کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

سیاست ترکمنستان در قبال ترکمن‌ها

تاملی بر رویکرد محافظه‌کارانه عشق‌آباد به ترکمن‌های خارج از ترکمنستان

2 آبان 1398 ساعت 11:22

حمایت محدود و لفظی دولت ترکمنستان از اقلیت ترکمن در جریان بحران عراق و سوریه (برخلاف موضع حمایتی و آشکار ترکیه) و نیز عدم حمایت عملی این کشور از سیل‌زدگان ترکمن در جریان سیل خسارت‌بار استان گلستان در ایران در اواخر اسفند 1397، این پرسش را پیش می‌آورد که علت اتخاذ چنین رویکردی از سوی عشق‌آباد در قبال ترکمن‌های خارج از ترکمنستان چیست؟


ایران شرقی/

ولی گوزه‌گر کالجی*

مرزبندی‌های تحمیلی دوران روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، انعقاد پیمان «آخال» در سال 1881 میلادی (1260 شمسی)، وقوع جنگ‌های مختلف، مهاجرت‌ها و تبعیدها موجب شده است جمعیت ترکمن‌ها در کشورهای مختلفی پراکنده شوند به طوری که طبق برآورد اداره آمار ایالات متحده آمریکا، جمعیت کل ترکمن­‌های جهان بیش از 15 میلیون نفر است که از این تعداد نزدیک به پنج میلیون نفر در ترکمنستان و مابقی در کشورهای ایران، افغانستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکیه، عراق و سوریه ساکن هستند[1]. ترکمنستان در حالی تنها کشور و واحد سیاسی مستقل ترکمن ها محسوب می شود که این کشور کم جمعیت ­ترین کشور منطقه آسیای مرکزی هم هست. هر چند جمعیت ترکمنستان از یک میلیون نفر در سال 1950 به مرز پنج میلیون نفر در سال 2014 رسیده است، با این وجود، روند رشد جمعیت این کشور به ویژه در سال­ های اخیر پایین بوده است. جمعیت این کشور از 4.8 میلیون نفر در سال 2006 در مدت 10 سال به 5.37 میلیون نفر در سال 2016 افزایش یافته است که رشد بالایی در سطح منطقه آسیای مرکزی محسوب نمی­‌شود. این امر زمانی بیشتر حائز اهمیت می­شود که جمعیت پنج میلیونی ترکمنستان با جمعیت 30 میلیونی ازبکستان، 18 میلیونی قزاقستان، 8 میلیونی تاجیکستان و 6 میلیونی قرقیزستان مقایسه شود. طبیعی است که در چنین شرایطی، دولت ترکمنستان درصدد جذب ترکمن‌های خارج از کشور برآید؛ اما در عمل چنین رویکردی در 27 سال گذشته از سوی عشق آباد مشاهده نشده است.

اما در رابطه با دلایل و انگیزه های اتخاذ چنین رویکردی از سوی دولت ترکمنستان، نکات و ملاحظات زیر شایان توجه است و به نظر می رسد پنج ملاحظه مهم زیر از جمله دلایل اتخاذ این رویکرد از سوی دولت ترکمنستان به شمار می رود که در این نوشتار مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است:

ملاحظه نخست، موضوع اعطای شهروندی مضاعف و تابعیت دو­گانه از سوی دولت ترکمنستان است. این موضوع از ابتدای استقلال ترکمنستان به ویژه در رابطه با روس­‌های ساکن این کشور مطرح بود.
صفر مراد نیازاف به دلیل نیازی که در مقطع استقلال ترکمنستان به روسیه داشت، شهروندی مضاعف و تابعیت دو­گانه را در قبال روس ‌ها پذیرفت. اما این روند در دوره بردی‌محمداف تغییر پیدا کرد و به موازات افزایش اختلافات ترکمنستان در حوزه­‌هایی چون صادرات گاز و کوشش در جهت کاهش وابستگی سنتی ترکمنستان به روسیه، تابعیت دوگانه شهروندان روس ترکمنستان لغو شد که این امر موجب مهاجرت بخش قابل توجهی از آنان از ترکمنستان به روسیه شد.
در همین راستا، رویکرد عدم اعطای شهروندی مضاعف و تابعیت دو­گانه به سایر اقوام و حتی ترکمن‌های خارج از ترکمنستان نیز طی دو دهه گذشته دنبال شده است و عشق آباد روی خوشی به اعطای شهروندی و تابعیت مضاعف به ترکمن‌های خارج از کشور نشان نداده است. 
   ملاحظه دوم، فضای بسته و به شدت اقتدارگرا و امنیتی داخل ترکمنستان است که حضور ترکمن‌های کشورهای دیگر که در فضای سیاسی و اجتماعی به مراتب بازتر از ترکمنستان پرورش یافته‌اند، به منزله تهدیدی برای ثبات اجتماعی و امنیت ملی کشور نگریسته می‌شود. لذا در عمل شاهد «رویکرد امنیتی و محافظه­‌کارانه دولت ترکمنستان در قبال ترکمن­‌های سایر کشورها» هستیم. در واقع، دولت ترکمنستان با هدف حفظ فضای بسته و امنیتی داخلی کشور از ارتباط گسترده و آزاد شهروندان ترکمنی با ترکمن­‌های سایر کشورها نگرانی جدی دارد و چندان علاقه‌ای به ایجاد حساسیت در بین اتباع خود در زمینه تحولات خارجی ندارد. تهدید­ احتمالی حاکمیت سیاسی ترکمنستان، ارتباط مستقیم شهروندان این کشور با جامعه ترکمن‌های خارج از کشور است که می­‌تواند موجب افزایش خودآگاهی قومی و تاثیرگذاری بر فضای سیاسی بسته و اقتدارگرای جامعه ترکمنستان شود. با این وجود، احساس تهدید از ناحیه ترکمن­‌های خارج از کشور در رابطه با همه کشورها یکسان نیست. به عنوان مثال، دولت ترکمنستان از ترکمن­‌های افغانستان به دلیل سطح پایین شرایط اقتصادی و فرهنگی، احساس تهدید نمی­‌کند و عملاً از موضع بالا با آن­ها برخورد می­‌کند. اما در رابطه با ترکمن­‌های ایران، موضوع کاملاً متفاوت است و به دلیل سطح نسبتاً بالای اقتصادی و فرهنگی از این ناحیه احساس ضعف و تهدید می­‌کند. به همین دلیل، بر خلاف کشورهایی چون قزاقستان، ارمنستان و آذربایجان که برای نام بردن از قزاق‌ها، ارامنه و آذری­‌های خارج از کشور از عبارت «دیاسپورای قزاقی»، «دیاسپورای ارمنی» و یا «دیاسپورای آذری» استفاده می­‌کنند، دولت ترکمنستان عنوان «دیاسپورای ترکمن» را برای ترکمن­‌های خارج از کشور به کار نمی­‌برد. از این ­رو، رویکرد دولت ترکمنستان در قبال ترکمن­‌های خارج از کشور از حد مسائل اجتماعی و فرهنگی فراتر نمی ‌رود و به دلیل نگرش محافظه­‌کارانه و امنیتی، وارد فاز سیاسی و مهاجرت و اعطای تابعیت نمی ‌شود.
