کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

واکاوی علل پرواز بمب‌افکن B-52 آمریکا بر مناطق شمالی افغانستان

تبیینی بر استفاده آمریکا از جنگنده استراتژیک B-52 در شمال افغانستان

3 اسفند 1396 ساعت 11:40

شمال افغانستان که در چهار سال اخیر به مامن امن گروه‌های مختلف شبه‌نظامی تبدیل شده است، در اقدامی نادر، هدف حمله نیروی هوایی آمریکا قرار گرفت. در این حمله که گروه‌های طالبان، جنبش ترکستان شرقی و داعش خراسان هدف قرار گرفته‌اند، برخلاف معمول، از بمب‌افکن B-52 استفاده شد. به پرواز درآمدن این جنگنده استراتژیک در بحبوحه بحران‌ ناامنی افغانستان و رقابت قدرت‌های بزرگ از جنبه‌های مختلف قابل واکاوی است.


ایران شرقی/
  
هفدهم بهمن ماه منابع نظامی آمریکا در افغانستان از انجام حملات هوایی در شمال افغانستان خبر دادند که بر اساس گزارش‌های منتشر شده توسط مرکز فرماندهی نیروهای آمریکایی در افغانستان (CENTCOM) یک بمب افگن B-52  طی عملیات 96 ساعته مواضع مختلفی را آماج حملات خود قرار داد و این نیروها با پرتاب 24 بمب هدایت شونده به رکوردی جدید در زمینه پرتاب بمب‌های هدایت شونده توسط B-52 دست یافته‌اند.1
اعلامیه فرماندهی نیروهای آمریکایی در افغانستان، هدف از این حمله را نابودی مراکز آموزشی و منابع درآمد طالبان و پیشگیری از انجام حملات انتحاری عنوان کرده است. بر اساس اعلامیه CENTCOM عملیات در ولایت بدخشان و در مجاورت مرزهای چین و تاجیکستان صورت گرفته است. مرکز فرماندهی آمریکا در اعلامیه دیگری تصریح کرده است که در حملات بمب‌افکن B-52 جنگجویان ایغوری عضو جنبش اسلامی ترکستان شرقی که با طالبان همکاری می‌کردند، کشته شده‌اند.2 هر چند در این دو اطلاعیه حملات 96 ساعته B-52 فقط به ولایت بدخشان نسبت داده شده است اما بر اساس اعلام منابع دیگری3  از جمله سخنگوی لشکر 209 شاهین مستقر در شمال این کشور، بخش‌هایی از ولایت جوزجان نیز هدف حمله هواپیمای B-52 قرار گرفته است و در اثر این حمله 25 عضو داعش کشته شدند.
 
پس از 2014 جغرافیای جنگ از جنوب به شمال افغانستان گسترش یافت و در سه سال گذشته بخش‌هایی از ولایت‌های جوزجان، فاریاب و سرپل مقر گروه‌های وابسته به داعش خراسان گردید و سایر نقاط این ولایت و ولایت‌های بدخشان، تخار و قندوز نیز به بهشت امن داعش و طالبان مبدل گشت. مقامات محلی در شمال افغانستان بارها از خطر سقوط برخی نقاط این ولایت به دست گروه‌های افراطی خبر دادند4 و از موضع انفعالی دولت و نظامیان آمریکایی در قبال ناامنی شمال انتقاد کردند اما با این وجود، شمال افغانستان حاشیه امن گروه‌های افراطی باقی ماند و حملات هوایی آمریکا علیه گروه‌های شبه‌نظامی مستقر در شمال افغانستان بسیار نادر و اغلب در مواقع بحرانی مانند سقوط شهر بزرگ و استراتژیک قندوز بوده است. حمله هوایی اوایل ماه فوریه با بمب افکن B-52 که از جمله تسلیحات استراتژیک محسوب می‌شود، سئوالی را ایجاد می‌کند، که چرا آمریکا پس از چند سال تعلل، به جای استفاده از حملات هوایی با استفاده از سلاح‌های متعارف، اکنون با یک سلاح استراتژیک به بمباران مواضع گروه‌های افراطی مستقر در شمال افغانستان پرداخت؟ برای یافتن پاسخ این سئوال با تفکیک گروه‌های مورد هدف در این حمله (طالبان، جنبش ترکستان شرقی و داعش خراسان) و همچنین مناطق مورد حمله ( بدخشان در شمال شرق و جوزجان در شمال) تلاش می‌شود در دو سطح داخل افغانستان (سطح ملی) و سطح کلان (نظام بین‌الملل) به تشریح این حمله پرداخته شود.
 
