انتخابات ریاست جمهوری افغانستان؛ سناریوها و چشمانداز
سناریوهای فراروی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و روند صلح این کشور به طور ناخواسته در میدان رقابت با یکدیگر قرار گرفتند و تصور غالب بر این بود که مذاکرات صلح منجر به لغو انتخابات خواهد شد تا زمینه انجام تقسیم قدرت در قالب یک دولت انتقالی فراهم شود و پس از آن انتخابات با مشارکت طالبان برگزار شود. اما دستور رئیس جمهور آمریکا مبنی بر توقف مذاکرات طالبان – آمریکا، سبب شد انتخابات ریاست جمهوری محور کنش قرار گیرد. به رغم برتری ظاهری انتخابات بر روند صلح، چالشهای اساسی فراروی این نماد دموکراسی قرار دارد که سرنوشت آن را در هالهای از ابهام قرار داده است. با توجه به متغیرهای اثرگذار بر این روند، چهار سناریو را میتوان برای انتخابات حساس ریاست جمهوری افغانستان پیشبینی کرد که بر اساس آنها میتوان چشماندازی از وضعیت پسا انتخابات را ترسیم کرد.
ایران شرقی/
جاوید حسینی*
پیش از دستور رئیس جمهور آمریکا مبنی بر توقف مذاکرات طالبان - آمریکا، اعتقاد بر این بود که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به تعویق خواهد افتاد اما اقدام عجیب ترامپ، سبب شد که انتخابات محور کنش سیاسی در افغانستان قرار گیرد و واشنگتن هم با بیمیلی حمایت خود را از آن اعلام کند. هر چند طالبان اعلام کرده است که این پروسه را هدف حملات خود قرار میدهد و تاکنون نیز حملات خونباری را علیه کمپینها انجام داده است اما دولت افغانستان مصمم است تا در موعد مقرر این انتخابات را برگزار کند. اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان که خود یکی از کاندیداهای انتخابات است برای برگزاری این انتخابات تلاش زیادی به خرج داد و به رغم مخالفتها، عزم جدی بر برگزاری آن دارد. اگر تحول مهمی مانع برگزاری این انتخابات نشود، روز شنبه ششم مهرماه مردم افغانستان به پای صندوقهای رأی خواهند رفت تا از بین 15 کاندیدای باقی مانده به یک تن رأی دهند.
این نوشتار در پی پاسخ به این سئوال است که چه سرنوشتی فراروی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان قرار دارد؟
چندین متغیر اثرگذار در شرایط کنونی بر پروسه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تاثیر دارند از جمله حمایت بازیگران خارجی اثرگذار، ائتلافهای انتخاباتی و حمایت شخصیتهای پرنفوذ افغانستان از یک کاندیدا. اما به نظر میرسد که متغیرهای زیر قدرت اثرگذاری بیشتری بر انتخابات پیشرو خواهند داشت: عملکرد حاکمیت در زمینه انتخابات، سیاست آمریکا، و روند مذاکره طالبان – آمریکا.
بر این اساس میتوان سناریوهای محتمل را چنین برشمرد:
- سناریوی اول: انتخابات قابل قبول
- سناریوی دوم: انتخابات ناتمام
- سناریوی سوم: انتخابات غیر شفاف
- سناریوی چهارم: تکرار وضعیت 2014
*******
سناریوی اول: انتخابات قابل قبول
کشورها و سازمانهای کمک کننده به افغانستان در ماههای اخیر بر برگزاری انتخابات شفاف به عنوان یکی از ارکان دموکراسی تاکید کردهاند. از سویی دیگر، کاندیداها از جمله عبدالله عبدالله، احمدولی مسعود، گلبدین حکمتیار و رحمتالله نبیل هشدار دادهاند که در صورت دست زدن تیم حاکم به تقلب بیتفاوت نخواهند ماند. هر چند که انتخابات عاری از تقلب بسیار غیر محتمل است اما با توجه به هشدارهای داده شده و مانیتورینگ رقبا از یکدیگر و نیز هراس غنی از بهانه به دست حریفان دادن، ممکن است انتخاباتی با میزان اندکی تقلب برگزار شود که بازیگران خارجی آن را پذیرفته و بازیگران داخلی نیز تحت فشار به این نتیجه تن دهند.
نتیجه این سناریو و چنین انتخاباتی که به احتمال بسیار زیاد پس از دور دوم انتخابات مشخص خواهد شد، پیروزی اشرف غنی و یا عبدالله عبدالله خواهد بود. این که کدام یک از این دو شانس موفقیت بیشتری خواهند داشت، بحث جداگانه و پیچیدهای است که موضوع این گزارش نیست.
