ایران شرقی
*محمد اسداله پور
مقدمه
در دوره معاصر، پیشینه حضور عربستان سعودی در منطقه آسیای مرکزی به سالهای آخر حیات سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و متعاقب آن، فروپاشی این ابرقدرت بر میگردد. چنانچه روشن است در دوران اقتدار اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یکی از دو ابرقدرت جهان که نظامی مبتنی بر انکار خدا (آتئیسم) و نفی دین داشت، عربستان سعودی با توجه به ماهیت ساختار سیاسی حاکم بر مسکو؛ رابطه نزدیک و خوبی با این ابرقدرت نداشت و حتی در دورهای چند ساله، در سالهای دهه 40 به بعد، فاقد رابطه دیپلماتیک با مسکو بود.
شاید بتوان حمله ارتش سرخ به افغانستان و اشغال این کشور توسط اتحاد جماهیر شوروی در آغاز دهه هشتاد قرن بیست میلادی را به عنوان نقطه عطف و آغازی برای حضور عربستان سعودی در جمهوریهای آسیای مرکزی تلقی کرد. بدین معنی که در این دوره، تعدادی از اتباع سعودی و نیروهای چندملیتی تحت نظر آنها در قالب گروههای جهادی تحت عنوان «عرب- افغانها» برای جنگ با روسهای متجاوز راهی افغانستان شدند ، که از دید آنان سرزمینی اسلامی و بخشی از قلمرو جهان اسلام به حساب می آمد.
این امر مقدمات ارتباط سعودی با افراد و گروههایی از اسلامگرایان جمهوریهای مسلمان آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان و ازبکستان را فراهم آورد. از سوی دیگر نیز رژیم سعودی از ابتدای روی کار آمدن در حجاز به سرنوشت و وضعیت مسلمانان آسیای مرکزی به عنوان بخشی از جهان اهل سنت توجه داشت و این منطقه را به چشم خاستگاه بسیاری از بزرگان و عالمان برجسته مذاهب سنی نگاه میکرد. در جهان اهل سنت، عالمان و بزرگان زیادی از جمله صاحبان و خالقان صحاح سته (شش کتاب روایی معتبر اهل سنت) که در میان اهل سنت مقام و منزلت والایی دارند، تعلق به این منطقه دارند و خاستگاه جغرافیایی آنان شهرها و مناطق مختلف آسیای مرکزی نظیر بخارا، ترمذ، نسا، مرو و خوارزم است.
روابط دو کشور در دوره کریماف
ازبکستان و عربستان سعودی از سال 1991 روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند. در آوریل 1992 اسلام کریماف، رئیسجمهور وقت ازبکستان اولین سفر رسمی خود به عربستان را انجام داد و با مقامات سعودی دیدار کرد. با توسعه روابط دو کشور، کمیسیون بین دولتی روابط نیز در 1999 در تاشکند آغاز به کار کرده و مبانی توسعه مناسبات میان دو کشور ایجاد شد. با این حال حضور دو گروه اسلامگرای تندرو از جمله «جنبش اسلامی ازبکستان» و «حزبالتحریر» که در همکاری با طالبان و القاعده، تحت حمایت مستقیم و غیرمستقیم عربستان سعودی قرار داشتند، موجب شد تا اسلام کریماف در مشی محافظهکارانه خود مانع از توسعه بیشتر روابط دو کشور شود. کریماف به خوبی از تهدیدات نزدیک شدن به ریاض و افزایش فعالیتهای مذهبی سعودیها در ازبکستان، هراس داشت. با این حال، روابط در سطح مشخصی تداوم یافت.
