ایران شرقی/
احمد قاسم زاده-پژوهشگر و مترجم زبان قزاقی موسسه مطالعات ایران شرقی
مقدمه
درگیریهای قومی میان اقوام منطقه آسیای مرکزی عمدتا میراثی بر جای مانده از اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشود. نسبت دادن این درگیریها به سیاستهای «تفرقه بینداز و حکومت کن» حزب کمونیست، در کنار پیوند دادن این موضوع به مرزبندیها و توزیع نامتوازن قدرت، به کلیشهای در ادبیات معاصر مطالعات آسیای مرکزی بدل شده است. با این حال اخیرا نشانههایی از گونههای جدید تنشها و مناقشات قومی در آسیای مرکزی دیده میشود که زنگ خطر جدیدی را به صدا در آورده است. این تنشها همچون تمام مسائل اجتماعی دیگر آسیای مرکزی در سیاستگذاریهای کلانِ داخلی کشورها و البته تحرکات خارجی، ریشه دوانده است. درگیریهای سالهای اخیر میان اقوام و گروههای چینی مهاجر و یا چینیتبارها، یکی از مواردی است که به نظر میرسد پس از اعلان رسمی مواضع ایالات متحده علیه چین در آسیای مرکزی، در پی سفر اخیر پومپئو، میبایست به صورت جدیتری واکاوی شوند.
درگیری دونغانها و قزاقها
ماسانچی، روستایی که این روزها در صدر اخبار قزاقستان قرار دارد در ۱۲۰ کیلومتری جنوب غربی آلماتی و در نزدیکی مرز با قرقیزستان واقع است. طی روزهای گذشته این منطقه شاهد درگیریهای خونین بین اهالی این منطقه شامل قزاق ها و دونغانها بود که در نهایت این درگیری ها با 8 کشته و بیش از 40 زخمی به پایان رسید.
دونغانها که قومی مسلمان و چینی تبارند در جنوب شرقی قزاقستان ساکن هستند. جمعیت این اقلیت قومی در قزاقستان 52 هزار نفر است که در منطقه ژامبیل، تعدادشان 35 هزار نفر است. در روستای ماسانچی نیز به تنهایی در حدود ۷ هزار دونغان زندگی میکنند.
اهمیت تنشهای قومی اخیر به حدی بوده است که قاسم ژومارت توکایف رئیسجمهوری قزاقستان در یک سخنرانی تلویزیونی بدون برنامه قبلی، بر وحدت ملی تاکید کرد و گفت که پس از پایان تحقیقات، مقصران حادثه مجازات خواهند شد. توکایف خاطرنشان کرد که دستوراتی برای تشکیل یک کمیسیون دولتی به ریاست بردیبیک صفربایف، استاندار سابق آکتوب، درباره این موضوع صادر کرده است. یرلان تورگومبایف، وزیر کشور قزاقستان نیز شنبه اعلام کرد که حدود ۷۰ نفر در درگیریها حضور داشتهاند و بیش از ۴۰ نفر مجروح شدند. وی در یک کنفرانس خبری خاطرنشان کرد که برخی افراد با فیلمبردای و انتشار مطالبی در فضای مجازی به تشدید تنش و درگیریها دامن زدند. از همینرو، به منظور جلوگیری از پخش ویدیوها و سایر اطلاعات از این اتفاق، دسترسی به پیامرسان واتساپ در قزاقستان مسدود شد. اطلاعرسانی رسمی در مورد این حادثه نیز بسیار با احتیاط انجام شد، به نحوی که اولین اطلاعات رسمی وزارت امور داخله از منطقه ژامبیل حدودا 7 ساعت پس از این حادثه اعلام شد. کمیته اطلاعات قزاقستان در مورد پوشش غلط از این اتفاق به تمام رسانهها هشدار داده است و ظاهرا قصد دارد تا نوعی سانسور در مورد این واقعه را بکار گیرد.
علیرغم اظهارات مسئولان قزاقستان مبنی بر اینکه علل شورشها صرفاً مسائل قومی است، برخی از گزارشها حاکی از این است که چند روز پیش بازارهایی که دونغانها در آن کار میکردند، در آلماتی بسته شده و این موضوع دلیل اصلی شورشها است.
از نظر تاریخی، دونغانها پس از یک قیام ناموفق علیه پادشاهان چین (امپراتوری چینگ) در اواسط قرن 19 به قزاقستان مهاجرت کردند. دونغانها یک ملت چینیزبان، با تعهد خود به اسلام سکولار و سخت کوشی در تجارت و کسب و کار خود بسیار موفق هستند و در نتیجه در روستاها، ثروتمندتر از بومیان قزاق زندگی میکنند، که به دلایلی، به اندازه دونغان ها سختکوش نیستند. علاوه بر این دونغانها هیچ زمانی در بین مقامات قزاقستان نمایندهای نداشتهاند.
واقعیت ماجرا چیست؟
برخی ویدئوهای دریافتی از این منطقه حاکی از آن است که صدها زن و کودک دونغان در مرز قزاقستان-قرقیزستان در حال ترک قزاقستان هستند و رسانههای قرقیز نیز صحت این گزارشها را تایید میکنند. برخلاف طرف قزاقستانی که ادعا میکند که در هیچ یک از گذرگاههای مرزی قزاقستان ازدحام وجود ندارد و همه به طور معمول مشغول فعالیت هستند، در گزارشهای رسانهها، خروج بیش از 40 هزار نفر از این مرزها گزارش شده است.
براساس اطلاعات دریافت شده از دونغانهایی که از مرز عبور کردهاند، درگیریها در مناطق قومی در منطقه ژامبیل ساختگی بوده و نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد درگیریها و آتشسوزی توسط گروههای از قبل آموزش دیده، انجام شده است.
براساس اطلاعاتی جدیدی که درز پیدا کرده است، در مجاورت یکی از روستاهای محل درگیری، ماموران انتظامی قزاقستان یک انبار اسلحه کشف کردهاند، که دونغانها هرگونه ارتباط خود با این انبار اسلحه را انکار میکنند. در عین حال، در مراسم تشییع جنازه قربانیان، دونغانها، قزاقها را به ساماندهی برای درگیری و ایجاد بیثباتی متهم میکنند.
اگر این گزارشها صحت داشته باشد میتوان گفت آمران یا عاملان این اتفاق هدفی دوگانه را دنبال میکنند؛ نخست منحرف کردن توجه افکار عمومی از رسوایی مرتبط با افشاگریهای آیسلطان (فرزند دریغا و نوه نورسلطان نظربایف) که ضربهای جبرانناپذیر به اعتبار خانوادگی نورسلطان نظربایف و دریغا نظرباف وارد کرده بود.
ثانیا، این اتفاق میتواند یک عملیات برای تشدید اختلافات بین قومی در قزاقستان با هدف افزایش فشارها علیه قاسم ژومارت توكایف باشد، كه احتمالا از جانب الباسی (لقب نظربایف) و یا اطرافیانش مدیریت شده است تا توکایف را با چالشی از جنس مسائل قومیتی که در قزاقستان با ساختاری چندفرهنگی بسیارحائز اهمیت است، مواجه کند. به یاد بیاوریم که از آغاز دوره ریاست جمهوری توکایف این حداقل سومین مورد است كه قزاقستان شاهد افزایش احساسات ناسیونالیستی است (ضرب و شتم معترضان در میدان تنگیز در اوت سال گذشته و افزایش ناگهانی سینوفوبیا در جریان سفر توکایف به چین). آنچه این فرضیه را قوت میدهد عدم حضور نورسلطان نظربایف به عنوان «پدر ملت» و رئیس شورای امنیت برای مدیریت و آرام کردن فضای ملتهب ایجاد شده است. وی ظاهرا از دور مشغول تماشای اقدامات کماثر و عجولانه جانشین خویش است.
در آینده چه خواهد شد؟
احتمالا در روزهای آینده شاهد فعالیت گسترده و همسوی رسانههای تحت کنترل داریغا نظربایوا برای استفاده حداکثری از این فرصت خواهیم بود. توکایف باید منتظر یاداشتهای انتقادی علیه خود باشد که احتمالا شامل اشاره به ضعف او در توانایی اداره کشور و عدم قدرت حفظ ثبات و امنیت قزاقستان میشود.آنچه قرار است اتفاق بیافتد، ساخت فضایی مساعد برای آینده سیاسی دریغا نظربایوا یا حتی مطرح کردن ایده «بازگشت مجدد الباسی به قدرت» باشد.
در جریان سفر اخیر وزیر امور خارجه آمریکا به قزاقستان ظاهرا دیدار نظربایف با پمپئو درآکوردا انجام شده است، نه در دفتر کار نظربایف و حتی زمان دیدار دو طرف بسیار طولانیتر از زمان دیدار پمپئو و توکایف بوده است تا به طرف مقابل این پیام داده شود که هنوز تصمیمات مهم و اساسی توسط الباسی اتخاذ میشود.
بر اساس برخی گزارشهای غیررسمی، قسمت انتهایی دیدار نظربایف و پومپئو برخلاف روال ابتدای جلسه، کاملا محرمانه و تنها با حضور یک مترجم آمریکایی انجام شده است و الباسی بعد از اتمام جلسه ( برخلاف چند ماه گذشته) روحیهای بسیار بالا داشته است، که شاید این مسئله با اجرایی شدن همان ایده «بازگشت به قدرت نظربایف» مرتبط باشد.
البته فرضیه بازگشت به قدرت با حمایت آمریکا برای نظربایف بدون هزینه نخواهد بود و الباسی محکوم است به دادن امتیازاتی ویژه به ایالات متحده. شاید امتیازی مانند استقرار پایگاه نظامی آمریکا در خزر که از قضا آمریکاییها اشتیاق زیادی برای عملی شدن آن دارند.
انتهای مطلب/