الف: سطح داخلی افغانستان
در چند سال اخیر نارضایتی از عملکرد نظامیان آمریکایی در مقابله با گروه‌های نظامی مخالف دولت افغانستان رو به افزایش بوده است، به گونه‌ای که بارها پارلمان و سنای افغانستان به ناکارآمدی پیمان امنیتی با آمریکا و لزوم لغو آن اشاره کرده‌اند.5 هر چند در استراتژی جدید آمریکا در افغانستان و جنوب آسیا، مبارزه با طالبان بار دیگر در دستور کار نظامیان آمریکایی قرار گرفت و فشار واشنگتن بر پاکستان تا حدی رضایت مردم افغانستان را تامین کرد اما با این وجود تحولات شمال افغانستان و جولان گروه‌های شبه‌نظامی و داعش خراسان در این مناطق هنوز هم عملکرد نظامی آمریکا را زیر سئوال برده است. این نارضایتی به ویژه در زمینه مبارزه با داعش خراسان مشهود است. به رغم قرائن مشهود و غیر قابل انکار مبنی بر لانه گزینی داعش خراسان در شمال افغانستان و جولان این گروه در ولایت‌های جوزجان، فاریاب و سرپل، مبارزه آمریکا با داعش خراسان منحصر به مناطق شرقی افغانستان است. این برخورد دوگانه سبب شده است که فرضیه استفاده از داعش مستقر در شمال برای تهدید روسیه شکل گیرد.

گروه موسوم به داعش خراسان عمدتا در مناطق قوش تیپه و درزآب ولایت جوزجان، صیاد و کوهستانات ولایت سرپل، و بلچراغ و گرزیوان ولایت فاریاب مامن گرفته‌اند که بر اساس گزارش‌های میدانی و اظهارات مقامات محلی اغلب جنگجویان آن از کشورهای اتباع آسیای مرکزی تحت فرماندهی حرکت اسلامی ازبکستان می‌باشند. بر اساس اطلاعات منابع مختلف، فرماندهی این گروه را عبدالرحمن/عزیزالله یولداش فرزند طاهر یولداش از بنیانگذاران حرکت اسلامی ازبکستان به عهده دارد.6 علت سکنی گزیدن این شبه‌نظامیان در این مناطق هم‌بافتی قومی جنگجویان این گروه با ساکنان مستقر در این مناطق می‌باشد. درباره تعداد این نیروها روایت‌ دقیق و قابل استنادی وجود ندارد. هر چند روس‌ها آمار را چند هزار نفر عنوان کرده‌اند اما منابع آمریکایی و امنیت ملی افغانستان بر این باور هستند که این آمار نادرست است. با این وجود بر اساس اعلام برخی منابع محلی صدها تن از این جنجگویان در این مناطق مستقر شده‌اند و توانسته‌اند از میان ساکنان بومی این مناطق سربازگیری کنند. «موسسه مطالعات جنگ» یک سال پیش با توجه به حادثه کشتار شش کارمند موسسه بین‌المللی صلیب سرخ هشدار داد که داعش احتمالا در حال ایجاد یک پایگاه قدرت منطقه‌ای در شمال غرب افغانستان است.7 آنچه اکنون مسلم است، لانه گزینی داعش خراسان در بخش‌هایی از شمال افغانستان و رشد چشمگیر آنها به دلیل مصونیت نسبی این گروه از حملات هوایی آمریکا می‌باشد. پیامد سیاست دوگانه آمریکا در قبال داعش شرق و شمال افغانستان، رشد داعش خراسان در شمال و متعاقب آن نارضایتی مردم افغانستان و عمدتا شمال این کشور می‌باشد.

