ابتکار یک کمربند و یک راه در پاکستان: فرصتها و چالشها
پاکستان در ابتکار «یک کمربند و یک راه»، به دلایل مختلف یکی از مهمترین کشورها است. نخست اینکه، پاکستان تنها کشوری است که پروژههای زیرساختی را ذیل طرح ابتکار کمربند و جاده طراحی و اجرا نموده است. دوم، پاکستان به لحاظ جغرافیایی در نقطه تلاقی سه منطقه (جنوب آسیا، آسیای مرکزی و خاورمیانه) قرار دارد و میتواند نقشی حیاتی در اجرای موفقیتآمیز BRI و تبدیلشدن به یک مرکز تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی ایفا نماید. سوم، اینکه پاکستان به دلیل گستردگی سرزمینی و جمعیت در این پروژه، قابل توجه میباشد و این چشمانداز که این کشور به بازار بزرگ مصرف کننده محصولات چینی تبدیل خواهد شد را ترسیم میکند. از این رو، BRI در پاکستان از چهار دیدگاه، ژئوپلیتیک؛ امنیتی؛ اجتماعی و اقتصادی، مهم و قابل بررسی است.
ایران شرقی/
منصوره اسکندران؛ دکترای جغرافیای سیاسی
کشور چين دومين اقتصاد بزرگ دنيا است که روز به روز گستردهتر و بزرگتر شده و ظرفيتها و توانهاي بالفعل و بالقوه موجود در اين کشور، آن را به عنوان غول اقتصادي و اژدهاي قدرتمند زرد، مطرح کرده است. چنانکه رئيس جمهور چين در افتتاحيه کنفرانس « BRI » اعلام کرد براي احياي «جاده ابريشم قديم» تحت عنوان «جاده ابريشم نوين» سرمايهگذاري هنگفتي انجام خواهد داد. هدف از احياي جاده ابريشم، ايجاد منطقه اقتصادي يکپارچه، هماهنگ و برمبناي سياست اقتصادي برد ـ برد، در مسير کشورهاي جاده ابريشم قديم، بیان شده است که البته به آن محدود نميشود و قرار است به کشورهاي جنوب شرقي و جنوب آسيا از جمله پاکستان نيز گسترش يابد.
هدف از طرح احياي اين مسير و افزايش ترانزيت و حمل و نقل کالا ميان کشورهاي واقع در اين حوزه ميباشد.
پاکستان در طرح «کمربند و جاده چین»، به دلایل مختلف یکی از مهمترین کشورها است. نخست اینکه، پاکستان بر خلاف دیگر کشورهای حاضر در این طرح، تنها کشوری است که پروژههای زیرساختی از این قبیل را ذیل طرح ابتکار کمربند و جاده طراحی و اجرا نموده است(Small, 2016: 170) . دوم، پاکستان به لحاظ جغرافیایی در نقطه تلاقی سه منطقه (جنوب آسیا، آسیای مرکزی و خاورمیانه) قرار دارد، بدین ترتیب میتواند نقشی حیاتی در اجرای موفقیتآمیز BRI و تبدیلشدن به یک مرکز تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی ایفا نماید. سوم، اینکه پاکستان به دلیل گستردگی سرزمینی و جمعیت در این پروژه، قابل توجه میباشد و این چشمانداز که این کشور به بازار بزرگ مصرف کننده محصولات چینی تبدیل خواهد شد را ترسیم میکند (Murad,2018:9-10). در مجموع، این طرح از چهار دیدگاه، ژئوپلیتیک؛ امنیتی؛ اجتماعی و اقتصادی، مهم و قابل بررسی است.
دیدگاه ژئوپلیتیک
از لحاظ ژئوپلیتیک، چین و پاکستان به دلیل وابستگی امنیتیِ ویژهیِ پاکستان به چین، با یکدیگر مرتبط میباشند. با این وجود، این ترس وجود دارد که اگر چه چین میتواند قدرت حامی موثری برای پاکستان باشد اما این کشور تنها از امتیازات پاکستان به نفع خود بهره برده و در این رابطه، پاکستان قربانی برنامههای جاه طلبانه چین گردد.