آغاز فصل جدید روابط در دوره میرضیایف
با روی کار آمدن شوکت میرضیایف به نظر میرسد که عربستان سعودی، سعی در بازیابی مجدد نفوذش در ازبکستان دارد. بیتردید تغییر در رویکردهای سیاست خارجی ازبکستان از محسوسترین تغییرات در این کشور بوده و عربستان به خوبی از دیرباز مزایای نفوذ در این منطقه را برسی نموده، فرصت را پس از مرگ کریماف مغتنم شمرده و برای هرچه نزدیکتر شدن به این منطقه و رسیدن به اهداف مشخص از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد. اولین دیدار ریاست جمهور ازبکستان با پادشاه سعودی سال 2017، با دعوت میرضیایف جهت شرکت در اجلاس سران کشورهای عرب مسلمان و ایالات متحده آمریکا صورت گرفت. عبدالرحمان الشاعی، سفیر عربستان سعودی در تاشکند، در مصاحبهای با روزنامه جهان در سال 2017 از تمایل کشورش برای حضور در عرصه اقتصادی و توسعه مبادلات سیاسی با ازبکستان خبر داده بود. وی علاوه بر مسائل اقتصادی و سرمایهگذاری، تاکید کرد که حفاظت از ارزشهای واقعی اسلامی، یکی از مسائل مهم در این راستا میباشد.
دیدارها و رفت و آمدهای سیاسی ازبکستان و عربستان سعودی اما صرفا منحصر به این موارد نبوده است. در راستای توسعه روابط بین پارلمانی دوکشور، در تاریخ 6 نوامبر 2017 نماینده پادشاه سعودی، احمد بن محمد عبوش، و نمایندگان ازبکستان دیدار کردند . دیدار دیگری نیز در سوم دسامبر2018 (در ریاض) باحضور نمایندگانی از دو کشورکه متشکل از معاون وزیر امور خارجه ازبکستان، دلشاد آخاتوف و نذار مدنی، وزیر امور خارجه عربستان برگزار گردید. در این دیدار دوطرف تصمیم به توسعه تماسها و برگزاری جلسات منظم در تمامی سطوح گرفته و متعهد به همکاری در تمامی زمینهها شدند. از جمله مهمترین آنها تعامل طرفین در چارچوب سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی و دیگر ساختارهای بینالمللی بود.
دعوت رسمی پادشاه سعودی از رئیسجمهور ازبکستان در سال 2018 دومین نقطه تحول روابط دو کشور در این بازه 2 ساله به شمار میرود. در این رویداد ملک سلمان از ازبکستان به عنوان شریک قابل اعتماد و امیدوار کننده برای عربستان یاد کرد. ملک سلمان همچنین برای سومین بار در تاریخ 29 مه 2019 از رئیسجمهور ازبکستان جهت شرکت در چهاردهمین اجلاسیه سران کشور های اسلامی به میزبانی عربستان در شهر مکه دعوت رسمی نمود. اولوگ بیک مقصوداف، سفیر ازبکستان در ریاض اهمیت این نشست را تاثیر آن در مقابله با چالشهای موجود در جهان اسلام و تقویت روابط بین کشورهای عضو بیان کرد.
مناسبات پولی و مالی تاشکند و ریاض موضوعی بوده که از سمت ازبکستان با جدیت بیشتری پیگیری شده است. میرضیایف به منظور اجرای برنامههای اصلاحی اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک جهش رو به جلو در اقتصاد ازبکستان، به شدت نیازمند سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. عربستان سعودی پس از چین و کشورهای اروپایی مهمترین منبع برای تاشکند محسوب میشود. در این راستا، سرمایهگزاری گروههای سعودی در صنایع نساجی و برق (2019-2018)، حوزههای پولی و مالی در شش بانک ازبک (2018) و همکاریهایی در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی نشانگر پیشرفت روابط دو کشور است.
همچنین با سفر احدبیک حیدراف، وزیر امور دارایی ازبکستان به ریاض، سعودیها برای توسعه مناطق روستایی و زیربناهای مهندسی، ارتباطی، جادهای و حمل و نقلی، استانهای نوایی، فرغانه و تاشکند 50 میلیون دلار وام در نظر گرفتند. طرح احداث بیش از 2 هزار منزل مسکونی در روستاهای ذکرشده و احداث زیربنای شبکه آبیاری، خطوط لوله گاز، شبکه انرژی برق، جادهها و همچنین مراکز اجتماعی و ورزشگاه، مدارس، مؤسسات پزشکی، مغازهها و ایستگاههای اتوبوس نیز از مسائلی است که در مورد آنها در آن نشست، توافق شد . همچنین ازبکستان از سال گذشته برنامهای را برای گذار به بانکداری اسلامی ارائه کرده است. بانک توسعه اسلامی که در عربستان سعودی واقع شده است، یکی از همکاران جدی این طرح به شمار میرود.