حالت دیگری نیز برای این سناریو محتمل است و آن پیروزی یک کاندیدای سوم به عنوان شگفتی انتخابات است. از آنجا که تمرکز قدرت، ثروت و حمایت رهبران قومی اثرگذار در دو تیم انتخاباتی عبدالله و غنی متمرکز است، تحقق پیروزی کاندیدای سوم دشوار است اما دلایلی را میتوان به عنوان احتمال پیروزی فرد سوم مطرح کرد. نخست آن که مردم افغانستان از سیاستها و ناکارآمدی عبدالله و غنی خسته شده باشند و به سوی کاندیداهای دیگر روی آورند. دوم، بازیگران خارجی و در راس آنها آمریکا به کمک بازیگران داخلی برای خروج افغانستان از وضعیت کنونی و نیز تحقق روند صلح از کاندیدای ثالث حمایت کنند. در ماهها و هفتههای گذشته رویگرداندن آمریکا از اشرف غنی بارز شده است. هر چند عبدالله آمادگی همکاری تمام و کمال با آمریکا را دارد و حتی اعلام کرده از فردای پیروزی در انتخابات آماده است به نفع روند صلح کنارهگیری کند اما از آنجا که فضای انتخابات به واسطه رقابت تنگاتنگ بین غنی و عبدالله دو قطبی شده است و پیروزی عبدالله منجر به تحریک هواداران غنی خواهد شد، گزینه حمایت از کاندیدای ثالث کم هزینهتر است.
سناریوی دوم: انتخابات ناتمام
بر اساس این سناریو فقط دور اول انتخابات برگزار شده و به دلایل مختلفی دور دوم انتخابات برگزار نخواهد شد. این دلایل میتوانند موارد زیر باشند:
1- ناامنی گسترده و کشته شدن برخی کاندیداها و یا تعداد زیادی از مردم ناشی از حملات طالبان،
2- توافق طالبان و آمریکا در روند صلح
3- تقلب وسیع در دور اول انتخابات و امتناع مهمترین کاندیداها از ادامه رقابت.
نتیجه این سناریو بسته به هر یک از عوامل فوق میتواند مختلف باشد:
- عامل اول میتواند دست اشرف غنی را برای تعویق انتخابات و تداوم کار دولت وحدت ملی باز گذارد
- عامل دوم میتواند دولت وحدت ملی را تحت فشار بازیگران داخلی و خارجی به سوی انصراف از انتخابات سوق دهد.
- عامل سوم میتواند به نتیجهای شبیه سناریوی سوم منتج گردد که در زیر بدان پرداخته خواهد شد.
سناریوی سوم: انتخابات غیر شفاف
در این سناریو یکی از دو کاندیدای برتر با تقلب به پیروزی میرسد. کاندیداهای دیگر و حامیان آنان دست به اعتراض و تظاهرات وسیع زده و از پذیرش نتیجه انتخابات امتناع میکنند. در صورتی که این تقلب همانند انتخابات ریاست جمهوری 1393 و انتخابات پارلمانی 1397 فاحش باشد، بازیگران بینالمللی و حامیان مالی دولت افغانستان از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا از پذیرش نتیجه انتخابات خودداری میکنند.
لازم به ذکر است که تعدادی از بازیگران داخلی و خارجی خواهان این وضعیت هستند و دلیل آن احتمال امتناع رئیس جمهور آینده از کنارهگیری به نفع روند صلح است. اگر اشرف غنی و یا کاندیدای دیگری در نتیجه انتخابات بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زند، سخت است که به سادگی این کرسی را به نفع تشکیل یک دولت موقت یا انتقالی (به عنوان بخشی از فرآیند صلح) رها کند.
بر اساس سابقه انتخابات در افغانستان، بستر مساعد برای تقلب، سوء ظنهای کاندیداها، عدم تمایل بازیگران اثرگذار به ویژه آمریکا به یک دولت مقتدر در این مقطع زمانی، و آمادگی جامعه افغانستان برای اعتراضهای سیاسی که ناشی از ناامنی، فقر و فساد حاکم بر این کشور است، این سناریو محتملتر است.
نتیجه این سناریو، تشکیل یک دولت موقت است که مورد تایید کاندیداها و حامیان خارجی افغانستان باشد. بسته به شرایط و وضعیت روند صلح افغانستان، ماموریت این دولت موقت متفاوت خواهد بود. اگر چشم اندازی برای روند صلح موجود نباشد، ممکن است دولت موقت با دگرگونی در ساختار کمیسیونهای انتخاباتی ماموریت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را داشته باشد و اگر گره روند مذاکرات طالبان – آمریکا باز شده باشد، ماموریت غیر انتخاباتی برای آن تعریف میشود.
