«ارکینبیک شاکای» اسلامشناس قزاقستانی در یادداشتی که در تاریخ 28 ماه می، در پایگاه خبری «اسلام.کز» منتشر کرد بر ضرورت ممنوعیت فعالیت گروههای وهابی و سلفی در جمهوری قزاقستان تأکید کرد.
ایران شرقی/ وی در پاسخ به این پرسش که چگونه نمایندگان جریانهای دینی بیگانه در قزاقستان، موفق به مشغول کردن فکر و ذهن جوانان کشور میشوند؟ اظهار داشت: جریانهای دینی بیگانه که در مورد آن صحبت میشود تنها طرفداران جریانات وهابی و سلفی هستند و دولت باید هرچه زودتر از فعالیت آنان جلوگیری کند.
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
جریانات وابسته به سلفیت، اکثرا تازهمسلمانان را به سمت جریانهای خود جذب میکنند چراکه این افراد هنوز نگرشهای خود را نسبت به مسائل دینی مشخص نکرده و هنوز فرصت مناسب برای مباحثه و گفتوگو با روحانیون رسمی را پیدا ننمودهاند. در همین حال، طرفداران جریانات غیرسنتی با ارائه برخی کمکها، مورد اعتماد این افراد قرار میگیرند و بعد از مدتی نقطهنظرات خود را به آنها تحمیل میکنند و آنان را نسبت به روحانیت سنتی بدبین میسازند.
طرفداران جنبشهای اسلامی غیرسنتی با اشاره به برخی عیوب و کاستیهای روحانیون سنتی، میگویند: «امامان جماعتی که شما به آنها اعتماد دارید، اینگونه هستند! چطور میتوان به حرف آنها گوش داد؟! آنها در مسیر نادرست حرکت میکنند!»
همه چیز از عقیده نادرست شروع میشود. به عنوان مثال، آنها عقیده «ماتریدی» را به خاطر گفتن این مسئله که «الله در همه جا است»، متهم میکنند و حال آنکه تفسیر آن چیز دیگری است. سپس آنها قرآن را به سلیقه خودشان تفسیر میکنند و میگویند که در آیه قرآن نوشته شده است: «الله در همه جا نیست، الله در آسمان است». آنها همچنین از این حدیث پیامبر (درود خدا بر او) استفاده میکنند که ایشان در آن از یکی از همسران خود میپرسد: «الله کجاست؟» و وی در جواب میگوید: «در آسمان است»
در واقع، سلفیها از اینگونه احادیث سوءاستفاده میکنند و نظرات خود را به جوانان قزاقستان تحمیل کرده و آنها را علیه امامان جماعت مساجد بدبین میکنند. به عنوان مثال میگویند: «الله و رسول او یک مسئلهای را میگویند اما امامان جماعت و ماتریدیها علیه آن اقدام میکنند!» که بدین صورت، آنها در باورهای جوانان مسلمان قزاقستان شک و تردید ایجاد کرده و ایدههای سلفی را تحمیل مینمایند.
میتوان به عنوان مثال به مباحثه 9 ساعته بین «ارسن امیره» و «آکتام» بر سر عقیده پیامبر اشاره کرد که بعد از این مباحثه، فقط در «آکتاو» 30 طرفدار وهابیت نظر خود را تغییر دادند ضمن اینکه تعداد آنهانی که تغییر نظر خود را پنهان میکنند نیز زیاد است زیرا آنها از متهم شدن به خیانت میترسند.
به عبارتی، بعد از این مباحثه خیلیها میتوانستند نظرهای هر 2 طرف را مقایسه کنند و در سوی دیگر میدان، رهبران وهابیت و سلفیت در قزاقستان برای اینکه از چنین اتفاقاتی جلوگیری کنند، فتواهایی از این قبیل صادر میکنند: «امامان جماعت بدعتگذار هستند. حتی اگر آنها از آیه قرآن و یا حدیث استدلال بیاورند، به حرف آنها گوش ندهید!». فتواهای شیوخ سلفی برای جامعه قزاقستان بسیار خطرناک است
در مجموع این فتواها برای جامعه قزاقستان بسیار خطرناک است به عنوان مثال اگر ما فتوای «ابومنظیر الشیشکینتی» را به یاد آوریم، وی در سال 2010 فتوایی صادر میکند که طبق آن فتوا، وقت آن رسیده است تا سلفیهای قزاقستانی دست به مبارزات مسلحانه بزنند و در سالهای 2011 و 2012 ما شاهد اقدامات مسلحانه طرفداران این جریان بودیم.
در حال حاضر در اداره روحانیت مسلمانان قزاقستان کارکنان متخصصی همچون «ارسین امیره»، «رضابیک باتالولی»، «قابلبیک جمعهبیکاف» و غیره مشغول به کار هستند و باید گفت که در اوایل استقلال در قزاقستان تعداد امامان جماعتی که زبان عربی بلد بودند و میتوانستند آیههای قرآن، شریعت و احادیث را تفسیر کنند، بسیار اندک بود اما اکنون وضعیت به نسبت بهتری نسبت به گذشته داریم.
اسلام خصوصیتها، موقعیت جغرافیایی و آداب و رسوم هر مردم را در نظر میگیرد. میتوان به عنوان مثال به فعالیت امام شافعی اشاره کرد: این شخصیت اسلامی در عراق مذهب را ایجاد میکند اما وقتی به مصر میآید بعضی از نظرات و فتواهای خود را تغییر میدهد زیرا اوضاع عراق با اوضاع مصر خیلی تفاوت داشت.
البته اصول اساسی شریعت قابلتغییر نیستند و سخن از مسائل ظریف به میان میآید مثلا نوع پوشش زنان که اسلام برای تمام زنان و دختران پوشیدن لباسهای سیاه را واجب نمیداند و به همین خاطر هر کسی میتواند طبق آداب و رسوم مردم خود، پوشاک خویش را متنوع قرار دهد. مهمترین نکته در آداب پوشش برای زنان، پوشیدن جاهایی از بدن که در قرآن متذکر شده است، میباشد اما سلفیها مدل لباس پوشیدن زنان عربستان سعودی را به خانمهای دیگر جوامع تحمیل میکنند که باعث ایجاد اسلامهراسی میشود.
و در نهایت اینکه، بر اساس تصمیم دادگاه، در کشور قزاقستان فعالیت گروه «تبلیغ جماعت» و داعش ممنوع اعلام شده است و حال آنکه ایدئولوژی سلفی نیز خطرناک است و به نظر میرسد زمان تصمیم گرفتن در مورد ممنوعیت آن هم فرارسیده است.