ابتکار دیگر میرضیایف در زمینه بهبود روابط با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو سازمان همکارهای اسلامی ایجاد یک مرکز تحقیقاتی بینالمللی به نام «امام البخاری» در سمرقند و بخش ویژهای از سازمان اوقاف در دانشگاه اسلامی تاشکند بود که با استقبال ریاض مواجه شد. این عمل به تقویت تعاملات در حوزههای آموزشی و فرهنگی کمک میکند.
آخرین اقدام ازبکستان در حمایت از عربستان ، انتشار بیانیهای جهت محکومیت حمله پهبادی ارتش یمن به تاسیسات نفتی عربستان سعودی بود. چندی پیشحمله پهپادهای نیروهای مقاومت یمن به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در استان ریاض که متعلق به شرکت آرامکو بود، سر و صدای زیادی در رسانهها و محافل سیاسی بر پا کرد که نشان از سطح جدید نبرد در یمن داشت. با این حال نکته جالب توجه در این زمینه، موضع وزارت امور خارجه ازبکستان در محکومیت حمله پهبادهای یمنی به تاسیسات نفتی سعودی بود که تا پیش از این سابقه نداشت.
وزارت امور خارجه ازبکستان این حمله یمنی ها را غیرسازنده خواند و آن را تهدیدی جدی برای زندگی غیرنظامیانی که در اطراف آن ایستگاه نفتی زندگی میکنند، دانست. ازبکستان در این بیانیه همچنین از جامعه بینالمللی خواست تا اقداماتی برای ممانعت از تداوم چنین اعمالیکه تاثیری منفی بر تامین پایدار نفت و توسعه اقتصاد جهانی به صورت کلی دارد، صورت دهد.
جمعبندی
آنچه از بررسی روابط ازبکستان و عربستان سعودی از دسامبر 2016 به بعد به چشم میآید، توسعه کمی و کیفی مناسبات دو کشور است. شوکت میرضیایف در این بازه 2.5 ساله سه بار از سوی پادشاه سعودی به عربستان دعوت شده است. این در حالی است که تنها سفر دکتر روحانی به تاشکند در سال گذشته با فشارهای سیاسی آمریکاییها و احتمالا لابی تازه شکل گرفته سعودی، لغو شد.
محور توسعه مناسبات تاشکند و ریاض در وهله نخست مسائل سیاسی و در وهله دوم، مناسبات اقتصادی است. ازبکستان در رویکرد جدید خود برای خروج از انزوای سیاسی، توجه ویژهای به جهان اسلام و بهویژه در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی داشته است. عربستان و ترکیه در این زمینه نقش ویژهای برای میرضیایف ایفا خواهند کرد. از سوی دیگر، دسترسی ازبکستان به منابع آمریکایی نیازمند بازیگری این کشور در بلوکهای منطقهای وابسته به واشنگتن است که ریاض یکی از رهبران یا لااقل بازیگران تاثیرگذار آن، حداقل در حوزه انرژی و مسائل امنیتی است. میانجیگری ازبکستان در مساله افغانستان نیز سومین محرکه ازبکستان برای توسعه مناسبات سیاسی با عربستان است.
میرضیایف به خوبی از لزوم حضور تمام بازیگران منطقهای در پلتفرم جدید تاشکند برای افغانستان آگاه است. او در این بازی به خوبی از کارتهای اسلامآباد، دوحه، ریاض و تهران استفاده کرده است. در همین راستا جمهوری اسلامی ایران اگرچه یک تجربه ناموفق برای توسعه مناسبات با ازبکستان داشته است، اما نباید روند مربوطه را رها نماید. بهبود روابط تاشکند-تهران بر اساس محورهایی نظیر مساله افغانستان، مبارزه با تروریسم در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، مسیرهای ترانزیتی و باز کردن درهای ژئوپلیتیک خود به سوی تاشکند و البته ارتقاء مناسبات تجاری و اقتصادی دوجانبه میبایست به عنوان یک رویکرد موازنهگرانه مد نظر قرار بگیرد.
*مترجم و پژوهشگر مطالعات ازبکستان