بازدید اخیر «عبدالعزیز کامل اف» وزیر امور خارجه ازبکستان از ایران، هند و پاکستان را میتوان آغاز تشدید اقدامات سیاست خارجی «تاشکند» در رابطه به مسائل منطقهای عنوان کرد. به صورت طبیعی در مذاکرات کاملاف با مقامات کشورهای یادشده، مسائل مربوط به توسعه روابط دوجانبه تاشکند با تهران، دهلی و اسلام آباد مورد بحث و بررسی قرار گرفت ولی هدف اصلی وزیر امور خارجه ازبکستان جلب موافقت این کشورها برای همکاری در مورد کنفرانس بینالمللی افغانستان تحت عنوان «روند صلح، همکاریهای امنیتی و تعاملات منطقهای» بود که با حمایت سازمان ملل متحد در هفتههای آینده در «تاشکند» برگزار خواهد شد.
ازبکستان در رابطه با این کنفرانس حداقل دو هدف را دنبال میکند:
ابتدا اینکه ابتکار عمل در رابطه با حل بحران افغانستان باید منجر به وضعیت جدید و ارتقاء جایگاه ازبکستان در منطقه شود. تاشکند طی سالهای اخیر، در سیاستهای منطقهای عملا نقشی غیر فعال داشت. اکنون رهبری جدید ازبکستان به طور صریح تمایل خود را برای پیشگامی منطقهای در آسیای مرکزی به نمایش میگذارد. تاکنون از کشورهای منطقه، تنها قزاقستان مدعی جدی ایفای نقش بازیگر بینالمللی بوده و در این راستا اقدام به سازماندهی مذاکرات بین گروههای سوری کرده و همچنین آمادگی خود را برای میانجیگری در بحران اوکراین و قره باغ نیز اعلام داشته است.
چنانچه ابتکار عمل تاشکند در رابطه به افغانستان به موفقیت دست یابد، آستانه باید اعتراف کند که انحصارش در این زمینهها به پایان رسیده است.
هدف دیگر این است که ازبکستان با توجه به تغییر و تحول در حال انجام در بخشهای اقتصادی و تا حدودی سیاسی، نیازمند تنوع بخشی مسیرهای دستیابی به بازارهای خارجی و همچنین جذب سرمایه گذاری خارجی است. ارتقاء وجهه بینالمللی کشور باید روی فضای سرمایه گذاری آن نیز تأثیر مثبت بگذارد. ایران، هند و پاکستان به عنوان کشورهای مرتبط با افغانستان، دارای جایگاه قابل توجهی در بحث خطوط ارتباطاتی و از جمله انتقال کالا میباشند.
با این حال، بسیاری از شرکت کنندگان کنفرانس تاشکند احتمالا ملزم به اجرای نقشهایی خواهند بود که از قبل برای آنها در نظر گرفته شده است.
نکته بعدی اینکه تاشکند همزمان با دنبال کردن اهداف خود از برگزاری کنفرانس افغانستان، به طور مستقیم یا غیرمستقیم برآورده شدن منافع منطقهای آمریکا را نیز مد نظر دارد.
این احتمال وجود دارد که دنبال شدن روند مذاکرات افغانستان به ابتکار تاشکند و تحت حمایت سازمان ملل متحد، نسخه جدید و به روز شده ابتکار ترکمنستان برای برگزاری مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان باشد که در سال 2017 پیگیری شد. حتی اگر این فرآیند (اقدامات تاشکند و عشق آباد در خصوص مذاکرات افغانستان) به طور موازی هم پیگیری شود، باز هم واضح است که با یکدیگر مرتبط میباشند. رایزنیهای دوجانبه در ماههای اخیر بین کابل و تاشکند و همچنین کابل و عشقآباد نیز این موضوع را تائید میکند.
ابتکار تاشکند همچنین مغایر با تماسهای بین قزاقستان و آمریکا در مورد افغانستان که در سفر اخیر «نورسلطان نظربایف» به آمریکا نیز دنبال شد، نخواهد بود.
در مجموع تحرکات اخیر آمریکا در منطقه و از جمله پیگیری بحث افغانستان با نقش کشورهای آسیای مرکزی را می توان بخش جدیدی از پروژه آمریکایی «5+1» (پنج کشور منطقه و آمریکا) دانست که نسخه جدید طرح «آسیای مرکزی بزرگ» میباشد.
بعید به نظر میرسد که آمریکا به روسیه، ایران و چین (و همچنین پاکستانِ فعلا گرفتار تردید در سیاست خارجی خود) به عنوان مخالفان ژئوپلیتیکی خود در منطقه اجازه دهد تا روی تصمیم گیریهای مهم در چهارچوب این پروژه ؛ نفوذ و تاثیرگذاری خاصی داشته باشند. در عین حال «تحت حمایت» سازمان ملل متحد قرار گرفتن کنفرانس ؛ منجر به محدود شدن فعالیتهای مستقل این کشورها در مورد افغانستان نیز خواهد شد.
این واقعیت که سیاست خارجی کابل توسط واشنگتن مدیریت میشود، جایی برای شک و تردید در این زمینه باقی نمیگذارد. کابل در حالی از ابتکار تاشکند به طور گرم استقبال میکند که در چند ماه پیش در برابر اقدامات مسکو برای برگزاری مذاکرات صلح افغانستان رفتار سرد از خود نشان داده بود. با توجه به نقش آمریکا در موضوع کنفرانس بینالمللی تاشکند، میتوان گفت که دعوت از مسکو، تهران و پکن در آن بیشتر تشریفاتی خواهد بود.