«راه لاجورد»؛ تکاپو برای امنیت از مسیر همگرایی منطقهای
امینت منطقهای و «راه لاجورد» افغانستان
افغانستان از دو بعد افراطگرایی و مواد مخدر درگیر چالش ناامنی است که برای مقابله با آن در تکاپوی همگرایی منطقهای میباشد. برای نیل به این هدف، دولت افغانستان از طریق سازمانهای منطقهای و علاوه بر آن با توجه به ظرفیتهای این کشور در استفاده از فرصتهای اقتصادی در تلاش برای ایجاد همگرایی منطقهای است.
ایران شرقی/
همکاری میان کشورها سابقهای بس طولانی دارد، ولی سابقه همکاریهای سازمان یافته در قالب سازمانهای بینالمللی به قرن نوزدهم و تشکیل کنگره وین در سال 1814م باز میگردد. در قرن بیستم عواملی همچون پیشرفت علوم و فنون، توسعه ارتباطات، افزایش وابستگی متقابل بین کشورها، موجب تضعیف تفکرات خود بسندگی و انزوا طلبی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... در بین کشورها شده و به دنبال این تحولات ضرورت مدیریت و هماهنگی این امور و پرهیز از منازعات احتمالی، همکاری، تطابق و هماهنگی برای توسعه منافع مشترک و حل مشترک فرامرزی و تخفیف تعارضات، موجب رشد فزاینده سازمانهای بین المللی و در حقیقت به وجود آمدن نهضت سازمان سازی شد.
با ذکر این مقدمه، همکاریهای منطقهای به یک مقوله مورد توجه کشورها به خصوص پس از جنگ جهانی دوم تبدیل گردیده است. مهمترین عوامل همگرایی منطقهای امنیت و اقتصاد بوده است، عواملی که تا امروز مبنای بسیاری از نشستهای بینالمللی و گردهماییهای منطقهای و ترتیبات سازمانهای منطقهای میباشد. ریکا یا کنفرانس همکاریهای اقتصادی منطقهای برای افغانستان یکی از نشستهای بین المللی است که با محوریت افغانستان برای همگرایی منطقهای در حوزه همکاریهای اقتصادی ایجاد گردیده است. بدون شک همکاری اقتصادی نیازمند همکاری در زمینه تامین امنیت در منطقه نیز خواهد بود. بر همین اساس در این نوشتار سعی بر آن خواهد بود تا ابتدا از لحاظ مفهومی به امنیت منطقهای و پس از آن تاثیر راه لاجورد که توافقنامه آن در حاشیه نشست ریکا هفت در عشق آباد ترکمنستان میان کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه به امضا رسیده است و افغانستان و آسیای مرکزی از طریق این راه زمینی به دریای سیاه و اروپا وصل میگردند، بر امنیت منطقه مورد بررسی قرار گیرد.
امنیت منطقهای و راه لاجورد
بررسی مفهوم امنیت منطقهای مستلزم این است که ابتدا مفهوم منطقه و سپس امنیت را مورد بررسی قرار داده و پس از آن به مفهوم امنیت منطقهای پرداخته شود. «پیروز مجتهدزاده» این گونه منطقه را تعریف میکند:« این واژه به یک فضای جغرافیایی که از یک سلسله پدیدههای مشابه و عوامل پیوند دهنده اجزا تشکیل دهنده آن محیط برخوردار باشد، هم از نظر محیط فیزیکی و هم از دید محیط انسانی منطقه گفته میشود. یک منطقه در جغرافیا هنگامی قابل تشخیص و برخوردار از یک ماهیت جغرافیایی یکپارچه و متمایز از دیگر مناطق است که عوامل پیوند دهنده اجزای آن به خوبی آشکار و قابل تشخیص باشد و از نظر محیط فیزیکی، یک منطقه باید محیط یکپارچهای باشد، یا دست کم، دارای ویژگیهای جغرافیایی و استراتژیک مشابهی باشد. فراتر، یک فضای جغرافیایی ممکن است بدون داشتن عوامل مشابه فیزیکی نیز قابل تشخیص و شناسایی به عنوان یک منطقه باشد، مشروط بر وجود یک سلسله عوامل پیوند دهنده فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میان اجزا تشکیل دهنده آن که آن محیط را از دیگر محیطها متمایز میکنند.» بنابراین منطقه علاوه بر عامل جغرافیا، نیازمند عوامل پیوند دهندهی مادی و معنوی نیز هست.
امنیت یکی از مفاهیم مورد بحث در علوم سیاسی و تامین امنیت جز دغدغههای اصلی اندیشمندان حوزه مطالعات امنیت میباشد. در تعریف امنیت «Security» میتوان گفت:در لغت حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله را گویند. در اصطلاح سیاسی و حقوقی به صورت امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت ملی و بین المللی به کار برده میشود. امنیت به معنی حراست از یک فرد، جامعه، ملت و یک کشور در برابر تهدیدهای خارجی است و نقطه مقابل «تهدید» به شمار میرود، هر کشوری که بتواند تهدیدهای بالقوه و بالفعل را از میان بردارد، به آسایش و امنیت رسیده است.
با توجه به تعریف امینت و منطقه، به بررسی کوتاه مفهوم امنیت منطقهای از منظر تئوری مجموعه امنیت منطقهای باری بوزان خواهیم پرداخت.
مفهوم «مجموعه امنیتی منطقهای» (Regional security complex) برای نخستین بار توسط باری بوزان در کتاب «مردم، دولتها و هراس» مطرح گردید. بوزان بر این عقیده است که اعطای هویتی مشخص به شبه سیستمهای منطقهای باعث قرار گرفتن آنها به عنوان سطح میانی از تحلیل مابین سطح سیستم و دولت میگردد. وی تنها شکل نزدیک به شبه سیستم منطقهای را نظام توازن قدرت محلی یا منطقهای میداند اما میان سطح تحلیل منطقهای خود با شکل سنتی آن یعنی ایده توازن قدرت محلی یا منطقهای تفاوت قایل است زیرا آن را ایدهای تک بعدی و محدود به قدرت میداند که از نظر او باعث ابهام در وضعیتهای منطقهای میگردد.
اما بوزان برای تعریف و مشخص نمودن مجموعه امنیتی منطقهای ویژگیهایی را برای آن متصور است. در این رابطه وی اشاره دارد که «از لحاظ امنیتی منطقه به معنای شبه سیستم مشخص و مشهوری از روابط امنیتی بین مجموعهی از دولتها است که از لحاظ جغرافیایی نزدیک یکدیگر باشند». در این تعریف، دو نکته مهم و برجسته وجود دارد. نخست وجود شبکهی از روابط امنیتی میان واحدهای سیاسی و دیگری وجود نزدیکی جغرافیایی میان اعضای مجموعه. بنابراین بوزان منطقه را براساس امنیت تعریف میکند و دغدغه امنیتی را منتج به ایجاد منطقه میداند. هر چند این نظر را میتوان از زوایای بسیاری مورد نقد قرار داد اما از حوصله این مقال خارج است. تنها به این نکته بسنده میکنیم که ناامنی مقولهی سیال است و محیط ناامن مناطق همجوار خویش را نیز ناامن میسازد. افغانستان از دو بعد عمده (تروریسم و مواد مخدر) درگیر چالش ناامنی است که نیازمند همگرایی منطقهای برای مقابله با آن است. برای ایجاد این همگرایی منطقهای برای مقابله با چالش ناامنی دولت افغانستان از طریق سازمانهای منطقهای مانند شانگهای تلاشهای بسیاری انجام داده است. یکی از ابتکارات دولت افغانستان با توجه به ظرفیتهای این کشور استفاده از فرصتهای اقتصادی برای ایجاد همگرایی منطقهای است؛ که تجربه تاریخی همگرایی منطقهای نشان میدهد که آغاز همگرایی از یک مساله باعث همگرایی در سایر مسایل نیز خواهد شد. (به عنوان مثال اتحادیه اروپا) به عبارت بهتر همگرایی در عرصه اقتصادی زمینه را برای همگرایی در عرصه امنیت منطقه را نیز فراهم خواهد کرد.
یکی از ابتکارات دولت افغانستان استفاده از پروژههای مشترک منطقهای برای رسیدن به منافع مشترک اقتصادی میباشد. راه لاجورد را میتوان تلاش دولت افغانستان برای ایجاد همگرایی منطقهای بر مبنای پروژه مشترک دانست؛ که هدف آن در گام اول تامین منافع اقتصادی افغانستان یعنی یافتن راهی جایگزین پاکستان برای تامین نیازمندیهای این کشور است و در گام دوم با وابستگی اقتصادی میان کشورهای منطقه زمینه امنیت منطقهای را نیز فراهم خواهد ساخت.
نتیجهگیری
در این مطلب با تاکید بر ضرورت امنیت منطقهای به عنوان دغدغه اصلی کشورها در فضای کنونی بین المللی، به رویکرد دولت افغانستان در تامین امنیت خویش پرداخته شد. دولت افغانستان با راه اندازی نشستهای بینالمللی مانند نشست ریکا در پی همکاریهای منطقهای با محوریت افغانستان است. بدون شک دولتمردان این کشور آگاه هستند که امنیت این کشور بدون مشارکت کشورهای منطقه امری دشواری خواهد بود. در نتیجه این کشور با ایجاد پروژههای مشترک منطقهای و با وابستگی اقتصادی کشورها به دنبال ایجاد امنیت منطقهای است. یکی از این پروژهها که در حاشیه هفتمین نشست ریکا در عشق آباد ترکمنستان به امضا رسید، پروژه راه لاجورد بود که علاوه بر تامین منافع اقتصادی و وابستگی اقتصادی کشورهای منطقه، زمینه را برای تامین امنیت فراهم خواهد کرد.
انتهای مطلب/