دیدگاه امنیتی
چین نقش مثبتی در توسعه پاکستان ایفا میکند، با این وجود اعتماد تنها زمانی شکل خواهد گرفت که نفوذ سیاسی یا نظامی چین در پاکستان به حداقل برسد. هر چند با توجه به مسائل امنیت ملی پاکستان، تا کنون اکثر تحلیلگران نفوذ سیاسی چین را تهدید تلقی نکرده و تاثیر آن بر توسعه صلحآمیز را مثبت دانستهاند.
دیدگاه اجتماعی و فرهنگی
به نظر میرسد در حوزهی اجتماعی- فرهنگی، اختلافاتی بین نخبگان و طبقه کارگر وجود دارد. سیاستگذاران از BRI حمایت میکنند، در حالی که طبقه پایینتر نسبت به BRI، احساس ناراحتی و سوء تفاهم دارند. با اینکه چین برای ارتقاء فرهنگ تلاش میکند، اما فقدان ارتباطات محلی، ضعف وجههسازی و دیپلماسی عمومی چین مشهود است. با وجود اینکه چین به عنوان قدرتی موفق و با نفوذ در جامعه جهانی مطرح شده است، اما تناقضات در این مورد به ویژه در جامعه ناپایدار و پر آشوبی چون پاکستان، باید در نظر گرفته شود. ارزش همکاریهای دو طرفه و برد- برد چین در پی این تضادها، زیر سوال رفته و گروههای زیادی از مردم، نسبت به اهداف واقعی چین دچار شک و تردید میباشند. منطق نهفته در استدلالهای مخالف این است که تنها یک طرف، بیشترین بهره را از این ارتباطات به دست میآورد و در این دیدگاه، پاکستان قربانی این معامله است.
دیدگاه اقتصادی
از لحاظ اقتصادی، سه گروه در این حوزه وجود دارد، حامیان فعالی که BRI را فرصتی برای تغییر بازی میبینند، و خوشبینانه بر این عقیدهاند که این گستره میتواند رفاه و توسعه برای پاکستان به ارمغان بیاورد. گروههای محتاطتر، بین منتقدان ریسک مالی BRI و ایجاد فرصتهای توسعه، در تضاد قرار دارند، از این رو از همکاری محتاطانه حمایت میکنند. گروه دیگری که مخالف و ضد پروژه CPECمیباشند، طرح BRI را بحرانی برای روابط فعلی و به طور مشخص، چین را تهدیدی برای پاکستان میدانند.
CPEC؛ مهمترین همکاری اقتصادی چین و پاکستان
پروژههای CPEC ، بخش عمده فعالیتهای مربوط به BRI در پاکستان را تشکیل میدهد و اهداف پیشبینیشده آن با سیاست اصلی BRI چین مطابقت دارد. با این حال، CPEC تمام فعالیتهای زیرساختی مشترک چین و پاکستان را پوشش نمیدهد. علاوه بر این، پروژههای CPEC همیشه چین را مستقیما درگیر نمیکند.
برنامههای کریدور اقتصادی چین - پاکستان، پیش از طرح کمربند و جاده چینی و در تابستان سال 2013، در دیدار نواز شریف نخست وزیر پاکستان با «لی که کیانگ»، نخست وزیر چین، در پکن، اعلام شد. این برنامهها بر برقراری سرمایهگذاری و ارتباط چین با بندر گوادر پاکستان از طریق بزرگراهها، زیرساختهای ریلی و خط لوله، متمرکز بود که اجرای آن، در چشماندازی پنج ساله با هزینهای بین 10 تا 20 میلیارد دلار برآورد شده بود.
این فعالیتها، بعدها به عنوان بخشی از "کریدور اقتصادی چین و پاکستان" (CPEC) که اجرای آن در آوریل 2015 به طور رسمی آغاز شده بود در بازدید شی جین پینگ، رئیس جمهور چین از پاکستان، مجدد مطرح شد. پس از آن، دو دولت طرح "برنامه بلندمدت" را در سال 2017 با چشمانداز اجرایی تا سال 2030 برنامهریزی کردند.
