خاستگاه طالبان، جنوب افغانستان و به طور عمده ولایتهای قندهار، زابل، هلمند و ارزگان است و شالوده و اساس تفکر این گروه، همان تفکر حاکم بر «مکتب دیوبندی» است. با توجه به اهمیت عنصر قومیت در افغانستان، نقش برخی از اقوام در رشد و قدرت گرفتن طالبان حائز اهمیت میباشد که از این میان میتوان به «حقانیها» اشاره کرد. گروهی شبهنظامی با سابقه طولانی که در مقطعی همراستا با آمریکا علیه ارتش سرخ جنگید و اکنون در کنار طالبان علیه آمریکا مبارزه میکند.
ایران شرقی/
*محمد مرادی
در دومین قسمت از مجموعه «تبارشناسی طالبان افغانستان»، به یکی از خانوادههای حامی طالبان پرداخته شده که از ابتدای شکلگیری این گروه تاکنون، بازوی پر توان طالبان محسوب شده است. این خانواده، «حقانی» نام دارد که اسم آن با «جلالالدین حقانی» از فرماندهان مشهور جهادی و بزرگ خاندان حقانیها گره خورده است.
«جلالالدین حقانی در حدود سال ۱۹۳۹ میلادی در ولایت پکتیا در خانوادهای از قبیله زدران قوم پشتو به دنیا آمد. در دوران حکومت داوود خان به پاکستان رفت و با آغاز قیام مجاهدین افغان علیه حکومت افغانستان تحت امر مولوی یونس خالص درآمده و به عنوان یکی از فرماندهان حزب اسلامی افغانستان - شاخه خالص در جنگ با شوروی شرکت داشت. حقانی در دوران جهاد با شوروی با سرویسهای اطلاعاتی پاکستان، عربستان و آمریکا در ارتباط بود. از نظر آنها حقانی یک جنگجوی بسیار شجاع، کارآمد و سرسخت بود و در نتیجه سهم قابل توجهی از کمکهای آنها به مجاهدین شامل میلیونها دلار کمک نقدی و تجهیزات نظامی، به او رسید. حقانی رابطه نزدیکی نیز با مجاهدین عرب داشت و حامی آنها در افغانستان بود. وی در همین دوران با اسامه بنلادن آشنا شده و ارتباط نزدیکی با او پیدا کرد. وقتی که القاعده در تابستان ۱۹۸۸ تأسیس شد، نخستین پایگاههای این سازمان در منطقه تحت کنترل حقانی و با نظارت شخصی وی احداث شد. نخستین شهری که پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان در دولت نجیبالله به تصرف مجاهدین درآمد، شهر خوست بود که حقانی در سال ۱۳۷۰ آن را با کمک گسترده پاکستانیها فتح کرد.»(1)
مولوی جلالالدین حقانی در آن ایام به شهرت بالایی دست یافت تا جایی که «در زمان اقتدار رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا در دهه ۸۰ میلادی، مولوی جلالالدین حقانی نیز در جمع سران مجاهدین به کاخ سفید دعوت شده بود»(2) اما به بنا به دلایلی، از رفتن به آمریکا خودداری کرد.
مولوی جلالالدین در اولین کابینه مجاهدین پس از سقوط کابل در سال ۱۳۷۱ پست وزارت عدلیه یا دادگستری را بر عهده داشت اما پس از آغاز درگیریهای داخلی، پای خود را پس کشید و به صورت مستقیم در حمایت و یا علیه جناح و حزب خاصی وارد درگیری نشد.
«با به قدرت رسیدن طالبان، جلالالدین حقانی نیز جذب آنها شد و در دوران حکومت طالبان به عنوان وزیر روابط قبایلی و وزیر کشور در دولت اسلامی افغانستان انجام وظیفه میکرد، به همین جهت سازمان اطلاعات نظامی پاکستان و سیا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر تلاش ناموفقی کردند تا او را از طالبان جدا کنند. وی در دوران پس از سقوط طالبان به جنگ با متحد سابق خود یعنی آمریکاییها روی آورده است. حقانی منطقه وزیرستان شمالی را پایگاه اصلی خود ساخته و از مهمترین طراحان حملات طالبان علیه نیروهای خارجی مستقر در افغانستان محسوب میشود.» (3)
خاستگاه تباری و قومی
خانواده حقانی از قبیله زدران و از منطقه موسوم به «لوی پکتیا» یا پکتیای بزرگ است، منطقهای که شامل ولایات پکتیا، پکتیکا و خوست در شرق و جنوبشرق افغانستان میشود. زدران علاوه بر این که اسم یک قوم است، یکی از ولسوالیها یا فرمانداریهای ولایت پکتیا نیز به همین اسم خوانده میشود. قوم زدران در مناطق مرزی افغانستان با پاکستان در ولایتهای خوست، پکتیا و پکتیکا زندگی میکنند. علاوه بر این، منطقه «میرانشاه» شهر اصلی وزیرستان شمالی نیز بیش از چهار دهه است که حوزه نفوذ قوم زدران و خانواده حقانی به شمار میرود. در حال حاضر مراکز آموزشی و مدارس جلالالدین حقانی در همین منطقه قرار دارد. وقتی طالبان در آستانه فروپاشی قرار داشت، آمریکا از نفوذ حقانی و خانوادهاش در بین قوم زدران با خبر بود. به همین خاطر شخصی به اسم «پاچاخان» یا «پاشاخان زدران» را با هدف کاهش نفوذ خانواده حقانی در بین مردم ولایتهای خوست و پکتیا، تجهیز کرد. با وجود آن که پاشاخان، در پاکسازی منطقه از وجود طالبان، کارهایی انجام داد اما سرانجام دولت نوپای کرزی را به دلیل سرکشی، دچار مشکل کرد که این موضوع، ماهها سرخط اخبار رسانهها قرار داشت. همانطور که اشاره شد، تبار جلالالدین حقانی به شاخه و قبیله زدران که در پشتو «ځدراڼ» نوشته می شود، از قومیت پشتون برمیگردد. به همین خاطر شماری از سران قوم زدران در تاریخ 19/8/96 با تجمع در منطقه «گرده سیره» ولایت پکتیا، جلال الدین حقانی را مربوط به خود دانستند. آنان از دولت خواستند که حاضرند بین دولت و شبکه حقانی میانجیگری کنند. گلبدین حکمتیار نیز وقتی به ولایت خوست رفت، در تاریخ 19/9/96 طی سخنانی ضمن آن که از نقش مردمان زدران در جهاد افغانستان ستایش کرد، گفت که قوم زدران از قدرت در دولت افغانستان بیبهره است و شاید سببش آن باشد که مولوی جلالالدین حقانی از میان این قوم است.
شبکه حقانی
در اواخر دوره جهاد افغانستان علیه ارتش سرخ بود که به تدریج اسم گروه یا شبکه حقانی بر سر زبانها افتاد. همان طور که اشاره شد، در آن زمان این شبکه بخشي از حزب اسلامي به نام شاخه «يونس خالص» بود که در جنوب شرق افغانستان فعالیت میکرد. در دوره مجاهدین و طالبان، شبکه حقانی بیشتر به اسم بنیانگذار خود یعنی گروه جلالالدین حقانی شناخته میشد اما پس از سقوط طالبان، اسم شبکه حقانی برای یک جریان مسلحانه به رهبری جلالالدین حقانی و سپس فرزندش سراجالدین حقانی تثبیت گردید. به رغم آن که در حال حاضر شبکه حقانی ساختار و مدیریت جداگانه از طالبان دارد اما هیچگاه از گروه طالبان جدا نبوده است. طالبان نیز همواره شبکه حقانی را زیرمجموعه رهبری این گروه و سران شبکه حقانی نیز خود را تابع رهبر طالبان دانستهاند. این شبکه در 16 سال گذشته، مرگبارترین حملات را در مناطق مختلف افغانستان به خصوص شهر کابل انجام داده است. بیشتر عملیاتهای شهری شبکه حقانی با استفاده از خودروهای بمبگذاری شده و مهاجمان انتحاری صورت گرفته است.
در حال حاضر «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و مقامات ارتش این کشور از شبکه حقانی به عنوان مرگبارترین گروه شورشی در افغانستان یاد میکنند.(4) وزارت خارجه آمریکا در ماه سپتامبر ۲۰۱۲ میلادی به صورت رسمی شبکه حقانی را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داد. متعاقب آن دو سال بعد یعنی در فوریه سال ۲۰۱۴ وزارت خزانهداری آمریکا سه عضو شبکه حقانی را شامل فهرست تروریستهای جهانی ساخت. این سه تن «سیدالله جان»، «یحیی» حقانی و «محمد زدران» بودند که داراییشان نیز در حوزه قضایی آمریکا مسدود گردید و شهروندان آمریکا از دادوستد با آنان منع شدند. البته روابط شبکه حقانی با آمریکاییها همواره تیره نبوده و طرفین در دهه هشتاد میلادی مثل یک متحد در کنار یکدیگر به مقابله با زیادهخواهی شوروی میپرداختند. گفته میشود که «چارلی ویلسون سناتور جمهوریخواه در سال 1987 به شرق افغانستان سفر کرد و چهار روز میهمان جلالالدین حقانی بود.»(5) ویلسون یکبار جلال الدین حقانی را «تجلی انسانی خوب»(6) نامیده بود. جلالالدین حقانی همچنین از روابط بسیار استثنایی و نزدیک با سیا برخوردار بود که این روابط سیل کمکهای مالی و تسلیحات از جمله موشکهای دوشپرتاب استینگر را برای جنگجویان حقانی به همراه داشت، موشکهایی که دهها بالگرد و هواپیمای شوروی را سرنگون کرد.
شبکه حقانی و سازمان اطلاعات پاکستان
رابطه جلالالدین حقانی با سازمان اطلاعات پاکستان یا «آی.اس.آی» از سال 1354 که حقانی از ترس دستگیری توسط دولت سردارمحمد داوودخان به پاکستان متواری شد، برقرار گردید. در زمان جهاد ملت افغانستان علیه ارتش سرخ، بیش از پیش این رابطه مستحکم گردید که تاکنون کماکان با جانشینان جلالالدین حقانی و شبکه حقانی ادامه دارد. روزنامه نیویورک تایمز در آبان 1392 گزارش داد که «فیصل رحیم یک فرمانده سابق شبکه حقانی و یکی از اعضای شورای قومی زدران مدعی است که شبکه حقانی از قدرت و حمایت سازمان اطلاعات پاکستان برخوردار است.»(7)
البته روابط شبکه حقانی با سازمان اطلاعات پاکستان، از دید آمریکا و دولت افغانستان نیز پنهان نبوده است تا جایی که «مایک مولن فرمانده سابق نظامیان خارجی در افغانستان در سال 2011، شبکه حقانی را بازوی واقعی آیاسآی پاکستان خواند. پس از آن، کنگره آمریکا نیز در صدد وارد کردن فشار بیشتر بر شبکه حقانی گردید. در سال ۲۰۱۴ میلادی نیز آمریکا از پاکستان خواست که به شبکه حقانی در وزیرستان پناهگاه ندهد. علاوه بر آمریکا، حکومت افغانستان نیز مدعی است که شبکه حقانی از سوی سازمان اطلاعات پاکستان تامین میشود. دولت افغانستان میگوید ارتش پاکستان چندین بار عملیات نظامی را برای سرکوب شورشیان در وزیرستان شمالی انجام داده اما جنگجویان شبکه حقانی از این عملیاتها در امان ماندهاند. گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که شبکه حقانی در سالهای اخیر به صورت فزایندهای توسعه یافته و قدرتمند شده است. دلیل این امر، ارتباط مستقیم شبکه حقانی با آی اسآی است و تاکنون تمام تلاشهای آمریکا برای فشار آوردن بر پاکستان برای قطع ارتباط با این شبکه بینتیجه مانده است. در بهار سال جاری وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که واشنگتن در مورد حمایت شماری از کشورهای همسایه افغانستان از گروه طالبان و شبکه حقانی نگران است. این وزارت گفته بود که گروههای طالبان و شبکه حقانی به استفاده از پناهگاههایی در خاک پاکستان ادامه میدهند. در آبان ماه سال جاری نیز وزیر خارجه آمریکا در سفری به اسلامآباد فهرست ۷۵ نفری تروریستها را به مقامهای پاکستانی سپرد که در آن نام سراجالدین حقانی، رهبر کنونی شبکه حقانی نیز شامل است. گزارشهایی هم وجود دارد که جنگجویان شبکه حقانی در جریان چندین حمله بر مراکز نظامی نیروهای آمریکا در افغانستان و شهر کابل با آی اسآی تماس گرفتهاند. ریاست امنیت ملی افغانستان نیز مدعی است که شبکه حقانی در تبانی با آیاسآی حملات خود را در افغانستان سازماندهی میکند. در آخرین مورد از تلاشهای آمریکا، به تازگی کنگره آمریکا هشدار داده است که اگر وزیر دفاع آمریکا تائید نکند که پاکستان برای شکست شبکه حقانی کار کرده است، کمکهای مالی واشنگتن به پاکستان داده نخواهد شد.»(8) علاوه بر این، پس از اعلام استراتژی جدید ترامپ برای افغانستان، دور جدید حملات هوایی آمریکا به مواضع و مراکز شبکه حقانی در خاک پاکستان نیز شروع شد که تاکنون چندین تن از سران شبکه حقانی در این حملات جان باختهاند. تازهترین اظهارنظر درباره حمایت پاکستان از شبکه حقانی، مربوط به سرپرست سفارت آمریکا در کابل است که 26 آبان ماه سال جاری در گفتگو با تلویزیون آریانا بیان داشت: «شبکه حقانی و دیگر گروههای تروریستی در پاکستان لانههای امن داشته و حمایت آن کشور را با خود دارند.» همچنین رئیس سازمان سیا نیز در 12 آذرماه به حضور مخالفان مسلح دولت افغانستان در پاکستان اشاره کرد و هشدار داد اگر اسلامآباد برای برچیدن مراکز تروریستها اقدام نکند، آمریکا خود دست به کار خواهد شد. همچنین وزیر خارجه آمریکا نیز در 24 آذر در اندیشکده واشنگتن بیان داشت که اگر پاکستان درباره شبکه حقانی بیتوجهی کند قلمروش را از دست خواهد داد. در تازهترین مورد، اداره امنیت ملی افغانستان نیز 29 آبان ماه با انتشار بیانیهای از کشف یک انبار بزرگ جنگافزارهای شبکه حقانی در ولایت پکتیا خبر داد. طبق منبع، مهمات موجود در این انبار، از آن طرف خط دیورند وارد ولایت پکتیا شده بود و قرار بود شبکه حقانی در حملههای تروریستی و تهاجمی از آن استفاده کند. با این وجود، تاکنون هیچ تغییری در سیاست پاکستان در قبال شبکه حقانی ایجاد نشده است.
سرنوشت مولوی جلالالدین حقانی
پس از سقوط طالبان، جلالالدین حقانی، نقش مبارزاتی خود را به فرزندانش به خصوص سراجالدین حقانی واگذار کرد. در یک دهه اخیر، اخبار ضدونقیضی از حیات و ممات جلالالدین حقانی در رسانهها دستبهدست میشود. دو روز پس از علنی شدن خبر مرگ ملا محمد عمر رهبر سابق طالبان در سال 2015، بی.بی.سی به نقل از یک منبع، گزارش داد که جلالالدین حقانی نیز درگذشته است اما «ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان اعلام کرد که جلالالدین حقانی، زنده است.»(9) با این وجود هنوز مرگ و زندگی جلالالدین حقانی در هاله ابهام قرار دارد. در میانه تائید و تکذیب خبر مرگ جلالالدین حقانی؛ آنچه ثابت و قابل اتکا بوده این است که او حتی اگر زنده باشد، بیمار است و به همین دلیل، دیگر نمیتواند در رهبری شبکه حقانی، نقشی بارز و تعیینکننده بازی کند. با وصف این که طالبان در حال حاضر برای جلالالدین حقانی از اصطلاح «حفظهالله» استفاده میکنند که تأییدی بر زنده بودن او است اما این هم نمیتواند دلیلی بر زنده بودن او باشد زیرا طالبان در دو سالی که مرگ ملامحمد عمر رهبر خود را مخفی نگهداشته بودند، برای او نیز از این اصطلاح استفاده میکردند. البته اگر خبر مرگ جلالالدین حقانی تائید هم شود، انتظار نمیرود تغییری در شیوه عمل و ماهیت شبکه حقانی به وجود بیاید؛ چیزی که برای طالبان در طول سالها پس از مرگ یا دستکم غیبت محسوس رهبر این گروه ملاعمر نیز رخ نداد.
فرزندان
مولوی جلالالدین حقانی، دارای فرزندان فراوانی است که تاکنون چهار فرزند او «عمر»، «محمد»، «بدرالدین» و «نصیرالدین» حقانی کشته شدهاند. «سراجالدین حقانی» و «انس حقانی» از دیگر فرزندان جلالالدین حقانی هستند که اولی در حال حاضر رهبری شبکه حقانی را به عهده دارد و دومی در کابل زندانی است.
عمر و محمد حقانی
عمر حقانی کم سن ترین فرزند جلالالدین حقانی بود که در سال 2008 در درگیری با نیروهای آمریکایی و افغانستان در ولایت پکتیا کشته شد.(10) او هنگام کشته شدن، 16 سال داشت. محمد حقانی نیز توسط پهپاد آمریکایی هدف قرار گرفت و جان باخت.
بدرالدین حقانی
طالبان تولد بدرالدین حقانی را در سال 1406 هجری قمری نوشتهاند.(11) به نظر میرسد که او متولد پاکستان باشد زیرا تحصیلات ابتدایی خود را در «انجمن القرآن» شاخه «منبع العلوم» میرانشاه واقع در مناطق قبایلی پاکستان شروع کرد. وی سپس در مدرسه «تعلیم القرآن/صوابی» و مدرسه «تعلیم الاسلام/چارسده» پاکستان ادامه داد. بدرالدین پس از سقوط حاکمیت طالبان، به جبهه جنگ پیوست و مسئولیت یکی از گردانهای عملیاتهای انتحاری را به عهده گرفت. او تا زمان مرگ، «75 حمله انتحاری را سازماندهی و اجرا کرد.»(12)
بدرالدین حقانی، سازمان دهنده اصلی حملات انتحاری بر مواضع نیروهای افغانستان و نظامیان خارجی بود. عملیات انتحاری و گروهی در «صحرا باغ» خوست، ساختمان ولایت خوست، ساختمان فرمانداری «دومند» خوست، حمله به پایگاه نظامیان آمریکایی در منطقه «صبری» خوست، حمله بر فرودگاه «بگرام» و حمله بر هتل «اینترکانتینانتال» کابل از جمله عملیاتهایی بودند که توسط بدرالدین حقانی سازماندهی و اجرا شد. بدرالدین یکی از افراد مهم برای نظامیان آمریکایی بود. او در 24 اوت 2013 بر اثر شلیک موشک پهپاد آمریکایی با جمعی از نیروهای تحت امرش کشته شد. طالبان به مناسبت کشته شدن بدرالدین بیانیه صادر نموده و چندی بعد، ویدئویی از فعالیتهای بدرالدرین را منتشر کردند. در آن زمان خبر کشته شدن این فرمانده ارشد شبکه حقانی، در رسانههای بینالمللی از جمله واشنگتن پُست بازتاب گسترده داشت.
نصیرالدین حقانی
چهارمین فرزند جلالالدین حقانی که کشته شد نصیرالدین حقانی نام داشت. حادثه قتل او یکشنبه 10 نوامبر 2013 برابر با 19 آبان 1392 در حومه شهر اسلامآباد پایتخت پاکستان رخ داد. پلیس محلی ابتدا در گزارش خود نوشت که مهاجمان ناشناس که سوار بر موتورسیکلت بودند، یک نانوا در بازاری در حومه اسلامآباد را مجروح کردند اما شاهدان عینی تفاوتهای مهمی را در این حادثه و در مقایسه با حوادث مشابه متوجه شدند. بیمارستانهای اصلی اسلامآباد هم فقط وجود یک مجروح به اسم «محمد فاروق/نانوا» را در این حادثه تائید کردند اما حوالی بعدازظهر روز حادثه، شایعاتی پخش شد که فرد دوم همان نصیرالدین حقانی، از اعضای شبکه حقانی بوده است. یک روز پس از حادثه، بی.بی.سی به نقل از یکی از بستگان حقانی گزارش داد که «جسد نصیرالدین حقانی در خفا از اسلامآباد، به میرانشاه، شهر اصلی وزیرستان شمالی در منطقه قبیلهای انتقال داده شده است.»(13)
نصیرالدین حقانی، چهره عملیاتی شبکه حقانی نبود اما نقش مهمی در جمعآوری کمکهای مالی داشت. او فردی بود که به کشورهای عربی خاورمیانه سفر مینمود و برای طالبان کمک جمعآوری میکرد. مسئولیت قتل او را فرد یا گروهی به عهده نگرفت.
سراجالدین حقانی
همانطور که در بالا اشاره شد، پس از سقوط حاکمیت طالبان در سال 2001، جلالالدین حقانی از عملیاتهای میدانی علیه نظامیان خارجی و دولت افغانستان کناره گرفت و جای او را سراجالدین فرزندش پر کرد. دستکم از 10 سال بدین سو، سراجالدین حقانی پس از رهبری طالبان، شاخصترین فرد بین این گروه محسوب شده است. پس از انتشار خبر مرگ ملامحمد عمر رهبر سابق طالبان و انتصاب ملا اخترمحمد منصور به عنوان رهبر طالبان، سراجالدین حقانی به عنوان معاون او تعیین شد که پس از کشته شدن منصور و اعلام رهبری ملاهبتالله، هنوز در جایگاه معاونت رهبر طالبان قرار دارد. حسین حقانی سفیر سابق پاکستان در آمریکا، سراجالدین حقانی را آمیزهای از مشخصات «تونی سوپرانو» و «چگوارا » توصیف میکند، یک نظریهپرداز که مایل است با مشارکت در فعالیتهای مجرمانه مانند قاچاق مواد مخدر و آدمربایی و باجخواهی، منابع مالی لازم را برای عملیات نظامی خود تأمین کند. به گفته حسین حقانی: «اگر به سراجالدین حقانی بگویید چرا در این فعالیتهای مجرمانه شرکت دارد خواهد گفت اگر هروئین میفروشیم این هروئین در غرب مورد استفاده قرار خواهد گرفت و این کار به نابودی دشمن در خانه کمک میکند و اگر ما غیرنظامیان را به اسارت میگیریم و در قبال آزادی آنها باج میگیریم، این پول به خرید سلاح کمک میکند؛ سراجالدین هیچ شباهتی به پدرش ندارد که یک مبارز بزرگ و معروف اسلامگرا بود. وی در واقع هدایت یک شبکه تبهکاری را بر عهده گرفته است.»(14) در حال حاضر سراجالدین حقانی هر از گاهی به مناسبتهای مختلف، پیامهای مکتوب و صوتی در حمایت از طالبان صادر میکند. آخرین پیام صوتی او در جولای 2017 برمیگردد که فایل آن در سایت رسمی طالبان گذاشته شد.
انس حقانی
چهارشنبه 10 خرداد 1396، شهر کابل شاهد هولناکترین حادثه تروریستی بود که از نگاه تلفات و قدرت انفجار، کمسابقه بود و یا سابقه نداشت. دولت افغانستان، انفجار را کار شبکه حقانی دانست و در پی آن، اخبار تائید نشدهای منعکس شد که گویا رئیسجمهور افغانستان حکم اعدام 11 تن از تروریستها را که در زندانهای دولت بسر میبرند، امضا کرده است. پس از انتشار این خبر، گمانهزنیهایی نیز آغاز شد که آیا در جمع مشمولان اعدام، «انس حقانی» نیز قرار دارد یا خیر؟
سوال این است؛ انس حقانی کیست که از چنین اهمیتی برخوردار است تا جایی که هر موقع اگر قرار است بر طالبان فشار وارد شود، موضوع اعدام او مطرح میشود؟
انس حقانی، فرزند جلالالدین حقانی و برادر سراجالدین حقانی است. همانطور که گذشت نصیرالدین از فعالان اقتصادی و از گردآورندگان پول برای شبکه حقانی بود. پس از کشته شدن او، گویا وظیفه جمعآوری پول، به انس حقانی برادرش واگذار شد. انس حقانی که به «عبدالله» مشهور است، نیز بارها به کشورهای حاشیه خلیجفارس سفر کرد و از عربها برای شبکه خود و طالبان پول گرفت. آخرین سفر او در سال 2014 انجام شد. منابع مرتبط با طالبان مثل سایت «امارت» و «ژمن»، مدعیاند که انس حقانی در 12 اکتبر سال 2014 توسط مأموران اطلاعاتی آمریکا در بحرین دستگیر شد. سپس او را به امارات متحده عربی و بعداً به افغانستان منتقل کردند و به اداره امنیت ملی افغانستان تحویل دادند. البته ریاست امنیت ملی افغانستان نیز در 16 اکتبر همین سال از دستگیری انس حقانی و یکی از همراهانش به اسم «حافظ رشید» در داخل افغانستان خبر داد. انس حقانی از سه سال بدینسو در زندان دولت افغانستان بسر میبرد. سال گذشته پس از چندین حمله انتحاری در شهر کابل، دادگاه ابتدایی افغانستان حکم اعدام انس حقانی را صادر کرد اما