 سومین ملاحظه مهم، تفاوت‌های طایفه‌ای و درون قومی بین ترکمن‌های داخل و خارج از ترکمنستان است. اکثریت ترکمن‌های ساکن ترکمنستان از طایفه تکه (یکی از طوایف اصلی ترکمن‌ها) هستند. قدرت سیاسی در ترکمنستان نیز عمدتا در اختیار این طایفه قرار دارد. اما در سایر کشورها از جمله ایران چنین ساختار و ترکیب جمعیتی وجود ندارد. به عنوان مثال، بر خلاف ترکمنستان، ترکمن‌های ایران غالبا از طایفه «یموت» هستند. یموت‌ها در ترکمنستان در اقلیت بوده و فقط در استان ساحلی بالکان در اکثریت قرار دارند و از رسیدن به خیلی از مدارج عالی حکومتی نیز محروم هستند. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، مقامات ترکمنستان در دو دهه گذشته، به شدت بر عصبیت قبیله‌ای تاکید داشته و تلاش کرده‌اند مصادر اصلی قدرت را در اختیار «تکه»ها حفظ کرده از قدرت گرفتن یموت‌ها جلوگیری کنند. بر اساس این شرایط، دولتمردان ترکمنستان بر اساس تفکر قبیله‌ای خود­، علاقه‌ای به تقویت مناسباتشان با ترکمن‌های یموت در ایران ندارند[2] بنابراین، حاکمیت ترکمنستان در رابطه با رویکرد امنیتی و محافظه­‌کارانه در قبال جامعه ترکمن­‌های خارج از کشور از این فرصت برخوردار است که بتواند به بی­‌طرفی دائمی در عرصه سیاست خارجی و عدم تبدیل موضوع قومیت و هویت ترکمنی به عنوان موضوع کشمکش و اختلاف میان ترکمنستان با سایر کشورها تداوم بخشد.
چهارمین ملاحظه، سیاست بی‌طرفی دائمی در عرصه سیاست خارجی ترکمنستان است و در این راستا عشق‌آباد هرگونه موضع‌گیری در خصوص وضعیت ترکمن‌های سایر کشورها را مغایر سیاست بی‌طرفی می‌داند. در واقع، رویکرد امنیتی و محافظه­‌کارانه دولت ترکمنستان در قبال ترکمن­‌های سایر کشورها و عدم ورود به فاز سیاسی و مهاجرت و اعطای تابعیت، کاملاً با اصل «بی­‌طرفی دائمی در سیاست خارجی» همخوانی و تناسب دارد و به نوعی، قوام بخش این سیاست بوده است. به عنوان مثال، هرچند تعریف قوم ترکمن به عنوان بخشی از جهان ترک نیز موجب نزدیکی مناسبات ترکمنستان با ترکیه شده است و صفر مراد نیازاف رئیس جمهور سابق ترکمنستان­، بارها اعلام نمود که ترکیه و ترکمنستان یک ملت در قالب دو کشور هستند. با این وجود، دولت ترکمنستان در راستای حفظ اصل بی طرفی در سیاست خارجی، از عضویت در «شورای همکاری کشورهای ترک‌زبان»[3] و «مجمع بین پارلمانی کشور‌های ترک‌زبان»[4] به رهبری و هدایت ترکیه خودداری نموده است. در همین راستا، دولت ترکمنستان در قبال وضعیت ترکمن‌های عراق و سوریه، آوارگی و مهاجرت اجباری جمعیت قابل توجهی از آنها و تقابل آنها با دولت سوریه از حد حمایت لفظی فراتر نرفت. در حالی که دولت ترکیه با پیوستگی‌های قومی و زبانی به مراتب کمتر از ترکمنستان در قالب حمایت از ترکان و ترک‌زبانان اقدام به حمایت آشکار از ترکمن‌های سوریه نمود. در جریان سیل خسارت‌بار استان گلستان در ایران در اواخر اسفند 1397 نیز که بخش مهمی از مناطق ترکمن‌نشین این استان متحمل خسارت‌های انسانی و مالی فراوانی شدند باز هم شاهد سکوت و موضع منفعلانه دولت ترکمنستان هستیم.