این چشم‌پوشی آمریکا در قبال طالبان مستقر در شمال هم تا حدودی صدق می‌کند. هر چند که طالبان شمال از حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا مصون نبوده‌اند و در برخی مقاطع مانند سقوط قندوز آماج حملاتی قرار گرفته‌اند اما مصونیت نسبی را نسبت به طالبان دیگر نقاط افغانستان به ویژه جنوب، دارا می‌باشند. نتیجه این سیاست گسترش قلمرو طالبان در شمال افغانستان می‌باشد. دو گزارش در ماه‌های گذشته از دو منبع (بی‌بی‌سی و اداره بازرسی آمریکا در امور افغانستان موسوم به SIGAR) منتشر شده است که حکایت از افزایش قلمرو تحت کنترل یا نفوذ طالبان دارد. بازه زمانی گزارش بی‌بی‌سی حدود 3 ماه (از ۲۳ آگوست تا ۲۱ نوامبر) 2017 است8 و بازه زمانی گزارش SIGARاز کل سال 2017 است. گزارش بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که طالبان چهار درصد از خاک افغانستان را در کنترل کامل خود دارند و در ۶۶ درصد از افغانستان حضور فعال و علنی دارند. اما گزارش SIGAR حکایت از آن دارد که 13 درصد افغانستان تحت نفوذ طالبان بوده و این گروه در 30 درصد دیگر از خاک افغانستان حضور فعال و علنی دارند. بخش‌هایی از شمال افغانستان به ویژه مناطق غیر شهری و دور از کنترل دولت در گسترش حوزه تحت کنترل و تحت نفوذ طالبان سهم دارد.
بر اساس سطح تحلیل داخلی دو فرضیه را می‌توان طرح کرد:
 
فرضیه نخست: عملیات روانی در واکنش به نارضایتی افکار عمومی افغانستان
پیامد این وضعیت در صحنه شمال افغانستان، بروز گسترش جنگ و ناامنی است. اینفوگرافی وضیت امنیتی افغانستان که هر ماه توسط موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان تهیه می‌شود10، حکایت از آن دارد که مناطق شمال افغانستان که تا پیش از 2013 مناطق نسبتا امن محسوب می‌شدند، در اغلب ماه‌ها رنگ قرمز و نارنجی را به خود اختصاص می‌دهند. افزون بر بحران‌های سیاسی به وجود آمده بین والیان شمال افغانستان و مرکز، ناامنی‌های رو به رشد، میزان نارضایتی رو به افزایش مردم این خطه از افغانستان را در پی داشته است. آمریکا بر اساس استراتژی جدید خود مجبور است که عمده تمرکز خود در پرونده افغانستان را در حال حاضر بر تقابل با طالبان و کشور پاکستان بگمارد به همین دلیل در سطح داخل افغانستان نیازمند کسب حمایت و همسویی مردم این کشور می‌باشد، از این رو با بمباران مواضع داعش در  جوزجان و طالبان در بدخشان، در پی آن است که نارضایتی داخل افغانستان را کاهش داده یا تبدیل به همسویی نماید. استفاده از هواپیمای B-52 به علت بازتاب وسیع خبری آن می‌باشد که در این بُعد به نظر می‌رسد آمریکا موفق بوده و این حملات بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و محافل خبری افغانستان داشته است. بر اساس این فرضیه، این عملیات مقطعی بوده و داعش در راستای تهدید روسیه به بقای خود ادامه خواهد داد و تلاش خواهد شد ناامنی کنترل شده‌ای در شمال توسط گروه‌های شبه‌نظامی حکمفرما باشد.
 
فرضیه دوم: عملکرد بر اساس استراتژی جدید
در بخش‌هایی از استراتژی جدید آمریکا سرکوب طالبان و محو داعش از افغانستان تصریح شده است و علاوه بر آن، فرماندهان نظامی آمریکا با دست باز اجازه هر گونه تصمیم‌گیری میدانی را دارا می‌باشند. بر همین اساس اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان در دستور کار قرار گرفت و علاوه بر آن بازگشت به استراتژی مبارزه با شبه‌نظامیان (Counter Insurgency) که در زمان اوباما از دستور کار نظامیان آمریکایی و ناتو خارج شده بود بار دیگر اعمال ‌شود. از سویی دیگر میزان حملات نیروی هوایی آمریکا علیه طالبان که در دوره کرزی – اوباما به طور چشمگیری کاهش یافته بود از سرگرفته شده است. بر اساس آمار ارائه شده از سوی این نیروها میزان حملات هوایی علیه طالبان و داعش در سال 2017 رشد چشمگیری داشته و به سطحی همانند سال 2012 رسیده است.11

در راستای این فرضیه بمباران کارخانه‌های تولید مواد مخدر نیز قابل توجیه است. از نوامبر 2017 بمباران کارخانه‌های تولید مواد مخدر توسط نیروی هوایی آمریکا آغاز شد که هدف از این سیاست، تضعیف مالی طالبان بیان شده است. اطلاعیه منتشر شده اخیر توسط CENTCOM پس از بمباران پایگاه‌های طالبان در بدخشان توسط B-52 به این نکته اشاره دارد که منابع درآمدزای طالبان در این حمله هدف قرار گرفتند. استفاده از جنگنده استراتژیک B-52  در شمال افغانستان قدرت‌نمایی این کشور در مقابل گروه‌های یاد شده می‌باشد به خصوص بر اساس نظریه‌ای که بیان می‌کند طالبان باید سرکوب گردند و تضعیف شوند تا پای میز مذاکره حاضر شوند. اما باید یادآور شد که این فرضیه زمانی قابل پذیرش خواهد بود که اهداف پشت پرده ناامنی شمال افغانستان به فرجام رسیده باشد؛ اهداف چند لایه‌ای که بازیگران داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از آن منتفع می‌شوند.
 
ب: سطح کلان
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظم دو قطبی حاکم بر نظام بین‌الملل نیز فروپاشید و نظام تک قطبی جایگزین آن شد. آمریکا به منظور بسط هژمونی خود با استفاده از قدرت نرم و سخت، تاکنون موفق به حفظ این نظم بین‌المللی شده است اما در سال‌های اخیر بازیگران دولتی و غیر دولتی که در برخی زمینه‌ها با سیاست‌های آمریکا در تقابل قرار دارند، چالش جدی برای این قدرت برتر نظام بین‌الملل ایجاد کرده‌اند.

آمریکای دوران اوباما، به روشی نرم (چندجانبه گرایی و ائتلاف سازی) به این رقابت‌ها و تهدیدها پاسخ می‌داد. این جهان بینی و باورها سبب شد که دیدگاه و محاسبات قدرت‌های بزرگ به گونه دیگری شکل گیرد و چین و روسیه با قدرت‌نمایی بیشتری وارد تعاملات بین‌المللی شوند. اوباما استفاده از قدرت نظامی را تنها برای عملیات خاص، کوتاه مدت و هدف دار تلقی می‌کرد. این رویکرد، سبب شد که منتقدان آن را صبر استراتژیک بنامند و پیامد آن را نمایش قدرت روسیه و چین در مقابل آمریکا در دریای جنوبی چین، کریمه، اوکراین و سوریه ارزیابی کنند.12 با روی کار آمدن جمهوری‌خواهان که معترض سیاست‌های دوران اوباما بودند و به ویژه درباره جنگ افغانستان راهبرد وی را به شدت نقد می‌کردند، تجدید نظر در راهبرد نوین این کشور درباره این منطقه به چشم می‌خورد. چنانچه نگارنده، در مطلبی که با عنوان «بررسی اهداف و پیامدهای استراتژی نوین آمریکا در افغانستان» در شهریور ماه 1396 تالیف کرد، به این موضوع اشاره کرد که استراتژی جدید آمریکا را باید بر اساس نظریه رئالیسم تهاجمی تبیین کرد که مهار چین و روسیه به عنوان دو قدرت بزرگ از جمله اهداف این استراتژی می‌باشند. در استراتژی نوین امنیت ملی آمریکا نیز که ماه گذشته اعلام شد، از چین و روسیه به عنوان کشورهایی یاد شده که قدرت، نفوذ و منافع آمریکا را در جهان را به چالش می‌کشند.13 افغانستان نزدیک‌ترین سرزمین به این دو قدرت است و ژئوپلیتیک افغانستان می‌تواند بستری مساعد برای «بازی بزرگ جدید» باشد.
 
فرضیه سطح تحلیل کلان: هشدار به چین و روسیه
شمال افغانستان هم‌مرز با چین و حیاط خلوت روسیه می‌باشد و ناامنی حاصل از حضور گروه‌های شبه‌نظامی که برخی از آنها به وضوح اهداف فرا افغانستانی خود نظیر برپایی خلافت اسلامی در آسیای مرکزی و سین کیانگ را بیان کرده‌اند، نگرانی‌های مسکو و پکن و متعاقب آن واکنش‌های آنها را در پی داشته است. روسیه بر اساس آنچه ضمیر کابلف نماینده ویژه مسکو در امور افغانستان بیان کرد، برای سرکوب داعش با طالبان اهداف مشترکی دارد.14  بعید نیست روس‌ها رشد داعش در شمال افغانستان را بر اساس «استراتژی آتش‌بیاری معرکه» قلمداد کنند. استراتژی که به گفته «جان مرشایمر» نظریه پرداز روابط بین‌الملل، هدفش اطمینان یافتن از آن است که هر گونه جنگ بین رقبا تبدیل به یک منازعه‏ طولانی و پرهزینه شود تا قدرت و توان آنها را تضعیف نماید. کشوری که این استراتژی را اتخاذ نموده است، به‏طور اساسی به‏دنبال کشتار رقبا به دست یکدیگر می‏باشد، در حالی که خودش بیرون از نزاع باقی می‏ماند. بر اساس نوشته مرشایمر، آمریکا این استراتژی را در دهه 1980 علیه شوروی سابق اتخاذ نمود.15  از منظر آمریکا، روسیه با اعلام حمایت از طالبان و به ادعای برخی از مقامات آمریکایی با حمایت تسلیحاتی و مالی از طالبان، وارد فاز جدیدی از تقابل با آمریکا در افغانستان شده است. در آوریل 2017 جان نیکلسون فرمانده نظامیان آمریکایی در افغانستان اعلام کرد که روسیه برای طالبان سلاح فراهم می‌کند16  و در ماه می همان سال ژنرال جوزف وُتل فرمانده CENTCOM خطاب به قانونگذاران آمریکایی اظهار داشت که روسیه در تلاش است تا در این بخش از جهان به بازیگر پرنفوذی تبدیل شود و در این راستا به طالبان کمک‌های تسلیحاتی و غیره می‌کند.17  بر اساس این سوء ظن، شاهد آن هستیم که هر از گاهی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا طالبان مستقر در نزدیکی مرزهای تاجیکستان را که به اعتقاد نظامیان آمریکایی با روس‌ها در تماس هستند، هدف قرار می‌دهند. با توجه به این که بخش عمده تلفات وارد شده در عملیات 96 ساعته جنگنده B-52 به طالبان مستقر در بدخشان بوده است و بر اساس اطلاعیه  CENTCOM در این حمله هوایی، منابع تامین درآمد طالبان، امکانات آموزشی و همچنین شبکه‌های پشتیبانی این گروه نابود شده است و تعدادی از خودروهای به غنیمت گرفته شده طالبان نیز در این عملیات هدف بمباران قرار گرفته‌اند، به نظر می‌رسد یکی از مخاطبان اصلی این عملیات روسیه می‌باشد.
 
چین از تحرکات جنبش اسلامی ترکستان شرقی در بدخشان افغانستان به شدت نگران است و این نگرانی با روند بازگشت جنگجویان این گروه از سوریه شدت گرفته است. بر همین اساس مقامات پکن برای تامین امنیت مرزهای خود با ولایت بدخشان افغانستان که کابل کنترل چندانی بر آن ندارد، به سیاست خودیاری روی آورده است. در نوامبر 2016 یک رسانه هندی با استناد به یک تصویر و گفته منابع محلی در بدخشان افغانستان فاش کرد که نیروهای چینی در منطقه پامیر بدخشان افغانستان گشت‌زنی می‌کنند.18 علاوه بر این خبر که از سوی مقامات وزارت دفاع چین رد شد، نیروهای چینی گشت‌های مشترکی را با نیروهای مرزی افغانستان به منظور تامین امنیت مرز خود با افغانستان برگزار کرده‌اند.19 علاوه بر دو مطلب فوق که بازتاب وسیعی نداشت، دیربازی است که مقامات چینی در پی آن هستند تا تا با تاسیس یک پایگاه نظامی برای نظامیان افغان با بودجه پکن، بر امنیت مرزهای خود با بدخشان افغانستان تمرکز کنند. سخنگوی وزارت دفاع افغانستان دی‌ماه 1396 در گفتگو با صدای آمریکا اظهار داشت که ژنرال طارق شاه بهرامی وزیر دفاع افغانستان در سفری که همان ماه به پکن داشت در دیدار با جی شوکی لیانگ وزیر دفاع چین داشت، توافق کردند که پکن هزینه تاسیس پایگاه و ایجاد یک تیپ کوهستانی متشکل از نظامیان افغان را برای تامین امنیت بدخشان پرداخت کند.20 اما به نظر می‌رسد که این اقدام چین از نظر آمریکا خوشایند نیست. در گفتگوی نگارنده با یک دیپلمات چینی، وی تصریح کرد که در سال 2016 گفتگوهای پکن با کابل در زمینه تجهیز نظامیان افغان مستقر در بدخشان به ثمر رسید اما پس از این گفتگوها، واشنگتن مخالفت خود را به کابل اعلام کرد. به گفته وی، واشنگتن مشارکت نظامی رقبای خود در افغانستان را برنمی‌تابد و از همین رو با این ایده پکن همراهی نمی‌کند. پایگاه سازی چین برای نظامیان افغانستان که به اشتباه در رسانه‌ها پایگاه نظامیان چینی قلمداد شده، بازتاب وسیعی داشته است و حتی به این موضوع در سخنرانی دبیر کل ناتو اشاره شد.

در حمله هواپیمای B-52 به شمال افغانستان یکی از مواضعی که هدف قرار گرفته است، جنگجویان جنبش ترکستان شرقی بوده است. بزرگنمایی حمله به این گروه در اعلامیه CENTCOM به خوبی واضح است. CENTOM طی اعلامیه جداگانه‌ای حمله به جنبش ترکستان شرقی را پوشش داده است. در بحبوحه مطرح شدن طرح ایجاد پایگاه نظامی توسط چین در بدخشان افغانستان، حمله آمریکا به جنگجویان ایغوری را می‌توان این گونه تفسیر کرد که نیازی به مداخله چین در امور امنیتی افغانستان نیست و این پیام با حمله B-52 به این قدرت بزرگ آسیایی داده شد.
 
جمع بندی
آمریکا پس از 14 سال بار دیگر با به پرواز درآوردن بمب‌افکن استراتژیک B-52، در یکی از مناطق راهبردی افغانستان در تلاش است که بر اساس استراتژی جدید خود به اهدافی دست یابد. برخی از این اهداف داخل افغانستان و برخی بین‌المللی هستند که در هر دو سطح، می‌توان هدف را کسب و حفظ قدرت بیان کرد. با توجه به این که چندین ماه از اعلام و اعمال استراتژی جدید این کشور در افغانستان می‌گذرد، روی آوردن به نوع جدیدی از عملیات سخت و رویکرد تهاجمی، حکایت از غلبه سیاست نظامی‌گری بر دیپلماسی دارد و با توجه به این که بخشی از مخاطبان پیام به کاربری این سلاح استراتژیک، قدرت‌های منطقه می‌باشند، تحقق فرضیه بلوک‌بندی منطقه به دو طیف همراه با آمریکا و علیه آمریکا بیشتر مسجل می‌گردد. همچنین می‌توان نتیجه گرفت که افغانستان با مذاکرات صلح واقعی فاصله زیادی دارد و همچنان که مقامات آمریکایی خود پیش‌بینی کرده‌اند، 2018 نیز همانند 2017 سال ناامنی دیگری برای این کشور خواهد بود.
 انتهای مطلب/

*جاوید حسینی پژوهشگر موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان می‌باشد.

منابع:

 
1- قابل دسترس در: http://www.centcom.mil/MEDIA/NEWS-ARTICLES/News-Article-View/Article/1433342/new-air-campaign-expands-to-the-nort/
2- قابل دسترس در: http://www.centcom.mil/MEDIA/NEWS-ARTICLES/News-Article-View/Article/1435570/us-forces-strike-taliban-east-turkestan-islamic-movement-training-sites/
3- قابل دسترس در:https://www.khaama.com/b-52-bombers-target-isis-hideouts-in-north-of-afghanistan-04443
4- قابل دسترس در:http://www.bbc.com/persian/afghanistan-40945936
5- قابل دسترس در: https://www.mehrnews.com/news/2566305
6- قابل دسترس در:https://www.rt.com/news/393164-afghanistan-isis-warlord-azizullah/
7- قابل دسترس در: http://www.understandingwar.org/backgrounder/warning-update-expansion-isis-northwestern-afghanistan
8- قابل دسترس در: http://www.bbc.com/persian/afghanistan-42894290
9- قابل دسترس در:https://www.sigar.mil/pdf/quarterlyreports/2017-10-30qr-section3-security.pdf
10- قابل دسترس در:  http://www.easterniran.com/images/advertise/b00000045.jpg
11- قابل دسترس در: http://www.latimes.com/world/asia/la-fg-afghanistan-us-airstrikes-20171204-htmlstory.html 
12- سریع القلم، محمود (1395)، "نظام بین الملل و ژئوپلیتیک خاورمیانه"، پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره اول،
13- قابل دسترس در: https://www.defense.gov/Portals/1/Documents/pubs/2018-National-Defense-Strategy-Summary.pdf 
14- قابل دسترس در: https://www.pajhwok.com/dr/2015/12/24
15- مرشایمر، جان (2001). تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ. ترجمه: غلامعلی چگنی‌زاده (1393). تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌الملل
16- قابل دسترس در: https://www.washingtonpost.com/news/checkpoint/wp/2017/04/24/russia-is-sending-weapons-to-taliban-top-u-s-general-confirms/?utm_term=.7420e0a0431c
17- قابل دسترس در: http://www.foxnews.com/world/2017/05/17/evidence-russian-military-support-for-afghan-taliban-is-growing.html
18- قابل دسترس در: http://www.wionews.com/south-asia/exclusive-chinese-security-forces-caught-patrolling-deep-inside-eastern-afghanistan-8008/
19- قابل دسترس در: https://www.militarytimes.com/news/pentagon-congress/2017/03/05/chinese-troops-appear-to-be-operating-in-afghanistan-and-the-pentagon-is-ok-with-it/
20- قابل دسترس در: https://www.darivoa.com/a/mod-says-china-agreed-to-pay-cost-of-an-afghan-brigdae-in-badakhshan-province/4183999.html
 
 


کد مطلب: 1254

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/1254/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir