خواند و بهطور همزمان خواستار ورود جدی و سخت روسیه به بحران قرقیزستان شدند. برخی شبکههای تلویزیونی نیز تحولات پیش آمده را نتیجهای از «رویکرد نرم» کرملین نسبت به بیشکک دانستند. در همین زمان نیز ولادیمیر پوتین در مصاحبهای پیرامون تحولات بیشکک اظهار داشت «امیدواریم که مسائل بیشکک از طریق روندهای سیاسی عادی و دموکراتیک حل شود». او همچنین بر صحت نتایج انتخابات پارلمانی تأکید کرد و اظهار داشت بهمحض بازگشت ثبات به این کشور، مجدداً مسکو برنامههای خود با بیشکک را از سر خواهد گرفت.
بااینحال، مدتی پس از آن مشخص شد کرملین علیرغم سکوت در حوزه عملیاتی، به لحاظ سیاسی بهشدت مشغول مذاکرات با دولت و برخی گروههای سیاسی بوده است. مکالمات روزانه جینبیکاف با کرملین نیز بعدتر از سوی اسپوتنیک تائید شد. بعدتر نیز دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین در یک موضعگیری اظهار داشت که قرقیزستان دچار هرج و مرج شده و مسکو بر اساس تعهدات دوجانبه در پیمان امنیتی با بیشکک میبایست برای پیشگیری از تجزیه قرقیزستان اقدام کند. مقامات امنیتی روسیه نیز در این بازه ارتباط نزدیکی با همتایان قرقیز خود داشتند. رئیس سرویس امنیتی داخلی روسیه (FSB) ارتباط مداوم و نزدیکی با مقامات قرقیز داشت و الکساندر بورتنیکوف، رئیس این نهاد روسی از جمله اولین کسانی بود که با رئیس جدید کمیته امنیت قرقیزستان رایزنی و گفتوگو کرد. دفتر مطبوعاتی نهاد ریاست جمهوری قرقیزستان نیز کمی بعد از آن تائید کرد که مسکو در این بازه بارها پیشنهاداتی برای تنظیم اوضاع در قرقیزستان و بازگشت ثبات به بیشکک به مقامات قرقیز ارائه کرده است.
نخستین گمانهزنیها از ورود جدی مسکو به تحولات بیشکک با اعلان وضعیت فوقالعاده در این شهر و برگزاری جلسه فوقالعاده در مکانی نامعلوم ( احتمالاً رزیدانس رئیسجمهور) بود. شب قبل از برگزاری این نشست فوقالعاده برای نخستین بار تجهیزات و ادوات نظامی در خیابانهای بیشکک مشاهده شدند که برخی منابع مبدأ این تجهیزات را پایگاه هوایی کانت عنوان کردند که در اختیار روسیه بود. در همین بازه نیز روسیه برخی تجهیزات نظارتی جدید نظیر شمار جدیدی از پهپادهای اورلان را عازم این پایگاه کرد و از ابتدای تنشها آن را در وضعیت آمادهباش قرار داد. در همین حال برخی اخبار غیررسمی از مشارکت نیروهای ویژه روسیه در حفاظت از رئیسجمهور قرقیزستان و محل برگزاری نشست فوقالعاده پارلمان خبر دادند.
با این وجود نقطه عطف جدی مدیریت مسکو در تحولات قرقیزستان را میتوان در سفر دیمیتری کوزاک، معاون رئیس نهاد ریاست جمهوری روسیه به بیشکک در نظر گرفت که به گفته دیپلماتهای روس به دستور ولادیمیر پوتین انجام گرفته است. روز 13 اکتبر کوزاک دیداری را با جینبیکاف، رئیسجمهور و سادیر جباروف، نخستوزیر منتخب برگزار میکند. اگرچه محتوای این نشست هیچگاه منتشر نشد، اما در همان زمان گمانهزنیهایی مبنی بر توافق سه طرف برای ابقاء شرایط مذکور منتشر شد. در بیانیه منتشر شده توسط دفتر مطبوعاتی رئیسجمهور نیز بعدتر تصریح شد که کوزاک بر نقش جینبیکاف در ثبات کشور تأکید کرده است. پس از این دیدار به نظر میرسد اعتماد به نفس جینبیکاف با تمدید وضعیت فوقالعاده در بیشکک، انتصاب برخی مقامات امنیتی و بویژه بازگرداندن حکم نخستوزیری جباروف به دلیل نرسیدن شمار نمایندگان به حد نصاب افزایش چشمگیری یافت.