پنجمین ملاحظه که باز هم در ارتباط با رویکرد سیاست خارجی ترکمنستان است، عبور این کشور از «آرمان گرایی‌های فراملی» دوران نیازاف به سمت «اولویت‌های ملی» در دوران بردی محمداف است. سیاست خارجی ترکمنستان در زمان حیات صفر مراد نیازاف (ترکمن باشی) تلفیقی از ملی گرایی نوساخته و آرمان گرایی‌های فراملی بود. نیازاف در طول حاکمیت 16 ساله خود تلاش کرد در کنار طی کردن فرایند ملت سازی در ترکمنستان نوبنیاد، اقداماتی را در جهت کاریزماسازی کشور خود برای ترکمن‌های ساکن در سایر کشورها انجام دهد. یکی از جنبه‌های بارز این آرمان‌گرایی فرامرزی، ایجاد «اتحادیه جهانی ترکمن‌های جهان» و دعوت از نمایندگان ترکمن‌های کشورهای مختلف برای حضور در جلسات سالانه و در پاره‌ای از اوقات نشست‌های فصلی این تشکل بود. این اقدامات در اواخر حیات نیازاف کم رنگ‌تر شد و با به قدرت رسیدن قربان‌قلی بردی‌محمداف در این کشور، جنبه‌های فراملی‌گرایی در سیاست خارجی ترکمنستان به حاشیه رفت.[5] هر چند اجلاس­‌های سراسری و بزرگ «اتحادیه جهانی ترکمن‌های جهان» هر ساله در عشق آباد برگزار می­‌شود و اتحادیه ترکمن‌های جهان هم‏‌اکنون در بیش از  ۱۴ کشور، بیش از ۲۵ نمایندگی دارد، اما عمده فعالیت‌های این اتحادیه در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و بهداشتی است و به هیچ عنوان مطالبات قومی و سیاسی خاصی را دنبال نمی‌کند. 
 سیاست خارجی ایران در رابطه با رویکرد امنیتی و محافظه­‌کارانه دولت ترکمنستان در قبال ترکمن‌های سایر کشورها، از این فرصت برخوردار است که این رویکرد موجب عدم ورود و تمایل دولت ترکمنستان به فاز سیاسی و مهاجرت و اعطای تابعیت و نیز احساس ضعف و تهدید از ناحیه ترکمن‌های ایران شده است که این امر طی 27 سال گذشته موجب شده است جریان­‌های قوم­‌گرا و تجزیه‌طلبِ خواهانِ یگانگی و اتحاد با ترکمنستان به صورت جدی در مناطق ترکمن­نشین ایران شکل نگیرد. تهدید احتمالی برای ایران در صورتی است که تغییر جدی و بنیادین در رویکرد امنیتی و محافظه­‌کارانه دولت ترکمنستان در قبال ترکمن­‌های سایر کشورها از جمله ترکمن‌های ایران ایجاد شود و ورود دولت ترکمنستان از فاز منفعلانه و عمدتاً فرهنگی کنونی به فاز سیاسی؛ قوم­‌گرایی و تحرکات تجزیه­‌طلبانه در مناطق شمال شرقی کشور را تحریک و تشدید کند. در این صورت، تهدید جدی متوجه امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران خواهد شد. البته همان‌گونه که گفته شد کشور ترکمنستان به دلایل داخلی، تمایلی برای ورود به این فاز ندارد و لذا در آینده قابل پیش‌بینی، تهدیدی از این ناحیه متصور نخواهد بود .    
 
*- پژهشگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری و عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)

پی‌نوشت:
[1] . U.S. Census Bureau: Population by Selected Ancestry Group and Region, 2005.
[2] . «چرا ترکمنستان به سیل زده‌های ترکمن کمک‌رسانی نکرد؟»، پایگاه خبری و تحلیلی اهل سنت ایران، 10 اردیبهشت 1398.
[3] . Cooperation Council of Turkic-Speaking States (Turkic Council)
[4] . Parliamentary Assembly of Turkic-speaking Countries (TURKPA)
[5] . همان.

انتهای مطلب/


کد مطلب: 2100

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/2100/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir