ایران شرقی/
*قاسم بیک محمداف:
به نظر میرسد که پیشبینیهای بیشتر کارشناسان مسائل منطقه در خصوص کاهش توجه دولت «دونالد ترامپ» نسبت به آسیای مرکزی چندان واقعی از آب در نیامده است. در حقیقت از زمانی که ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد، وزارت خارجه این کشور از کاهش کمکهای مالی برای جمهوریهای آسیای مرکزی خبر داد اما اقداماتی که واشنگتن طی ماههای اخیر دنبال کرد، نشان داد که توجه «کاخ سفید» نسبت به این منطقه کاهش نیافته است. بویژه با اعلام استراتژی جدید آمریکا در مورد افغانستان و جنوب آسیا، نیاز آمریکا به تعامل و همکاری با کشورهای آسیای مرکزی افزایش یافته که بازدیدهای مکرر اخیر مقامات سیاسی و نظامی واشنگتن از منطقه این امر را تائید میکند.
یکی دیگر از دلایل علاقمندی آمریکا به آسیای مرکزی پیگیری نشست «5+1» (آمریکا و پنج کشور آسیای مرکزی) میباشد. پیش از این، عدهای از تحلیلگران این نشست را بیشتر اقدام خصوصی «جان کری» وزیر پیشین امور خارجه آمریکا دانسته و بر آن بودند که برای دولت ترامپ جذابیت خاصی نخواهد داشت اما دیدار مشترک وزرای امور خارجه کشورهای آسیای مرکزی با معاون وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه شورای امنیت سازمان ملل در ماه ژانویه سال 2018 و اعلام برگزاری نشست جدید «5+1» در سطح وزرا در سال جاری میلادی در یکی از کشورهای منطقه حاکی از آن است که آمریکا این چهارچوب را به عنوان فرصت مناسب در جهت اهداف ژئوپلیتیکی خود در آسیای مرکزی دنبال میکند.
البته اینگونه هم نیست که کشورهای منطقه نسبت به تعامل و همکاری با آمریکا توجه لازم را نداشته باشند. «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان که طی سفر رسمی 16-18 ژانویه خود به آمریکا و دیدار با ترامپ «به نمایندگی از پنج کشور آسیای مرکزی» صحبت میکرد، با اشاره به منافع بالای قدرت ها و همسایگی روسیه، چین و جهان اسلام با این منطقه، حضور آمریکا در ترکیب «5+1» را بسیار مهم توصیف کرد و از رئیس جمهور آمریکا خواست تا این همکاری را ادامه دهد. ترامپ نیز اعلام کرد که مشارکت استراتژیک با قزاقستان و همکاری با سایر کشورهای آسیای مرکزی به تحقق استراتژی واشنگتن برای افغانستان و جنوب آسیا کمک خواهد کرد.
نخستین نشست «5+1» در ماه نوامبر سال 2015 در شهر «سمرقند» ازبکستان برگزار شد که وزرای خارجه پنج کشور آسیای مرکزی و آمریکا گسترش همکاریهای درون منطقهای و همچنین روابط این کشورها با واشنگتن در زمینههای اقتصادی، تعاملات منطقهای، محیط زیستی و امنیتی را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در دومین نشست «5+1» که در ماه آگوست سال 2016 در واشنگتن دایر شد، وزرای خارجه کشورهای عضو به تبیین اهداف مورد نظر و پیگیری توافقات نشست سمرقند پرداختند.
در این بین، چندین دیدار «5+1» در سطح مختلف برگزار شد ولی طبق اعلام واشنگتن قرار است نشست سطح وزرای امور خارجه کشورهای عضو، طی سال جاری میلادی در یکی از جمهوریهای این منطقه دایر گردد.
از سر گرفته شدن نشست «5+1» نمیتواند موجب نگرانیهای روسیه و چین به عنوان دو رقیب ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه نباشد. هرچند تا کنون چین نسبت به این اقدام آمریکا هیچ نوع واکنشی نشان نداده است ولی «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در پی نشست وزرای امور خارجه منطقه با معاون وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه اجلاس شورای امنیت سازمان ملل، ناراحتی «مسکو» از این بابت را بیان کرد. وی اظهار داشت که منظور آمریکا از همکاری با کشورهای آسیای مرکزی، نه شکوفایی اقتصادی منطقه بلکه تحقق منافع ژئوپلیتیکی واشنگتن نظیر پروژه «آسیای مرکزی بزرگ» میباشد.
به عبارت دیگر، مسکو نشست «5+1» را یک نوع تلاش جدید آمریکا در جهت تحقق پروژه یادشده میداند که هدف نهایی آن ایجاد فاصله بین آسیای مرکزی با روسیه و همگرایی این منطقه با آسیای جنوبی و سپس با خاور میانه خواهد بود.
این موضوع که قزاقستان به نحوی در جایگاه کشور پیشگام برای نزدیکی کشورهای منطقه با آمریکا قرار گرفته است، برای مسکو ناراحت کننده است زیرا قزاقستان نزدیک ترین متحد روسیه در منطقه بوده و بدون این کشور هیچ یک از پروژههای همگرایی «مسکو» در آسیای مرکزی به ثمر نخواهد نشست. به اعتقاد برخی، هر نوع فاصله بین روسیه با قزاقستان به معنای افتادن فاصله بین روسیه با منطقه خواهد بود.
کشور دیگری که طی ماههای اخیر مورد توجه آمریکا قرار گرفته، ازبکستان است. ازبکستان از جمله کشورهای آسیای مرکزی است که با وجود عدم عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، از بالاترین سطح تعاملات اقتصادی و تجاری دوجانبه با مسکو برخودار است. افزایش میزان دید و بازدیدهای مقامات آمریکایی از این کشور و توافقات میلیاردی بین واشنگتن و تاشکند مایه نگرانی روسها شده است (در سفر شش ماه پیش رئیس جمهور ازبکستان به آمریکا توافقهای همکاری با حجم 2.6 میلیارد دلار امضا شد).
در کنار همکاری نزدیک با روسیه، هم قزاقستان و هم ازبکستان از شرکای مهم چین در منطقه بوده و «پکن» برای این دو کشور، در پروژه «یک کمربند - یک جاده» نقش مهمی در آسیای مرکزی در نظر گرفته است. بنابراین تقویت حضور آمریکا در آسیای مرکزی با بهانه نشست «5+1» به معنای به چالش کشیدن منافع روسیه و چین در منطقه خواهد بود. واکنش یادشده لاوروف نسبت به نشست اخیر «5+1» در آمریکا به صحبتهای رئیس جمهور قزاقستان در خصوص اهمیت حضور و نفوذ واشنگتن در آسیای مرکزی بی ربط نبود. حتی عدهای از تحلیلگران روس که به «کرملین» نزدیکند، از صحبتهای نظربایف در آمریکا، نتیجه گرفتند که در آینده نه چندان دور بازنگری برخی از اولویتهای سیاست خارجی «آستانه» (از جمله در حوزه های سیاسی و اقتصادی) بعید نخواهد بود. به صورت طبیعی چنین اتفاقی کاهش توجه قزاقستان نسبت به روسیه و پروژههای مربوط به مسکو نظیر اتحادیه اقتصادی اوراسیا را به همراه خواهد داشت که به موفقیت روسیه در مسکو آسیب جدی وارد خواهد کرد.
البته شرایط موجود به آن معنی نیست که امروز قزاقستان بر سر دوراهی قرار گرفته و ملزم به انتخاب یکی از دو گزینه روسیه یا آمریکا میباشد. اما تردیدی نیست که تقویت حضور سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا در قزاقستان منجر به کاهش نقش تعیین کننده روسیه هم در قزاقستان و هم در منطقه خواهد شد. بنابراین روسیه باید هم در چهارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا و هم در سطح روابط دوجانبه با کشورهای آسیای مرکزی در برآورده کردن انتظارات واقعی؛ تلاش بیشتر به خرج بدهد تا روند همگرایی مسکو با منطقه گرفتار موانع و مشکلات بیشتری نشود. این کار در حقیقت در شرایط تحریمهای آمریکا و غرب علیه روسیه بسیار سخت است.
روسیه به طور سنتی بر روی حوزههای نظامی و امنیتی کشورهای آسیای مرکزی نفوذ دارد. اما از سال 2001 که مسکو با حضور نظامی آمریکا در منطقه به بهانه عملیات ضد تروریستی در افغانستان موافقت کرد، زمینه برای نفوذ واشنگتن روی حوزههای نظامی و امنیتی این کشورها را فراهم ساخت. بخصوص ایجاد شبکه تدارکاتی شمالی جهت پشتیبانی از نیروهای غربی در افغانستان، فرصت تطمیع بخش مهمی از نخبگان حاکم منطقه توسط آمریکا را فراهم کرد. به عبارت دیگر نخبگان حاکم منطقه طعم «مزایای» همکاری با آمریکا را چشیدند و به این «نتیجه» رسیدند که آمریکا نیز میتواند در کنار روسیه و چین یکی از طرفهای مهم برای حل مسائل منطقهای در آسیای مرکزی باشد.