بااینحال بنا بر دلایلی نامشخص بعد از تائید نخستوزیری جباروف در نشست رسمی پارلمان، شرایط به گونه دیگری تغییر کرد. اولین مطالبه جباروف مجدداً استعفای رئیسجمهور بود. در همین حال فشار زیادی نیز از سوی طرفداران جباروف بر کانات عیسایف، رئیس جدید پارلمان وارد شد. درست در همین بازه بسیاری از بازیگران داخلی از جمله روزا اتونبایوا و کانات عیسایف و نیز بازیگران بینالمللی نظیر اتحادیه اروپا، سازمان ملل، شورای ترکی (تورکپا)، بریتانیا، قزاقستان و حتی ایالاتمتحده آمریکا بر ابقاء جینبیکاف و عدم استعفای وی تأکید کردند. با این وجود، مدت کوتاهی بعد از آن جینبیکاف از سمت ریاستجمهوری استعفا میدهد و با عدم پذیرش مقام ریاستجمهوری موقت از سوی عیسایف (رئیس پارلمان)، جباروف رئیسجمهور قرقیزستان میشود.
این موضوع بههیچوجه مورد پذیرش کرملین نبود و اسپوتنیک از آن به عنوان «اقدامی خلاف توافقات پیشین» نام برد. این مطلب اسپوتنیک به نحوی توافق ابقاء جینبیکاف در نشست مشترک با کوزاک را تائید میکرد. در واکنش به این اقدام نیز درست در همان روز 15 اکتبر و چند ساعت پیش از اعلان رسمی استعفای جینبیکاف، یک مقام آگاه در وزارت دارایی روسیه به پایگاه RBC میگوید روسیه کمکهای مالی خود به قرقیزستان را تا زمان بازگشت ثبات به این کشور معلق خواهد کرد. در برنامه «اسپوتنیک لایو» نیز تصریح میشود که علت این موضوع نقض توافق چند روز پیش با روسیه بوده است. در همین حال، رسانههای روس همچون اسپوتنیک قرقیزی گزارشهای متعددی از تأثیر قطع کمکهای مالی روسیه و احتمال توقف بیشتر حمایتهای مسکو منتشر میکنند. استانیسلاو پریچین از کارشناسان روس؛ با اضافه کردن مقولاتی نظیر کاهش حوالههای ارسالی از سوی کارگران به مسئله قطع کمکهای مالی، بحران کرونا، عدم تصویب بودجه سال آینده و حتی سررسید موعد بازپرداخت وامها به چین، فقدان ضمانت را عامل قطع کمکهای کرملین عنوان کرده و آن را عامل توسعه هرجومرج میخواند. در همین حال، آندری گروزین، رئیس بخش آسیای مرکزی خبرگزاری تاس نیز استعفای جینبیکاف را عامل ایجاد جنگ داخلی و خلاف روند عادیسازی شرایط قرقیزستان مطرح میکند.