شبکه حقانی تهدید کرد که در صورت اجرای حکم، دو گروگان آمریکایی و کانادایی خود را خواهند کشت. خانم «کایتلن کلمن» گروگان زن آمریکایی و شوهر کاناداییاش «جوشوا بویل» در سال 2012 چند روز بعد از رسیدن به افغانستان در نزدیکی مرز این کشور با پاکستان ناپدید شدند. شبکه حقانی سال گذشته فیلم این زوج را منتشر و تهدید کرد که در صورت اعدام انس حقانی، آنان را به انتقام او، خواهند کشت. این زوج دو ماه پیش، در اقدامی که هنوز ابعاد آن مشخص نشده، آزاد شدند. البته شبکه حقانی سال گذشته نیز دو استاد دانشگاه آمریکایی در کابل را نیز به گروگان گرفت که بدون ارتباط با موضوع انس حقانی نیست. طالبان دو هفته پیش از وضعیت بد جسمی یکی از این دو گروگان خبر دادند. به هر حال، پیشبینی درباره سرنوشت انس حقانی دشوار است. فقط گذشت زمان، معمای مرگ و زندگی او را مشخص خواهد کرد.
این یادداشت گوشهای از سیر تاریخی و مبارزاتی یک خانواده و در مجموع یک شبکه به اسم حقانی را مورد بحث قرار داد. در حال حاضر شبکه حقانی، بیش از همه زمانها، فعال بوده و کمتر روزی است که فعالیتهای آن در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب نداشته باشد. همانطور که ذکر شد، سرنوشت شبکه حقانی با سرنوشت گروه طالبان گره خورده است. روابط این دو جریان مسلحانه در افغانستان، چنان به هم تنیده است که تفکیک فعالیتهای آنان از هم، کار بسی دشوار است. طالبان همان شبکه حقانی و شبکه حقانی همان طالبان است.
انتهای مطلب/
* نویسنده و مترجم زبان پشتو
منابع:
1- قابل دسترسی در:
http://www.afghan-web.com/bios/haqqani.html
2- قابل دسترسی در:
http://peace.pajhwok.com/dr/armed-group/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D8%AD%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C
3- قابل دسترسی در:
https://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/taliban/militants/haqqani.html
4- قابل دسترسی در:
http://www.nytimes.com/2011/09/25/world/asia/brutal-haqqani-clan-bedevils-united-states-in-afghanistan.html?pagewanted=all
5- قابل دسترسی در:
http://www.farhangnews.ir/content/135272
6- قابل دسترسی در:
http://www.dw.com/fa-af/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D8%AD%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%88-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DA%A9%D8%A7%D8%AE-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF/a-15118991
7- قابل دسترسی در:
http://www.razaqmamoon.com/2013/11/blog-post_9557.html
8- قابل دسترسی در:
http://khabarnama.net/blog/2017/11/12/the-brutal-haqqani-family
9- قابل دسترسی در:
http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2015/08/150801_mar_haqqani_not_dead_apparently
10- قابل دسترسی در:
https://www.nunn.asia/82669/%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%AD%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%A8%DB%8C%DA%AB%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%88-%D9%85%D8%B8%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AF%DB%8C/
11- قابل دسترسی در:
http://alemarah-dari.com/?p=48533
12- قابل دسترسی در: قبلی
13- قابل دسترسی در:
http://www.bbc.com/persian/world/2013/11/131113_l30_pakistan_nasiruddin_haqqani_killed_whodunnit.shtml
14- قابل دسترسی در:
http://www.farhangnews.ir/content/135272