گرچه ایده کریدور ترانزیتی بر حمل و نقل بینالمللی متمرکز شده است، اما تولید برق بخش عمدهای از پروژههای CPEC را تشکیل میدهد که در "فاز اول" "برنامه بلند مدت" با هدف رفع کمبود شدید برق- به عنوان پیش شرط ساخت قطب صنعتی پاکستان انجام میگیرد. براساس گزارشهای سال 2015، پایگاه داده MERICS BRI تایید کرد که CPEC به عنوان طرح"برجسته" پروژه BRI شناخته شده که بیش از 15 میلیارد دلار از سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین و وامها صرف این پروژه شده است(www.merics.org).
منافع تجاری و چالش تضعیف روند توسعه
بیش از 30 شرکت چینی و پاکستانی، درحوزهی گردشگری، بانکداری، بیمه، لیزینگ، تدارکات، انبارداری خارجی، شیلات و مونتاژ لوازم خانگی، کار در مناطق آزاد پاکستان را با سرمایهگذاری مستقیم بیش از 3 میلیارد یورو آغاز کردهاند(www.pakistantoday.com.pk).
BRI با هدف حمایت از شرکتهای چینی در دستیابی به سهم بازار بیشتر در سراسر جهان و جبران رشد کُند بازار داخلیِ در حالِ اشباع، اجرا میشود. شرکتهای چینی قبل از اعلام رسمی BRI در پاکستان حضور داشته و پس از آن توانستند حضور خود را به راحتی گسترش دهند. مهمتر از همه اینکه، شرکتهای چینی اغلب از عقد و اجرای قراردادهای بلندمدت در حوزه زیرساختهای جادهای و انرژی با قیمتهای بالا سود میبرند. این قیمتهای بالا پاکستان را تهدید کرده و این کشور را در مقایسه با رقبای منطقهای مانند بنگلادش، در شرایط نامساعدی قرار میدهد. سرمایهگذاری چین میتواند رشد صنعتی پاکستان را خنثی نموده و در نهایت توسعه اقتصادی را که چین با هدف برقراری امنیت و دلایل ژئوپولیتیک از آن حمایت میکند، تضعیف کند. (www.merics.org).
این درحالی است که مقامات چینی ادعا میکنند، پاکستان یکی از ذی نفعان عمده طرح کمربند و جاده است، زیرا این طرح به این کشور کمک میکند تا شرایط اقتصادی کلان خود را بهبود بخشیده و طی پنج سال گذشته روند توسعه خود را تسریع نماید. براساس گزارش منتشر شده از سوی شبکه اقتصادی چین، در طول پنج سال گذشته، تولید ناخالص داخلی پاکستان به طور متوسط تا 4.77٪ افزایش یافته است. سرانه سرمایهگذاری مستقیم خارجی پاکستان از 650 میلیون دلار به 2.2 میلیارد دلار و درآمد سرانه از 1334 دلار به 1641 دلار افزایش یافته است. CPEC، ظرفیت سرمایهگذاری محدود ناشی از اندوخته ناکافی و کمبود ارز خارجی در پاکستان را حل و فصل کرده و منابع مالی مناسبی برای توسعه اقتصادی پاکستان فراهم میکند (www.pakistantoday.com.pk).
اما در واقع، این طرح، ریسکها و چالشهایی از جمله محدودیت سرمایهگذاری خارجی، مقررات ضدانحصاری، مسائل مالیاتی، اشتغال محلی، مسائل زیست محیطی و همچنین چالشهای سیاسی را به دنبال خواهد داشت(Wong & Jia:3).
ارزیابی تجربه BRI در سایر کشورها نشان میدهد که به طور مثال در سریلانکا، تقاضای کم بازار؛ باعث زیان سالانه در این کشور شده و پروژههای زیرساختی با هزینههای بالا که بیش از 90 درصد آن از طریق وام از چین تامین شده است، این کشورها را در تله بدهی گرفتار ساخت. پروژههایی از این دست نیز در پاکستان میتواند به جای ثبات اقتصادی، میلیاردها دلار بدهی به چین را به ارمغان بیاورد(syed, 2018: 13-14).