سناریوی چهارم: تکرار وضعیت 2014
افغانستان پس از تحولات 2001 یکی از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا بود اما دیگر رویدادهای عرصه بینالملل از جمله تحولات خاورمیانه، قدرتنمایی روزافزون چین، تنش تهران – واشنگتن، مذاکرات کره شمالی و تهدیدات روسیه، افغانستان را از اولویت سیاست خارجی آمریکا خارج ساختهاند. جنگ افغانستان در ادبیات مقامات و رسانههای آمریکا به جنگ بیپایان شهرت یافته و هزینههای جانی و مالی آن انتقادات زیادی را در پی داشته است. نه تنها دونالد ترامپ رئیس جمهور بر حال آمریکا، بلکه اغلب کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا خواهان خلاص شدن از این وضعیت هستند و تنها اختلاف بین آنها شیوه خلاصی از باتلاق افغانستان است. ملت – دولت سازی در افغانستان دیگر در دستور کار آمریکا قرار ندارد و مهمترین مسئلهای که واشنگتن در درون افغانستان بدان توجه دارد، مسئله مبارزه با تروریسم است تا در آینده، منافع آمریکا و متحدان آن از خاک افغانستان مورد تهدید قرار نگیرند. بر این اساس هر چند آمریکا افغانستان را همانند دوران پسا اشغال شوروی به حال خود رها نخواهد کرد اما اهداف و استراتژیهایی را که در بدو ورود به افغانستان در سر داشت، تغییر داده و حفظ ارزشهای لیبرال و دستاوردهای 18 سال گذشته در حد ممکن پیگیری میشود. بر این اساس، خروج نیروهای نظامی و کاهش دیپلماتهای مستقر در افغانستان به طور جدی در دستور کار دولت آمریکا قرار دارد.
اگر انتخابات ریاست جمهوری افغانستان با تقلب وسیع و گسترده انجام گردد و از سویی روند مذاکره با طالبان به فرجامی نرسد، ممکن است واشنگتن همانند 2014 تن به پذیرش نتیجه مملو از تقلب دهد و کاندیداهای معترض را به طور موقت با ابزارهای مختلف قانع به پذیرش نتیجه انتخابات سازد که این وضعیت همانند آتش زیر خاکستر خواهد بود. در چنین سناریویی، دولتی ضعیف و فاقد نفوذ بر سر کار خواهد آمد و در کنار بحران امنیتی، بحران سیاسی تشدید شدهای دامن افغانستان را فرا خواهد گرفت که دامنه آن فراتر از افغانستان خواهد رفت.
جمع بندی
در حال حاضر به دلایل متعددی چشم انداز روشنی برای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان وجود ندارد. زیرساختهای ناقص انتخاباتی و عدم اقدام برای اصلاح این وضعیت به رغم درسهای گرفته شده از انتخاباتهای پیشین میتواند شائبه اراده برخی از کارگزاران را از این خلأ مطرح کند. بر همین اساس یکی از گفتمانهای مطرح در این انتخابات از سوی کاندیداهای رقیب تیم حاکمیت این است که اراده اشرف غنی تداوم حضور در رأس هرم قدرت با هر ابزاری میباشد.
یکی از مهمترین متغیرهایی که چشمانداز انتخابات را تیره ساخته است، کور سوی ایجاد شده مذاکرات صلح افغانستان و امکان شراکت طالبان در ساختار سیاسی افغانستان است. این اعتقاد که انتخابات پس از تکمیل روند صلح با مشارکت طالبان برگزار گردد، به شدت بر انتخابات سایه افکنده است و به همین دلیل برخی از مهمترین بازیگران صحنه افغانستان کماکان مخالف برگزاری این انتخابات هستند.
رقابتهای قومی و سیاسی تشدید شده در جامعه افغانستان بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. جامعه افغانستان پس از انتخابات 2014 و تشکیل حکومت وحدت ملی آسیبهای فراوانی دیده است و زمینه برای اعتراضها فراهم است. اگر تقلبی وسیع در این انتخابات صورت گیرد، باید در انتظار چالشی سیاسی همراه با افزایش تحولات امنیتی در افغانستان بود که مهار آن بستگی به عزم بازیگران مختلف دارد و چه بسا فضا عامدانه به این سمت سوق داده شود.
بر اساس وضعیت کنونی افغانستان آنچه انتظار میرود این است که در بهترین حالت، رئیس جمهوری بر کرسی خواهد نشست که به تحت تاثیر مشارکت اندک مردم، فاقد نفوذ لازم خواهد بود و در نتیجه با چالشهای سیاسی – اجتماعی فراوانی رو برو خواهد شد. بدترین حالت، اوضاع از کنترل خارج شده به سمت درگیریهای سیاسی- فیزیکی پیش خواهد رفت و حالت میانه هم نتیجه مسامحه بازیگران و کاندیداها، تشکیل دولت موقت و یا ساختاری شبیه حکومت وحدت ملی است.
انتهای مطلب/