بنابراین هیچ یک از کشورهای آسیای مرکزی در بحث مبارزه با تروریسم و افراطگرایی از دریافت کمکهای مالی و تجهیزاتی آمریکا نه تنها منصرف نخواهند شد بلکه این اقدام را در برای ایجاد توازن میان نفوذ سیاسی و امنیتی بازیگران اصلی منطقه (روسیه و چین) ضروری میدانند. وجود چنین نگاهی از سوی نخبگان حاکم منطقه، فرصت مناسبی را در جهت فعالیتهای سیاسی و امنیتی آمریکا فراهم میکند که نشست «5+1» یکی از آنهاست. به ویژه اینکه کشورهای آسیای مرکزی از حضور داعش و سایر گروههای تروریستی در مناطق شمالی افغانستان نگران بوده و برای مقابله با آنها آماده همکاریهای بین المللی میباشند.
تصادفی نبود که نظربایف طی ملاقات خود با ترامپ، نقش آمریکا در مبارزه با تروریسم بینالمللی در جهان و افغانستان را مهم عنوان کرد. توافق قزاقستان با آمریکا در زمینههای نظامی و امنیتی و از جمله استفاده از قلمرو این کشور برای پشتیبانی از نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان تائید سطح مطلوب اعتماد متقابل آمریکا با قزاقستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی است. زیرا مسیر شمالی پشتیبانی از نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان نمیتواند تنها محدود به قلمرو قزاقستان باشد که با افغانستان مرز مشترک ندارد. به عبارت دیگر توافق آمریکا و قزاقستان در این زمینه و رسانهای شدن آن میتواند به این معنی باشد که واشنگتن با سایر کشورهای منطقه نیز به توافق رسیده و یا در حال رایزنی است. سفرهای اخیر برخی از مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا به آسیای مرکزی نیز با این موضوع مرتبط دانسته میشود.
یک نکته دیگر حائز اهمیت این است که آمریکا طی سالهای اخیر در تعاملات خود با منطقه روی حفظ «ارزش هایی» نظیر دموکراسی، انتخابات آزاد، حقوق بشر و آزادی رسانهها تقریبا هیچ نوع تاکیدی ندارد. به نظر میرسد که آمریکا با گذشت دو و نیم دهه از همکاری خود با کشورهای آسیای مرکزی به این نتیجه رسیده است که «استراتژی دموکراسی سازی منطقه» و از این طریق فراهم کردن فرصت برای نقش آفرینی در تحولات داخلی این کشورها ناکام مانده است. به این دلیل است که طی سالهای اخیر تعداد احزاب سیاسی و سازمانهای غیردولتی مورد حمایت واشنگتن (به خصوص سازمان های حقوق بشری) در منطقه کاهش یافته و تعامل با نخبگان حاکم و از این طریق دست یافتن به اهداف و منافع مورد نظر، در اولویت رویکردهای آمریکا برای آسیای مرکزی قرار گرفته است.
نشست «5+1» فرصتهای مناسبی در این زمینه برای آمریکا را فراهم میکند. به خصوص اینکه دبیرخانه نشست در وزارت خارجه آمریکا مستقر بوده و به نحوی نقش تنظیم کننده تعاملات بین کشورهای آسیای مرکزی را بر عهده گرفته است. تقسیم حوزههای کاری بین کشورهای منطقه نیز اولویت مسائل برای واشنگتن را نشان می دهد به طوری پیگیری مشارکت اقتصادی با ترکمنستان و قرقیزستان بوده، مسائل محیط زیستی و بهره برداری از منابع آب منطقه با قزاقستان پیگیری می شود و ازبکستان و تاجیکستان موضوعات امنیتی آسیای مرکزی را دنبال میکنند. واضح است همه اطلاعات مربوط به حوزههای یادشده از کشورهای منطقه به دبیرخانه نشست ارسال میشود که در نتیجه اطلاعات مناسبی در مورد وضعیت اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، نظامی و امنیتی کشورهای آسیای مرکزی در اختیار واشنگتن قرار می گیرد و این امکان را فراهم میکند تا آمریکا در برابر برنامههای سیاسی، اقتصادی و نظامی رقبای ژئوپلیتیکی خود در منطقه، مقابله موثرتری انجام دهد.
*کارشناس مسائل سیاسی-امنیتی آسیای مرکزی-پژوهشگر موسسه مطالعات ایران شرقی