به نظر میرسید که طرح CPEC، میتواند دوره جدیدی از رونق اقتصادی را در پاکستان ایجاد کند، با این حال، پس از وقوع بحران بدهی در سایر کشورها، نگرانی در میان پاکستانیها در مورد نفوذ رو به رشد چین در مرزهای این کشور افزایش یافت و به شدت مورد بحث قرار گرفت.
کلام آخر
دولت چین نسبت به بیثباتی ناشی از شورش در همسایگی پاکستان نگران بوده و به دنبال ممانعت از حمایت و پشتیبانی گروههای واقع در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان از شورشیان ناحیه اویغور چین و ایمنسازی مسیرهای تجاری اقیانوس هند و خاورمیانه است. پکن بر این باور است که سرمایهگذاری دولت در این مناطق میتواند امنیت را از طریق توسعه اقتصادی بهبود بخشد.
پاکستان مانعی دربرابر رقیب اصلی ژئوپلیتیک منطقهای چین در جنوب آسیا – یعنی هند - محسوب میگردد. پاکستان هستهای، برای رضایت چین به عنوان سپر و وزنه تعادل در اختلافات مرزی چین و هند عمل میکند. با در نظر گرفتن این مطلب، گوادر پاکستان، به عنوان شریک استراتژیک همیشگی چین به مدت نیم قرن، میزبان دومین پایگاه نیروی دریایی چین در خارج از کشور، در تاسیسات بندری خود میباشد(www.merics.org).
به طور کلی سه انگیزه اصلی و در عین حال متناقض برای تمرکز چین بر پاکستان عبارتند از: کمک به توسعه اقتصادی برای کاهش حمایت از شورش جداییطلبانه و اسلامگرا، تثبیت متحد نظامی چین به عنوان وزنه تعادل استراتژیک در برابر هند در جنوب آسیا و استفاده از روند غیرشفاف بازار پاکستان و فقدان سرمایهگذاران جایگزین برای به حداکثر رساندن مزایای شرکتهای چینی.
از سوی دیگر، از نگاه پاکستان، با توجه به اینکه حوادث متعدد و تفکر تروریستی به شهرت بینالمللی پاکستان لطمه زده است، این کشور دریافته است که قرض گرفتن از کشورهای دیگر یا نهادهای جهانی مانند صندوق بینالمللی پول بسیار دشوار است. بنابراین، سرمایه گذاری خارجی در BRI به افزایش سرمایه و به تَبَع آن افزایش تولید، منجر شده و میتواند منافع اقتصادی بسیاری برای این کشور به همراه داشته باشد، با این حال، اگر این پروژهها ثمره کمی داشته باشند، پاکستان خروج سرمایه به منظور تسویه بدهیهای خارجی را که منجر به بحران ارزی میشود، تجربه خواهد کرد(Saeed,2018:2).
مرکز مطالعات ریسک جهانی مدعی شده است که اجرای طرح کمربند - جاده چین موجب میشود خطر بدهکاری هشت کشور آسیایی به ویژه تاجیکستان، پاکستان، لائوس، مغولستان، سریلانکا، جیبوتی، مونته نگرو، قرقیزستان و مالدیو افزایش یابد. در این بین پاکستان هم که از جمله این کشورها است با سرمایهگذاری چین در این طرح، 80 درصد بر بدهیهای 62 میلیارد دلاری خود به جامعه جهانی افزوده خواهد شد. بنابراین، با توجه به تجربه سایرکشورها و تداوم اجرایی شدن طرح BRI، سیاستگذاران و سرمایهگذاران در پاکستان میبایست با دقت، مسائل مربوط به ظرفیت بیش از حد تقاضا، شرایط کسب و کار و منافع اقتصادی کشور و مردم خود را مورد تحلیل قرار دهند.
انتهای مطلب/
منابع:
Haiqing H. (2018). China’s image in the Belt and Road Initiative: case study of Pakistan and India, center for east and south-east Asian studies