مسئله دیگر در روابط بیشکک و مسکو روز 16 اکتبر، درست یک روز بعد از استعفای جینبیکاف به وقوع پیوست. در این تاریخ روزنامه دولتی ارکین-تو در مطلبی اعلان میکند که جینبیکاف روز 14 اکتبر (یک روز پیش از استعفا) عالیق بیک ژکشنکولوف، سفیر این کشور در روسیه را برکنار کرده است. علت این برکناری از سوی دولت «عدم اعتماد» عنوان شده بود. بااینحال، همان روز ژکشنکولوف طی مصاحبهای تصریح میکند که از این حکم رئیسجمهور اطلاع نداشته و او صرفاً از طریق شبکههای اجتماعی مطلع شده است. او همچنین اظهار میدارد که تا پیشازاین هیچ حرفی از بیاعتمادی وجود نداشته است. برخی رسانهها پس از انتشار این حکم، از خشم مسکو در پی این اقدام جینبیکاف خبر دادند. در همین حال برخی منابع اختلاف نظرها میان جینبیکاف و کرملین را علت این حکم عنوان میکنند. بدین ترتیب اعمال برخی توافقات پنهانی با جباروف که محدودیت قدرت جینبیکاف را در آینده موجب میشده، عامل این استعفا از سوی رئیسجمهور قرقیزستان بوده است. در همین حال، برخی رسانههای دیگر پیشنهاد نخستوزیری به ژکشنکولوف از سوی جینبیکاف و عدم پذیرش این سمت از سوی او (احتمالاً بنا بر توصیه مسکو) را عامل این حکم عنوان کردند. درعینحال منابع دیگری نیز از نقش چنگیز حیدربیکاف، وزیر امور خارجه دولت جینبیکاف در اختلافات با ژکشنکولوف در این حکم سخن گفتند. به هر ترتیب ؛ آن چه مسلم است، عدم رضایت مسکو از این اقدام بوده است. در حال حاضر نیز دیاسپورای قرقیز در روسیه با نامهای به جباروف خواستار ابقاء ژکشنکولوف و لغو حکم جینبیکاف شدهاند. در داخل نیز به نظر میرسد برخی گروههای سیاسی روی این موضوع اجماع دارند. در همین حال میتوان دریافت سمتهای کلیدیتر توسط ژکشنکولوف را نیز در دولت جباروف متصور بود. ژکشنکولوف پیشازاین در بازه سالهای 2005 تا 2007 در دولت باقیاف وزیر امور خارجه بوده است.
نکته دیگری که در این تحولات از سوی تحلیلگران با تأکید بر نقش روسیه بر آن تأکید شده است، بازیگری مسکو در تغییر جهت اعتراضها با اتکاء به نقش و نفوذ جباروف بوده است. جباروف سالهای متمادی در خارج از کشور در بلاروس زندگی کرده است. گفته میشود وی در این سالها فعالیتهای متعددی را در زمینه بسیج نیروهای مهاجرین صورت داده و ارتباطهای پنهانی نیز با خانواده باقیاف (که آنها نیز در بلاروس ساکن بودند) و حتی برخی حلقههای سیاسی و امنیتی در مسکو، داشته است. پذیرش سازماندهی این حجم از طرفداران و تأمین منابع مالی لازم برای اقدامات وی بدون دریافت کمکهای خارجی، بسیار دشوار است. اگرچه ابتدا نگاهها به سمت بازیگران غربی بود، اما موضعگیریهای وی مبنی بر آن که «روسیه شریک استراتژیک قرقیزستان باقی میماند و هیچ تجدید نظری در پایگاه کانت انجام نمیگیرد» موجب تغییر دیدگاهها به سمت مسکو شد. همچنین اولین دیدار روسلان قزاقبایف، وزیر امور خارجه دولت جباروف نیز با سفیر فدراسیون روسیه در بیشکک بود. درعینحال، برخی تحلیلگران نظیر آرزیماتوا، معتقدند جباروف گزینه موقت مسکو است. او همچنین با اشاره به مخالفت آمریکا با استعفای جینبیکاف، جباروف را گزینه انتقالی مسکو برای روی کار آمدن نسل جدیدی از رهبران میداند. طلعت بیک مصادیقاف، از جمله گزینههایی است که تاکنون مطرح شده است.
ایالاتمتحده آمریکا: از کنشگری به انفعال
تا پیش از انتخابات گمانهزنیهای بسیار زیادی در خصوص نقش احتمالی ایالاتمتحده آمریکا در بیثباتی قریبالوقوع وجود داشت. اکتبر 2018 زمانی که دونالد لو عهدهدار سفارت ایالاتمتحده در بیشکک شد، این گمانهزنیها آغاز شد. لو یکی از چهرههای نزدیک به بنیاد سوروس بوده و پیشازاین نیز در حین وقوع انقلاب رنگی موسوم به گل لاله در سال 2005 از جمله مأموران دیپلماتیک سفارت آمریکا در بیشکک بود. حضور مجدد وی که حتی موجب اعتراض برخی جمهوریخواهان نیز گردید، ابهاماتی را در خصوص نقش آمریکا در بیثباتی قریبالوقوع به وجود آورد.
پس از آن نیز در فوریه 2020 شاهد دومین حاشیه مربوط به ایالاتمتحده آمریکا بودیم. در آن زمان برخی رسانههای روس ادعا کردند یک محموله بزرگ از وجه نقد از طریق فرودگاه ماناس به سفارت آمریکا منتقل شده است. تصاویری نیز از حضور تمام نیروهای امنیتی و کادر دیپلماتیک ایالاتمتحده برای تحویل گرفتن این محموله منتشر شد. منابع روس ادعا کردند این مبالغ با هدف بیثباتسازیِ نهتنها قرقیزستان، بلکه چند کشور در اوراسیا به بیشکک منتقل شده است. در ژوئن 2020 هم زمانی که آژانس توسعه ایالاتمتحده مبالغ قابل توجهی را میان ناظران بر انتخابات پارلمانی توزیع میکرد، تخصیص بیش از 2 میلیون دلار به یک سازمان مردمنهاد گمنام شائبههایی را برانگیخت و حتی موجب شکایت 8 سازمان مردمنهاد دیگر شد. این سازمان نیز که «دلیل مشترک» نام داشت، درنهایت گزارشی از تخلفات گسترده انتخاباتی در آغاز اعتراضها منتشر کرد.
موضوع دیگری که در این زمینه قابل توجه است، تنشهای میان بیشکک و واشنگتن در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات پارلمانی است. از اواخر ژانویه 2020 ایالاتمتحده به بهانه صدور حکم حبس ابد برای عظیمجان عسگراف و درنهایت مرگ وی در زندان در ماه ژوئن به دلیل بیماری، اعمال فشار بر دولت قرقیزستان را آغاز کرد. دولت آمریکا محدودیتهای جدیدی برای صدور روادید برای قرقیزها اعمال کرد که نوعی تحریم محسوب میشد. در همین حال تجدید نظر در توافقنامههای تسهیل ارائه کمکهای نقدی و غیرنقدی نیز که از سال 2016 با چالشهایی مواجه شده بود، به ثمر نرسیده و این موضوع بهمرور فعالیتهای آژانس توسعه ایالاتمتحده آمریکا (USAID) در قرقیزستان را به طرز محسوسی کاهش داده بود. حتی در پیام تبریک جینبیکاف به دونالد ترامپ در مارس 2019 نیز به این موضوع اشاره شد. در مقابل بعد از عدم نتیجهبخشی این موضوع، پارلمان قرقیزستان لایحه اصلاحیه درباره فعالیت سازمانهای مردمنهاد را در دستور کار قرار داد که میتوانست ابزارهای نفوذ آمریکا و تزریق پول به این سازمانها را با محدودیتهای جدی مواجه کند. این اقدام باعث شد تا ایالاتمتحده نیز از طرق مختلفی دست به مقابله به مثل بزند که اعمال فشار بر دولت جینبیکاف از طریق سازمانهای مردمنهاد یکی از این موارد بود. فرایند بررسی پیشنویس این قانون از مه 2020 در پارلمان آغاز شد، اما همچنان به نتیجه نرسیده است. انتظار میرفت با برگزاری انتخابات پارلمانی، فرایند بررسی این لایحه نیز ادامه یافته و با ترکیب اعلانی در نتایج اولیه به نظر میرسید پیشنویس مذکور تبدیل به قانون شود.
با آغاز ناآرامیها و اعتراضها پس از انتخابات شاهد یک حضور جدی از سوی آمریکا و سپس فروکش کردن این کنشگری بودیم. با آغاز اعتراضهای احزاب بازنده، سفارت آمریکا در بیشکک با انتشار نخستین بیانیه خود در تاریخ 5 اکتبر به نوعی اقدام به هدایت و خطدهی جریان معترضین میکند. در این بیانیه سفارت آمریکا با ادبیاتی ملاحظهکارانه و با استناد به گزارشهای ارائه شده از سوی ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا و نیز سازمان مردمنهاد «علت مشترک» (دریافت کننده 2 میلیون دلار کمک نقدی USAID) ادعا میکند تخلفات جدی در زمینه فروش رأی با شمار قابل توجه بیش از 496 هزار مورد (از حدود 2.5 میلیون رأی) رخ داده است. این امر به نوعی مشروعیت اعتراضهای احزاب بازنده را تائید میکند. جالب توجه آن که ساعاتی پس از انتشار این بیانیه، تجمع های اعتراضی گستردهتر شده و ورود معترضین به ساختمان نهاد ریاستجمهوری و پارلمان صورت میگیرد. البته تاکنون دادههایی قابل استناد درخصوص چگونگی ورود معترضین به این نهادها و حتی هویت تجمعکنندگان و بویژه سازماندهیشده بودن و ارتباط احتمالی با منابع خارجی وجود ندارد، ولیکن تجربه تحولات سال 2005 وقوع چنین امری را تاحدودی محتمل میسازد.
دومین بیانیه سفارت آمریکا در بیشکک نیز 2 روز بعد در تاریخ 7 اکتبر منتشر میشود. در این بیانیه با ادامه روند پیشین ایالاتمتحده اظهار میدارد در خصوص آینده و ترکیب دولت جدید و نیز تکرار انتخابات پارلمانی (با توجه به لغو نتایج در تاریخ 6 اکتبر) در کنار مردم قرقیز است. این بیانیه همچنین اعتراضهایِ روی داده را نشانی از «پویایی سیاسی داخلی» و نه «تحولات بیرونی» میخواند تا بهنوعی خود را از اتهامات احتمالی مبری سازد. در پایان این بیانیه همچنین به نوعی هشدار به روسیه داده شده و تصریح میشود که «از همه همسایگان و شرکای قرقیزستان میخواهیم از نقض حاکمیت این کشور در این لحظه حساس خودداری کنند». بااینحال سومین بیانیه سفارت آمریکا 6 روز بعد در تاریخ 13 اکتبر منتشر میشود که تقریباً لحن متفاوتتری داشت که نشاندهنده نوعی انفعال بود. در این بیانیه «آمریکا از تلاشهای سورانبای جینبیکاف، رهبران سیاسی و جامعه مدنی برای بازگشت ثبات و پیشگیری از جرائم سازمان یافته حمایت میکند». این بیانیه به نوعی مقابله با مطالبات معترضان و بهطور مشخص جریان نزدیک به سادیر جباروف از یک سو، و حمایت از جریان 4 به نمایندگی عموربیک بابانوف از سوی دیگر محسوب میشد که با روند 2 بیانیه پیشین که حمایت از معترضین در مقابل دولت را در دستور کار قرار داد، متمایز بود.
چین: انفعال و رکود
یکی از جالبتوجهترین موضوعات در جریان ناآرامیهای قرقیزستان انفعال ملموس همراه با سکوت چین در مقایسه با دیگر بازیگران بود. این در حالی است که پیشازاین تحلیلها و گمانهزنیها در خصوص نقش و نفوذ احتمالی چین در قرقیزستان بسیار بزرگنمایی میشد و این کشور همارز با روسیه قرار میگرفت. در همین حال باید توجه داشت که پکن نهتنها در سطح داخلی همچون مسکو و واشنگتن درگیر مسئله کرونا بود (مخصوصاً با توجه به بیماری ترامپ به کرونا و اوجگیری موج دوم در روسیه)، نه فرایندهای داخلی همچون انتخابات (در آمریکا) و ناآرامیها (مسائل مربوط به مسمومیت الکسی ناوالنی) آن را درگیر کرده بودند و نه حتی در مسائل حاد دیگر همچون قرهباغ یا بلاروس درگیری جدی داشت. این ویژگیها شرایط را برای مشارکت حداکثری پکن در مدیریت بحران بیثباتیها در قرقیزستان بسیار مساعد میکرد، اما درنهایت دیدیم که پکن تصمیم به انفعال و سکوت گرفت. در عین باید به این نکته نیز توجه داشت که ناآرامی در قرقیزستان بهطور مستقیم منافع چین را چه به لحاظ اقتصادی (با توجه به حجم گسترده سرمایهگذاریها و بدهی بیشکک به پکن) و چه به لحاظ امنیتی (با توجه به تجربه بمبگذاری سال 2016 در سفارت چین و همسایگی با مناطق اویغور نشین) بیش از روسیه و غرب تهدید میکند.
سفارت چین در بیشکک در طول ناآرامیها هیچ بیانیهای نداد. همچنین هیچ خبری از تماس تلفنی و یا پیشنهاد کمک به جینبیکاف از سوی پکن در رسانهها منتشر نشد. تنها موضع قابل توجه چین را میتوان در اظهارات سخنگوی وزارت خارجه این کشور در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران در تاریخ 5 اکتبر در نظر گرفت. هوآ چون یون، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در زمینه مسائل قرقیزستان صرفاً اظهار نگرانی کرده و در اظهار نظری بسیار کوتاه خواستار حلوفصل مسالمتآمیز بحران و عدم دخالت بازیگران خارجی شده بود. پس از تشکیل دولت جدید سادیر جباروف و انتصاب روسلان قزاقبایف بهعنوان وزیر جدید امور خارجه قرقیزستان، سفیر چین جزو آخرین نفراتی بود که دیدار وی با وزیر جدید در عصر روز 16 اکتبر صورت گرفت. این در حالی است که دیدار وزیر جدید با سفرای روسیه، قزاقستان و برخی کشورهای دیگر در عصر روز 15 اکتبر و صبح روز 16 اکتبر انجام شده بود. شاید این رویکرد چین را بتوان در راستای سیاست کلی ظهور مسالمتآمیز (Peaceful Uprising) و اصل جدی عدم مداخله در سیاستهای پکن در نظر گرفت. در حقیقت، تحلیل این رفتار میبایست در سطح کلان و نه در حوزه روابط دوجانبه پکن-بیشکک مورد ارزیابی قرار بگیرد.
جمعبندی
حتی اگر با اغماض در آغاز و شکلگیری اعتراضها و ناآرامیها در قرقیزستان نتوان نقشی برای بازیگران خارجی در نظر گرفت، بدون شک میبایست در هدایت و پایان بیثباتیها نقش این بازیگران را جدی گرفت. شواهد اولیه حاکی از آن است که مسکو در ابتدای امر با یک شکست نسبی مواجه شد. در حالی که روسیه از جمله نخستین ناظرانی بود که صحت نتایج انتخابات پارلمانی را تائید کرد، لغو نتایج یک روز بعد از اعلان آن یک شکست برای کرملین محسوب میشد. شکلگیری و گسترش اعتراضها و متعاقب آن مطالبات معترضان خارج از کنترل دولت جینبیکاف و نیروهای نزدیک به روسیه نیز نشان از تداوم این روند داشت. بااینحال، در ادامه کار مسکو توانست بهطور نسبی به نقشآفرینی بازگردد و با اجرای یک سناریوی جایگزین، مسیر اعتراضها را تغییر دهد. اگرچه این سناریو نیز با توجه به استعفای جینبیکاف و برکناری ژکشنکولوف به طور کامل موفق نبود، اما به نظر میرسد درنهایت مسکو به نقش تعیینکننده خود باز گردد.
در طرف دیگر، ایالاتمتحده آمریکا که در یک روند هوشمندانه شکلدهی و قوت گرفتن بیثباتی را در سطحی کنترل شده در دست گرفت و توانست خیلی سریع به اهداف از پیش تعیین شده برای لغو نتایج انتخابات دست یابد، اما در ادامه با ظهور جباروف و کنار زدن نیروهای غربگرا، دچار نوعی انفعال شد. حمایت از دولت جینبیکاف و استعفای متعاقب وی را میتوان نشانهای بارز از این نقشآفرینی در نظر گرفت. در انتها نیز باید رویکرد چین را پایانی بر گمانه زنی های فراوان در مورد نفوذ سیاسی پکن در آسیای مرکزی دانست. بهرغم آن که چین از بیشترین ابزارهای نفوذ برخوردار بود و بیشترین آسیبپذیری منافع را نیز در آشوبهای بیشکک متحمل شده و میشود، اما سکوت و انفعال برآیند کنشهای پکن در این اعتراضها بود. این موضوع همچنان به فرضیه پیروی پکن از مسکو در حوزه مسائل سیاسی و امنیتی منطقه صحه میگذارد.
انتهای مطلب/